جواد طالعی – شهرنوش پارسیپور نویسنده سرشناس ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا، در چارچوب یک تور اروپایی شامگاه جمعه ۳۰ اوت میهمان ایرانیان شهر کلن آلمان بود و روز بعد در جمع ایرانیان فرانکفورت حضور یافت. در نشست چند ساعته کلن که با همکاری نشر باران در سوئد، انجمن پناهندگان ایرانی کلن و بخش فارسی رادیو آلمان (دویچه وله) برگزار شد، از تازهترین رمان نویسنده با عنوان «کمی بهار» رونمایی شد.
در این برنامه، ابتدا ناهید کشاورز نویسنده و روزنامهنگار ایرانی از سوی انجمن پناهندگان کلن از حضور شهرنوش پارسیپور سپاسگزاری و او را به حدود ۵۰ تنی که در سالن حضور داشتند معرفی کرد. سپس پارسیپور به مدت حدود پانزده دقیقه فرازهایی از رمان تازه خود را که از سوی نشر باران در سوئد منتشر شده برای حاضران خواند.
برنامههای تور اروپایی این نویسنده همزمان با انتشار یکی از رمانهای وی به زبان دانمارکی در یازده شهر اروپایی از جمله کلن و فرانکفورت برگزار شده است. به گفته پارسیپور، برخی آثار او تا کنون به بیش از بیست زبان ترجمه شدهاند، اما در دانمارک با بیشترین استقبال روبرو شده است.
پس از خواندن فرازی از کتاب، جمشید برزگر رئیس بخش فارسی رادیو آلمان (دویچه وله) که قبلا به عنوان همکار بیبیسی با بسیاری از هنرمندان و روشنفکران ایرانی مصاحبه کرده است، در حضور جمع با پارسی پور به گفتگو نشست. او ابتدا درباره رمان تازه پارسیپور توضیح داد که داستان این کتاب از دوران کشف حجاب در سال ۱۳۱۴ خورشیدی آغاز میشود و تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷ تداوم مییابد. در نتیجه از آن میتوان به عنوان یک رمان تاریخی نام برد که رویدادهایی نظیر اشغال ایران به وسیله متفقین و تبعید رضاشاه را در کنار دغدغههای خود نویسنده در بر میگیرد.
برزگر خطاب به پارسی پور افزود: «تازهترین رمان شما سرنوشت یک خانواده بزرگ را حکایت میکند. در این رمان چند شخصیت شناخته شده از جمله احسان طبری و نورالدین کیانوری به نام حضور دارند، اما سایر شخصیتها را تغییر نام دادهاید.»
پارسی پور در توضیح این نکته گفت: «من بسیاری از شخصیتهای کتاب را از میان دوستان و آشنایان خودم برگزیدهام، اما برای آنکه مشکلی پیش نیاید اسامیدیگری روی آنها گذاشتهام.»
جمشید برزگر گفت که رمان «کمی بهار» به لحاظ فضا و شخصیتها تا حدودی رمان دیگر پارسیپور، «سگ و زمستان بلند» را تداعی میکند. پارسیپور پاسخ داد: «من چنین شباهتی نمیبینم، اما اگر شما چنین میبینید، نگاه شما درست است».
برزگر به حاضران توصیه کرد که اگر کتاب «خاطرات زندان» شهرنوش پارسیپور را تا کنون نخواندهاند حتما بخوانند، زیرا این کتاب آنها را با آنچه در ایران گذشته به خوبی آشنا میکند. او بار دیگر به این نکته اشاره کرد که «شخصیتها به نظر من در دو رمان اول و آخر خانم پارسیپور تکرار میشوند».
وی سپس به پارسیپور گفت: «شما در طول زندگیتان شخصیت معترضی بودهاید و انتشار آثارتان هم در ایران بیدردسر نبوده است. در رمانهای جدید هم شما به شرایط جامعه و مسائل اجتماعی توجه دارید. این ویژگی در همه کارهای شما هست. اما در بعضی آثار هم وارد حوزه سورئالیستی میشوید و برخی جاها زبانتان شاعرانه میشود.»
