مجید محمدی – کشته شدن قاسم سلیمانی برای ناظران تحولات اسلامگرایی در منطقه گنجی از اطلاعات به بار آورده است. کافی است به موضعگیریها در مورد قتل سلیمانی نگاه کنید. در این ماجرا اسلامگرایان سنّی و شیعه، اصلاحطلب و بنیادگرا، و ملیگرا و جهانگرا در کنار هم قرار گرفته و سلیمانی را شهید نامیدند و برای وی سوگواری کردند چون وی نماد مبارزهی تروریستی علیه ایالات متحده و اسرائیل و مخالفان داخلی و منطقهای جمهوری اسلامی بود. این در کنار هم قرار گرفتن برای ایرانیان روشن میسازد که سه دهه تبلیغات اسلامگرایان اصلاحطلب در باب تنشزدایی با دنیا و «ایران برای ایرانیان» تنها بازاری برای کسب قدرت و فروش اصلاحطلبی به مردم ایران تحت عنوان جامعهی مدنی و حکومت قانون و آزادی مطبوعات بوده است. سلیمانی نماد حکومت ضد قانون، اقتدارگرایی، تمامیتخواهی، سرکوب آزادیهای بنیادی و نقض حقوق شهروندان ایرانی بود و کسانی که در مرگ وی عزاداری می کنند- فرق نمیکند کجا باشند- در این مقولات قرار میگیرند.
آنچه اصلاحطلبان مذهبی و غیرمذهبی در طی دو دههی اخیر پنهان می کردند پس از کشته شدن قصاب سوریه و عراق آشکار شد. پیامهای تسلیت (محمود دولت آبادی)، اعلام شهادت (عباس عبدی، لطف الله میثمی، عطا مهاجرانی و بیانیهی جمعی از اصلاحطلبان)، ناسزاگویی به ایالات متحده (احسان شریعتی) و سرودن و پست کردن اشعار ستایشآمیز (عبدالکریم سروش) نشان داد که وفاداری این گروه در نقاط حساس سیاسی به حکومت ولایت فقیه و سپاه پاسداران حامی وی و گسترشطلبی منطقهای جمهوری اسلامی است. اصلاحطلبان همیشه در برابر اقدامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سپاه قدس در نقض حقوق مردم ایران و عملیات تروریستی آنها سکوت پیشه میکردهاند اما پس از مرگ سلیمانی ضمیر درون خود را آشکار ساختند.
کسانی که هنوز تصور میکنند اصلاحطلبان به موازین و چارچوبهایی باور دارند این باور را در موضوع سلیمانی که خون صدها هزار سوری و عراقی و یمنی و افغانستانی و پاکستانی و ایرانی را بر دستانش دارد میتوانند به ارزیابی بگذارند. اصلاحطلبان با چه منطقی از کسی ستایش میکنند که مسئول اجرای سیاست جاهطلبی جمهوری اسلامی در منطقه با صرف دهها میلیارد دلار و فرصتهای از دست رفتهی صدها میلیارد دلاری است؟ مگر آنها نمیدانند که همهی امکانات کشور در خدمت سپاه قدس بود و بعد از مرگ سلیمانی همهی امکانات کشور برای مقدسسازی وی به کار گرفته شده است؟
حسین حاج فرجالله دبّاغ معروف به عبدالکریم سروش از کسی که در ویرانی منطقه نقش کلیدی دارد تحت عنوان «دولت عشق» یاد میکند. مشخص است که دولت عشق دقیقا به معنای سلطهی ویرانگرانه بر همهی دنیا (افسانهی حکومت امام زمانی) و قدرت اسلامگرایان است. پیامهای اسلامگرایان شیعه در مورد مرگ سلیمانی از حیث گفتمانی در همان چارچوبی قرار می گیرد که پیام طالبان و حماس به مناسبت کشته شدن وی. این شباهت باید کسانی را که اصلاحطلبان مذهبی را متفاوت از داعش و طالبان میخواندهاند بیدار سازد.
