تهدیدهای نصرالله برای انتقام خون سلیمانی؛ لبنانی‌ها سلیمانی را نکشتند که حالا برای او باید کشته شوند!

- نصرالله برای لبنانی‌ها باید توضیح دهد که آیا موشک‌هایی که رژیم ایران به او داده تا کشورشان را به خط مقدم مقابله تهران با اسرائیل تبدیل کند، از حاکمیت لبنان محافظت می‌کند یا این موشک‌ها ابزاری برای نابودی لبنان خواهند شد؟
- طبق گزارش‌های موثق، ایران سالانه 15 میلیارد دلار به رژیم دیکتاتوری اسد، 700 میلیون دلار به حزب‌الله لبنان و حداقل 360 میلیون دلار به حوثی‌ها، 150 میلیون دلار به شبه‌نظامیان عراقی و 360 میلیون دلار به حماس کمک می‌کند و بقیه اموال ملت ایران را صرف سیاست‌های جاه‌طلبانه‌ی ساخت موشک‌های بالستیک و برنامه هسته‌ای كه هیچوقت اجازه تحقق آن را نخواهد داشت، می‌کند.
- لبنانی‌ها بارها در طول سال گذشته این تصاویر را سوزاندند و آنها را لگدمال کردند و فیلم‎های واکنش لبنانی‌ها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. حسن نصرالله انگار از تمسخر لبنانی‌ها به رفتارهایش بی‌خبر است زیرا او در سخنرانی اخیرش باز همه لبنانی‌ها را مخاطب قرار داد. در حالی که حقیقت اینگونه که او می‌پندارد نیست. سخنان نصرالله در میان بیش از سه چهارم جمعیت لبنان خریداری ندارد.
- تصاویر سلیمانی که از نظر نصرالله یک قهرمان است، نه تنها در لبنان بلکه در عراق، ترکیه و غزه نیز سوزانده شد. اگر حسن نصرالله عاشق شخصی چون سلیمانی است ولی نمی‌تواند به زور سر نیزه و اسلحه شبه‌نظامیانش این عشق را  بر دیگران تحمیل کند! قاسم سلیمانی تا قبل از انقلاب هیچ عددی در معادلات ایران نبوده و در دوران انقلاب خمینی در سازمان آب و فاضلاب در زادگاهش در کرمان کار می‌کرد و پس از انقلاب به «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» پیوست.
-  سوری‌ها به قاسم سلیمانی که پس از جنایت‌های مداوم به مقام سردار سپاه و فرمانده سپاه قدس رسید، لقب «ژنرال کودک‌کش» داده‌اند.
- در سال 2006 سلیمانی نامه‌ای از طریق جلال طالبانی رهبر‌ کردهای عراق و رئیس جمهور وقت به صورت محرمانه به دیوید پترائوس ژنرال آمریکایی در بغداد فرستاد و به او تاکید کرد که وی تنها کسی است که سیاست رژیم ایران در منطقه را هدایت می‌کند و بنابراین ایالات متحده آمریکا باید با او گفتگو و معامله کند!

یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ برابر با ۱۰ ژانویه ۲۰۲۱


هدی الحسینی (شرق الاوسط) – اگر لبنان وارد جنگی تحمیلی شود که تمام زیربناهای اقتصادی و نظامی‌اش در‌ آن نابود گردد، حتی اگر جمهوری اسلامی ایران پیروز چنین جنگی شود، حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان چه نفعی خواهد برد؟! آیا نصرالله در ایران جایگاهی یا نقشی خواهد داشت؟ با اینکه همه ما می‌دانیم حکومت کنونی ایران، سرکش و متمرد از قوانین بین‌المللی است، اما نصرالله نقشی یا جایگاهی مانند آنچه اکنون در لبنان دارد در هیچ کشوری از جمله در ایران نخواهد داشت.

قاسم سلیمانی و حسن نصرالله

این پرسش برای بسیاری از لبنانی‌ها مطرح است که چرا باید سالگرد کشته شدن سلیمانی به دست آمریکا برای لبنان به مشکل تبدیل شود؟ این مشکل برای چیست و چه ربطی به لبنان دارد؟!

