تدبیر و امید یا خیانت و فریب؟

دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ برابر با ۰۶ آپریل ۲۰۲۰


نادر کاکاوند – هنگامی که حسن روحانی با کلید بنفش رنگ در روز ۲۲ فروردین ۱۳۹۲ خورشیدی با شعار «دولت تدبیر و امید» در میان هواداران به صورت رسمی اعلام کاندیداتوری کرد و در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ هم پا به مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری گذارد، بسیاری از مردم ایران که دوران ۸ ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد با انواع مشکلات سیاسی- اجتماعی جامعه و پیامدهای ویرانگر تحریم‌های اقتصادی کشورهای غربی به خاطر غنی­‌سازی اورانیوم بر اقتصاد نیمه‌جان ایران را چشیده بودند، دل به شعارهای فریبنده‌ی او و دار و دسته‌­اش بستند تا شاید گرهی کوچک از مشکلات آنان باز شود.

چند شعار اصلی انتخاباتی بر زبان او و همچنین در ستادش جاری بود: شکوفا کردن اقتصاد با بستن پیمان­‌نامه بر سر موارد و مشکلات هسته‌­ای با قدرت‌های بزرگ دنیا و باز شدن درها به روی شرکت‌های کوچک و بزرگ بین‌­المللی برای سرمایه‌­گذاری، برداشتن انگشت از روی دکمه‌ی فیلترینگ اینترنت، شکستن حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، تعامل درست و سازنده با دنیا، قانونگرایی و…

بجز پیمان برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) که در روز سه‌­شنبه، ۲۳ تیر ماه ۱۳۹۴ میان ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ بسته شد و دست آخر توسط دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ به خاطر ناقص و مخدوش بودن ابزارهای کنترلی بر رژیم جمهوری اسلامی شکسته شد، کمابیش هیچکدام از وعده­‌های انتخاباتی روحانی متحقق نشد و در حد شعار باقی ماندند.

روحانی برای سه برابر کردن قیمت بنزین در آبان ماه ۹۸، حتی لایحه را به مجلس فرمایشی شورای اسلامی هم نبرد و در راستای دروغ‌های همیشگی­‌اش گفت که خود او هم در بامداد آدینه (شب پس از گران کردن بنزین) از این امر آگاه شده است. سرنگونی هواپیمای اوکراینی، پنهانکاری و دروغ‌های فراوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رژیم جمهوری اسلامی در اینباره و پس از آنها، دروغ‌های رنگ و وارنگ برای وارد کردن ویروس کُرونا به ایران، قرنطینه نکردن و شیوه‌ی برخورد با این ویروس مرگبار، دیگر جایی برای دفاع از کارکرد خودشان باقی نگذاشته است.

روحانی در همان روزهایی که مجبور به اعلان همه­‌گیری کُرونا در کشور شد، گفت که از شنبه (۱۰ اسفند ۱۳۹۸) همه چیز به روال عادی بازخواهد گشت! نه تنها برنگشت، بلکه چند هزار تن تا بدینجای کار کشته، بسیاری در بیمارستان‌ها بستری و تعداد مبتلایان همچنان رو به افزایش است.

از یکطرف قائم مقام وزارت صنعت ایران پس از تعطیلات نوروزی به واحدهای تولیدی ابلاغ کرده که نسبت به بازگشایی کسب و کار می‌توانند اقدام کنند و از طرفی دیگر وزیر بهداشت، سعید نمکی در نامه‌ای به حسن روحانی، نسبت به آغاز به کار فعالیت واحدهای تولیدی در ایران اعتراض کرده و می­‌گوید: «هرگونه تصمیم آتش به اختیار توسط هر دستگاه دولتی، غیردولتی، فرهنگی، مذهبی و غیره که مورد تأیید نباشد، شعله‌هایش به سرعت دامن نظام سلامت و متعاقب آن، اقتصادی کشور را خواهد گرفت».

در همان حالی که کارمندان و کارگران بینوا را با دستور ریاست جمهوری از روز ۲۳ فروردین به سر کار فرا خوانده‌­اند، همچنان علی خامنه‌­ای رهبر جمهوری اسلامی به همراه اعضای مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی به قرنطینه رفته‌­اند تا مبادا آسیبی ببینند. جالب است بدانیم که به گفته علیرضا زالی فرمانده عملیات مقابله با کُرونا در کلانشهر تهران، مسئولان ادارات درباره دورکاری کارمندان «تمکین نمی‌کنند». او شامگاه شنبه، ۱۶ فروردین به تلویزیون جمهوری اسلامی گفت: در دو روز گذشته مراجعان بیمارستانی ۳۰ درصد افزایش داشته است.

در یک اختلاف دیگر در میان دولتمردان جمهوری اسلامی، سیف‌الله ابوترابی سخنگوی سازمان ثبت احوال ایران در روز شنبه ۱۶ فروردین از قطع همکاری این سازمان با وزارت بهداشت به دلیل آنچه بارگذاری اطلاعات افراد در سامانه غربالگری ویروس کُرونا خواند، خبر داده و به خبرگزاری تسنیم گفت: این اقدام وزارت بهداشت، «غیرحرفه‌ای و نادرست» است. با این اوصاف، میان دو وزارتخانه کشور (که سازمان ثبت احوال زیر نظر اوست) و بهداشت هم در اینجا تضاد روی داده است!

