احمد رأفت – روز یکشنبه ۲۱ فوریه ۲۰۲۱ در واشنگتن آخرین «نظرسنجی» نهادی به نام «ایران پل» در کانادا که در همکاری با «مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی» دانشگاه مریلند در آمریکا تهیه شده است، در وبسایت مربوطه رونمایی شد.
کمی بعد بعد در تهران، روزنامه کیهان حسین شریعتمداری در صفحه اول خود تیتر زد «حمایت ۷۳ درصدی مردم از قانون مجلس برای لغو تحریمها». شاید لازم به یادآوری باشد که این روزنامه غصبی تنها در مواردی مطالبی را به نقل از منابع خارجی منتشر میسازد که در راستای سیاستها و تبلیغات جمهوری اسلامی و شخص علی خامنهای باشد.
اگرچه پرسشهایی که به فارسی با پاسخدهندگان احتمالی در میان گذاشته شده در جایی منتشر نشده و معلوم نیست دقیقا چه پرسیدهاند (در وبسایت «ایران پل» همه پرسشها، توضیحات و نتایج به انگلیسی منتشر شدهاند که دلیل دیگری بر گروه هدف این نظرسنجی یعنی دولتها و افکار عمومی غرب است) در مورد این نظرسنجی و تهیهکنندگان آن نیز پرسشها و ابهامات بسیاری وجود دارد از جمله اینکه چرا این نظرسنجی دقیقا در زمانی منتشر میشود که قرار است مذاکراتی بین تهران و واشنگتن آغاز شود؟ و یا چرا در این نظرسنجی تنها پرسشهایی مطرح شده که همسو با نظرات نظام جمهوری اسلامی در ارتباط با گفتگوهای احتمالی آن با ایالات متحده هستند؟
این اولین بار نیست که جمهوری اسلامی در مواقع حساس از «مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی» دانشگاه مریلند و موسسه نظرسنجی «ایران پل» به عنوان ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به نظرات خود در صحنه بینالمللی استفاده میکند. دو مرکزی که حاضر نیستند در مورد منابع مالی خود صحبت کنند، اگرچه با توجه به گردانندگان آنها، حدس در مورد این منابع مشکل نیست.
یکی از چهرههای اصلی «مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی» دانشگاه مریلند فردیست به نام ابراهیم محسنی، که اگرچه امروز بدون ریش و با کراوات در مجامع دانشگاهی آمریکا حضور پیدا میکند، ولی زمانی که هنوز «مهاجرت» نکرده بود با ریش و بدون کراوات از فعالان بسیج و عضو هیئت علمی دانشکده «مطالعات جهانی» دانشگاه تهران بود. مرکزی که در اشاعه افکار ضدآمریکایی و ضداسرائیلی فعال بوده و هست و همچنین بر توجیه و تبلیخ نظرات علی خامنهای به ویژه در سیاست خارجی و ماجراجوییهای منطقهای تمرکز دارد.
از دیگر چهرههای فعال این دانشکده میتوان به محمد مرندی از عوامل تبلیغاتی نظام در سطح بینالمللی اشاره کرد و حسامالدین آشنا از مقامهای امنیتی نزدیک به حسن روحانی که در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی معاون وزیر اطلاعات وقت، قربانعلی درّی نجف آبادی، بود و از سال ۱۳۹۲ همزمان با ریاست حسن روحانی بر دولت یازدهم و سپس دوازدهم، در مقام مشاور وی و همچنین رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک در خدمت جمهوری اسلامی مشغول است.
گذشته از تنظیم هدفمند پرسشهای این «نظرسنجی»، اگر واقعا نظرسنجیای انجام گرفته باشد، موضوعات مطرح شده در آن بیش از نتایج آماری پاسخها، نظر را جلب می کنند. در این «نظرسنجی» طولانی در رابطه با تفاوتهای بین حزب دمکرات و جمهوریخواه در آمریکا، محدودیت برای تهیه دارو و تجهیزات پزشکی در پیامد بازگشت تحریمهای آمریکا در سال ۲۰۱۸ میلادی، حمایت مردم از فعالیتهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقه، پشتیبانی مردم از مصوبه مجلس شورای اسلامی در مورد افزایش فعالیتهای هستهای، و از همه جالبتر ارزیابی از مدیریت بحران کرونا پرسشهایی مطرح شده است.
