چند اصل کلی روند انقلاب و ضدانقلاب

- انقلاب‌های جامع یا کبیر، انقلاب‌ها یی هستند که هم سیاسی‌اند، هم اجتماعی و هم فرهنگی. از معروف‌ترین اینگونه انقلاب‌ها می‌توان از انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹، انقلاب بلشویک در ۱۹۱۷ و انقلاب اسلامی در ایران ۱۹۷۹ نام برد.
- در ایران، تا یکسال قبل از پیروزی انقلاب، بحران بزرگی در کشور وجود نداشت که رژیم نتواند آن را مهار کند. اما عواملی چون بیماری و افسردگی شاه، موجب اتخاذ تصمیمات متناقض و شتابزده‌ای شد که به گسست شیرازه امور انجامید.
- انقلاب نه دزدیده می‌شود و نه در چند جهت حرکت می‌کند. در انقلاب، دقیقا همان نیرویی پیروز می‌شود که هسته اصلی انقلاب بوده است.

پنج شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ برابر با ۰۴ فوریه ۲۰۲۱


مهدی مظفری- تفاوت بین انقلاب‌ها از حیطه انقلاب شروع می‌شود و عوامل انقلاب، شرایط عینی جامعه و جهان، روند انقلاب و نیز چگونه رهبری و بسی موارد دیگر را در بر می‌گیرد. این نوشته فقط به روند انقلاب‌ها می‌پردازد و نه به علل و عوامل آنها.

تابلو «آزادی راهبر مردم» از اوژن دلاکروا؛ سال ۱۸۳۰

جنگ یکی از عوامل مهم انقلاب است. ولی جنگ به خودی خود موجد انقلاب نیست. در روسیه تزاری، جنگ اول جهانی یکی از عوامل مهم انقلاب بلشویک بود. اما در همان روسیه، جنگ دوم جهانی- بسی مهیب‌تر از جنگ اول-  موجب انقلاب نشد. هرچند حکومت استالین به مراتب خشن‌تر از حکومت تزار بود.

در ایران نیز با وجود هشت سال جنگ با عراق، حکومت خمینی از هم نپاشید، جری‌تر هم شد و به کشتار‌های سال ۶۷ دست زد. بنابراین، رویداد انقلاب مستلزم وجود  علل و اسباب دیگری هم هست. این علل و اسباب را در اصطلاح «روند» می‌نامیم. بر این اساس، پرسش این است که آیا می‌توان- ورای همه این تفاوت‌ها- چند اصل کلی استخراج کرد که وجوه مشترک روند همه انقلاب‌ها، یا دست‌کم انقلاب‌های  جامع باشد؟

انقلاب‌های جامع یا کبیر، انقلاب‌ها یی هستند که هم سیاسی‌اند، هم اجتماعی و هم فرهنگی. از معروف‌ترین اینگونه انقلاب‌ها می‌توان از انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹، انقلاب بلشویک در ۱۹۱۷ و انقلاب اسلامی در ایران ۱۹۷۹ نام برد. آنچه در زیر می‌آید،  بیان چند اصل کلی است که به نظر این نویسنده، وجوه مشترک روند سه انقلاب بالاست. اصولی به ظاهر ساده و بدیهی، اما شاید عمیق‌تر و آموزنده‌تر از آنچه در ظاهر به نظر می‌آید.

*****

اصل یکم

بروز بحران در رأس رژیم حاکم و لایه‌های بالای آن،  نقطه آغاز روند انقلاب است. بحران با تنش فرق دارد. تنش مانند حرکت موتور،  نشان طبیعی زنده بودن و پویایی است. بحران، وضعیتی است که موتور می‌چرخد ولی ماشین به جلو نمی‌رود.  نظام حکومتی دچار دستپاچگی و خودزنی می‌شود. برای به عادی برگرداندن روند امور، حکومت  بر فشار می‌افزاید و درست با همین کار، بحران شدت بیشتری می‌گیرد و موتور جوش می‌آورد و کل سیستم از هم می‌پاشد.

وجه دیگر فروپاشی  به این صورت است که رژیم بحران‌زده، عنان امور را کم کم از دست می‌دهد و می‌کوشد از موضع ضعف، با دلجویی از مخالفان، بر بحران غلبه کند. در انقلاب فرانسه، بحران و چنددستگی در رأس رژیم بر اثر بحران اقتصادی به ویژه افزایش قیمت نان آغاز شد. اشراف و طبقه کشیشان حاضر نشدند مانند طبقه سوم، مالیات بپردازند. حال آنکه لویی شانزدهم و وزیر دارایی او با عمومی ‌کردن پرداخت مالیات موافق بودند.

در روسیه، نیکلای دوم تزاری بود با خوی و خلق ملایم و خواستار انجام اصلاحات. اما وقوع جنگ بزرگ، ضعف‌های ساختاری امپراتوری روس را بیش از پیش آشکار نمود و به استعفای تزار انجامید.

در ایران، تا یکسال قبل از پیروزی انقلاب، بحران بزرگی در کشور وجود نداشت که رژیم نتواند آن را مهار کند. اما عواملی چون بیماری و افسردگی شاه، موجب اتخاذ تصمیمات متناقض و شتابزده‌ای شد که به گسست شیرازه امور انجامید.

اصل دوم

انجام اصلاحات از موضع ضعف، به تضعیف نظام حاکم می‌انجامد و به روند سقوط رژیم سرعت می‌بخشد. این وضعیت را می‌توان در اصطلاح گردنه یا «پیچ توکویل» نامید. کوشش‌های دیرهنگام لویی شانزدهم برای دادن فضای بیشتر به «طبقه سوم»، اصلاحات گورباچف (گلاسنوست: شفافیت و پروستریکا: بازسازی) در شوروی بحران‌زده، و گشایش دیرهنگام فضای سیاسی از جانب محمدرضاشاه، نمونه‌های بارز این روند هستند.

اصل سوم

انقلاب نه دزدیده می‌شود و نه در چند جهت حرکت می‌کند. در انقلاب، دقیقا همان نیرویی پیروز می‌شود که هسته اصلی انقلاب بوده است. تصور دزدیده شدن انقلاب فقط مرهمی‌ است بر زخم نیروهایی که با تصور کاذب خودمحوری، در انقلاب شرکت کرده بوده‌‌اند. جهت انقلاب هم  توسط همان نیرویی مشخص می‌شود که  هسته اصلی انقلاب را تشکیل می‌دهد. روایت دو جهت یا چند جهت بودن انقلاب، بهانه کسانی است که با بلیت عوضی، سوار قطار انقلاب شدند.

اصل چهارم

هیچ کشور و هیچ نیروی خارجی نمی‌تواند در کشور دیگری انقلاب بکند. تجربیات تاریخی نشان داده که کشورها و نیرو‌های خارجی می‌توانند حکومت کشور دیگری را سرنگون کنند. اما نه با انقلاب بلکه با کودتا و ایجاد بحران یا دخالت نظامی.

اصل پنجم

حمله نظامی ‌از خارج به رژیم انقلابی نوپا، به تثبیت رژیم انقلابی می‌انجامد. در انقلاب فرانسه، حملات نیروهای پروس به فرانسه انقلابی موجب استحکام انقلاب فرانسه شد. چنانکه حملات نیروهای انگلیسی و فرانسوی و آمریکایی و متحدان آنها به نیروهای حکومت نوپای بلشویک در فاصله سال‌های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ همگی به شکست انجامید و حکومت بلشویک مستحکم شد. در ایران نیز، حمله صدام حسین به ایران، پایه‌های حکومت انقلابی را مستحکم کرد تا آنجا که روح‌الله خمینی، حمله عراق را «نعمت الهی» خواند.

اصل ششم

رژیم‌های برآمده از انقلاب همواره می‌کوشند دوران انقلابی را هرچه بیشتر طولانی  کنند. آرزومندند که همین انقلابی که آنان عامل یا وارث‌اش هستند، همیشگی شود.

با این کار، به دو هدف اساسی می‌رسند:
یکی اینکه، چون مشروعیت‌شان را از انقلاب گرفته‌‌اند، دیگر نیازی به اخذ مشروعیت جدید ندارند.
دیگر آنکه، با وعده امکان اصلاحات و بهینه‌سازی وضع موجود، بروز انقلاب دیگری را غیرلازم و نا مشروع جلوه می‌دهند.

امروز حتا در رژیم دموکراتیک فرانسه، انقلاب کبیر همچنان مرجع اصلی مشروعیت باقی مانده. در فرانسه وقتی از رپوبلیک/ جمهوری صحبت می‌شود یا رئیس جمهور در پایان سخنرانی‌اش می‌گوید: «زنده باد جمهوری»، منظور یادآوری اتصال رژیم موجود به همان انقلاب کبیر است.

