جمع‌آوری و خمیر کردن کتاب «انقلاب‌های ۱۹۸۹؛ سقوط امپراتوری شوروی در اروپا» در ایران!

-یک منبع آگاه از وضعیت بازار نشر در ایران می‌گوید با کتابفروشی‌ها تماس گرفته شده و دستور داده‌اند تا کتاب «انقلاب‌های ۱۹۸۹؛ سقوط امپراتوری شوروی در اروپا» نوشته ویکتور شبشتین را جمع کنند!
-کتاب «انقلاب های ۱۹۸۹» را ویکتور شبشتین در سال ۲۰۰۹ منتشر کرد و به تازگی با ترجمه بیژن اشتری از سوی نشر ثالث منتشر شده است.
-در ابتدای سال ۱۹۸۹ شش کشور اروپایی دارای دولت‌های دست‌نشانده‌ی حکومت شوروی بودند. اما در پایان همان سال، آنها همگی استقلال ملی خود را اعلام کرده و در مسیر رسیدن به دموکراسی حرکت کردند.
-از متن کتاب: «ما میراثی چنان منفی را به ارث برده بودیم که به اجبار باید خودمان را از شرّ آن خلاص می‌کردیم. نخستین و مهم‌ترین کاری که باید می‌کردیم، تغییر دادن تصویری بود که در اذهان جهانیان از کشورمان وجود داشت. ما باید به کشوری عادی تبدیل می‌شدیم، در حالی که نمی‌توانستیم. ما دیگر نمی‌توانستیم نقش یک کشور یاغی را بازی کنیم. ما در همه حیطه‌ها به بن‌بست خورده و با دیوارهای آجری روبرو بودیم...»

جمعه ۴ تیر ۱۴۰۰ برابر با ۲۵ ژوئن ۲۰۲۱


یک منبع آگاه از وضعیت بازار نشر در ایران می‌گوید با کتابفروشی‌ها تماس گرفته شده و دستور داده‌اند تا کتاب «انقلاب‌های ۱۹۸۹؛ سقوط امپراتوری شوروی در اروپا» نوشته ویکتور شبشتین را جمع کنند!

فرو ریختن دیوار برلین؛ نوامبر ۱۹۸۹

یک منبع آگاه از بازار نشر ایران در کلاب‌هاوس اعلام کرد که با کتابفروشی‌ها تماس گرفته‌اند و دستور داده‌اند که کتاب «انقلاب‌های ۱۹۸۹؛ سقوط امپراتوری شوروی در اروپا» را جمع‌آوری کنید.

این منبع آگاه همچنین گفته‌، قرار است تمام این کتاب‌ها خمیر شوند!

کتاب «انقلاب های ۱۹۸۹» را ویکتور شبشتین در سال ۲۰۰۹ منتشر کرد و به تازگی با ترجمه بیژن اشتری از سوی نشر ثالث منتشر شده است.

در ابتدای سال ۱۹۸۹ شش کشور اروپایی دارای دولت‌های دست‌نشانده‌ی حکومت شوروی بودند. اما در پایان همان سال، آنها همگی استقلال ملی خود را اعلام کرده و در مسیر رسیدن به دموکراسی حرکت کردند.

این تحولات چگونه تا این اندازه سریع رقم خورد؟ ویکتور شبشتین که به عنوان گزارشگر در بطن این رویدادها حضور داشته، برای خلق این کتاب از تجارب بی‌واسطه‌ی خودش، مصاحبه با شاهدان و اطلاعات آرشیوی تازه کشف شده بهره برده است.

او داستان خود را از نقطه نظر مردان و زنان عادی و همچنین رهبران و سیاستمداران پرنفوذ در دنیا روایت می‌کند. «شبشتین» در این اثر از نقش KGB و دولت ایالات متحده سخن می‌گوید و نشان می‌دهد چگونه از بین‌رفتن «پرده آهنین» باعث تسریع سقوط اتحاد جماهیر شوروی شد.

