سعید قاسمینژاد – وزیر خارجه نظام اسلامی به زبان انگلیسی به فرنگیها وعده میدهد که مذاکرات برجام به زودی آغاز میشوند و به زبان فارسی به «امت خداجو» اطمینان میدهد که «به زودی» نظام اسلامی با «به زودی» کفار فرنگی فرق دارد. امام زمان هم قرار بود زود ظهور کند اما الان بیش از هزار سال است که «آفلاین» است و مومنین با خداوند چانه میزنند که عجل لولیک الفرج!
اما نظام اسلامی مشغول بررسی و منتظر چیست که چند ماه پس از به قدرت رسیدن سید کاخنشین محرومین همچنان خبری از بازگشت به مذاکرات اتمی نیست؟
آنچه جمهوری اسلامی مشغول بررسی آنست جز این نیست که آیا باید در طول دوران ریاست جمهوری جو بایدن سلاح اتمی بسازد یا اینکه فعلا همه امتیازات اقتصادی و منطقهای را بگیرد، برجام را بپذیرد و بعدا سراغ بمب اتم برود. با توجه به اینکه بسیاری از محدودیتهای برجام به مرور زمان، و برخی از آنها واقعا خیلی زود، رفع خواهند شد، نظام ولایی، به خیال خود، میتواند بعد از چند سال که موقعیت اقتصادی و منطقهای خود را بهبود بخشید به سمت اتمی شدن برود.
دلیل اینکه ذهن جمهوری اسلامی اکنون سخت مشغول این مسئله شده، دو چیز است:
نخست اینکه دولت کنونی آمریکا واقعا دولت ابوموسی اشعریهاست. دولتیست که نه فقط در مسئله ایران که تقریبا در همه جبهه ها مشغول باج دادن است؛ از روسیه و طالبان گرفته تا چین و اروپا چیزی از این دولت به غنیمت گرفتهاند. طبعا «ملاعلی»های حاکم بر ایران نیز فکر میکنند آنها چه کم از «ملاعمر»های حاکم بر افغانستان دارند! نظام اسلامی میداند از این دولت مستقر در آمریکا هم میتواند خیلی امتیاز بگیرد و هم اینکه اگر به سمت اتمی شدن برود بعید است این دولت بهموقع واکنش درستی نشان دهد!
نکته دوم این است که دولت جمهوری اسلامی میداند دولت جمهوریخواه بعدی که بیاید به احتمال زیاد دوباره زیر میز خواهد زد و چه بسا مراسم «کتلتپزان» به راه اندازد. بیراه نیست که خامنهای به شدت وسوسه شده باشد تا دولت بایدن هست سلاح اتمی را بسازد و خلاص! این وسوسه شیطانی اما احتمالا تا کنون با نگرانی دیگری کمی «تعدیل» شده است. جمهوری اسلامی این نگرانی را دارد که ساخت سلاح هستهای برنامه خروج آمریکا از منطقه را متوقف کند.
از خواستهای کلیدی نظام جمهوری اسلامی در همه این سالها خروج نیروهای آمریکایی از منطقه بوده است. با خروج آمریکا از منطقه، نظام اسلامی قمه به دست به سراغ کشورهای منطقه خواهد رفت که یا باج دهید یا جان! اگر چه هیچ چیز بعید نیست اما دور از ذهن است اگر جمهوری اسلامی از بمب اتم علوی رونمایی کند، دولت کنونی آمریکا بتواند به این راحتی بار و بندیل خود را از منطقه جمع کند و برود. از این نظر جمهوری اسلامی بر سر یک دوراهی قرار گرفته: از یکسو می خواهد آمریکا از منطقه خارج شود از سوی دیگر بمب میخواهد ولی نگران است که دومی تاثیری بر منفی بر عزم راسخ جو بایدن برای خروج از منطقه و واگذاری آن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بگذارد.
ناگفته نباید گذاشت که این حجم از قِر و قمیش و این پا و آن پا کردن سید محرومین و تیم مربوطه و اداهای وزیر خارجهاش البته به خاطر وادادن دولت بایدن است که ممکن شده است. جمهوری اسلامی میبیند که طول دادن ماجرا نه تنها هزینهای ندارد بلکه همهاش سود است. تحریمها اگرچه برداشته نشدهاند اما چونان گذشته اجرا هم نمیشوند و جمهوری اسلامی نفت را به چین و کالاهای غیرنفتی را اینسو و آنسو میفروشد و پولش را هم به شکل هیئتی میگیرد و عجلهای ندارد. در منطقه هم نظام اسلامی برای این و آن شاخ و شانه میکشد و پاسخی نمیگیرد. در مقابل اما به سرعت مشغول توسعه برنامه هستهای خود است. توسعه برنامه هستهای هم برای گرفتن امتیازات بیشتر به کار میآید و هم برای ساختن بمب اتم علوی!
هم دولت بایدن و هم دولتهای اروپایی میدانند که نظام اسلامی به دنبال بمب است و در غیاب انقلابی در ایران یا نابود کردن تاسیسات هستهای، بمب اتم علوی دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. رهبران غربی اما هر یک امید دارند بمب اتم علوی نه در دوره زعامت آنها که در دوره نفر بعدی از غیبت خارج و «آنلاین» شود تا شرّ آن دامان آنها را نگیرد!
رهبران جمهوری اسلامی، چه قبلی و فعلی و چه بعدی، اما افق رهبری خود را چندین دهه میبینند و چندان نگران چند سال اینور و آنور نیستند. سالها بعد که تاریخ این روزها را بنویسند، مورخین احتمالا دو به شک خواهند بود که رهبرانی که علیالظاهر به قول طالبان در افغانستان و ملایان در ایران اعتماد میکردند، بیشتر سادهلوح بودند یا دروغگو!
*سعید قاسمی نژاد مشاور ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسیها» در واشنگتن است. او را میتوانید در شبکههای اجتماعی توئیتر، اینستاگرام و یوتیوب دنبال کنید.
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.
مواضع آقای سعید قاسمی نژاد به عنوان یک آمریکایی جمهوری خواه قابل درک است و هر چه در مورد رژیم بایدن و سیاست دریوزگی و مماشات حداکثری او در قبال رژیم تروریستی ولایت فقیه می گوید درست است.
ولی خب، ما عوام ایرانی که نه آمریکایی هستیم و نه جمهوری خواه و دموکرات نقش رژیم آمریکا، چه این جناح و چه آن جناح، در رنسانس اسلامی در ایران و پرورش اسلامیسم و جهادیسم و سرنگونی نظام پادشاهی و برپایی حکومت اسلامی با کودتای ننگین ۵۷ را نه تنها شاهدیم و بلکه با تمام وجود حس کرده و می کنیم.
راه دور نرویم و تاریخ را نبش قبر نکنیم. همین پرزیدنت ترامپ چقدر مجیز آخوندها را گفت تا آنها را برای مذاکره راضی کند. زلمای خلیل زاد نماینده او مگر زمینه را برای رژیم چنج و روی کار آمدن طالبان مهیا نکرد ( کمی تا قسمتی شبیه نقش بختیار در مذاکرات پشت پرده رژیم چنج ۵۷) ؟
اگر لابی گران و ولایت معاشان جمهوری خواه هم وجود داشتند و لابی گری جان کری و مشاوره های او در زمینه صبر استراتژیک نبود، چه بسا در زمان پرزیدنت ترامپ هم شاهد مماشات حداکثری می بودیم.