انتخابات و دو استراتژی متخاصم

- با شکست پروژه‌های اصلاح‌طلبی و اصولگرایی و بی‌اعتباری آنها در افکار عمومی، در انتخابات پیش رو فرصتی برای پیروان خط سیاسی‌ هاشمی‌ رفسنجانی که در حزب کارگزاران و تشکل‌های مشابه گرد آمده‌اند فراهم آمده است. شورای نگهبان نیز با شمشیر قلع و قمع ، راه را برای ورود این جریان‌ها باز کرده است. ماحصل این خط مشی آنست که نمایندگانی به مجلس راه یابند که از چپ‌های اصلاح‌طلبِ درون حاکمیت، راست‌تر باشند، و از میان اصولگرایان نیز تندرو‌های افراطی کنار گذاشته شوند و میانه‌روهای آنها تایید شوند. به این ترتیب مجلسی «طیب  و طاهر» شکل خواهد گرفت که بتواند به دولت‌های غربی به ویژه آمریکا غمزه  و به دولت‌های شرقی کرشمه بفروشد و در سیاست داخلی نیز فضایی فراهم کند که به ادعای محمدرضا عارف از «سروش تا گوگوش» در آن جایی داشته باشند. آیا آرمانشهر اسلامی بهتر از این سراغ دارید که در یکسوی شهر سروش بساط فلسفه و عرفان بگشاید و در سوی دیگر شهر گوگوش کنسرت برگزار کند و دولت بزرگ نیز برایتان التماس دعا داشته باشند؟

پنج شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ برابر با ۲۰ فوریه ۲۰۲۰


احمد  تاج‌الدینی – زنگ انتخابات دوره یازدهم مجلس اسلامی مدتی است به صدا درآمده است. رژیم در طول عمر چهل و یکساله خود ۳۶ بار انتخابات برگزار کرده و بدون تردید انتخابات پیش رو یکی از بی‌رمق‌ترین انتخابات‌هایی است که تا کنون شاهد آن بوده‌ایم. حالا دیگر کمتر کسی از پایوران رژیم به خود جرأت می‌دهد که سخن از انتخابات پر شکوه به زبان آورد. جنبش‌های گسترده مدنی در دی‌ماه  و آبان‌ماه سال‌های ۹۶ و ۹۸ و شعارهای روشنی که علیه فریبکاری و فساد و دروغ داده شد، بن‌بست رژیم را در اداره کشور عیان ساخت. روش‌ها و راهکارهای درون‌ساختاری مانند انتخابات‌های ادواری، ناکارآمدی خویش را در حل مشکلات اساسی کشور نشان داده‌اند، و دیگر کسی آنها را جدی نمی‌گیرد.

 دو استراتژی متفاوت

از ابتدای تاسیس رژیم اسلامی دو استراتژی در کلیه انتخابات‌ها در مقابل یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند. یک استراتژی بر بیهوده بودن این انتخابات‌ها تاکید ورزید، و انتخابات‌ها را بازی‌های نمایشی دانست که با هدف فریب مردم برگزار می‌گردند، و بر این باور بوده و هست که این اتتخابات‌ها تله‌هایی برای به دام انداختن ساده‌دلان و ابزاری برای طولانی کردن عمر استبداد است. در نقطه مقابل این تفکر، استراتژی دیگری بر این فرض بنا گردید که ساخت نظام قابلیت اتساع و کش آمدن دارد و با گذشت زمان و تغییر در تناسب نیروها در درون حاکمیت و در طول زمان، ظرفیت‌های دمکراتیک نظام بروز و ظهور خواهند یافت و امکان گذار به نظامی‌ متکی بر رای مردم فراهم خواهد شد. این استراتژی از مفاهیمی‌ مانند دمکراسی اسلامی، مردمسالاری دینی، حقوق بشر اسلامی، مدینه فاضله اسلامی، دفاع از جمهوریت نظام و مفاهیم گنگ و گمراه‌کننده مشابه سود جست تا جامعه را در تاریکی نگاه دارد.