همچنین روسیه در طول هفتاد سال عمر اتحاد جماهیر شوروی، خود را تا  آخرین ساعات حیاتش، وارث انقلاب  اکتبر می‌دانست و مخالفانش را «تجدیدنظرطلب» و «خائن» به انقلاب می‌خواند.

جمهوری اسلامی هم که پیش روی ماست. با گذشت بیش از چهل سال، هنوز رهبرش «رهبر انقلاب» است. مشروعیت کل نظام، مشروعیت برآمده از انقلاب است وارزش‌هایش، ارزش‌های انقلابی. دادگاه‌های انقلابی و سرویس‌های مخوف اطلاعاتی‌اش نیز همچنان به تعقیب و محاکمه «ضدانقلاب» می‌پردازند.

اصل هفتم

تا کنون دیده نشده که نیروها و اشخاصی که در انقلاب شرکت کرده‌‌اند، توانسته باشند رژیم انقلابی را واژگون کنند!

در انقلاب فرانسه هیچیک از نیرو‌ها و رهبران انقلابی که به دلایل مختلف با رژیم انقلابی درافتاده بودند، نتوانستند آن رژیم را سرنگون کنند.

در روسیه بلشویک، حتی رهبران درجه اول انقلاب امثال لئون تروتسکی هم نتوانستند رژیم انقلابی را به زیر بکشند.

در ایران انقلابی نیز ما شاهد همین روند بوده‌ایم. هیچیک ازاشخاص و نیروهایی که در انقلاب ۱۹۷۹ شرکت داشته‌‌اند، نتوانسته‌‌اند رژیم انقلابی را واژگون کنند.

به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که با گذشت زمان، پایین کشیدن نظام برآمده از انقلاب، کار نسل‌های بعد از انقلاب است. طبیعی است همان نیرویی که  بتواند نظام حاکم را سرنگون کند، همان نیرو نیز «شورای انقلاب» یا «شورای گذار» خود را تأسیس و طرح قانون اساسی  جدید را اعلام می‌کند.


*دکتر مهدی مظفری استاد علوم سیاسی

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲ / معدل امتیاز: ۴

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=229330

29 دیدگاه‌

  1. رضا شاه روحت شاد .

    جناب با مدادان پس از منطق و دلایل روشن کامنت گذاران در مورد اینکه حادثه منحوس ۵۷ انقلاب نبوده – – بلکه دسیسه برنامه ریزی شده شورش ۱۳۵۷ توسط خیانکاران و- برپا کنندگان – اولین جمهوری غارتگران .
    در پشت ماسک و نقاب جمهوری خواه –
    یعنی طرفدار ادامه غارتگری .. با کارنامه ۴۲ ساله جمهوری غارت ایران ..

    با مطرح کردن سوالاتی مثلا به نظر عقل معیبوبش گمراه کننده ..

    و با ایجاد شک و تردید برای نسل بی تجربه و جوان امروز ایران –
    در مورد چگونگی حادثه دوران مصدقد شاهزاده قاجاری – و چگونگی برکناری امیر عباس هویدا .. با افترا و تهمت بیجا بی بی سی گونه –
    به محمد رضا شاه – حقیقتا و عملا اریا مهر ایرانی – پهلوی ایرانساز .
    تهمت اشتباه سیاسی و اخلاقی میزند .

    ننگ بر دشمنان کوردل ضد پهلوی ایرانساز ..
    ایران سرزمین کورش کبیر با ارایه منشور حقوق بشر به جهانیان ..
    و سرزمین فردوسی بزرگ با شاهنامه پارسی کتابی بی بدیل در ادبیات جهان می باشد ..
    سیستم جمهوری و جمهوری خواهی توسط مزدوران بیگانه و بیخبران از تاریخ ۲۵۰۰ ساله مدارا و مردم داری و جوانمردی و برای ازبین بردن هویت ایرانی و ادامه غارت و تجزیه ایران تبلیغ میشود ..
    فرهنگی با ایین نوروز – و مهرگان – و سده – در تمام طول تاریخ شاهنشاهی ..

    جمهوری نمی خواهیم .. نمی خواهیم ..
    مشروطه شاهنشاهی .. حق مسلم ماست .. حق مسلم ماست ..

    رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد ..

  2. توماس جفرسون

    تئوری توطئه به تشریح یک رویداد بر اساس توطئه سری یک گروه شرور و مخفی عمدتا با انگیزه سیاسی، گفته می شود، وقتی که مدرک و سندی برای اثبات آن وجود ندارد.

    تئوری توطئه یک مغلطه چرخشی Circular Fallacy است.
    به عنوان مثال تئوری توطئه در مورد رویداد X دارای سه گزاره بشرح زیر است:

    ۱- رویداد X بر اساس توطئه رخ داده است.
    ۲- بدلیل توطئه، سندی برای اثبات درستی گزاره ۱ وجود ندارد.
    ۳- بنابراین، منطقا گزاره ۱ درست است.

    در تئوری توطئه :
    اول، آن گروه مخفی بدلیل مخفی بودنش ناشناخته است. دوم، انگیزه اش برای توطئه نامشخص است. سوم ، بدلیل توطئه آمیز بودن، چگونگی عملکرد ، نقشه و برنامه ریزی آنها هم سری و مخفی است. چهارم، مردم فقط نتیجه توطئه آنها را می بینند.

    در مورد فتنه یا شورش ۵۷، گروه ها و عوامل ذیربط نه مخفی و نه سری و ناشناخته بوده و هستند و نه نوع عملکرد و اقدامات آن مخفی و سری بود.

    همه آمد و شدها، مذاکرات، برنامه ها، همه افراد و گروه ها و عوامل ذینفع و دخیل و چگونگی اقدامات سیاسی ، علنا و رسما و آشکارا و ‌بدون رودربایستی و مخفی کاری و تعارف در برابر چشم جهانیان شناخته شده بودند و هستند.

    بمرور زمان جزییات و ریزه کاری ها هم رسانه می گردند. مثلا انتشار اسناد سازمان سیا در مورد ارتباط خمینیستها با آمریکا از زمان کندی، اعترافات سایت انقلاب اسلامی متعلق به خمینیستهای پیش کسوت و اعتراف سعید حجاریان و فیلمهای مستند بی بی سی فارسی و غیره و غیره.

    وقتی خود خمینیستها و آمریکاییان می گویند ما با هم متحد شدیم برای سرنگونی نظام پادشاهی و برپایی حکومت اسلامی ، بسیجیان کله پوک چرا شلنگ تخته می اندازند و جفنگ پراکنی می کنند؟

  3. Irani

    امیر عباس هویدا عزل نشده بود ،، بلکه پس از زمانی که محمد رضا شاه پهلوی ،، در مقابل کنسرسیوم نفتی برای بالا نبردن قیمت نفت ایستادگی کرد ،، و حتی اعلام نمود دیگر قرارداد مفت بری را تا پایان ۱۹۷۷ تمدید نخواهد کرد ،، ۴ سال قبل از وقوع شورش ۵۷ مورد دسیسه توطئه و برکناری از سلطنت از طرف کنسرسیوم به رهبری انگلیس ملعون قرار گرفت .

    در انزمان هنوز جناب هویدا بر سر پست نخست وزیری بود و یکی از اعضای دولت بنام جمشید آموزگار هدایت مدیرکلی اوپک را برعهده داشت ،،
    غرب برای فشار بر محمد رضا شاه با ایجاد حمایت ازچریکهای فدایی خلق و نهضت ازادی ،، و تشویقشان به گروگان گیری ولیعد ایران و ترور فرح پهلوی در جشن هنر شیراز ،، توسط تیم خسرو گلسروخی خائن استالینیسمی که با شکست مواجه شد و دادگاهی شدن ،، به دولت شاه با افترا و تهمت اینکه ناقض حقوق بشر است ،، چرا که تروریست ها را رسانه های غربی با نام ازادی خواه معرفی میکردند را دستگیر و محاکمه و زندانی میکرد . زیر فشار حمله ناقض حقوق بشر بودن قرار گرفت ،

    از طرفی همزمان در اطریش لانه توده ای های عقرب صفت ،، با حمایت و اجازه ورود کارلوس تروریست معروف از سوریه به وین ،، جهت خرابکاری در نشست سران اوپک که جمشید آموزگار مهره پشت پرده غربی ها مانند فردوست خیانت کار ،، که نمایند ایران در اوپک بود ،، را در یک عملیات نمایشی تروریستی ،، یعنی جمشید اموزگار و چند نفر دیگر را به گروگان صحنه سازی شده با نقشه Mi6 و CIA گرفته و با دریافت چندین میلیون دلار باج از حکومت شاهنشاهی یعنی دولت هویدا ،، انها را ازاد میکنند ،،

    غرب همچنان با دمیدن در شیپور رسانه ای جهان و نمایش اینکه محمدرضا شاه ناقض حقوق بشر است و موجب گرانی نفت و بنزین در جهان ،، برعلیه او خبر سازی های دروغین را ادامه میدهد .

