آغاز ریزش در نیروهای امنیتی و نظامی در جمهوری اسلامی واقعیتی انکارناپذیر است که خود نظام هم به نوعی به آن اذعان دارد. شمار ردههای میانی وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه (ساس) که در چند سال اخیر بازداشت شدهاند و در زندان بسر میبرند، چند صد نفر تخمین زده میشود.
به روایتی در حال حاضر حدود ۸۰۰ نفر به اتهام جاسوسی برای دولتها و نیروهای امنیتی خارجی و دیگر اتهامات امنیتی از جمله عدم همکاری در سرکوب مردم، بازداشت شده و زندانی هستند. بر پایه اطلاعاتی که کیهان لندن از یک منبع مطلع به دست آورده، دادگاه انقلاب برای دستکم ۲۰ نفر از آنها تا کنون حکم اعدام صادر کرده که در چندین مورد نیز به اجرا درآمده است.
اگرچه در بیشتر موارد مقامات امنیتی، قضائی و نظامی در رابطه با این افراد سکوت اختیار میکنند، ولی در چند مورد به این پروندههای به صورت سرپوشیده اعتراف کردهاند. در سال ۱۳۹۸، غلامحسین اسماعیلی سخنگوی وقت قوه قضائیه در اشاره به پرونده ۱۷ متهم به جاسوسی برای آمریکا اعلام کرد که «پرونده برخی از این متهمان جاسوسی به سازمان قضایی نیروهای مسلح ارجاع شده، چون حوزه ماموریت آنها یگانهای نظامی و نیروهای مسلح بوده است و متهمان نیز از وابستگان به نیروهای مسلح بودهاند».
غلامحسین اسماعیلی در خردادماه سال گذشته نیز از صدور حکم اعدام برای فردی به نام محمود موسوی مجد متهم به جاسوسی برای نهادهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا خبر داد که از اعضای نیروی «قدس» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه بوده است. اسماعیلی تاکید کرد که حکم اعدام «محمود موسوی مجد که در حوزههای امنیتی نیروهای سپاه قدس جاسوسی میکرد از سوی شعبه ۱۹ دیوان عالی کشور تائید شده و به زودی اجرا خواهد شد».
اتهام همکاری با اسرائیل و آمریکا
بسیاری از ردههای میانی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه در دو سال اخیر در رابطه با انفجارها و خرابکاریها در تاسیسات هستهای و نظامی و همچنین ترور محسن فخریزاده از اعضای مهم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از او به عنوان «پدر بمب اتمی ایران» نام می برند، بازداشت شدهاند. شکی نیست که بدون همکاری مامورین اطلاعاتی ردههای بالا و میانی جمهوری اسلامی انجام موفقیتآمیز چنین عملیات پیچیدهای در تاسیسات نظامی و هستهای اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است. چنانکه انتقال بیش از نیم تُن مدارک و مستندات که ۵۵ هزار سند از تحقیقات هستهای مخفیانه جمهوری اسلامی را در بر میگرفت، آنهم از یک انبار در نزدیکی پایتخت، بدون همکاری نیروهای امنیتی ناممکن بود.
سال گذشته یوسی کوهن رئیس پیشین موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل، با تشریح جزئیات عملیات سرقت این آرشیو هستهای گفت که ۲۰ نفر در این عملیات مشارکت داشتند که همه زنده هستند و برخی از آنها از ایران خارج شدهاند. به گفته این مقام عالیرتبه اسرائیل، هیچیک از این ۲۰ نفر اسرائیلی و یهودی نبودند. یوسی کوهن غیرمستقیم بر همکاری مامورین امنیتی جمهوری اسلامی برای انتقال این حجم از اسناد و مدارک مُهر تأیید زد. مقامات جمهوری اسلامی ابتدا خبر این عملیات را «بچگانه، مسخره و ادعایی نخنما» خواندند ولی سرانجام محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، روز ۲۵ فروردین ۱۴۰۰ برای نخستین بار سرقت اسناد هستهای توسط اسرائیل را تأیید کرد و گفت که کشور دچار «آلودگی امنیتی» شده است.