پارسیپور توضیح داد: «شما وقتی در جامعه دیکتاتوری زندگی میکنید ممکن است بعضی جاها مجبور شوید از زبان سورئالیستی استفاده کنید. من در آمریکا همواره زبان رئالیستی داشتهام. اما در رمان «عقل آبی» که میخواستم در ایران منتشر کنم، از زبان سورئالیستی استفاده کردم». نویسنده اضافه کرد: «در این رمان هیچیک از شخصیتها شراب نمینوشند، بلکه همهشان فقط چای مینوشند.»
رد پای عرفان در بسیاری از آثار شهرنوش پارسیپور حضور دارد. جمشید برزگر در همین زمینه از او پرسید: «شما تصوف را هنوز هم یک راه حل میشناسید؟»
پارسیپور با یک توضیح خصوصی به این پرسش پاسخ داد: «مادربزرگ من درویش بود و در مقایسه با دیگران آدم جالبی بود. آرام بود و حرفهای جالبی میزد. کتابخانه کوچکی داشت و نقاشی هم میکرد. «طوبا و معنای شب» درواقع داستان مادر بزرگ من است. در برخی آثار دیگر من هم این شخصیت تکرار میشود».
در فاصله دو بخش از گفتگوی جمشید برزگر و شهرنوش پارسیپور، اسکندر آبادی هنرمند ایرانی مقیم کلن با همراهی ویولن خود تصنیفی اجرا کرد و سپس بخش دوم گفتگو ادامه یافت که توضیحات تازه دیگری را درباره آثار و جهان فکری این نویسنده ایرانی را روشن میکرد.
در پایان شهرنوش پارسیپور به پرسشهای حاضران پاسخ داد.
یکی از حاضران با اشاره به اینکه عمده شخصیتهای داستانهای متعدد پارسیپور را زنان تشکیل میدهند، دلیل این گزینش را از او پرسید. پارسیپور توضیح داد: «هر انسانی خلاق است و خلاقیت اصولا زن است، چون آدم خلاق به لحاظ جسمی ضعیف است. بدن زن نرم است برای اینکه بتواند فرزند را در خود نگه دارد».
یکی از حاضران زن در نشست به این توضیح اعتراض کرد و گفت: «من با دیدگاه شما درباره ضعف زن مشکل دارم».
در پاسخ به پرسش یکی دیگر از حاضران، پارسیپور به این نکته اشاره کرد که کتاب «زنان بدون مردان» او تا کنون به بیش از ۲۰ زبان ترجمه شده اما در دانمارک بیش از همه جا مورد استقبال قرار گرفته است.
در برابر این پرسش که آیا تا کنون علاوه بر داستان «زنان بدون مردان»، تلاشی برای ساختن فیلم بر پایه داستانهای پارسیپور صورت گرفته است یا نه، وی گفت: «من خیلی دوست دارم کتاب «شیوا»ی من به سریال تبدیل شود».
پارسی پور همچنین گفت: «من فکر میکنم رمان غربی از هزار و یک شب سر برافراشته است. فکر میکنم گارسیا مارکز هم هزار و یک شب را خوانده و متاثر از آن بوده است. شاید به همین دلیل است که ایرانیها کارهای او را خیلی دوست دارند. توصیه میکنم برای شناخت تحولات زبان فارسی رمان بیشتر بخوانید. بعضی آثار ادبی قابل ترجمه نیستند. مثلا چه کسی میتواند شعرهای حافظ را با آن زبان پر رمز و راز و بارور به آلمانی ترجمه کند؟»
یکی از حاضران از گوته نام برد اما پارسیپور گفت: «گوته هم نتوانسته است». وی در ادامه به جوانان ایرانی در خارج از کشور توصیه کرد که زبان فارسی را فراموش نکنند و برای حفظ رابطه با زبان مادری خود بیشتر کتاب بخوانند.
شرکتکننده دیگری پرسید که آشنایی با اسطورهها تا چه حد میتواند به رشد استعداد نویسندگی علاقمندان کمک کند؟
پارسیپور پاسخ داد: «دنیای اسطوره نویسندهساز است. اسطورهها نخستین داستانهایی هستند که انسان به وجود آورده. خیلی از مفاهیمی که امروز در روانشناسی، جامعهشناسی و ادبیات وجود دارند از همین اسطورهها برخاستهاند. هرچه بیشتر کتابهای اسطورهای بخوانید برای نوشتن تواناتر میشوید. اما شما نباید بطور مستقیم از اسطورهها استفاده کنید، بلکه میتوانید از آنها برای نوشتن آموزش بگیرید».
