شش انتقاد به تصمیم بایدن برای خروج از افغانستان

- بایدن می‌گوید او نمی‌تواند تداوم یا افزایش حضور آمریکا در افغانستان را به امید پیدایش شرایطی ایده‌آل برای خروج از افغانستان ادامه دهد چرا که چنین شرایطی پدید نخواهد آمد. به عبارت دیگر بایدن می‌داند که با خروج آمریکا از افغانستان دولت کنونی ممکن است سقوط کند و به احتمال طالبان بر افغانستان مسلط خواهند شد و افغانستان دوباره به پایگاه امن تروریسم اسلامی بدل خواهد شد. سیاست دولت بایدن درباره افغانستان یک اشتباه استراتژیک است که بیشتر بر اساس محاسبات سیاست داخلی و اهداف اشتباه اتخاذ شده است.
- انتخاب یازده سپتامبر برای پایان دادن به خروج بی‌قید و شرط از افغانستان و واگذاری آن به طالبان نمادی از کج‌سلیقگی‌های دولت بایدن است. در روزی که القاعده تحت حمایت طالبان برج‌های دوقلو در نیویورک را مورد حمله قرار داد دولت بایدن از افغانستان خارج می‌شود! انتخاب این روز درواقع بیش از هر چیز نمادی از اندیشه شکست‌خواهانه‌ای است که فضای فکری و تصمیم‌سازی در عرصه سیاست خارجی در آمریکا را تسخیر کرده است.

چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۲۱ آپریل ۲۰۲۱


سعید قاسمی‌نژاد – جو بایدن تصمیم دولتش برای خروج کامل و  بدون قید و شرط نیروهای آمریکایی از افغانستان تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ را اعلام کرد. به گفته بایدن ایالات متحده  پس از حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ که توسط القاعده، با حمایت طالبان و از درون افغانستان طراحی شده بودند، به افغانستان لشکرکشی کرد و آنچه بیست سال پیش اتفاق افتاد توجیهی برای باقی ماندن بیشتر در افغانستان نیست.

جنوب افغانستان؛ سه ماه پس از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر؛ نیروهای آمریکایی در میانه منطقه‌ای که از هر طرف در دست طالبان است؛ دسامبر ۲۰۰۱

بایدن سیاست دولت ترامپ در خروج از افغانستان را دنبال می‌کند، هر چند که سیاست دولت ترامپ خروج با قید و شرط بود و سیاست بایدن خروج بی‌قید و شرط.

بایدن می‌گوید او نمی‌تواند تداوم یا افزایش حضور آمریکا در افغانستان را به امید پیدایش شرایطی ایده‌آل برای خروج از افغانستان ادامه دهد چرا که چنین شرایطی پدید نخواهد آمد. به عبارت دیگر بایدن می‌داند که با خروج آمریکا از افغانستان دولت کنونی ممکن است سقوط کند و به احتمال طالبان بر افغانستان مسلط خواهند شد و افغانستان دوباره به پایگاه امن تروریسم اسلامی بدل خواهد شد. سیاست دولت بایدن درباره افغانستان یک اشتباه استراتژیک است که بیشتر بر اساس محاسبات سیاست داخلی و اهداف اشتباه اتخاذ شده است.

بایدن و موافقان او در هر دو حزب درست می‌گویند که پس از دو دهه دولت مرکزی افغانستان همچنان ناتوان است و مشخص نیست چه زمانی بتواند از پس اداره کشور بدون کمک آمریکا بر بیاید. آنها به درستی اشاره می‌کنند که گره زدن خروج از افغانستان با پدید آمدن یک صلح پایدار و دولت مقتدر در افغانستان گره بر باد زدن است. اشتباه اصلی آنها اما این است که هدف ایالات متحده را تشکیل یک دولت مقتدر در افغانستان فرض می‌کنند و خروج از افغانستان را یک امر لازم. حال آنکه هدف اصلی دولت آمریکا در افغانستان باید مطابق با درگیری آمریکا در رقابت قدرت‌های بزرگ در برابر چین و استراتژی ضدتروریستی واشنگتن در مقابله با تروریسم اسلامگرایانه تعریف شود. داشتن پایگاه‌های نظامی در گوشه و کنار جهان یکی از ضروریات و نشانه‌های یک ابرقدرت جهانی بودن است. به همین دلیل است که ایالات متحده دارای صدها پایگاه نظامی در ده‌ها کشور دیگر است.

