ایران در خطر

جمعه ۱۵ فروردین ۱۳۹۹ برابر با ۰۳ آپریل ۲۰۲۰


محسن سازگارا- اکنون ایران و ایرانی در آستانه یک خطربزرگ و یک فاجعه ملی قرارگرفته‌اند. با شیوع ویروس کُرونا در ایران اگر از همین اکنون درکشور قرنطینه کامل برقرارشود و همه‌چیز متوقف شود، دراوج این اپیدمی که ازماه اردیبهشت شروع خواهد شد، با هزاران کشته مواجه خواهیم بود وادامه روند فعلی، ایران را دربرابر کشته‌هایی درحد میلیون قرار خواهد داد. تمام آمارهای حکومت دروغ است و نه فقط محافل بین‌المللی به این امراشاره کرده‌اند، بلکه صدای افراد داخل حکومت هم بلند شده که آماردروغ به ملت و دنیا ندهید.

این نوشته در صدد ذکرمصیبت چهل سال انباشتگی بی‌لیاقتی و فساد درمدیریت کشور نیست. کار از ذکرمصیبت گذشته و هرکس دلی در گرو نجات ایران و ایرانی دارد، باید به چاره‌ و راه ‌حل فکر کند. به مدیران حکومت دراین بحران ملی هیچ امیدی نیست. دریک طرف بیش‌از هشتاد درصد امکانات اقتصادی و اجرایی وسیاسی و تبلیغاتی کشور در دست‌های علی خامنه‌ای است که رسما روان‌پریش است. به کسی که در نطق سالیانه خود در فروردین ماه، ویروس کُرونا را ساخته آمریکا برای ایرانی‌ها می‌نامد و می‌گوید کمک‌تان را نمی‌خواهیم چون ممکن است آلودگی بیشتر به ما بدهید، افرادتان هم اگر بیایند، می‌خواهند کارکرد این حمله بیولوژیک شما درایران را اندازه بگیرند و برهمین اساس حتی پزشکان بدون مرز فرانسه راهم دستور می‌دهد که بیرون کنند، چه نامی جز روان‌پریش می‌توان داد. روان‌پریشی که این روزها به آن دشمن معروف و عجیب وغریبی که همیشه می‌گوید، اجنه را هم اضافه کرده است و رسما جن‌زده شده است. به دستور همین فرد ملت ایران به گروگان گرفته شده و غلامان حلقه به گوش او در وزارت خارجه و سایر دستگاه‌های کشورهم بجای انتقال پول از میلیاردها دلار ذخایر ارزی کشور به کانال بانک‌های سوئیس برای خرید دارو و وسایل پزشکی، دنبال انتقال پول نقد از ذخایرارزی به کشوراز طریق رفع تحریم‌های آمریکا هستند تا شرارت‌های خامنه‌ای علیه ملت ایران و کشورهای منطقه ادامه یابد. علی خامنه‌ای با تمام خانواده به تأسیسات پشت سد لتیان برده شده و در حفاظتی چندلایه قرار دارد. از چند کیلومتری محل اقامت او کسی نمی‌تواند عبورکند و گویی از مردم ایران و یا تمام ملت‌های منطقه و دنیا می‌خواهد انتقام بگیرد و فرصتی به دست آورده تا آنها را به کشتن بدهد(۱). درطرف دیگر حدود بیست درصد امکانات کشورهم در دستان دولت است. دولتی که رئیس آن یعنی حسن روحانی بدون شک ضعیف‌ترین و بی‌لیاقت‌ترین رئیس دستگاه اجرایی درتمام دوره‌های جمهوری اسلامی از بازرگان تا کنون است و وزرایش هم یکی از ضعیف‌ترین کابینه‌های تاریخ ایران را شکل داده‌اند. کافی است به تصمیمات دیرهنگام و متناقض این دولت نگاهی انداخت و دید که حتی گاهی هم که تصمیم درستی می‌گیرد، توان اجرایش را ندارد و یا در برابر دستگاه‌های زیر نظر رهبری یا دخالت‌های شخص او، همین تصمیمات هم رنگ می‌بازند.

چه باید کرد؟ من موارد زیر را پیشنهاد می‌کنم و امیدوارم با مشارکت هرچه بیشتر صاحب‌نظران این لیست تکمیل شود (شماره‌بندی این لیست به معنی تقدم و تاخر موارد نیست، بلکه باید به فکرتمام موارد ازهم‌اکنون وهمزمان بود) :

۱ـ نامه‌ای با امضای بیش از هزارودویست نفر ازداخل و خارج از ایران منتشر شده که از سازمان بهداشت جهانی می‌خواهد مدیریت مقابله با کُرونا درایران را سازمان‌های بین‌المللی به عهده بگیرند. بسیاری از امضاکنندگان نامه از کادر پزشکی و درمانی کشورهستند که در صف اول نبرد با بیماری قرار دارند. باید این خواسته را به یک کمپین ملی تبدیل کرد و با امضای میلیون‌ها ایرانی درداخل و خارج، از جامعه بین‌الملل خواست که از طریق سازمان‌های بین‌المللی از مدیریت جمهوری اسلامی در برابر این بیماری سلب صلاحیت کند و به یاری مردم ایران بشتابد.

