حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی پنجم مهرماه در جلسه ستاد مدیریت مقابله با کُرونا گفت «مردم برای کمبود و مشکلات اگر میخواهند لعن و نفرین کنند، آدرس صحیح تمام جنایات و فشار بر مردم عزیز ایران واشنگتن دیسی کاخ سفید است!»
دولتیها که در زمان روی کار آمدن دولت یازدهم (دولت اول روحانی) همه مشکلات را گردن دو دولت احمدی نژاد میانداختند الان در یک خط مشترک مدام تکرار میکند مقصر همه مشکلات آمریکاست! اسحاق جهانگیری معاون روحانی در یک سخنرانی با اعتراف به اینکه «وارد دوران سختی شدهایم» خواسته است که منتقدان «یکسره آیه یأس نخوانند» و او هم تکرار کرده «این مشکلی است آمریکاییها و همدستانش علیه کشور درست کردند و کُرونا روی آن سوار شده است!»
علاوه بر لعن و نفرین آمریکا شماری از مقامات ارشد جمهوری اسلامی و تحلیلگران حکومتی هر یک برای عبور دادن نظام از بحران عمیق کنونی پیشنهاداتی مطرح میکنند از جمله محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی با تکیه بر «رویکرد جهادی و جهتگیری انقلابی» از اقتصاد بدون نفت و نوسازی نظام مالیاتی و اختصاص بسته کمکی به اقشار کمدرآمد میگوید. او نیمنگاهی هم به ریاست جمهوری اسلامی دارد و به نظر میرسد ولایتمدارانی که در پی تشکیل دولت نظامی یا شبهنظامی هستند روی او حساب باز کردهاند.
حزباللهیها و اصولگرایان حسن روحانی و اسحاق جهانگیری را متهم میکنند که ناکارآمدی خودشان را به گردن آمریکا میاندازند و آدرس غلط میدهند. قالیباف ششم مهرماه در یک سخنرانی در جمع تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به روحانی کنایه زد و گفت «مرگ بر آمریکا، معنایی جز کار کردن برای مردم ندارد.»
در این میان اما نه تنها اغلب مردم بلکه حتی شماری از مقامات نظام از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی همزمان هم روحانی و هم قالیباف هر دو را مقصر میدانند. احسان ارکانی عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از روحانی و قالیباف خواسته «صدای گلایه این ملّت را بشنوند» و انقلابی برخورد کنند! اما مسئله بر سر این است که «عمل انقلابی» چه مفهومی دارد؟! ولایتمداران و حزباللهیهایی که در پی تشکیل «مجلس انقلابی» بودند حالا ادعا میکنند «دشمن از روی کار آمدن دولت انقلابی وحشت دارد».
یکی از انقلابیهای مجلس احمد علیرضابیگی است که راه حلاش «همگرایی کشورهای اسلامی» است! آنهم در حالی که جمهوری اسلامی در میان آنچه به «کشورهای اسلامی» شناخته میشود، بیش از همه جا منزوی است! اما علیرضابیگی بدون توجه به این انزوا اخیراً پیشنهاد داده وزارتخانههای خارجه، اقتصاد و نفت، باشگاه تحریمیها را تأسیس کنند! حال آنکه همگرایی «کشورهای اسلامی» که جمهوری اسلامی از آغاز با روی کار آمدن و در پیش گرفتن استراتژی صدور انقلاب در پی آن بود و روحالله خمینی و علی خامنهای روی آن تأکید داشتهاند، در عمل شکست خورده و «پیمان ابراهیم» و عادیسازی روابط میان کشورهای عربی و اسرائیل تیر خلاص به آن زده است. این کشورهای مورد ادعای نماینده مجلس شورای اسلامی اغلب همسایگان ایران هستند که مدتهاست به دنبال برقراری شرایط عادی در کشورشان هستند. تئوری پادرهوای خامنهای مبنی بر «مقاومت اقتصادی» نیز که روی همکاری این همسایگان حساب میکرد جواب نمیدهد و رو به فناست.
