ژاله پورهنگ؛ نقاشی که چاقوی جهل اندام زنان تابلوهایش را درید

- پورهنگ از نسل زنان نقاش و مجسمه‌ساز تحصیل‌کرده و آوانگاردی است که در دهه ۴۰ خورشیدی با رشد فرهنگی و هنری در کشور، در تقابل با خواست خانواده و جامعه‌ی سنتی، تحصیل کردند و وارد دنیای هنر شدند و استعدادهای خود را در هنر و ادبیات «مذکر» ایران به نمایش گذاشتند.
- او در سال ۱۳۴۷ در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و همان زمان کتاب معروف «پریا» نوشته احمد شاملو را نقاشی کرد.
- ژاله پورهنگ مؤسس و مدیر گالری معروف «مانی» در تهران، نخستین نقاش زن ایرانی است که فیگور برهنه زنان را نقاشی کرد.
- ژاله پورهنگ تعریف می‌کند که پس از انقلاب، کمیته‌چی‌ها و دانشجویان انقلابی به آتلیه‌اش ریختند و حدود ۱۰۰ اثرش را از بین بردند. ولی پس از مهاجرتش به آلمان، با حمایت نهادهای هنری این کشور و رجوع به حافظه‌اش ۲۰ تابلو را بازآفرینی کرده است.
- آخرین روسری او و یک شال، پس‌زمینه‌ی سیاه دو تابلوی این هنرمند هستند که مانند بسیاری از تابلوهایش «زن» و نام «ایران» بر آنها نقش بسته است.
- «چون زندگی‌ام در غربت گذشته، وطن سوژه‌ی من است و ماتریالم تبعید است. من پلی بین ایران و غربت می‌سازم.»

یکشنبه ۶ آبان ۱۳۹۷ برابر با ۲۸ اکتبر ۲۰۱۸


آزاده کریمی، علی اشتیاق (+عکس) ژاله پورهنگ هنرمند نقاش شناخته‌شده ساکن برلین، نخستین‌ زن هنرمندی بود که بدن برهنه زنان را در ایران به تصویر کرد. ولی پس از انقلاب، آثارش را پاره کرده و از بین بردند و او را مجبور به فرار از ایران کردند.

ژاله پورهنگ هنرمند و مدیر گالری معروف «مانی» در تهران پیش از انقلاب که سال‌هاست ساکن برلین است

نمایشگاه نقاشی ژاله پورهنگ نقاش سرشناس ایرانی مقیم برلین در سالن شماره ۴ «اینزل گالری» از هجدهم اکتبر آغاز شده و تا دهم نوامبر ادامه دارد. تابلوهای ژاله پورهنگ در این نمایشگاه ترکیبی از کارهای قدیمی و جدید وی است که بر دیوار یکی از سالن‌های این گالری مختص زنان هنرمند قرار گرفته‌اند.

ژاله پورهنگ، ۷۷ ساله از نخستین نسل زنان هنرمند مدرن ایرانی است که وقوع انقلاب اسلامی آنها را خانه‌نشین، منزوی، محبوس و مجبور به مهاجرت و فرار از کشور کرد. پورهنگ از نسل زنان نقاش و مجسمه‌ساز تحصیل‌کرده و آوانگاردی است که در دهه ۴۰ خورشیدی با رشد فرهنگی و هنری در کشور و همزمان با تأسیس سازمان‌های هنری چون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان جشن هنر شیراز، رادیو و تلویزیون ملی ایران، سینمای آزاد و جشن توس و دیگر فعالیت‌های مدرن در تقابل با خواست خانواده و جامعه‌ی سنتی، تحصیل کردند و وارد دنیای هنر شدند و استعدادهای خود را در هنر و ادبیات «مذکر» ایران به نمایش گذاشتند.

او در سال ۱۳۴۷ در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و همان زمان کتاب معرف «پریا» نوشته احمد شاملو را نقاشی کرد.

نقاشی کتاب معروف «پریا» از احمد شاملو توسط ژاله پورهنگ

پورهنگ نخستین نمایشگاه نقاشی خود را اردیبهشت سال ۱۳۵۱ در گالری «قندریز» تهران برپا نمود و در سال ۱۳۵۳ در نمایشگاه جشن فرهگ و هنر شیراز شرکت کرد. او با «فیلمخانه ملی ایران» همکاری داشت و برای آثار مربوط به کودکان و فیلم‌های انیمیشن نقاشی و طراحی می‌کرد. او استاد «انستیتو مربیان امور هنری» نیز بود.

