حمایت از رضا پهلوی، ضرورت گذار از جمهوری اسلامی

چهارشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ برابر با ۱۵ ژوئن ۲۰۲۲


حنیف حیدرنژاد- ۴۳ سال پس از حاکمیت جمهوری اسلامی و درگیری و مبارزه احزاب و گروه‌های مختلف سیاسی با این رژیم نشان داده که نیروهای سیاسی حاضر در ایران به تنهایی قادر به پایین کشاندن آن نیستند. این مهم فقط با اتحاد مردم ایران و نیروها و شخصیت‌های سیاسی مختلف امکان‌پذیر است.

برخی از جریان‌های سیاسی ایران به دلیل ماهیت غیردمکراتیک خود به دست خویش شایستگی حضور در قدرت سیاسی آینده بعد از این رژیم را از دست داده‌اند. از این رو مسئولیت اصلی در گذار از جمهوری اسلامی را باید در بین شخصیت‌ها و نیروهای سیاسی پایبند به دمکراسی و حقوق بشر، پایبند به حاکمیت قانون، سکولاریسم، پلورالیسم و پایبند به تمامیت ارضی ایران جستجو کرد. شخصیت‌ها و تشکل‌هایی که چه به عنوان آمر یا عامل دست در خون مردم ایران نداشته، در غارت اموال و سرمایه‌های ملی، نابودی فرهنگ و تاریخ و طبیعت و تمدن ایران دخالت نداشته و اگر در گذشته‌ی سیاسی آنها ابهامی‌ وجود دارد، خود را نقد کرده و منافع ملی ایران را اولویت اول خود می‌دانند.

فراهم بودن شرایط برای گذار از جمهوری اسلامی و الزامات آن

در شرایط امروز کشور، حکومت اسلامی در ایران با سیاست‌هایش همه زمینه‌های لازم برای یک  قیام ملی و پایین کشاندن خود را از قدرت فراهم کرده است؛ تحقیر روزمره مردم و لگدمال کردن کرامت انسانی، نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر، فقر، گرانی، بیکاری، بی‌عدالتی، سرکوب آزادی‌های فردی و اجتماعی، تبعیض علیه اقلیت‌های اتنیکی و مذهبی، انزوای بین‌المللی ایران با تاکید بر سلطه‌طلبی شیعی و صدور ترویسم و…، همه و همه اینها اقشار مردم ایران را به خیابان‌ها کشانده، دامنه اعتراضات هر روز گسترده‌تر می‌شود. در چنین شرایطی برای یکسره شدن سرنگونی این رژیمِ ضدایرانی هنوز چند چیز لازم است:

– ایجاد یک تشکل سیاسی با رهبری دستجمعی و یک برنامه حداقلی مشخص که بیشترین اعتماد و حمایت در بین مردم داخل و خارج کشور را با خود داشته باشد،
– ایجاد یک تشکل سیاسی که بیشترین حمایت از جانب مردم را به همراه دارد برای نمایندگی مردم ایران در مجامع بین‌المللی و ارتباط با دولت‌ها،
– تشکل و سازماندهی اعتراضات مردمی‌و ایجاد وحدت بین اقشار مختلف و هدایت این اعتراض‌ها از جنبه صنفی به سوی خواست‌های حقوقی با اعلام «نه به جمهوری اسلامی» و درخواست برگزاری یک رفراندام زیر نظر سازمان ملل،
– در چنین فرایندی ریزش نیروهای سرکوبگر حکومت و پیوستن آنها به مردم و معترضین می‌تواند سرعت تحولات را به شدت بالا برده و ضربه نهایی را به رژیم حاکم وارد کند.

نه به جمهوری اسلامی، نقش رضا پهلوی و ما

قدم اول در گذار از جمهوری اسلامی و نقش محوری رضا پهلوی

با توجه به تفرق نیروهای سیاسی ایرانی در چهار دهه گذشته، به نظر می‌رسد که موج حمایت اجتماعی از رضا پهلوی در بین ایرانیان هرچه بیشتر شده است. از این رو هماهنگی نیروهای سیاسی دمکرات بر گردِ رضا پهلوی می‌تواند قدم اول برای ورود به مرحله گذار باشد. بعد از سخنرانی و کنفرانس مطبوعاتی ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ رضا پهلوی و بعد از اعلام آمادگی «شورای مدیریت گذار» برای همکاری با رضا پهلوی، زمینه‌های لازم برای پاسخ به مسئله رهبری دستجمعی و متحد کردن مردم ایران بر گِرد یک شخصیت مشخص بیشتر شده است. بدین ترتیب کمبود بزرگ مبارزه سیاسی مردم ایران علیه رژیم حاکم، یعنی رهبری دستجمعی و فردی که بتواند اعتماد عمومی‌ بخش بزرگی از جامعه را با خود داشته باشد به میزان بسیار بالایی در حال برطرف شدن است. اگر این موضوع خوب پیش برود، می‌توان امیدوار بود که گام‌ها و مراحل بعدی برای گذار از جمهوری اسلامی نیز سریع‌تر و راحت‌تر پیش بروند.

تحریم «انتخابات» و ضرورت تشکیل شورای رهبری برای نجات ایران

به باور من رضا پهلوی در بین شخصیت‌های سیاسی موجود بالاترین میزان شایستگی و محبوبیت مردمی‌‌ و بالاترین میزان اعتبار را داراست. او نشان داده که به دمکراسی پایبند است. او پادشاهی موروثی را با صراحت رد کرده و از این رو می‌تواند حمایت باز هم بیشتری از طیف‌های مختلف مردم و نیروهای سیاسیِ باورمند به دمکراسی را کسب کند.

برای آنکه در اعتراضات بعدی، کمترین خون بر زمین ریخته شده و کمترین تخریب، ویرانی و هرج و مرج ایجاد شود، و برای آنکه در مرحله نهایی فروریزی رژیم حاکم، تمامیت ارضی کشور آسیب نبیند و موج انتقامِ کور و خون و خونریزی شکل نگیرد، ایجاد یک شورای رهبری سیاسی توسط شخصیت‌ها و نیروهای سیاسیِ ایران با محوریت رضا پهلوی، برای هدایتِ گذار از جمهوری اسلامی، بیش از هر زمان دیگر ضروری است.

به باور من، رضا پهلوی به همراه چهره‌ها ونیروهای سیاسی دیگری از جمله حسن شریعتمداری و «شورای مدیریت گذار»، یا چهره‌هایی همچون مسعود نقره کار، جمشید اسدی و…  صلاحیت آن را دارند که در حمایت و پیوند با فعالین سیاسی داخل کشور، افرادی همچون محمد نوریزاد، نسرین ستوده و نرگس محمدی، فاطمه سپهری، عبدالفتحاح سلطانی و… یک شورای رهبری جمعی را ایجاد و بیشترین حمایت مردمی‌ را به همراه خود داشته باشند. همراهی و هماهنگی این دو جمع در داخل و خارج کشور می‌تواند بر روی بخش بزرگی از جامعه ایرانیان تاثیرگذار بوده و مبارزه علیه جمهوری اسلامی را وارد مرحله جدیدی کند.

در زمانه‌ای که کشور در آستانه فروپاشی و نابودی قرار دارد پذیرش مسئولیتِ همکاری و هماهنگی بین شخصیت‌ها و نیروهای سیاسی پایبند به دمکراسی، یک وظیفه ملی و یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر برای نجات ایران به شمار می‌آید.

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=288512