امتناع نظامیان و امنیتیها از شرکت در سرکوب
کم نیستند مامورین امنیتی، انتظامی و نظامی که در سالهای اخیر، به ویژه پس از خیزشهای مردمی دی ۹۶ و آبان ۹۸ نپذیرفتند در سرکوب اعتراضات نقشی بر عهده بگیرند. برخی از آنها برکنار شدند، برخی بازداشت شدند و برخی دیگر نیز راه مهاجرت در پیش گرفتند. در جلسات شنیدن مشاهدات شاهدان قیام مردمی آبان ۹۸ که در آبان امسال در لندن برگزار شد، یک مامور امنیتی، یک افسر نیروهای ویژه انتظامی و یک کارمند غیرنظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز شهادت دادند. نه تنها در ایران بلکه در هر کشوری نیروهای امنیتی بیش از هر بخش دیگری و قبل از دیگر نهادهای حکومتی، از آنچه در کف جامعه میگذرد با اطلاع هستند و زمانی که به این نتیجه برسند که نظام حاکم در حال ریزش است، یا طرحها و راهکارهایی برای جلوگیری از سقوط حکومت ارائه میدهند و یا اگر به این نتیجه رسیده باشند که دیگر فضا و امکانی برای نگهداری رژیم وجود ندارد، حساب خود را از نظام در حال فروپاشی جدا میکنند.
طرح امنیتی «اصلاحات» برای بقای نظام
در ایران نیز ما شاهد نقش عوامل اطلاعاتی و امنیتی چه در جریان انقلاب سال ۵۷ و به ویژه در جریان دوران موسوم به اصلاحات بودهایم. طراح آنچه در تاریخ معاصر ایران با عنوان «اصلاحات دوم خرداد» شهرت پیدا کرده، حجتالاسلام محمد خاتمی نیست، بلکه سعید حجاریان است که محمد خاتمی را قانع میسازد در انتخابات ثبت نام کند. حجاریان و دوستانش در دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی در آن سالهای پس از جنگ که مردم انتظار داشتند حالا نظام بدون بهانه به ساختن کشور و بالا بردن سطح زندگی آنها بپردازد، میدیدند که جامعه در اواخر دوران ریاست جمهوری رفسنجانی بیتاب و ملتهب است. آنها به این نتیجه رسیدند که با شعار «اصلاحات» که هر کسی از ظن خود یار آن میشد، میتوان عمر جمهوری اسلامی را طولانیتر ساخت؛ و اشتباه نیز نمیکردند!

جریان «اصلاحطلبی» توانست برای مدتی طولانی خندقی را دور نظام برای حفظ و استمرار آن حفر کند. سعید حجاریان که بسیاری او را معمار دوران اصلاحات میدانند، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی قدم به اداره دوم ارتش گذاشت که رکن اطلاعات و ضداطلاعات نیروهای نظامی به حساب میآید. او با حکم مهدی بازرگان نخستوزیر وقت، پس از مدت کوتاهی به ریاست اداره دوم نیروی دریایی گماشته شد و سپس سر از اطلاعات نخستوزیری درآورد. با تاسیس وزارت اطلاعات، طراحی ادارات مختلف این وزارتخانه جدید را به او واگذار کردند. به این ترتیب میتوان گفت که «دوم خرداد» و «جنبش اصلاحات» از آستین یک مدیر اطلاعاتی باسابقه و تنها با هدف تامین بقای نظام درآمد.
پروژه اطلاعاتی «تغییر» نظام
برخلاف جمهوری اسلامی، در اتحاد شوروی سابق دو نهاد اطلاعاتی بسیار قدرتمند نظام کمونیستی یعنی کاگب (کمیته امنیت ملی) و جیآریو (بازوی اطلاعاتی ارتش سرخ که در سال ۱۹۱۸ به پیشنهاد لئون تروتسکی ایجاد شده بود) در دوران ریاست جمهوری میخائیل گورباچف که اصلاحاتی را آغاز کرده بود و قصد داشت چهره نظام کمونیستی را بزک کند، به این نتیجه رسیدند که این اصلاحات دردی را دوا نخواهد کرد. بنابراین با کودتایی بوریس یلتسین را روی کار آوردند تا پایان نظام کمونیستی و حزب کمونیست را رقم بزند.
