اعتراضات سراسری آبان ۹۸؛ آغاز نبرد نهایی: برقراری حاکمیت ملی در برابر حفظ حاکمیت فرقه‌ای

- سران نظام زیر نظر علی خامنه‌ای تصمیم گرفتند به جیب و روان مردم شبیخون زده و یک‌شبه بنزین را ۳۰۰ درصد گران کنند با این توهم که گویا حرف خامنه‌ای هنوز اعتباری در جامعه دارد و چون او از این تصمیم حمایت کرده، پس اعتراضی صورت نمی‌گیرد!

شنبه ۹ آذر ۱۳۹۸ برابر با ۳۰ نوامبر ۲۰۱۹


ایران در آخرین روزهای آبان‌ ۹۸ شاهد اعتراضات مردمی و گسترده‌ای ضد نظام جمهوری اسلامی بود؛ مهمترین ویژگی اعتراضات آبان حضور افرادی از همه گروه‌های اجتماعی و دامنه‌ی گسترده‌ی سن، تحصیلات و مشاغل معترضان بود.

احمد بارکی‌زاده kayhan.london©

اگر چه اعتراضات آبان با سرکوب و خشونت شدید از سوی حکومت و قطع سراسری اینترنت با هدف جلوگیری از خبررسانی و مهار اعتراضات روبرو شد اما همین اقدامات پی ‌در پی از سوی نظام در نهایت موجب ریزش شدید هواداران و افزوده شدن بر جمعیت مخالفان نظام گشت.

 

جمهوری اسلامی در شرایطی مردم را در حصر خبری و زندانی به وسعت کشور قرار داد که اکنون با وصل دوباره اینترنت، اگرچه هنوز نه بطور کامل، ابعاد تکان‌دهنده‌ی سرکوب معترضان بیش از پیش نمایان می‌شود.

اطلاعات درباره سرکوب جنبش اعتراضی مردم که همچنان در حال تکمیل است نشان می‌دهد نقض فاحش حقوق بشر در این سرکوب نیز صورت گرفته؛ از شلیک مستقیم به معترضان غیرمسلحِ تا هدف قرار دادن یک زن باردار و چند فرد زیر ۱۸ سال!

آمار کشته‌شدگان بین  ۱۵۰ تا ۳۶۰ نفر اعلام شده، دست‌کم ۷۰۰۰ نفر دستگیر و زندانی و بیش از ۱۰۰۰ نفر زخمی شده‌اند که بسیاری از آنها برای جلوگیری از دستگیری و ربوده شدن در خانه‌ها درمان می‌شوند و از همین رو با کمبودهای پزشکی روبرو هستند.

در دومین هفته پس از آغاز اعتراضات سراسری آبان موضعگیری‌های قابل توجهی از سوی سران حکومتی منتشر شده  که مرزبندی‌های نیروهای سیاسی و اجتماعی را دستخوش تغییراتی کرده است.

پریشانی آمیخته با طلبکاری در نظام موج می‌زند

این روزها جناحین نظام دست در دست هم یا علیه مردم معترض داد سخن می‌دهند و یا با سکوت خود مُهر تأیید بر اقدامات یکدیگر می‌زنند. در آنسو اما مقامات نظام همچنان با سرگردانی در عملکرد و اتخاذ تاکتیک به خودزنی مشغول هستند.

عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی که قطع سراسری اینترنت زیر نظر او صورت گرفت، در اظهاراتی در صداوسیمای جمهوری اسلامی بطور علنی مطرح کرد که هدف از یک‌شبه گران کردن بنزین غافلگیر کردن مردم بوده است.

