مردم: جمهوری اسلامی نمیخوایم، نمیخوایم؛ آیا مواضع میرحسین موسوی در «حفظ جمهوری اسلامی» تغییر کرده؟!

- در بیانیه موسوی مانند مواضع برخی مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی تمرکز بر روی «یک تصمیم غیرمعقول» و قیمت بنزین و مسائل معیشتی مردم گذاشته شده در حالی که گمان نمی‌رود کسانی که خبر کشتار مردم به آنها رسیده و آنها را واداشته تا پس از چندین روز تأخیر پیام بدهند، از شعارهای مردم بی‌خبر باشند!
- هواداران موسوی در داخل و خارج از کشور که دچار رخوت سیاسی شده و از پتک سنگین شعارهای مردم و مقاومت آنها هنوز به خود نیامده‌اند، از حرف‌های او استقبال کردند و پیام‌های او و  حجج‌الاسلام محمد خاتمی و مهدی کروبی را «از خودگذشتگی برای نجات ایران» خواندند.
- گروهی دیگر «تثلیث اصلاحات» را «سوپاپ‌های اطمینان رژیم» خواندند که نه برای نجات ایران بلکه برای نجات نظام دست به قلم شده‌اند. سوپاپ‌هایی که البته خیلی دیر به کار افتاده‌اند!
- میرحسین موسوی در بیانیه شماره ۱۱ خود که اتفاقا روز ۱۷ شهریور ۸۸ صادر کرد می‌گوید، «ما خواسته‌هایی بسیار روشن و منطقی داریم. ما حفظ جمهوری اسلامی را می‌خواهیم…» آیا در ده سال گذشته این مواضع تغییری کرده است؟!

یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۸ برابر با ۰۱ دسامبر ۲۰۱۹


صدور بیانیه‌‌های دیرهنگام موسوی، کروبی و خاتمی که به عنوان «رهبران جنبش سبز» و «رهبران اصلاحات» شناخته شده‌اند، در واکنش به قتل‌عام مردم در اعتراضات آبان‌‌ماه ۹۸ با واکنش‌های مختلفی روبرو شده است.

یکی از آخرین همنشینی‌های موسوی، کروبی و خاتمی

به ویژه بیانیه میرحسین موسوی که از دیگران دیرتر صادر شد هواداران و مقلّدان آنها را که تا این زمان در مقابل کشتار و سرکوب‌ها خاموش بودند و دم برنمی‌آوردند خشنود کرد و به جنب و جوش در آورد. در حالی که میرحسین موسوی حرفی فراتر از نظام جمهوری اسلامی و «دوران طلایی امام» در رابطه با سرکوب و کشتاری که خود مقامات نیز نمی‌توانند منکر آن شوند، نزده است!

در این بیانیه که وبسایت «کلمه» هوادار میرحسین موسوی روز شنبه نهم آذر منتشر کرد آمده «برخورد خشن و خونین با مردمی خشمگین و فرودستانی جان به لب رسیده که در اعتراض به یک تصمیم غیرمعقول کاسبکارانه و مخالف منافع اقشار مستضعف، و زخم خورده از سیاست‌های خانمان برانداز به خیابان‌ها آمده بودند، و تأمل در گستردگی اعتراض‌ها در تهران و سایر نقاط کشور که نشان‌دهنده سرخوردگی همگانی در میان اقشار جان به لب رسیده از اوضاع کشور دارد شباهت تام و تمام با کشتار بی‌رحمانه مردم در ۱۷ شهریورخونین ۵۷ دارد.»

موسوی در ادامه گفته «آدمکشان سال ۵۷ نمایندگان یک رژیم غیردینی بودند، و ماموران و تیراندازان آبان ۹۸ نمایندگان یک حکومت دینی. آنجا فرمانده کل قوا شاه بود و امروز اینجا ولی فقیه با اختیارات مطلقه.»