در سالهای آخر شوروی، گروهی از کادرهای میانی کاگب که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور تقریبا مادامالعمر کنونی روسیه نیز از جمله آنها بود، حساب خود را از نظام کمونیستی جدا کرده بودند و به دنبال راههای دیگری برای حفظ اقتدار روسیه بودند که چندان سازگاری با فعالیتهای مخالفان دموکراسیخواه آن نظام نداشت. گذشت زمان هم ثابت کرد آنها به دنبال دموکراسی نبودند و با وجود فروپاشی اتحاد شوروی، روسیه به یک کشور متکی بر دموکراسی و حقوق بشر تبدیل نشد!
«سوراخ موش»
البته در نظامهای بحرانزده و در سراشیب سقوط، همه مامورین اطلاعاتی و امنیتی به دنبال تغییر برای حفظ کشور نیستند. بخشی از ریزش این نیروها تلاش برای تامین آینده شخصی است. همکاری با نهادهای امنیتی خارجی در ازای دریافت پول و یافتن محلی برای استقرار خود و خانواده در صورت سقوط نظامی که سالها در آن فعال بودند نیز یکی از انگیزههای بخشهایی از نیروهای امنیتی و نظامی کشورهای غیردمکراتیک است.
درچند سال اخیر، طبق اطلاعاتی که کیهان لندن به دست آورده است، دستکم ۲۳ نفر از ردههای میانی نهادهای جمهوری اسلامی به کشورهای اروپایی پناه بردهاند و در ازای اطلاعاتی که در اختیار نهادهای امنیتی این کشورها قرار دادهاند، برای خود و خانواده امکاناتی دریافت کردهاند. اطلاعاتی که این ردههای میانی در اختیار دولتهای میزبان قرار دادهاند عمدتا در زمینه فعالیتهای جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه و برنامههای هستهای و موشکی بوده است، چون اطلاعات در رابطه با سرکوب مخالفان در داخل کشور، برای کشورهای اروپایی از اهمیت چندانی برخوردار نیست.
احمد رأفت
ببینید اساتید من هم خودم نظامی زاده ام هم بنا به شرایط کماکان با قشر نظامی در تماس هستم یعنی از روز اول تولدم تا حالا قاطی نظامیان هستم.ما دو طیف نظامی داریم؛یک گروه انسان های ارزنده و سر به تن بیرز مثل خلبانان،پزشکان نظامی و افسران عالیرتبه فنیمهندسی هستند این گروه نه از سرناچاری بلکه بخاطر ملاحظات خاص اعم از علاقهمندی یا ثبات شغلی جذب نظام میشوند و براحتی میتونن در فضای جامعه هم کار و شغل داشته باشند اما دسته دوم که عبارتند از طیف درجه داران و افزارمندان(کارمند) انصافا انسانهایی هستند که نه تحصیلات عالیه دارند نه جنم و جربزه کار مستقل و آزاد،لذا شریان حیان این قماش وابسته به بقای ج.ا.ا و شندرغاز درآمد دریافتی از نیروهای مسلحه.
بازوی سرکوب ج.ا.ا همین گروه دوم است.شما چند دفعه دیدید در سرکوب خشن تظاهرات سرگرد و سرهنگ حاضر باشن؟۹۹درصد نیروهای سرکوبگر از گروهبانان و استوارها تشکیل میشه.مردم باید این گروه مستاصل و وابسته به حکومت رو مورد عنایت ویژه قرار بدن
یاران جان درود
احتمالن دوست (۲۲) و (ای داد وبیداد)
از نظر اکثریت مردم ایران خوشبختانه وبه نظر شما بد بختانه
پروزه نا امید سازی رجیم افشا شده وبودن عوامل نا امید سازی در
دنیای مجازی و در کف خیابان ها معادل است با چفیه برگردن وداغ
ننگ سوختگی قاشقی بر پیشانی .
شما ها مثلن کارشناسید وقرار است رجیم اوجب واجبی را چون اسهال
طلبان چند سالی سر پا نگهدارید .اینجوریا نمیشه بابا کارد است واستخوان
ودیکتاتوری و ذلت بزرگانت در مقابل چین و روس باور کن همین مردم اگر
لازم باشد چینتونم گرفتار میدان تیان ان من می کنن و آزاد.روستونم که المان
قراره دوباره لنین مدل ۲۰۲۳ بفرسته تا براشوننون تازه ای بپزه.