تنها گروه اسلامی عمده که برای مرگ سلیمانی بیانیه نداده داعش است که آنها نیز اگر اندکی طول میکشید مثل طالبان قدر وی را میدانستند و اعضایش به تدریج به مستمریبگیران سپاه قدس تبدیل میشدند.
رمز همراهی جمعی اسلامگرایان
چرا اسلامگرایان از هر سنخ و دسته و ایدئولوژی در شهید خواندن سلیمانی و ریختن اشک بر قصاب سوریه و عراق همدل هستند؟ علت آن را باید در استراتژی اسلامگرایی برای بسط قدرت خود در جوامعی با اکثریت مسلمان از افغانستان (طالبان و داعش) تا نیجریه (بوکوحرام) و از لیبی (داعش) تا سومالی (آلشهاب) جستجو کرد. به روش همهی این گروهها در تمام جوامع مسلمان نگاه کنید: برساختن میلیشیاهای اسلامگرا در برابر دولتهای ملی با رهیافتی انترناسیونالیستی (امتگرا). بسیج و سپاه جمهوری اسلامی در سال ۵۸ ساخته شدند تا کم کم دولت ملی را قورت دهند که امروز در ایران چنین شده است. همین موضوع است که ایدئولوژیمحوری (در برابر عقلانیتمحوری) و تودهای بودن جامعه (در برابر ساختار مدنی) را تداوم بخشیده ست. اسلامگرایان به خوبی این موضوع را دریافتهاند.
جمهوری اسلامی در دهههای هشتاد و نود این ساختار میلیشیایی را در خارج کشور نخست در لبنان شکل داد چون جمعیت شیعهی آن به ایران سمپاتی داشت. جوانان لبنانی بیکار آمادهی دریافت مستمری، سلاحهای سبک و سنگین، آموزش نظامی و گرفتن دستمزد برای کشتن «کفار» ایرانی و غیرایرانی بودند. کار جمهوری اسلامی در ده سال گذشته در عراق و سوریه و یمن شکل دادن به همین ساختار میلیشیایی جامعه بوده است. در سوریه در منطقهی دیر الزور به کسانی که تحت فرماندهی نیروی سپاه قدس درآمده و به صورت میلیشا کار کنند ماهانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ دلار پرداخت میشود.
اسلامگرایان اصولا نمیتوانند در چارچوب نهادهای مدنی و جامعهی مدنی و دولت و ارتش ملی کار کنند و اگر در یک دوره چنین توهمی هم داشته باشند (تا به رقابت با دیگر اسلامگرایان بر سر قدرت بپردازند) به سرعت زائل میشود. آنها پیروانی مسلح میخواهند که قدرتشان را تحکیم کند که در عالم عمل میشود شبهنظامیان طالبان یا داعش یا بسیج. آنها در عین حال باید نظامی نباشند تا مجبور به پاسخگویی در برابر عملشان نشوند.
به ساختار ارتش در ایران، سوریه، لبنان، و یمن نگاه کنید. ارتش ملی در برابر میلیشیا قدرتی ندارد. میلیشیا چنان قدرت گرفته که نهادهای دیگر حکومتی مثل دیوانسالاری دولتی نیز تحت نفوذ و اقتدار شبهنظامیان هستند. این چهار نمونه، ایران و سوریه و لبنان و یمن، نشان میدهد که اسلامگرایان آگاهانه نهادها و ساختارهای ملی را با تقویت سازمان سیاسی- نظامی-مذهبی خود تضعیف و نابود میکنند و در نهایت یک دولت فشل بر جای میگذارند.
قدرتی که اسلامگرایان به دنبال آن هستند تا بر جامعه مسلط شوند بدون این نهادهای شبه نظامی موفق به استقرار و ادامه نمیشود. از همین جهت وقتی امثال سلیمانی یا ابوبکر بغدادی یا بن لادن هدف قرار میگیرند همهی اسلامگرایان آنها را تقدیس میکنند یا هدفگیری و کشتن آنها را تحت عناوین خوش و آب و رنگ مثل حاکمیت ملی و سرزمینی (که همهی آنها ناقض این امور هستند) محکوم میکنند یا اگر خیلی بخواهند احتیاط کنند سکوت پیشه میکنند.