ویکتور شبشتین، زاده سال ۱۹۵۶، نویسنده و تاریخ‌نگار مجارستانی است که در مورد تاریخ روسیه، کمونیسم و ولادیمیر لنین فعالیت می‌کند. شبشتین که در شهر بوداپست به دنیا آمد، به عنوان ژورنالیست با بسیاری از مطبوعات برجسته‌ی بریتانیا همکاری کرده است.

در برش منتخب بیژن اشتری مترجم از متن این کتاب آمده است: «دیپلمات برجسته شوروی در زمان گورباچف اوضاع رو به زوال کشورش را این‌گونه خلاصه کرده است: ما میراثی چنان منفی را به ارث برده بودیم که به اجبار باید خودمان را از شرّ آن خلاص می‌کردیم. نخستین و مهم‌ترین کاری که باید می‌کردیم، تغییر دادن تصویری بود که در اذهان جهانیان از کشورمان وجود داشت. ما باید به کشوری عادی تبدیل می‌شدیم، در حالی که نمی‌توانستیم. ما دیگر نمی‌توانستیم نقش یک کشور یاغی را بازی کنیم. ما در همه حیطه‌ها به بن‌بست خورده و با دیوارهای آجری روبرو بودیم… ما از نظر افکار عمومی جهانیان هم‌تراز اقوام وحشی به شمار می‌رفتیم. خارجی‌ها از ما می‌ترسیدند، اما همزمان هیچکدامشان احترامی برایمان قائل نبودند. ما از نظر آنها امپراتوری شرّ بودیم. ما به خاطر موضوع‌هایی مثل نقض حقوق بشر، نقض آزادی مهاجرت، سیاست‌های جنگ‌طلبانه و غیره مجبور شده بودیم به کنج خودمان بخزیم… تنها کاری که بلد بودیم سرکوب مردم خودمان بود.»

رونالد ریگان رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا در سفری که ژوئن ۱۹۸۷ به آلمان غربی داشت، روز ۱۲ ژوئن در یک سخنرانی تاریخی و مشهور در کنار دیوار برلین در دروازه براندنبورگ از میخائیل گورباچف رهبر وقت اتحاد شوروی که در شرایطی سرنوشت‌ساز هدایت آن کشور را بر عهده گرفته بود خواست تا فضای روسیه را باز و مناسبات آن را عادی کند و این دیوار را که به نماد جدایی دو بلوک «شرق» و «غرب» تبدیل شده بود، تخریب نماید. ریگان خطاب به رهبر شوروی گفت: «آقای گورباچف، این دیوار را فرو بریزید!» دو سال فرو ریختن دیوار برلین به دست مردم ناراضی «جمهوری دمکراتیک آلمان» سرآغاز فروپاشی بلوک شرق و در رأس آن اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی شد و «پرده آهنین» سرانجام فرو افتاد.

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=245702

3 دیدگاه‌

  1. جواد

    این پراگراف وضعیت موجود جمهوری اسلامی است.جمهوری شّر.
    « ما از نظر افکار عمومی جهانیان هم‌تراز اقوام وحشی به شمار می‌رفتیم. خارجی‌ها از ما می‌ترسیدند، اما همزمان هیچکدامشان احترامی برایمان قائل نبودند. ما از نظر آنها امپراتوری شرّ بودیم. ما به خاطر موضوع‌هایی مثل نقض حقوق بشر، نقض آزادی مهاجرت، سیاست‌های جنگ‌طلبانه و غیره مجبور شده بودیم به کنج خودمان بخزیم… تنها کاری که بلد بودیم سرکوب مردم خودمان بود.»

  2. حسن

    جمع کردن این کتاب به چه دلیل؟ بجز اینکه سانسور است ایا دلیل واقعی دیگری برای جمع کردن این کتاب هست؟ضرر این عمل از جیب چه کسی پرداخت میشود؟

    خباثت حکومت جمهوری فاشیستی اسهالی تا چه حد؟

  3. دوران پهلوی، آنتراکت (استراحت) بین دو پرده فیلم ترسناک در سینما بود "ن .ی"

    ریگان خطاب به رهبر شوروی گفت: «آقای گورباچف، این دیوار را فرو بریزید!»

    درک به موقع تغییر شرایط می تواند سبب ماندگاری نام و خاطره شود!

Comments are closed.