لطفا ، جناب ۲۲ بهمن که نا امید نمی باشند ،
برای ما ، نا امیدانی که ۴۳ سال ، زیر درخت قلابی حقوق بشر و مبارزه مدنی
جوامع دروغگوی غربی به رهبری London City نشسته و منتظر معجزه ازادی از چنگ اشغالگران جمهوری غارتگران جیمی کارتری داریم ،
ماهیت مایای ۵ + ۱ و یا گلوبالیستها و عملکرد مشترک انها در غارت و به سلطه گرفتن کشورهای در حال توسعه را توضیخ بدهند ..
درود یاران جان
آخوندکی بر منبر چنان می گفت کی مستحکم ترین دژ وقلعه عسلام وضو ست.
آماده نماز کی برگناه تمایل کند .کسی ندا داد این چه قلعه است که کوچکترین
بادی ویرانش کند .
حکومت فردی به دم و بازدمی بند است وآن فردپهلوان پنبه ایست که به ضرب
تبلیغات و دروکردن هر کس که گمان برمدیری ومدبری اش رود برجاست.
دید عمیق وزحمت جناب رافت که ده ها سال تجربه تحلیل سیاست های
بین الملل کشورها را دارند وبا دقت اثبات کرده اند این ببرها کاغذینند حتا اگر
چون شوروی مرحوم نامغفور که وسیع ترین وقدرتمند ترین کشور دنیا بود و در
تقریبن همه کشورها حتا امریکامزدوران وطن فروش خفته ای چون حزب توده داشت
هم دژی بود که با اندک بادی فرو ریخت آنهم چه فرو ریزی مفتضحانه ای.
شور بختانه بزرگترین دشمن ما خود باختگی ویاس است .کافی است نگاهی به
کامنت ها کنید تاعمق نا امیدی را ببینید .انگار نه انگار که ممکن است یک لخته
کوچک چربی سرگردان در رگ خون علی آغا ویا جناب ولادیمیر به مغزشان برسد .
وآن بادکوچک روده را ترک کرده وقلعه عسلام وقلعه کرملین را ویران کند.
نقطه بدون بازگشت را بسیار شنیده ایدمردم ایران ۴۳ سال پیش به آن نقطه که
خواستن آزادی است رسید ومردم شوروی ده سال بعد چینی ها۲۵ سال بعد ولی
اما سه پهلوان پنبه که آغا علی و ولادیمیر واحمقی چینی توانستند چند سالی تاخیر
در آن بیندازند .اما این فلک زدگان هرسه عمری بالای هشتاد سال وپر استرس دارند
ومردم تجربه گرانبهای گول گرگ در لباس میش نخوردن را.
هر لحظه سکته ممکن است مطمین باشید .
قدر دان استادان زحمت کش وپرمایه ای چون ایشان بودن راه را همواروکوتاه میکند .
یکشنبه شب، نوزدهم ماه دسامبر ۲۰۲۱ رپورتاژ مستندی در کانال پنج ( La 5) تلویزیون فرانسه با عنوان « URSS; L’effondrement» پخش شد.
در جائی از این رپورتاژ یک افسر پلیس مسکو خاطرات خودش را از رویدادهای شخصی زمان سرنگونی اتحاد جماهیر شوروی چنین تعریف میکند که : من همراه افسران دیگری به کلانتری رفتیم و به فرمانده مان در مورد شورش های ضد دولتی درشهر و عدم واکنش دستگاههای حفظ امنیت نظام شکایت کردیم، فرمانده با شنیدن سخنان تند من، بما دستور داد اسلحهٔ خودمان را پس بدهیم. واین افسرپلیس سخنان خود را چنین ادامه میدهد که : درآنزمان که کشوردارای چنان نیروهای شهربانی و نظامی وتجهیزات امنیتی بود که میتوانست با تهدید کل اروپا مقابله بکند با اینحال درشهر اثری از این نیروها دیده نمیشد.