از یکسو کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت ایران در روز یکشنبه، ۱۷ فروردین در یک نشست خبری ویدئویی با خبرنگاران می­‌گوید: «به نظر می‌رسد آمارهای چین یک شوخی تلخ بود زیرا بسیاری در همه جهان فکر کردند این بیماری مثل آنفلوآنزا است و مرگ و میر کمتری دارد. همه این موارد مبتنی بر گزارش‌هایی بود که از چین گزارش می‌شد و به نظر می‌رسد چین شوخی تلخی در این زمینه با همه دنیا انجام داد» و در سوی دیگر وزیر امور خارجه محمد جواد ظریف در میانه‌ی بهمن ماه ضمن «تقدیر و تشکر» از چین به دلیل «اقدامات موفقیت‌آمیز این کشور در مبارزه با شیوع ویروس کُرونا» به آمریکا تاخت و این کشور را به «بهره‌­برداری از خطرات این ویروس» متهم کرد. این در حالیست که بر اساس تخمین‌هایی که در گفتگو با ساکنان ووهان چین به دست آمده، بیش از ۴۲ هزار تن جان خود را از دست داده‌­اند.

پزشکان بدون مرز را از ایران اخراج کردند و ادعای ساخت دستگاه‌های پیشرفته برای آزمایش دمای بدن و همچنین کُرونا را دارند، ولی در آنِ واحد درخواست وام ۵ میلیارد دلاری از صندوق بین‌­المللی پول داده و همچنین کارزاری جهانی برای شکستن تحریم‌های آمریکا علیه رژیم فاسد و رانتی خود، به راه انداخته‌­اند. این در حالیست که پرویز فتّاح رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان که غول اقتصادی ایران و منطقه است و پاسخگوی هیچ ارگانی بجز رهبری نیست، به تازگی در یک برنامه تلویزیونی گفته: «من در بنیاد تعاون سپاه بودم، حاج قاسم آمده بود به من گفت که حقوق فاطمیون [نیروهای افغان که برای جمهوری اسلامی در سوریه می‌جنگند] را ندارم بدهم، در سوریه کمک کن… اینها برادران افغان ما هستند و دست نیاز به امثال ما دراز می‌کرد…» این نشانگر این است که رژیم در بخش‌های مختلف که یکی از آنها بنیاد مستضعفان و جانبازان است، پول‌های کلان در حساب دارد و نمی‌­خواهد برای مردم خرج کند. این اعتراف فتاح، حتی صدای روزنامه شرق که در جبهه اصلاح‌طلبان است را درآورد و نوشت: «به نظر می‌رسد رئیس بنیاد مستضعفان از هوشمندی لازم برای حضور در یک برنامه تلویزیونی برخوردار نیست». این روزنامه ادامه داد که این سخنان «اگرچه واکنش‌های زیادی در برخی رسانه‌ها به دنبال داشت، اما با سکوت حامیان اصولگرای داخلی‌اش روبرو شد» و «چیزهایی می‌گوید که نباید بگوید».

در دنیای ارتباطات و عصر دیجیتال، کمابیش همه می‌­دانند که دارایی خامنه‌­ای بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار است. امپراتوری‌های بنیاد مستضعفان و جانبازان، بنیاد ۱۵ خرداد، ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس رضوی و… هم می‌­توانند به راحتی چندین میلیارد دلار برای مردم خرج کنند؛ ولی این کار را نمی‌­کنند. جالب آنکه پس از کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، مجلس شورای اسلامی به سرعت لایحه پرداخت ۲۰۰ میلیون یورو به این نیروی تروریست را تصویب کرد!

گویا به نوعی، به دوران خفّت­‌بار قاجار برگشته‌ایم که هر گوشه مملکت، تیول یک شاهزاده فاسد یا ارباب مفتخور بود که نه تنها باری از دوش مردم برنمی‌­داشتند، بلکه بر گرده‌ی آنها سوار بودند.

در پایان باید یادآور شد هیچکس نمی­‌تواند ماسکی را که بر چهره زده، برای مدتی دراز بر صورتش نگهدارد. خوی و سرشت آدمی، روزی این ماسک را کنار خواهد زد و چهره واقعی بر همگان آشکار خواهد شد. آخوندها و سپاه تحت امرشان، پس از آبان خونین ۹۸، سرنگونی هواپیمای اوکراینی و چگونگی برخورد با ویروس کُرونا و سپر بلا کردن ملت ایران، هر آنچه از خیانت و فریب  در چنته داشتند، رو کرده‌اند. بی‌دولتیِ ایران را به ایرانیان و جامعه جهانی ثابت کردند و تنها گزینه‌ی پیش روی مردم را تغییر دولت گذاشته‌­اند که البته با توجه به سرشت این رژیم، تغییر دولت، همانا تغییر رژیم است.

این زندگی اکسیر دگر می‌­خواهد
این فلسفه تفسیر دگر می‌­خواهد
با میخِ نو و خشت کهن، نو نشود
این خانه که تعمیر دگر می‌­خواهد
(گلرخسار)

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=191544