یک: پس از دو دهه تمرکز بر مبارزه با تروریسم اسلامگرا، که حاصلِ آن دهشت بزرگ در یازده سپتامبر بوده، ایالات متحده اینک دوباره درگیر رقابت قدرت‌های بزرگ است. هماورد اصلی ایالات متحده در این نبرد چین و روسیه‌اند. جمهوری اسلامی به عنوان یک خصم ایدئولوژیک و یک قدرت منطقه‌ای نیز بخشی از جبهه رقیب آمریکا در رقابت قدرت‌های بزرگ البته در جایگاهی به مراتب پایین‌تر قرار دارد. از این منظر خروج ایالات متحده از افغانستان اشتباهی بزرگ است. افغانستان با ایران و چین مرز مستقیم دارد. علاوه بر این، افغانستان با منطقه آسیای مرکزی، حوزه نفوذ سنتی روسیه، هم‌مرز و دارای نزدیکی‌های نژادی و فرهنگی است. ضمنا افغانستان هم‌مرز پاکستان، کشوری ناآرام، دارای سلاح هسته‌ای و شریک تاریخی چین است. افغانستان به‌واقع یکی از استراتژیک‌ترین سرزمین‌ها از منظر نبرد قدرت‌های بزرگ در قرن بیست و یکم است و ایالات متحده از داشتن پایگاه‌های متعدد نظامی در آن بهره می‌برد. ایالات متحده می‌تواند از پایگاه‌های متعدد نظامی در افغانستان برای تسهیل جمع‌آوری اطلاعات درباره رقبا و واکنش سریع نظامی در صورت لزوم استفاده کند.

دو: رها کردن دولت افغانستان برای بسیاری یادآور خروج از ویتنام و سقوط سایگون است. سقوط سایگون و تصاویر آن به نماد شکست و ضعف ایالات متحده بدل شدند. در نبرد قدرت‌های بزرگ ایالات متحده نیازمند شرکا و متحدین منطقه‌ایست. شرکا و متحدین بالفعل و بالقوه آمریکا به خروج آمریکا از افغانستان نگاه می‌کنند و از خود می‌پرسند آیا ایالات متحده شریک قابل اعتمادیست؟ خروج از افغانستان موجب بی‌اعتمادی شرکا و متحدین منطقه‌ای به ایالات متحده می‌شود و در شرایطی که ایالات متحده می‌خواهد در شرق آسیا  چین را، در خاورمیانه جمهوری اسلامی را، و در اروپای شرقی روسیه را مهار کند بی‌اعتمادی متحدین بالفعل و بالقوه کار واشنگتن را دشوار می‌کند.

سقوط سایگون یک فاجعه انسانی بود که برای سال‌ها قدرت نرم ایالات متحده در دوران جنگ سرد را کاهش داد. سقوط دولت مستقر در کابل و تسویه حساب طالبان با مردم افغانستان یک فاجعه انسانی دیگر خواهد بود. بی‌اعتنایی ایالات متحده به این فاجعه انسانی موجب تضعیف قدرت نرم ایالات متحده در افکار عمومی جهانی و کشورهای حساس و کلیدی در نزاع قدرت‌های بزرگ خواهد شد.