Regime change یا انقلاب
در تحلیل شرایط سیاسی و اجتماعی کنونی ایران شکی نیست که بحران های متعدد سرکوب شده تمایل بسیاری به متحد شدن پیدا کرده اند. شرایط اجتماعی ایران از نقطه جوش گذشته است ولی فشار سرکوب مانع جوش می شود (همانگونه که در دیگ زودپز رخ می دهد). بنابراین فشار درونی سیستم اجتماعی در ایران بسیار بالا رفته است. اما چرا اتفاقی نمی افتد؟
حرکت های توده ای قانونمندی های خودش را دارد. فقدان امید بمعنی ارزیابی کلی جامعه از احتمال و درصد پایین موفقیت است که مانع حرکت می شود و این ارزیابی بر پایه های زیر استوار است:
• فقدان راس وجیه الملّه یا رهبری دموکراتیک که مورد قبول تمام اصناف، اقشار و صفوف جامعه باشد.
• فقدان تشکیلات سیاسی قابل اعتماد یا ائتلاف سیاسی ملی و قابل اعتماد و ایرانشمول
• فقدان برنامه های سیاسی فراگیر در گروههای رنگارنگ اپوزیسیون
مردم حاضر نیستند به هر ریسکی دست بزنند، با آنچه که در ۱۳۵۷ بنام تهییج انقلابی و شور انقلابی خوانده می شد امروز نمی شود مردم را با درصد بالا به صحنه مبارزات کشاند و اگر هم در داخل کشور گروههایی تشکیل شده است تنها از روی ناچاری به آن پناه آورده اند چون مسیر دیگری در پیش روی خود نمی بینند.
از مشکلات نظام های ایدئولوژیک و بسته که به اواخر عمر خود نزدیک می شوند توسعه فساد در آنهاست.
در جذب نیروهای امنیتی و اطلاعاتی، وفاداری مطلق سیاسی و خلوص ایدئولوژیک از اصول خدشه ناپذیر رژیم است. این نیروها تا سطوحی و درجاتی بر اساس شایسته سالاری رشد می کنند و گاه پیش می آید که به رده های میانی و بالا می رسند. اینجاست که دردسرها برای سیستم آغاز می شود. فردی که تا بحال تصور می کرده اصول ایدئولوژیک مورد نظر نظام، صد در صد توسط رئوس نظام رعایت می شود با انبوهی از فساد مواجه می شود بنابراین یا به زندان می افتد، یا حذف فیزیکی می شود، یا بازنشسته و تحت نظر می شود، یا با زیرکی می گریزد و خود را به کشورهایی که تصور می کند به او پناه خواهند داد می رساند و تخلیه اطلاعاتی می شود. به همین دلیل است که از سال ۱۳۸۸ در درون تمام دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و نظامی و انتظامی و شبه نظامی رژیم بارها و بارها بازبینی و تصفیه و تسویه صورت گرفته. سران نظام حالا حتی از سایۀ خود هم می ترسند.
آنچه که در عراق رخ داد نشان داد که کشورهای غربی از سالها قبل با مهره های مهمی از درون سیستم دیکتاتوری صدام ارتباط برقرار کرده بودند، آیا تصور می کنید در جمهوری اسلامی چنین اتفاقی رخ نداده است؟ اما اینها هیچیک به اندازۀ سازماندهی مردم موثر نخواهد بود. گروههای سیاسی برانداز باید روش های ارتباطات مردمی خود را متنوع کرده و توسعه دهند حتی امکان ارتباط یکطرفه ای مانند روش کیهان لندن نیز بسیار عالیست و مزایای خودش را دارد. باید برای تمام صنوف جامعه ( مانند فرهنگیان، کارمندهای دولتی در بخش های مختلف، بازاریان و تجار، صنعتگران، کارگران، کشاورزان، …) در رسانه های خود ستون و صفحه و جایگاه ارتباطی امن و قابل اعتماد اختصاص دهند و ارتباط خود را با مردم تقویت کنند و البته قبل از همه اینها اول خود باید دموکراسی را بیاموزند.
انقلاب در مقایسه با تغییر رژیم انرژی بسیار بیشتری آزاد می کند که خود می تواند برای مردم کشور مخرب و آسیب رسان باشد. بنابراین باید هزینه تغییر را در پایین ترین سطح ممکن نگهداشت و از افزایش بیمورد آن پرهیز کرد.