گزارش‌های وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ارائه شده نشان می‌دهد پیامدهای گران کردن بنزین و آمادگی جامعه برای اعتراضات گسترده به دلیل بحران‌های معیشتی از یک سال پیش به وزارت کشور اعلام شده و حتی هشدار داده شده بود که بهتر است بنزین در شرایط فعلی اقتصادی گران نشود. شاید به همین جهت سران نظام زیر نظر علی خامنه‌ای تصمیم گرفتند به جیب و روان مردم شبیخون زده و یک‌شبه بنزین را ۳۰۰ درصد گران کنند با این توهم که گویا حرف خامنه‌ای هنوز اعتباری در جامعه دارد و چون او از این تصمیم حمایت کرده، پس اعتراضی صورت نمی‌گیرد!

https://kayhan.london/1398/09/05/%d9%88%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%aa-%d8%a7%d8%b7%d9%84%d8%a7%d8%b9%d8%a7%d8%aa-%d8%a7%d8%ba%d9%84%d8%a8-%d8%af%d8%b3%d8%aa%da%af%db%8c%d8%b1%d8%b4%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7

در این میان وزیر صنعت، معدن و تجارت که معلوم نیست بر اساس کدام دانش و آگاهی اقتصادی بر چنین مسئولیت مهمی تکیه زده است، در یک اظهار نظر عجیب گفته بود پس از گران شدن بنزین هزینه کرایه گران شد که نباید می‌شد!

حسن روحانی اما به عنوان رئیس دولت و مسئول مستقیم این اقدام، از نظر برخورد با مشکل به دیگر مقامات نظام سور زد! وی در سخنانی با خنده‌های بیجا، خودش را به کوچه علی چپ زد و گفت که اصلا خبر نداشته بنزین قرار است گران شود! او به عنوان رئیس دستگاه اجرایی کشور، مدعی شد که خودش نیز همزمان با مردم از این موضوع خبردار شده است!

هر چند از یکسو سیرکی که طی روزهای گذشته از سوی روحانی و دیگر دولتمردان به راه افتاده نشان از پریشانی و استیصال آنها دارد اما از سوی دیگر بیانگر این واقعیت تلخ است که چگونه عده‌ای ناکارآمد و نالایق سکاندار امور مملکتی مانند ایران با ۸۶ میلیون جمعیت شده‌اند که هر تصمیم نسنجیده‌شان در تمام چهار دهه‌ی گذشته خسارات پیدا و پنهان هنگفت و گاه جبران‌ناپذیر بر کشور و مردم تحمیل کرده است.

نقابی که از چهره‌ی کریه برافتاد

اعتراضات سراسری اخیر اما چهره واقعی و کریه نظام جمهوری اسلامی را بار دیگر نمایان کرد؛ چهره‌ای که طی دو دهه گذشته از سوی بخشی از نظام با عباراتی چون «مردمسالاری»، «گفتگوی تمدن‌ها» و «حقوق شهروندی» بزک می‌شد!

این روزها نظام خوی درّنده‌ی خود را بار دیگر نشان داده و در حالی که گویا خطر جدی فروپاشی را دریافته، تمام نیروهای امنیتی و سرکوبگر خود را برای مقابله با اراده ملت به کار گرفته است.

مقامات جمهوری اسلامی و هوادارانشان هیچ ابایی ندارند که برای معترضان نسخه اعدام و زجرکش‌کردن و قطع کردن دست و پا بپیچند و رهنمود تشکیل کمیته‌های بسیج در محله‌ها و بازگشت به دهه سیاه شصت خورشیدی را بدهند!

هر چند طی روزهای گذشته برخی مسئولان تلاش کرده‌اند با نادیده گرفتن سخنان خامنه‌ای که تاکید کرده تصمیم گران کردن بنزین زیر نظر او و سران قوا گرفته شده، ناکارآمدی دولت روحانی را برجسته کرده و دیگر بخش‌های نظام را تبرئه کنند اما واقعیت این است که همه‌ی بدنه‌ی نظام و هوادارانش در این روند همدست هستند و هر یک با مواضع و حتی خاموشی خود در مقابل این سرکوب گسترده میخی بر تابوت نظام زده‌اند.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی که مدعی‌اند ردای وکالت ملت را بر تن دارند نه تنها هیچ واکنش جدی به میزان سرکوب مردم و پیامدهای اقتصادی ناشی از گرانی بنزین نشان نداده‌اند، بلکه به محض اینکه شنیدند این تصمیم با حمایت خامنه‌ای گرفته شده، ماست‌ها را کیسه کرده و طرح پوچ خود را برای تجدید نظر در قیمت بنزین پس گرفتند!

