واشنگتن‌تایمز: ایرانی‌ها فراتر از آیت الله‌ها و جمهوری اسلامی نگاه می‌کنند

-ایلان برمن در واشنگتن‌تایمز نوشته شواهد نشان می‌دهد مردم ایران به دنبال یک تغییر بنیادین هستند.
-بیش از چهار دهه پس از انقلاب ۱۹۷۹ پیوندهای ایدئولوژیک که رژیم ملایان را سرپا نگه ‌داشته بود شکننده‌تر از هر زمان دیگریست. این واقعیتی است که زمامداران ایران خیلی خوب آن را می‌دانند، حتا اگر رهبران غرب هنوز آن را درک نکرده باشند.
-بیشتر ایرانی‌ها این را درک کرده‌اند که جمهوری اسلامی یک سیستم ایدئولوژیک بسته است و قادر به اصلاح نیست. این آگاهی، به خودی خود، یک نقطه‌ عطف مهم است.
- «تاریخ به ما می‌گوید وقتی تغییر تدریجی ناممکن است، انقلاب محتمل می‌شود.»

جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰ برابر با ۲۶ مارس ۲۰۲۱


ایلان برمن نایب رئیس «شورای سیاست خارجی آمریکا» در واشنگتن و نویسنده کتاب «جنگ برای ایران» در مطلبی که ۲۳ مارس (سوم فروردین) در روزنامه «واشنگتن تایمز» منتشر شد می‌نویسد «ایرانی‌ها به فراتر از آیت‌‌الله‌ها و رژیم جمهوری اسلامی نگاه می‌‌کنند» و به دنبال تغییرات بنیادین در ایران هستند.

گرافیک از کیهان لندن

در مقدمه این نوشتار آمده: چه اتفاقی می‌افتد که اکثریت ملّت شما خواهان کنار رفتن شما می‌شوند؟ برای آیت‌الله‌های ایران، پاسخ به این پرسش ممکن است زودتر از اینها داده شود زیرا شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد جمعیت اسیری که تحت کنترل آنها زندگی می‌کنند، در پی تغییرات اساسی است.

این وضعیت در جدیدترین نظرسنجی توسط مؤسسه «گمان» گروه تحلیل و افکارسنجی ایرانی‌ها مستقر در هلند تا اندازه‌ای به تصویر کشیده شده است.

نظرسنجی‌ مؤسسه گمان که اعلام شده بیش از ۲۰ هزار ایرانی در ۳۱ استان در ماه گذشته در آن شرکت کرده‌اند، نشان می‌دهد که حدود ۵۳ درصد از پاسخ‌دهندگان خود را به‌ عنوان هوادار براندازی معرفی می‌کنند و ۲۶ درصد دیگر از «تحول ساختاری و گذار از جمهوری اسلامی» حمایت می‌کنند.

برپایه این نظرسنجی فقط یک پنجم (۲۱ درصد) از پاسخ دهندگان از اصول و ارزش‌های انقلاب آیت‌الله خمینی حمایت کرده‌اند یا معتقدند که رژیم اصلاح‌پذیر است و ترجیح می‌دهند در سیستم فعلی کار کنند.

ایلان برمن در ادامه می‌نویسد سال‌هاست که گروهی از تحلیلگران و کارشناسان حامی جمهوری اسلامی استدلال می‌کنند که رقابتی بین عناصر اصلاح‌طلب و عناصر محافظه‌کار (اصولگرا) در جریان است که آمریکا را وادار ساخته سیاست خود را در قبال تهران ملایم کند تا به این وسیله اصلاح‌طلب‌ها تقویت شوند.

با اینکه ارقام این نظرسنجی قابل توجه است اما همان تحلیلگران آن را دروغ قلمداد می‌کنند. آنها در یک تلاش همه‌جانبه چنین القاء می‌کنند که گویا این نظام از درون قابل اصلاح است.

