ایران امپراتوری شکم‌هاى گرسنه

- زمامداران ایران که برای امپراتوری دروغین خود مرزهای خونین ترسیم کرده‌اند، تا کنون نتوانسته‌اند شهروندان خود ایران را که بار هزینه بسیار سنگین این توسعه‌طلبی را بر دوش می‌کشند و با سخت‌ترین شرایط و بحران اقتصادی در تاریخ معاصر خود روبرو هستند، نسبت به سود این امپراتوری کاذب و سیاست‌های توسعه‌طلبانه و نفوذ جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه قانع کنند.
- آنچه در بحران مالی، اقتصادی و سیاسی جدید ایران جلب توجه می‌کند رویارویی بازار با رژیم جمهوری اسلامی است، بازاری که وقتی تجار آن به انقلاب خمینی پیوستند، نقش مهم و برجسته‌ای در سرنگونی رژیم شاه در سال 1979 ایفا کردند.
- بازاریان از این نگران هستند که با دخالت سپاه آنها کل بازار مالی کشور را از دست خواهند داد و چنانچه سپاه پاسداران که احتمالا در آینده تحریم خواهد شد بر بازار مسلط شود بازار با بحران تحریم مالی بیشتری مواجه خواهد بود.

جمعه ۱۵ تیر ۱۳۹۷ برابر با ۰۶ ژوئیه ۲۰۱۸


اگر سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران و معمار سیاست توسعه‌طلبانه رژیم اسلامی ایران، امروز می‌تواند از کنترل کشورش بر پارلمان لبنان و توانایی متحدانش در لبنان برای تشکیل «دولت مقاومت» سخن بگوید و فخرفروشی کند، همچنانکه رفیق راهش پاسدار حسین سلامی می‌تواند از دور کردن جنگ‌ «دشمن» از تهران و تبدیل لبنان، عراق، سوریه و یمن به خط مقدم جبهه به عنوان هنری از سیاست رژیم خود در تهران مباهات نماید، و یا اگر بازوی نظامی آنها در خارج توانسته موشک‌های بالستیک را از یمن به سوی شهرهای سعودی شلیک کند، و همچنین مقامات ایران با سیاستی پیچیده توانسته‌اند از طریق وساطت روسیه با تل‌آویو به توافق برسند که در ازای اعطای امتیاز حفظ مرزهای سوریه– اسرائیل به اسد، متعهد شوند که نیروهایشان را از فاصله ۳۰ کیلومتری مرزهای اسرائیل- اردن- سوریه دور کنند، و اگر رژیم ایران توانسته عراقی‌ها را تهدید کند که اگر وابستگان این رژیم را از حکومت عراق دور کنند، کشورشان را با جنگ داخلی روبرو خواهد کرد… اما همین زمامداران جمهوری اسلامی که مرزهای امپراتوری دروغین خود را با خون ملل دیگر ترسیم کرده‌اند، تا کنون نتوانسته‌اند شهروندان خود ایران را که بار هزینه بسیار سنگین این توسعه‌طلبی را بر دوش می‌کشند و با سخت‌ترین شرایط و بحران اقتصادی در تاریخ معاصر خود روبرو هستند، نسبت به سود این امپراتوری کاذب و سیاست‌های توسعه‌طلبانه و نفوذ خود در کشورهای منطقه قانع کنند.

مصطفی فحص تحلیلگر مسائل خاورمیانه

با سقوط ارزش تومان در مقابل دلار که  در نتیجه ادامه‌ی صرف هزینه‌های هنگفت نظامی، هدر دادن منابع ملی و کنترل کامل مجاری اقتصادی، تجاری و صنعتی، توسط سپاه اتفاق افتاده، رژیم جمهوری اسلامی قادر نیست مشکل سقوط ارزش پول کشور را حل کند. عدم توانایی رژیم ایران در بهبود وضعیت ارزش تومان در برابر دلار باعث شد که این بار رژیم با بازاریان و کسبه که بر بازار تسلط دارند، روبرو شود؛ رویارویی بازاریان با رژیم اسلامی که در سابق به عنوان متحد استراتژیک رژیم در حفظ نظام شریک بودند، رویدادی جدید و مهم به شمار می‌آید. این دو متحد تا ۱۰ سال پیش هر کدام به نوعی وظیفه خود را انجام می‌دادند. تا اینکه از ده سال پیش سپاه پاسداران به تدریج برای تسلط بر اقتصاد و صنعت در ایران به ویژه در زمینه نفت و تجارت خیز برداشت؛ عملکرد سپاه باعث شد که دولت‌های متوالی جمهوری اسلامی خسارت‌های سنگینی را متحمل شوند. همچنین تسلط سپاه بر تجارت داخلی و خارجی، واردات و صادرات باعث تضعیف بازار ایران شد.

