نگذارید انقلاب مردم ایران، نام «انقلاب گرسنگان» به خود بگیرد!

شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ برابر با ۱۳ ژوئن ۲۰۲۰


همایون نادری‌فر – با نگاهی به اخبار و رویدادها و نیز اکثریت تحلیل‌ها، آنچه در ذهن مخاطب متصور می‌شود، نارضایتی اصلی مردم ایران از شرایط اقتصادی و افزایش جمعیت درگیر با مشکلات معیشتی* در ایران است.

بی‌شک عامل اقتصادی و شرایط مالی و رفاهی انسان‌ها یکی از شروط اصلی رضایت‌مندی در یک جامعه از دولتمردان و حاکمان آن جامعه و کشور است ولیکن آنچه در شرایط کنونی ایران و جامعه آن در حال برجسته شدن و نمود است، کم‌رنگ شدن مطالبات فردی و اجتماعی در حیطه مسائلی چون آزادی و حقوق بشر در سطح عوام جامعه ایران و تمرکز بر موضوع مشکلات مالی و عدم توانایی مالی مردم در تامین حداقل نیازمندی‌های فردی و خانوادگی  است.

دغدغه نان، گرانی و  قیمت دلار بحث اصلی محافل خانوادگی و مردم شده است غافل از اینکه در کنار این مشکلات، سال‌هاست آزادی‌های فردی و اجتماعی و  حقوق حداقلی انسانی به عنوان اصلی‌ترین نیازهای بشری در این کشور از سوی حاکمیت دینی و ایدئولوژیک نادیده گرفته می‌شود و در نهایت آنچه مهم است اینکه تلاش حکومت در مدیریت نارضایتی‌ها و برجسته کردن این نوع نارضایتی و کم‌رنگ کردن موضوع نبود آزادی‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، نبایستی از نگاه کنشگران عرصه‌های یادشده  پنهان بماند و این نقض آزادی‌ها بایدبا تکرار و تأکید از سوی قشر روشنفکر جامعه و فعالین عرصه‌های مختلف، به عنوان دغدغه اصلی ملت ایران در محافل بین‌المللی و رسانه‌های پر مخاطب جهانی مطرح گردد.

انتشار گاه‌گداری از مصاحبه‌های به ظاهر سانسور شده از مردم در رابطه با گرانی و مشکلات اقتصادی و نیز فساد اقتصادی در راس حاکمیت، انتشار اخبار مربوط به کشف اختلاس‌ها و فساد اقتصادی در بدنه نظام برای اینکه مردم به این باور برسند که نظام با فساد حتی در درون خود برخورد می‌کند و  کم‌رنگ کردن و نشان دادن این مهم که مشکل مردم با حکومت تنها به خاطر موضوعات اقتصادی است و نه این مشکلات بنیادین جامعه و ملت ایران، همه و همه از شگردهای اتاق فکر رژیمی ‌است که فساد و تبهکاری و باندبازی، تمام بدنه آن را فرا گرفته و جنگ قدرت و رقابت در به تاراج بردن ثروت‌های این کشور، اولویت برنامه‌های آنان شده و با وقاحت تمام حتی این مشکلات اقتصادی و مالی مردم را با عوامل خارجی و تحریم‌ها و ده‌ها عامل از غیب مرتبط می‌سازند.

اوضاع نابسامان اقتصادی و مشکلات حاد مالی در کشوری که جزو ثروتمندترین کشورهای جهان محسوب می‌شود، تیتر و محتوای اصلی اکثریت خبرها و مقالات و میزگردهای رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور را پر کرده است ولی متاسفانه آنچه نادیده گرفته می‌شود و نمای خوبی از اعتراضات مردم ایران به جهانیان نشان نمی‌دهد، این مهم است که انقلاب آینده ایران را به شکل «انقلاب گرسنگان» و «انقلاب برای نان» به دنیا معرفی می‌کنند.

اینکه فردی به علت مشکلات مادی و شرایط بد اقتصادی دست به خودکشی خود و خانواده می‌زند، بی‌شک صورت مسئله یک تراژدی اجتماعی است و آنچه باید در عمق این فاجعه به دنبال آن بود، خرد شدن شخصیت انسانی و عزت نفس انسان‌ها در این جامعه تحت ستم و نادیده گرفتن حقوق مسلم تک تک افراد و آزادی و امنیت روحی و روانی مردم این جامعه است.

