وال‌استریت ژورنال: آیا ترامپ به دنبال تغییر رژیم در ایران است؟

- حالا که آمریکا از توافق اتمی کنار کشیده این پرسش مطرح است که هدف ایالات متحده «تغییر رفتار» جمهوری اسلامی است و یا «تغییر رژیم»؟
- نظر نویسنده وال استریت ژورنال این است که هدف ترامپ کاهش تهدید علیه آمریکا و کاهش تعهدات ایالات متحده در خاورمیانه است و به نظر می‎رسد در حال حاضر به توافق با تهران نسبت به سرنگونی جمهوری اسلامی بیشتر علاقمند است.

دوشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۷ برابر با ۱۱ ژوئن ۲۰۱۸


والتر راسل مید نویسنده، مترجم و تحلیلگر سیاسی در مقاله‎ای با عنوان «مانور ترامپ روی ایران» که در روزنامه وال‎استریت ژورنال منتشر شده پیش‎بینی کرده رییس جمهوری آمریکا «با وجود لفاظی‎های تهاجمی‎اش قصد ندارد جمهوری اسلامی را سرنگون کند و در حال حاضر بیشتر تمایل دارد با تهران وارد معامله شود.»

EDEL RODRIGUEZ

راسل مید نوشته، با خروج بحث‌برانگیز آمریکا از توافق اتمی با ایران رویارویی میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی وارد مرحله‎ای تازه شده است. بسیاری از متحدان اروپایی آمریکا می‎ترسند دونالد ترامپ مثل جورج دبلیو بوش در مسیر آغاز یک جنگ در خاورمیانه حرکت کند با این تفاوت که این بار کشوری بزرگتر، پیچیده‎تر، مسلح و پرجمعیت‎تر از عراق پیش‏ رو قرار دارد.

همانطور که دیپلماسی ترامپ نشان داده او این توانایی را دارد در بهتر و بدتر کردن اوضاع و تغییر شرایط حساسِ تهدید و تبدیل آن به صلح فوق‎العاده باشد همچنان که ظرف یک هفته تهدید کره‎شمالی به «آتش و خشم» را به قول و وعده‌ی کمک‎های امیدوارکننده و مبادلات تجاری در آینده تبدیل کرد.

حالا که آمریکا از توافق اتمی کنار کشیده این پرسش مطرح است که هدف ایالات متحده «تغییر رفتار» جمهوری اسلامی است و یا «تغییر رژیم»؟

جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید پیش از آغاز کارش در این مسئولیت صریحا گفته بود که رفتار حکومت ایران تغییر نخواهد کرد و بهترین راه حل تغییر رژیم است همچنان که رودی جولیانی از وکلای ترامپ در ماه مه سال ۲۰۱۸ به خبرنگاران گفت که دولت از تغییر رژیم در ایران حمایت می‎کند.

سال ۲۰۱۵ باراک اوباما رییس جمهوری پیشین آمریکا در مصاحبه با NPR گفته بود «من فکر می‎کنم در ایران جریانی تندرو  قدرت را در دست دارد که گمان می‎کند روش درست ایستادن مقابل آمریکاست، این جریان برای نابود کردن اسراییل تلاش می‎کند و سوریه و یمن و لبنان را به ورطه نابودی کشانده، بنابراین فکر می‎کنم هستند کسانی داخل ایران که بدانند این روش غلط است و فکر می‎کنم اگر توافق اتمی امضا شود نیروهای میانه‌‏رو داخل ایران را تقویت می‎کنیم.»

یک ماه بعد رابرت گیتس وزیر دفاع اوباما گفت که اوباما به این امید توافق اتمی را امضا کرد که در یک دوره ۱۰ ساله با لغو تحریم‎ها ایرانی‎ها وارد مشارکت سازنده با جامعه بین‎المللی شوند و اقتصادشان دوباره رشد کند و از ایدئولوژی‎های انقلابی و مذهبی و دخالت در امور منطقه فاصله بگیرند. اما برآوردهای گیتس با واقعیت خیلی فاصله داشت. با این همه کم نیستند ناظرانی که هنوز در اروپا و حتی درون آمریکا از رویکرد مورد نظر اوباما دفاع می‎کنند. استدلال آنها این است که خصومت‎های آمریکا علیه رژیم ایران شدید است و اگر فشار تهدیدات خارجی را از روی ایران برداریم به کشوری عادی تبدیل خواهد شد و کمتر به تحریک و ایجاد آشوب ‌در خاورمیانه دامن می‏‌زند. البته هم تجربه‌ی هشت سال دوران بیل کلینتون و هم هشت سال ریاست جمهوری باراک اوباما نشان داده است که چنین چیزی صحت ندارد.