همهی اسلامگرایان با همهی تنوعی که دارند میدانند بدون ساختن میلیشیا این ایدئولوژی را نمی توان بسط و جامعه را بر اساس آن سازمان داد. به همین دلیل وقتی سازماندهندگان این شبهنظامیان به دست کسانی که مورد تجاوز آنها قرار گرفتهاند ترور یا کشته میشوند همهی اسلامگرایان برای آنها عزاداری میکنند چون همه ارزش راهبردی آنها را برای اسلامگرایی میدانند.
اسلامگرایان پیوندهای عمیقی با میلیشیای خود دارند و از ستایش آنها از قصابانی مثل سلیمانی نباید شگفتزده شد. کسانی که از این ستایشها تعجب میکنند باید در نگرش خود و تصور خود نسبت به بخشی از اسلامگرایان و چپها به عنوان اصلاحطلب و دمکرات تجدید نظر کنند.
فراموش نشود که سلطان جدید عثمانی نیز به چپ انگلستان و دموکراتها پیوسته و با اسلامیست ها و آدمکش های آشکار و نهان حوری باور و صیغه خواه به دنبال انتقال اموال خاورمیانه به بانک های آنکاراست. از ایران تا سوریه و مصر و لیبی و قبرس
اسلامیست ها، عزیزدردانه های غرب، برای غارت منابع خاورمیانه و انتقال اختلاس های چند میلیارد دلاری به بانک های کانادا هستند.
هرچند بی خردی مثل دولت آبادی را فراموش نکرده ایم اما از دباغ فاشیست تر نداریم.
روزی دوستی گلایه میکرد که ما چه بداقبالیم که در خاورمیانه ای بدنیا آمده ایم که محل تولد ادیان بزرگ و به تبع درگیری آنها با هم و این همه قرن مصیبت بوده…
گفتم این سخن ناشی از نگاهی است که اصالتی به ادیان میدهد که واقعی نیست.این ما خاورمیانه ای ها بوده ایم که ادیان را خلق کرده ایم و بعد مانند پدری که فرزند خود را رستم نام نهاده بود و از او میترسید؛ به دفاع متعصبانه از ساخته های خود برخاستیم.
واقعیت این است که همه اینها اصالتی را باور دارند که ساخته تکرار اجدادشان است.همین و بس.
جناب محمدی با سپاس از مقالات آموزنده .نمیشود با یک نامه با امضایی چندین نفره از دولت آمریکا خواست امثال دباغ را که از تروریست پشتیبانی کردن را از آمریکااخراج و پیش سرور عزیزشان خامنه ای فرستاد .