در این مورد آخر بر مبنای نتایج این «نظرسنجی»، ۷۷ درصد از هزار نفری که مورد پرسش قرار گرفتهاند از عملکرد وزارت بهداشت و دولت یا «بسیار راضی» و یا «به اندازه کافی راضی» هستند. اگر آنچه در شبکههای اجتماعی و یا در گفتگو با مردم در رسانههای داخل و خارج را میخوانیم، در نظر نگیریم کافیست به نظرسنجی دیگری در همین زمینه نگاهی بیاندازیم.
برپایه نظرسنجی «مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران» که در همکاری با خود وزارت بهداشت تهیه شده و در آبانماه ۹۹ منتشر شد، ۶۱ درصد از مردم ایران از عملکرد دولت و وزارت بهداشت جمهوری اسلامی در ارتباط با بحران کرونا ناراضی هستند. در نظرسنجی «مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران» که بدون شک تحت نفوذ اپوزیسیون خارج از کشور نیست و از بودجههای دولتی تغذیه میشود، در پرسشی در مورد آمار رسمی ابتلا و فوت، ۵۷ درصد میگویند به این آمار هیچگونه اعتمادی ندارند. در همین نظرسنجی یک پرسش جالب دیگر هم مطرح شده است: به کدام رسانهها اعتماد دارید؟ میزان اعتماد مردم به صداوسیمای جمهوری اسلامی ۳۸ درصد و به شبکههای ماهوارهای ۶۶ درصد است. اما «نظرسنجی»ای که از آمریکا انجام شده تصویری کاملا متفاوت از نظر «مردم» یا همان «هزار» مخاطب مورد ادعای برگزارکنندگان نظرسنجی «ایران پل» را نشان میدهد!
از همین رو کیهان حسین شریعتمداری آن را در هوا قاپید و در گزارشی در مورد «نظرسنجی» ارائه شده توسط «ایران پل» و «مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی» دانشگاه مریلند، تیتر زده است که ۷۳ درصد مردم از لایحه آذرماه مجلس شورای اسلامی در مورد تحریمها و گسترش فعالیت هستهای حمایت میکنند. ولی آش آنقدر شور است که احمد زیدآبادی روزنامهنگار منتقد ولی وفادار به نظام، در کانال تلگرام خود مینویسد: «راستش من نمیدانم این دانشگاه مریلند چگونه از آن سر دنیا اقدام به نظرسنجی در بین ایرانیان میکند که نتایجاش همیشه مورد علاقه کیهان در میآید و به تیتر نخست تبدیل میشود، اما با مشاهدات روزانه امثال من در تضاد است! اگر قرار باشد مردم یک جامعه ۷۳ درصد نسبت به یک مصوبه مجلیشان نظر مثبت داشته باشند، لابد نزدیک به ۱۰۰ درصد آنها از این مصوبه با خبر هستند! اما من حاضرم شرط ببندم که حتی نیمی از ایرانی ها نیز از قانون راهبردی مجلس یا محتوای آن خبر ندارند چه رسد که ۷۳ درصدشان بخواهند حامی آن باشند!»
عمار ملکی مدیر مؤسسه نظرسنجی «گمان» و استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تیلبرگ هلند نیز نظر مشابهی دارد. عمار ملکی در گفتگو با کیهان لندن میگوید «بعید به نظر میرسد چنین موضوعی که چنان هم عمومی نیست همه را درگیر کرده باشد! اگر پرسشی در مورد مصوبه مجلس در رابطه با یارانهها میشد، از آنجا که با زندگی روزمره مردم سر و کار دارد میشد ادعا کرد که بسیاری از مردم از آن اطلاع دارند.»
- مدیر موسسه «گمان» در ادامه میافزاید «این خودش یکی از نکاتی است که کل این نظرسنجی را زیر سوال میبرد زیرا در یک گفتگوی تلفنی که حدود ۴۰ سوال مطرح میشود و آنهم در ساعات اداری که مردم مشغول هستند، بسیاری برای از سر باز کردن یک پاسخی میدهند. البته چگونگی مطرح کردن پرسشها هم نقش عمدهای دارد و بنا بر خواست سفارشدهندگان نظرسنجی تنظیم میشوند تا پاسخ مورد نظر به دست آید.»