    محمد رضا شاه پهلوی وقتی به دولت های امریکا و انگلیس در مورد پخش خبرهای دروغین و افترا های جعلی سیاسی اعتراض میکند ،،
    در جواب از حامیان خود یعنی امریکا و انگلیس شیطان می شنود ،، اینجا دموکراسی است و رسانه ها ازاد .

    در حالی که تمام مراحل پخش خبر سازی برعلیه دولت شاه به نخست وزیری هویدا به اتهامات ،، نقض حقوق بشر و موجب گرانی بنزین و نفت و و و توسط دیکته شدن دولتهای انگلیس و امریکا به رسانه ها پس از زمان اعلام تمدید نکردن قرارداد مفت بری با کنسرسیوم توسط شاه در دولت امیر عباس هویدا شروع شده و اوضاع سیاسی تصمیات دولت شاهنشاهی با موانع جدی در سطح بین المللی بر خورد میکرد .

    و شاه با برنامه ریزی های برای پیشرفت سریع صنعتی کردن اقتصاد و کشاورزی در ایران با دیوار موانع برخورد میکرد .
    از اینرو تصمیم به تعویض هویدا از پست نخست وزیری به وزارت دربار شاهنشاهی گرفت .

    جمشید اموزگار توسط توصیه فردوست خائن به نخست وزیری رسید و جناب هویدا وزیر دربار شدن .
    اما دولتهای غربی هر روز با ایجاد فشار به حکومت شاه اینکه وقت دادن ازادی فعالیت احزاب و گروها و دموکراسی فرا رسیده ،، و از او در باز کردن فضای سیاسی با نمایش شب شعر در سفارت المان و اوردن شریعتی ها به حسینه ارشاد و برقراری رابطه با بازرگان و نهضت و ملی مذهبی ها در پنهان توسط سپهد مقدم و دیدار های پنهانی با ماموران سفارت امریکا و انگلیس ،، در داخل مثل موریانه در سست کردن نظام استفاده میکردند ،، ،، و در خارج توسط حمایت از کنفدراسیون دانشجویی با حمایت از ابراهیم یزدی ها و بنی صدر ها و قطب زاده ها مشغول یار گیری برای عملیات شورش ۵۷ ،،
    دستگیری و زندانی شدن هویدا هم با توصیه ،، نخست وزیر شریف امامی برای ارام کردن مردم پس از حادثه ۱۷ شهریور ۵۷ اتفاق افتاد ،،
    و شاه مجبور به اجازه به دولت شریف امامی شد ،، تا اوضاع را کنترل کنند ،، ولی متاسفانه ،، با بنزین پاشیدن روزانه خبری رسانه های مزدور خارجی ،،
    مثل بی بی سی منفور ،، شعله شورش ۵۷ بیشر و بیشر شد و همه سیستم و ملت ایران را در اتش دسیسه شورش ۵۷ سوزاند .. حتی امیر عباس هویدا ،، یکی از هزران هزار بیگناه همچون تیمسار جهانبانی و خسرو داد و رحیمی ها و عباس خلعتبری ها .

  4. جمهوری خواه

    محمد رضا شاه فقید دو اشتباه سیاسی و اخلاقی بزرگ در زندگی اش مرتکب شد که هر دوی آنها در سقوط او موثر واقع شدند: عزل محمد مصدق و عزل امیر عباس هویدا. مگر این دو نخست وزیر ایرانی چه کاری کرده بودند که باید عزل میشدند؟ موضوع عزل مصدق کمی پیچیده است چون مشاوره و همکاری امریکا و بریتانیا هم در سقوط دولت مصدق در میان است.

    اما دستور عزل و دستگیری هویدا را چه کسی داد؟ مگر او جز خدمت کار دیگری هم کرده بود؟ هویدا نه دزد بود و نه به جایی وابستگی داشت. لطفا دوستان سلطنت طلب دلیل عزل و دستگیری امیر عباس هویدا را توضیح بدهند.

    در پاسخ به این پرسش لطفا دوستا تلاش نکنند حرفهای بی ربط به این پرسش بزنند. سئوال خیلی مشخص و ساده است.

  5. سودابه

    ببین جناب، بنوشتهٔ خودتان «تئوری توطئه » اخباردروغ یا تصورات غیر واقعی بوده و نمونهٔ میاورید که «در آلمان نازی تصور بر این بود که کمونیسم را یهودیها ساخته اند». درکمنت پیشینتان نوشته اید « هواداران سلطنت انگار به تئوری توطئه خیلی علاقه دارند»؛ پرسش این است که آیا گفتن اینکه خارجیها در برپائی وپیروزی شورش ۵۷ دخیل بوده اند تصورغیرواقعی است ؟.
    مغرضانه بودن نوشته های شما را میتوان درجای دیگر کمنت تان دریافت ؛ جائی که جزو «پرسش»های دیگرتان میپرسید: «کودتا بر علیه دکتر مصدق کار چاه کسانی بود؟ امریکا و انگلیس»؟
    «کودتا بر علیه دکتر مصدق» !! , پس شما خودتان نه تنها تئوری توطئه را باورمیکنید بلکه پخش وترویج کنندهٔ یک «تئوری توطئه» هستید ، تئوری توطئه ایکه سر انجام فاجعهٔ فتنهٔ خمینی را بوجود آورد.
    در قاموس علوم سیاسی که در دانشکده ها تدریس میشود واژهٔ «کودتا» به سرپیچی یک مقام انتصابی دولتی از حکم مقام بالادست اطلاق میشود.
    درماجرای عزل مصدق، نخست وزیری که شاه فقید به این مقام منصوب کرده بود، کدام این دونفر مقام بالاتربود؟
    شاه فقید نخست وزیران متعددی را نصب و عزل نموده بود ولی هیچکدام از آنها عزل خود را «کودتا» ننامید.

  6. بامدادان

    خانم سودابه. حتما میدانید که تئوریهای توطئه Conspiracy Theories قدیمی هستند. در آلمان نازی تصور بر این بود که کمونیسم را یهودیها ساخته اند. در امریکا هنوز یک عده ای قتل کندی را کار CIA میدانند. در دوره ما حتی یک عده ای بیماری ایدز را ساخته غربیها میدانند تا از جمعیت آفریقا بکاهد. هم اکنون عده ای تصور میکنند که ویروس کرونا زیر سر بیل گیتس است. خامنه ای فکر میکند که امریکا و انگلیس میخواهند با واکسن کرونا مسلمانها را زیر کنترل خودشان در بیاورند. تعداد نظریه های توطئه بسیار فراوان است. قصد من بحث و گفتگو درباره چند و چون آنها نیست. اما درباره انقلاب یا شورش ۱۹۷۹ م. در ایران. آیا نباید نقش نیروهای خارجی را در انقلاب یا شورشی که در سال ۱۹۷۹ م. در ایران روی داد دید؟ پاسخ من اینست که به نقش نیروهای بیگانه حتما باید توجه کرد. اما همانطور که در مقاله دکتر مظفری آمده است اهمیت ان تعیین کننده نمیتواند باشد. اصل چهارم مقاله بالا این را میگوید:

    اصل چهارم

    “هیچ کشور و هیچ نیروی خارجی نمی‌تواند در کشور دیگری انقلاب بکند. تجربیات تاریخی نشان داده که کشورها و نیرو‌های خارجی می‌توانند حکومت کشور دیگری را سرنگون کنند. اما نه با انقلاب بلکه با کودتا و ایجاد بحران یا دخالت نظامی.”

    تفاوت شما و من در همینجاست که شما نقش نیروهای خارجی را مهمتر از نقش نیروهای داخلی میبینید و من برعکس. روزی هم که بساط جمهوری اسلامی در ایران برچیده شود حتما نقش نیروهای داخلی و مردم در سقوط ان مهمتر از نقش نیروهای خارجی خواهد بود. به امید اینکه این روز هر چه زودتر فرابرسد.