برخی نمایندگان مخالف و منتقد روحانی هم فرصت را برای تسویه حساب با دولت دوازدهم غنیمت شمرده و برخی دیگر مانند محمود صادقی نماینده اصلاح‌طلب تهران در مجلس شورای اسلامی جملات عوام‌فریبانه‌ و پوچ خود را گاهی به میخ و گاهی به نعل می‌زند!

گروه دیگری از نمایندگان نیز برای خالی نبودن عریضه و ثبت در کارنامه‌شان، نقدهای آبکی درباره اصولگرایان و علی لاریجانی و ابراهیم رئیسی صادر می‌کنند که تنها کارکرد تبلیغاتی برایشان دارد.

واقعیت اما این است که نمایندگان مجلس استصوابی شورای اسلامی نیز پیرو نظر رهبر‌شان هستند و حتی اگر مانند دیگر بخش‌های نظام مردم معترض را اغتشاشگر و اشرار خطاب نکنند اما در برابر اینهمه کشته و زخمی و زندانی و مفقود سکوت اختیار کرده‌اند!

ریزش همراه با بهت هواداران نظام

در آنسوی این رویدادها، شوک ناشی از سرکوب وحشیانه‌ی مردم و خسارت ناشی از قطع کامل اینترنت در بیش از یک هفته، موجی از ناباوری در میان گروه‌های خاموش و حتی هواداران نظام ایجاد کرده است.

بسیاری از کسانی که با امید بستن به شعارها و استدلال‌های چهره‌های اصلاح‌طلب و ظاهرا عدالتخواه در انتخابات استصوابی شرکت می‌کردند و سیاهی‌لشکر مشروعیت‌ بخشیدن به نظام بودند، و یا آنهایی که دست‌کم به عنوان مخالف نظام شناخته نمی‌شدند، این روزها با صراحت از بهت و ناامیدی مطلق خود از جمهوری اسلامی می‌گویند.

همین گروه هستند که آندسته از هواداران نظام را که معمولا انگشت اتهامشان به سوی مردم دراز است، مورد شماتت قرار داده و به سلبریتی‌هایی چون اصغر فرهادی که چندی پیش برای حمایت از مردم غزه خون اهدا کرد و این روزها درباره سرکوب مردم ایران ساکت است، انتقاد می‌کنند.

سرکوب بی‌رحمانه‌ی مردم در آبان۹۸ سبب شده که برخی از هواداران نظام از آن اعلام برائت کرده و بگویند که دیگر در هیچ انتخاباتی شرکت نخواهند کرد.

در چنین شرایطی است که وزنه‌ی مردمی که خواهان پس گرفتن حاکمیت ملی هستند هر روز سنگین‌تر شده و دایره‌ی اقلیت ناچیزی که برای حفظ حاکمیت فرقه‌ای تلاش می‌کنند تنگ‌تر می‌شود.

جمعیت گسترده‌ای که از اعتراضات سراسری دی‌ماه ۹۶ حرکت خود را برای رسیدن به ایرانی آزاد و آباد سرعت بخشیده بود، در آبان ۹۸ چند برابر شد. اکنون نیز با وجود سرکوب گسترده، جامعه ملتهب و منتظر، آماده‌ی خیزشی دوباره علیه نظام جمهوری اسلامی است. خیزشی که حمایت منطقه‌ای آن می‌رود تا با حمایت جهانی کامل شود.
روشنک آسترکی

[کیهان لندن شماره ۲۳۹]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=178066

13 دیدگاه‌

  1. ناصر

    مگر بنزین یا نفت مال دولت یا سران سه قوه است که بخوان از
    طرف مردم تصمیم ،آنهم کارشناسی نشده تصمیم بگیرند ؟ نفت حق مردم است .مگر از کشور دیگه بنزین وارد میکنند که ایجور گداگونه به مردم سهمیه کردند ؟ اگر مردم نمایینده الکی فرستادند که با هیچکدام مشورت نکردند .گناه معترضان به حق که
    خونشان ریخته شده کی باید جواب بده ؟

