افزایش فشار بر آمریکا برای اجرای «طرح B»؛ واشنگتن پست: آژانس روی «ابعاد نظامی احتمالی برنامه اتمی» جمهوری اسلامی کار کند

-شماری از مقامات ارشد پیشین آمریکا در نامه‌ای به بایدن نوشته‌اند به حل و فصل دیپلماتیک مسئله اتمی ایران امیدی نیست و بهتر است دولت آمریکا با استفاده از زور از جمله برگزاری مانورهای نظامی مشترک با شرکای خود یا اقداماتی از این دست جمهوری اسلامی را وادار به پذیرش توافق کند.
-دیوید ایگناتیوس روزنامه‌نگار ارشد آمریکایی در یادداشتی که در روزنامه «واشنگتن پست» منتشر شده با اشاره به شکست مذاکرات وین و احتمال فروپاشی برجام، «طرح B» را جایگزین مناسبی برای «توافق اتمی در حال مرگ» دانسته است.
- ایگناتیوس پیشنهاد داده آمریکا از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی روی چهار مورد از برنامه‌های اتمی ایران با ابعاد نظامی احتمالی فشار بیاورد که شامل بازرسی از سه سایت اعلام نشده اتمی در تورقوزآباد، ورامین و مریوان می‌شود و مورد چهارم بررسی میزان مواد شکاف‌پذیر اعلام نشده ایران و همچنین فعالیت‌ها در یک سایت اعلام نشده دیگر است که هنوز ابعاد آن مشخص نیست.
- «ایالات متحده خوش شانس است که متحدان خوبی دارد که می‌توانند هنگام خطر کمک کنند. اسرائیل که مثل یک ناو هواپیمابر غرق‌نشدنی برای ایالات متحده در خاورمیانه عمل می‌کند، به تکیه‌گاهی برای عربستان سعودی، امارات و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس علیه رژیم ایران تبدیل شده است».
- «ایالات متحده باید خط مشی برنامه هسته‌ای ایران را دوباره ترسیم کند. بهترین راه برای شروع، می‌تواند یک کارزار تهاجمی از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باشد.»

یکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ برابر با ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱


از اصلی‌ترین برنامه‌های دولت بایدن در سیاست خارجی مربوط به خاورمیانه، «احیای برجام» و معامله با جمهوری اسلامی بود اما مذاکرات وین فعلا بی‌نتیجه مانده و اکنون فشارهای داخلی و خارجی روی دولت آمریکا افزایش پیدا کرده است.

نمایش موشک‌های بالستیک در راهپیمایی‌ حکومتی در تهران

شماری از مقامات ارشد پیشین آمریکا در نامه‌ای به جو بایدن گفته‌اند امیدواری به اینکه از طریق دیپلماتیک تهدیدات اتمی جمهوری اسلامی حل و فصل شود بسیار کم شده و بهتر است دولت آمریکا با استفاده از زور از جمله برگزاری مانورهای نظامی مشترک با شرکای خود یا اقداماتی از این دست جمهوری اسلامی را وادار به پذیرش توافق کند.

به گزارش روزنامه «تایمز اسرائیل» لئون پانه‌تا وزیر دفاع پیشین آمریکا، میشل اَنجلیک فلَوْرنوی دستیار وزیر دفاع آمریکا در دولت بیل کلینتون، دیوید پترائوس فرمانده پیشین ارتش آمریکا در عراق و افغانستان، هاوارد برمن و جین هارمن نمایندگان سابق، رابرت ساتلوف و دنیس راس از مؤسسه واشنگتن امضاکنندگان این نامه تأکید کرده‌اند: «ما معتقدیم دولت بایدن باید اقداماتی را انجام دهد تا جمهوری اسلامی ایران را به این باور برساند که پافشاری بر رفتار فعلی و نپذیرفتن یک توافق معقول کل زیرساخت هسته‌ای این کشور را به خطر می‌اندازد.»

آنها همچنین می‌گویند: «برای جلوگیری از درگیری نظامی توسط ما یا هر بازیگر دیگری که معتقد است از سوی توانایی سلاح‌های هسته‌ای ایران تهدید می‌شود، باید توافقی انجام شود که جمهوری اسلامی ایران متوجه شود در صورت امتناع از آن عواقب شدیدی متحمل خواهد شد.»

