نخستین سال ورود کُرونا به ایران درحالی پشت سر گذاشته میشود که طبق آمار رسمی و دولتی که با واقعیت فاصله دارند، تا کنون بیش از یک میلیون نفر مبتلا و افزون بر ۵۷ هزار کشته برجای گذاشته است.
این ویروس برای ایرانیان نیز مانند دیگر کشورهای دنیا بحرانهای اقتصادی و اجتماعی جدیدی را به همراه آورده است.
همزمان اما این ویروس خطرناک، برای مقامات جمهوری اسلامی سودمند بوده و موقعیتی را فراهم آورده تا هر مشکل زیربنایی و ماندگار از پیش را در سایه پاندمی کرونا قرار دهند.
ترجیعبند ویروس
ویروس کُرونا پس از بهانهی «تحریمها» به ترجیعبند روضههای مقامات برای مردم تبدیل شد. پای این منبر اما سیلزدگان ۱۳ استان، کشاورزان خسارتدیده از توفان شن و شهروندان هوای آلوده در کلانشهرها همگی یک پاسخ میگیرند: شما در اولویت نیستید! ما درگیر تحریم و یک ویروس خطرناک هستیم!
کُرونا به یاری نظام آمد تا از تریبونهای خود فریاد «ای امان» سر دهد و فجایع دیگر از جمله بیکاری، فقر و نداری، کولبری، افزایش خودکشی و خشونت، و همچنین حوادثی مانند زلزله و سیل و سرمازدگی و بهمن را زیر عبای فساد و سوء مدیریت پنهان کند.
حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله، سرما و کولاک و توفان شن و غیره با همهگیری کُرونا در هیچ کشوری از جمله ایران متوقف نشده است. ولی آیا در ایران همه این بحران مدیریت میشوند؟ آیا زلزلهزدگان و سیلزدگان قبلی به سر خانه و زندگیشان بازگشته و خسارات آنها جبران شده است؟
براساس آمارهای پژوهشگران، سالانه بطور متوسط ۳ تا ۴ هزار نفر در کشور عمدتا با وقوع زلزله کشته میشوند و خشکسالی زندگی بیش از ۳۷ میلیون نفر را تحت تأثیر قرار میدهد اما پیش از کُرونا چه اقداماتی برای پیشگیری، پیشبینی و کاهش پیامدهای ویرانگر آنها انجام شده است که حالا کُرونا مانع آن اقدامات شود؟!
از روزهای ابتدایی فروردین ماه ۹۹ تا کنون دهها بار سیل و زلزله در دستکم ۲۰ استان کشور به ویژه در خوزستان، هرمزگان، فارس، گیلان و بوشهر رخ داده است. سازمان مدیریت بحران تعداد حوادث طبیعی تا شهریورماه امسال را ۲ هزار و ۵۴۳ مورد در سامانه مدیریت اطلاعات خود ثبت کرده است. این آمار تقریبی شامل ۵۹۲ زلزله، ۳۲۸ مورد سیل، ۳۷۸ مورد توفان، ۶۷ مورد تگرگ و ۹۷۸ مورد آتشسوزی، ۸۰ مورد سرمازدگی و یخبندان و ۴۹ مورد آلودگی هوا میشود که همگی در سایهی شیوع ویروس کُرونا پنهان ماندهاند.
یا هوا یا روشنایی!
در دوران کُرونا مشکلات و حوادث پیشین با شدت بیشتری ادامه دارند از جمله آلودگی هوا، آتشسوزیهای متعدد اماکن عمومی و افزایش خودکشی نوجوانان و گسترش خشونت در جامعه.
دستکم شهروندان ۷ شهر بزرگ در آبان و دی ۹۹ هوای پاک برای تنفس نداشتند. آسمان شهرها تیره و قهوهای بود و مردم شکایت میکردند که نمیتوانند نفس بکشند. همزمان که مقامات نخست سوزاندن مازوت در نیروگاهها را پنهان و انکار میکردند و سرانجام مجبور به اعتراف شدند که چارهای جز سوزاندن مازوت ندارند، بیماران قلبی و عروقی، زنان باردار و کودکان درگیر خطری شدند که نه کُرونا بود و نه طبیعی! یک بحران ناشی از عملکرد مدیران و حاصل همکاری دقیق وزارتخانهها، شهرداریها و سازمان محیط زیست بود: سوزاندن مازوت در نیروگاهها!