  7. سودابه

    جناب «بامدادان»
    ظاهرأ شما نه معنی واژهٔ «توطئه» را میدانید ونه ازکار دانشکده های علوم سیاسی آگاهی دارید. ولی دون کیشوت وار، با شمشیر چوبی «تئوری توطئه»، به جنگ با رویدادهای بوقوع پیوستهٔ سیاسی معاصرایران میپردازید.
    اصطلاح «تئوری توطئه» در پی حملهٔ تروریست های اسلامی عرب به برجهای دوقلوی نیویورک در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مُد شد که تعدادی از نظریه پردازان چپی آن حمله را «تصنعی» و کار یک توطئهٔ برنامه ریزی شدهٔ سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و «صهیونیست ها» , بمنظور وضع قوانین «آزادی ستیز» در آمریکا واشغال نظامی کشورهای جهان سومی چون افغانستان قلمداد میکردند.
    یاد آوری کردن ایرانیان ازدخالتهای آشکار و«تاریخی» دولتهای آمریکا وفرانسه وانگلستان درشورش ۵۷ ایران , چون پذیرائی ازملای گمنامی بنام خمینی در پاریس وحضور ژنرال هایزر آمریکائی دربحبوحهٔ شورش درتهران یا برنامه های پروپاگاند رادیوهای بی بی سی وغیره بنفع شورشیان را «تئوری توطئه » نامیدن نشانهٔ نهایت بی اطلاعی است.

  8. رضا شاه روحت شاد .

    به جناب با مداد و قلم و دفتر و دستک عشق انقلاب و چه گوارا و لنین و مارکس و استالین و مصدق و قاجار اخوند پرست .

    ۱ – انقلاب مشروطه داد خواهی قشر ملیون ایرانی میهن پرست ٬٬ برعلیه بیعدالتی حکومت زنباره اخوند زده ٬٬ نوکر سفارت خانه های انگلیس و روسیه درطهران که کشور ایران را به سیستم مولوک الطوایفی و بی در پیکر تبدیل کرده بودند ٬٬ باقیام سراسری شکل گرفت و پس از مدتی طولانی با کشته دادن های زیاد و جنگ انقلابیون با حکومت مرکزی به پیروزی رسید ..

    هرچند طبق اسناد موجود در برپایی مجلس ملی و خواسته های ملت باز هم دولتهای استعمارگر موانعی سر راه انقلابیون در مدرنیزه کردن کشور ٬٬ که به نفع غارتگران انگلیس و روسیه نبود ایجاد میکردند و ازجمله در مقابل مشروطه خواهان ٬٬ مشروعه خواهان را الم کردند .

    ۲ – برکناری شاهزاده قاجاری محمد مصدق بنا به نقشه انگلیس و درخواست کمک از امریکا ٬٬ انجام شد .
    در مورد لغت کودتا – اگر از روی باد شکم و تبلیغات بیگانگان مثل اب گل الود کن و ماهی بگیر – به قضیه نگاه کنیم – چیز دیگریست .
    اما اگر حقیقتا خود را موظف به اجرای قانون مشروطه میدانیم – این جناب مصدق بود که با انحلال مجلس و بی توجهی به فرمان مشورتی پادهشاه ٬٬ برعلیه مفاد قانون اساسی مشروطه دست به کودتا زد ..
    سرنگونی دولت او ابتدا با تحریم اقتصادی و سپس نظامی توسط – انگلیس و امریکا در دوران جنگ سرد – مابین بلوک غرب و شرق صورت گرفت .

    ۳- شورش ۱۳۵۷ بااسناد و اعترافات باقی مانده از مجریان این شورش – توسط کنسرسیوم ۷ خواهران نفتی به رهبری انگلیس ملعون و قلدر گوش بفرمانش ایالات متحده الکاپونی صورت گرفت ..
    دلایلش – ایجاد سازمان نفتی اوپک توسط محمد رضا در مقابل کنسرسیوم نفتی ۷ خواهران – با این کار – کشورهای تولید کنند ه نفت در مجموعه اوپک حق تایین قیمت گذاری بر روی نفت را پیدا کردند و درامدشان بالا رفت و ایران توانست با در امد سرشار نفتی با مدیران و کارافرینان ملی در جهت مدرن سازی اموزش و رفاه نسبی و اقتصاد کشور گام های چشمگیری بسوی پیشرفت برای کشور بردارد ..
    و درست پس از برگزاری جشنهای باشکوه ۲۵۰۰ ساله و سوگند محمد رضا شاه در پاسارگارد برای هوشیار کردن ایرانیان از خواب غفلت جهالت و خرافات اسلام اخوندی و یادوری عظمت شان در تاریخ و هدایت ایران بسوی تمدن بزرگ ضد خرافات اسلامی بود – که انگلیس و غرب مفت بر و غارتگر احساس ترس از ظهور ایرانی قدرتمند کردند – انهم در منطقه حساس ژیوپولتیک و مرکز گنج اقتصاد نوین جهان یعنی خلیج فارس .
    و پس از ان فریاد محمدرضا شاه به غرب غارتگر چند سال قبل از دسیسه شورش ۵۷ برعلیه او – و ایران .
    شاه .. ما به هیچ وجه با پایان قرارداد به سال ۱۹۷۷ – دیگر قرارداد مفت بری نفت ایران را تمدید نخواهیم کرد .. درست همزمان با پایان تاریخ قرارادا به سال ۱۹۷۷ دسیسه شورش ۵۷ با هدایت گوادالوپیست ها – توسط نوکران وطن فروش ارتجاعی سرخ و سیاه – با برپایی اولین جمهوری غارتگران ایران .. گوادالوپیستها به هدفشان پیروزی شورشیان ۵۷ رسیدند .

    رضا شاه روحت شاد .

  9. توماس جفرسون

    عحیب است که وقتی سازمان سیا، اندیشکده های معتبر آمریکایی از جناح های چپ و راست، شخصیتهای سیاسی آن روزگار نظیر سولیوان و هایزر و پارسونز، خمینیستهای پیش کسوت نظیر بنی صدر و یزدی ، نهضت آزادی، سازمان موتلفه‌ اسلامی، سازمان مجاهدین خلق، سازمان فداییان خلق، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه ملی، لابیگران و بوقچی ها و گماشتگان و کارچاق کن های رژیم، ماموران اطلاعاتی نظیر سعید حجاریان، رسانه های دولتی فارسی زبان نظیر بی بی سی فارسی و رادیو فردا و ایران اینترنشنال و صدای آمریکا و دویچه وله و رادیو فرانسه و بسیاری منابع و افراد حقیقی و‌حقوقی به اتحاد قدرتهای خارجی با خمینیستها و انقلابیون برای سرنگونی نظام پادشاهی و برپایی حکومت اسلامی بارها اعتراف کرده و به تفصیل در مورد آن نوشته و‌گفته اند، اما ذوب شدگان ولایت و بسیجیان کله پوک نه تنها قدرت تفکر ندارند و نه تنها زحمت مطالعه این همه منابع را به خودشان نمی دهند بلکه دو قورت و نیم هم طلبکارند. سرچشمه این همه بی شرمی و و‌قاحت و حماقت و بلاهت در کجاست؟

  10. از کخدا به بامدادان :

    جناب با مداد ان و پاکنها و خودنویس ها و دفتر خط و مشق ..
    حتما منظور شما همان دانشکده های جهان میباشند که استادان برپا کننده .. نخستین ٭٭ جمهوری متعفن غارتگران مارکسیست اسلامیست جهان ٭٭ را برای غارت ایران و بدبختی کشور کورش کبیر توسط استادان دانشگاهی – امثال حسین موسویان تروریست – و اخوند کدیور – ارام حسامی عشق جیمی کارتریسم حزب خران امریکا – و برادران توده ای سابق میلانی ها – که به اسم مردگان قانون اساسی جمهوری فدرالیسم مینویسند .. و و و میباشد .
    نه جناب – با ٬ مداد ها – و خودکارها . و خودنویس ها .
    مار گزیده از ریسمان سیاه و سپد میترسد .. ما ملت ایران یک مرتبه گول دانشگاهی های وطن فروش را در برپایی میکروب جمهوری غارتگران مارکسیست اسلامیتها خوردیم ..
    امکان ندارد دو مرتبه به برپایی جمهوری دوم غارتگران حالا بدونه – پسوند اخوندی یا اسلامی – یا دموکراتیک – رضایت بدهیم ..

    ایران سرزمین شاهنشاهی کورش کبیر با ارایه منشور حقوق بشر به جهان بشریت است ..
    این کشور ۲۵۰۰ سال حکومت شاهنشاهی داشته و فراز و نشیبهای زیادی را در صعود و نزول تاریخ سیاسی و حکومتی دوران مختلف بخود دیده .. ..
    ولی هیچگاه – این چنین که در دوره ۴۲ سال سیستم جمهوری – به ابتذال سیاسی و فلاکت اجتماعی و غارت عظیم و بی وقفه شبانه روزی از منابع ان توسط اولین رژیم جمهوری غارتگران بر این مملکت و ملت رفته در تاریخ خود ندیده ..

