دوچرخهسواران حرفهاى در ایران که خود را براى مسابقات آماده مىکنند، از رفتار بىادبانه و آزاردهنده رانندگان اتومبیل و کامیون در جادهها و خیابانهاى شهرى به شدت اظهار تنفر کردهاند.
العربیه از قول خبرگزارى ایسنا نوشته است: دوچرخهسواران زن و مرد که در جادهها تمرین مىکنند، بطور دائم از سوى رانندههاى دیگر وسایل نقلیه مورد اذیت و آزار روحى و جسمى قرار مىگیرند.
ویدا یکى از دختران دوچرخهسوار در پاسخ این پرسش که تجربه شما از مزاحمتهاى رانندهها چیست، گفته: این اذیتها تنها روحى و روانى نیست. یعنى فقط این نیست که ما را با کلمات و عبارات زشت و توهینآمیز خطاب مىکنند بلکه هیچیک از ما از آزارهاى جسمى رانندهها نیز در امان نبودهایم.
یک دوچرخهسوار دیگر گفته: بارها از پشت به کمرم ضربه زدهاند. معمولا میوه و زباله از داخل اتومبیل یا کامیون پرتاب مىکنند. حتى به ما آب مىپاشند و موتورسیکلتسوارانى هستند که به قصد سوء استفاده و آزار جسمى خیلى به ما نزدیک مىشوند. بعضى اوقات یک ماشین آنقدر به من نزدیک شده و قصد دست زدن به بدنم را داشته که از جاده منحرف شده و زمین خوردم. بارها مورد فحاشى با جملاتى زشت و کلماتى رکیک قرار گرفتهام. البته نظیر همین رفتار کثیف و تاسفانگیز را با دوستان دیگرى که با هم رکاب مىزنیم نیز انجام دادهاند.
این بانوى دوچرخهسوار اضافه کرده: تا حالا دو بار تصادف عمدى و دو مرتبه نیز تصادف غیرعمدى برایم اتفاق افتاده است. به همین دلیل حالا دیگر دوچرخه را با اتومبیل به جاى خلوتى مىبرم که کمتر امکان این حوادث وجود داشته باشد.
دوچرخهسوار دیگرى به اسم پروانه گفته: مىدانید کجاى این موضوع فاجعه است؟ آنجایى که به خاطر اذیت زیاد، یک دست زدن و رفتن عادى شده! یک بار در جریان تمرین یک موتورسوار مرا تعقیب مىکرد و اصرار داشت شماره تلفن به من بدهد، وقتى دید آن را نمىگیرم با مشت به کمرم کوبید که وقتى به منزل رفتم، مجبور شدم قرص مسکن بخورم.
افسانه یک دوچرخهسوار دیگر گفته: در راه برگشت از لاهیجان به رشت، بعد از عبور از پل «جانبازان» یک موتورسیکلتسوار و آقایى که ترک او نشسته بود، با نزدیک شدن به من شروع کردند به دست زدن به بدنم. واقعا تا مدتى حالم بد بود و مدام مىگفتم باید به خودم سیم خاردار وصل کنم تا کسى اذیتم نکند و از آن پس با وجود اینکه دوچرخهسوار حرفهاى هستم، وقتى براى تمرین به خیابان مىروم بسیار نگرانم و استرس دارم.
سمیرا که دوچرخهسوارى از اهالى شمال است، گفته: یک روز ده موتور سوار او را مجبور به رکابزنى در جهت مخالف کردند. این حرکت براى جان دوچرخهسوار بسیار خطرناک است.
مردان دوچرخهسوار هم گفتهاند که آنها نیز هنگام تمرین در امان نیستند. پیمان مجدد و حمید سلیمانى از جمله دوچرخهسواران حرفهاى هستند که چندین بار مورد خشونت قرار گرفتهاند.
پیمان گفته: دو نفر پس از فحاشى با چاقو به او حملهور شدهاند که باعث جراحت در دست چپ او شده و به عمل جراحى نیاز پیدا کرده است.
محمدجواد رنگینى هم گفته: یک بار دو موتورسیکلتسوار از کنارم رد شدند، یکى از آنها با مشت محکم ضربهاى به سرم زد که او را تعقیب کردم، شماره پلاک او را برداشتم و شکایت کردم.
محمدرضا یکى دیگر از دوچرخهسواران نیز تعریف کرده که سرنشینان یک اتومبیل پراید، پوست موز به صورتش پرتاب کردند و تا حالا چندین بار موتورسواران به وی پسگردنى زدهاند!
مهرداد ادیب دوچرخهسوار سرشناس حرفهاى هم گفته: با آنکه با احتیاط کامل از نزدیکترین نقطه به جدول حاشیه جاده در حال حرکت بوده، اتومبیلى از پشت به او کوبیده است. او تعریف کرده که راننده ابتدا ترسیده بود و مىلرزید اما به محض اینکه از جایم بلند شدم، گفت؛ اینجا جاى دوچرخهسوارى نیست. خلاصه طرف طلبکار هم بود.
در این سالها چند دوچرخهسوار به هنگام تمرین به دلیل تصادف با اتومبیل جان خود را از دست دادهاند. ونوس زرین خاک اخیرا در تصادف با اتومبیل جان خود را از دست داد. پیش از او نیز مهیار فرزانه، رضا احمدى، على نوروزیان، على طالبیان، جسیم ایرانمنش، حامد ژاله و محمد تیرانداز در تصادف با اتومبیل کشته شدند.
آره خوب مردمی با فرهنگ چند هزار ساله بچه پیغمبرن. ظاهری شبیه آدمیزاد داریم …
این کارها قطعا به دستور رژیم جهت اذیت و آزار خانمها و منصرف نمودن آنها از دوچرخه سواری انجام میگیرد