سه: رها کردن افغانستان توسط آمریکا  پس از خروج شوروی از آن کشور، موجب برآمدن  طالبان در افغانستان شد. خروج زودهنگام از عراق در دولت اوباما در شرایطی که امنیت در عراق تثبیت شده بود منجر به برآمدن داعش در عراق شد. در هر دو مورد دو کشور تبدیل به خانه امن تروریسم اسلامی شدند و آتش‌شان خاک اروپا و آمریکا را نیز در بر گرفت. دولت اوباما مجبور شد در شرایطی بسیار بدتر برای نبرد در عراق به آن کشور بازگردد. گزارش‌ها نشان می‌دهند طالبان ارتباطش با القاعده را قطع نکرده است و  بازگشت طالبان به قدرت می‌تواند دوباره افغانستان را به خانه امن تروریست‌های اسلامی از سراسر جهان بدل کند. بدون داشتن پایگاه نظامی در افغانستان و همکاری دولت افغانستان نظارت بر و حذف فیزیکی گروه‌های تروریست اسلامی در خاک افغانستان برای ایالات متحده بسیاری دشوارتر خواهد شد.

چهار: انتخاب یازده سپتامبر برای پایان دادن به خروج بی‌قید و شرط از افغانستان و واگذاری آن به طالبان نمادی از کج‌سلیقگی‌های دولت بایدن است. در روزی که القاعده تحت حمایت طالبان برج‌های دوقلو در نیویورک را مورد حمله قرار داد دولت بایدن از افغانستان خارج می‌شود! انتخاب این روز درواقع بیش از هر چیز نمادی از اندیشه شکست‌خواهانه‌ای است که فضای فکری و تصمیم‌سازی در عرصه سیاست خارجی در آمریکا را تسخیر کرده است. این شکست نمادین تصویر اایالات متحده در رقابت قدرت‌های بزرگ را تضعیف می‌کند و به زیان منافع ملی آمریکا و قدرت نرم آن است.

پنج: مباحثات درباره حضور در افغانستان عمدا حول هزینه مالی و جانی آن و ادامه یک نبرد بی‌حاصل است. در بندهای پیشین نشان دادیم که حضور در افغانستان ادامه یک نبرد بی‌حاصل نیست بلکه منافع مهم و مشخصی دارد. صحبت‌ها از هزینه بالا عمدتا به یک تریلیون دلار هزینه ایالات متحده طی این دو دهه در افغانستان می‌پردازد. طی سال‌های اخیر تعداد نیروها در افغانستان در حدود ۱۰ هزار و هزینه سالانه حدود ۵۰ میلیارد دلار بوده است. در حال حاضر تعداد نیروها حدود سه هزار است و هزینه سالانه نگاه داشتن این نیروها بین ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. هزینه ده الی بیست میلیارد دلار در سال برای داشتن پایگاه‌های نظامی در کشوری که می‌تواند به سرعت به پایگاه تروریسم اسلامی بدل شود و از سوی دیگر به خاطر داشتن مرز با چین، ایران،  پاکستان و کشورهای حوزه نفوذ روسیه به آمریکا اجازه فعالیت‌های اطلاعاتی و امنیتی و واکنش سریع نظامی را می‌دهد برای اقتصاد ۲۱ تریلیون دلاری آمریکا چندان هم زیاد نیست.

شش: ایالات متحده امروز درگیر رقابت قدرت‌های بزرگ با چین و روسیه است. هیچ کشوری در طول تاریخ با جاخالی دادن  و ترک میدان موفق به پیروزی در رقابت قدرت‌های بزرگ نشده است. هدف اصلی ایالات متحده در افغانستان می‌بایست مانع شدن از تبدیل افغانستان به خانه امن تروریست‌های اسلامگرا و داشتن پایگاه‌های نظامی برای فشار بر چین، جمهوری اسلامی، روسیه، و پاکستان باشد. ایالات متحده می‌تواند این اهداف را با صرف منابع نسبتا محدود در افغانستان برآورده کند حال آنکه خروج کامل و بی‌قید و شرط از افغانستان به معنای از دست دادن این فرصت‌ها و تضعیف هژمونی جهانی ایالات متحده است.