تضییع حقوق زنان، نبود آزادی‌های فردی و اجتماعی، انبوه زندانیان سیاسی و عقیدتی، شکنجه و کشتار معترضین، فساد سیستماتیک در ارگان‌های مختلف حکومتی، تبعیض و نژادپرستی حکومتی و درجه‌بندی مردم به شهروندان درجه یک و دو، در کنار فساد و هرج و مرج اقتصادی در سیستم مالی کشور، بهانه کافی برای یک انقلاب و درخواست حداکثری برای تغییر اساسی و برکناری سیستم معیوب کنونی و هر نظام حاکم دارای صفات بالا را به وجود می‌آورد و اشتباه است اگر جنبش آزادیخواهی و دادخواهی را در حد و اندازه شورش برای نان و انقلاب گرسنگان پایین آورده و  خواسته و ناخواسته به دنیا بگوییم که دلیل همه این اعتراضات و تجمعات، فقط و فقط مطالبات اقتصادی است و بس!

شایان ذکر است که با نگاهی به اعتراضات و تجمعات مردمی‌ به‌خصوص در دهه اخیر، متاسفانه مطالبات مالی و اعتراضات به وضعیت اقتصادی، درصد بالایی را به خود اختصاص می‌دهد که حس خوبی را به کنشگران جنبش آزادیخواهی ایران القاء نمی‌کند.

مردمی‌که پیشینه فرهنگی هزاران ساله و تاریخی پر از قیام‌ علیه ظلم و استبداد حاکمان و متجاوزین به ایران و تلاش برای آزادی و برابری را برای تاریخ به یادگار گذاشته‌اند، امروزه چرا باید به گونه‌ای عمل کنند که اعتراضاتشان تنها در راستای تأمین نان و خرج زندگی باشد و نه اعتراض به نقض و پایمال شدن حقوق انسانی‌شان، آزادی‌های سلب شده‌شان، کرامت انسانی و عزت نفس به لجن کشیده‌شان، عدم امنیت روحی خود و خانواده‌شان، نابودی محیط زیست و زندگی‌شان، زندانیان سیاسی‌شان و ده‌ها دلیل دیگر که انتظار می‌رود اولویت اول یک ملت فرهیخته و دارای پیشینه طلایی در اهمیت دادن به حقوق بشر، باشد.

امید که انقلاب آینده ایران و خیزشی که در راه است، نه به بهانه تورم، افزایش قیمت دلار، گوشت و شامپو بلکه به خاطر رهایی از این ذلت و خواری و استبداد دینی و فاشیستی رژیم جمهوری اسلامی و مطالبه آزادی‌های ثبت شده در منشور جهانی حقوق بشر و دادخواهی برای همه کشته‌شدگان چهل و یک ساله پا بگیرد و این ملت به جهان نشان دهد که ایرانی، همان ایرانی سربدار دوران مبارزه با سلطه و جنایات مغول‌ها و همان کاوه آهنگر  بپا خاسته علیه ضحاک است.


*وزیر مهاجرت استرالیا در سخنانی پناهندگان ایرانی را «پناهندگان اقتصادی» نامید.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=199890

یک دیدگاه

  1. لیلا کرمی

    باتوجه به اینکه در کشور ایران هیچ تشکل ازاد حقوق بشری ومحیط زیستی وجود نداره وهیچ رسانه وشبکه ازاد مردمی برای عدالتخواهی ونقد عملکردهای نظام وجودنداره چون هر اعتراض وکنشی مستلزم سازماندهی وبرنامه ریزیه که باید فراخوان اعلام کنه تامردم در ساعت وروز مشخصی در مکانی برای اعتراض حضور پیدا کنن با توجه به اینکه این حکومت از اساس باهرتجمع واعتراضی با مشت اهنین جواب اعتراضات وتجمعات رو میده واینکه همیشه ساعتها قبل از شکل گیری تجمع نیروهای نظامی رو به ان مکان گسیل میده به شکلی که بازور وتهدید مردم رو متفرق میکنن وامکان تجمع واعتراض رو به مردم نمیدن حضور در هرتجمع واعتراضی عواقب وخیم ووحشتناکی در پی داره از تجاوز وشکنجه گرفته تا اعدام وگرنه ما جوانان وطن پرست وسربدار وازادیخاه کنم نداریم بلکه حکومتی به شدت ضدحقوق بشری وسرکوبگر داریم که تمامی راههای اعتراض ودادخواهی رو بلوکه کرده بطوری که معترضان رو به گلوله میبنده وهیچ اعبایی از کشتار مردم بی گناه نداره

Comments are closed.