درواقع امروز اختلاف بین کسانی است که می‌خواهند نظام ولایت فقیه را با عناوین مختلف از جمله اصلاح‌طلبی حفظ کنند و کسانی که آن را ب‌طور کامل رد می‌کنند و خواهان براندازی آن هستند.

یافته‌های مؤسسه گمان مؤید همانچیزی است که مخالفان رژیم ایران سال‌هاست ادعا می‌کنند. حالا بیش از چهار دهه پس از انقلاب ۱۹۷۹ پیوندهای ایدئولوژیک که رژیم ملایان را سرپا نگه ‌داشته بود شکننده‌تر از هر زمان دیگریست.

این واقعیتی است که زمامداران ایران خیلی خوب آن را می‌دانند، حتا اگر رهبران غرب هنوز آن را درک نکرده باشند. به همین دلیل، در پاییز سال ۲۰۱۹، رژیم ایران نیروی گسترده‌ای علیه معترضان برای خاموش کردن یا حداقل ساکت کردن موقت اعتراضات خیابانی بسیج کرد. گزارش‌ شده که علی خامنه‌ای آن زمان به نیروهای امنیتی اجازه داد «برای سرکوب اعتراضات هر آنچه لازم است انجام دهند.»

در نتیجه این سرکوب‌ها بیش از ۱۵۰۰ نفر کشته شدند که از خشن‌ترین سرکوب‌ها در دوران جمهوری اسلامی به شمار می‌رود.

هنوز هم همان شرایطی که باعث ایجاد این اعتراضات شد (از جمله فساد رسمی، حاکمیت مذهبی غیرقابل تحمل و سوء‌ مدیریت اقتصادی گسترده) همچنان وجود دارد و این در نارضایتی گسترده‌ای که در نظرخواهی مؤسسه گمان نیز ثبت شده نقش داشته است.

در ادامه تحلیل ایلان برمن آمده است: البته هیچیک از اینها به معنای رسیدن رژیم ایران به نقطه فروپاشی نیست. آیت‌الله‌های ایران پیش از اینهم با چالش‌هایی روبرو شده‌اند که با وجود آنها حاکمیت‌شان همچنان دوام آورد. سرکوب مردم با استفاده از ارگان‌های داخلی ناشی از تمایل رژیم به حفظ قدرت است- و همچنین بیانگر تمایل جامعه جهانی (از جمله آمریکا) است که به وحشیگری‌های رژیم بدون هرگونه واکنش جدی اجازه داده‌اند.

با وجود این، داده‌های مؤسسه گمان نشان می‌دهد که مارپیچ تاریخ ایران ممکن است بار دیگر به سوی تغییرات بنیادین حرکت کند. دست‌کم این است که بیشتر ایرانی‌ها این را درک کرده‌اند که جمهوری اسلامی یک سیستم ایدئولوژیک بسته است و قادر به اصلاح نیست. این آگاهی، به خودی خود، یک نقطه‌ عطف مهم است. گذشته از این، تاریخ به ما می‌گوید وقتی تغییر تدریجی ناممکن است، انقلاب محتمل می‌شود. در مورد ایران، پرسش اصلی دقیقاً این است که چه موقع ممکن است این تغییر روی دهد. بی‌تردید زمامداران ایران تلاش می‌کنند پاسخ را تا جایی که ممکن است به تأخیر بیندازند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=235379

