هوشمند رحیمی- از شامگاه ۲۴ آبانماه که دولت روحانی با همان شیوه پیشین که بهای بنزین را افزایش داد و یکباره اعلام کرد که بنزین لیتری ۱۰۰۰ تومان شد و زمانی که خبرنگار پرسید چرا از قبل اطلاعرسانی نکردید، گفتند به این ترتیب پمپ بنزینها شلوغ نشد و از بروز اغتشاش جلوگیری شد، اینبار اما موضوع رنگ و بویی دیگر دارد و با تمام اعتراضات سراسری ۷۸، ۸۸ و دیماه ۹۶ متفاوت است.
نکاتی که باید مد نظر داشت نخست اینکه، عدهای از سایبریان و اپوزیسیوننمایان به ظاهر طرفدار پادشاهی سعی دارند مدام این پرسش را مطرح کنند که «چرا شاهزاده اعلام رهبری نمیکند؟» در پاسخ به این عده باید گفت که شاهزاده بیانیه خود را صادر فرمودند و گذشته از اینها اعتراضات سراسری توسط مردم و به صورت خودجوش و محلهمحور باید صورت پذیرد و نیازی به رهبری فردی خاص یا منجی ندارد، بنابراین مردم باید به راه خود ادامه دهند و فریب این حربه رژیم غاصب را نخورند.
دوم اینکه در داخل نظام، وزارت اطلاعات شاخهای دارد از برای شایعهسازی و ضدشایعه که کارمندان آن همه در روسیه دوره دیدهاند، ممکن است شایعه کنند که تجزیهطلبان در تلاش تجزیه هستند، و یا از سوریه شدن ایران، مردم را بترسانند؛ اول اینکه تجزیهطلبان توسط سپاه تروریستی پاسداران انقلاب اسلامی حمایت میشوند و دوم اینکه ایران با بقای جمهوری اسلامی به این سرنوشت دچار خواهد شد، نه با براندازی این رژیم. دیگر آنکه، چشم مردم عراق اینک به این خیزش مردمی در ایران است و باید ثابت کنیم که ما فرزندان کوروش و خشایار و آرش و پاپک و سیاوش هستیم و هرکدام در برابر ضحاکان زمان تبدیل به کاوهای شویم پیش از آنکه اسکندری بیاید و آتشی خانمانسوز به راه بیاندازد. نکته آخر اینکه، عدهای صدای مردم داخل را گویا نمیشوند یا نمیخواهند شنیده شود و فریادهای «رضاشاه روحت شاد»، «بگو برگرد شاه»، «ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره»، «ولیعهد کجایی به داد ما بیایی»، «ای شاه ایران، برگرد به ایران» را سانسور میکنند، ایشان به خاطر داشته باشند که آینده ایران را مردم در رفراندومی آزاد به نظام متبوعشان رأی خواهند داد و البته بیسابقه هم نیست جمهوری به پادشاهی بازگردد، برخلاف اظهار نظر برخی که چنین مدعی هستند، و برای نمونه به هلند اشاره میگردد.
دیروز محمود صادقی، آخوندی که لباس آخوندی به تن نمیکند، خبر از طرح مجلس شورای اسلامی برای بازگرداندن بهای بنزین به حالت قبلی داد ولی پس از سخنان امروز خامنهای، فراکسیون موسوم به «امید» طرح خود را مسترد کرد؛ در ادامه دادستان کل کشور تهدید به محاکمه مردم معترض کرد و وزیر کشور نیز گفت که از حمله آتش به اختیاران و وحوش مزدور رژیم خبر داد؛ حسن روحانی از سویی به دفاع از این افزایش قیمت پرداخت و با منت گفت نگذاشته قیمت ۵۰۰۰ تومان شود، خامنهای نیز از این موضوع دفاع کرد، مجمع تشخیص مصلحت نظام اما هرگونه دخالتی در این مورد را تکذیب کرد، و این در حالیست که این اقدام در چهارچوب سیاستهای کلی نظام وفق بند اول اصل ۱۱۰ قانون اساسی توسط علی خامنهای و مجمع نامبرده صورت پذیرفته است، حسن روحانی نیز طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی رییس شورای عالی امنیت ملی است و هر برخوردی با مردم، به تصویب او باید برسد؛ پس میبینیم که از رأس هرم قدرت تا پایینترین ارکان آن در این جنایت علیه بشریت از منظر حقوق بینالملل دخیل هستند و نمیتوانند شانه از زیر بار مسئولیت خالی کنند.