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=238407

12 دیدگاه‌

  1. پسرک تنها

    اتفاقا بر عکس نظر نویسنده خروج امریکا از افغانستان هوشمندانه ترین سیاست برای امریکاست اگر غیر از این بود هر دو حزب دموکرات جمهوریخواه با اینهمه تفاوت هر دو طرفدار این سیاست نبودن در واقع تا الان با پول امریکا امنیت چین هند ایران و تا حدی زیادی روسیه داشت تامین میشد یعنی عملا امریکا در نقش پلیسی که امنیت این چهارتا کشور حفظ کرده عمل میکرد
    دوما سیاست ملت سازی همانطورکه ترامپ گفت واقعا شکست خورده کشورهایی مثل افغانستان هرگز پروژه ملت سازی موفقی نداشتن نخواهند داشت
    درواقع امریکا با خروجش ،افغانستان هزینه های بالا و دردسرهای بیشمارش را به همسایگانش واگذار کرد بعد امریکا هم محور ترکیه قطر پاکستان دست بالا را در افغانستان خواهند داشت

  2. توماس جفرسون

    آقای پیروز، این مقاله درباره آمریکا و افغانستان است و توجه من به موضوع آن محدود شد،
    واقعا در بخش کامنت نمی شود به همه مطالب پرداخت.
    بله نوچه های آمریکا مانند خود آمریکا با جهان اسلام و اسلامگرایان روابط ویژه ایی داشته اند.

    این روابط ویژه، به دوران هنری هشتم که اولین برگزیت در آن رخ داد بر می گردد که در دوران دخترش الیزابت اول شتاب گرفت.

    تا می رسیم به قرن نوزدهم و اویل قرن بیستم که بتدریج ۲۲ کشور اسلامی توسط قدرتهای اروپایی و بویژه بریتانیا وفرانسه تشکیل و به اعراب هدیه شدند. در خالیکه هیچیک از این کشورها ریشه تاریخی ندارند ، یا مستعمره عثمانی بودند و یا ناکجا آبادهای بی صاحب.
    جهان عرب مساحتی برابر ۱۳ میلیون و ۲۰۰ هزار کیلومتر مربع دارد ، یعنی برابر مجموع مساحتهای قاره اقیانوسیه بعلاوه شبه قاره هند. اما بدون استثنا همه گروههای قومی -مذهبی بی شمار در خاورمیانه بدون کشور ماندند و زیر سلطه اعراب ( مانند بربرها، آمازیقها، قبطی ها، دروزها، مارونی ها،کلدانیها، کردها، آشوریها، ماندانیها‌، یزدیها و غیره)

    ضمنا می توان به تجزیه کشور هند و تشکیل دو‌کشور اسلامی پاکستان و بنگلادش نیز توسط بریتانیا اشاره کرد.
    اگر مایل باشید می توانم در مورد همکاری و کمک مراکز علمی و دانشگاههای غربی به جمهوری اسلامی پاکستان برای دستیابی به اولین بمب اسلامی نیز بحث کنم.
    مطالب بسیار است !!!!

  3. توماس جفرسون

    پس از اینکه آقای پیروز نسبت فرقه گرایانه به من داد، در حالیکه صرفا سیاست اسلامگرایانه بایدن را نقد کرده بودم، در اینترنت سرچ کردم تا ببینم آیا این نظر شخصی من است و یا ریشه در واقعیت دارد،

    دهها مقاله توسط سیاستمداران و تحلیلگران و روزنامه نگاران و استادان علوم سیاسی آمریکا یافتم که سیاست اسلامگرایانه دولت بایدن را نکوهش و نقد کرده اند،