    شما هم حتما از همان جماعت و یا فرزندانشان هستید که در برپایی جمهوری اول سهمی ازغارت بشما نرسیده و مخالف جمهوری اخوندی شدید .

  11. بامدادان

    خوشبختانه من مخالف جمهوری اسلامی هستم و به نظام پادشاهی هم ارادتی ندارم. جمهوری اسلامی هم به پایان کار خودش رسیده و هیچ کسی نمیتواند آنرا نجات بدهد. اما دوستان هوادار سلطنت انگار به تئوری توطئه خیلی علاقه دارند.. اگر میشد با تئوری توطئه سیاست را توضیح داد که دیگر نیازی به اینهمه دانشکده علوم سیاسی و تحقیق و بررسی نبود. شما به هر دانشگاه بزرگ جهان نگاه کنید مطالعه علوم سیاسی در ان از مقام و ارزش برخوردار است.
    طبیعتا کشورهای دیگر تلاش کرده اند و تلاش میکنند تا بر تحولات داخلی ایران تاثیر بگذارند. اما تصور اینکه آنها توانسته باشند مسیر تاریخ ایران را همانطور که مایلند تغییر بدهند چندان نیست. کسانی که به تئوری توطئه اعتقاد دارند مثالهای زیر را میزنند:

    انقلاب مشروطه را چه کسی راه انداخت؟ انگلیسها.
    چه کسی رضا شاه را سر کار آورد؟ انگلیسها
    کودتا بر علیه دکتر مصدق کار چاه کسانی بود؟ امریکا و انگلیس
    انقلاب اسلامی کار چه کسانی بود؟ …. (خودتان جایش را پر کنید)
    انقلاب بعدی کار چه کسانی خواهد بود؟ (خودتان جایش را پر کنید)
    چه کسانی رسانه های بزرگ را اداره میکنند؟ صهیونیستها
    چه کسانی اقتصاد جهان را در دست دارند؟ سرمایه داران بزرگ یهودی.
    .
    مشکل اینست که نمیتوان به طور جدی و دوستانه با کسانی که به تئوری توطئه اعتقاد دارند بحث کرد. چون آنها هر بحث و اختلاف نظری را یک توطئه جدید میبینند.

    میدانید فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی مبتنی چیست؟ تئوری توطئه.
    میدانید روش کار حزب الهی ها چیست؟ تهمت زدن به آنها.

  12. رضا شاه روحت شاد .

    دوباره – یک عمرابن سعد – سایبری رژیم متعفن اخوندی در پشت نقاب –
    نام یک دلاور ایرانی ٭ بابک ٭ پنهان شده – – و برای نسل جوان که انروزهای شورش و – دسیسه خارجیان مخصوصا انگلیس ملعون و نوکری حزب خران امریکا به رهبری – بادام فروش جیمی کارتر را ندیده اند .. کامنتگذاران که ا اسناد باور به شورش ۵۷ دارند – نه انقلابی که بی بی سی نامش کرد .. را برعلیه پهلوی ایرانساز خطاب میکند .. مثل اخوندها تهمت میزنند که .. اهای – پس حکومت پهلوی بی عرضه بوده ؟
    یعنی مابین افشاگران واقعیتهای بوقوع پیوسته و جوانان تشنه اگاهی که چه شده- تفرقه و شک ایجاد بکن و بشین و بخند ..
    اینگونه انگل صفتان سایبری همانند – ان زوج ایرانی ساکن بلژیک هستند که در ازای مبلغ ۲۰۰۰۰ پوند حاضر شدند از جناب سفیر تروریست اخوندی بردار – اسدی – بمب را تحویل بگیرند .. تا در مراسم کار گرد هم ایی مخالفان اخوندی کار بگذارند .. و با انفجار زن و مرد حاضر در جلسه را بکشند ..
    چرا باید شاه کشور را ترک میکرد ؟ چرا فرماندهان ارتش مقاومت نکردند ؟ چرا هویزر وووو .. به جناب / بابک سایبری / توصیه میشود .. حداقل مستند – من و تو – در مورد چگونگی حضور هویزر در ایران را ببیند ..
    و دوم انکه کتاب خاطراتی از هویزر را بخواند .. و سوم انکه دخالت انگلیس از زمان قاجار تا به امروز را برسی کند .

    اما در مورد چرا طرفداران شاه و نظام سلطنتی به خیابانها نیامدند و ایستادگی نکردند؟
    این هم دروغی دیگر است .. اول انکه نمایش عکسها و فیلم های شورش ۵۷ فقظ در چند شهر تهران و اصفهان و تبریز و مشهد و قم و کرمان میباشد .. ان هم نه همه جمعیت شهر ..
    دوم انکه طرفداران قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی به تعداد ۱۰۰ هزار نفر تظاهرات کردند ولی مزدوران رسانه های مثل اطلاعات که کارمندانی همچون نوری زاده عشق فلسطین و لبنان تیتر بسیار بزرگ امام امد چاپ کردند حاضر به حمایت و پشتیبانی خبر حقیقی نبودند ..
    مردم روستاهای ایران و مرزنشینان جمعیت ۳۵ میلیونی ایران به هیچ وجه موافق حمایت از شورشیان فدای و توده ای و ملی مذهبی نبودند ..
    ای بی بی سی بود که هرشب از تهران و عکس خمینی در ماه میگفت و از وطن فروشان شورشی با نام انقلابیون یاد میکرد و تبلیغ میکرد .

    رضا شاه روحت شاد .

  13. توماس جفرسون

    جناب آقای بامدادان،

    بنظر می رسد اهل مطالعه حتی به زبان فارسی نیستی. با هوچی گری و مسخره بازی خودت را لو دادی.

    نظر به اینکه بحث با ذوب شدگان در ولایت و‌خمینیستها بی فایده است، از شما دعوت می کنم تا کمی زحمت به خودت دهی و در مورد دخالت قدرتهای جهانی در سرنگونی نظام پادشاهی و اتحاد استراتژیک خمینیستها با بیگانگان برای برپایی حکومت اسلامی مطالعه کنی.

    از این روی می توانی به منابع مورد اعتماد خودت مانند بی بی سی فارسی، باشگاه خبرنگاران جوان ( متعلق به جیم الف) و‌همچنین تاکید سعید حجاریان در نقش آمریکا در تولد انقلاب اسلامی (در سایت رادیو فرانسه ) مراجعه کنی.

    صرفا چند لینک را بعنوان مثال معرفی می کنم که ذهنت روشن شود و منبعد دیگران را تمسخره نکنی. اوکی ؟؟؟ بارک الله !

    https://www.bbc.com/persian/indepth/kf_khomeini_iranian_revolution_us

    https://www.enghelabe-eslami.com/component/content/article/19-didgagha/maghalat/40853-2020-12-28-12-38-08.html?Itemid=0‌
    https://www.rfi.fr/fa/%D8%AA%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%A7%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-20130312/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
    https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7_%D9%88_%D8%B1%D9%88%D8%AD%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C
    https://www.yjc.ir/fa/news/5674798/%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA

  14. سودابه

    برخی از حزب الهی ها سفسطه بافی را «زرنگی» فرض میکنند، مثلأ میپرسند: آنها (مأموران ساواک) کجا بودند؟ البته منظورشان این است که سازمان امنیت کشور بیعرضه بوده است وبلافاصله رگ غیرت «سلطنت طلب» بودنشان ورم میکند که عده ای باگفتن اینکه دولتهای خارجی دربر پائی «انقلاب اسلامی» نقش داشته اند «به نظام سلطنتی ایران بی احترامی کرده آنرا ناتوان از اداره کشور اعلام میکنند».
    حاجی آقا، برخلاف ادعای شما، نگاه ایرانیان میهن پرست همه چیزرا «توطئه» نمی بیند؛ یک اندرز پارسی میگوید: «آفتاب آمد دلیل آفتاب».

  15. بابک

    دوستان گرامی. نگاهی که همه چیز را توطئه میبیند بار مسئولیت را از دوش خود و بقیه ایرانیها برمیدارد. در هر کشوری کسانی که صاحب قدرت بیشتری هستند بار مسئولیت بزرگتری را به دوش میکشند. چرا در یک کشور ارتش و سازمان ضدجاسوسی تشکیل میشود؟ برای اینکه دیگران در سرنوشت ان کشور توان دخالت نداشته باشند. … چرا باید فرماندهان ارتش از ژنرال هایزر و تهدیدات او بهراسند؟ مگر او فرمانده آنها بوده است؟ چرا طرفداران شاه و نظام سلطنتی به خیابانها نیامدند و ایستادگی نکردند؟ آیا کسی جلوی آنها را گرفته بود؟ چه کسی نخست وزیر ایران آقای هویدا را به زندان افکنده بود؟ گناه او چه بود؟ چرا شاه ایران را ترک کرد؟ نقش ساواک که دستگاه اطلاعاتی کشور بود در این میان چیست؟ آنها کجا بودند؟ ایستاده بودند و دخالت خارجیها در ایران را مشاهده میکردند و چیزی نمیگفتند؟ … دوستانی که به نقش دولتهای دیگر در ایجاد انقلاب اسلامی در ایران باور دارند عملا دارند به نظام سلطنتی ایران بی احترامی کرده آنرا ناتوان از اداره کشور اعلام میکنند.