کمی بعد یعنی در سال ۱۳۵۴ گالری «مانی» را در تهران افتتاح کرد. یک گالری هنری که با هدف شناسایی و حمایت نقاشان تازه‌کار فعالیت خود را شروع کرد و بطور هدفمند مورد استقبال هنرمندان شهرستانی نیز قرار گرفت. اتفاقی که بعدها هرگز در ایران نیفتاد و فضا برای ارائه‌ی آثار این هنرمندان و عرض اندام آنها در بازار هنر تهران مسدود شد و مسدود ماند.

گالری «مانی» در خیابان پهلوی، چهارراه امیراکرم، ساختمان کوروش، طبقه سوم شروع به کار کرد ولی حالا معلوم نیست پس از ۴۳ سال اصلا چنین ساختمانی وجود داشته باشد. احمد ایمانی‌پاینده، عباس خلیلی‌زاده، علی‌اکبر ابراهیمی‌نژاد از هنرمندانی بودند که در گالری مانی آثارشان به نمایش درآمد.

تصویری از کارت کتابخانه ژاله پورهنگ در دوران تحصیل

اما ژاله پورهنگ فقط مؤسس و مدیر گالری مانی نبود؛ او نخستین نقاش زن ایرانی است که فیگور برهنه زنان را نقاشی کرد. خودش می‌گوید «اولین تابلوی برهنه زن ایرانی را من کشیدم، البته موضوع سکس یا برهنگی صرف مطرح نبود ولی متاسفانه این کج‌فهمی از برهنگی و عریانی وجود دارد.»

زنان و بدن برهنه‌ی آنان پس از انقلاب ۵۷ به خط قرمز  بدل شد، چنانکه نه تنها از تابلوها، مجسمه‌ها و سینما یا حذف و یا با روسری و چادر پوشانده شدند بلکه در جامعه نیز برهنگی در آثار هنری انحراف و در خیابان نمادی از بی‌بند و باری محسوب شد. با این حال، هنر آوانگارد در دهه چهل و پنجاه خورشیدی این عرصه را در اختیار ژاله پورهنگ گذاشت تا در هنر خود، نخستین باشد حتی برای زمانی اندک…

سوژه و فیگورهای نقاشی‌هایش باعث شد تا مجبور به ترک ایران شود. یک زن نقاش بودن و اندام برهنه‌ی زنان را تصویر کردن، آنقدر نابخشودنی بود که او و همسرش ایران را برای همیشه ترک کنند.

ژاله پورهنگ تعریف می‌کند که پس از انقلاب، کمیته‌چی‌ها و دانشجویان انقلابی به آتلیه‌اش ریختند و حدود ۱۰۰ اثرش را از بین بردند. ولی پس از مهاجرتش به آلمان، با حمایت نهادهای هنری این کشور و رجوع به حافظه‌اش ۲۰ تابلو را بازآفرینی کرده است.

او درباره شرایط پس از انقلاب می‌گوید «از انستیتو مربیان هنر اخراج شدم و در یک مدرسه دخترانه کار می‌کردم ولی در نهایت مجبور شدیم با همسرم از ایران خارج شویم.»

ژاله پورهنگ در کنار شال سیاهی که زنی با بدن «ایران» بر آن تکرار می‌شود

می‌گوید با تمام سختی‌هایی که در زندگی کشیده ولی سعی کرده تا خودش را محکم و استوار نگه دارد و هراس به خود راه ندهد. برای همین هم، پس از مهاجرت، در آلمان نیز کار هنر را ادامه داد و از مدرسه مُد زیگمارینگن در ایالت «بادن ورتمبرگ» فارغ‌التحصیل شد و همانجا به عنوان استاد به تدریس پرداخت. در سال ۱۹۹۸ به برلین نقل مکان کرد و عضو «انجمن بین‌المللی هنرهای زیبای برلین» شد. از سال ۱۹۹۸ با «اشتات گالری» همکاری کرد و از سال ۲۰۱۱ نیز با «برلینیشه گالری» همکاری دارد.

تابلوی «عروس» سرشار از امید و زندگی

وی درباره تفاوت دوران زندگی در ایران و تدریس خود در آلمان می‌گوید: «در اینجا در کلاس فیگور برای شاگردهایم تعریف می‌کردم که در ایران هرگز نمی‌گذاشتند دخترها فیگور برهنه نقاشی کنند، شاگردان دختر بیرون می‌رفتند و پسرها فیگور می‌کشیدند!»