مازوتسوزی که هوای کلانشهرها را به شدت آلوده کرد براساس اعلام وزارت بهداشت، سالانه بر تسریع مرگ بیش از ۳۳ هزار شهروند در کشور تاثیر میگذارد. ویروس کُرونا نیز در طول یکسال جان بیش از ۵۷ هزار نفر را در ایران گرفت. نتیجه اینکه گویا سالهاست آلودگی هوا مانند ویروس کُرونا و چه بسا بیش از آن سبب مرگ شهروندان میشود و در شرایط کنونی یکی از عوامل تشدید اثرگذاری و شیوع بیشتر ویروس ارزیابی میشود. راه حل پیشنهادی به مردم این بود، یا مازوت سوزی را انتخاب کنند یا خاموشیها را! اما پس از اینکه باد هوای شهرها را اندکی تغییر داد، فهرست خاموشی مناطق مختلف شهر روی میز هر شهروند قرار گرفت. هیچ مسئولی به دلیل مازوتسوزی و آلودگی هوا برکنار و پاسخگو نشده و شهروندان منتظرند تا وزش باد هوای آلوده را ببرد تا آنها بتوانند بطور عادی تنفس کنند.
داستان دنبالهدار ناکارآمدی و ناتوانی
با این میزان بالای مشکل و بحران در ایران، اصلاحطلبان دل برای حسن روحانی سوزانده و میگویند کُرونا، سیل، زلزله، آنفولانزای پرندگان از بدشانسی حسن روحانی است! اما کُرونا یکسال به مسئولان جمهوری اسلامی فرصت داد تا در آفتاب عافیتطلبی لَم بدهند!
شیما بزرگی از گروه اجتماعی «پروژه ققنوس ایران» به کیهان لندن میگوید: «۴۲ سال است که با دعا و ثنا میخواهند مشکلات کشور را حل کنند و خیلی هم عجیب نیست که بگویند این مشکلات حاصل بدشانسی است. ما یک کشور بحرانزده هستیم و قبل از کُرونا هم بلایای طبیعی در ایران رخ میداد. ولی سازمان مدیریت بحران قبل از شیوع کُرونا در طول ۷ سال قبل چه کرده؟ آیا مدیریت بحرانها را در اولویت قرار داد؟ تجهیزات لازم را خریداری کردند؟ چطور میشود همه این مشکلات را به کُرونا ربط داد؟! هنوز سیلزدگان خوزستان در چادر زندگی میکنند و بعد از ۱۷ سال هنوز بخشهایی از بم بازسازی نشده است».
محمد اسماعیل مطلق رئیس دفتر مدیریت کاهش خطر بلایا وزارت بهداشت اعلام کرده است که ایران از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۳ جزو ده کشور اول تحت تاثیر مخاطرات طبیعی بوده است. و حالا با «کمبود ظرفیتهای تطابقی» همچنان با میزان ۸۹ درصد جزو کشورهای با خطر بالا طبقهبندی میشود.
با این حال، هنگام تصمیمگیری درباره بودجه دولت که خبری از شیوع کُرونا هم نبود، بودجه مدیریت بحران برای سال ۹۹، ۱۳ میلیارد و ۷۹۸ میلیون تومان تعیین شد در حالی که یکهزار و ۷۴۵ میلیارد تومان بودجه صداوسیمای جمهوری اسلامی بود!
حالا هم اسماعیل نجار رئیس سازمان مدیریت بحران اعتراف کرده که از ۳۰۰ میلیارد تومان بودجه ۹۹ تا کنون هیچ مبلغی در اختیار دستگاههای استان خوزستان قرار نگرفته است.
وضعیت در استانهایی که از پیش درگیر سیل و زلزله و ریزگرد و دیگر حوادث طبیعی بودهاند در دوران کُرونا نیز طبق روال گذشته است. با این تفاوت که تریبونهای حکومت روی کُرونا تمرکز داشته و مقامات گزارش پیگیری حوادث دیگر را به مردم نمیدهند. چنانکه مشخص نیست، میزان خسارت سیل خوزستان در آذرماه ۹۹ چقدر بوده است.
دکتر اسماعیل کهرم استاد دانشگاه در گفتگو با کیهان لندن در اینباره میگوید: «به قول شاعر، کُرونا «آنچنان را آنچنانتر» کرده است. همه چیز بد بود و الان بدتر هم شده است. ما همیشه از فقدان مدیریت و به کار گرفتن عوامل توسعه رنج بردهایم، حالا کُرونا همه چیز را در سایه قرار داده است.»