نصرالله برای لبنانی‌ها باید توضیح دهد که آیا موشک‌هایی که رژیم ایران به او داده تا کشورشان را به خط مقدم مقابله تهران با اسرائیل تبدیل کند، از حاکمیت لبنان محافظت می‌کند یا این موشک‌ها ابزاری برای نابودی لبنان خواهند شد؟

آیا به نظر نصرالله گشودن چند شعبه کوچک بانک محلی و دادن وام «قرض‌الحسنه» در ازای گرفتن طلای خانواده‌های نیازمند به عنوان ضمانت، یا ایجاد انجمن خیریه می‎تواند جایگزین حاکمیت ملی کشور لبنان و نهادهای مدنی و اقتصادی آن شود؟ آیا حاکمیت لبنان برای قاچاق اموال و خیرات ملت لبنان از طریق مرزها به سوریه برای پشتیبانی از رژیم دیکتاتوری اسد است؟

وقتی دولتی در لبنان نباشد، مسلما حملات اسرائیلی‌ها راحت‌تر و آسان‌تر خواهد بود. پس از ستایش و ثنای نصرالله از قاسم سلیمانی، اسرائیل در روزهای گذشته شهر «القصیر» در مرز لبنان- سوریه را هدف حملات سنگین هوایی و موشکی قرار داد. بمباران اسرائیل زاغه‌های اسلحه و مخازن گاز و نفتی را که افراد حزب‌الله به صورت قاچاق به سوریه ارسال کرده و به فروش می‌رسانند، به کلی نابود کرد.

بنابراین نصرالله خوب می‌داند که سه چهارم لبنانی‌ها که همواره در سخنانش آنها را تهدید می‌کند نه حرف او را می‌شنوند و نه از او تبعیت می‌کنند. آیا نصرالله فکر می‎کند اگر تهدیدهای خود را علیه  اسرائیل عملی کند و موشک‌های جمهوری اسلامی را به سمت اسرائیل شلیک کند از نظر داخلی آماده رویارویی با این مشکل را دارد؟! آیا در صورت حمله اسرائیل به لبنان رژیم ایران حاضر است نیروهای خود را برای دفاع از لبنان وارد جنگ کند یا مثلا به تاسیسات و پایگاه‌های آمریکایی در عراق حمله کند یا اینکه تنها به برگزاری تظاهراتی در بغداد و شهرهای شیعه‌نشین در جنوب برای اعلام حمایت از نصرالله اکتفا خواهد کرد؟

نصرالله خوب می داند اگر لبنان مورد هجوم اسرائیل قرار گیرد، دایره‌ی مانور جمهوری اسلامی ایران فراتر از یک تظاهرات که طرفداران رژیم ایران در عراق برگزار خواهند کرد، نخواهد بود.

آیا نصرالله نمی‌داند رژیم تهران که از پیروان خود در منطقه به ویژه در کشورهای عربی می‌خواهد در جنگ و کشمکش با آمریکا در منطقه از آن پیروی کنند و افکار عمومی را به تایید سیاست‌های جمهوری اسلامی سوق دهند، خود جمهوری اسلامی از سوی ملت ایران منفور و طرد شده است و اکثریت مردم ایران با سیاست توسعه‌طلبانه‌ رژیم ایران در منطقه مخالف هستند؟

ایران دومین ذخایر گاز طبیعی و چهارمین ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارد اما متاسفانه درآمد حاصله از سرمایه ملی این کشور برای حمایت از دیکتاتورهایی چون بشار اسد و احزابی مانند حزب‌الله لبنان، حماس، حوثی‌های یمن و شبه‌نظامیان عراقی و فاطمیون افغان در سوریه که اغلب در لیست گروه‌های تروریستی جهان قرار دارند، هزینه می‌شود.