    فقط به دو مقاله با لینکهای زیر اشاره می کنم که دقیقا همان مطالب کامنت من هستند . یکی توسط پیتر مانداویل از اندیشکده بروکینز و دیگری توسط یورام اتینگر از سایت تحلیلی-خبری Jewish News Syndicate

    https://www.brookings.edu/blog/order-from-chaos/2020/12/14/why-the-biden-administration-should-stay-out-of-the-global-muslim-engagement-business/
    https://www.jns.org/opinion/president-biden-and-the-muslim-brotherhood-trap/

  4. پیروز

    به جفرسون گرامی ،،
    تمام حرف من این میباشد ،، که امریکا را از دیگر دزدان و غارتگران و صاحبان حق وتو ،، جدا نکنید ،،

    تمام غارت ها و جنگ افروز ی ها و آشفتگی ها در گوشه و کنار جهان ،، مخصوصا در منطقه گنج عظیم
    و خون حیات اقتصاد و تولید جهان ،،خلیج فارس و ایران عزیز ما ،،
    و تمام حوادثی که شما برشمرده اید ،،مشترکا ،، در صحنه سیاسی جهان توسط مافیای ۵ + ۱ در جریان بوده و میباشد ،،
    هر کدام از این بازیگران به اقتضای ایفای نقش خود سهام دار این بلعیدن و تسلط بر جهان برده داری مدرن ،، با زنجیر کردیت بانکی و و و چندین نوع زنجیر های مدرن به جوامع مثلا مدرن امروز میباشند ..
    موفق باشی ..

  5. توماس جفرسون

    آقای پیروز،
    من نگاه ویژه آمریکابه جهان اسلام را بیان کردم ، نه دیدگاه شخصی خودم.
    کامنت من چه ربطی به فرقه گرایی دارد؟

    جریان اصلی چپگرایی اسلام پناه Islamo leftism ، نسبیت گرایی فرهنگی و نسبیت گرایی اخلاقی بر سیاست خارجه آمریکا بویژه با جهان اسلام حاکم هستند.

    ضمنا باید به رویدادهای زیر توجه شود :
    در دوران نیکسون، آغاز رنسانس اسلامی در جهان اسلام و بویژه خاورمیانه و بالاخص ایران
    در دوران کارتر، وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت شیعه در ایران
    در دوران ریگان، تشکیل گروههای چریکی اسلامی در افغانستان بر ضد شوروی
    در دوران کلینتون، وقوع جنگهای خونین اسلامی در بالکان و قفقاز و‌گسترش تروریسم اسلامی در جهان
    در دوران بوش، تشکیل جمهوری اسلامی افغانستان و جمهوری نیمه اسلامی عراق
    در دوران اوباما، وقوع انقلابهای رنگی در آسیای میانه و انقلاب بهار عربی برای سرنگونی دیکتاتوریهای سکولار وتشکیل رژیمهای اسلامی و‌همچنین ظهور داعش
    در دوران بایدن ، هم شاهد خواهیم بود که نیروهای اسلامگرا تقویت خواهند شد.

    ضمنا در این مقاله اصلا اشاره ایی نشده که القاعده و طالبان و گروههای جهادی دست پخت سازمان سیا و پنتاگون از زمان کمویستی شدن افغانستان هستند.
    اگر افغانستان کمونیست شده بود، مردم بیچاره آن از شر اسلامگرایان جنایتکار و پسر بچه باز خلاص شده بودند و افغانستان وضعیتی مشابه تاجیکستان می داشت
    از سویی، اتفاقا خروج آمریکا و توانمند شدن طالبان و تشکیل حکومت خلافت اسلامی در آن کشور در راستای منافع آمریکا و فشار بر روسیه و چین از طریق تحریک اسلامگرایان در آسیای میانه و قفقاز و ایغورستان و ترکستان می باشد،

    بنظرم ، در این مقاله تلاش شده آمریکا را قربانی اسلامگرایی جلوه دهد، در حالیکه نکبت اسلامگرایی زاییده دستگاه حکومتی آمریکا است،