6 دیدگاه‌

  1. نادر

    آنها از شرایط ایران آگاهی دارند و از اطلاعاتشان برای برنامه ریزی در جهت منافع خودشان استفاده می کنند.
    کشورهای صنعتی هنوز به انرژی خاورمیانه نیازمندند، و با تمام خسارت‌های جانبی رژیم‌هایی چون جمهوری اسلامی کج دار و مریز خواهند ساخت و برای هر کشور خاورمیانه برنامه مخصوص خودشان را خواهند داشت. البته برنامه ها دارای خطوط کلی است و به مرور زمان که پیش می روند آن را با شرایط تنظیم می کنند. این تئوری توطئه نیست، سیاست کلان و خرد خارجی است.
    ما ایرانی ها باید از جائی وارد بازی بشویم و تلاش کنیم سرنوشت خودمان را در دست بگیریم. حداقل بصورت آبرومندی در عرصه خارجی و صد البته بصورت شرافتمندانه از نظر شرایط داخلی بعنوان یک کشور به حیات مان ادامه دهیم. آنها برنامه های خودشان را دارند، ولی هیچ چیزی محتوم نخواهد بود اگر ما هوشیار شده و از پتانسیل هایی که داریم استفاده کنیم. جمهوری اسلامی نماینده و نماد توانایی های ما نیست. جمهوری اسلامی ثمره به خواب رفتن میهن دوستی، تلاش، تفکر، نوع دوستی، آگاهی، درایت، سیاست ورزی، دانش جوئی، جدیت و سرسختی در ساختن میهن بود. علت هرچه باشد، از مذهب گرفته تا فلسفه ها و ایدئولوژی ها و جنگ سرد و … ، هنوز می‌توانیم بیدار شویم.

  2. برمودای ایرانی

    ملت: قطعا فهمید که اسلام دلیل عقب ماندگی؛ فساد؛ جنایت؛ چپاول اموال؛ و زیاد جلوه پنجره نشستن آیت الله های مفت خوراست. کسی دیگر از اسلام ملت را چپاول کرد؟
    بعد از چهار دهه ملت باید در صف نان و مرغ بایستدد و دزدهای متخصص عربده و سیاه برای مردم نسخه بنویسند که کمتر بخورند و بیشتر توی جیب جمعه چرانهای و رهبرمنگول اش واریز کنند؛ عذرخواهی وقاحت این بی بندباری اسلام را آن آخوندک تدارکچی دلقک بعهده میگیرد.
    چهار دهه روی دوش ملت سوار شدن آخوندها به سیره حیوانی تبدیل کرد. حالا ملت چطور توی دهن علی منگول و اسلام بزند؟

    نه به ج.ا. میتواند اولین قدم باشد.

    علی منگول: وقتی رهبر شد ملت برای این حماقت گریه نکرد و توی خیابانها علیه او و اسلام موضعگیری نکرد. حالا او و حواریانش میپرسند چرا بیش از چهار دهه اسلام سواری اهل بیت روی دوش ملت ادامه پیدا نکند؟

    علی منگول قطعا نفهمید گریه نکردن مردم برای رهبر شدنش از اصل فتنه بود.

    حماقت رهبری او در سپردن کنترل به نظامیان و قاچاقچی ها؛ از بین بردن تفکیک صوری نیم بند قوا؛ از دست دادن حواریون اولیه انقلاب اکبر کوسه و درست کردن لیس زنها(… بوی خدا….[زمانی اسلام به مسیحیت می انداخت که چگونه عیسی پسر خداست. امروز همین اسلام از بوی خدا برای منگول؛ بخوانید کثافت خدا؛ سخن میگویند.])که برای شان پست روحانیت تف سربالاست؛ کار دستش داد.
    منگول همه کاره است و هیچ کاره! مجلس هم هست و هم نیست؛ تدارچی نظام انتخاب میشود ولی کاری از دستش ساخته نیست؛ قوه قضایی فقط قاتل عوض میکند.
    اینکه منگول سواد رهبری نداشت؛ کشور را به نقطه عدم برگشت رساند.

    غرب: غربی ها به شدت مخالف عراق؛ سوریه؛ افغانستان و یا لیبی شدن ایران هستند. این مسله هرچند قابل فهم است ولی یکطرف واقعیت است. اشتباه/عدم توانایی/عدم دیده عمیق تر غرب با باج دهی برجام نتوانست مسله ایران را خنثی کند. موشک بازی قاچاقچی ها آب پاکی را روی دست همه ریخت.

    حالا معضل ایران کم کم برای نظم جهانی مسله ساز میشود(زدن کشتی های تجاری؛ موشک پراکنی بسوی عربستان؛ آتش زیر خاکستر درایران با خمیه شب بازی دمکراسی پارلمانی-ریاست جمهوری؛ احتمال لشگرکشی نیروهای بریتانیا به یمن…).