  2. ببخشید

    فقط در ایران میشه مردم را کشت وهمه را در بی خبری قرار داد تا برای هریک از کشته ها بهانه ای تراشید یکی مسموم شده دیگری افتاده مرده وان یکی تصادف کرده ……امار را به این دلیل افشا نمیکنند تا هم مردم سرد شوند وهم خبری بزرگ ایجاد کنند تا فراموش شود بزودی این اخوندها بحرانی میسازند تا کشته ها فراموش شوند …اما نه فراموش میکنیم نه میبخشیم ومهمترین کار امروز ما دوری از دین ومذهبیون است ما دیگر با این دین زندگی نمیکنیم وفقط خدا شاه میهن…

  3. ا

    فرقۀ تبهکار خود را به طور کامل و عیان به نمایش گذاشته و همین یک جمله در متن رسا بود:
    “نقابی که از چهره‌ی کریه برافتاد”

  4. یک دوست

    وب‌سایت کلمه تعداد افراد کشته شده در جریان اعترضات آبان را ۳۶۶ نفر اعلام کرده است
    ارسال
    دیدن نظرات

    نسخه چاپی

    وبسایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی خبر داد که پیکر ۱۵۶ نفر از قربانیان اعتراضات اخیر ایران در بهشت زهرای تهران دفن شده و ۸۰ پیکر دیگر نیز به شهرستان‌های ایران فرستاده شده است.

    این وبسایت روز شنبه ۹ آذر نوشت که «منابع موثق به نقل از مسئولین بهشت زهرا به کلمه گفته‌اند که پیکر ۱۵۶ نفر از هموطنان به غسال خانه این آرامستان انتقال داده شده و ۸۰ پیکر به شهرستان‌ها فرستاده شده است».

    این وبسایت همچنین جزئیات دیگری از تعداد افراد کشته شده در شهرهای استان تهران را منتشر کرده است.

  5. ١٣

    باید مواظب ستون پنجم فرقه اشغالگر در داخل هـم بود ( میر حسین و اخوند ک ) ??

  6. مسعود نقره‌کار

    خیزش مردمی در ایران، معرکه‌های تکراری در خارج از کشور

    با هر خیزش مردمی در داخل کشور، اصلاح طلبان حکومتی درخارج از کشوربه میدان جنگ روانی علیه مخالفان حکومت اسلامی فراخوانده می‌شوند تا کمبودهای سرکوب حکومتی را جبران و مخالفان حکومت اسلامی را درداخل وخارج از کشورمرعوب کنند. این افراد و جریان‌ها وظیفه طهارت حکومتی را به عهده دارند که بند ناف‌اش به جفت خشونت و کشتار بند است. در رابطه با خیزش مردمی اخیر اینان که خود در زمرۀ خشونت آفرینان حکومتی بودند و هستند، تلاش می‌کنند مردم میهنمان، به ویژه جوانان سرزمینمان و نیز جریان‌های سیاسی مخالف رژیم اسلامی و یا کشورهای دیگر را عامل بروز خشونت در میهنمان معرفی کنند و کشتارمردم توسط حکومت اسلامی را” خشونت مشروع” و “خشونت قانونی” ازسوی حکومت اسلامی جا بزنند، آنهم حکومتی که آشکارا مبلغ خشونت به ویژه “خشونت مقدس” بوده وکشتارهای بزرگی را مرتکب شده است. اصلاح طلبان حکومتی اما به روشنی می‌دانند اگر جوانان سرزمینمان در مواردی نیز دست به خشونت برده‌اند دلائل خشم نهفته‌ای که آن‌ها را در مقاطعی بسوی اعمال خشونت کشانده، چیست و کیست. حکومت اسلامی، حکومتی توتالیترِ و شیعی، حکومتی سرکوبگر و ضد دمکراتیک در بروز خشمِ منجربه خشونت در میان مردم نقش اساسی و اصلی داشته ودارد.
    یکی ازعواملی که فرصت این نوع مردم فریبی‌ها و در نتیجه تحکیم بیشتر حکومت اسلامی را به اصلاح طلبان حکومتی در خارج از کشور، و نیز در داخل کشور داده فقدان شناخت واقعی و همه جانبه مردم، به ویژه جوانان از پدیدۀ خشونت است. متاسفانه جامعه شناسی، روانشناسی فردی و اجتماعی و حوزه‌های مختلف علوم سیاسی به پدیدۀ خشونت، به ویژه خشونت‌های سیستماتیک حکومتی و راه‌های مقابله با آن کم توجهی کرده‌اند.تجربه شده است که با پدیده، یا گفتمان (دیسکورس) ِ خشونت برخورد انتزاعی کردن راه به جائی نبرده است.اگرقرارشود به تعریف جامع و وسیع از” خشونت”، علل و انواع مطرح شده و مورد بحث اتکا شود،