آثار پورهنگ در نمایشگاه‌‌های گروهی و فردی، که در شهرهای مختلف جهان برگزار کرده، و همچنین در همین نمایشگاه «اینزل گالری»، موتیفی از زنان و نام «ایران» است. کالیگرافی نام ایران بر بدن زنان؛ تصاویر انتزاعی از اندام و بدون مو و صورت. یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد این نمایشگاه استفاده از یک شال و روسری است. پورهنگ تعریف می‌کند، هنگام ترک اجباری ایران باید ظاهرش را شبیه یک زن معمولی می‌کرده، مقنعه‌ای به سر می‌کند و یک روسری هم در کیفش می‌گذارد. پس از عبور از مرز، مقنعه را در سطل زباله می‌اندازد ولی روسری را با خود به غربت می‌آورد. این روسری حالا پس از ۳۹ سال بر روی دیوار یک نمایشگاه در برلین قرار گرفته است.

ققنوس؛ در این تابلو از آخرین روسری پورهنگ که هنگام خروج از ایران بر سر داشت، استفاده شده

در تابلوی ققنوس، سیاهی پس‌زمینه همان روسری سیاه است. با دو ققنوس سبز و پرچم ایران و زنی که از زیر سیاهی این روسری، ققنوس و پرچمی را چون تاج بر سر دارد.

بازدیدکنندگان نمایشگاه ژاله پورهنگ، شاید بدون توضیح، درک نکنند سیاهی این تابلو از آخرین روسری اوست ولی در بدو ورود با دیدن دو تصویر کاملا متفاوت از هنرمند شگفت‌زده می‌شوند: پرتره زنی بدون روسری، زیبا و آراسته و دیگری چهره‌ای مسخ و پیچیده در تکلف حجاب اجباری که جز قاب صورت هیچ از موهای زیبایش پیدانیست؛ با نگاه هراس‌آلود و مبهوت، که برای لحظه‌ای از سر باز کردن این اجبار، به دوربین خیره شده است.

تصویری در فاصله ده سال قبل از انقلاب و بعد از انقلاب

پورهنگ در این نمایشگاه همچنین آلبومی از تصاویر  کودکی و روزگار جوانی و فعالیت‌هایش به عنوان هنرمندی رو به رشد و تعالی را در معرض دید تماشاگران قرار داده تا درک شفاف‌تری از شرایط زندگی و هنری وی داشته باشند.

خودش می‌گوید، زنان سوژه‌ی جدانشدنی از کارهایش هستند و زنان تبعیدی چون مهشید امیرشاهی، نویسنده مشهور ایرانی در تبعید، را ستایش می‌کند و آنها را در تابلوهایش با واژه «ایران» همراه می‌کند.

یک شال سیاه دیگر نیز در این نمایشگاه دیده می‌شود؛ روی این شال سیاه که با گواش کار شده، زنی دیده می‌شود که اندامش از نام «ایران» تشکیل شده و ماه روشن را در تاریکی شب چون دایره‌ای می‌نوازد.

گواش زن و ایران بر شال سیاهی بازمانده از روزهای آخر در سرزمین خود

تعریفی که پورهنگ از هنرش دارد این است: «چون زندگی‌ام در غربت گذشته، وطن سوژه‌ی من است و ماتریالم تبعید است. من پلی بین ایران و غربت می‌سازم.»

اما یکی از عزیزترین آثارش را تابلویی می‌داند که برای همسر تازه درگذشته‌اش نقاشی کرده بود.

هنرمند در کنار تابلوی محبوب

می‌گوید «حالا اسم این تابلو مرگ و زندگی است. قبلا خورشید و زندگی و بعد نور و امید شد ولی پس از مرگ همسرم اسمش را مرگ و زندگی گذاشتم. همسرم این تابلو را دوست داشت و گفت که از آتلیه برای او بیاورم و به دیوار خانه نصب کنم.»

یکی دیگر از تابلوهایش تصویر زنی است که با خورشید می‌رقصد و دیگری عروسی انتزاعی که سرش پر از عشق و امید و رنگ و نور است.

می‌گوید «من در کارهایم به عنوان هنرمندی که خورشید و پرنده سمبل کارهایش است، شناخته شدم. از فروغ فرخزاد الهام گرفتم که گفت این راه را ادامه بده؛ و من خورشید را به عنوان نمادی از زن و پرنده را به عنوان نمادی از امید در آثارم به کار می‌برم.»

آثار ژاله پورهنگ دنیای معنوی زن و نقش زنان در دنیایی آرمانی را به نمایش می‌کشد، با فرمی انتزاعی و ساده که نگاه هنر و هنرمند ایرانی از رنگ و نمادهایش با قدرت تمام بیرون می‌زند و خودنمایی می‌کند. نقاشی‌هایی که موجودیت زن را می‌ستایند و به یگانگی و نور و زندگی نهفته در آنها باور دارند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=134556