  16. سودابه

    جناب «بامدادان » که اظهارفضل نموده و انگ «دائی جان ناپلئونی» بودن به نوشته های دیگر کمنت نویسان زده اید؛ شما در کدامیک از «انقلاب»های دیگرسراغ دارید که ژنرال یک دولت خارجی چون ژنرال هایزر آمریکائی ، در بحبوبهٔ یک شورش داخلی دریک کشور «دوست»، بدون اطلاع زمامداران قانونی به آن کشوربیاید وبا تهدید به «خُرد کردن کمر» فرماندهان ارتش آن کشور، آنها را وادار به اعلان بیطرفی، تخلیهٔ پادگانها وباز کردن انبارهای اسلحهٔ ارتش به روی شورشیان بکند ؟

  17. از کخدا به خروس بی محل بامدادان :

    نقطه نظرات بلبل – عمه جان الی – و – عموجان پوتین – درمداحی نویسنده و تمسخر نظرات کامنتگذارن راهم – در — بامدادان — جمعه مشاهده کردیم .

    باشد که بوقت صلات نماز جمعه – جماعتی تکبیرگویان به قبول ایشان در
    رخدادن انقلاب در ایران – همچنان ۴۲ سال گذشته الله و اکبر گویان مهر تصدیق بزنند ..
    و شواهد و مدارک و دلایل مستند – حتی افشا شده از اسناد محرمانه پس از ۳۰ سال در مورد نقش هدایت دولتهای خارجی به — شورشیان در برپایی – شورش — منحوس ۵۷ — که بنام انقلاب — ان هم از نوع مارکسیست اسلامیستی ان نمایان و اعتراف شد باطل شود .

  18. بامدادان

    ممنون از دکتر مظفری بخاطر نظم و روشنی در طرح نظراتشان. و البته خواندن نظرات دوستان هم باعث مسرت اوقات شد. از آنها هم تشکر فراوان به خاطر ادامه راه دایی جان ناپلئون در قرن بیست و یکم. پرسش من از دکتر مظفری اینست که آیا فاصله زمانی میان انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ م. و انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ . که ۱۲۸ سال است و میان انقلاب فرانسه و انقلاب اسلامی در ایران ۱۹۷۹ م. که ۱۹۰ سال است از اهمیتی برخوردار نیست؟ آیا تفاوت این انقلابها بیشتر از شباهتشان به هم نیست؟ آیا تفاوت ایدئولوژیک میان انقلاب فرانسه و انقلاب بلشویکی روسیه و انقلاب اسلامی در ایران نباید مورد توجه قرار بگیرد؟ بار و وزن انقلاب فرانسه در پاریس بود و انقلاب بلشویکی در پتروگراد یا همین سن پترزبورگ فعلی روی داد و انقلاب اسلامی در ایران از پراکندگی جغرافیایی بیشتری برخوردار بود. بورژوازی فرانسه نقش کلیدی در انقلاب ان داشت. کارگران و سربازان که بیشتر از طبقه دهقانان بودند نیروی فعال انقلاب بلشویکی محسوب میشدند. در انقلاب اسلامی در ایران حاشیه نشینان شهری در خیابانها میریزند اگر چه بخشی از طبقات متوسط شهری نقش سازماندهی بازی میکنند. روحانیت شیعه به سرکردگی آقای خمینی بر بینوایی و بی کسی حاشیه نشینان شهری و طبقه سنتی متوسط سوار شدند. انقلاب فرانسه به عقب نشینی طبقاتی اشراف فرانسه و کلیسای کاتولیک انجامید. انقلاب بلشویکی به چیرگی حزب بلشویک و امحاء نظام طبقاتی پیشین و صنعتی شدن ان جامعه زیر تسلط بروکراسی حزب بلشویک انجامید. انقلاب اسلامی در ایران نیز به عقب نشینی فرهنگ شهری نوین و چیرگی فرهنگ مذهبی طبقات متوسط سنتی در ساحت فرهنگی انجامید. در ساحت سیاسی نیز تنش میان طبقات متوسط سنتی شهری و طبقه سنتی بازار برای سالیان درازی بنمایه سیاست جمهوری اسلامی در ایران بوده اند. انقلاب فرانسه را میتوان بنا به همان تعریفی که شما ارئه کرده اید انقلاب جامع یا کبیر نامید. به گمانم اطلاق نام کبیر یا بزرگ به انقلاب اسلامی در ایران چندان درست نباشد. انقلاب اسلامی در ایران بیشتر یک ضد انقلاب بوده است. این انقلابی بود که توانست مانع فرادست شدن بورژوازی شهری در ساحت فرهنگ و اجتماع و سیاست در ایران شود. انقلاب اسلامی در ایران, انقلابی کبیر نبود. انقلاب بلشویکی روسیه نیز انقلابی کبیر نبود. آنکس که به دنبال امری محال میرود به بزرگی دست نمییابد.
    کدام نیروهای اجتماعی نقطه پایانی بر انقلاب اسلامی در ایران خواهند گذاشت؟ در پاسخ به این پرسش دکتر مظفری نظرات مهمی را مطرح کرده اند.

  19. دوران پهلوی، آنتراکت (استراحت) بین دو پرده فیلم ترسناک در سینما بود "ن .ی"

    سال ۱۹۷۷ هم کتاب سقوط ۷۹ نوشتۀ پل امیل اردمن منتشر شد و البته خواندنی و هم قابل توجه بود!

  20. یو سف

    انقلاب ایران خیلی زیادتر از انچه که تصور میشد از خارج هدایت شد.

    اول، شاه به سادگی رفت و اجازه مقاومت هم از ارتش سلب شد.

    دوم ، اجازه تجاوز نظامی به صدام داده شد و حکومت خمینی هم تحریکاتی کرد که انرا تقویت کرد. یکی از شعار ها در انروزها “از کنار مرقد ان سر جدا باید گذشت” بود، که بسادگی از عراق صدام بسوی اسراییل میخواستند بروند و “قدس” را ازاد کنند که ان خیال واهی هنوز هم ادامه دارد و فاجعه میافریند.
    شنیدن کی بود مانند دیدن گوزیدن نی بود مانند ریدن .

    سوم، ایران مثل افقانستان حلقه ای از “نوار سبز” یا حلقه اسلامی دور شوروی بود که شوروی سابق را از هم پاشید. ترکیه بعدا این حلقه را کامل کرد.
    دکترا بطور کلی در خیلی موارد به درد نمیخورد! اینهم یک مورد دیگر است. گرچه این اصول بسیار جالب است و حتی جای خود دارد. ولی ارتباط این اصول ضعیف است.

    البته بسیاری وقایع دیگر هم کمک کرد. از جمله مسعود رجوی تصمیم گرفت که از انقلاب های ١٩٠۵ و ١٩١٧ یاد گرفته و ١٩١٧ را در ایران تکرار کند. که به شکلی تکرار “عاشورای حسینی” هم بود ولی علنا به تثبیت خمینی کمک کرد و به فاجعه کشتار ۶٧ هم منجر شد.

  21. آرش

    در هر کشوری که نظام دیکتاتوری ملایم داشته باشه انقلاب رخ خواهد داد (ایران ،روسیه،فرانسه و..)ولی اگر دیکتاتوری خشن باشد انقلاب رخ نمی دهد چنین رژیمی با حمله خارجی نابود خواهد شد نظیر هیتلر(جنگ جهانی دوم)و شوروی(جنگ سرد) و قذافی(حمله آمریکا) و صدام (جنگ دوم خلیج فارس) و جمهوری اسلامی ..براهمینم هست که جمهوری اسلامی بدنبال صدور انقلاب هست چون از خارج میترسه و اونجایی است که روش کنترلی نداره

  22. ١٣

    توصیه به این استاد
    لطفا اسناد محرمانه خارج شده از امریکا را هـم بخوانند (دادن پول به فرقه تبهـکار خمینى )
    بعد شاید متوجه دخالت خارجى بشوند !!!!!!!!!!