  6. ایران بانو

    برای مقابله با حگومت چین کمونیست، دموکرات ها می خواهند طالبان و گروه های مشابه را تحریک نمایند تا شاید مثل شوروی فرو ریزد. به نظرم به آن نتیجه نخواهند رسید زیرا شوروی اقتصادی درهم ریخته و فروپاشیده داشت ولی چین اقتصادی در حال توسعه دارد. اجرای این طرح و برآمدن طالبان ایران را هم به تلاطم خواهد کشاند. با این خروج از افغانستان، آمریکا ضعیف تر خواهد شد و حتی بیشتر کشور های اروپای غربی هم ازین فروریزش اقتصادی بی نصیب نخواهند ماند. پرزیدنت برای مهار حکومت چین برنامه بهتری داشت، دوستی با روسیه، رها سازی خاورمیاته و ایران از اسلام دولتی بخش اصلی بود.
    مایکل فلین به اتهام جاسوسی برای روسیه حذف شد!

  7. Faryad

    دولت بایدن رئیس جمهور افغانستان را مجبور می کند که تقسیم دولت با طالبان را بپذیرد!
    آنها از سازمان ملل می خواهند که جلسه ای با هند ، رژیم فاسد ایران (حامی گروه حزب الله)! حزب.کمونیست.چین! روسیه! ، پاکستان (حامی طالبان)! و ایالات متحده آمریکا – بایدن – برای حمایت از برنامه صلح افغانستان با گروه تروریستی طالبان !! ترتیب دهد.
    آنها افغانستان را تهدید کردند ، اگر موافقت نکنند ، تمام ارتش ایالات متحده را از افغانستان منتقل می کنند تا کشور را به دست طالبان تروریست برسانند! سعی مجدد در برنامه های ناموفق اوباما!
    – دولت بایدن می خواهد میلیاردها دلار به رژیم رادیکال ایران اسلامی (برادرداعش) بدهد که این بدترین راه حل است.

  8. سعید

    با عرض ادب و سلام خدمت تمام دوستان
    بنظرم امریکا با بیرون آمدن از افغانستان خواب تازه ای برای افغانستان و ایران تدارک دیده. چرا ؟ اگر خاطرتان باشد در دوران ترامپ وقتی ولیعهد عربستان تهدید کرد که پولهای پادشاهی عربستان را از امریکا خارج می‌کند ترامپ گفت بدون ایالات متحده حکومت عربستان یک هفته هم دوام نمیاورد! بله و امریکا در عربستان ماند تا این گاو نه من شیرده را از دست ندهد ولی چرا افغانستان و چرا حالا؟
    امریکا با بیرون کشیدن نیروهای نظامی خود در افغانستان ضربه پذیری خود را در مقابل طالبان که بعنوان بازوی عملیاتی جسم الف عمل می‌کند را به حداقل میرساند و همین باعث می‌شود تا دست خود را با انواع و اقسام روش‌ها در مورد طالبان و ایران باز بگذارد
    وقت آن رسیده که مزدوران محلی امریکا در افغانستان با پول و تجهیزات به جان ایران و طالبان بیفتند و خونی از دماغ سربازان امریکایی در نیاید. یک منطقه پر آشوب و با هرج و مرج قطعا برای منافع امریکا از وضعیت کنونی مطلوبتر٫ کم هزینه تر٫ و به مراتب پر خطر تر برای افغانستان و سایر کشورهای درگیر خواهد بود
    زمان همه چیز را تغییر خواهد داد

