روز پنجشنبه برابر با ۵ دیماه ۱۳۹۸(۲۶ژانویه) جمعی از فعالین سیاسی و حقوق بشری ایرانی ساکن اسلو در حمایت از فراخوان خانواده جانباختگان راه آزادی وعدالت و ادای احترام به کشتهشدگان اعتراضات آبانماه در مقابل ورودی سفارت جمهوری اسلامی در شهر اسلو گرد هم آمدند تا ضمن همدردی و همبستگی با خانوادهها، از خواسته های دادخواهانه آنان پشتیبانی کنند و یاد فرزندان رشید و قهرمان میهنمان را گرامی بدارند.
شرکت کنندگان در این همایش عکسهای جانباختگان خیزش آبانماه و راه آزادی و عدالت میهنمان در چهار دهه گذشته توسط جمهوری اسلامی وهمچنین تصاویری از گلزار خاوران را به یاد جانباختگان دهه شصت به در اصلی و دیوار سفارت جمهوری اسلامی نصب نموده و به یاد آنان شمع روشن کردند.
این تجمع با شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی» و «زندانی سیاسی آزادی باید گردد» پایان یافت.
گرچه حمایت ایرانیان ساکن غرب از هم میهنان درون مرزی خود بارزترین نشانه پیوند ملی وهویتی وانسانی فرا مرزی وجغرافیائی و قابل ستایش میباشد اما این حمایت با گره خوردن به نگهبانی از جوهره ایرانی خیزش دی ماه دو سال پیش وآبان ماه امسال بعنوان یک وظیفه ملی ومیهنی از گزند ترفندهای اردوگاه ارتجاع سیاه است که به مدارکیفی بالاترارتقا میابد ونمیگذارد صف بندی اصلی که بین ایرانی به مفعوم هویتی آن وحاکمیت اشغالگر ضد ایرانی وبرسر پس گرفتن ایران پدید آمده است از صورت مسئله اصلی حذف وجایش را دوباره به صف بندی های مجازی طبقاتی وسیاسی وفرهنگی و… مورد احتیاج رژیم بدهد که تا پیش از این دوخیزش برای گل آلود کردن آب و خودی نشان دادن رژیم وپیش برد ترفند هائی مانند اصلاحات!و انتخابات!بین بد! وبدتر!و…بکمک استعمار به جامعه تزریق شده بود.
اردوگاه ارتجاع سیاه شامل حال ارتجاع سرخ استحاله شده در آن و شامل هر آنکه دلیل مخالفتش وجنگ وجدالش با این حاکمیت برپا کردن حاکمیت اسلامی دموکراتیک!و…کلا حاکمیت اسلامی دیگریست و شامل هر آنکه در ضدیت با خواسته ایرانیان دربرقراری حکومت “ایرانی” قراردارد نیزمیشود.
سپاس میدارم تمامى قهرمانان و خوب ترینان بخاک خفته در راه رهایى میهن دربندمان که همواره زنده و نافراموش شده اند ، سپاسى دیگر دارم به تمامى آزادگان قهرمانى را که در بند و زندانى آدمخواران اسلامى اند و سیم سپاسم به کنش گران قهرمان ایرانى ساکن نروژ است که جولانگاه جلادان و جاسوسان جمهورى ننگین اسلامى را براى ساعاتى با نصب چهره هاى زیبا و مهربان جانباختگان آزادى میهن مان نورافشان نمودند ، باشد تا آن روزى که این تکه از سرزمین مان در خاک نروژ ( سفارتخانه ) بدست ما آزادگان و فرزندان راستین ایرانزمین نه جاسوسخانه بلکه کارگزار و نماینده راستین ایرانیان در کشور نروژ گردد ، به امید آن روز و دور مباد آن روز . در اینجا لازم به یاد آورى میدانم که به ایرانیان ساکن کشور سوید بگویم چه شده که در خوابید ؟ مگر نه آنکه ایرانیان ساکن سوید روزگارى رادیکال ترین سیاسیون در اروپا بودند ، چه شد که دنیا را آب میبرد و شما جا خوش کردگان را خواب میبرد ، بر پا خیز ، از جا کن …….. داراب