  23. توماس جفرسون

    به جناب رضا شاه روحت شاد گرامی،

    ۱- اگر زمانی قضیه دخالت بیگانگان در سرنگونی نظام پادشاهی و برقراری حکومت اسلامی رازی مگو و یا یک نظریه توطئه محسوب می شد،‌ اکنون حتی خود خمینیستها علنا، رسما و صراحتا به نقش قدرتهای بیگانه با افتخار اعتراف می کنند.

    در سایت انقلاب اسلامی که تریبون خط امامی های السابقون است، اخیرا طی مقاله ایی نقش مثلث دیپلماتیک انقلابیون موسوم به مثلث بیق ( بنی صدر، یزدی، قطب زاده) در رابطه با مذاکرات فشرده و‌موثر با قدرتهای جهانی، ماهها پیش از کنفرانس گوادلوپ مورد تحلیل قرار گرفته است.

    به فرازی از این مقاله توجه کنید و خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل:

    ” اگر محیط‌شناسی و دیپلماسی قدرتمند تیم مشاورین و هادیان انقلاب در پیرامون آیت‌الله خمینی در خارج از کشور نمی‌بود، شاید انقلاب ایران با چنین سرعت و هزینۀ کم پیروز نمی‌شد. حضور افرادی مانند ابراهیم یزدی، صادق قطب‌زاده و ابوالحسن بنی‌صدر که با زبان جهانی و روابط بین‌الملل آشنا بودند، در کنار رهبری انقلاب در پیشرفت این مذاکرات خارج از کشور یقیناً بسیار مؤثر بود.”

    کنفرانس گوادلوپ صرفا اپیسود پایانی یک سناریوی چندین ساله بود.

    ۲- البته ارتباط خمینیستها با آمریکا به دوران ریاست جمهوری جان اف کندی بر می گردد. در این مورد اسناد سازمان سیا که فقط چند سال است از حالت سری خارج شده، در اینترنت موجود هستند و حتی مورد تایید بی بی سی فارسی نیز می باشند.

    ۳- و اما در مورد بریتانیا.
    ارتباط این کشور استعماری با جهان اسلام و اسلامگرایان دارای سابقه چندین قرن می باشد و به دوران هنری هشتم بر می گردد. در قرن ۱۶ میلادی ، آن کشور از نظر مذهبی و فرهنگی خود را از اروپا بیرون کشید و‌مسیری دیگر برگزید که به برکزیت اول موسوم است.
    لذا بعلت انزوای جغرافیایی و سیاسی، مجذوب جهان اسلام شد و‌بخصوص در زمان الیزابت اول ( دختر هنری هشتم) شتاب گرفت که تاکنون این معاشقه و مغازله و اتحاد نامقدس ادامه دارد.

    ۴- از سوی دیگر، جنبش جهانی چپگرایی اسلام پناه Islamo- leftism ( با چپ اسلامی اشتباه نشود) که یک پدیده نسبتا نوین است و بر اساس اتحاد بنیادین بین چپگرایان غربی و اسلامگرایان بنا شده است، دارای ابعاد استراتژیک و‌ژئوپلیتیک و فرهنگی و اجتماعی است و بر ضدیت با تمدن غرب،‌یهود ستیزی، تلاش برای تشکیل حکومتهای اسلامی در جهان اسلام ( مثلا شورش ۵۷ و بهار عربی) و نابودی ارزشهای تمدن غربی تمرکز دارد.
    .‌نسبیت گرایی اخلاقی، نسبیت گرایی فرهنگی، چند فرهنگی ، سیاست هویت محور و بازگشت به سنت و نفی مدرنیته از دیگر ابعاد این جنبش خطرناک می باشند.

     

  24. رضا شاه روحت شاد .

    با درود بر توماس عزیز ،،
    بسیار روشن و منطقی با تجزیه و تحلیل خیلی خوب ،، واقعیت اینکه اصولا حادثه منحوس ۱۳۵۷ ،، انقلاب نبوده و فقط میتوان ان را به معنا و در عمل شورش نامید بیان کردید .
    اما ایا نمیتوان گفت این شورش از بیرون از مرزهای کشور ،، توسط دشمنان تاریخی ایران یعنی اروپای استعمارگر به رهبری همیشگی ،، فاحشه بابیلیون – انگلیس مزور و استمارگر ،، مولد انواع و اقسام ایدئولوژی های مدرن ،، بنا به دلایل منفعت طلبانه و برتری استراتژیک برعلیه ایران نوین ،، که در حال قدرت گرفتن اقتصادی و دیپلماسی صلح طلبانه و قدرت نظامی و برپایی کارتل نفتی اوپک در مقابل کنسرسیوم نفتی ،، و تائین قیمت گذاری نفت صادراتی بدست تولید کنندگان ،، و هدایت مصر و اعراب بسوی صلح بایکدیگر ،، ووو. برای برهم زدن و نابود کردن این نوزاد جدید حکومت ملی شاهنشاهی سکولاریسم مدارا گر حافظ منافع ملی ایرانیان ،، طراحی شده ،، تا اینکه قدرت جدیدی در سرزمین کورش کبیر ،، ،، بنام ایران شاهنشاهی با هدایت و مدیریت پهلوی میهن پرست ایرانساز از میان برداشته شود ،، انهم در منطقه خلیج فارس که سرشار از ماده حیاتی اقتصاد نوین جهان میباشد ..
    بیاد دارم وقتی محمد رضا شاه پهلوی در اوئل دهه ۵۰ خورشیدی پس از برگزاری جنشهای بی‌نظیر ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت جمشید و سوگند او بر مزار کورش کبیر در پاسارگاد و بعد از ان با صدای بلند در رسانه ها اعلام کرد ،، ما دیگر به هیچ وجه قرارداد مفت بری و غارت را با کنسرسیوم تمدید نخواهیم کرد ،،

    بیاد دارم ،، ۳ سال قبل از شورش منحوس مارکسیست اسلامیست ها به سال ۵۷ ،، ،، در محافل روشنفکری اروپا ،، زمزمه برداشتن و برکناری محمد رضا شاه پهلوی از قدرت در میان بود .
    رضا شاه روحت شاد .

  25. سودابه

    جالب است که نویسنده، فتنهٔ فرقهٔ مذهبی ۵۷ درایران را «انقلاب»ی مشابه انقلاب «کبیر» ۱۷۸۹ در فرانسه وانقلاب بلشویکی در روسیه میداند. در صورتیکه تنها تشابه میان این سه این بوده که بلافاصله بعد از غلبه بر کشور«انتقام گیری»های خونین وکورکورانهٔ یک گروه اقلیت جنایتکار«انقلابی» ازمردم وازخدمتگزاران رژیم قبلی آغازشد.
    انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه دست طبقهٔ روحانی وکلیسای کاتولیک و«اصیل زادگان» درباری را از جان ومال مردم کوتاه کرد وبرای نخستین باربه مردم فرانسه حقوق مدنی و «شهروندی» و پارلمان نمایندگان انتخاب شده توسط شهروندان فرانسه داد. رژیم «انقلابی» حدود ده سال برفرانسه تسلط داشت که با روی کارآمدن سربازی چون ناپولئون بناپارت اوضاع آرام شد ورفورمهای مدرنی چون «کُد ناپولئون» را که هنوزهم دراین کشور زیرپایهٔ سیستم های دادگستری وروابط اجتماعی فرانسه است بوجود آورد.
    انقلاب بلشویکی روسیه یک دیکتاتوری ایدئولوژیکی فلاکتبار و «ضد مذهبی» در روسیه برپا کرد که بمدت ۷۰ سال همان طبقهٔ جنایتکار«انقلابی» حاکمیت مطلق آن را دردست داشت.
    فتنهٔ خمینی ۵۷, یک کودتای برنامه ریزی شدهٔ خارجی بود که بدست «روحانیت» فرقهٔ مذهبی شیعه وبکمک ماشینهای تبلیغاتی بیگانگان وفریب مردم در ایران انجام گرفت. برپا کنندگان آن کودتا احکام شرعی ضد بشری هزاروچهار صد سال پیش یک دین بیگانه را بعنوان «قانون اساسی» بر زندگی مردم مسلط کرده و کلیهٔ منابع مالی کشور را تصاحب نمود ند، بکمک حمایت دولت های قدرتمند جهان بمدت بیش از چهل سال است که درایران حکومت میکنند.

  26. توماس جفرسون

    در این مقاله کوتاه اصول مهم انقلاب برشمرده شده است.

