فرد صابری- آنچه از گزارش‌های خبرگزاری‌های متعدد و معتبر سوئد از سفر «ماله‌کش اعظم» رژیم اسلامی برآورد می‌شود، شکست مفتضحانه تلاش‌های محمدجواد ظریف به عنوان پادوی علی خامنه‌ای و قاسم سلیمانی در ایجاد رعب و وحشت در کشورهای اسکاندیناوی حکایت دارد.
در همین زمینه، نخست مبارزات و تظاهرات نیروهای برانداز در کشور سوئد هیچ جایی برای مانور بیشتر محمدجواد ظریف باقی نگذاشت.
دوم اینکه ظریف با کنار زدن نقش مهم آمریکا و برجسته نمودن تهدیدهای جنگ‌افروزانه‌ی روحانی و سپاه در منطقه خاورمیانه که خود آن را «جعبه پاندورا» نامید، به ضعف و زبونی خود در دیپلماسی اعتراف کرد.
مورد سوم به اهمیت موضوع حقوق بشر ارتباط دارد که جواد ظریف در جواب ابراز نگرانی مقامات سوئدی،از زندانی بودن دکتر احمدرضا جلالی گفت: جرم او بسیار سنگین است! ولی ما فعلا اجرای حکم اعدام را به عقب می‌اندازیم!
شأن نزول پاسخ وزیر خارجه ویترینی رژیم اسلامی به این معناست که او پنداری ریاست قوه قضاییه را نیز عهده‌دار است! حال آنکه تا کنون مرتب هم او و هم رئیس‌اش حسن روحانی، مدعی می‌شدند که قوه قضاییه مستقل است و دولت نمی‌تواند در کارش دخالت کند!
نکته‌ی دیگر اینکه ظریف با حضور در سوئد، خودش و خامنه‌ای را در سطح تروریست‌های فلسطینی قرار داد، زیرا آنان نیز از رفتن به آمریکا محروم هستند، ولی به اروپا آزادانه در رفت و آمدند.
مسئله‌ی مهمتر اینجاست که دولت سوئد قادر نیست در برابر کاخ سفید قد علم کند، ولی دارای این امکانات هست که از فروش دارو و غذا و لوازم پزشکی به ایران حمایت کند؛ پس ظریف در همین نقطه با زبان بی‌زبانی پذیرفته که مردم ایران از رژیم وحشت‌اش جدا بوده و تبلیغات حکومت شکست خورده است.
طرف مقابل ظریف مارگوت والستروم وزیر خارجه سوئد بود ولی با این وجود ظریف به خاک سیاه نشست. حالا اگر مایک پمپئو یا بولتون بودند چه روزگاری می‌داشت؟ چرا که به عقیده‌ی ناظران و بخش مهمی از افکار عمومی سوئد، والستروم توانایی اداره‌ی یک همبرگرفروشی را هم ندارد، ولی در برابر محمدجواد ظریف در مقابل فشار احزاب این کشور که در پارلمان سوئد حضور دارند مجبور شد اعتراف کند که دعوتی از طرف وزارت خارجه از ظریف برای سفر به این کشور صورت نگرفته است! درواقع مشابه همان سفر بشار اسد که بدون اطلاع محمدجواد ظریف و وزارت خارجه جمهوری اسلامی به ایران سفر کرد و ظریف به همین خاطر چند روز با حکومت قهر بود. وزیر خارجه سوئد گفته است که «ما وزیر امور خارجه را دعوت نکردیم؛ وی در سفر به کشورهای شمال اروپا بوده و از او [وزیر خارجه سوئد] نیز پرسیده شده که آیا می‌تواند [به سوئد] بیاید!»
با این وجود خانم والستروم در دیدار با «ماله‌کش اعظم» علاوه بر اینکه از رژیم تروریست‌پرور و ضد حقوق انسانی انتقاد نکرد، بلکه دوباره سفره‌ی مماشات با رژیم اسلامی را گشود.
واضح است که ظریف دروغگو در این دیدار برنده‌ی این ملاقات بوده و بازنده اصلی دولت سوئد و در رأس آنها فمینیست‌های چپ سوسیال دمکرات بودند. ظریف با این کار نشان داد که دیکتاتورهای تروریست و ضدانسان تنها نیستند، بلکه کشورهایی هم هستند که آنان را می‌پذیرند و به رسمیت می‌‌شناسند و برایشان فرش قرمز پهن می‌‌کنند.
مارگوت والستروم وزیر خارجه سوئد از آنجا که دانش تاریخی ندارد، ظاهرا نمی‌داند که هنگام جنگ جهانی دوم آنتونی ادین وزیر امور خارجه انگلستان، وقتی با هیتلر ملاقات کرد دقیقا همین سخنانی را به زبان آورد که والستروم در این دو روز طوطی‌وار تکرار می‌کرد.
ادین می‌گفت: هیتلر و نظامش را باید به دیالوگ و تکرار مداوم گفتگو مجاب کرد، اما با فشار و تحریم و به انزوا کشاندن هیتلر، نمی‌توان او را به عقب راند.
در این دو روز گذشته خانم مارگوت والستروم وزیر خارجه‌ی فمینیست سوئد همان صحبت‌های ادین را چندین بار با نماینده تروریستی فرقه تبهکار تکرار کرد.
از سوی دیگر حامیان جمهوری اسلامی برای مهیا نمودن وسایل تبلیغات به کنسول دوم سابق سفارت شاهنشاهی ایران در استکهلم و یک عدد پاسدار نوپا متوسل شدند. این حاصل همه‌ی آن چیزی بود که رژیم اسلامی در سال‌های دراز، پول ملت ایران را صرف لابیگری در مسجد و دانشگاه کرد. کنسول سابق و استاد دانشگاه فعلی در گفتار و در اعمال خود، افتضاح به بار آورد و تظاهرات براندازان در خیابان‌های سوئد آنها را بیش از پیش به رسوایی کشاند و جوامع سیاسی سوئد را از آنها ناامید نمود چرا که آنها در همین سفر ظریف و دیدارش در سفارت‌پارتی، از چهره‌ی دوزیستان خود رونمایی نمودند.
جمهـورى اسلامى
مایه ننگ تاریخى ایرانیان است
مقاله ی خوبی بود فرد جان. نکات خوبی رو متذکر شدی. خصوصاً راجع به خانم مارگوت والستروم