وی درباره رمان دیگرش گفت: «رمان «بر بال باد نشستن» از سال ۱۳۳۰ شروع میشود تا انقلاب. این کتاب از روزشمار تاریخ ایران گرفته شده و به این دلیل یک کتاب تاریخی است. اما شخصیتهای آن تخیلی هستند. من این شخصیتهای تخیلی را در زمینه واقعیت قرار دادهام.»
https://kayhan.london/1383/10/09/%d8%af%d8%b1-%d9%85%db%8c%d8%a7%d9%86%d9%87%e2%80%8c%db%8c-%d8%af%d9%88-%d9%85%d8%b1%d8%b2
شرکتکنندهای پرسید: «شما آثار نویسندگان تبعیدی ایران را تا چه حد دنبال میکنید؟» پارسیپور پاسخ داد: «من خودم را یک نویسنده جهانوطن میدانم، و نه نویسنده تبعیدی. برخی از کتابهایی که در خارج از کشور نوشته میشوند هم جدیداند و هم بسیار جالب. کارهای فوقالعاده خوبی در خارج از کشور آفریده شده که میتوانند ادبیات ایران را به جهانیان بشناسانند».
در پاسخ به این پرسش که «نسل جوان مهاجر چقدر جذب آثار شما شده است؟» وی گفت: «میزان مهاجرت ایرانیان به آمریکا در سالهای اخیر کمتر شده است. اما تا آنجا که من برخورد داشتهام، بسیاری از مهاجران نسل جدید فارسی را بد حرف میزنند و مسائل ایران را دنبال نمیکنند».
در زمینه جایگاه زنان در ادبیات داستانی، نویسنده «طوبا و معنای شب» گفت: «من دومین زنی بودم که در ایران رمان نوشتم. اما امروز حدود ۴۰۰ زن در ایران داریم که رمان مینویسند و برخیهاشان هم خیلی خوب کار میکنند».
یک نویسنده جنجال برانگیز؟
شهرنوش پارسیپور یکی از پرکارترین و موفقترین نویسندگان زن ایرانی است. از او تاکنون ۶ رمان، ۴ مجموعه قصه ۴ تالیف در زمینههای مختلف و هفت ترجمه روانه بازار شده است. با این حال او دوران سالخوردگی خود را در آمریکا به سختی میگذراند. پارسیپور در سال ۱۳۹۷ با انتشار ویدئوئی در شبکههای مجازی از دوستداران آثار خود خواست که به او کمک مالی کنند تا بتواند آپارتمانی تهیه کند. این اقدام جنجال زیادی برانگیخت، اما سبب شد که مقدار معتنابهی برای او جمعآوری شود.
https://kayhan.london/1397/12/20/%d8%b4%d9%87%d8%b1%d9%86%d9%88%d8%b4-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%b3%db%8c%e2%80%8c%d9%be%d9%88%d8%b1-%db%8c%da%a9%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%b1%d8%ac%d8%b3%d8%aa%d9%87%e2%80%8c%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86
پیشتر پارسیپور در اقدام جنجالی و غیرمنتظره دیگری صیغه یا متعه را مورد دفاع قرار داده و گفته بود که اگر مردانی هستند که از این قانون اسلام سوء استفاده میکنند باید به عنوان موضوعی جداگانه بررسی شود. این موضع وی به ویژه زنان و مدافعان حقوق زنان را در ایران و خارج از کشور علیه نظرات پارسیپور برانگیخت.
در میان رمانهای منتشر شده از شهرنوش پارسیپور بیش از همه «طوبا و معنای شب» و «زنان بدون مردان» سبب شهرت او شدهاند. شیرین نشاط عکاس و فیلمساز هنرمند ایرانی چند سال پیش با برداشتی از داستان «زنان بدون مردان» فیلمی به همین نام ساخت که شیر نقرهای شصت و ششمین فستیوال فیلم ونیز را از آن خود کرد.