    هیچ موجود زنده و نهاد و ارگانی نخواهید یافت که به نوعی اعمال کنندۀ خشونت نباشد. شناخت دقیق وواقعی خشونت، علل، انواع و راهکارهای کاهش یا زدایش آن ضروری ست مبنی براینکه خشونت ویرانگر فیزیکی دولتی، سیستماتیک و سازمان یافته را زیرسایه نبَرَد. برای نمونه مقایسه خشونت حکومتی و سیستماتیک با “خشونت”ِ عدم پرداخت مالیات حتی به یک دولت مدرن و یا با ” خشونت ” تضییع پاره‌ای از حقوق شهروندی شهروندان، و یکسان نمائی آن‌ها نادرست وتوجیه گرانه است. خشونت‌های فیزیکی حکومتی و سیستماتیکی که فشارهای روانی، ضرب و شتم فیزیکی، نقص عضو و قتل و کشتار پیامد دارند را در کنار خشونت‌های دیگر قرار دادن و یکسان پنداری کردن، گاه توجیه جنایت از آب در خواهد آمد.
    نکته دیگری که در رابطه با پدیده خشونت، مورد توجه اصلاح طلبان حکومتی جنگ افروزِآشنا به جنگ روانی ست، این است که وقتی- حتی مثلا” نواندیشان شان- از خشونت سخن به میان می‌آورند، به ویژه آنجا که پای خودشان در میان باشد، تعبیر خاص از خشونت مطرح می‌کنند و تنها یک سوی ماجرا، یعنی آنسوئی که به سود خودشان می‌پندارند را می‌بینند. برای نمونه دربارۀ خشونت دولتی، سیاسی، مذهبی و ایدئولوژیک حکومت اسلامی به امر چگونگی توقف، دفع و مقابله با این نوع خشونت‌ها نمی‌پردازند و آن را روشن نمی‌کنند، و نگاهی دقیق به مفاهیم و حد ومرزهای خشم، پرخاشگری، زور (فورس)، خشونت مشروع، و به ویژه پدیده ” دفاع از خود” به عنوان عملی اخلاقی، شهروندی و حقوق بشری نیزنمی اندازند. اصلاح طلبان حکومتی دربهترین حالت برای پیشبرد و انجام وظیفه به برخورد انتزاعی، موعظه، پند و اندرز و شعاردادن و ارعاب مخالفان روی می‌آورند. اینان به عمد فراموش می‌کنند که برخی‌شان حتی در دعواهای حکومتی با جناح دیگر دست به خشونت برده‌اند، مثل ضرب و شتم طرف مقابل، دست زدن به اعتصاب غذا، پرخاشگری و خشونت‌های قلمی و زبانی و روانی و…. پرسش این است این جماعتِ ” ضد خشونت” این روش‌ها و رفتارهای خشونت آمیز و ورودشان به چرخه خشونت را چگونه تعریف می‌کنند و توضیح می‌دهند واین اعمال کجای تعریف و برداشت اینان از خشونت قرار می‌گیرد. آیا خشونت نسبت به زنان و مخالفان، عربده کشی و پرخاشگری و اعتصاب غذا تا حد مرگ، به عنوان یکی از رفتارهای خشونت آمیز، معرف شخصیت برخی از این افراد است؟. آیا از طرف اینان اعتصاب غذا تا حد مرگ به عنوان عملی خشونت آمیز، توصیه و یا تقبیح می‌شود؟ در چرخه مورد نظراین افراد” دفاع از خود” کجا قرار می‌گیرد؟ اصلن جائی دارد؟ قربانی خشونت حق دفاع از خود را دارد یا نه؟
    آنچه جای تردید نیست و این دست معرکه گیران هم می‌دانند، و دربحث خشونت نیزمی باید در نظر داشت این است که حکومت اسلامی یک حکومتِ دینی – شیعی ست و واضح و مبرهن است که با سلام و صلوات، در یک صبح بهاری همراه با بدرقه وزش نسیم صبحگاهی و آواز پرندگان نخواهد رفت. درمبارزه با چنین حکومتی مبارزه مسالمت آمیز و گذر مسالمت آمیز معنی‌اش موعظه و انفعال و تسلیم در برابر اشکال کوناگون خشونت دولتی و دینی- شیعی نیست. مردم میهنمان، به ویژه جوانان دریافته‌اند که “دفاع از خود” با هدف توقف خشونت و جلوگیری از قربانی خشونت شدن، اقدامی اخلاقی، انسانی، شهروندی و حقوق بشری ست.