آنچه در بحران مالی، اقتصادی و سیاسی جدید ایران جلب توجه می‌کند رویارویی بازار با رژیم جمهوری اسلامی است، بازاری که وقتی تجار آن به انقلاب خمینی پیوستند، نقش مهم و برجسته‌ای در سرنگونی رژیم شاه در سال ۱۹۷۹ ایفا کردند.

اکنون کاهش نرخ ارز باعث شده که تاجران بزرگ که بر بازار مسلط هستند در برابر وارثان انقلاب خمینی بایستند؛ بازاریان نسبت به قدرت سپاه برای تسلط بر بازار وکنترل و مدیریت آن شک و تردید دارند؛ نگرانی آنها تنها به خاطر ورود سپاه به این عرصه نیست بلکه آنها بیشتر از این نگران هستند که با دخالت سپاه آنها کل بازار مالی کشور را از دست خواهند داد؛ از نظر تاجران و بازاریان چنانچه سپاه بر بازار نیز مسلط شود برای اعمال فشار بر دولت روحانی به بهانه اینکه او در تأمین معیشت اقتصادی ناتوان و در سیاست خارجی پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای شکست خورده، از بازار به عنوان حربه‌ و ابزاری علیه دولت روحانی استفاده خواهد کرد و چنانچه سپاه پاسداران که احتمالا در آینده تحریم خواهد شد بر بازار مسلط شود بازار با بحران تحریم مالی بیشتری مواجه خواهد شد و تاجران دیگر برای واردات حدود ۱۴۰۰ کالا ناتوان و درمانده خواهند ماند. ناتوانی بازاریان یعنی افزایش شدید قیمت‌ها و عدم قدرت خرید مردم ایران که این معادله در نهایت به رکود اقتصادی کامل منجر خواهد شد.

کارتون از امجد رسمی در شرق‌الاوسط

در امپراتوری «شکم‌های گرسنه»، نهادهای رسمی دولت در گزارش پایان سال ۲۰۱۷ نسبت به ۴۰ میلیون ایرانی نیازمند به کمک مالی ماهانه از جمله ۲۰ میلیون نفر که زیر خط فقر زندگی می‌کنند، اعتراف کردند. این در حالیست که ارگان‌های امدادرسانی قادر نیستند به بیش از ۱۰ میلیون نفر کمک کنند. سازمان‌های غیردولتی مانند «موسسه بورگن» که برای بررسی مسائل مبارزه با فقر، رکود، فساد و سلطه شخصیت‌های متنفذ بر اقتصاد و ثروت جهان فعالیت می‌کنند در گزارشی گفته است، تنها ۵درصد از جمعیت ایران بر تمام منابع کشور مسلط هستند و ۹۵ درصد دیگر در فقر و فلاکت و محرومیت و نیازمندی زندگی می‌کنند.

به همین دلیل است که این بار صدای زنگ خطر از بازار شنیده می‌شود و تظاهرات اعتراضی تهران از بازار بزرگ تهران، بازار قیصریه و بازار نساجی و پارچه‌فروشی‌ها آغاز شد. تظاهرکنندگان معترض با صدایی رسا از دولت خود خواستند که سوریه و لبنان را ترک کرده و فکری به حال مردم ایران کند.

حکایت رژیم ایران حکایت گفتاوردی است که می گوید «چراغی که به خانه رواست، بر مسجد حرام است». اما فرماندهان سپاه در تهران اصرار دارند که شهروندان ایران را از چراغ کشورشان محروم کنند و آن را به ساکنان «مستعمرات» خود که بیشتر آنها به ویرانه‌هایی تبدیل شده‌اند، بدهند. آنها هنوز متوجه نشده‌اند که همه‌ی امپراتوری‌هایی که مردمانی با «شکم‌های گرسنه» داشته‌اند نابود شده‌اند. مقامات جمهوری اسلامی که در حال اشغال شهرهایی خارج از مرزهای ایران در منطقه هستند هنوز نمی‌خواهند بفهمند که لشکریان امپراتوری‌های واقعی بر شکم‌های سیر می‌خزند و پیش می‌روند.

*منبع :شرق الاوسط
*نویسنده :مصطفى فحص
*ترجمه از کیهان لندن

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=121948

9 دیدگاه‌

  1. ناشناس

    جمهـورى اسلامى ام شکمهاى گرسنه ونه ایران

  2. پیمان جهان بین

    آیا از یک قبیله غارتگر ضد ایران و ایرانی انتظاری بیش از این دارید ؟ ما ایرانی ها هنوز کسانی را که کشور آباد ما را ویران و بهترین مارا قتل عام کرده اند،کسانی که مثل ملا نصرالدین لباس می پوشند ،با زبان مادری ما تکلم نمی میکنند ، آنهائی که ما را به یکی از منفور ترین و خطرناک ترین و بدنام ترین کشورهای جهان تبدیل کرده اند ،این جانوران را ایرانی مینامیم و ملیت و اصل و نصب آنها را فراموش می کنیم . به شناسنامه آنها گاه کنید ،این جانوران بیگانه ،ایرانی نیستند .هیچگاه نبوده اند،هیچگاه.

