مجید محمدی – همانطور که دستورالعمل لابی جمهوری اسلامی در دوران ظریف عادی نشان دادن رفتار جمهوری اسلامی و غیرعادی و جنگ طلبانه بودن رفتار مخالفان آن بوده مخالفان جمهوری اسلامی نیز باید به عنوان لابی منتقدان و معترضان داخلی به نظام فلاکت در پی غیرعادی (سرکوبگر، تروریستی، گسترش طلبانه و آتشافروزانه) نشان دادن این رژیم باشند. لابی نظام با سرمایهگذاری حسن روحانی و محمدجواد ظریف در ده سال اخیر گسترش قابل توجهی یافته و هزاران نفر در اروپا و آمریکا شبانهروز در آن چارچوب کار میکنند، در شبکههای تلویزیونی حضور مییابند، با مقامات کشورهای غربی در تماس هستند و برای نشریات و روزنامههای غربی مطلب میفرستند. این لابی با در نظر گرفتن شرایط در کشورهای غربی دیگر مشکلی ندارد که بانوانی بدون حجاب و با پیراهن آستین حلقه و سینهی باز از آن دفاع کنند و در مجامع جام شرابشان را در دست بگیرند و ساندویچ «هَم» (گوشت خوک) بخورند و به آنها در قالب فرصت مطالعاتی حقوق پرداخت کند. مخالفان نیز در این شرایط باید با تقاضاهای روشن و روایتهای صریح خواستههای خود را در نوشتهها، مصاحبهها و دیدارها بیان کنند.
پیگیری توافق بر سر یک برنامهی عملی در خارج کشور بسیار مهمتر از دور هم جمع شدن چند نفر در خارج کشور برای مدیریت دوران گذار در داخل کشور است. اگر گروهی میخواهند دوران گذار را مدیریت کنند بهتر است برنامههای عملی برای انزوای بیشتر رژیم و قطع لولههای حیاتی آن را دنبال کنند تا به آن دوران گذار برسیم. توافق موثر بیشتر معطوف است به برنامهها و کمتر به ایدئولوژیها و بندهای قوانین اساسی پیشنهادی.
در زیر ده خواستهی روشن را که باید سرلوحهی کار مخالفان رژیم اقتدارگرا و تمامیتخواه جمهوری اسلامی در خارج کشور قرار گیرد مطرح میکنم:
۱.ضبط هرگونه دارایی رژیم با تصویب قوانین ضدتروریستی، کاری که ایالات متحده و کانادا تا کنون انجام دادهاند؛ هرگونه تاسیسات و اموال جمهوری اسلامی باید چنان که هستند یعنی مقر تربیت سلولهای تروریستی و اقدامات خصمانه علیه جوامع غربی و نیز تهدید این جوامع معرفی شوند؛ آغازکنندهی این رفتار جمهوری اسلامی با در اختیار گرفتن سفارت آمریکا بوده است و کانادا و ایالات متحده بعد از چهل سال به یاد این کار افتادند در حالی که جمهوری اسلامی از روز اول رژیمی تروریستی بود.
۲.عدم صدور ویزا برای مقامات و اعضای خانوادهی آنها در همهی سطوح از رئیس دولت و اعضای مجلس تا مدیران کل و فرماندهان نظامی و شهرداران و اعضای شوراهای شهر (جمعیتی حدود ۲۵۰ هزار نفر که با اعضای خانواده جمعیتی یک میلیون نفری هستند)؛ اینها در هر شرایطی به دلیل تغذیه از منابع بیحساب و کتاب ایران لشکر تبلیغاتی نظام هستند؛ زمانی که مقامات غربی و شهروندان ایرانی مقیم خارج توانستند آزادانه به ایران سفر کنند و در ایران با رسانههای مستقل مصاحبه کنند آنگاه میتوان این محدودیت را برداشت؛ با وجود امیدهای واهی حتی اعضای شوراهای شهر نیز در خدمت «نظام» هستند؛ دولت ترامپ اولین گام را در این زمینه برداشته است اما تنها مقامات عالیرتبه را در بر می گیرد.
۳.تحریم کامل بانکی و نفتی و اقتصادی رژیم به گونهای که هیچ محصول صنعتی به این کشور صادر نشود و ارز کشورهای غربی در اختیار این رژیم قرار نگیرد. صادرات کشورها به ایران باید به غذا و دارو محدود شود. رژیم که مدعی است از همه نظر خودکفاست (موشک تا ماهواره) نیازی به این محصولات نباید داشته باشد؛ تا کنون تنها آمریکای ترامپ چنین تحریمهایی را بر رژیم اعمال کرده است.