سلام زندگی شرافتمندانه لایق کسی خواهد بود که آگاهی وتلاش در مواقع لزوم از خودگذشتگی داشته باشد.الخصوص برای کشور که ده درصد منابع جهان رادارد وهر گروه وتفکوری را برای به دست آوردنش وسوسه میکند .همان طور که همه ابر قدرتها برای به دست آوردنش حتی باموجودیت خود نیز حاضر به قمار بودن حالا شما میگویداصلاح طلب واصولگرا. اگر مردم ما به چیزی جز جمهوری خودشان دل ببندن چیزی جز سرافکندگی برایشان ندارد
پوتین و رفسنجانی دو کلاش در یک قاب ، رویای مادامالعمر شدن با بازی با قانون
دولت روسیه استعفا کرد
اگر این موشک ۷۰۰ میلیون دلاری ساخت فرانسه بود ، الان همه مارکسیست های روسی و اسلامی روسی( گوادلوپیست ، ملی مذهبی ، فدایی ، توده ای ، دموکرات خلقی ، شونیست تجزیه طلب تروریست ) یک صدا میگفتند
۱) چرا این موشکی که می تواند چنین فاجعه به بار اورد ، سیستم ایمنی مانع خطای انسانی ، یا پروسه جلوگیری از امکان استفاده یک ابله ، یک مزدور ، یک نفوذی ، …. برای ندیده گرفتن هشدار ( اگر هشداری اصلا وجود داشته ) ، برای توجیه احمقانه ( که فکر کردیم کروز است بعد دیدیم یک کبوتر بوده پرواز میکرده ) ، نداشته ؟
۲) همیشه در غرب قربانیان سازنده ماشین ، هواپیما ، موشک ، یا هر وسیله دیگری که موجب وارد امدن خسارت به مردم است را هم سو میکنند . مثل کلاس اکشن لاسوت علیه بی پی انگلیسی ، یا تویوتا ، یا فولکس واگن . چرا نباید روسیه در این خسارت دادن و یا حتی عذرخواهی و توضیح دادن پیرامون روشن شدن حقایق اقدامی بکند . این پوتین که معلم ملاها است وقتی گند میزند ، یک نمایشنامه مسخره می اورد روی صحنه که هواس ها را پرت کند . اما اپوزیسیون قلابی ایران که دنبال دزدی انقلاب مردم برای بازگرداندن شاه امریکایی هستند و نظام شاهنشاهی علیه نظام روسی ، تا خرخره فرو رفته است در منجلاب حفظ جنایت کاران روسی مثل اسد و ایجاد زمینه برای مثلا بازگشت روسیه به خاور میانه و امریکا ی جنوبی و افریقا، اسمی از روسیه و موشک ها و نداشتن سیستم ایمنی و مسؤلیت سازنده روسی نمی اورند .
بسیار متین میفرمایند واقعیت تلخی است پرفسور آیت الله سروش های بیسواد یا با سواد خائن بسیارند و چنانکه به امید پروردگار این رژیم سقوط کند و همین سروش ها در رژیم آینده نیز کاسه داغتر از آش خواهند شد و به طریقی رنگ عوض خواهند کرد تا بتوانند ضربات بیشتری به این مملکت و جامعه بزنند.
تا نایاک ها و سروشها هستند اوباما ها کری ها پلوسیها ماگارت تاجر (به قول امام مای گرید تیچر ) ها هم خواهند بود
جمهوری نوفل لوشاتوئی ، زیربنایش ، بر اقتصاد دللالی و مماشات سیاسی اقتصادی استوار است .
یکی از مخربترین میکروبهای اقتصادی و بازار در فلج کردن ، فرهنگ و اموزش علمی و تولید و صنعت و پیشرفت جامعه هر کشوری ، سیستم دلالی در هر امور شخصی و حقوق قانونی فرد در جامعه و فرار از پرداخت مالیات میباشد ، فقط درسیستم اقتصاد دلالی میتوان یک جامعه را سرکوب کرد و یک کشور را با پولشوئی غارت کرد .
پیام ما دانشجویان و فرزندان ملت ایران ، به حزب دموکرات ایالات متحده امریکا وهمچنین ، به خانم نانسی پلوسی و اقای برنی ساندرز و جناب ،، مستر ، جوبایدن .
شما نمایندگان حزب دمکرات امریکا باید در فاع از ،
ارزشهای بنیادین امریکائی ، چون ازادی خواهی و دموکراسی که قلب تپنده امریکا و جهان ازاد است دفاع کنید ،
درخواست باز گشت ، جامعه جوان و خلاق و متخصص و ازادی خواه و دمکرات ایرانی را ، با بازگشت به سیستم حکومت مشروطه سکولار شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله و شاهزاده رضا پهلوی که سراسر ایران اورا میشناسند بپذیرید و این خواست ملی ایرانیان را حمایت کنید ،
نه انکه همچنان زیر تاثیر تبلیغات ، چپ طرفدار ، اسلامیمزم منطقه ، برعلیه دشمنی دروغی و صحنه سازی خبری ضد امریکائی در منطقه و گرم نگه داشتنش تنور مرگ بر امریکا توسط اینگونه رسانه ها ، به همان روش چهل ساله پولشوئی حکومتهای سوسیالیست اتحادیه اروپا برای حکومت حمهوری اسلامی تبلیغ کنید ،
از کلیت و همه نمایندگان ، حزب دموکرات امریکا میخواهیم ، انگونه که ما ایرانیان در مدت ۴۰ سال از نوع حکومت حمهوری اسلامی ، با گوشت و پوست و استخوان درک کردیم و فهمیدیم و لمس کردیم ، شما اقای ، جو بایدن ، و اقای برنی ساندرز ، چه میدانید و چه میفمید و کدام یک از مشکلات و ترور روانی شبانه روزی ، جمهوری اسلامی را لمس کردید .
