جمشید عنبرستانی – یکی از شعارهایی که سران اصلاحطلب امروزی و ملی- مذهبیها و جبهه ملیها مشترکا در دوران شورش سال ۵۷ در حلقوم فریبخوردگان و ماجراجویان حقنه کرده بودند شعار «ارتش به این بیغیرتی هرگز ندیده ملتی» بود که شورشیان در مواجهه با نیروهای ارتشی در هر نقطه و مکانی از شهر که مستقر بودند حوالهی آنان میکردند.
ارتش ایران در آن هنگام پنجمین ارتش قدرتمند جهان به شمار میرفت. اما فرماندهان ارتش قدرت و شهامت تصمیمگیری در شرایط بحرانی کشور را نداشتند. بدون حضور فرمانده کل نیروهای مسلح کشور (شاه فقید) که با ترک کشور این ارتش قدرتمند را به نیرویی بیعمل تبدیل کرد که سپس با دخالت و درخواست ژنرالهای آمریکایی و توافق آنان با قرهباغی خائن، در نهایت فرماندهان ارتش با اعلام بیطرفی ارتش در مناقشات سیاسی و شورش جاری در کشور و در مقابل مشتی آخوند روضهخوان و جوجه کمونیست و روشنفکران ابله و درصد کوچکی از مردم شورشی که ندانسته سرباز و پیاده نظام استعمارگران شده بودند بیغیرتی ارتش را به اثبات رساندند.
ارتش شاهنشاهی ایران مردمکُش نبود برخلاف نیروهای مسلح حکومت آخوندی که مردم را در هر جا که اعتراضی به حکومت داشته باشند قتل عام میکنند و به کوچک و بزرگ و پیر و جوان رحم نمیکنند.اما ارتش شاهنشاهی ایران در سال ۵۷ این قدرت و توان را داشت تا سران خائن و وطنفروش و قدرتطلب شورش ایران بربادده را بازداشت کند و به آن فتنه و آشوب شوم استکباری با کمترین هزینه پایان دهد.
شاپور بختیار هم که خود را مرغ توفان مینامید و اعلام کرده بود من سنگرم را ترک نمیکنم، اما با ورود شیطان بزرگ «خمینی» و یارانش به ایران، بختیار نیز با فرار از کشور همسو با ارتشیان، ملت و کشور را دو دستی تحویل استعمارگران و دست نشاندههای آنان به رهبری خمینی دادند.
جای تعجب دارد که همافران نیروی هوایی در آن دوران سیاه، نقش بسیجیهای امروز را در حمایت از شورش و آخوندها ایفا میکردند و اولین گروهی از نظامیان بودند که به حضور خمینی دجال شرفیاب شدند و به او سلام نظامی دادند.
غالب فرماندهان ارشد نظامی و سیاستمداران عالیرتبه کشور که با اشتباه فاحش خود در واگذاری کشور به دشمنان ملت و کشور نقش اساسی داشتند، به دست وحشیان و اوباشان حکومت اسیر و بدون محاکمه و دادرسی تیرباران شدند و یا در خارج از کشور توسط عوامل رژیم ترور شدند.
ارتش که حفاظت از مرز و بوم کشور را به عهده دارد این بدان معنی است که حفاظت از جان و مال و ناموس ملت را پاسداری میکند. اما ارتش ملی ایران تا کنون در مقابل حکومت وحشی و اشغالگر ملایان که مردم را به این شکل وحشیانه در کوی و برزن سلاخی میکند هیچگونه واکنشی در حمایت و طرفداری از ملت از خود نشان نداده است.
حکومت دزد و جنایتکار ملایان همواره مورد حمایت اروپاییان مفتخور قرار داشته و دارد و تنها دولت قدرتمندی که حتا فقط بطور لفظی از مردم ایران و مبارزاتشان برای رسیدن به آزادی حمایت قاطعانه کرده ترامپ و دولت اوست. مجادلات ترامپ با اروپا و چین نشان از آن دارد که ترامپ قواعد بازی سیاسی را ففط آنگونه که انتظارات او و منافع آمریکا را برآورده سازد رعایت میکند و شاید منافع درازمدت آمریکا در رابطه با کشور ایران و در تضاد با دیگر قدرتها، حمایت آمریکا از مردم ایران برای رسیدن به آزادی و دمکراسی و خلاصی جستن از این حکومت وحشی عهد عتیق باشد. حامیان اروپایی و قدرتهای شرقی پشتیبان حکومت جنایتکار آخوندی به خوبی آگاهند که با سرنگونی رژیم آخوندی و بازگشت آرامش به منطقه، بازار بزرگ اقتصادی ایران و عراق نصیب آمریکا خواهد شد و سهم اروپا سیل وسیع پناهندگان از این کشورها و از دست دادن بازار اقتصادی ایران در سطحی گسترده خواهد بود. خیانت دولتهای اروپایی و چین و روسیه در حمایت از حکومت ملایان که به یک معنی حمایت از جنایات رژیم را نیز شامل میشود از ذهن مردم ایران و تاریخ پاک شدنی نیست.
