بهار زند – سلب میزبانی از ۴ باشگاه فوتبال ایرانی در لیگ قهرمانان و اعلام آن توسط کمیته مسابقات کنفدراسیون آسیا خبری نیست که کام فوتبالدوستان را تلخ و غرورشان را جریحه دار نکند. ناراحتی از این تصمیم تا کنون هم فروکش نکرده است.
مهمترین مدعای کنفدراسیون فوتبال آسیا برای اتخاذ چنین تصمیمی خودداری شرکتهای هواپیمایی از پرواز در آسمان ایران عنوان شده است.
رسانهها و هواداران ۴ تیم ایرانی که ۲ تا از آنها یعنی استقلال (تاج) و پرسپولیس پرطرفدارترین تیمهای آسیایی هستند، در واکنش به این تصمیم اعلام کردهاند که در پشت اقدام AFC نه مسائل امنیتی بلکه سیاسیکاری نهفته است و این رفتار کاملا سیاسی، غیرورزشی و غیرفوتبالی است.
به نظر این کار با مشکلات متعددی روبروست که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱.کاهش فوق العاده تماشاگران که از مشکلات جدی لیگ قهرمانان به ویژه در غرب آسیاست. حذف میزبانی ایران یعنی تشدید این بحران. مقایسه کنید حضور ۴۰ هزار نفر تماشاگران ایرانی در بازیهای خانگی استقلال یا پرسپولیس با آن هزار هواداری که در دوحه برای تماشای دیدار خانگی استقلال مقابل الهلال حاضر شدند. کدامیک به اعتبار فوتبال آسیا کمک میکند؟
۲.کاهش درآمدهای فدراسیون فوتبال آسیا و از دست دادن بخشی از اسپانسرها که حضورشان با نبود تماشاگران بیمعنا میشود، بخ ویژه وقتی پای دو تیم پرطرفدار استقلال( تاج) و پرسپولیس در میان باشد.
۳.پایین آمدن سطح مسابقات و زیر سوال رفتن اعتبار آسیا و این مسئله آنقدر جدی است که مجله معتبر فوربس در ارزیابی خود، کنارهگیری تیمهای ایرانی از لیگ قهرمانان آسیا را صدمهای به اعتبار فوتبال آسیا دانسته است.
۴.مهمترین بخش، نادیده گرفتن حق طبیعی تماشاگران است، خوب میدانیم که عدهای در دنیا و ایران با فوتبال زندگی میکنند و معنای چنین تصمیمی جز تقابل با حق طبیعی مردم نیست.
۵.دلخوری اهالی فوتبال از این تصمیم نابخردانه که تا کنون با واکنش پیشکسوتها، بازیکنان و اهالی فوتبال که از جایگاه و محبوبیت بالایی بین مردم برخوردارند، همراه شده از جمله علی پروین، دادکان و شفر مربی سابق استقلال، و بسیاری از بازیکنان مطرح.
میشود به ۵ موضوع بالا، این را هم افزود که با توجه به سابقه و نفوذ کشورهای عربی در اتخاذ چنین رویکردهایی در کنفدراسیون فوتبال آسیا، اذهان عمومی ایرانیان نه تنها زیر بار پذیرش چنین دلیلی نمیرود بلکه شائبه سیاسیکاری و تبانی را در اذهان آنها فعال کرده و تصمیماتی مانند حضور زنان در ورزشگاهها را نیز با تردید مواجه میکند.
نتیجه اینکه جوّ میهندوستانه، شدت بیشتری یافته و جمهوری اسلامی به امری که مطلوباش است، دست مییابد با اینکه اصلیترین مقصر تبدیل شدن این تصمیمها به یک رویه ثابت، کوتاه آمدن ٰرژیم اسلامی در ایران در موارد مشابه طی سالهای اخیر است و بس.
بنابراین برای لابی عربی فوتبال چه بهانهای بهتر از فاجعهای که رژیم برای هواپیمای اوکراینی رقم زد.
بهانهای مخدوش
با این وجود از یاد نبریم پس از حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای اوکراینی که همه ۱۷۶ سرنشین آن که عمدتا ایرانی بودند کشته شدند، امیر قطر از همین آسمان به تهران برای دیدار رسمی پرواز کرد و سفیر انگلیس هم از همین پهنه به کشورش بازگشت. ضمن آنکه اطلاعات پروازی و تصاویر ماهوارهای نشان میدهد پرواز شرکتهای هواپیمایی بینالمللی از آسمان ایران به صورت عادی در جریان است.
نقطه نقض دیگر برای این تصمیم، جنگ چند ساله عربستان و یمن است. یمنیها بارها به عربستان موشکپرانی کردهاند آیا پرواز پهپادهای آنها تهدیدی برای ناامنی آسمان این کشور نیست؟
و ضمنا فراموش نکنیم چنین فاجعهای برای اولین بار در دنیا نیست که رخ داده، پرواز ۰۰۷ کره جنوبی، سقوط هواپیمایی مالزی در میانه درگیری اوکراین و روسیه، سقوط هواپیمای روسی با ۴۰ سرنشین از شهروندان اسرائیل از این دست حوادث فراموش نشدنی است.
البته اشاره به این موارد چیزی از نکبت ۴۰ ساله رژیم که دامنگیر ایران شده، نمیکاهد.
سخن پایانی
چه خوب میشد که شاهزاده رضا پهلوی و شهبانو فرح پهلوی با استفاده از اعتباری که دارند به نقض تصمیم فوق کمک کرده و شادی را به مردم ایران هدیه میکردند. یادمان نرود شهبانو در بخشی از پیام خود در واکنش به تهدید ترامپ در حمله به ۵۲ مرکز فرهنگی وطنمان آوردهاند: فرهنگ باستانی ایران با مسالمت و مدارای ذاتی خود توانسته… بیتوجه به اختلافات سیاسی دولتها از دیروزهای دور به امروز منتقل گردد.
اینجا درست جایی است که میتوان سیگنالهایی از این دست داد بدون اینکه حمایتی از رژیم کرد.
یادته همش میگفتن شاه این ورزشگاه ها و ساخته که خارجى ها بیان حال کنن.’
حالا حال خارجى ها و گرفتیم.
راهشون نمیدم و خودم میرم تو خارج حال کنیم.
آخ جون!
خیلى کیف داره.
بازم هواپیما بیاد، بزنید تا همش بریم خارج.
بریم خارج نهار بخوریم و برگردیم.