سپیده حجامی – تصاویر خرید و فروش رای در انتخابات شورای اسلامی شهر را میتوان از دو جهت بررسی کرد. یکی در ارتباط به نامزدها و دیگری در رابطه با شهروندانی که به این کار مبادرت میکنند.
فردی که در خوشبینانهترین حالت ممکن فرض میکنیم با هدف آبادانی و خدمت در پی به دست آوردن یک کرسی در شورای شهر است، آیا راه رسیدن به این هدف، دادن رشوه و یا خرید رأی است؟! و آیا فردی که به ابتداییترین قوانین مدنی پایبند نیست، میتواند به عنوان عضو شورای شهر مفید باشد؟! یا اینکه شوراهای اسلامی شهر امکانی برای تأمین سود شخصی است؟
کافیست نگاهی به پروندههای فساد مالی و اخلاقی اعضای شورهای اسلامی شهر در سالیان گذشته بیندازیم. با یک حساب سرانگشتی میتوان به نتیجه رسید تصاحب یکی از کرسیهای این شوراها چه منفعت مالی فراوانی برای افراد دارد بطوری که حاضرند برای کسب آرای مردم هزینه کنند و رشوه دهند و به خرید و فروش رأی بپردازند.
سوی دیگر این ماجرا شهروندانی هستند که در این شرایط اقتصادی فلاکتبار با مبلغی کمتر از یک کیلو گوشت نیز به راحتی رأی خود را میفروشند.
جامعهای را تصور کنید که از چنین مسئولان و رأیدهندگانی تشکیل شده! مسئولی که با رشوه به پست و مقام رسیده و رأیدهندهای که رشوه میگیرد.
طی چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی بر خاک ایران زمین، انحطاط اخلاقی روز به روز بیشتر شده و جامعه از حیث خودآگاهی اخلاقی و وجدانی به قهقرا میرود.
عضویت در شورای اسلامی شهر در چرخه دولت و حکومت جمهوری اسلامی یکی از پُستهای پایین است و با اینهمه سود دارد! عمق ماجرا زمانیست که این فساد اخلاقی و اداری در بدنه دولت و حکومت تا رأس آن ریشه دارد و درواقع فساد از رأس به سطح جامعه انتقال داده شده است.
مگر میشود فرماندار از تخلف عضو شورای شهر بیاطلاع باشد؟ و استاندار از تخلف فرماندار؟ و وزیر از تخلف استاندار؟ این چرخه را میتوان تا بالاترین مرتبه ادامه داد و رسید به سران سه قوه و در رأس همه «رهبر» و «بیت رهبری».
این فساد سازمانیافته حکایت آن حاکمی است که گفتند گناهی ندارد زیرا از اوضاع نابسامان مملکت بیخبر بوده. ولی اگر بالادستیهای حکومت و دولت از این فساد سازمانیافته بیاطلاعند که باید گفت: وای بر آنها! و اگر مطلعاند که باید گفت وای بر آنها و بر کشور! در مورد جمهوری اسلامی، این حکومت ۴۳ساله نشان داده است که مقامات مسئول از ریز و درشت و از بالا تا پیین در تمامی فسادها هم دست و هم اطلاع دارند. چنانکه درباره این آشفتهبازار، بیاخلاقی و فساد اداری فقط میتوان گفت: خانه از پایبست ویران است!
به همین دلیل نمیتوان و نباید از کنار تصاویر و ویدئوهای خرید و فروش رأی با ابراز تعجب و یا لعن و نفرین به سادگی گذشت. این تصاویر حاوی پیام و هشداری بسیار مهم هستند: سیر نزولی اخلاق در جامعه ایران که مسئلهای مهم و بسیار قابل تأمل است. نیاز است روانشناسان، جامعهشناسان و افراد صاحب نظر بیش از پیش اقدام به آسیبشناسی این معضل کنند و راهکارهایی برای اصلاح رفتارهای ناهنجار و خلاف قانون شهروندی و انسانی ارائه دهند اگرچه تا زمانی که شرایط سیاسی و اقتصادی به حالت عادی باز نگردد نمیتوان انتظار کاهش و حل مشکلات اجتماعی را داشت.
دیگر تردیدی نیست که با وجود و تداوم حکومت جمهوری اسلامی و سلطه آن بر آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر و رسانهها در کشور، کاهش مشکلات عملا کاری غیرممکن خواهد است چرا که این پلشتیها خود حاصل همین حکومت است! گام نخست برای نجات جامعه ایران گذر از این حکومت سر تا پا دروغ و فساد برای رسیدن به جامعهای قانونمند است.