حالا دولت ترامپ نیز معتقد است این منطق دولت اوباما کاری از پیش نبرده است. پرسش اینجاست که آیا دولت ترامپ همچنان به دنبال یک دیپلماسی برای رسیدن به نوعی توافق با تهران است یا فشارها را برای تمام شدن کار جمهوری اسلامی ادامه می‎دهد تا نظام توسط مردم در داخل ایران سرنگون شود و یا با حمله‌ای این کار تسریع شود و یا یا ترکیبی از هر دو اینها به عمر رژیم اسلامی در ایران پایان داده شود؛ آن هم در حالی که همزمان دولت آمریکا ادعا می‎کند راه برای گفتگو باز است.

مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، ۲۱ ماه مه، طی سخنانی در بنیاد هریتج واشنگتن به استراتژی آمریکا در مورد ایران پرداخت و شروط ۱۲گانه ایالات متحده از جمله خروج ایران از سوریه و عدم حمایت از گروه‎های تروریست مثل حزب‎الله و تهدید موشک‎های بالستیک را عنوان کرد.

وال‎استریت ژورنال در بخش دیگری از این گزارش با اشاره به اینکه «تغییر رژیم» سابقه تاریخی زیادی در سیاست خارجی آمریکا دارد و برگرفته از اندیشه‎های وودرو ویلسون بیست و هشتمین رییس جمهوری آمریکاست می‌نویسد در این سیاست تعبیر آن است که امنیت آمریکا با بسط دموکراسی در دنیا بیشتر تامین می‌‏شود. یکی از اهداف آمریکا در جریان جنگ اول جهانی نیز دموکراتیزه کردن آلمان بود.

پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی یکی از نگرانی‎های آمریکا بسط دموکراسی در کشورهایی بود که با فروپاشی کمونیسم ایجاد شدند.

هم در دولت بوش و هم در دولت اوباما نگاه این بود که گسترش دموکراسی راهی برای تضعیف جریان تروریسم در جهان اسلام است. از همین رو بوش امیدوار بود با سرنگونی رژیم صدام حسین در عراق و جایگزین کردن حکومتی دموکرات به جای او وضعیت تغییر کند و عراق هم الگوی خوبی برای جهان عرب خواهد شد.

در بخش دیگری از این گزارش آمده ترامپ با حمله به نومحافظه‎کاران موفق به پیروزی در حزب جمهوریخواه شد و سیاست‎های نومحافظه‎کاران در مورد مسائل خارجی را به باد انتقاد گرفت.
او با انتقاد از آنچه «حماقت آمریکا در مورد مسئله عراق» می‎دانست سیاست‎های نومحافظه‎کاران را محکوم کرد و آنها نیز به نوبه‎ی خود در مقابل این تحقیر و توهین ساکت ننشستند و پاسخ ترامپ را دادند و اکثریت صداهای مخالفت با ترامپ متعلق به همین گروه بود؛ آنها وطن‎دوستی ترامپ را که با محبوبیت فراوانی مواجه شد به مثابه خیانتی به تمام تلاش‎های سال‌های اخیر آمریکا برای موفقیت در سیاست جهانی قلمداد می‌کنند.

تردید ترامپ در مورد ارزش واقعی سرنگونی تمام حکومت‎های غیردموکراتیک منعکس کننده یک سرخوردگی عمومی در اذهان عموم مردم آمریکاست در مورد جایگاه ارتقاء دموکراسی توسط آمریکا در سیاست‌گذاری‎های برون مرزی خود.

در دوران آرام و بدون تنش دهه ۹۰ میلادی زمانی که به نظر می‎رسید آزادی تمام دنیا را فراگرفته است اجرای چنین انتقالات و تغییراتی  برای رسیدن به اهداف مهم اقتصادی و امنیتی آمریکا تنها یک روش پیش پا افتاده و بی‎ارزش و آسان به نظر می‌رسید.