انشالله که چنین باشد گرچه دم سوزنی از تحلیلهای آقای رافت درست از آب در نیامده
[ حفظ نظام ( ٭ جمهوری اول غارت ٭ ایران ) از اوجب واجبات است . ]
۴۳ سال مماشات ، نمایش و حفظ نگهداری * جمهوری اول غارتگران * اخوندیسم الکاپونیسم جیمی کارتری ،،
توسط اعضای ( مافیای مشترک غارتگران ۵ + ۱ ) تا پایان ۲۰۲۷ میلادی خواهد بود ..
حال اگر حتی نقطه جوش جامعه مظلوم اشغال شده ایران ، انهم پشت ماسک جمهوری ملی مذهبی های وطن فروش قلابی ، چندین برابر حد معمول بشود ..
مافیای غارتگران ۵+ ۱ با در اختیار داشتن و کتنرل رسانه های جهان ، سازمان ملل قلابی ،، شورای تحمیلی امنیت قلابی جهان به نفع ۵+ ۱ و تصمیم گیری هایش به نفع کارتلهای نفتی و تسلیحاتی غرب و شرق بخوبی میدانند ،،
ملت تاریخی ایران درعصر اینترنت و هشیاری ، با اگاه شدن به حقایق تاریخی و هویت ملی خود و همچنان با در اختیار داشتن منابع عظیم ثروت در منطقه با ازاد سازی خود از تسلط اشغال ایران توسط رژیم ارتجاع سرخ و سیاه ، ( جمهوری تحمیلی غارتگران جیمی کارتری ) ..
میتوانند ، متحدا دریک قیام سراسری حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی نوین را با برپایی مجلس موسسان بر امور سیاسی کشور در جهت پیشرفت سریع ایران استوار بسازنند و با پاره کردن زنجیر اسارت ،، ققنوس ایران را بسوی رسیدن به دروازهای تمدن بزرگ در ادامه اهداف پهلوی ایرانساز مجدا به پرواز دراورند ..
از اینرو ، مافیای غرب و شرق بشدت مخالف بازگشت حکومت ملی مشروطه نوین شاهنشاهی ایران حافظ هویت و منافع ملی ایرانیان و حافظ امنیت منطقه خلیج فارس ,, ،، که مانع جنگ افروزی و برادرکشی در منطقه بوده
, میباشند .
رضا شاه روحت شاد .
امروز صبح زندانبانان در اعتراض به وضعیت معیشتی خود در مقابل مجلس تظاهرات کردند. بزودی شاید شاهد تظاهرات شکنجه گران و بازجویان و ماموران اعدام و تیر خلاص زنها و لباس شخصی ها هم باشیم.
آب که سر بالا رود،قورباغه ابوعطا می خواند.
البته دقیقا نمی دانم ارتباط این ضرب المثل با موضوع مورد بحث چیست، شاید دلالت بر قاراشمیش شدن اوضاع دارد!!!
عاملی که نقطه جوش جامعه وحتی نیروهای نظامی را پایین نگهمیدارد اعتیاد است که توان حرکت جامعه را پایین اورده اعتیاد در جامعه ان چنان گسترش یا فته که باور پذیر نیست تمام طبقات جامعه بدو ن استسنا دچار ان است من در فامیل ودوستان خود نگاه میکنم اکثرا معتاد هستند از این جامعه سر در گریبان چگونه میشود انتظار حرکتی را داشت
«سوراخ موش بخر»
– توماج صالحی
ژورنالیست بازاری، مخبر دوزاری، هنربند درباری، سوراخ موش بخر!
مامور، معذور، از بالا دستور، جلاد مجبور، سوراخ موش بخر!
سوپاپ اطمینان، منصوب بی اختیار، اصلاحطلب حزب باد، سوراخ موش بخر!
صادراتی، نایاکی، زیرو رو کش، چارتایی، بده هرچی دلار داری، سوراخ موش بخر!
منتظر ناجی نباش، خبری توراه نیست، نجات دهنده خودتی، خودت قهرمانی!
من و تو اگه ما بشیم، بیکرانیم. ما منجی زمانه ایم، امام زمانیم…
کلیپ:
https://youtu.be/p_KdwvVu7_U?t=1152