هوشمند رحیمی- در پی ناآرامیهای اخیر در ایران و شنیده شدن صدای مردم در خیابانها که شاهزاده رضا پهلوی را فرا میخواندند و شاه فقید و رضا شاه کبیر را در شعارهایشان نام میبردند، نخستین واکنش را خامنهای نشان داد و سخنانش چنان رنگ و بوی بغض و کینه داشت که نمیتوانست هراسش را از اینکه تمام تلاشهای رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی انیران برای بدنامیخاندان ایرانساز پهلوی نقش بر آب شده و مغلوب محبوبیت ایشان شده است را پنهان کند. شاهزاده رضا پهلوی و مادر ایرانزمین شهبانو فرح پهلوی نیز در پیامهایی جداگانه مردم داخل را دلگرم به ادامه راه مینمودند. آنچه تا کنون بیسابقه بود، خطاب قرار دادن شخص خامنهای از سوی شاهزاده بود، در آخر شاهزاده با صدور بیانیهای برای گذار از این دوران سیاه اعلام رهبری فرمودند. دستگاه دروغ و نیرنگ ولایت فقیه نیز بیکار ننشست و به ناگاه سید خندان که بنیانگذار خدعه «اصلاحطلبی» بود از ممنوعالتصویری و ممنوعالحرف زدن خارج شد و همه گناه را بر گردن دولت انداخت و سعی بر دور کردن اذهان از خامنهای نمود، حال آنکه به خاطر داریم خاتمی در پایان دوران ریاست جمهوریش گفت صرفاً یک تدارکاتچی بوده است. میرحسین موسوی و مهدی کروبی نیز به ناگاه از حصر بیانیهایهایی دادند که البته بیانیه مهدی کروبی نکته قابل توجهی ندارد اما موسوی که در تمام این مدت برای چنین روزهایی در آب نمک خوابانده شده بود، با این امید که هنوز عدهای به جریان سبز و اصلاحات ایمان دارند، بیانیه ای صادر کرد که ذکر چند نکته در باب آن ضروری به نظر میرسد:
۱.حصر یا زندان خانگی چنان بود که در طول این ۱۰ سال صدایی از ایشان شنیده نمیشد، به عبارت دیگر ۱۰سال راهی برای ارتباط نبود اما حالا که خطر سقوط هست، راهها باز شد و بیانیه صادر میکند. حصر در اینجا به معنای آب نمک و ناجی قدرت در روز مبادا بود؟ البته پاسخ روشن است و کیست که نداند که این جنگ زرگری بود برای انتخاباتهای آتی.
۲.مقایسه اشرار و آدمکشان جمهوری اسلامی با ارتشیان سال۵۷ مع الفارق است:دوران دروغ و تحریف گذشته، همه میدانند که دستور در آن زمان عدم تیراندازی بوده و به اقرار خودشان، برای شور به پا کردن، در میان مردم تیراندازی میکردند و از خمینی فتوا گرفته بودند. اینکه موسوی همچنان تلاش میکند تا در خصوص دوران پهلوی سیاه نمایی کند، نشان از این دارد که رژیم حاضر است برای نگاه داشتن قدرت حتی خامنهای را به زیر بکشد و آزادیهایی محدود در حد حجاب و بار بدهد– کما اینکه هاشمی رفسنجانی نیز گفته بود برای حفظ و بقای نظام در صورت ضرورت چنین میکنند.
۳.چرا میرحسین موسوی اشاره ای به کشتار مدرسه رفاه یا قتل عام دهه شصت در دوران نخست وزیری او، یا رنگ زدن به دست مردانی که آستین کوتاه میپوشیدند و فرو کردن پونز در سر بانوان به زعم ایشان «بدحجاب» یا به کشتار دانشجویان در کوی دانشگاه ۷۸ توسط الله کرم و ده نمکی و عمالشان و دستور حمله گازانبری از سوی حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی به محمد باقر قالیباف، یا کشتار مردم در اعتراضات ۸۸ یا حتی دیماه ۹۶ نمیکند و به موضوعی که به اعتراف خودشان دروغی اغراقآمیز بود در میدان ژاله اشاره میکند؟ آیا خونهای ریخته شده در سایر موارد از نظر ایشان برحق بوده؟ یا مصلحت ایجاب میکند که ایشان به خاطر نیاورد؟ ایشان در این بیانیه خواستار معرفی عاملان شدند، گویی در این به اصطلاح «حصر» ایشان دچار آلزایمر تاریخی شدهاند که خود از عاملان این رژیم بوده و نخست وزیر محبوب خمینی بودند وکشتارهایی در زمانی که ایشان سکاندار کشور بوده است اتفاق افتاده. او نیک میداند که عامل این کشتار شخص خامنهای است، حال غیر از سوپاپ اطمینان بودن و فرافکنی و بری کردن او چه نتیجهای مد نظر است؟
۴.آیا میرحسین موسوی در و زهرا رهنورد دو سال پیش از مردم نخواستند که به حسن روحانی رای دهند؟ میرحسین موسوی در این بیانیه تلاش دارد تا روحانی را مسبب تمام این قضایا نشان دهد، کما اینکه خاتمی و کروبی نیز چنین کردهاند با این تفاوت که میرحسین اشاراتی به خامنهای به عنوان فرمانده کل قوا میکند، اما مقایسه او میان خامنهای که یک تازیزاده ضد ایران است با شاهنشاه آریامهر که هدفی جز سربلندی ایران و ایرانی نداشت، نشان از نیت سوء او دارد. توجه داشته باشیم که با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب ننگین ۵۷، عدهای هنوز در تلاش بدنام کردن خاندان پهلوی هستند اما تاریخ قاضی خوبیست و محبوبیت روزافزون ایشان گواه این سخن است.
۵.یادآوری نتایج میدان ژاله توسط ایشان دلالت دارد بر قطعی بودن سقوط رژیم، مباد که خون جوانان ایران را پایمال کنیم وفریب اینها را بخوریم. خواسته مردم گذار از جمهوری اسلامی است و نه تنها به زیر کشیدن خامنهای یا اصلاحات، میرحسین موسوی و تمام کسانی که در این رژیم منصب داشتهاند باید در دادگاه عادل پاسخگوی اعمالشان باشند. از سوی دیگر اپوزیسیون نماهایی چون نسرین ستوده، حشمت طبرزدی، هوشنگ امیراحمدی، محسن سازگارا، حسن شریعتمداری، علیرضا نوریزاده، محمد حسینی در تلاش برای انحراف اذهان مردم به سمت و سویی که دستگاه اطلاعاتی رژیم میخواهد هستند که باید هوشیارانه در برابر ایشان ایستاد.
باری، اگر بخواهیم بر آنچه در این چهار دهه بر ما و میهنمان گذشته سخن بگوییم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود اما باید با چشمانی باز و ذهنی آگاه دست ایرانستیزان را یکبار برای همیشه از ایران کوتاه کنیم و همه ایشان بدانند که مرگ موهبتی است برایشان اگر پیش از آزادی ایران اتفاق افتد چراکه دادگاههای مردمی در انتظارشان است تا در پیشگاه مردم پاسخگوی جنایاتشان باشند.
عالى بود✌?✌?
اسامى هـنر مندان متعهـد در این لیست جانبان خالى بود از محسن چریک نخ نما تا معین و شیرین نشاط چپ نما