ملت ایران از حزب دموکرات امریکا میخواهد ، لطفا در مراسم انتخابات ریاست جمهوری امریکا ، از جانب ما ایرانیان به نفع رژیم اسلامی و حمایت از تروریست قاسم سلیمانی که پشتوانه عظیم مالی دولتی داشت و پشتوانه سیاسی صد ها برابر قویتر از بن لادن و البغدادی ، دست بردارند و دربازی مسخره خبر های نمایشی اخوندی ،
برعلیه دموکراسی حقیقی و ضد منافع امریکا و ایران و منطقه شرکت نکنند ،
قاسم سلیمانی حتی برای کشتار ۵۰۰۰۰۰ نفر کودک و زن و مرد سوریه به دفعات به مسکو برای حمایت بمباران روسیه به ارتش ازادی بخش سوریه سفر کرد ه بود ، او با داعش نجنگیده بود ، بلکه با کمک المالکی در عراق و و و داعش را برای باجگیری از دولت اوباما و حفظ بشاراسد در قدرت بپا کرد و موفق بود .
اما او نه یک ژنرال ، چرا که در هیچ دانشگاه معتبر نظامی تحصیل نکرده و سلسله مراتب دریافت درجه تا مقام ژنرالی را دریافت کند ، او یک تروریست جهانی و دشمن امریکا و ایرانیان بود .
دست از حمایت رژیم خوانخوار تروریست اخوندی اسلامی ایران ، که از روز اول برپائیش با ترور و کشتار سیستماتیک ، با اعدام ژنرالهای حقیقی ایران و نمایندگان مجلس و نخست وزیر ، بدست یک مشت اسلامیست ها و چپهای ایرانی دوره دیده در لیبی و فلسطین و لبنان ، مثل چمران ها و ابو شریفها ، بدون دادگاه بین الملی و یا حتی رسمی بدونه پروسس و پروتکل قضائی اعدام شدند .
تا به امروز پس از ۴۰ سال با نام دادگاه انقلاب یا سپاه انقلاب یا نظام انقلابی ، به راحتی جلوی چشم جهانیان در خیابانها ادم میکشند . همین ابان ماه گذشته ۱۵۰۰ معترض به حکومت و فساد دولتی را کشتند .
اعضای حزب دموکرات ، اقای جو بایدن . رژیم اسلامی در تهران با نقشه شیطانی
همانگونه که با اتش سوزی سینما رکس برای مقصر جلوه دادن رژیم شاه به افکار داخلی و خارجی موفق شد ، فکر کرده در وضععیت جنگی با امریکا اگر یک هواپیما مسافربری را سرنگون بکند و این کشتار را به گردن امریکا بیاندازد برنده تبلیغات انتقام سخت سلیمانی از امریکا خواهد بود .
تا به کی باید ما ملت ایران شما چپها و حزب دموکرات امریکا را همجنان برعلیه مردم به مدت ۴۰ سال در کنار رژیم جمهوری تروریستی اسلامی غاصب بر ایران ببینم .
لطفااز این سیاسیت پوسیده دست بردارید و به ایران و منطقه ای سکولار دمکرات بیاندیشد و طرح و برنامه مدرنیزه کردن جوامع بشری را در دستور کار حزب دموکرات قرار دهید .