این «نظرسنجی» به صورت واضح با انتخابات آمریکا در سوم نوامبر ۲۰۲۰ و وعده بازگشت رئیس جمهوری جدید این کشور به توافق هستهای و با هدف تاثیرگذاری بر سیاستهای دولت جو بایدن انجام گرفته است. مثلا ۵۸ درصد از پرسششوندگان میگویند آمریکا به برجام باز خواهد گشت.
۶۰ درصد هم در مورد برداشته شدن تحریمها تردید دارند.
در اشاره به انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ۱۴۰۰ در خردادماه آینده، ۶۰ درصد گفتهاند به نامزدی رای خواهند داد که تن به سازش ندهد و در مقابل آمریکا ایستادگی کند.
همچنین برای شرکتکنندگان در این «نظرسنجی» تفاوت بسیاری بین جو بایدن و دونالد ترامپ نیست و هر دو «سیاستی خصمانه» نسبت به جمهوری اسلامی دارند.
ولی آیا اصولا در جامعهای سرکوبگر مانند جمهوری اسلامی میتوان حتا از راه دور نظر واقعی شهروندان را جویا شد؟!
عمار ملکی در این رابطه به کیهان لندن میگوید «در جوامعه بسته مانند جمهوری اسلامی نمیتوان نه تلفنی و نه حضوری بدون اجازه حکومت افکار جامعه را سنجید. در این جوامع شیوههای کلاسیک و متداول نظرسنجی نظر واقعی مردم را منعکس نمیکند. مردم به صورت غریزی و طبیعی، اگر تمام معیارهای انتخاب نمونههای جمعیتشناسی هم رعایت شده باشند در پاسخ به پرسشهای حساس صریح پاسخ نمیدهند.»
مدیر موسسه «گمان» در ادمه می افزاید «اگر این نظرسنجی در مورد انتخاب بین دوغ و نوشابه، و یا اینکه چند بار در سال به سینما میروید بود، پاسخها میتوانستند با حقیقت منطبق باشند، ولی اگر پرسش تلفنی در مورد محبوبیت رئیس قوه قضائیه باشد، با توجه به اینکه رشته زندگی مردم در دست او است، و یا در مورد مداخلات سپاه پاسداران در منطقه، به احتمال زیاد حتی براندازترین فرد هم روی خط تلفن جسارت دادن پاسخ واقعی را نخواهد داشت. به همین دلیل این نظرسنجی با تصور کسانی که اندکی با فضای سیاسی ایران آشنایی دارند جور در نمیآید.» عمار ملکی به «نظرسنجی» دیگر «ایران پل» در سال ۱۹۹۶ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آن زمان اشاره میکند و میگوید: «در آن نظرسنجی اعلام کردند محبوبیت ابراهیم رئیسی ۵۶ درصد است. ولی در انتخاباتی کاملا دوقطبی تنها ۳۸ درصد به او رای دادند. فردی که محبوبیت ۵۶ درصدی دارد چگونه تنها ۳۸ درصد آرا به نام او به صندوق ریخته میشود؟! در دیگر کشورها چنین تفاوتی بین نظرسنجیهای قبل از انتخابات و نتایج آن انتخابات قابل تصور نیست.»
بررسی پرسشها و پاسخهای این «نظرسنجی» نشان میدهد که هدف از ارائه آن بطور خاص تاثیرگذاری بر افکار عمومی جهان و به ویژه آمریکا است. لابیگران ایرانی و آمریکایی جمهوری اسلامی تلاش دارند با بزرگنمایی خطرات ناشی از عدم مذاکره، و یا دقیقتر بگوییم مماشات با علی خامنهای، دولت جو بایدن را متقاعد به بازگشت هرچه زودتر به میز مذاکره قبل از پایان مهلت سه ماهه دولت حسن روحانی و مجلس شورای اسلامی، و برداشتن هرچه سریعتر حداقل بخشی از تحریمها کنند وگرنه وخامت وضعیت میتواند امنیت جامعه جهانی را به خطر بیاندازد و گامهای جمهوری اسلامی را به سمت دستیابی به سلاح هستهای مصممتر کرده و شتاب بخشد. این تصویر دقیقا منطبق بر سیاستهای تهدیدآمیز جمهوری اسلامی که بطور رسمی از سوی مقامات آن اعلام میشود. ولی از آنجا تهدیدهایی که محمدجواد ظریف و علیاکبر صالحی در این روزها تکرار می کنند زیاد جدی گرفته نمیشود، در نظر دارند با استفاده از نام یک دانشگاه آمریکایی که با یک «نظرسنجی» تلاش برای خریدن مشروعیت کاذب، نه در داخل بلکه در خارج، برای نظام را دارد، این تبلیغات و تهدیدها را واقعی جلوه دهند و مقامات آمریکایی و اروپایی را «متقاعد» سازند که نه با یک نظام منزوی و بدون مشروعیت در کشورش، بلکه با حکومتی که از حمایت اکثریت مردم برخوردار است سر و کار دارند.