شکست مذاکرات اتمی وین نگاه‌ها را به سوی اجرای راهکارهای جایگزین از جمله «طرح B» تقویت کرده است. این راهکارها از جمله شامل طیف وسیعی از پیشنهادات و توصیه‌هایی می‌شود که بخشی از آن اقدامات نظامی علیه برنامه‌های اتمی- نظامی رژیم ایران است.

در همین ارتباط دیوید ایگناتیوس روزنامه‌نگار ارشد آمریکایی در یادداشتی که در روزنامه «واشنگتن پست» منتشر شده با اشاره به شکست مذاکرات وین و احتمال فروپاشی برجام، «طرح B» را جایگزین مناسبی برای «توافق اتمی در حال مرگ» دانسته و پیشنهاد داده آمریکا از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به رژیم ایران فشار بیاورد. او به نقل از برخی منابع به چهار مورد از «ابعاد نظامی احتمالی فعالیت‌های اتمی ایران» (PMD) اشاره کرده است و پیشنهاد داده دولت بایدن برای شروع از آژانس بخواهد که روی این چهار مورد کار کند که شامل بازرسی از سه سایت اعلام نشده اتمی در تورقوزآباد، ورامین و مریوان است و مورد چهارم بررسی میزان مواد شکاف‌پذیر اعلام نشده ایران و همچنین فعالیت‌ها در یک سایت اعلام نشده دیگر است که هنوز ابعاد آن مشخص نیست.

او تأکید کرده «واقعیت دردناک این است که جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن محدودیت‌های برجام غنی‌سازی اورانیوم را از ۲۰ درصد به ۶۰ درصد رسانده و پتانسیل افزایش غنی‌سازی تا ۹۰ را که برای ساخت بمب اتم لازم است دارد.»

دیوید ایگناتیوس در ادامه می‌نویسد: «گام شوم دیگری در ماه فوریه رخ داد، زمانی که ایران شروع به تولید صفحات اورانیوم فلزی کرد که می‌تواند در ساختن یک بمب هسته‌ای مورد استفاده قرار گیرد… آنست که مقامات انگلیسی، فرانسوی و آلمانی هشدار دادند ایران هیچ استفاده غیرنظامی معتبری از فلز اورانیوم ندارد. تولید اورانیوم فلزی پیامدهای نظامی بالقوه شدیدی دارد.»

او در ادامه می‌افزاید: «ناتوانی ایالات متحده در بازدارندگی ایران در مراحل فراتر از سطوح غنی‌سازی یا تولید اورانیوم فلزی نگران کننده است. بازدارندگی به اعتبار مربوط می‌شود و متأسفانه اعتبار دولت بایدن در حال کاهش است. عقب‌نشینی آمریکا از خاورمیانه و خروج آشفته از افغانستان از جمله دلایل این ضعف است و این تصور را ایجاد کرده که گویا آمریکا در حال عقب‌نشینی است. با احساس ضعف نسبت به آمریکاست که روسیه در مرز اوکراین فشار را افزایش داد و چین دست به تهدید تایوان زد و رژیم ایران برنامه هسته‌ای خود را سرعت بخشید.»

ایگناتیوس بدون اشاره به اینکه گزینه نظامی می‌تواند یکی از اهرم‌های فشار باشد می‌افزاید: «ایالات متحده خوش‌شانس است که متحدان خوبی دارد که می‌توانند هنگام خطر کمک کنند. اسرائیل که مثل یک ناو هواپیمابر غرق‌نشدنی برای ایالات متحده در خاورمیانه عمل می‌کند، به تکیه‌گاهی برای عربستان سعودی، امارات متحده عربی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس علیه رژیم ایران تبدیل شده است. در آسیا، کشورهایی که نگران رشد چین هستند، می‌توانند به قدرت نظامی رو به رشد شرکای چهارگانه ایالات متحده، استرالیا، هند و ژاپن نگاه کنند. اما این کار ضعف آمریکا را جبران نمی‌کند.»