۲ـ دربسیاری از شهرها، به‌خصوص دراستان‌های مازندران و کردستان و گیلان و… دلسوزان مردم اقدام به تشکیل گروه‌های همیاری کرده‌اند تا درسطح محله و منطقه، هم به کادر درمانی کمک کنند و هم به مردم یاری برسانند که درخانه بمانند. برای کاهش آسیب بیماری تمام دنیا درحال حاضر تنها یک راه‌ حل دارد و آن بریدن زنجیره ارتباط مردم با یکدیگر است. این کار نیازمند رساندن پول و آب و غذا به مردم است تا در خانه بمانند. دولت اگر اندکی لیاقت داشت الان باید درهر ماه به حساب کارت یارانه هر ایرانی که حقوق ثابت ندارد، دست‌کم پانصد هزار تومان می‌ریخت تا مطمئن باشد که مردم پول برای خرید مایحتاج اولیه خود دارند. این عدد که حداکثربه ۴۰ هزار میلیارد تومان در ماه هم نمی‌رسد،‌ اگر شش ماه هم ادامه یابد به نزدیک نصف بودجه دولت می‌رسد. کشورهای دیگر مثل آمریکا با تصویب اعدادی بزرگتر از دوسوم بودجه دولت به یاری مردم رفته‌اند. به قول بیل گیتس اکنون جان مردم مهم است و تورم ومشکل اقتصادی بعدی، راه حل دارد و قابل درمان است. دولت اگرهم بودجه کم داشته باشد، باید دست درکیسه بزرگترین موسسات کشور که زیر نظر خامنه‌ای هستند بکند و این پول را تامین کند. خامنه‌ای بیش از نیمی از اقتصاد کشور را تصاحب کرده و از مردم دزدیده است. اکنون باید آن را به مردم برگرداند. با بی‌لیاقتی و خیانت حکومت ایران در کمک به مردم برای نشستن در خانه، اکنون خود مردم مدیریت این مهم را باید به دست بگیرند. توسعه این گروه‌های همیاری و ارتباط آنها با یکدیگر و با افراد نیکوکار درشهرها و استان‌ها و در نهایت درسطح ملی، می‌توان از ابعاد وحشتناک این فاجعه کاست و شیب منحنی تصاعدی این اپیدمی را کم کرد.

۳ـ مراکز انرژی کشور یعنی نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها شریان حیات کشورهستند. اگر انرژی با اشکال مواجه شود و سوخت یا برق نباشد، همین امکانات فعلی درمانی هم کار نخواهند کرد. مراکز آب و نان و کارخانه هم متوقف می‌شوند. بسیار احتمال دارد که با گسترش بیماری و ابتلای کارکنان، به‌خصوص افراد متخصص و کلیدی این مراکز، تولید انرژی و انتقال آن با وقفه مواجه شود. فعلا که خبری از وزرای نفت ونیرو نیست و گویا همراه آقای روحانی، آنها هم درکاخ سعدآباد پنهان شده‌اند. تشکیل گروه‌های همیاری درداخل نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها توسط کارکنان این مراکز اولا برای کنترل بیماری و رعایت موارد بهداشتی و تست و فاصله‌گذاری درمیان کارکنان و ثانیا برای برنامه‌ریزی و کسب آمادگی برای زمان اوج بیماری از واجبات است. در این مسیرافراد صاحب فکر این مراکز که کم هم نیستند، نباید منتظر اقدامات مدیریت از بالا و دستورالعمل‌های وزارتی باشند.

۴ـ بیش از هشتاد و چهارهزارواحد صنعتی کشور امکانات بالایی دارند که با بسیج این امکانات و تغییر خطوط تولید، می‌توان بسیاری از نیازهای مردم و کادر درمانی و بیمارستان‌ها در شرایط بحرانی پیش رو را تامین کرد. در راس آنها صنایع غذایی کشور قرار دارند که از ادامه کار آنها باید مطمئن بود. آنگاه صنایع لوازم خانگی و خودروسازی و الکترونیک و کاغذسازی و سلولوزی و نساجی کشور قرار می‌گیرند که می‌توانند با برنامه‌ریزی درست برای پاسخ به نیازهای بحران پیش رو کار کنند. صنعت کشور می‌تواند به راحتی تخت بیمارستانی و دستگاه‌های هوا‌دهی و ماسک و سایر لوازم مورد نیاز بیمارستان‌ها را تهیه کند. تا دو ماه دیگر کشور نیازمند میلیون‌ها تخت بیمارستانی و بیش از یک میلیون دستگاه هوا‌دهی برای بیماران بدحال خواهد شد. محققین بسیاری از شرکت‌ها و دانشگاه‌های مختلف از جمله دانشگاه ام آی تی(MIT)  آمریکا دستگاه‌های ساده‌ای برای هوادهی به بیماران طراحی و ارائه کرده‌اند که با چندصد دلار بجای سی هزار دلار قیمت این دستگاه‌ها، قابل ساخت است. من یقین دارم مهندسان و صنعتگران توانمند ایران می‌توانند این دستگاه ساده را درفاصله دو ماه مانده تا اوج بیماری، طراحی و در تیراژ میلیونی تولید کنند. وزیرصنعت ومعدن و تجارت هم مثل بقیه وزرا فعلا ناپدید است، منتظر وزارتخانه و وزیر نباید شد. در کارخانه‌ها اولین مشکل، حضور کارگران درزیر یک سقف و احتمال سرایت بیماری به یکدیگر است و سپس مسئله تغییر خطوط و تولید مطرح می‌شود. تشکیل گروه‌های همیاری ازمیان کارگران و مهندسین و مدیران کارخانه در اینجا هم کارساز است. می‌دانم که مشکل نقدینگی و مواد اولیه و ده‌ها مشکل ریز و درشت دیگر تمام صنایع ایران را آزار می‌دهد، اما دراین شرایط بحرانی، مطمئنم که مدیران و مسئولین دلسوز کارخانه‌ها در بانک‌ها و دیگر موسسات کشور افراد مسئول و ایران‌دوستی را پیدا خواهند کرد که به یاری آنها بشتابند.