داستان های هزار و یک شب قبل از هر چیزی “قدرت” را در مرکز توجه قرار میدهد.
قدرت در فرهنگ های هندواروپایی منفی بوده است.
چرا که انگیزه را در انسان ها میکشد. هندو اروپاییان فکر میکردند هر کسی با جوهری و انگیزه ای منحصر به فرد خودش به جهان آماده است.
در جهان سامی اما قدرت محور همه چیز بوده, آنان تحت فرمان یک نفر و گوش به فرمان اوامر او بودند.
در فرهنگ های مقابل پویایی, و پیدا کردن خویش (Self Realization) در زندگی مهم بوده است, در جهان سامیان سرنوشت همه را خدایان از قبل نوشته و همه باید تحت فرمان نمایندگان خدایان باشند.
برای همین سورس هستی دیکته شده نیست و قدرت منفی بوده است.
با این مقدمه, داستان های هزار و یک شب, قدرت دست عرب ها افتاده و کویر نشین هیچ آگاهی و اطلاع از “دیوان سالاری” و دیوان گری” و فرهنگ ندارد.
– او فکر میکند زندگی یعنی بکارت زن و دیگر هیچ!
از اینجاست که شهرزاد روشی پیدا میکند که به او پیچیدگی های زندگی را بیاموزد.
هر شب داستان در جایی در جهان پهناوری که دست خلیفه ی عرب افتاده است شروع میشود.
جایی داستان در باقی در چین, جای دیگر در زیر زمین های متروکه های بغداد و جایی دیگر.
بهم پیوستن این داستان ها همان اصل رلاتیویتی هست.
عنوان شهریار برای این بود که هارون رشید برانگیخته نشه, اما همزمان نیم چشمی هم به داستان ها داشته باشه.
داستان هزار و یک شب می خواهد تجربه ی هزار ساله ی دیوان سالاری ایرانیان را به عرب ها بیاموزد.
که از دد منشی دست برداشته و متدن تر بشوند! (دد منشی= همان “قدرت” که منفی بوده).
لازم به یاد آوری است که در دموکراسی که مبنی بر فلسفه ی کامن سنس (هندو اروپایی) پدیدار شده است, ترم مسئول جایگزین قدرت شده است.
– با این احوال افکار مسموم “قدرت گرایان” برده خو, ولکن این قسمت هم نیست!
اولین زن رمان نویس ایرانی گفته می شود سیمین دانشور و دومین شهرنوش پارسی پور است. ممنون از گزارشگر. در سالن اما خیلی بیشتر از ۵۰ نفر بودند، در قسمت اول که من بودم. آقای برزگر هم بیشتر از شهرنوش پارسی پور صحبت کرد.
در جواب به ، شمشیر بابک خرمدین . آمین ، یا رب العالمین .
ما به بیماری اسلام دچاریم و بسیاری از نویسندگان و روشنفکران ما در مقابل این حقیقت کور و کر می شوند و در سردرگمی عجیبی فرو می روند .اسلام در مدینه کارنامه ی دهشتناکی داشت .تمامی متون حقوقی و فقه و شریعت اسلامی بر اساس اسلام مدینه است .۱۴۰۰ سال است از مدینه تا امروز تمام شهرهای مسلمان درگیر رنج و بیچارگی و بدبختی مضاعفی هستند که به دلیل همین دین است .بیایید خودمان را راحت کنیم .می توان به خدا باور داشت و او رو مهربان و حامی عدالت و آزادی و مهر دانست .آیین بهاییت و زرتشتی و مسیحی و عرفان ایرانی در این راستا است .می توان خردگرا و دهری هم بود و به حقوق بشر و مهر و آزادی و عدالت ایمان داشت .اما نمی توان ظلم و ستم و تجاوز و زن ستیزی را توجیه کرد و لباس تقدس به آن پوشاند .بیایید آزاد شویم و اسلام را برای همیشه رها کنیم .بگذارید نسل های بعد ایران بتوانند کمی نفس بکشند .بیایید به محمد و علی و حسین و هزاران مقدس اسلام و شیعه برای همیشه بدرود بگوییم.
دومین زنی که در ایران رمان نوشته خانم گلی ترقی است! لطفا تصحیح بفرمایید.