این در حالی بود که اروپای شرقی و مرکزی با همه کسانی که مشتاقانه خواهان دموکراسی بودند همصدا شده و حتی دانشجویان چینی برای دست یافتن به دموکراسی در خیابان‎های پکن راهپیمایی می‎کردند. همچنین به نظر می‎رسید یک روسیه‎ی دموکرات هم دوست خوبی برای آمریکا خواهد بود. آمریکا که قبلا موفق شده بود بعد از جنگ جهانی دوم آلمان و ژاپن را به هم‌پیمانان دموکرات خود تبدیل کند حالا چرا دوباره این کار را انجام ندهد؟

این خوش‎بینی در مورد دموکراسی، به شکل گسترده‎تر در رویکرد جورج دبلیو بوش نسبت به عراق و خاورمیانه نیز شکل گرفت. ولی تنها به شرطی که روسیه و اروپای مرکزی در عرض یک شب به کشورهای دموکراتیک و دوست غرب تبدیل شوند، می‎تواند در خاورمیانه هم اتفاقاتی رخ دهد.

امروز رخ دادن چنان تغییر و تحولاتی کمتر احتمال دارد و دولت ترامپ کمتر آرمانی و واقع‎بین‎‌تر از سایر دولت‎های پیشین آمریکا پس از پایان جنگ سرد است. این دولت موضوع تغییر رژیم را نه به عنوان یک شاهراه برای ساختن نظم جهانی که دموکراسی‌های صلح‌آمیز می‌توانند بر روی آن بنا شوند، بلکه به عنوان یک راه معمولی می‌بیند که می‌تواند حریفان خطرناک را در مسیری که در پیش گرفته‌اند متوقف کند.

با توجه به این آدرس‎ به احتمال زیاد دولت ترامپ به بحث تغییر رژیم در ایران به عنوان یک تاکتیک عملی نگاه می‌کند تا ایدئولوژیک. آیا آمریکا می‌تواند با دولت فعلی ایران مقابله کند؟ اگر هدف ترامپ یک معامله باشد، آیا این معقول است که دست به اقداماتی برای بی‎ثبات کردن دولت رژیم به عنوان راهی برای هموار کردن مذاکره بزند؟

پاسخ‎ها چندان روشن نیست. بر اساس سوابق تاریخی اخیر رژیم ایران احتمالا توافق با آمریکا را نمی‌پذیرد مگر آنکه مجبور شود. در عین حال فشارها گرچه ممکن است رژیم جمهوری اسلامی را آسیب‎پذیر کند اما از طرف دیگر عزم و اراده‌‏ی آن را نیز برای مقابله با این فشارها افزایش می‎دهد.

کنت پولاک تحلیلگر کارشناس ارشد مرکز سیاست‌گذاری خاورمیانه در مؤسسه بروکینگز معتقد است اگر رژیم ایران خود را در معرض تهدید و خطر تغییر ببیند توان اتمی‌اش را زیاد می‎کند و از اقدامات تروریستی علیه آمریکا بیشتر حمایت می‌کند. او پیشنهاد می‌کند با هدف تغییر رژیم به جای تمرکز روی بی‎ثبات کردن ایران در داخل، ایالات متحده باید در سوریه، یمن و عراق مقابل ایران بایستد و با تشدید این فشارها با هدف تغییر رژیم، ایران را وادار به واکنش کند. با این روش هزینه‎ی ماجراجویی‌های فرامرزی حکومت ایران افزایش می‎یابد و سبب بروز مشکلات اقتصادی در داخل می‎شود. پولاک ابراز امیدواری کرده که این روش سبب تغییر رژیم ملایان شود.

زن معترض با مشت‎های گره کرده در میان دود و گاز اشک‌آور (تظاهرات دی‌ماه ۱۳۹۶) دانشگاه تهران

وال استریت‎ژورنال در بخشی دیگر از این گزارش وضعیت ایران امروز را از نظر قومیتی با وضعیت شوروی در سال ۱۹۸۹ مقایسه کرده و نوشته آن زمان تنها ۵۱ درصد از شهروندان در اتحاد جماهیر شوروی از نظر قومی روس بودند و امروز فقط ۵۳ درصد از جمعیت ایران را فارس‌ها تشکیل می‎دهند و در شرایط گسترش ناسیونالیسم [ملی‌گرایی افراطی و راست] که هیچ گروهی غالب نیست نگه‌داشتن اقوام در کنار هم بسیار دشوار است.