مردم مترسند. یکی تلفن میزنه سوال میکنه . تو ایران چه جوابی میگیره. تو خارج هم مردم میگن میرن سر خونوادهم بهتره چیزی نگم. چرا آمریکا باید دلش برا ما بسوزه . مگه همین ملت نبودن رفتن مرگ بژ آمریکا گفتن. فقط مردم ایران متوانند کاری برای خودشان بکنند
ابراهیم محسنی را در دانشگاه تهران همه بخوبی میشناسند. از عناصر پلید حزب اللهی و بازجوی زندان قزل حصار هم بود.
محمد مرندی که بیشتر شبیه گوریل است تا انسان، پسر علیرضا مرندی ، وزیر بهداری رفسنجانی است.
علیرضا مرندی همان کسی است که با دخالت دمکراتهای آمریکا از طرف سازمان بهداشت جهانی برای کنترل جمعیت در ایران جایزه گرفت. البته چندی بعد که خامنه ای گفت ما به صد و پنجاه میلیون جمعیت نیاز داریم، بلافاصله فرمایش نمود که کنترل جمعیت یک طرح استعماری است!!!!
از این بی شرفهای حزب اللهی چه انتظاری باید داشت؟؟؟
سئوال من این است؛ چرا ایرانیهای وطن پرست مقیم امریکا دست روی دست گذاشته و کاری نمیکنند؟
نظرسنجی روشی برای شناختن دیدگاه یک جمعیت بزرگ انسانی است که هدف آن تعیین نظرات (یا ترجیحات) احتمالی افراد تشکیل دهنده آن از مطالعه نمونه ای از این جمعیت است و قواعدی دارد که اگر همهٔ آنها رعایت نشود نتیجه اش فاقد «ارزش علمی » خواهد بود.
درمجموع ایرادی که به آن وارد میشود مربوط به «پرسش»های یک نظر سنجی است که در حقیقت عناصری اغلب زودگذر ، غیرصمیمانه ، مبهم یا نامفهوم هستند و علاوه بر این توسط محققانی انجام میگیرد که بی طرفی آنها همیشه تضمین نمی شود.
در واقع میتوان گفت که در مشاغل «شبه سیاسی» چون روزنامه نگاری، پژوهش گری، استادان رشته های «علوم سیاسی واجتماعی» دانشگاهی و افراد و سازمانهائی از این قماش، کسانی با توسل به نظرسنجی های «جهت گیر» میخواهند عقاید سیاسی و«جهان بینی» خودشانرا بعنوان «خواست مردم» به جوامع بشری تحمیل کنند.
درکشورهائی با رژیم دیکتاتوری، انجام یک «نظرسنجی» علمی بیطرفانه ممکن نیست چون شرایط لازم برای انجام چنین کاری وجود ندارد.
بیست سال است بحران هسته ای ج.ا منجر به خساراتی شده که برخی برآورد بیش هزار میلیارد دلار میکنند! اخیرا حسن روحانی گفته تنها در سه سال اخیر دویست میلیارد دلار خسارت فشار حداکثری ترامپی ها بوده است!
با این وجود ج.ا توانسته در این سه سال به قول خودش تاب آوری کند و حتی بودجه اش افزایش یابد و طبقه سه گانه (راس هرم- کارمندان حکومتی-سرمایه دارن وابسته ج.ا در بخش خصوصی) از ابرتورمهای چند صد درصدی ارزش سرمایه هایشان ده برابر بشود! و بزرگترین بازنده بیکاران و کارگران مزدبگیر غیر خودی است که هیچ سرمایه خاص و مهمی نداشتند و حالا حتی اگر کارشان حفظ کرده باشند ارزش درامدشان از ده الی بیست دلار در روز به یک الی دو دلار در روز رسیده است! چنان عقب ماندگی اقتصادی این جمعیت بالغ بر دو سوم ایران دچار شده اند که دیگر تا نسلها قابل جبران نیست.