۴.بستن تمام مراکز دینی شیعه که از ایران تغذیهی مالی و تامین نیروی انسانی و ایدئولوژیک میشوند. این مراکز محل جذب نیرو و تشکیل سلولهای تروریستی در سرتاسر دنیا هستند و اگر دستگاههای امنیتی کشوری تا کنون متوجه این موضع نشده کور بوده است. متاسفانه همهی کشورهای غربی در این زمینه نابینا هستند وگرنه مثل ابلهان دولت آلمان هزینهی مراکز اسلامی در آلمان را که تحت مدیریت جمهوری اسلامی اداره می شوند پرداخت نمی کردند؛ شیعهی اسلامگرا یک دین عادی نیست که با آن به صورت عادی برخورد شود؛ تحلیلگران امنیتی غربی ظاهرا مواضع شیعیان اسلامگرا را نمیخوانند یا اگر میخوانند آنها را جدی نمیگیرند یا اگر جدی نمیگیرند با آنها موافق هستند؛ در ضمن هیچ موسسهی غربی نمیتواند در ایران فعالیت کند. آزادی یکطرفه، آزادی نیست؛ سوء استفاده است.
۵.قطع همهی همکاریهای مراکز علمی و تحقیقاتی با چنین مراکزی در ایران. در ایران مرکز تحقیقاتی و دانشگاهی که آلوده به برنامههای گسترشطلبانهی جمهوری اسلامی نشده باشد وجود ندارد؛ جمهوری اسلامی بر علم و دانش و فن آوریای که به تقویت نظام نپردازد سرمایهگذاری نمیکند. مدیران و اعضای موثر این نهادها همه منصوبان سران رژیم و شورای عالی انقلاب فرهنگی (نهاد سرکوب علمی) هستند؛ پژوهشگران مستقل در ایران نیز باید روزی حساب خود را از نهادهای حکومتی جدا کنند.
۶.قطع همهی همکاریهای فرهنگی و هنری با ایران تحت جمهوری اسلامی چون در ایران هنر و رسانه و فرهنگ یا دولتی است یا به تبلیغات سیاسی آلوده. اروپاییها و آمریکاییهایی که این روابط را در اختیار دارند به دلیل چپگرایی کاملا در تاریکی بسر می برند و تصور میکنند در ایران هنر و فرهنگ مستقل وجود دارد. هنر و فرهنگ مستقل در ایران زیرزمینی است و هنرمندان و اهل فرهنگ مستقل در زندان. نابغههای غربی چهل سال است که هنور متوجه این موضوع نشدهاند؛ چهل سال است فیلمسازان داخلی با بودجهی بیتالمال فیلم ساخته و به عنوان فیلمساز مستقل و اصلاحطلب به جشنوارههای خارجی راه یافتهاند و جایزه گرفتهاند. این جوایز بیشتر به نفع نظام بوده (با تعدیل چهرهی آن) تا مردمی که هزاران میلیارد تومان آنها به جوی آب ریخته شده است؟ اصغر فرهادی بیشتر در ارکستر نظام مینوازد یا ارکستر مردم؟
۷.ممنوعیت سفر همهی شهروندان جوامع دمکراتیک و باز به ایران چون توسط رژیم گروگان گرفته می شوند. دولتهای دمکراتیک باید رسما به شهروندان خود اعلام کنند که اگر به ایران سفر کرده و گروگان گرفته شدند از پیگیری آزادی آنها ناتوانند همانطور که تا کنون بودهاند؛ آمریکا برای سالها این سیاست را در برابر کوبا داشت و اوباما برای کاهش فشار بر دوستان سوسیالیستاش آنها را برداشت.
۸.اخراج همهی فدراسیونهای جمهوری اسلامی از فدراسیونهای ورزشی، المپیک و جام جهانی تا زمانی که زنان در عرضهی ورزش دارای حقوق مساوی نیستند، جمهوری اسلامی در پی نابودی یکی دیگر از عرصههای فعالیت اجتماعی در کشور است و ورزش حرفهای در ایران تحت کنترل دولت است؛ چرا رؤسای فدراسیونهای ورزشی توسط دولت تعیین میشوند؟ ورزش در جمهوری اسلامی ابزاری برای کنترل سیاسی و اجتماعی و تبلیغات سیاسی است؛ سخنی ابلهانهتر از این گفتهی نمایندگان فیفا در ایران شنیدهاید که گفتهاند «به قوانین داخلی کشورها احترام میگذاریم»؟ همهی تیمهای ورزشی در جوامع دمکراتیک باید مسابقه با تیمهای تحت کنترل دولت را تحریم کنند تا حدی که ورزشکاران ایرانی تنها به صورت فردی و در تیمهای تبعیدی حضور پیدا کنند.