طبق گزارش‌های موثق، ایران سالانه ۱۵ میلیارد دلار به رژیم دیکتاتوری اسد، ۷۰۰ میلیون دلار به حزب‌الله لبنان و حداقل ۳۶۰ میلیون دلار به حوثی‌ها، ۱۵۰ میلیون دلار به شبه‌نظامیان عراقی و ۳۶۰ میلیون دلار به حماس کمک می‌کند و بقیه اموال ملت ایران را صرف سیاست‌های جاه‌طلبانه‌ی ساخت موشک‌های بالستیک و برنامه هسته‌ای که هیچوقت اجازه تحقق آن را نخواهد داشت، می‌کند.

نصرالله با انتشار عکس‌های سلیمانی در دروازه‌های ورودی بیروت یا نصب تمثال و مجسمه‌های او در منطقه الغبیری در حومه جنوبی چه سودی بجز نفرت و انزجار مردم لبنان خواهد برد؟ لبنانی‌ها بارها در طول سال گذشته این تصاویر را سوزاندند و آنها را لگدمال کردند و فیلم‎های واکنش لبنانی‌ها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. حسن نصرالله انگار از تمسخر لبنانی‌ها به رفتارهایش بی‌خبر است زیرا او در سخنرانی اخیرش باز همه لبنانی‌ها را مخاطب قرار داد. در حالی که حقیقت اینگونه که او می‌پندارد نیست. سخنان نصرالله در میان بیش از سه چهارم جمعیت لبنان خریداری ندارد.

اگر نصرالله می‌خواهد دولتی مستقل از دولت لبنان تشکیل دهد، چرا اقدام نمی‌کند تا راحت‌تر نبرد با اسرائیل را آغاز کرده و علیه تل‌آویو اعلان جنگ دهد؟! آیا این همانچیزی نیست که رژیم ایران از او می‌خواهد؟ اجازه دهید کارش را انجام دهد تا پیامدهای این اقدامات را با هم ببینیم.

هم رژیم ایران و هم حسن نصرالله خوب می‌دانند که اکنون تمام  معادلات منطقه‌ای و جهانی به کلی تغییر کرده است.

کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دیگر تمایلی به تعارف و رودربایستی با رژیم تهران ندارند. آنها دیگر سیاست مهار کردن تهران از موضع ضعف را کنار گذاشته‌اند. همچنین اهانت‌های حسن نصرالله در سخنرانی‌هایش به مناسبت‌های مختلف علیه کشورهای عربی، دیگر اهمیتی برای آنها ندارد.

جمهوری اسلامی ایران در کنار تهدید کشورهای منطقه‌، اخیرا تهدید کرده که میزان غنی‌سازی اورانیوم را به مقدار بیش از ۲۰ درصد افزایش خواهد داد؛ البته این تهدید بجای آنکه به نفع ایران باشد به زیان آن تمام خواهد شد.

هر جنگی که حسن نصرالله آن را آغاز کند تنها لبنانی‌ها هزینه آن را خواهند پرداخت. اما اگر لبنان به کلی سقوط کند، حزب الله دیگر قادر نخواهد بود از پولی که از ایران دریافت می‌کند اگرچه مقدار آن اکنون به شدت کاهش یافته، بهره‌مند شود. حزب‌الله در سایه حمایت دولت لبنان و چتر حمایت بین‌المللی آن توانست اینگونه به غولی بزرگ تبدیل شود. با سکوت سیاستمداران لبنانی و عدم مخالفت آنها با عملکردهای مخرب حزب‌الله و رهبرش در لبنان و منطقه، اکنون کشور لبنان در آستانه سقوط کامل قرار گرفته است.

تصاویر سلیمانی که از نظر نصرالله یک قهرمان است، نه تنها در لبنان بلکه در عراق، ترکیه و غزه نیز سوزانده شد. اگر حسن نصرالله عاشق شخصی چون سلیمانی است ولی نمی‌تواند به زور سر نیزه و اسلحه شبه‌نظامیانش این عشق را  بر دیگران تحمیل کند!