البته یادآوری می‌شود که نویسنده‌ی وال استریت ژورنال به پیشینه‌ی تاریخی ایران و شوروی (روسیه) اشاره نکرده که روسیه با الحاق مناطق دیگر به خود ساخته شد در حالی که ایران دست کم از ۲۵۰۰ سال پیش بسی از این بزرگتر بوده و مناطق و اقوام خود را اتفاقا از دست داده است! در ایران هرگز چنین نبوده که اقوام و مناطق مختلف مانند یوگسلاوی سابق و یا روسیه و بعد اتحاد شوروی، به کشور الحاق و سنجاق شده باشند تا در نخستین فرصت از آنها جدا شوند. تجزیه‌طلبی در ایران که مردم مناطق مختلف‌اش به شدت در هم آمیخته‌‌اند و بین آنها نمی‌توان مرزهای جغرافیایی ترسیم کرد تنها در صورت سیاست‌های غلط و تبعیض‌آمیز حکومت و دسیسه‌های خارج از ایران امکان موفقیت خواهد داشت.

نویسنده‌ی وال استریت ژورنال در توضیح تئوری خود ادامه می‌دهد، در مورد شوروی ایدئولوژی مارکسیستی، حزب کمونیست و سازمان امنیتی KGB کشور را با هم اداره می‎کردند. در ایران شیعیان تندرو، روحانیون و نهادهای امنیتی مثل سپاه جامعه را اداره می‌کنند.

اتحاد جماهیر شوروی تا فروپاشی ۷۰ سال عمر کرد و جمهوری اسلامی ۴۰ سال است و تعصب مذهبی در حال فروریختن است و فساد در میان روحانیون و نهادهایی مانند سپاه آنها را بی‎اعتبار کرده و رژیم در برابر مردم قرار گرفته و اقوام مختلف نیز به طور فزاینده با رژیم مخالفت می‌کنند.

به نوشته وال استریت ژورنال، از نقطه نظر آمریکا فروپاشی به سبک شوروی در ایران و تبدیل کشور به واحدهای کوچکتر مطلوب نیست. اشاره این گزارش به جنگ‎ها و بی‎ثباتی‌هایی است که پس از فروپاشی شوروی در دوران جنگ‎های داخلی یوگسلاوی سابق، میلیون‌ها نفر پناهنده را روانه دیگر کشورهای اروپایی کرد. از طرفی اگر انبارهای تسلیحاتی خطرناک ایران به دست تندروها بیافتد، همانطور که پس از سقوط صدام‌حسین در عراق و معمر قذافی در لیبی رخ داد، امنیت آمریکا و متحدانش به شدت تحت‌ تاثیر قرار خواهد گرفت.

در خاورمیانه به اندازه کافی دولت‎ها و رژیم های شکست خورده وجود دارد و اضافه کردن یک کشور مثل ایران به این مجموعه برای ترامپ مطلوب نیست.

ولی‌رضا نصر استاد دانشگاه جان هاپکینز و مشاور پیشین باراک اوباما معتقد است که دولت ترامپ هنوز سیاست منسجمی در مورد ایران ندارد. او با اشاره به صحبت‎های اخیر مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در مورد سیاست‌های ترامپ گفته مواضع پمپئو آنهایی را که در آمریکا مایل به دنبال تغییر رژیم ایران هستند ناامید کرد. به باور او ترامپ بیش از آنکه به دنبال تغییر رژیم ایران باشد به دنبال تغییر رفتار حکومت آن است.

وزیر خارجه آمریکا از مقابله با حمایت‎های مالی ایران از شبه‌نظامیان تروریست و مقابله با نفوذ نظامی رژیم در منطقه با تکیه بر تشدید تحریم‌های اقتصادی سخن گفت و همچنین از وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز نگرانی کرد و گفت از مردم حمایت خواهد کرد؛ اما همه آنچه پمپئو گفت بسیار دور از یک استراتژی منسجم برای تغییر رژیم است.