    معرکه دوم
    درحالیکه جان‌های عاشق و شیفته اما زجرکشیده در میهنمان در راه عدالت خواهی و آزادی و حقوق شهروندی‌شان پَرپَرمی شوند، در حالیکه جان به لب رسیدگان و رهبران اصلی مبارزات آزادیخواهانه و عدالت جویانه در خیابان‌های سرزمینمان به خاک و خون کشیده می‌شوند و یا در زندان‌ها و شکنجه گاه هابه عشق پیروزی مردم‌شان دلگرم و مقاوم و جسورانه ایستاده‌اند، در حالیکه عزیزانمان در ایران چشم یاری و یاری رسانی به ما دوخته‌اند، بخشی ازاپوزیسیون حکومت اسلامی در خارج از کشور حریصانه به دنبال ساختن کلاه و ردای رهبری از تن پوشِ خونین آن عزیزان است. آنجا جان می‌دهند، اینجا این بخش از اپوزیسیون فرقه گرا می‌کوشد بگوید این منم که رستم بُوَد پهلوان!
    نمونه فراوان است، که از میان آن‌ها به برخی از تظاهرات و اعتراض‌های اخیر در خارج کشورمی توان اشاره کرد.
    طی هفته گذشته فرقه گرایان کوشیدند خیزش مردم میهنمان را مصادره کنند. آنان تمام انرژی‌شان را صرف کردند تا در تظاهرات و اعتراض‌های اخیرخشم واعتراض‌شان رانه برسرحکومت اسلامی ببارانند و فریاد کنند که بربغل دستی‌شان اعمال کنند و تلاش کنند بساط رو کم کنی فرقه‌ها و حزب‌ها و سازمان‌های رقیب را پهن کنند و حقارت خود بنمایانند. تاسف بار ترین ومضحک ترین راه و روش‌های تکراری این‌ها بوده‌اند:
    ۱- دعوا و بحث و جَدَل و شرط و شروط گذاشتن برسر”پرچم”، و بیچاره پرچم سه رنگی که هرکس رسیده با تحلیلی تجاوزکارانه وسط‌اش سوراخی حفر کرده و چیزجدیدی جای چیز قبلی گذاشته است، و برخی هم سوراخ بیگناه را به حال خود رها کرده‌اند. و تازه این یک سوی ماجراست، سوی دیگرمتولیان این پرچم سه رنگ شیرخورشید دارهستند، به ویژه سلطنت طلبان و مجاهدین خلق که همان رفتار طرف مقابل را دارند ومی گویند بقیه بی جا می‌کنند پرچمی دیگر می‌آورند، پرچم فقط پرچمی که ما می‌گوئیم. برخی از این تظاهرات اعتراض به رفتاروُحوش حکومت اسلامی نبود، نمایش جنگ پرچم هاو آوازه گری گردانندگان و پرچم بازان بود.
    ۲- شعارها هم حکایتی شده‌اند. کار به ” زنده باد مرده ها” کشیده شده است، البته شاید هم حق داشته باشند، از اپوزیسیون زنده که آبی گرم نشده است شاید با نبش قبرو کمک طلبیدن از اموات تاریخی آبی گرم شود و مُرده‌ها به دادمان برسند. اگراپوزیسیونی- چه چپ، چه میانه و چه جمهوری خواه وسلطنت طلب و شاه پرست- به جای آینده چشم به گذشته داشته باشد خودش و دیگران راسرِ کارگذاشته است و بی تردید دردی از بی شمار دردهای مردم میهنمان را درمان نخواهد کرد.
    از رنج و شکنج وخون عزیزان مان برای چهرۀ فرقه و حزب و سازمان وگروه مان، و برای خودمان، رنگ و لعاب دست و پا نکنیم. کمک و یار آن‌ها باشیم. همین!