حال ببینیم قاسم سلیمانی کیست که حسن نصرالله اینطور عاشق اوست که می‌خواهد او را به همه لبنانی‌ها قالب کند؟!

قاسم سلیمانی تا قبل از انقلاب هیچ عددی در معادلات ایران نبوده و در دوران انقلاب خمینی در سازمان آب و فاضلاب در زادگاهش در کرمان کار می‌کرد و پس از انقلاب به «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» پیوست. این سپاه به دستور خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی تأسیس شده زیرا او به ارتش منظمی که ایران داشت، هیچ اعتماد نداشت.

سلیمانی شخصاً در سرکوب مخالفان در کردستان ایران در سال ۱۹۸۰ شرکت کرد و سپس به تعقیب و سرکوب دیگر گروه‌های سیاسی مخالف رژیم به ویژه نیروهای چپ و «مجاهدین خلق» را در دهه ۱۹۸۰ پرداخت. او جنایت‌هایی بی‌شماری در حق همه ایرانیان مرتکب شد و سپس در جنگ ایران و عراق به علت فقدان ‌تجربه نظامی باعث کشته شدن صدها هزار جوان ایرانی در جبهه‌های جنگ شد. جوانانی کم‌سن و سال که سلیمانی و هم‌قطاران او در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آنها را فوج فوج به میدان‌های مین می‌فرستادند تا راه را برای پیشروی فرقه‌های دیگر سپاه هموار سازند. او پس از ارتکاب جنایت‌های مداوم به درجات بالا در سپاه پاسداران رسید و زمانی که مقامات رژیم جمهوری اسلامی درجه‌ها را کیلویی و سلیقه‌ای و نه بر اساس تحصیلات آکادمیک و نظامی به عناصر سپاه اعطا می‌کردند، سلیمانی نیز از درجه صفر به درجه سرتیپ ارتقا یافت.

قاسم سلیمانی یکی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ ایران و عراق بود. او مانند بسیاری از فرماندهان سپاه از حربه فرستادن «موج‌های انسانی» برای گشودن میادین مین استفاده می‌کرد؛ عملیاتی که باعث کشته شدن بسیاری از جوانان ایرانی به ویژه کودکان ۱۶ تا ۱۸ ساله شد. عکس‌های این کودکان معصوم و بی‌گناه در تصاویر و آرشیوهای جنگ ۸ ساله ثبت شده است

در سال ۱۹۹۸ قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده «نیروی قدس» به عنوان بازوی خارجی سپاه پاسداران منصوب شد. او در سال ۲۰۱۱  به دلیل دخالت‌های سپاه قدس در کشورهای عربی به ویژه در قتل ‌عام مخالفان و مردم قیام کرده در سوریه به درجه سرلشکری رسید.

سوری‌ها اما به قاسم سلیمانی لقب «ژنرال کودک‌کش» داده‌اند.

برخی از مدافعان رژیم تهران مانند محمد صالح رضوی قمیلی خراسانی استاد «معارف اسلامی» در دانشگاه مشهد، به نفرت اهالی سوریه از قاسم سلیمانی و شبه‌نظامیان تحت فرمان او اعتراف کرده‌ و اذعان داشته که او نتوانست مردم منطقه را به انقلاب اسلامی پیوند دهد.

قاسم سلیمانی با استفاده از نیروی قدس توانست مزدورانی برای تجارت مواد مخدر و حمل و نقل آن به کار گیرد. او حقوق افرادی را که حملات تروریستی انجام می‌دادند از طریق فعالیت‌های غیرقانونی تأمین می‌کرد تا با این روش بتواند رسما سیاست جمهوری اسلامی ایران را در خاورمیانه ترسیم کند.

در سال ۲۰۰۶ سلیمانی نامه‌ای از طریق جلال طالبانی رهبر‌ کردهای عراق و رئیس جمهور وقت به صورت محرمانه به دیوید پترائوس ژنرال آمریکایی در بغداد فرستاد و به او تاکید کرد که وی تنها کسی است که سیاست رژیم ایران در منطقه را هدایت می‌کند و بنابراین ایالات متحده آمریکا باید با او گفتگو و معامله کند!