  9. سیمین

    مرسی آقای قاسمی نژاد برای این مقاله هوشمندانه.
    ولی متاسفانه فراموش کرد ه اید که آمریکا مدتهاست که دیگر از موضع قدرت عمل نمی‌کند بلکه تنها از موضع ضعف.
    وضعیت الان افغانستان و انتشار فوقالعاده تروریسم اسلامی در ارتباط با گروه ساخته دست سی آی ای به سرپرستی بن لادن بر همه کس معلوم است. شاید آمریکا در مقابل چین به قدری در مضیقه است که چاره دیگری جز تمرکز کامل در آسیای جنوب شرقی ندارد. گرچه اینهم جلوی وضعیت سقوط آزاد امریکا را نخواهد گرفت. فقط تگاهی به وضع نوآوری‌های تکنولوژی آمریکا و مقایسه آن با چین بیاندازیم تا این وضع را بهتر ببینیم.
    شما به مرز بین چین و افغانستان اشاره میکنید. آیا اقتدار آتی طالبان در افغانستان و روابط احتمالا برنامه ریزی شده آینده آنان با اسلامیستهای ایگور یا چین ممکن است در بطن این تصمیم باشد؟ چه کسی از همه بیشتر از اسلامگرایی افراطی سود می‌برد؟

  10. پیروز

    از توماس جفرسون ،، انتظار میرود که جهان امروز را از نگاه تقسیم بندی ایدئولوژیک و فرقه گرایی و مذهبی نگاه نکند ،،
    دوران ادیان و ایدئولوژی و فرقه گرایی و قوم گرایی و چه و چه و چه ،، ،، به پایان رسیده ،
    از سر اغاز دهه ۱۹۸۰ میلادی برنامه گلوبالیزه شدن اقتصاد و سود سرمایه ،، تولید و مدیریت و رهبری اقتصاد نوین جهان ،، اولویت امپریالیسم کارتلهای چند ملیتی شده و در مدت ۴۰سال گذسته تا به امروز این مافیای چند ملیتی بنام ۵ + ۱ ،، سلطه خود را در سراسر کره زمین برقرار و استوار کرده ،،

    شیشه عمر این هیولای اقتصادی ،، منابع عظیم گاز و نفت جهان یعنی خلیج همیشگی فارس متلعق به ایرانیان میباشد ،، یعنی خون حیات صنایع پتروشبمی ،، مواد اولیه چرخه تولیدات صنایع جهان امروز ،،
    بدونه نفت ،، و مواد لازم برای تولید هزاران کالا از طریق پتروشبمی ،، ،، اقتصاد و تولیدات جهان امروز
    یعنی ،، صفر ،، یعنی نابودی حیات گلوبالیستها ..

    اسلام و امت و ملت و اقوام و زیان مادری و ،، حقوق بشر و جامعه مدنی و و و و همه تبلیغات دکان ،،
    مافیای سیاست فروشان سازمان دوله متحد ،، نیویورک نشین میباشد ،،
    چیزی درحقیقت بنام سازما ملل متحد در عمل وجود ندارد ،،
    بلکه سازمان مافیای غارتگران متحد ۵ + ۱ میباشد که در حال بلعیدن منابع ایران و خاورمیانه و حکومت کردن بر جهان با حمایت از حکومتهای دیکتاتوری دست نشانده خودشان میباشد ،،
    مثل جمهوری شتر گاو پلنگ خمینیسم جیمی کارتری غاصب بر ایران ،،
    شب و روز در حال غارت ایران و کشتار و سرکوب ملت ازادی خواه ابران میباشد ،، یعنی نابود کردن تدریجی ملت ایران – صاحبان اصلی ایران و منطقه خلیج فارس ..

  11. #دختر_آبى BlueGirl#

    اشتباهات آمریکا در افغانستان:

    – ساقط کردن دولت سوسیالیستی افغانستان
    – تعلیم و تربیت طالبان
    – آوردن القاعده از زندانهای کشورهای عرب به افغانستان برای مبارزه با روسیه
    – عدم حمایت از قشر لیبرال، آزادیخواه، و مدافع حقوق زنان
    – یارگیری از فاشیست‌ترین اقشار: جنگ سالاران و اربابان مواد مخدر
    – چراغ سبز دادن به طالبان و اربابان مواد مخدر برای کاشت و به راه اندختن «جنگ تریاک» و معتاد کردن کشورهای همسایه – ایران: بیشترین نرخ اعتیاد در دنیا!
    – حمایت از دولتی فاسد در کابل