۹.به حضور و کار سمپاتها و وفاداران به نظام جمهوری اسلامی که تشخیص آنها اصولا دشوار نیست در رسانههایی که با مالیات شهروندان غربی اداره میشوند باید پایان داد. شهروندان غربی نباید برای تبلیغات سیاسی به نفع رژیم هزینه پرداخت کنند. وفاداران رژیم در خارج کشور بجز تبلیغ به نفع نظام کار دیگری نمیکنند. انعکاس دیدگاههای مقامات رژیم که کار هر روزهی این رسانههاست برای ایجاد توازن کافی است. انعکاس دیدگاه مخالفان این توازن را ایجاد می کند؛ طرفداران رژیم دارای تریبون کافی برای تبلیغات سیاسی خود هستند. امروز اکثر رسانههای غربی به دلیل تنفر از ترامپ بطور یکطرفه در اختیار لابی جمهوری اسلامی است.
۱۰. قطع هرگونه همکاری با نهادهای (قلابی) مدنی در ایران. امروز پس از دو دهه مقابلهی حکومت با نهادهای مستقل نهاد مستقلی در ایران باقی نمانده یا اگر مانده باشد اعضایشان یا در زندانند یا تحت تعقیب و محاکمه. اگر نهاد مستقلی مانده باشد ارتباط و کمک به آن مایه به خطر افتادن آن است و اگر قلابی باشد کمک به آن هرز دادن منابع.
میدانم همهی کسانی که هم از توبرهی رژیم میخورند و هم از آخور جوامع باز (به ویژه سلبریتیهایی که در داخل با اعضای وزارت اطلاعات اسپرسو مینوشند و در خارج طرفدار حقوق فردی میشوند) با سیاستهای فوق مخالفت خواهند کرد اما بدون انزوای کامل رژیم و قطع همهی منابع ثروت و منزلت و نفوذ نمیتوان این رژیم را از پا درآورد یا حداقل خسارات آن را کاهش داد. انزوای جمهوری اسلامی مشکلاتی را برای شهروندان ایران رقم میزند اما دولتهای دیگر کشورها و ایرانیان خارج کشور نمیتوانند خساراتی که بر امنیت و آزادی آنها از سوی اسلامگرایان وارد آمده و میآید را رها کنند. مردم ایران برای رفع این خسارات باید دولت خویش را بازخواست کنند.
جمهوری اسلامی و مقامات و هواداران آن در استفادهی ابزاری از آزادیهای سیاسی و اجتماعی و دمکراسی در کشورهای غربی ید طولائی دارند. به سوء استفادهی مقامات رژیم از آزادی رسانهها، آزادی درس خواندن و تحقیق در دانشگاههای غربی، آزادی مذهبی و آزادی بیان و تجمعات و دمکراسی در کشورهای غربی برای برساختن تهدیدهای امنیتی و تبلیغات سیاسی باید پایان داد. برای حماقت و نادانی و خود را به حماقت و نادانی زدن باید نقطهی انتهایی وجود داشته باشد. مخالفان باید در هر مجمع و تریبون و رسانهای به صراحت اعلام کنند که چپها و هویتگرایان اروپایی و آمریکایی را که به مالهکشی سیاستهای جمهوری اسلامی بر اساس دشمنی با رقبای سیاسی خود یا هر انگیزهی دیگری میپردازند دشمن آزادی و حقوق بشر میدانند.
بدون این اقدامات اصولا به مخالفت این دولتها با جمهوری اسلامی و تروریسم و نقض حقوق بشر و اقدامات بیثباتکنندهی آن نمیتوان باور داشت. دولتهایی را که به اقدامات بالا دست نمیزنند مدام باید در مجامع عمومی خجلتزده کرد. چهل سال برای درک این که این رژیم قابل تغییر نیست کافیست. تا به حال صدها مورد کارزار برای آگاهیرسانی برگزار شده است و این آگاهیرسانی باید در یک نقطه بیدارکننده بوده باشد.