پس از قتل سلیمانی، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی نیز در مصاحبه‌ای گفت که او هر سه‌شنبه با قاسم سلیمانی دیدار می‌کرد و هر دو درباره سیاست و رویکردهای تهران در منطقه هماهنگی می‌کردند.

در سال ۲۰۰۷ خزانه داری آمریکا «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» را به عنوان یک سازمان تروریستی اعلام کرد. اتحادیه اروپا نیز در سال ۲۰۱۱ از خزانه‌داری آمریکا پیروی کرد.

از سال ۲۰۰۷ اغلب فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحت پوشش‌ دیپلمات برای ادامه دخالت در امور کشورها و انجام فعالیت‌های تروریستی در منطقه مناصب پست‌های سفیر و کنسولگری بیشتر سفارتخانه‌های رژیم تهران را به دست گرفتند؛ برای نمونه، پس از حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق، تمام سفیرانی که از سوی جمهوری اسلامی ایران به بغداد اعزام شدند از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران بودند و برای هدایت جنگ‌های فرقه‌ای در عراق ماموریت داشتند. این وضعیت درباره سفیر جمهوری اسلامی در صنعا که برای مدیریت کودتاگران حوثی اعزام شد نیز صدق می‌کند.

اما چرا غزه یا لبنان باید در خط مقدم دفاع از جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرند؟! مسئله برای خیلی‌ها روشن است و شاید سخنان هفته گذشته محمود الزهار رهبر ارشد حماس پرده از این راز برداشت.

محمود الزهار یکی از بنیانگذاران جنبش حماس در مصاحبه با کانال تلویزیونی ایرانی «العالم» فاش کرد که چگونه در سال ۲۰۰۷ زمانی که وزیر خارجه دولت خودخوانده‌ی حماس در غزه بود، به ایران سفر کرد و پس از ملاقات با محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهوری اسلامی وقت ایران، با قاسم سلیمانی دیدار نمود. الزهار گفت به سلیمانی گفتم که ما در حکومت حماس قادر به پرداخت حقوق کارمندان خود نیستیم و ادامه داد: «روز بعد در فرودگاه قاسم سلیمانی ۲۲ میلیون دلار پول نقد در چندین چمدان که وزن هر کدام از آنها ۴۰ کیلوگرم بود، به ما داد و از آنجایی که ما تنها نه نفر بودیم نمی‌توانستیم چمدان‌های دلاری بیشتری با خودمان حمل کنیم».

https://kayhan.london/1399/10/09/%d8%ad%d8%a7%d8%aa%d9%85%e2%80%8c%d8%a8%d8%ae%d8%b4%db%8c-%d8%ad%d8%a7%d8%ac-%d9%82%d8%a7%d8%b3%d9%85-%d8%a7%d8%b2-%d8%ac%db%8c%d8%a8-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%a8

البته منبع اصلی بودجه‌های سخاوتمندانه فرمانده سپاه پاسداران و این حاتم‌بخشی‌ها به حماس و حزب‌الله لبنان و غیره دفتر خامنه‌ای است. حزب‌الله لبنان به عنوان نماینده اصلی خامنه‌ای و مجری سیاست‌های فرقه‌گرایانه او در خاورمیانه به اعتراف رهبرش، حسن نصرالله، تمام هزینه‌هایش از رژیم ایران تامین می‌شود.

حسن نصرالله بارها وفاداری خود را به رژیم ایران تکرار کرده اما روابط‌اش با قاسم سلیمانی پس از کشته شدن عماد مغنیه در سوریه قویتر شد. سلیمانی خانواده مغنیه را به ایران برد و دخترش را به ازدواج با پسر مغنیه تشویق کرد.

سلیمانی حزب‌الله لبنان را با دارایی‌های ملی مردم ایران تأمین می‌کرد به همین دلیل حسن نصرالله پس از قتل سلیمانی وعده داد که از آمریکایی‌ها انتقام خواهد گرفت.

