سپیده حجامی – حتماً مواردی مانند «بدل مسی»، «بدل آنجلینا جولی» و «بدل رونالدو» به گوشتان خورده است.
بدلها کیستند؟
افرادی که خودشان به شخصه چیزی برای ارائه ندارند، در ورزش، هنر یا حرفه خاصی توانایی ندارند، و صرفا بر اساس شباهت ظاهری اتفاقی با یک فرد مشهور سعی در مطرح کردن خود و بهره جستن از این موقعیت را دارند.
از طرفی در چند سال اخیر در اصناف و صنایع ایران نامگذاری مشابه نیز باب شده است. صاحبان صنایع و تولیدیها با هدف بهرهجویی از اعتبار یک محصول معتبر نامی مشابه آن «برند» برای محصول خود برمیگزینند، مانند لوازم خانگی «تولیپس» که به برند مشهور «فیلیپس» شباهت دارد.
ارتباطی بین دو موضوع مطرح شده فوق «افراد بدل» و «برندهای مشابه» وجود دارد.
این دو گروه به زبان عامیانه «فیک» یا «جعلی»شناخته میشوند، یعنی واقعی و اصلی نیستند، از خودشان چیزی ندارند و وابسته به دیگری هستند درواقع سبک فیک، در زندگی، تجارت، ورزش، هنر و… را میتوان سبکی «انگلوار» نامید. سوء استفاده از حاصل، تلاش، کوشش و دسترنج دیگران به صورت مادی و معنوی کاریست که «فیک» ها انجام میدهند.
افراد بدل «فیک حقیقی» و محصولات مشابه و جعلی «فیک حقوقی» هستند.
هر دو گروه به سایرین دروغ میگویند و با پا نهادن بر ارزشهای اخلاقی سعی دارند به موفقیت دست یابند.
از نظر روانشناسی هر دو گروه دچار مشکلات فراوان از جمله عدم اعتماد به نفس و عدم خودباوری هستند. و نکته مهم اینست که تولیدات و محصولات «فیک» آسیب بزرگی به بدنه جامعه از حیث اعتماد مردم به یکدیگر میزنند، این محصولات بطور ناخودآگاه چرخهای از کلاهبرداری را آغاز کرده و سببساز فروپاشی اخلاقی جامعه میگردند.
در این چرخه هر کس سهمی دارد، صاحب کارخانه، کارگر، کارمند، فروشنده محصول و… همه و همه بخشی از این چرخه هستند.
از طرفی افراد حقیقی «فیک» با کسب درآمد و موقعیت بادآورده سنگبنای تنپروری را در جامعه بنا میدهند و باعث ایجاد بیانگیزگی میشوند، «فیک»ها چه حقیقی چه حقوقی، یک دروغ بزرگ هستند، علف هرزی هستند که در جامعه ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی به دلیل عدم آموزش کافی جامعه و فساد اخلاقی و اداری حاکمان و مدیران حکومتی روز به روز ریشه دوانده و بدل به درختی تنومند گشته، درختی آفتزده که ورزش، هنر، اقتصاد و همه ارکان جامعه را به خطر نابودی و ویرانی میاندازد.
بیمبالاتی حکومت جمهوری اسلامی در ۴۳ سال گذشته باعث گردیده ایرانیان که در همه زمینهها با موفقیت سوار قطار پیشرفت شده و حائز رتبههای نخست جهان بودند، امروزه در تقلب و مشابهسازی شهره شوند. جامعهای که توسط جوانانی که در بهترین و معتبرترین دانشگاههای جهان تحصیل کرده و در حال تبدیل شدن به قدرتی معتبر در جهان بود، امروزه دچار خمودگی و بیچارگی شده. به واسطه تداوم حکومت جمهوری اسلامی، سقف آرزوهای ایرانیان کوتاه گشته، بالهای بلندپروازی آنها چیده و رویاها به فراموشی سپرده شده است.
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.