ف.م.سخن< » همکاری با این سه گروه با موضع فعلی خیانت به ایران و ایرانی است: احزاب تجزیه طلب، مجاهدین خلق، وابستگان حکومت؛ گویا نیوز
مجری مرد حزب الهی بی بی سی که جایگزین خانم مجری استمرار طلب شده در میزگردی اعمال تروریستهای حزب اله و حشدالشعبی و حوثی ها و سلیمانی و اسد جانی را سمبل قدرت حکومت طالبانی اسلامی را شمرد و ادعا کرد تمام دنیا حتی در راهروی سازمان ملل برای سرهنگ روحانی صف کشیده بودند! و دنبال علت این بود که چطور با دلالی مکرون ترامپ با روی باز و شرمنده از تحریمها و با توجه به توان موشکی حکومت تهران?! روحانی را آغوش نگرفت و تا هواپیمای پر پول به تهران برای ملاها و نمایندگان مجلسش( که شمشهای طلا و صددها هزار ارز خارجی بعنوان پول خورددر خانه نگهداری میکنند)نفرستاد! و تا افراد میزگرد نظری خلاف نظرات بی بی سی میگفت جواب میداد نه اینطورها هم نیست !!
۱۱-با اجازه آقای محمدی حذف کانالهای ماهواره ای رژیم روی ماهوارههای مختلف از جمله بدر
باور بفرمایید بارها و بارها در این سایت در خصوص اتحاد ( مجاهدین و سلطنت طلبان ) که دو دشمن اصلی حکومت اخوندی بوده و بیشترین صدمه و لطمه را هم در طی این جهل سال از ملاها بر انها وارد شده است خواسته ایم که بر سر اصول اصلی و خاص چون سرنگونی حکومت خمینی – خامنه ای و برگزاری رفراندوم تعیین نوع حکومت پس از براندازی با هم متحد و یکی شوند ، ولی بی فایده بوده است .
بخصوص کاربرانی خاص تا با این پیشنهاد مواجه میشوند شروع به فحش و بد و بیراه گفتن به مجاهدین میکنند و………
این است که بعد از گذشت چهل سال ملاها به طعنه میگویند که خدا هم برای حکومت ما الترناتیو و گزینه و جانشینی ندارد !!!
بزرگترین ضربه به جنبش دمکراسی خواهی از جانب توبره و آخور خورهاست. آنهایی که در داخل سیاهی لشکر رژیمند و در خارج کشور به بیحجابی و دمکراسی معتقدند.
با احترام . ضمن تقدیر از نویسنده محترم و سباس از انتشار این متن ، این خواسته های بسیار منطقی و شدیدا تاثیر گذار، هرگز محقق نخواهندگردید، (( مگر اینکه)) من ساکن هرکشور دموکرات، با برپایی یک راهپیمایی پرتعداددرکشورمحل اقامتم ، درپایان ان که مقابل قوه مجریه خواهدبود، این خواسته ها را بصورت نوشته و با تصویربرداری بصورت مستند، به مسئولان کشور محل اقامتم ارائه نمایم. انگاه هم من ثابت میکنم که راست میگویم و از حکومت ضدبشری حاکم بر ایران به کشور دموکرات پناه برده ام و هم دولت انکشور مجبور به اهمیت دادن به این مهم خواهد شد . پاینده ایران ، سربلند ایرانی
» ده فرمان « محمدی؟، سودابه خانم راست می نویسد !
با احترام به نظریات ( ده فرمان! ) جناب محمدی گرامی البته که می توان امکان اجرایی یک به یک این فرامین را امتحان کرد که آیا اصولا شدنی هستند و چگونه؟ و یا همانگونه که کاربر محترم خانم سودابه می نویسند تنها در » دنیای ایده آلی می توانند کا ر ساز باشند!«
چند نکته به نظر من:
ـــ اصولا همکاریهای مراکز علمی فرهنگی و تحقیقاتی ودانشگاهی با کشور ها یکی از سیاستهای ؟ خود دول غربی بوده و هست ؛ مثلا آمریکا خود چه انداره کوشید تا از پرده آهنین چین عبور کند؟ اکنون دیوار چین کجاست؟ ( جاسوسی و دزدی های علمی اما چیز دیگری است). ارتباطات علمی و فرهنگی بین ملت ها را نباید هرگز قطع کرد ( تجربه اروپا با روسیه) بعد از جنگ جهانی دوم،
ـــ کشور های غربی بحکم قانون اساسی خود قادر نیستند، مسافرت آزاد شهروندان خود را ممنوع کنند، حد اکثر اخطاریه و راهنمایی از طریق وزارت خارجه خود. قوانین بین المللی مجوز عبور و مرور مردمان را نمی توان به ابن آسانی ها لغو کرد. همه شاهد بودیم که جوانان اروپایی آزادانه به عراق و سوریه رفته و به داعشیان پیوستند ( جاسوسی هم می کردند؟)
وانگهی همه راه ها را بایستی همه جا باز نگهداشت تا بتوان در همه جا نفوذ کرده تا به مردمان کمک رسانید!
