دلیل دشمنى مذهبیون حاکم بر ایران که عقب‌مانده‌ترین بخش مملکت هستند با علوم انسانى، نگرانى آنها از تسلط روشنفکران بر جامعه است

- انقلاب به اصطلاح فرهنگى و دستبردهاى مداوم به كتاب‌هاى درسى در حوزه علوم انسانى و اجتماعى همچنان ادامه دارد.

جمعه ۲۰ فروردین ۱۴۰۰ برابر با ۰۹ آپریل ۲۰۲۱


مخالفت خامنه‌اى و ملاهاى هم‌فکر او با ادامه فعالیت دانشکده‌ها و موسسات علوم اجتماعى و انسانى در ایران و اصولا تحصیل در این رشته در دانشگاه‌ها، خبر تازه‌اى نیست. دشمنى حوزوى‌ها از نخستین روزهاى برقرارى رژیم کنونى در ایران علیه علوم اجتماعى و انسانى بسیار علنى و آشکار بروز کرد و دلیل آنهم تنها عرف‌ستیزى دینى بود و بس و از آغاز روى کار آمدن حکومت ولایت مطلقه فقیه تا کنون انگیزه این دشمنى آشکار بوده است.

نگرانى مذهبیون حاکم بر کشور نیز همواره این بوده که روشنفکران عرفى‌گرا بجاى آنها به مراجع فکرى جامعه تبدیل شوند و محصولات فکرى آنان به‌خصوص در عرصه فرهنگ و علوم انسانى جایگزین ارزش و افکار عقب‌مانده آنان گردد.

در سال‌هاى شروع حکومت جمهورى اسلامى، امثال على خامنه‌اى و مصباح یزدى و همفکران تنگ‌نظر آنها از گسترش رشته علوم انسانى در موسسات آموزش عالى و دانشگاه‌ها و ادامه تحصیل دانش‌آموختگان این رشته‌ها در خارج و تدریس در دانشگاه‌ها به عنوان استاد در بازگشت به ایران به شدت نگران بودند.

آنها انتقادات و مخالفت‌هاى خود را بارها نسبت به گسترش و توسعه فعالیت این رشته‌ها بطور علنى ابراز کردند و همزمان از مسئولان جدید دانشگاه‌ها خواستند اقدام به محدودیت تعداد دانشجو و تعطیل تدریجى این رشته‌ها کنند. استادان معروف و سرشناس دانشگاه تهران در این دروس نیز رفته رفته بازنشسته شدند.

اخیرا نشریه «سپهر اندیشه» به همت دکتر کاظم کردوانى استاد علوم اجتماعى منتشر شده است. کاظم کردوانى در مقدمه‌اى که بر این نشریه نوشته، تأکید کرده سپهر اندیشه، ویژه علوم انسانى و اجتماعى در ایران است که بر آزادى بى‌حد و حصر و استثنا اندیشه و بیان استوار شده و به گفتگوى پژوهشگران و صاحب‌نظران در زمینه معضلات سیاسى، اجتماعى و اقتصادى ایران اختصاص دارد.

کردوانى ادامه داده: علوم اجتماعى، علوم انسانى و فرهنگ عرصه‌هایى هستند که بیشترین صدمات را در چهار دهه اخیر در ایران متحمل شده‌اند و انقلاب فرهنگى در دانشگاه‌ها تا دستبردهاى مداوم به کتاب‌هاى درسى در حوزه علوم اجتماعى و علوم انسانى همچنان ادامه دارد و متولیان امور یک هدف بیشتر نداشته و ندارند و آن اسلامى نمودن علوم به ویژه علوم اجتماعى است.

او افزوده: البته در عرصه فرهنگ، این دستبردها به مراتب گسترده‌تر است و بسیار شاهد همین شیوه یورش بوده‌ایم و درواقع اگر تلاش‌هاى موازى و خارج از دانشگاه‌ها در حوزه‌هاى فرهنگ و علوم اجتماعى و انسانى در این ۴٠ سال نبود، شاید امروز حقیقتا چیزى از این حوزه‌هاى فعالیت فکرى در ایران باقى نمى‌ماند و به عبارت دیگر مى‌توان گفت: علت اصلى ستیز و دشمنى با علوم انسانى و اجتماعى در وحله اول وجود یک حکومت عرف‌ستیز دینى در کشور است. البته دشمنان علوم اجتماعى پیش از قدرت گرفتن نیز چنین خصومتى با علوم اجتماعى و انسانى داشتند اما دستیابى به قدرت، این دشمنى را به مراتب عمیق‌تر کرد.

کردوانى در ادامه تأکید کرده: اما «عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد» اتفاق مهمى که به‌رغم انگیزه‌ها و هدف‌هاى حکومتیان روى داده این است که رشد علوم انسانى و اجتماعى خارج از مراکز دانشگاهى. یعنى ورود آنها به کوچه و خیابان موجب ارتباط عمیق و تنگاتنگ این عرصه‌هاى فکرى با مشکلات و معضلات روزمره مردم و جامعه شده است و به همین دلیل به خاطر شمار آثار ترجمه شده در زمینه علوم انسانى و همینطور جوان‌هایى  که بعد از انقلاب ۵٧ به مطالعه آثار خارج از محیط دانشگاه روى مى‌آورند، همواره رو به افزایش بوده است.

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=237027

یک دیدگاه

  1. نسترین

    خوب آقای کاظم کردوانی این گروه حاکم را خود شما ها که از دانشجویان کنفدراسیون بودید آوردید و حاکم کردید اول از خودتان انتقاد کنید و بعد از حکومت . کنفدراسیون دانشجویان کجا دموکراتیک بودند بیشترشان آموزش مسلحانه دیده بودند در سوریه و لبنان و مصر و عراق ‌و لیبی و با پاسپورت های مختلف در این کشور ها ی بعثی در رفت و آمد بودند . آن کشور ها دشمنان ایران بودند . این دانشجویان در هواپیما ربایی شرکت داشتند و یا تلاش می‌کردند که هواپیما ربا ها را آزاد کنند و برای یاسر عرفات کار می‌کردند و یا برای مائو ی جنایتکار حتما مراجعه کنید به کتابهای خاطرات دکتر یزدی ، خانبابا تهرانی ، حسن ماسالی . جنبش دانشجویی چپ گرای المان و ارتباط اولریکه ماینهوف با جنبش دانشجویی دموکراتیک شما و روز نامه افراطی کنکرت که اولربکه سردبیر ان بود ، به چه دلیل ؟ و بعد او جزو تروریست های ارتش سرخ المان شد آخر آنها جز ترور چه کار کردند . شما و همکاران گمراه شما درک درستی از دموکراسی نداشتید . چرا کشته شدن دانشجوی آلمانی بنو اونه زورگ را به ساواک نسبت دادید چرا دروغ گفتید ؟ امروزه که معلوم شد کی او را کشت ؟ افسر نفوذی اشتازی المان شرقی هاینس کوراس . چرا اینقدر دروغ میگفتید . به قول دکتر اسماعیل خویی «هر بودی را نبود و هر نبودی را بود میکردیم ». به نظر من شما هنوز هم متوجه اعمال و رفتار خود نیستید و چنین سازمانی را دموکراتیک مینماید متاسفم برای افرادی مثل شما .

    https://melliun.org/didgah/d06/09/09kardavani.htm

Comments are closed.