  7. نگران..

    از مزرعه حیوانات:
    وصف الحال است!

  8. پیروز

    حیله و مکر ، بی بی سی در خط دادن و هدایت اشوبگران سرخ سیاه اخوندی از اغاز شورش ۵۷ تا به امروز با نوکرانی ، چون مهاجرانی و بهنود و نگهدار و سروش و محسن کلاشینکف پایان ندارد هیچ ، بلکه پس از تبلیغ خبر زجرکش کردن زندانیان اخیر اعتراضات به دستور قران ،و ترساندن معترضین به این جنایت و غارت و کشتار ، امروز به رژیم تبهکار سرکوبگر خط جدید میدهد ، وان اینکه در شیلی به خاطر اعتراضات مردم بازی های فوتبال تعطیل و اسادیوم ها بسته شده ، یعنی اینکه ، اهای برداران مزدور ادمکش سرخ و سیاه ، حواستان باشد ، مبادا بازی های لیگ فوتبال ایران را بدونه کنترل شدید برگزار کنید ، و گرنه اتش خشم مردم جان به لب رسیده ایران ، از استادیوم هادر این اوضاع لنگ در هوا بودن رژیم ، دودمان شما و منبع غارت اروپا را بر باد میدهد وهمه چیز از دست میرود . رضا شاه روحت شاد .

  9. یک هموطن...

    هیچ تعجبی در رفتار مقامات جمهوری اسلامی و هوادارانشان در نداشتن ابا برای پیچیدن نسخه اعدام و زجرکش‌ و قطع کردن دست و پا و رهنمود تشکیل کمیته‌های بسیج در محله‌ها و بازگشت به دهه سیاه شصت خورشیدی را در مقابل معترضان آبان ۹۸ را نباید داشت. چرا؟ چون اسلام و محمد طراح اصلی اینگونه رفتارها میباشند! ماعده ۳۳ ها و امثال آن در قرآن فراوانند چون همگی به اصطلاح از خدایی نشءت میگیرند که خالق وحشت و ترور است. ببینید سوره الانفال، و آیه ۱۲ را. یک نمونه دیگر بسیار بارز و روشن از این وحشت و ترس که همانا برابر واژه ترور در زبان انگلیسی است را دیروز باز هم در لندن مشاهده کردیم. تا زمانیکه غرب و دول سکیولار طلب مسلمان در مماشات با اسلام میباشند، انتظار هیچگونه تغییری را در این مورد نباید داشت! … و آمریکا هم هیچگونه انتظار تغییر رفتار در ج.ا. لعنتی را نباید داشته باشد – چون اگر تغییر رفتار بدهد، دیگر آن رژیم وحشت، ترس و ترور اسلامی نمی تواند باشد. پس تغییر بی تغییر! تنها چاره ساقط کردن این رژیم منحوس، خونخوار، وحشی، متحجر، دزد سر گردنه، چپاول گر و ….. میباشد!