این استاد محیط زیست در ارتباط با اثرگذاری شیوع کُرونا در حوزه حیات وحش نیز میگوید: «قبلا هم محیطبانان بنزین نداشتند تا گشتزنی کنند، حالا هم که کُرونا آمده، به محیطبانان دیگر بنزین نمیدهند. خود عیسی کلانتری میگوید با کُرونا ۲۰درصد شکار حیات وحش افزایش پیدا کرده است. اوضاع اقتصادی خراب شده و برای تأمین غذا گوشت شکار افزایش یافته».
در دیماه گزارش شد ۲هزار درخت از پارک ملی کرخه را قطع کردند تا سیلبند ماسهای با استفاده از رملهای غرب کرخه بسازند! برداشتن این رملها نیز تپه ماهورها را خراب کرده و به حرکت شنهای روان سرعت داده است.
اسماعیل کهرم در زمینه مقابله با بحرانها، تجربهی جنگ ایران و عراق را قابل اتکا میداند که نیروهای مردمی جدا از نیروهای حکومت وارد عمل میشوند، چنانکه در سیل آققلا در استان گلستان خود مردم دست به کار شدند. او در عین حال تأکید میکند: «الان اولویت در دنیا پیشگیری سیل و زلزله است و مقدماتش فراهم میشود تا تلفات و خسارات را کاهش دهند. اما در تهران یک بمب ساعتی تیک تاک میکند و نشانههای فعال شدن آتشفشان دماوند بروز پیدا کرده. ساکنان مهاجرنشین منطقه ۱۹ و ۲۲ در خانههای غیراستاندارد زندگی میکنند و اگر یک زلزله ۴.۵ ریشتری بیاید، ۳ میلیون نفر در تهران کشته میشوند».
آنسوتر، شهرهای استان خوزستان نیز که پیش از شیوع کُرونا هم با آبگرفتگی و بالا آمدن فاضلاب مواجه بودند، همچنان رسیدگی به مشکلاتشان بین مقامات مسئول پاسکاری میشود. نتایج بررسی پرونده شرکت آبفای اهواز توسط قوه قضاییه نشان داد، میلیاردها تومان در بانکها دپو شده و بودجهها صرف خریدن خانه و ملک شده است! غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان نیز با عزل چند مدیر پاییندستی تلاش کرد همچنان شبکه مدیران فاسدش را حفظ کند.
در نهایت آنچه هویداست نتایج چرخه معیوب سوء مدیریت و فساد سیستماتیک است که بار لطمات بحرانهای طبیعی را پس از شیوع ویروس مرگبار کُرونا بر دوش مردم سنگینتر کرده است. واقعیت آشکار این است که جمهوری اسلامی در مدیریت هر بحرانی از جمله کُرونا نیز ناتوان است و ایران اکنون جزو نخستین کشورهای پر خطر شیوع کُرونا به شمار میرود.
آزاده کریمی
کرونا دیو نجات این رژیم شد. اما اینها رفتنی هستند در این مدت تلاش کردند که اجازه ماندن بگیرند ولی اجازه داده نمی شود. خودشان هم می دانند. آنهم بزودی. سیستم اقتصادی دنیا فرو می ریزد، رژیمها فرو می ریزند و کرونا فرو می ریزد. ممکن است دگردیسی کنند مراقب باشید. برخلاف اینکه مردم فکر می کنند خواستشان مهم است. همین.
کرونائیسم، همچون موهبت برای دیکتاتوریها است؛ تنها چیز نگران انها اینست کرونا یک ویروس یاغی است فرق بین سرمایه دار و فقیر نمشناسد، اما باز مزدوران صنعت پزشکی توانسته اند تا حدی این قارونهای عصر ظلمت مدرنیته در برابر هیولای کرونا پاسداری کنند! و همین اطمنان نسبی باغث شد، قارونها فکر کنند در کنار فرعونها میتوانند حتی بلای کرونا کیسه ثروت اندوزی بدوزند!!!
“کُرونا به یاری نظام آمد”
چرا کُرونا به یاری نظام آمد؟ ۵۴ روز بروز Corona در چین دیرتر اعلام شد.
در هنگام اعلام بروز بیماری هواپیماهای ایرانی بر خلاف همۀ شرکت های هوایی کشورهای جهان در حال رفت و آمد به چین بودند. چرا؟ آیا منافع مشخصی را دنبال می کردند؟
کرونا سلاح خداداده ای است که ملایان مثل یک گاو شیرده می دوشنددش تا اخرین قطره. ولی مثل هر قدمی دیگر که برداشته اند با واکنشی بدتر روبرو خواهند شد. چون خشم انبوه شده مردم انفجار امیز خواهد بود. انفجاری که ج. فاشیستی اسهالی را نابود میکند.