    بهترین و ارزانترین گزینه فعلی‌ آمریکا در افغانستان:

    – تحریم اقتصادی پاکستان و جمهوری اسلامی ایران برای خشکاندن منشأ تغذیه طالبان
    – شکستن چرخه توزیع مواد مخدر: طالبان – اربابان مواد مخدر – سپاه پاسداران
    – حمایت از قشر وطن‌پرست لیبرال، آزادیخواه، و مدافع حقوق زنان

    کشاندن روسیه به افغانستان ، اجیر کردن طالبان و القاعده برای مبارزه با روسیه، و ساقط کردن دولت سوسیالیست افغانستان اشتباه فاحش آمریکا بود. اگر به دولت سوسیالیست افغانستان مجال داده بودند، حداقل، وضع تحصیل و بهداشت و حقوق زنان پیشرفت کرده بود. مبارزه با کمونیسم به چه قیمتی؟ نابودی یک کشور؟ یک ملت؟ یک نسل؟ برای چه؟ کاپیتالیسم؟

  12. توماس جفرسون

    بنظرم رابطه آمریکا با کشورهای اسلامی نه بر اساس دیپلماسی و روابط بین الملل و اهداف استراتژیک ، بلکه بر پایه نسبیت گرایی فرهنگی و پارادایم هویت طلبی قابل تعریف است،

    از این منظر، دولت بایدن به کشورهای اسلامی بعنوان دولت-ملتهای مستقل نگاه نمی کند ، بلکه همه این کشورها را در یک قالب فرهنگی به نام جهان اسلام یا امت اسلامی قرار داده است.

    یعنی برای آمریکا، قطاعی از کره زمین که از مراکش تا اندونزی گسترش دارد، یک واحد فرهنگی است و نه یک منطقه ژئوپلیتیک با ویژگیهای متنوع،

    این استثناگرایی آمریکا نسبت به جهان و دین اسلام را نمی شود در مورد رابطه آن کشور با سایرکشورهای پیرو ادیان دیگر یافت.

    برای آمریکا، کشور ایران و ایرانیان، افغانستان و افغانیها، پاکستان و‌پاکستانیها، و کشورهای عربی و اعراب همه و همه امت اسلامی را تشکیل می دهند که می بایست با این امت ویژه‌ و استثنایی، همزیستی مسالمت آمیز و مماشات و بدور از تنش و دخالت را پیشه کرد،

    بنابراین رابطه فرهنگی و تفاهم و احترام متقابل و تلاش برای رعایت حریم امت اسلامی ، جایگزین دیپلماسی و سیاست خارجی و اهداف استراتژیم شده اند.

    فراموش نشود که از سال ۲۰۰۹، یک شغل جدید در وزارت خارجه ایجاد شد تحت عنوان: نماینده ویژه جوامع اسلامی ( هر چند ترامپ این پست را از میان برداشت) ، در حالیکه برای سایر ادیان چنین نماینده ایی در وزارت خارجه ایی وجود ندارد.‌

    special representative for Muslim communities at the Department of State

    لذا با این مقدمه، رابطه ویژه دولت بایدن با جهان اسلام و امت اسلامی قابل سنجش و تفسیر است.

    البته روابط ویژه آمریکا با جهان اسلام و اسلامیستها، قدیمی تر و ریشه دار تر و عمیق تر از این بحث هاست که در این مقال نمی گنجد.

    پ.ن. بایدن بمناسبت آغاز ضیافت الله رمضان، صمیمانه به امت اسلامی تبریک گفت و اضافه کرد که ان شا الله در سال آینده و‌پس از فروکش بحران کووید ۱۹ ، در کاخ سفید مراسم افطار برگزار خواهد شد، کسی شنیده که بایدن و یا دموکراتها چنین دلبری را برای پیروان سایر ادیان انجام دهند؟؟؟!!!!

Comments are closed.