  10. حمید

    سلام تشکر از کیهان لندن با مطالب وزین ما را بیشتر
    از ترفند و تزویر رژیم دیکتاتوری آگاه میسازید همین
    اعتراف دولت که هشتاد درصد مردم نیازمند معیشت هستند حاکی از شکست رژیم پوشالی است
    که پس از چهل سال نتوانستند بوعده مدینه فاضله داده بودن عمل نمایند نتیجه نفرت و انزجار مردم ایران از حاکمیت اسلامی بخصوص ملایان میباشد

  11. irani

    همانگونه که مادر ایران زمین ، شهبانو فرح پهلوی گفته اند ، سرانجام نور بر تاریکی پیروز میشود ، این حادثه در ایران امروز مشهود است ، مردم سراسر ایران در همه استانهای کشور ، خصوصا نسل جوان ، انهم در عصراطلاعات و اینترنت و زاتلیت و و و : نور حقوق بشر ، حق شهروندی ، مساوات و عدالت اجتماعی ، خدمات اجتماعی و اموزش و پیشرفت علمی و صنعتی و ازادی بیان و برابری زن ومرد را درجهان هر روز می بینند و خواستار ان میباشند ، از اینرو حکومت سرخ و سیاه اخوندی که همان تاریکی مطلق جهل ۱۴۰۰ ساله فقهی بر ایران میباشد در مقابل خواسته ملت که همان نور و روشنائی به اینده است ، قطع اینترنت را به اجرا میگذارد و دست به کشتار میزند . رضا شاه روحت شاد

  12. قیام براندازیِ حکومتِ دجالی-ضحاکی

    این حکومت دجالی است چون از ایمان مردم برای کشتار، دزدی ، جنایت ، گروگانگیری و شهوت رانی استفاده می کند .خمینیِ دجال در نخستین اقداماتش فرماندهان ارتشی که اعلام بی طرفی کرده بودند را به قتل رساند ،سپس نخست وزیر و وزیران کشور را به قتل رساند .از رفتن چند مرد و زن با مایو به دریای خزر فریاد وااسلاما کشید اما باعث و بانی ادامه ی جنگ ۸ ساله و مرگ ۱ میلیون ایرانی و عراقی و آوارگی میلیون ها نفر شد .خمینی نمونه ی یک دجال کامل است .کسی که از اعتماد مردم سوء استفاده کرد و ایمان و دین مردم را پله ای کرد برای گسترش جنایت و فساد .خامنه ای هم که “یک موجود حقیر و رذلی است” از میراث شوم خمینی و لشکریان ِ جنایتکار و موجی و نیمه دیوانه ی خمینی استفاده کرد تا دزدی در ابعاد هزار میلیارد دلاری و جنایت در ابعاد چند ده میلیونی را به اجرا بگذارد .موجود حقیر و رذلی مثل خامنه ایِ ضحاک از کشتن و بدبختی مردم لذت می برد و اعضای بیت اش و آدمکشان دور و برش دست کمی از او ندارند.
    این حکومت در اولین سال بلوغ فکری اش یعنی ۴۱ امین سال ، به نوآوری و صراحت لهجه در کشتار مردم ایران رسیده است .تمامی سرانِ مافیاهای ِ دجالی-ضحاکی و خامنه ایِ رذل و حقیر همگی دچار جنون شده اند به دلیل جنایات فراوانی که در این ۴۰ سال انجام داده اند .ما ایرانیان باید این جنون زدگان را سرجایشان بنشانیم .
    اعتصابات و تظاهرات و درخواست کمک از دنیایِ آزاد تنها راه نجات ما است.

  13. ناشناس _ ۰۱

    درحالی که آمار تعداد کشته شدگان اعتراض مردم هر روز بیشتر اعلام میشود و هزاران اسیر در زندانها زیر شکنجه ، یا بقول بی بی سی باید زجر کش قرانی بشوند ، امروز در سایت دویچه وله با افتخار از پیوستن ۶ کشور دیگر برای یاری رساندن به حکومت جموری داعشی اخوندی به اینستکس خبر میدهد ، باید به جامعه اروپا در حمایت از رژیم ضدبشر اعتراض کرد . اروپا اروپا مرگ به نیرنگ تان ، خون جوانان ما میچکد از چنگتان .

Comments are closed.