از دیگرسوی اما، موضوع فراتر از بهای بنزین است و حال اگر حتی بهای آن را رایگان هم کنند دیگر فایدهای ندارد، چراکه مطالبه اصلی مردم براندازی رژیم است. در این میان روزنامههای زرد و فیک نیوزها را باید نادیده گرفت چراکه یکی از احتمالات موجود این است که سپاه اقدام به کودتا کند، اما این کودتا ماهیت نظام را تغییر نخواهد داد و سپاهیان که به قول احمدی نژاد، «برادران قاچاقچی» هستند و به عنوان گروهی تروریستی شناخته شدهاند، طبق بند ششم اصل ۱۱۰ قانون اساسی منصوبان مستقیم علی خامنهای هستند. لذا باید از افرادی از این دست که استمرارطلب هستند چون حشمت طبرزدیها و نسرین ستودهها حذر کرد و فریب ایشان را نخورد. فراموش نکنیم آنگ سان سو چی نیز برنده جایزه صلح نوبل بود اما اکنون متهم به جنایت علیه بشریت و نسلکشی است و همین اتفاق میتواند در ایران نیز تکرار شود، مخصوصاً که نسرین ستوده، به شهادت بسیاری از بانوان مبارز زندانی، اعتقادی به براندازی نداشته و حتی پرونده براندازان را در زمان آزادی نمیپذیرفته و حتی حملات فیزیکی علیه کسانی داشته که از براندازی سخن گفتهاند.
اما آینده این اعتراضات چه خواهد بود؟ به نظر نگارنده این سطور سه امکان وجود دارد که ذیلاً بدانها میپردازیم:
۱-مردم به مقاومت خود ادامه داده و با بیتوجهی به عقبنشینی دولت، تمرکز خود را بر براندازی رژیم و گذار از جمهوری اسلامی میگذارند و نهایتاً پیروز این میدان میشوند و جمهوری اسلامی برای همیشه به زبالهدان تاریخ میفرستند و بدین ترتیب خونهای به ناحق ریخته شده از کشتار دستهجمعی دهه ۶۰ تا نداها و سهرابها و جانباختگان اخیر هدر نرفته و به ثمر مینشیند.
۲-دولت قیمت بنزین را در پی درخواستهای آخوندهای ساکن قم، قدری کاهش میدهد ولی به قیمت اول بر نمیگرداند. مردم پس از چند روز، به خانهها رفته و به زندگی عادی خود باز میگردند در حالی که خرسند هستند که اعتراضشان پاسخ داد و دولت عقبنشینی کرد و همه فراموش میکنند که هنوز بنزین افزایش قیمت دارد که تاثیرش را خواسته یا ناخواسته بر سایر اقلام میگذارد.
۳-کودتایی صورت میپذیرد و با سر کار آمدن در آب نمک خواباندهها، چون موسوی و کروبی و ستوده و دیگران قدرت را به دست میگیرند که البته هدفشان بازگشت به «دوران طلایی امام» است و قدرت در دست ایشان باقی میماند و البته قدری فضا را باز میکنند و آزادیهای نیم بندی میدهند که البته باز هم اکثریت مردم به خواسته خود نمیرسند.
در هر صورت، زمان نشان خواهد داد که کدامیک از این احتمالات بالا به وقوع خواهد پیوست و مهم این است که مردم داخل کشور تمرکزشان را بر هدف اصلی که همانا براندازی و محاکمه تمام افراد دخیل در رژیم جمهوری اسلامی است بگذارند و ایرانیان خارج از کشور نیز دولتهای کشور محل اقامتشان را در جریان بگذارند و با مطالبه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران و پشتیبانی از مردم ایران، به یاری هممیهنان خود بپیوندند. سخن آخر را به نقل از شاه فقید اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی مینگارم: «در این روزهای سخت به ایران بیاندیشیم، همه به ایران بیاندیشیم».