اکنون یکسال از قتل قاسم سلیمانی می‌گذرد اما حسن نصرالله همچنان قول انتقام او را به مردم لبنان می‌دهد! او در سخنرانی اخیر خود وعده داد که جبهه‌ای را به این منظور علیه  اسرائیل باز خواهد کرد. رهبر حزب‌الله اما در اولین سالگرد قتل سلیمانی با برگزاری مراسمی در نزدیکی مرز لبنان- اسرائیل به یک سخنرانی اکتفا کرد.

کشته شدن قاسم سلیمانی رژیم ایران را گیج و دستپاچه ‌کرد و جانشین او اسماعیل قاآنی نیز تا کنون نتوانسته جای او را پر کند.

البته اسماعیل قاآنی مانند حسن نصرالله و شماری از مقامات جمهوری اسلامی تهدید لفظی به انتقام‌ سخت کرده است. اسرائیل هم از این تهدیدها همواره به نفع خود بهره‌برداری کرده و حتا به نوعی افرادی چون حسن نصرالله و قاآنی و مشابهان آنها را به ادامه تهدیدها تشویق می‌کند تا بتواند در مسیر اهداف نهایی خود حرکت کند.

البته نصرالله و رژیم ایران اینبار باید خوب بدانند که اگر محاسبات آنها غلط از آب دربیاید و خطایی که انتظار می‌رود از آنها سر بزند، دیگر نه ایران امن خواهد بود و نه لبنان! نه زیرزمین برای آنها مأمنی خواهد بود و نه روی زمین! اینبار رژیم ایران نمی‌تواند نصر الله را جلو بیاندازد و خود در امان بماند! کما اینکه نصرالله نیز دیگر نمی‌تواند از کانال زیر زمینی پیام داده و به جنگ و موشک‌پرانی ادامه بدهد. اکنون موتور محرکه نصرالله فرسوده و به تاریخ انقضا نزدیک شده است. اینبار جمهوری اسلامی ایران نیز از موشک‌هایی که در پاسخ به حسن نصرالله شلیک خواهند شد در امان نخواهد ماند.

*منبع: شرق الاوسط
*نویسند: هدى الحسینی
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=225713

3 دیدگاه‌

  1. اصغر

    لبنانی ها با سیاست فرقه ای و فاسد که” اجازه دادند” بر انها تحمیل شود برای خودشان شر خریدند مثل ایرانی ها که به جمهوری اسلامی رای دادند! هر چه زودتر این مشکل خود را حل کنند بهتر. کلید این مشکل در دست خودشان است و ان ادامه اعتراضات بر علیه سیاست فرقه ای و ترور حزب الله و اعوان و انصار پلیدشان در ایران و سوریه.

  2. پانچو

    روایت می کنند که قراره در کنار هر دوز واکسن کرونای روسی دوجین پوشک چینی سه لایه باسایز XXXXLLX سوپر مخملی قرمز واسه سید حسن مظلوم فرستاده شود…

  3. کلیمی_ایرانی

    از این مفت خور ها ومزدوران کثیف همه جا پیدا می شود. منظورم نصرالله است. حسن وقتی که پول ایرانی ها ته کشید دیگر ارزش خود را از دست میدهد و همان لبنان ها او را تیکه و پاره میکنند، البته اگر تا ان موقع زنده بماند. فعلا که یک مترسک بزدل بیشتر نیست و توی سوراخ موشها قایم شده و تهدیدهایش فقط خنده دار است.

    متاسفانه فلسطینی ها بجای صلح با اسراییل دست گدایی پیش این کشور و ان کشور دراز کرده و خود را خفیف و بیچاره میکنند. قذافی هم یکی از طرفداران فلسطینی ها بود و دیدیم چه بر سرش امد. و نتیجه او برای فلسطینیها چه بود ؟ گروهی دیگر مثل حمس!
    فلسطینی ها باید از تنفر از یهودیها دست بردارند. چرا که اسراییل بهتر ین دوست انهاست! خیلی بهتر از ج. ا.

Comments are closed.