در حال حاضر برنامه‎ی ترامپ در مورد ایران تمرکز روی تغییر رفتار، به جای تغییر رژیم است. گرچه پمپئو امکان واکنش نظامی به اقدامات ایران در تلاش برای بازگرداندن برنامه هسته‎ای خود را رد نکرده است. از سوی دیگر تحرکات نظامی ایران در آب‎های خلیج فارس و دیگر اقدامات تحریک‌کننده می‎تواند با واکنش آمریکایی‎ها مواجه شود و دو کشور را به سرعت وارد درگیری کند.

اما، به نوشته وال استریت ژورنال، اولویت‌های دونالد ترامپ روشن است: او هدفش کاهش تهدید علیه آمریکا و کاهش تعهدات ایالات متحده در خاورمیانه است و به نظر می‎رسد در حال حاضر به توافق با تهران نسبت به سرنگونی جمهوری اسلامی بیشتر علاقمند است.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=118888

5 دیدگاه‌

  1. جهان

    حقیقتا برای جمهوری اسلامی راهی باقی نمانده و از آنجا که این تفکر حاکم موجودیت خودش را در پس دشمنی با اسراییل و محو آن بر مبنای ایدیولوژی مذهبی ترسیم و به صورت شعاری اصرار میورزد . بنابراین راهی جز سرنگونی نخواهد داشت.
    آزادی ملت ایران نزدیک است

  2. ناشناس

    جمهـورى اسلامى از مدتهـا پپیش در حال سقوط میباشد بیکارى نداشتن امنیت و فساد و دزدى و رواج مواد مخدر وووووووو

  3. شابد العظیم

    اقا دونالد حق داره که نسخه و سناریو پیاده شده در کره شمالی را برای ایران نیز تجویز کند زیرا در انجا به خوبی جواب داده و موفق گردید .
    تحریم اقتصادی و تهدید نظامی کره شمال ، همراه با بستن تعرفه بر کالاهای چینی و تهدید به تشدید ان برای سایر کالاها ی چینی در بازار امریکا !
    حال در حال انتظار جهت جواب گرفتن این برنامه در ایران است . تحریم ایران و بر هم زدن برجام و بستن تعرفه بر اهن و الومینیم وارداتی اروپا و تهدید بستن تعرفه بر خودرو و…

    اقا دونالد به نظر شرایط قدری فرق دارد و مثل شکل شکر( کره شمالی ) و نمک ( جمهوری اسلامی ) است . ظاهر یکی است و باطن کاملا متفاوت .
    اگر کوسه بی سر و پا رفسن جانی شیاد زنده بود ، شاید امکان موفقیت را داشتی ؟!!!

  4. - دو

    پدر امرزیده ها انگار اینبار هم قصد دارید مردم را تحت فشار گرانی و تورم بیشتر از قبل قرار دهید و دلالها و سوداگران و غارتگران وابسته به حکومت را به جان مال و ناموس انان بیاندازید و انان را فربه تر کنید ؟
    مگر چند سال قبل و در زمان احمدی نژاد بی سر و پا اینکار را نکردید ومگر مردم ان تجربه تلخ را میتوانند فراموش کنند ؟
    تغییر رفتار دیگر چه ضیغه ای است ؟
    قصدتان از بر هم زدن برجام این بود که چرا اروپا و چین و..تنها میخورند و ما امریکایی ها کنار هستیم و انها هم نباید تنها اموال این مردم مصیبت زده را نوش جان کنند ؟
    اینجاست که مردم و سران مخالفین باید یقین کنند که تنها میبایست به خود متکی باشند ….

  5. مهم نیست - یک

    وال …… مگر ندیدی که در مراسم سالمرگ خمینی ضحاک و در کاخ گور این جلاد در قسمت جایگاه و زیر پای سید علی گدای خامنه ای شعار ما امریکا را زیر پا میگذاریم نوشته بود ؟! کور که نیستی !
    انانی که ممکن بود با امریکا سر میز مذاکره بنشینند( اصلاح طلبان و…) یا در حصر هستند و یا در منزلشان پنهان …..و مردم هم از انها عبور کرده اند .
    در نمایش روز قدس مگر کر بودی که به ریس انرژی اتمی ،گماشته صالحی نفرات شخصی سپاهی و خودسرها شعار میدادند و میگفتند خائن ! که تحمل امثال او را هم ندارند …
    شما میخواهید با این تئوری ها ی ابکی حریف توده ای های ریش دار حاکم بر ایران بشوید .؟

Comments are closed.