از این «کشورهای اسلامی» امارات متحده عربی اصلیترین شریک اقتصادی جمهوری اسلامی اولین کشوریست که مناسبات خود با اسرائیل را بطور رسمی عادی کرده است.
بعلاوه، مفهوم «عمل انقلابی» در داخل ایران نیز با نقد علنی روبروست. بیژن عبدالکریمی از استادان فلسفه در ایران چندی پیش در یک مناظره تلویزیونی با زیر سؤال بردن مفهوم «عمل انقلابی» به «تجربه تاریخی ویتنام به عنوان سمبل مبارزه با آمریکا» اشاره کرد و گفت سرنوشت جمهوری اسلامی در مقابله با آمریکا مشابه ویتنام است!
ولی جمهوری اسلامی با تمام ظرفیتهای بجاماندهی خود اکنون با سیاست «عمل انقلابی» برای دور زدن تحریمها به آب و آتش میزند.
سیدیحیی صفوی دستیار و مشاور عالی علی خامنهای در یک سخنرانی گفته «هر کشور مسلمان و غیرمسلمان که از ما کمک بخواهد، کمکشان میکنیم اما از آنها پول میگیریم و به ونزوئلای کمونیست هم بنزین دادیم و شمش طلا گرفتیم!»
اینهمه در حالیست که راهکارهایی هم که اصولگرایان برای عبور نظام از بحران ارائه میدهند بیشتر توهم است. تأسیس «باشگاه تحریمیها» یادآور تلاش بیسرانجام کشورهای «جنبش غیرمتعدها»ست که با حمایت «بلوک شرق» و اتحاد شوروی سابق تشکیل شد تا با اقتصادهای بحرانزده در برابر «امپریالیسم آمریکا» و «بلوک غرب» بایستند اما در زمان حیات شوروی نیز چیزی جز زائده و اهرم فشار در «جنگ سرد» نبودند! نسخههای بینتیجهای که در دوران محمود احمدینژاد به عنوان دولت جناح «تندرو» و «محافظهکار» و «اصولگرا» نیز با بودجههای کلان و حمایتهای خامنهای پیچیده شد در نهایت به «نرمش قهرمانانه» و دولت روحانی و «تیم ظریف» رسید! احمدینژاد هم وقتی میخواست قدرت را از اردوگاه اکبر هاشمی رفسنجانی و اصلاحطلبان بگیرد مبنا را بر ایجاد «دولت انقلابی» گذاشته بود و در واپسین سالهای ریاست بر قوه مجریه برای رابطه با آمریکا تلاش میکرد. آن نامهی معروف به رئیس جمهوری آمریکا را، آنهم چهار سال پس از آنکه جرج بوش (پسر) جمهوری اسلامی را در کنار رژیمهای عراق و کره شمالی جزو «محور شرارت» نامیده بود، در اردیبهشت ۱۳۸۵ احمدینژاد نوشته بود!
واقعیت این است که در ایرانِ تحت حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب تا کنون دولت به عنوان «ستاد تدارکات» بین دو جناح، یا به گفتهی علی خامنهای «دو بال نظام»، دست به دست شده. همانها که به اسم «تدبیروامید» برای به حرکت درآوردن چرخهای نظام بر اساس «نرمش قهرمانانه»ی خامنهای روی واشنگتن دیسی حساب باز کرده و برجام را امضا کردند، حالا همهی مشکلات و شکستها را به گردن همان «واشنگتن دیسی» میاندازند!