۵ـ. به زودی برقراری امنیت، یکی از مسائل اصلی کشور خواهد شد. تهیه طرح‌های احتیاطی برای حفظ جان مردم و مراکز حساس مثل مرکز کنترل شبکه برق سراسری در تهران یا مراکز آب شهرهای بزرگ و… نیازمند برنامه‌ریزی از هم‌اکنون است. بسیار احتمال دارد که با گسترش بیماری، بسیاری از پرسنل نیروهای نظامی و انتظامی از گردونه خارج شوند و نتوانند انجام وظیفه کنند. به این مهم بعدا وبه صورت جداگانه با تفصیل بیشتری خواهم پرداخت.

۶ـ گروه‌های آسیب‌پذیر اجتماعی مثل ۱۳ تا ۱۷ میلیون حاشیه‌نشین شهرهای بزرگ، کارتن‌خواب‌ها، معتادان، کارگران جنسی، کودکان کار و خیابان، زندانیان و دستفروشان ومیلیون‌ها بیکار کشور و… اولین قربانیان رشد اپیدمی درهفته‌های اوج خواهند بود. در سال‌های اخیر بسیاری از سازمان‌های مردم‌نهاد به سراغ حل مشکلات این گروه‌ از مردم رفته‌اند. اگرچه حکومت گاهی از کار آنها جلوگیری کرده وحتی پاره‌ای از فعالین را به زندان هم انداخته است، اما این سازمان‌های مردم‌نهاد نشان داده‌اند که علیرغم تمام ناملایمات با احساس وظیفه انسانی و ملی از پا نمی‌نشینند. اکنون زمانی است که تجربیات و سازماندهی این نهادها به کار نجات این گروه‌های آسیب‌پذیر اجتماعی بیاید. در اینجا هم منتظر دولت و حکومت نمی‌توان نشست. شاید تماس با اعضای سالم و منتخبین واقعی شوراهای شهر و روستا و استفاده از امکانات شهرداری‌ها بتواند تا حدی کمک کننده باشد. مطمئنم که فعالین مدنی ما با استفاده از افراد سرشناس در میان هنرمندان و ورزشکاران و… می‌توانند به سراغ افراد و موسسات نیکوکار بروند و دست‌های نیرومندی برای فشردن دست همکاری پیدا خواهند کرد. دانشجویان از بهترین گروه‌های اجتماعی هستند که می‌توانند در این بخش کمک کنند.

من می‌توانم این لیست را باز هم ادامه بدهم. اما درهمینجا قلم را درمی‌کشم و امیدوارم این نوشته بتواند باب گفتگوی ملی را باز کند تا افراد و نهادهایی دلسوز برغنای این بحث بیافزایند و آن را توسعه دهند و تکمیل کنند و قدم در راه اجرا بگذارند. در خاتمه این جمله معروف روزولت، رئیس‌ جمهور آمریکا در بحران بزرگ اقتصادی را تکرار می‌کنم که گفت «تنها چیزی که باید از آن بترسیم خود ترس است.» ایران در خطر است و کشور نیازمند همیاری تمام فرزندان ایران زمین است.

۱- در جریان جنبش سبز، هاشمی رفسنجانی برای من پیغام داد که ولایت فقیه کار نکرد و من یک آرزو دارم و آن اینکه تا زنده هستم این اشتباه را جبران کنم. سر اورا زیر آب کردند و این آرزو را به گور برد. اگر هرکس اندک شکی هم در فساد و ناکارآمدی و جنایتکار بودن نظام ولایت فقیه داشت، اکنون کافی است به عملکرد این نظام در مقابل بحران ویروس کُرونا نگاه کند تا شک او مرتفع شود. علی خامنه‌ای اگر اندکی به سرنوشت مردم ایران اهمیت می‌داد، با قصور و تقصیر در ایجاد این بحران و صدها سیاهکاری دیگر، کنار می‌رفت و خاتمه نظام ولایت فقیه را اعلام می‌کرد.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=191235