    غرب هنوز بر این باور است تا بتواند با احیای برجام(+ برنامه موشکی)جوری با ایران کنار بیاید(تحرکات قبل از درگیری نظامی). اما آیا این استراتژی در دراز مدت(مثلا ترامپ ۲)مشگل برمودای ایرانی را برطرف کند سوال بزرگی است. بخصوص مسله داخلی ایران؛ سیستم مضحک سیاسی الهی و یا تحریک سپاه و نظامیان به نوعی غربی ها را به سیاستی هدایت کند که بقول صدراعظم آلمان بدون آلترناتیو باشد.

  3. ایران عزیز، من از آن روز که در بند تو اَم آزادم

    در تکمیل و شاید پاسخ به ” فرزند ایران – تهران” چند وقت پیش مقاله ای تحلیلی راجع به برخی از رانندگان تاکسی ها خواندم که همکاری با بخش های اطلاعاتی کشور دارند و این مطالب مخالف حکومت را با مسافران مطرح می کنند و در حقیقت نظرسنجی حکومتی است. من خودم به شکلی (غیرعلمی) به همین نتیجه رسیده بودم. سعی می کنند با جمع آوری اطلاعات جلوتر از مخالفین باشند و با اجرای نمایش توسط تعدادی از ملاهای ابله خود را به سفاهت می زنند. شاید با این حیلۀ تاریخی قرن هاست که مانده اند.
    – «تاریخ به ما می‌گوید وقتی تغییر تدریجی ناممکن است، انقلاب محتمل می‌شود.»

  4. فرزند ایران - تهران

    یعنی این موسسه نظر سنج ، انقدر احمقه که نمیدونه یه ارتش سایبری در اختیار رژیم ایرانه که تو هر نظر سنجی تاثیر عمده ای میزاره .
    شما بیا تو تاکسی و اتوبوس بشین اگر از هر ده نفر ، نه نفر به اول تا آخر این رژیم فوش نکشید و خواهان نابودی این رژیم سفاک نشد ، بیا تف کن تو صورت من. ، دیگه از این واضح تر نمیتونستم توضیح بدم به یه سری احمق که تو اروپا میچرن

  5. #دختر_آبى BlueGirl#

    یک پیشنهاد خوب از

    کارزار «نه به جمهوری اسلامی» و «نه به انتخابات»

    گروهی ده نفره تشکیل داده و سازماندهی کنید تا در اولین اقدام عملی‌ انتخابات نمایشی – فرمایشی رژیم را تحریم کرده از حکومت مشروعیت‌زدایی کنیم!

    #نه_به_جمهوری_اسلامی
    #نه_به_انتخابات
    #رأی_بی_رأی
    #No2ir
    #NoToIslamicRepublic

  6. حسن

    هیچکدام از موسسات نظر سنجی راست نمی گویند، تمام آنها بنفع صاحبان قدرت سخن میگویند، در زمانی که نتوانند آفتاب را زیرکاسه پنهان کنند آخرش بیراهه رفته بخش اعظم حقیقت راکتمان می کنند. درایران کنونی فقط افرادیکه دستشان به دیگ بند است یعنی تمام آنهائیکه در قدرت سهیم و ثروت از آن کشیده اند به این رژیم پایبند هستند، حتی افرادیکه قبلا در قدرت و ثروت دست داشته والان کوتاه شده آنهاهم خواهان سرنگونی رژیم اند. بطورخلاصه اگر کسی بتواند رئیس و روسا را درسطح مملکت از بالا تا پائین شمارش کرده بعدد درآورد با افزودن نفرات خانواده هر رئیس، سر جمع دلبستگان رژیم حاصل میشود. این سرجمع باسواد و بیسواد، تحصیلکرده یا نکرده، طبقه و گروه که بحث را کش دار کرده و هذیان سرائی باشد ندارد.

Comments are closed.