جمشید عنبرستانی – در دنیای پیشرفته و مدرن امروزی معیار برای سنجش مدنیت، توسعه، پیشرفت و رفاه ملتها و جایگاه آنان در مقایسه با دیگر کشورها و ملتها، بر اساس فاکتورها و پارامترهای علمی و شاخصهای معین و تعریف شده و اصول و قواعد شناخته شدهی بینالمللی تعیین میشود و مورد سنجش قرار میگیرد و تاریخ و فرهنگ گذشته ملتها نقشی در این سنجشها ندارد.
ایران عزیز ما یکی از کهنسالترین کشورهای جهان با تاریخ و فرهنگی ممتاز و درخشان تا قبل از گرفتار آمدن به دست اعراب و به زنجیر کشیده شدن ایرانیان توسط اسلام میباشد. دین و آیین اسلام چنان در تار و پود ایرانیان تنیده شده که خود را در مقایسه با مسلمانان کشورهای عربی، مسلمانتر و معتقدتر میپندارند که با تشکیل حکومت ملایان در ایران و در عصر مدرن، بندگی تمامعیار ایرانیان به اسلام در تاریخ به ثبت رسید. ایرانیان مسلمان بدون کوچکترین قصور در انجام و برگزاری مراسم سوگواری ایام محرم، هرساله همچنان با تمام وجود و قدرت تمام با دست بر سر و سینه خود میکوبند و زنجیر و قمه هم در بسیاری موارد توسط فرزندان کوروش و همچنین مریدان امام در مراسم عزاداری حسینی برای مصدوم و منکوب کردن خود در راه امام حسین مورد استفاده قرار میگیرد. غالب ایرانیان تاریخ درخشان ایران قبل از اسلام را فقط برای پز دادن و هویت کاذب دادن به خود مورد سوء استفاده قرار میدهند. چرا که آنان بیشتر مرید و معتقد به دین و امامانی هستند که دفتر تاریخ پرشکوه شاهنشاهی ایران را بستند و کشور و ملت ما را به اشغال و اسارت خود درآوردند و تا توانستند تاراج کردند و ایرانیان را به قتل رساندند و یا به بردگی و کنیزی اعراب بردند.
حال و روز امروز کشور و مردم ایران بسیار خراب و اسفناک است و از جمله کشورهایی هستیم که بر اساس شاخصهای جهانی در قعر جدول قرار داریم تا جایی که در پارهای موارد از بعضی کشورهای عقبافتاده و فقیر آفریقایی هم رتبهی پایینتری داریم. ما ۲۵۰۰ سال از تاریخ شکوفا و درخشان کشورمان عقب ماندهایم و از آزاداندیشی و آزادمنشی نیاکانمان به عقیدههای خرافاتی مذهبی و به سر و سینهی خود زدن رسیدهایم.
اکثریت ملت ایران به منگ بودن و توهم خاصی مبتلا شدهاند چون بعد از گذشت چهل سال هنوذ نمیدانند لیلی زن بود یا مرد و همچنان با سوت آخوندها و اصلاحطلبها و سلبریتیها به رقص در میآیند. چنانکه امروز ملت را با یک سوت به خیابانها میکشانند که فریاد و هلهله سر دهند «انرژی هستهای حق مسلم ماست» و فردا با سوت دیگر حاکمان برای قبول سازشنامه برجام توسط رژیم که هیچ حقی برای ملت و کشور قائل نیست در خیابانها به رقص و شادی میپردازند بدون آنکه توجه داشته باشند این خطاهای ملایان چه هزینههای گزافی را به ملت و کشور تحمیل کرده است.