بدیهی است، ج.ا خواهان امتیازات اقتصادی و نظامی و امنیت برجام است، لغو تحریم تسلیحاتی برجام میتواند خریدهای تسلیحاتی اش راحت تر و ارزان تر کند و با توجه ظرفیت تولیدش میلیاردها دلار سود بدست بیاورد و با صدور اسلحه به کشورهای متخاصم با غرب چالشهای امینتی عظیمی بوجود اورد.
در حالت عادی همه دستاوردهای ج.ا در زمینه علمی و فناوری و زیرساختها میتوانست باعث افتخار و مباهات و امید همه ایرانیان بشودف اما نیست چرا که ج.ا این همه دستاورد را رد خدمت ایدئولوژی دیگرستیزانه و تنش افرین و ایجاد طبقات تبعیض و کاستهای داخلی و اتلاف در راه ایدئولوژی ای خرج میکند که آخرش تباهی و جنگ است.
برجام چنان بیفایده برای طرف غربی و متحدانش است، که به وضوح عیان است.
برجام سودی برای غربیان و متحدانش ندارد. هیج تضمینی برای جلوگیری ساخت سلاح هسته ای نیست، هیچ تاثیری بر اصلاخ ماهیت ج.ا در سیاست خارجی دیگرستیزانه شا و هم سیاست داخلی رانتی و تبعیض و ناعدالانه و نقض حقوق بشر و بهبود وضعیت دموکراسی و حتی معیشت مردم.
ادامه حیات ج.ا بیشتر وبیشتر موجب انحطاط همه جانبه زیست مردمان میشود.
برجام بازی باخت باخت است:
باخته ترین طرف بازی برجام و اینا، قطعا مردم در ایران که افراد عادی فرودستی هستندکه کارگران بخش خصوصی و یا بیکارانی هستند بدون بیمه بیکاری و هیچ سیستم حمایتی که برای بدست آوردن حق زندگی مجبور به بردگی بیگاری و خیلی کارهای ناخوشایند تن بدهند.
برای همین کانال کالاهای بشردوستانه داده اند
اما در مورد که چه طرفی باخته یا باخته ترین است، اگر امریکا و غرب و حتی سکولارهای شرقی بیاند بهب رجام باخته تر هستند تا ج.ا چرا برجام کارکردی ندارد در کنترل هسته ای ج.ا و با ادامه صدها میلیارد دلار به سیستم ج.ا تزریق میکند، و در حالیکه عملا هم اکنون امکان معاملات تسلیحاتی دارد و برجام متضمن فناوری هسته ای میشود.
ج.ا ایران به صورت رسمی-ایدئولوژیک دشمن تمام دنیای سکولار است و البته فعلا به زعم خودشان در حال استافده تاکتیکی از سکولارهای شرقی هستند و اما رسما و عملا دشمنی و خصومت با غربیان و متحدان منطقه خاورمیانه ای و اطراف ایران دارند پس:
بررسی کنیدمی بینید تقریبا هر دشمن و متخاصم علیه غربیان به نبال فناوری هسته رفته نهایتا به ساخت سلاح هسته ای منجر شده، چرا غرب و امریکا و متحدانش نشان دادند جرئت حمله به حکومت مسلح هسته ای ندارند! این را از شوروی و چین تا کره شمالی نشان داده است. ج.ا ایران این تجربه تاریخی دارد، وگرنه همه میدانستند با توجه به شرایط خصومت بین ج.ا و غرب و متحدانشان، از همان ابتدا رفتن به سمت فناوری هسته ای یک اشتباه اقتصادی است، یعنی من نوعی باور نمیکند سران ج.ا نمیدانستند اگر مخفیانه به سمت چرخه سوخت اتمی و غنی سازی رفته اند و بعد لو برود مورد تحریم پرهزینه و پرخسارت نمیشوند! این بی عقلی است که قبول کنیم سران چ.ا از روی خوش بینی رفتن! من نوعی باور نمیکنم اینها اینقدر نفهم بودند، بنظرم آگاهانه از خطر خسارت بیش از هزار میلیارد دلاری رفتند سراغ فناروی هسته ای، ادامه لجوجانه پس از شروع تحرمیها، باز اثبات میکند سران ج.ا اندازه پشیزی ارزش برای سرنوشت عامه ایرانیان داخل قائل نیستند! وگرنه بود و نبود زندگی مردم ایران به فناروی هسته گره نمیزدند، همچناکه برنامه های موشکی و دخالتهای تنش آفرین منطقه ای شان هم بر همین اساس است.