در ادامه گزارش «واشنگتن پست» نویسنده اشاره می‌کند که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نمی‌تواند غنی‌سازی یا سایر فعالیت‌های اتمی ایران تحت پوشش برجام را محدود کند. اما ممکن است در حال حاضر یک «بک استاپ» (ترمز) مناسب در ایران باشد. آژانس درواقع یک نهاد تخصصی نظامی است که توسط سازمان ملل متحد برای رسیدگی به مسائل مربوط به عدم اشاعه تسلیحات هسته‌‎‌ای فعالیت می‌کند. روسیه و چین و همچنین ایالات متحده و متحدانش از آژانس حمایت می‌کنند. اشاره به عدم پایبندی ایران به برجام می‌تواند آغازگر تلاش جدیدی برای محدود کردن توسعه تسلیحات هسته‌ای ایران باشد. این تلاش (با حمایت روسیه و چین) در برجام که اکنون رو به نابودیست آغاز شد… ایالات متحده باید خط مشی برنامه هسته‌ای ایران را دوباره ترسیم کند. بهترین راه برای شروع، می‌تواند یک کارزار تهاجمی از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باشد.»

در این نوشته همچنین تأکید شده «طبق برآوردهای اسرائیل، رژیم ایران مواد کافی برای سه بمب در اختیار دارد و کمتر از یک ماه از تکمیل غنی‌سازی این سوخت فاصله دارد. ساختن یک سلاح اتمی ۱۸ماه تا دو سال دیگر طول می‌کشد.»