حاکمیت سیاسی روحانیت در چهل و یک سال گذشته با تفسیرهای خودخواسته و در بسیاری موارد مجعول از فقه اسلامی- که یکی از منابع حقوق در سده‌های گذشته است- زمینه چنین کژروی‌ها را فراهم می‌کرد و برای آنها لباس مشروعیت می‌دوخت. حامیان این استراتژی را طیف‌های وسیعی از آنانی که قدرت را در دست دارند و نیز جریان‌هایی که عملا از قدرت طرد شدند و در پیرامون حاکمیت از نظریه تحول دمکراتیک در دولت اسلامی دفاع می‌کنند تشکیل می‌دهند. طی این سال‌هایِ نکبت، استراتژی نخست درستی خود را نشان داده و استراتژی دیگر شکست بزرگی را تجربه کرده است. بعضی از جریان‌های سیاسی که در ۳۶ انتخابات گذشته در انتخابات‌های مختلف شرکت کردند، اعلام کرده‌اند که در انتخابات مجلس اسلامی دوره یازدهم شرکت نمی‌کنند و یا آن را تحریم کرده‌اند. دست‌شان درد نکند.

شعار به نرخ روز

حاکمیت برای ترغیب مردم به شرکت در انتخابات معمولا دو دسته از مفاهیم و اصطلاحات را پیشاپیش تدارک می‌بیند. یک دسته از واژه‌ها و اصطلاحات ثابت و تکراری هستند، مانند به خطر افتادن اسلام، تکلیف شرعی، خطر استکبار جهانی ، مجلس در راس امور است و از این قبیل. بعضی اصطلاحات نیز بنا بر اوضاع و احوال عمومی‌و باب روز مطرح می‌گردد مانند: عزت ملی: مشارکت در انتخابات موجب افزایش عزت ملی می‌شود (حداد عادل). دمکراسی: به هیچ وجه نباید نهاد انتخابات را که ناموس دمکراسی است نادیده بگیریم (کرباسچی). انقلاب مشروطه: آنچه امروز در ایران وجود دارد، ذخیره انقلاب مشروطه است (مرعشی). دمکراسی، پارلمان و انتخابات را ما در منطقه پایه گذاری کردیم (روحانی).

  در به پاشنه سابق نمی‌گردد

رژیم در دو سال اخیر در مخمصه خودساخته‌ای گرفتار شده است که بیرون آمدن از آن ساده نیست. اوضاع بین‌المللی و مطالبات داخلی کاملا فضای جدیدی به وجود آورده است. آمریکا شکست قلمرویی داعش را اعلام کرد و دیگر به همکاری پنهان با جمهوری اسلامی برای مقابله با داعش نیازی ندارد. کشتن البغدادی رهبر داعش و به قتل رساندن قاسم سلیمانی به وسیله آمریکایی‌ها در راستای برنامه ترامپ برای کاهش و خروج نیروهای آمریکایی از سوریه صورت گرفت. آمریکا تقریبا همزمان با اعلام شکست داعش خروج از پیمان برجام را اعلام کرد و محاصره اقتصادی سختی را علیه جمهوری اسلامی به اجرا درآورد. به این ترتیب رژیم ایران در یک تنگنای ژئوپولیتیک گرفتار گردید. در این تنگنا ، از سویی مردم ایران اعتمادی به رژیم ندارند، و از سویی اروپایی‌ها حاضر نیستند اشتراکات خود را با آمریکا فدای حمایت همه‌جانبه از جمهوری اسلامی کنند و آمریکا هم اعلام کرده است که به فشار حداکثری تا تغییر رفتار رژیم ادامه خواهد داد. بیت زیر شاید مصداق وضع رژیم در آستانه انتخابات دوره یازدهم باشد:

نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم
الهی بخت برگردد از این طالع که من دارم

انزوای رژیم محصول سیاست‌های غلط اندر غلطی است که ریشه در ماهیت نظام دارد و متاسفانه طولانی شدن عمر آن، بقای کشور را نیز در معرض تهدید قرار داده است. تغییرات سیاسی به گونه‌ای پیش رفته است که دیگر حکومت کردن به شیوه سابق نه ممکن است و نه مقدور. رژیم به اجبار به این حقیقت واقف شده، و در پی راهی است که بتواند خود را از این مخمصه نجات دهد.