تقریبا همه اقتصاد حکومتی (دولتی-شبه دولتی-خصولتی-عمومی مثل شهردرایها و..) است، مقصر و عامل اصلی گرانی اقتصاد دولتی است:
الف- چهل و اند ی سال تنش آفرینی ایدئلوژیک و دشمن تراشی مصنوعی (از ظلم و جنایت علیه دگراندیشان و دگرباشان داخلی تا ستیز به هر آنچه آیین من درآوردی شیعه ولایی مانند ستیز با یهودیت، بهاییت، اسرائیل، آمریکا، غربیها و حتی مدتی شرقیها، سنیها، امیرنشینهای عربی و…) و د رنتیجهایجاد تحریم اقتصادی و چنین کشور در تنگنای مصنوعی از کمبود ارز و کالا کرده اند/ هرگونه مدیریتشان هم از بس آدم فاسد و بیلایتقت در در سرکار گمداشته با پارتی بازی، که جز تشدید رانتخواری و دزدی بیت المال و کور شدن گره مشکلات اتفاق نمیفتد! چون کشور غیر دموکراتیک بوده و به شویه قبایلی بدویان اداره میشود و هر آدم مفید یا فاسد میکنند و یا غیر خودی و حذف، صدای منتقد چنان خفه وسرکوب میکنند که دیگر کسی جرئت ندارد در داخل انتقاد و چالش بکشد، مثل اعتصاب و تجمع، انتقاد امروز در ایران یعنی تحریم کالای حکومتی، اعتصاب، تجمع و تظاهرات، دیگر با حرف نمیشود حکومت ظالم و جانی براه راست اورد، مماشات غرب و خیانت شرقیان نیز مزید برعلت جسارت حکومت شده.
ب- در حالی کشورهای عضو سازمان ملل از جمله اسرائیل رسما و عملنا تهدید به نابودی میکنند، پروژه موشک دوربرد و قاره پیما و غنی سازی و مقدمات ساخت بمب هسته ای فراهم میکنند و طبیعتا طرف مقابل ساکت و بی عمل نمی ماند. وگرنه با تمام خطرات پاکستان که د رآن نیروهای افراطی اسلامگرا بود، جهان با هسته ای کنار آمد، چون پاکستان اثبات کرده هدفش بازدارنگی در مقابل هند است و نه نابودی هیچ کشوری. اما جمهوری اسلامی دایم داعیه فتح جهان توسط مهدویت و نابودی اسرائیل و حکومت شیعه ولایی دارد، با این وضع کشوری غنی و ثروت از منابع به فلاکت گرفتار شده است
ایران با آن همه فرصت برباد رفته میبایست وارد کننده نیوری کار ساده و متخص باشد و بزرگترین مهاجر به خارج از نیروی کار تا سرمایه!
حتی همین امروز تمام ماجراجویی و ایدئلوژی ضد ایرانی و ضد بشری اش کنار بگذارداز ایران یک ویرانه از اکثریت فرودستان ناامید و اقلیت تا خرخر پروار شده از رانت و فساد اقتصادی بجا خواهد گذاشت که هیچ کشوری در جهان چننی اتلاف طبقاتی ندارد. حکومتی مدعی عدل علی داشت!
مردم چکار کنند؟
تحریم خرید کالاهای حکومتی مثل بورس و خودروی داخلی (چه کارخانه و از جه نمایندگی و بنگاها) تا زمانی آزادی کامل واردات، از این مبارزه ساده تر و بی دردسر میشود؟!
علیرغم گذشت بیش از ۹ ماه از سرنگونی هواپیمای مسافربری اواکراینی بر فراز آسمان ایران، هنوز بحران مربوط به این هواپیما ادامه دارد و پرونده قربانیان آن بسته نشده است.
تشکل بازماندگان قربانیان هواپیمای اوکراینی اعلام کرد ۱۷۶ نفر از بازماندگان، به یاد ۱۷۶ قربانی، در ساعت ۸ شب ۵ اکتبر ۲۰۲۰ در ۹ شهر مختلف جهان گردهم آمده تا ۳ خواسته اصلی خود را مطرح کنند.
این خواستههای سهگانه :
«محکومیت جنایت رژیم ایران در سازمان بینالمللی هوانوردی تجاری
انتشار اطلاعات مربوط به این جنایت در سریعترین زمان ممکن
ارائه یک نقشه راه برای کشف حقیقت و تحقق عدالت است.»
بازماندگان قربانیان این پرواز گزارشهای بازخوانی جعبه سیاه این پرواز که از سوی سازمان هواپیمایی کشور ایران منتشر شد را رد کرده و آن را نیرنگ و بازی سیاسی جدیدی از سوی تهران توصیف کردند.