در جمهوری اسلامی ولایت ایران، یک نظر هست که اموراتشان بگذرد بقیه مهم نیست، اینکه آن یک درصد حدودا در راس هرم قدرت-ثروت-مزلت نظام تامین بشوند و مرحله بعد هم با سیستم رانتی ۱۰% کارمندان حکومتی و ۱۵% حمایتی ها و ۵% تجار و سرمایه داران بخش خصوصی وابسته نظام، بقیه آن ۷۰% مردم را بشود با سیستم سرکوب و فریب تطمیع اداره کرد کفایت میکند/ برای هیمن نظام از اجرای توطئه هولوکاست قحطی علیه آن ۷۰% واهمه ای ندارد! چرا در نهایت به همان تز مشهور عجم گرسنه سر به زیرتر و فرمان پذیرتر است میرسند!
حقیقت واقع دهه های ایخر نسل سوزی ایرانیان و ناتوانی شان در براندازی ج.ا همین است هر چه قدر بدبختتر و درگیرتر معاش بوده اند، عاجزتر از شورش وبراندازی و به شدت خیانت و تفرقه رد یمانشان بلاتر رفته و بیشتر میانشان نفاق و تفرقه و خیانت به آرمان و همپیمانی رخ میدهد.
برای همین تز ایرانی گرسنه منجر براندازی رژیم حاکم نمیشود!
قول مشهور:
اگر بر خاورمیانه میخواهی حکومت کنیف عرب سیر نگه دار و عجم را گرسنه!
برای همین برخی میگویند حفظ هوشمندانه تحریمها گزینه بهتر است، اماهمزمان برای همین کانال فوری کالاهای بشردوستانه داده اند.
————————————————
کامنتهای روشنگر بازی باخت باخت در برجام بودن سکولارها بخصوص غربیان
https://kayhan.london/fa/?p=232384
اخیرا انواع نظرسنجی باب شده که به وضوح دیکتاتوری رسانه ای به چشم میخورد. من در جاهای مختلف دیدم، در سایتهای فارسی خارج ایران هم هست، منتهی در گزارشهایی از نظرسنجی های ایخر صدا و سیما ج .ا چیزی جالبی دیده شده و اینکه، از مردم سوالاتی میپرسند (اینکه اساسا با نظارتی میتوان به نتایجش مطمئن بود جای شک دارد)، اما نوع پرسشها طوری است که تقریبا به هر کدام کسی پاسخ دهد باخشی خواسته هالی پروپاگاندای ج.ا برآورده میشود! مشخصا گزینه هیچکدام در نظرسنجی نیست!
طبیعی است که ممکن است گزینه های محدود یک نظرسنجی همه نظرات پوشش ندهدف پس دموکراتیک ترین و عقلانی این است گزینه هیچکدام داشته باشد.
در نظرسنجی هیا صدا و سیما گزینه هیچکدام نیست!
این مثلاً دانشگاه هم مثل دانشگاه راتجرز که احمدی جاسوس دو جانبه در آن مشغول فعالیت «اکادمیک» است با نایاک روابط نزدیکی داره و همانطور که دیگر خواننده شما هم بدرستی اشاره کردند جمعی از لیبرال های چپ در آن هستند که هم از کانالهای مالی NGO های مرتبط با ج ا بهرهمند میشوند و هم از بودجه های تحقیقاتی ارگانهای دموکرات های چپ آمریکا
خلاصه مطلب : این نظر سنجیها به درد عمه ولایت وقیح میخوره! (عمه واقعیش ، نه الیزابت)
چند نفر مزدور مفت خور و کاسه لیس سپاهی یا بسیجی را میفرستند اینجا تا برایشان تبلیغ کنند. کار بسیار بزرگی نیست. امریکا پر از فرصت طلب حریص است و پول مادر موجودات روز زمین.
این ٣ مزدور فقط در عرض چند هفته اخیر رسوا شدند! مواظب باشید همسایه هاتون توی امریکا سپاهی یا بسیجی یا… نباشند!
به این میگن صدور انقلاب ! یا ترور (بستگی به نقطه نظرتان دارد!)