به‌واقع رژیم در صدد تغییر و تجدید نظر در بخشی از سیاست‌های به بن‌بست رسیده خود است. مشکل در آن است که هر گونه تغییر قابل قبول در سیاست خارجی و سیاست داخلی مستلزم تغییر در ساختار نظام می‌گردد و بقای رژِیم را به خطر می‌اندازد. ایجاد یک مجلس یکدست و هماهنگ با دولت و ولی فقیه و کاستن از تنش‌های درون جناحی چیزی است که رژیم در این شرایط به آن نیاز دارد. علی خامنه‌ای نگرانی خود را از انتخاب نمایندگان ناهماهنگ چنین بیان می‌کند: «مردم باید در انتخاب نمایندگان بسیار مراقبت کنند. زیرا ما در همین دوره انقلاب نمایندگانی در مجلس داشتیم که اکنون نوکر و کلفت آمریکا و دشمنان ایران هستند» (خامنه‌ای سه شنبه ۲۹ بهمن  ۱۳۹۸).

توسل به آرمانشهر‌ هاشمی‌ رفسنجانی

با شکست پروژه‌های اصلاح‌طلبی و اصولگرایی و بی‌اعتباری آنها در افکار عمومی، در انتخابات پیش رو فرصتی برای پیروان خط سیاسی‌ هاشمی‌ رفسنجانی که در حزب کارگزاران و تشکل‌های مشابه گرد آمده‌اند فراهم آمده است. شورای نگهبان نیز با شمشیر قلع و قمع ، راه را برای ورود این جریان‌ها باز کرده است. در این حرکت نامی‌ از‌ هاشمی‌ رفسنجانی برده نمی‌شود و گفته شده است که لیست‌های تنظیمی‌ ارتباطی با خانواده‌ رفسنجانی ندارد. ماحصل این خط مشی آنست که نمایندگانی به مجلس راه یابند که از چپ‌های اصلاح‌طلبِ درون حاکمیت، راست‌تر باشند، و از میان اصولگرایان نیز تندرو‌های افراطی کنار گذاشته شوند و میانه‌روهای آنها تایید شوند. به این ترتیب مجلسی «طیب  و طاهر» شکل خواهد گرفت که بتواند به دولت‌های غربی به ویژه آمریکا غمزه  و به دولت‌های شرقی کرشمه بفروشد و در سیاست داخلی نیز فضایی فراهم کند که به ادعای محمدرضا عارف از «سروش تا گوگوش» در آن جایی داشته باشند. آیا آرمانشهر اسلامی بهتر از این سراغ دارید که در یکسوی شهر سروش بساط فلسفه و عرفان بگشاید و در سوی دیگر شهر گوگوش کنسرت برگزار کند و دولت بزرگ نیز برایتان التماس دعا داشته باشند؟

   رانتخواری ۸۰۰ میلیاردی به نام انتخابات

ورود اتفاقی و به اصطلاح شانسی به مجلس اسلامی ناممکن است. داوطلبان ورود به مجلس بایستی یک لابیرنت تاریک ۲۵  مرحله‌ای  را طی کنند. رحمان فضلی وزیر کشور می‌گوید «۲۵ فرایند برگزاری انتخابات از نام‌نویسی تا اخذ رای داریم. اکنون ۲۴ فرایند کاملا الکترونیکی است و فقط یک فرایند اخذ و شمارش آرا الکترونیکی نیست». وزیر کشور می‌گوید برای احراز هویت رای‌دهندگان در انتخابات، دستگاه‌های الکترونیک به ارزش ۸۰۰ میلیارد تومان از خارج خریداری شده است. خرید چنین ابزارهای غیرضرور برای کنترل، آنهم در زمانی که کشور دچار فقر و محاصره اقتصادی است معنایی جز آن ندارد که رانتخواران و دزدان، برگزارکننده انتخابات هستند و کسانی از لابیرنت ۲۵ پیچی انتخابات عبور خواهند کرد که نوکر وکلفت همان رانتخوارانی باشند که مبلغ ۸۰۰ میلیارد را به بهانه خرید وسایل کنترل انتخابات از سفره ملت فقیر ایران دزدیده‌اند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=186342