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=267588

یک دیدگاه

  1. یگانه

    اگر به نامه سردار ( “سردار” واژه ای است گویا از سرنوشت تمام عمله های جمهوری نکبت در فردای براندازی) شکست خورده جنگ محسن رضایی خطاب به خمینی نگاه کنیم یکی از آرزو ها و ابزار دلخواهش در پایان دادن به جنگ داشتن سلاح اتمی است . به یک کلام بازدارندگی متقابل ، مانند آنچه که بین هند و پاکستان ، آمریکا و روسیه و….تبدیل به یک دکترین گشته است . به همین دلیل پس از جنگ از زمان موسوی و در زمانم داری خاتمی روند پایه گذاری قدم به قدم و تو- لید بمب در دستور اجرایی آن قرار گرفت . این تکنیک را خریدند یا کپی معکوس کردند و یا ……تاثیری در صورت مسئله ندارد . زمانی که موفق به تولید اورانیوم با غلظت حتی ۵ درصد شدید می شود آنرا دو باره و دوباره تصویه کرد تا به ایده آل خود برسد . نوع سانتریفیوژها فقط سرعت کار را بالا برده و از ضایعات جلوگیری می کند.می‌گویند هم با پراید و هم با مرسدس می‌شود از مبدا به مقصد رسید، تفاوتدر سرعت ، راحتی ، حفاظت و میزان استفاده از ماده انرژی
    زا می باشد . اما جمهوری نکبت یک کشور نرمال دارای یک حکومت نرمال نیست . ظریف می‌گوید ما تصمیم گرفتیم چیز دیگری باشیم . تنها کشور دنیا است که یک و یا چند کشور دنیا را تهدید به نابودی می کند . به عمله های تحت
    امرش خارج از ج.ا. تکنیک تولید موشک را می دهد و در داخل برای اسیدپاشی و شکنجه و اعدام کسی بازخواست نمی شود و اگر شد مانند مرتضوی تبرئه می گردد . مخا-لف را در خارج ترور می نمایند ، می دزدند و…هیچ یک از
    دول غربی و همسایه واکنشی نشان نداده و آقای اوباما هواپیمای مملو از دلار به عنوان باج به آنان داده و برای عمله ها و فرزندانشان گرین کارت صادر می کند . همین کرنش ها و امتیازات بود که آنها را تشویق به برداشتن قدم
    های بعدی تا سطح موشک های مرگ بر اسرائیل نمود . غرب هیچ شناختی از روان پریشان حاکمین ج.ا. نداشته و ندارد . اگر داشت که کارتر و تاچر و…قدرت را دودستی تقدیم آنها نمی کردند . وقتی اعدام ژنرال های شاه شروع شد چشم
    خود را بستند . وقتی زندانیان بی دفاع را سر یه نیست کردند با وجود تعداد بالای آن روی خود را آنور نمودند . دولت با- زرگان از نظر شکل و فرهنگ حکومتی از رگ گردن هم به آنان نزدیک تر بود ، سرنگون شد ، واکنش صفر ! ریگان برای
    آنها قرآن خطی هدیه فرستاد . آنقدر در آستین های آنها باد کردند و دروغ و راست و لاف و بعدا دریوزگی آنان را باور کردند که امروز نمی دانند که واقعا آنان چه دارند و چه ندارند و چگونه باید این دیو را دوباره در بطری فرو کنند . تحریم ها درآمد حکومت را تنزل داده است اما چه باک ! سهم مردم را نداده و تازه سهم خود را هم از جیب مردم ور می دارند . یک لشگر یاغی هستند، وطن ندارند ، مردم برایشان امت است و ساکنان یک سرزمین اشغال‌ شده که باید جزیه بپردازند . حکومت و سگان استمرارطلبشان براندازان را متهم به تشویق آمریکا یا اسرائیل به حمله نظامی می کنند . یک – روند نظامی شدن برنامه اتمی ایران از زمان خودشان با مخفی کاری ابتدایی و بچه گانه شروع شد . هرچند که سپاه و خامنه ای آگاهانه یک تدارکات چی ظاهرا رفرمیست را برای باز هم فریب غرب به جلو انداخته بودند . دوم اینکه چه خوششان بیاید و چه نیاید ، بدبختی و فلاکت مردم آن قدر ناشی از خیانت و چپاول همه عمله های حکومت نکبت زیاد گشته
    که هر کسی را به شما ترجیح داده و در مقابل هیچ قدرت خارجی برای منافع شما خود را گوشت دم توپ نخواهند کرد.
    آنها از این حکومت متنفرند . اگر حرف استمرار طلبان در نکوهش سوریه ای شدن ایران و نکوهش حمله آمریکا برا- است چرا این نیرو آب شد و بر زمین فرو رفت ؟ چون حقا- نیت ندارند . اگر آنها راست می گویند . لقب “شهید” را از جلوی اسم سلیمانی بردارند و جایش تروریست بگذارند.
    سوم اینکه مگر آمریکا و اسرائیل و..حتی ابرقو برای خوشی ما براندازان گام برداشته و سیاست تعین می کنند . درست یا غلط منافع ملی تعریف شده دارند . خط قرمز گذارده اند که ج.ا. نباید به سلاح اتمی مسلح شود . هم غرب و شرق
    بر این موضع سوار هستند . حال از دو حالت خارج نیست یا مانند تاسیسات اراک آنچه که دارند رویش بتون می‌ریزند یا مانند سوریه و عراق بمباران و نابود می‌شود. سه راه دارند ۱- تسلیم کامل و بدون قید و شرط و قبول تمام شروط غرب
    در همه زمینه های نظامی ، سیاسی و اقتصاد و حل مسئله موشکی ، انرژی ، منطقه ای و تروریستی .
    ۲- تسلیم نیم بند ، تعلیق برنامه های اتمی تحت نظارت . ایجاد قانون جنگل برای “امت” طبق قانون لیبرالی “هر که بامش بیش برفش بیشتر ” مانند شهربانی خصوصی ، خروجی ۸ برابری ، اجازه ورود کالا و خودرو لوکس خارجی و……..
    ۳- کره شمالی شدن اما در ظاهر بدون بمب . در این سیستم که طرفداران زیادی در بین عمله های رژیم دارد . جامعه و حکومت صد درصد خودی و ایدئولوژیک خواهد بود . کشوری کاملا بسته . جهت نیل به این هدف باید دست به پاکسازی مردم از طریق اجبار آنها به‌ مهاجرت بزنند . تا بحال این صورت گرفته اما نه بصورت سیستماتیک بلکه ترجیح داده اند که براندازان را که تعدادشان هم زیاد است و امکان زندان و اعدام نیست از خروجشان از کشور ممانعت نکنند . در این شکل جدید، پاکسازی قشری خواهد شد . هر که با ایدئولوژی آنان مخالف است ، حتی در بخش های غیر حساس جامعه از تدریس ، آموزش عالی برای خود و فرزندان ، شرکت و برگزاری کنسرت و جشن های ملی مانند نوروز و….محروم خواهد گشت . نماز اجباری برای عموم خواهد گشت و…………….آنقدر عرصه را تنگ خواهند کرد تا ناچار به مهاجرت شود . فعلا نه نیرو و نه شرایط بین‌المللی برای ایجاد یک رواندا یا افغانستان دوم مساعد نیست وگرنه آنرا هم می‌کردند. این برنامه از هم اکنون شروع شده در “مجلس” حکومتی و از زبان برخی از عمله های رژیم خواسته میگردد . البته آن بخش ها که هنوز صورت عملی به خود نگرفته است .

Comments are closed.