با تشکر از آقای رافت،
مسئولان اصلی این نظر سنجیها دو تن از اساتید ارشد مرکز مطالعات امنیتی و بین المللی دانشگاه مریلند به نامهای زیر هستند:
Nancy Gallagher and Clay Ramsay
هر دو از چپگرایان افراطی هستند و سالهاست در مطالعات و نظر سنجیها درباره موضوعاتی مانند تاثیر جنگ بر علیه تروریسم بر ملل مسلمان، سیاستهای اسلام ستیزانه آمریکا، اثرات منفی فشار حداکثری بر مردم ایران، اهمیت دیپلماسی در رابطه با رژیم، تاثیر منفی تخریمها بر افکار ایرانیان در مورد آمریکا و غیره ،
برای تاثیرگذاری و تقویت سیاستهای مماشاتگرایانه آمریکا نسبت به رژیم فعالیت دارند. تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل!!!
لابیگری در آمریکا قانونی است و همه کشورهای جهان در حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی وحقوقی در دستگاههای حکومتی آمریکا گروههای فشار و لابی دارند.
اما ( و این اما خیلی مهم است) ، خلافت شیعه اصولا نیازی به لابیگری از طریق متعارف و سنتی آن در آمریکا ندارد.
شبکه عظیمی از اندیشکده ها، دانشگاهها، رسانه ها، بنیادها و مراکز فرهنگی تاثیرگذار که متعلق به جریان چپگرایی اسلام پناه Islamo Leftism هستند، بطور طبیعی و ارگانیک در خدمت اهداف جیم الف بوده و در توانمند سازی آن می کوشند.
اعضای این شبکه تاثیرگذار و قدرتمند و پولدار، نیازی به پول جیم الف هم ندارد و اقدامات آنها برگرفته از یک ایدئولوژی و سیاست جهانی است.
جریان چپگرایی اسلام پناه ( که به گلوبالیسم نیز شهرت دارد ) از حکومت اسلامی و اسلام سیاسی بعنوان دژکوب قدرتمند Battering Ram برای سست کردن پایه های تمدن غرب و ایجاد یک ساختار تمدنی نوین استفاده می کنند. توانمندسازی جیم الف بخشی از استراتژی آنهاست.
البته، در زمینه تاثیرگذاری بر شبه اپوزیسیونها و خریدن رسانه های ایرانی و نفوذ در تی وی های دولتی برون مرزی و استخدام پرستوهای سیاسی – تبلیغی از بین آمریکاییان ایرانی تبار و یا آمریکاییان شیعه، مسلما رژیم مشغول کار خودش است و انواع مراکز و انجمنها را در آمریکا بپا کرده است. از نایاک و بنیاد علوی تا مرکز ایرانشناسی دانشگاه استنفورد تا دیگر حجره ها و تیمچه های فرهنگی-تبلیغی که به ذهن این کامنتگزار نمی رسد !!!
اذعان دارم که این کامنت بوی تئوری توطئه می دهد. اما توطئه ایی مخفی در کار نیست. چپگرایی اسلام پناه ، اهداف و پروژه های خود را عینا و عملا و شفاف و بدون پرده پوشی و تعارف و بصورت لخت وعریان پیش می برد.
ببخشید این دانشگاه مری لند هم بنا بر آن پیوند ” حوزه و دانشگاه “، شعبه ای از حوزه علمیه قم است؟
چونکه از امام ره روایت کرده اند که فرمودند ما در اسلام هم آمار و ارقام داریم . مشهور است که ایشان به آقای حکیم ابوالحسن خان پاریسی، رئیس جمهور اول ما، گفته بودند که از نظر آمار اسلام حوزوی اگر ۳۵ میلیون ایرانی بگویند آری ، بنده میگویم نه!
یعنی اینطور نبوده که ما اینطوری بگیم که در اسلام آمار و شمارش و عدد انتخاباتی نداریم. البته من گفتم که مسلمین باید توجه داشته باشند، هرگونه پیشگویی و تحلیلی بدون علوم حوزوی در اسلام حرام است و تمام بدبختی های بشریت هم از همین دانشگاه ها بدون حوزه است، همین آمریکا الان ۲ هزار سال است که دنیا را مستعمره خود کرده… !!!!
درصدِ طرف داران نظام خارج از کشور بیش از داخل کشور است (هیچ آمار علمی ندارم و فقط بر اساس برخورد با افراد می گویم که ممکن است اشتباه باشد) و احتمال انتخاب تعداد بیشتری از این ها برای نظرسنجی وجود دارد.