  3. تیرداد

    برگردانی بسیار عالی ونوشتاری بسیار مفید ؛ سپاس از کیهان لندن بخاطر چنین انتخاب جالب توجه!!

  4. بهرام

    ۴-
    سوالم را به نحو دیگری عنوان می‌کنم؛ اگر دشمنی با اسرائیل حذف شود چه اتفاقی می‌افتد؟ تمامی این به اصطلاح مستعمره‌ها در وهله اول بی‌ارزش می‌شوند. اسرائیل باید به پشت مرزهای خود بازگردد. عربستان دست از سر یمنی‌ها بر می‌دارد. فروش کارخانه‌های اسلحه سازی متوقف می‌شود. روسها باید سوریه را تخلیه کنند. یک شبه داعش و طالبان افغانستان هم بلااستفاده می‌شوند. و خاورمیانه رنگ و روی آرامش به خود می‌گیرد مضاف بر اینکه این “شتر گاو پلنگ جمهوری اسلامی ما هم” باید در قفس شود که کسی را نه در داخل و نه در خارج گاز نگیرد.

  5. بهرام

    ۳-
    شاید گفته شود بدلیل حمایت از مردم مسلمان فلسطین! اما فوراً سوال پیش می‌آید که شما به چه قیمتی حاضرید از مردم فلسطین دفاع کنید؟ در راستای دفاع از خط مقدم (بشاراسد) ده‌‌ها میلیون سوریه‌ای آواره و دهها هزار نفر کشته شدند (آنها هم مسلمانند و بودند)، برای نجات چند نفر در غزه؟ این درحالی است که رئیس خودگردان فلسطین بارها از جمهوری اسلامی با لحن‌های مختلف درخواست کرده که دست از سرشان بردارند! اما جمهوری اسلامی اصرار دارد کمک کند!!

  6. بهرام

    ۲-
    مستعمره اسم مفعول استعمار است. شما جایی را مستعمره خود می‌کنید تا منابع آنجا را بدون رضایت صاحبان آن غارت کنید. این مستعمره‌های خیالی جمهوری اسلامی نه تنها هیچ منفعتی برای ایران نداشته‌اند، بلکه حدود ۴۰ سال است که منابع ایران مصروف آنها شده است (پس این نفوذ به چه کار جمهوری اسلامی می‌آید؟!). بدلیل ترس از دشمن! دشمن کیست؟ لابُد اسرائیل! نکته اساسی و مهم اما این است؛ که اصولاً چرا باید ایران دشمن اسرائیل باشد که مجبور شود به سبب این دشمنی در این کشورها بدنبال نفوذ باشد؟! این سوال مهمی است که شاید پاسخ قاطعی برای آن یافت نشود!

  7. بهرام

    باز کردن چند نکته مغفول در این مقاله شاید جالب باشد؛ در انتهای مقاله با استفاده بی‌جا از کلمه “مستعمره” و توضیحات گمراه کننده ابتدای مقاله، تبلیغات پروپوگاندایی کشورهای کمونیستی اروپای شرقی را در اذهان زنده می‌کند که در نقش اپوزیسیون قلم فرسایی می‌کردند! در ابتدای مقاله به خواننده اینگونه القاء می‌شود که پارلمان لبنان در دست جمهوری اسلامی است، جنگی با دشمن وجود دارد که به تعبیر “سلامی” آن را به خارج از ایران منتقل کرده‌اند، رقیب ایران (سعودی‌ها) را با موشکها زمین گیر کرده‌اند، در ازای حفظ مرز سوریه (یا حفظ بشار) از مرزهای اسرائیل عقب کشیده‌اند، عراق را تهدید می‌کنند که مهره ایران بر سر کار بیاید.

  8. محمد

    ( هنوز نمی‌خواهند بفهمند که لشکریان امپراتوری‌های واقعی بر شکم‌های سیر می‌خزند و پیش می‌روند)

    البته این جمله در مورد اکثریت مردم ایران با فرهنگ خاص خود صدق نمی کند همان طور که در انقلاب ۵۷ دیدیم ملتی تقریبا شکم سیر کشوری را برای حداقل صد سال به عقب بردند و ویران و نابود کردند. برداشت من بیشتر این است که اکثریت مردم ایران بطور مطلق بفکر منافع فردی خود هستند و نابودی کشور٬ دزدی٬ فحشا و صادرات ناموسشان به کشور های دیگر و هزاران مورد دیگر برایشان اهمیتی ندارد.
    بعقیده این جانب ما مردم ایران بیشتر با خصوصیات و اخلاقیات سلسله قاجار همخوانی داریم تا با تفکر سلسله پهلوی.

  9. ناشناس

    یک مشت گروگانگیر و تبهکار و خدعه‌گر یعنى جمهـورى سیاه اسلامى

Comments are closed.