از باب سرگرمی و زنگ تفریح:
دو تا از ده فرمان موسی و محمد » یکی زنا نکن و دیگری دزدی نکن « بود، فکر درستی بود اما کدام یکیش و در کدام کشور شدنی و اجرایی گشته؟…فکر ما آدما را چگونه می توان عوض کرد ؟ با توسعه و گردش آزاد دانش، فرهنگ و هنر در جهان! راه دیگری نیست.
بسیار نکات ارزشمندی بیان کردید ولی من معتقد هستم دوستان خارج نشین ما تمام جلسات این خودفروختگان را فیلمبرداری کرده و در سایت یوتیوب انتشار دهند
برنامه هایی برای اعتراض به وابستگان رژیم در خارج ترتیب بدید تا اینها نتوانند آزادانه جولان بدهند باید رسوا شوند
سفارت خانه های رژیم باید پر از تابلو و شعار علیه تمام این اراذل داخلی شود
دوستی از لندن تعریف میکرد که بیشترین مفتخوران در اروپا در همین لندن زندگی و نشو و نمو میکنند. فیلم بگیرید و انتشار کنید تا ما در داخل بدونیم که اینها با پول ما چطور مشغول عیاشی و حیف و میل هستند تا ما در داخل دلگرمتر عملیات ایضایی برای در هم شکستن ایادی شون رو انجام بدهیم. با آرزوی توفیق شما
درود بر ولیعهد ایران و ایرانیان
اگر فقط صد نفر مثل این نویسنده بزرگوار داشتیم به این روز نمی افتادیم، بنظر من هر فرد، دسته وگروه مدعی به مخالفت با رژیم اعم از مدیریت گذار و سلطنت طلب، فرشگرد، مجاهدین خلق و… اگر راست میگویند، اگرجدی هستند باید همه لیوان آب بدست گرفته برای نوشیدن را به زمین گذاشته ( یعنی بسرعت) و بهم پیوسته در راستای اجرای همین دستورالعمل های این تنها مرد دلسوز و با دانش اجرا کنند و الا فردا دیر است.
پاسخ به “سودابه”
اینکه این خواست ها را داشته باشند و در مذاکره با طرف های خارجی اونها رو بیان کنن بهتره یا اینکه کلاً هیچی نگن!
علاوه بر این، خیلی از کشورها مثل آمریکا میتونن از نظرات مخالفان در پیدا کردن عکس العمل مناسب نسبت به رژیم جمهوری اسلامی استفاده کنن. فکر میکنی اینکه آمریکا بعد از قضیه سقوط پهپاد یا آرامکو بجای حمله که دقیقاً خواسته رژیمه، حکومت رو تحریم بیشتر کنن پیشنهاد چه کسی بود؟
مبارزه بدون خشونت فقط در مقابل رژیم های دیکتاتوری متمدن نظیر رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی و رژیم استعماری هند نتیجه میدهد در مقابل دیکتاتوری های متوحش نظیر جمهوری اسلامی فقط مبارزه مسلحانه چاره ساز است نظیر انقلاب فرانسه و انقلاب مشروطیت …ضمنا حمایت اروپایی ها و دموکرات های آمریکا از جمهوری اسلامی از سر نا آگاهی نیست بلکه بخاطر منافعشان است
پیشنهادهای شما فقط در دنیای ایده آلی میتواند کارسازباشد ، درکشورهای اروپائی و آمریکا دولت ها نمیتوانند هرچیزی را که دلشان بخواهد انجام دهند وناچارند قوانین روابط بین المللی و منافع صاحبان صنایع وبازرگانان کشورشان وانواع منافع خصوصی ودولتی ورسانه ها ی وابسته به کاپیتالیسم وگروههای فشار ایدئولوژیک ومنافع احزاب وگروههای رقیب را در نظر بگیرند.
ببینید در آمریکا دموکراتها با چه شیوه های خشن وخصمانه وتهمت های غیرقابل تصوری بجان پرزیدنت ترامپ افتاده اند.