در قدم اول حزب دموکرات باید برای گذار از ویروس اخرین حکومت اسلامی در ایران ، با حزب جمهوری خواه و پرزیدنت ترامپ ، برای منافع ملی امریکا در سطح جهان و داخلی به توافق و همکاری دست بزند ، حتی اگر در انتخابات اتی رئیس جمهوری برنده نباشد .
مهم منافع ملی امریکا و مدرنیزه کردن جهان با ایجاد اتسفر حکومتی سکولار دموکرات در ایران و خاورمیانه میباشد .
بینهایت شاکر و ممنون از شما که تشت رسوایی این دکانداران دین کاسب را با روشنگری از پیش مشخص کردید و به مردم ما آگاهی ارزانی داشتید
پاینده و بالنده بمانید
درود بر ولیعهد ایران و ایرانیان
بمناسبت گریه خامنه ای برای قاسم:
این چه اشکی است که از دیده قاتل بارد
خوانده خود نایب حق قلب قسی او دارد
یک معمم ز خراسان که بجز حقه نداشت
ربع قرن مکر و فریب، قتل و جنایتها داشت
فاتحه خوان سر گور، سابقه ای بیش نداشت
چون بقدرت برسید، کم ز شرارت نگذاشت
راس کشتار برون مرزی یه پاسداری گماشت
اوستا قاسم بنا را او سر قدرت واداشت
او همی کشت یمن سوریه لبنان و عراق
دست تقدیر نگون کرد مر اورا ودختر به فراق
عبدالکریم سروش شکر تناول فرمودند .دباغ خان ، آن تصفیه کننده ی دانشگاه از استادِ مستقل و دانشجوی پرسشگر ، آن دغلکار که پشت مولانا قایم می شود و دل در گروی امام دجالان خمینیِ سفاک دارد ، آن بی سوادِ امریکا رفته ، که برای سردار قاتلان ، خون آشام سوریه نوشابه باز می کند و شعر مولانا را به گندِ ستایش از تروریست شیعه آلوده می کند.عبدالکریم دباغ ، هنوز به بوی دباغ خانه عادت دارد و خمینی ابله و سفیه را باسواد می داند و دامن خود را به جنایاتِ قاتل سلیمانی ،تر می کند .
خوشحالم و خدا را سپاس می گویم ، که یک تروریست شریر ، یک دجال پرست حرامی را ، که خون بی گناهانِ سنی و شیعه ، در کل خاورمیانه و جهان ، از دستانش می چکید را ، به گورستان تاریخ فرستاد.
خدایی که ما باور داریم ، خدای مهر و محبت است .خدای مسیحیان و مزادییان و عرفا و بهاییان است . و خدای عبدالکریم خان ، همان دجالی است که جز کشتار های چند صد نفره ، زنبارگی ، تجاوز ، غارت کاروان ها و قطع عضو مردمِ بدبخت کاری نکرد .ننگ و نفرین ابدی بر تمام دجال پرستان و دجالانی چون خمینی و خامنه ای و رهروانِ این دو آدمخوار
خیلی مقالات جناب محمدی عالی هستند
همه این مطالبی را که زحمت کشیده و میفرمایید درست.
اما ما ساکنین داخل کشور از همه شما خارج نشینان توقع داریم که در این شرایط لا اقل :
لطف کنید یک فراخوان به هموطنان مقیم خارج از کشور ساکن فرانسه بدهید تا در یک ساعت و روز معین در مقابل کاخ ریاست جمهوری اقای مکرون لامذهب اجتماع نموده و بر علیه اقدامات ملا شاد کن او تظاهرات و اعتراض نمایند ( همانند اجتماع مقابل بیمارستان آخوند شاهرودی در المان ) تا شاید این مارتوله دست از حمایت و محلل بازیش برای نجات ملاها بر دارد !
نانسی پلوسی و حزب دمکرات آمریکا لطفا فراموش نشوند. آنها هم در مرگ سلیمانی داغدارند دارند و دارند راه را برای جمهوری اسلامی آمریکا باز میکنند!