در این گزارش آمده که هواپیما به فاصله ۲۵ ثانیه مورد هدف دو موشک قرار گرفت و برخی از سرنشینان در این فاصله زنده مانده بودند ولی یک منبع امنیتی ایرانی که نخواست هویتش فاش شود به خانواده قربانیان گفت که این هواپیما هدف سه موشک قرار گرفت و نه دو موشک!.
شاید برخی ساده اندیشان خاک پرست (خودشان میهن پرست میدانند) گمان کنند، این سپاهیها و بسیجیها (اکثریتشان حتی زیر سی سال هستند و از ترس سربازی نرفتن و گرفتن انواع امتیاز عضو شدند!) دارای خلوص نیت و پاکدست هستند، باید از نزدیک موجودات سپاهی و بسیجی دیده یا از منابع موثق اطلاع حاصل کنی، سپاهی وبسیجی مثل اکثریت قریب به اتفاق بقیه پرسنل نظامی و انتظامی حکومت ضد بشری ولایی، تا خرخره در فساد اقتصادی و جنایت و پلشتی غرق هستند.
کسی برای فرار از سربازی و گرفتن رانت عضو سپاه و بسیج میشود و با چماق و گاز اشک آور و حتی گلوله مردم معترض سرکوب میکند، نمی تواند و نمی خواهد باعث آزادی و عدالت و رفاه مردم باشد.
سپاهی و بسیجی به همراه بقیه قوای انتظامی و نظامی، عامل ادامه حکومت ضد بشری ولایی هستند، حنایات و سرکوب این رژیم بدون قدرت نظامی انتظامی اش نیست، البته به لطف مماشات چهل سال و اندی غرب وشرق سکولار، این قدرت پوشالی برای مردم عادی شاخ شده است.
فقط کافیست چندتا مرکز راهبردی این قوای سرکوبگر توسط یک ابرقدرت با غیرت سکولار هدف قرا گیرد، آن وقت خواهید دید در عرض چند روز قدرت نظامی پوشالی رژیم ولایی فرومیپاشد، اما متاسفانه فریبکاری لابی هایی ولایی و خیانت کمونیستهای شرقی سابق و ترس واهی غربیان از هارت و هورت حکومت ولایی، موجب شده حمله نظامی به تعویق بیفتد و منشا اصلی شرارت د رمنطقه یعنی جمهوری اسلامی (حکومت ضد بشری ولایی) تدوام حیات ننگین بدهد!
در حالی که همه مشخصات اقتصادی و اجتماعی و امنیتی و حیاتی رژیم خمینیسم نشان از سکسته شدید قلبی و مغزی و فلج کامل را نشان میدهد و تمام دکترهای علوم سیاست و اقتصاد پایان عمر رژیم مارکسیست اسلامیست خمینیسم
نوفل لوشاتویی را اعلام میکنند .
غارتگران اروپا همچنان به حمایت از این لاشه متعفن سیاسی ر ژیم اخوندی ادامه می دهند .
اروپاییان همچنان با پنهان شدن در پشت حمایت از برجام مرده ٬٬ برای ادامه غارت تا کفن و دفن این رژیم ٬ و پیدا شدن جانشینی برای حکومت اینده
نه تنها دست از حمایت و مماشات با اخوندها و کمونیستها برنمیدارند .
بلکه با ایجاد امید کاذب درمیان باقی ابلهان رژیم انها را به تشویق تداکارت
انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مینمایند . اشخاصی که در طمع برای سلاخی شدن توسط طوفان در راه تا ۱۴۰۰ اولینو اخرین قربانیان خواهند بود .
تدارک سفر و پرواز مقام های رده بالای اخوندی و خانواده هایشان همه برنامه
ریزی شده و نوکران کوپن بگیر و ارزال و اوباش میمانند و اتش خشم مردم .
خدا به شما اخوندها و بسیجی های ابلهه رحم بکنه .