گربهرقصانی ملایان و یارانش (اصلاحطلبان و سلبریتیها) در ایام نمایش انتخابات برای کشاندن مردم به پای صندوقهای آرا همواره با موفقیت همراه بوده و مردم ناراضی از حکومت هم در بزنگاههایی که رژیم برای فریب افکار عمومی جهان به کمک آنان نیاز دارد خوشرقصی خود را برای رژیم با حضور گسترده در نمایشهای انتخاباتی به نمایش میگذارند و محمدجواد ظریف با استتناد به همین مشارکت مردم، به افکار عمومی و سیاستمداران جهان با وقاحت تمام اظهار میدارد برخلاف آنچه شما تصور میکنید مردم ایران دولت و حکومت اسلامی را دوست دارند زیرا ۷۵ درصد مردم در انتخابات شرکت میکنند اما اشاره به جزئیات و مهندسی بودن انتخابات نمیکند.
ما ایرانیان هنوذ درک نکردهایم که شایسته ما و کشور ما نمیباشد که در دنیای مدرن و متمدن امروزی، زنان و دختران ایرانی گذشته از حجاب اجباری، حتا اجازه حضور در ورزشگاهها برای دیدن مسابفات ورزشی را نداشته باشند و این در حالیست که مردان و ورزشکاران ما با بیغیرتی این اجحاف به زنان و دختران سرزمین خود را پذیرفتهاند که در اساس توهین به خود مردان نیز هست که آخوند فاسد آنان را مشتی مردان بیادب، فحاش و تجاوزگر قلمداد میکند که زنان نباید در کنار آنان در ورزشگاهها حضور داشته باشند. چرا باید دختری ورزشدوست به خاطر اعتراض به این تبعیض ناروا نسبت به خود و دیگر زنان به خودسوزی دست بزند؟ اما مجامع بینالمللی ورزشی بیدفاع بودن زنان ایرانی و این اجحاف قرون وسطایی در حق آنان را بر نمیتابند و با تهدید و فشار، رژیم ملایان را تحت فشار قرار دادهاند تا از تبعیض خود برای حضور زنان در ورزشگاهها برای دیدن مسابقات دست بردارد. زنان و دختران ایرانی رنج و بیحرمتی مضاعف را از روز اول به قدرت رسیدن جرثومههای مذهبی تا به امروز متحمل شدهاند. ملتی که فقر و نکبت و زور و اجحاف حکومت در هر زمینهای برایش عادی شود و سکوت اختیار کند فقط میتوان گفت وای به حال آن ملت. اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی هم که در شکلهای گوناگون، از جمله اپوزیسیون یکنفره و یا چندنفره و گروهی یا سازمانی در خارج از کشور مانند مسابقه بوکس در رینگ مسابقه با داوری جمهوری اسلامی مشغول مبارزه با یکدیگر هستند و بر سر لحاف ملا به سر و کله یکدیگر میزنند و این مبارزه ۴۰ سال است که ادامه داشته و یک سرگرمی مسرتبخش برای نفوذیهای حکومت در اپوزیسیون به شمار میرود.
شاهزاده رضا پهلوی که به خوبی به اوضاع درهم و برهم جریانات سیاسی و اپوزیسیون در خارج از کشور آگاه است خود را از تمامی این جریانات دور نگه داشته و به کسانی که به ایشان خرده میگیرند که چرا نقش رهبری را به عهده نمیگیرد باید گفت وقتی نه به اکثریت خاموش ملت ایران امید و اطمینانی هست و نه به ایرانیان و جریانات سیاسی خارج از کشور، چگونه ایشان میتواند نقش رهبری را ایفا کند. شاهزاده رضا پهلوی به عنوان یک سرمایهی ملی در کنار ملت ایران است تا خیزش دوباره آن اقلیت شجاع در دیماه ۹۶ شاید به حرکتی بزرگ برای بستن دفتر سیاه حکومت آخوندی در ایران تبدیل شود.
مشکلات امت مسلمان شده ایران در این مقاله با شجاعت تمام بیان شده ?
لازم به تذکر است که این امت متوهـم فکر میکند که اسلام در تهـران بوجود امده و رهـبر این فرقه هـم ایرانى بوده (کورش = قریش !!!!از تخیلات خزعلى )