    اما، بنظرم می رسد ، سه اصل مهم دیگر باید اضافه شوند:

    ۱- انقلاب قاعدتا فراگیر است و همه آحاد ملت را در بر می گیرد.
    ۲- انقلاب عمدتا توسط طبقات فرودست و ضعیف جامعه رخ می دهد و نه طبقه الیت .
    ۳- انقلاب رویکردی رو به آینده ( صرف نظر از موفقیت یا عدم موفقیت آن) دارد و نه واپسگرایانه .

    با این توضیح ، سوال اصلی این است که آیا انقلاب اسلامی را می توان اصولا یک انقلاب نامید؟!!

    بنظرم رخداد سال ۵۷ بنا بدلایل زیر یک انقلاب نبود:

    ۱- برخلاف تبلیغات و تحلیل های دروغین طبقه الیت شیعه اثنی عشری ( از استمرار طلب تا اپوزیسیون)، انقلاب اسلامی صرفا در شهر های بزرگ واقع در هلال شیعی حاشیه کویر و بویژه شهرهای مذهبی طهران ، اصفهان، قم، کرج، و‌مشهد و‌همچنین شهر تبریز رخ داد.
    فراموش نشود شهرهای مذهبی اصفهان و تبریز پایتختهای سلسله شیعه صفویه بودند و شهر مذهبی طهران پایتخت سلسله شیعه قاجاریه بود و میراث شوم آن خاندان وحشی.

    آن رخداد شوم به هیچ عنوان فراگیر نبود. شهرها و روستاهای واقع در مناطق کوهستانی و جلگه ایی و کرانه ایی و مرزی بیشترین اقبال را به نظام پادشاهی داشتند و تا زمستان ۵۷ کمترین اثری از انقلاب در آنها مشاهده نمی شد.

    ۲- انقلاب اسلامی ایران حاصل یک جنگ طبقاتی طبقه الیت و متوسط شیعه اثنی عشری و تفاله های قاجاریه بر ضد طبقات فرودست و ضعیف جامعه ایران بود.

    این طبقات تمامیت خواه و مذهبی ( از روشنفکر و بازاری و تحصیلکرده تا آخوند زاده و قجر زاده و خانزاده و تکنوکرات و‌سرمایه دار) ، در اثر رانت نفتی و سیاستهای مرکز گرایانه فربه و‌گستاخ شده بودند و‌حاضر نبودند دیگر اقشار جامعه از ثمرات اقتصاد نفتی بهره مند گردند

    در واقغ انقلاب اسلامی یک ضد انقلاب بر علیه انقلاب تجدد محورانه رضا شاه و انقلاب سفید محمد رضا شاه بود که برای اولین بار باعث شده بود تا نظام کهن و مستحکم ارباب-رعیتی جای خود را به نظام شهروندی دهد.

    ۳- انقلاب اسلامی به هیچ عنوان رویکردی آینده محور و تحول خواهانه و تجدد خواهانه نداشت و ندارد.
    آن رخداد شوم شنیع ترین و مرتجعانه ترین نوع کودتا و خرابکاری بر علیه مدرنیته بود که ایران را از قرن بیستم به صدر اسلام پرتاب کرد.

    بطور خلاصه، انقلاب ۵۷، در پی دگرگونی بنیادین اجتماعی-فرهنگی-سیاسی-اقتصادی نبود، بلکه بدنبال بازگشت به نظم کهن و سنت بود.‌یعنی رویدادی صد در صد مرتجعانه برای بازگشت به لجنزار گذشته در مخالفت با تجدد و اصلاحات فراگیر پهلوی. در نتیجه نمی توان آن را یک انقلاب به مفهوم‌کلاسیک نامید.

    بنظرم، کسانی که ادعا می کنند انقلاب اسلامی همه آحاد ملت ایران را در بر گرفت، از طبقات الیت شیعه اثنی عشری هستند که با بی شرمی و بلکه بی شرفی قصد دارند کلیه مردم ایران را مقصر جلوه دهند.

    خیر اینگونه نبود.

    این انقلاب اولا فراگیر نبود و عمدتا منحصر به شهرهای مذهبی طهران و تبریز و اصفهان و قم و‌مشهد و تعدادی دیگر شهرهای کویری می شد.
    دوما نخبه گرایانه بود، و‌فرودستان مناطق محروم و مرزی و دور افتاده نقشی در آن نداشتند.
    سوما این انقلاب شدیدا واپسگرایانه و ضد تحول و پیشرفت بود.

    بنظرم تحصیلکردگان و روشنفکران آزاد اندیش که تعلق خاطری به تشیع اثنی عشری ندارد و برای آنها حقوق بشر و کرامت انسانی مهمتر از خاک و خون و نژاد و دین است، باید در تحلیلهای خود به جغرافیای جمعیتی و تنوع فرهنگی -قومی ایران نیز توجه کنند.

    آیا برای آنها ، ملت ایران صرفا شامل طبقات متوسط و الیت شیعه اثنی عشری ساکن شهرهای مذهبی هلال شیعه در حاشیه کویر می شود و یا کرد و آذری و ترکمن و بلوچ و‌گیلکی و مازنی و عرب و لر و لک و فارسهای مناطق محروم و‌ غیره هم جز ملت ایران هستند؟

    اگر کرد و آذری و ترکمن و بلوچ و‌گیلکی و مازنی و عرب و لر و لک و فارسهای مناطق محروم از ملت ایران هستند، پس می توان نتیجه گرفت که انقلاب اسلامی یک انقلاب واقعی نبود، بلکه شورشی بود توسط عده ایی محدود بر علیه اکثریت قاطع ملت ایران.
    با عرض پوزش از طولانی شدن کامنت.

  27. اسد خان

    اصل چهارم :

    هیچ کشور و هیچ نیروی خارجی نمی‌تواند در کشور دیگری انقلاب بکند. تجربیات تاریخی نشان داده که کشورها و نیرو‌های خارجی می‌توانند حکومت کشور دیگری را سرنگون کنند. اما نه با انقلاب بلکه با کودتا و ایجاد بحران یا دخالت نظامی.
    در سازماندهی انقلاب فرانسه که دارای مردمی احساساتی مانند ما هست فراماسونها به ویژه بخش انگلیسی ان نقش مهمی ایفا کردند و بعد از پیروزی انقلاب فرانسه انقلابیون دست به کشتار گسترده ای زدند که بیشتر آنها نخبگان جامعه فرانسر از جمله لاوازیه شیمی دان بزرگ بود.
    در انقلاب روسیه در اواخر جنگ جهانی اول قیصر آلمان لنین را با قطار محافظت شده و دربست به روسیه فرستاد و به اطرافیان خود گفت میکروبی برای تزار فرستادم که نابودش کند . و انقلابیون روسیه در اولین کار الیت های جامعه روسیه را قتل عام و یا فراری دادند.
    در انقلاب ! ایران کشور فرانسه ازپیرمردی مفلوک و موذی و دروغگو که خود را مریض احوال هم نشان میداد بدون پاسپورت دعوت و تمام امکانات تبلیغی جهان را در اختیارش گذاشتند و سپس با هواپیمائی حفاظت شده و دربست میکروبی را به ایران ارسال کردند تا ایران را نابود کند . “ان قلابیون ” ایران هم در اول کار الیت ها را کشتند یا فراری دادند.

  28. آرامانگرا

    ۲-در مورد انقلاب بلشویکی در روسیه چون ملت روسیه دچارفقر وتبعیض طبقاتی و نیز عوارض شکست در جنگ جهانی اول شده بودو رهبرانی چون لنین عمده ی طبقات ضعیف جامعه را با مرام سوسیالیستی آشنا کرده و ازسویی دیگر وجود نارضایی در عمده ی بدنه ی ارتش تزار باعث شدتا نیروهای آن به مخالفین بپیوندند ودرنهایت نابودی تزارها را رقم بزنند ولی همین انقلاب سوسیالیستی هنگامی که دچار مشکلات بزرگی مثل فساد اداری -مسابقه ی تسلیحاتی و اتمی و موشکی و فضایی و و و شد در نهایت ازهم پاشید

  29. آرمانگرا

    مقایسه ی انقلاب فرانسه با انقلاب بلشویکی و در کنارآن مقایسه ی این دو با شورش کور و ویرانگر ۵۷ (انقلاب اسلامی کذایی) اولا انقلاب کبیرفرانسه بعد از مدت کوتاهی به انحراف کشیده و دوره ی وحشت و گیوتین موجب قتل افراد بسیاری شد که درنهایت باعث روی کار آمدن دیکتاتوری بناپارت شد و مدتی طول کشید تا ملت فرانسه به یک جمهوری واقعی برگردد وای بسا اگر ماجراجوییهای نظامی ناپلئون نبود شاید تا کنون نیز نظام سلطنت در فرانسه برقرار بود

Comments are closed.