آخوند کروبی و میرحسین موسوی رهبران جنبش سبز در رابطه با حوادث اخیر اظهار نظرهایی کردهاند. این دو نفر در جنایات حکومت در زمانی که بر مسند قدرت تکیه زده بودند سهیم هستند و اینکه از طرف همپالکیهای حکومتی خود در حصر قرار دارند نشان بیگناهی و مظلومیت آنان نیست. آخوند کروبی مردم را به مشارکت گسترده در انتخابات آینده مجلس دعوت میکند و دیگری هم برای آینده نظام آخوندی به رهبر و ولی فقیه هشدار میدهد چرا که اینها به هیچ عنوان خواهان سرنگونی و براندازی رژیم آخوندی در ایران نیستند.
سکوت و بیتفاوتی نسبت به خونهای پاک ریخته شده دختران و پسران نوجوان و بیگناه و مردان و زنان شجاعی که با دستان خالی و به شکل مسالمتآمیز حق و حقوق خود را فریاد زدند و طلب کردند، اما قلب آنان آماج گلولههای جنگی نامردانی شد که به فرمان خامنهای و یا برای پول و مزدوری، به این جنایات ناجوانمردانه دست زدند، لکهی ننگی خواهد بود بر پیشانی بیتفاوتها و عافیتطلبان.
ارتشیان با غیرت ایران باید به هر شکلی که ممکن است حمایت خود را از ملت بیپناه ایران در مقابل دژخیمان حکومت اعلام کنند و به مردم امید دهند که سلاح آنان در پشیبانی از مردم بپا خاسته دشمنان ملت را نشانه خواهد گرفت. ارتشیان میهندوست و آزادیخواه باید در بزنگاه ممکن، همدوش ملت برای کسب آزادی و بستن دفتر سیاه و متعفن این حکومت دستنشانده و جبّار اقدام کنند.
هرچه فعالیت و اعتراضات مردم در داخل کشور گستردهتر شود این مهم باعث فعالتر شدن رهبران سیاسی و نزدیکتر شدن مردم و گروههای فعال سیاسی در خارج از کشور به یکدیگر در راستای حمایت از مبارزات مردم در داخل کشور میشود.
این نهایت بیشرفی و بیغیرتی و نامردی پاسداران و نیروهای انتظامی و بسیجیان است که مقابل این وحشیگری همکاران خود در حق مردم بیدفاع و کشتار آنان، خنثی عمل میکنند و ناجوانمردانهتر اینکه اجازه میدهند مزدوران بیرحم خارجی سپاه قدس به ضرب و جرح و کشتار مردم بینوا و بیپناه ایران بپردازند.
ناقوس مرگ رژیم ملایان به صدا درآمده است و جنایتکاران حکومت در هر پست و مقامی که باشند و با هر جنسیتی باید بدانند روز مجازات آنان به دست مردم و یا در دادگاههای عادلانه ملی بسیار نزدیک است.
اینکه نیروهای سپاه و بسیج سیل و زلزله را ساماندهی می کنند هم بگید.اینکه سپاه در لرستان ۳۰۰۰۰ واحد مسکونی ساخت و ۳۲ مدرسه را بازسازی کرد. نیروهای جهادی بسیج به زلزله زدگان کرمانشاه کمک کردند البته در حد توانشان در اوج بیماری کرونا نیروهای بسیج خیابان ها را ضد عفونی کردند و آسایش و امنیت را برای مردم ایران فراهم کردند.
جناب عنبرستانی ،درروزگار شورش ۵۷ فرماندهان ارتش شاهنشاهی هنوز از تروماتیسم تهمت های زهرآگین «بیست وهشت مردادی» بیرون نیامده بودند که تهدید های ژنرال هایزر هم مانند تیرخلاصی شد برنیروی ارادهٔ آنها.
مصدقی های «جبههٔ ملی » از روی عناد و تشنهٔ انتقام از شاه فقید و حزب بیگانه پرست توده ، همصدا با تعدادی انتلکتوئل نماهای جویای نام , مدت بیست واندی سال با تبلیغات مداوم وتهمت های زهر آگین علیه ارتش بسترمناسب یک شورش خانمان برانداز را درایران بوجود آورده بودند.
دی ماه ۹۶ بنده سرباز ارتش بودم.بعد از حوادث دی ماه ارتش هم واحد ضد شورش خود رو تشکیل داد ولی هنوز وارد ماجرا نشده