علی خامنه‌ای رئیس جمهور وقت و میرحسین موسوی نخست وزیرش

او در پایان به خانواده‌های «شهیدان بی‌گناه» تسلیت گفته و تاکید کرده «زخم وارد شده بر جان و تن ملت التیام نخواهد یافت مگر با معرفی آمرین و مباشرین این کشتار و محاکمه علنی آنها و توضیح بدون لکنت دلایل این جنایت آشکار. وگرنه صدا کلفت کردن و دم از میان یک جنگ جهانی بودن پاسخی قانع کننده به مردم نیست و این فرافکنی‌ها نمی‌تواند زخم عمیق و خطرناک وارد شده را التیام بخشد. کافی است نظام به عواقب کشتار میدان ژاله توجه کند.»

این بیانیه مانند مواضع برخی مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی تمرکز را بر روی «یک تصمیم غیرمعقول» و قیمت بنزین و مسائل معیشتی مردم گذاشته در حالی که مردم معترض و ناراضی از دی‌ماه ۹۶ کاملا واضح و آشکار علیه نظام جمهوری اسلامی شعار می‌دهند و در تظاهرات آبان‌ماه نیز شعارها نه علیه قیمت بنزین بلکه علیه نظام و مناسباتی است که این شرایط را موجب شده است. همچنین بسیاری از معترضان در هودارای از پهلوی‌ها شعار می‌دهند. گمان نمی‌رود کسانی که خبر کشتار مردم به آنها رسیده و آنها را واداشته تا پس از چندین روز تأخیر پیام بدهند، از شعارهای مردم بی‌خبر باشند!

در هر حال، واکنش‌‌ها به این بیانیه بسیار متفاوت است. هواداران موسوی در داخل و خارج از کشور که دچار رخوت سیاسی شده و از پتک سنگین شعارهای مردم و مقاومت آنها هنوز به خود نیامده‌اند، از حرف‌های او استقبال کردند و پیام‌های او و  حجج‌الاسلام محمد خاتمی و مهدی کروبی را در واکنش به سرکوب‌ اعتراضات آبان‌ماه و کشتار مردم بی‌گناه، «از خودگذشتگی برای نجات ایران» خواندند.

گروهی دیگر هم آنها را «سوپاپ‌های اطمینان رژیم» خواندند که نه برای نجات ایران بلکه برای نجات نظام دست به قلم شده‌اند و با تأخیر بیانیه صادر کرده‌اند. سوپاپ‌هایی که البته خیلی دیر به کار افتاده‌اند!

اینهمه در حالیست که میرحسین موسوی ناخواسته در بیانیه‌اش خودزنی نیز می‌کند و می‌گوید «آدمکشان سال ۵۷ نمایندگان یک رژیم غیردینی بودند، و ماموران و تیراندازان آبان ۹۸ نمایندگان یک حکومت دینی. آنجا فرمانده کل قوا شاه بود و امروز اینجا ولی فقیه با اختیارات مطلقه.» گویا او فراموش کرده است که خود وی در دوران رهبری خمینی، نخست وزیر دولت وقت به ریاست جمهوری علی خامنه‌ای یعنی همین «ولی فقیه با اختیارات مطلقه»ی کنونی بوده است! دهه‌ای که جمهوری اسلامی به همین شکل معترضان و مخالفان را کشتار کرد!

واقعیت این است که شمار زیادی از کارگزاران نظام که دستشان علاوه بر فساد به خون نیز آلوده است و در گذشته و حال مقام و مسئولیت داشته‌اند، از حامیان میرحسین موسوی‌ هستند که آرزویش بازگشت به «دوران طلایی امام» یعنی دوران نخست وزیری خودش است! از محمد ری‌شهری که آدمکشی‌ او در دهه ۶۰ زبانزد است تا قربانعلی دری نجف‌آبادی که به عنوان کاندیدای اصلاح‌طلبان در خبرگان سر از «لیست امید» درآورد و همچنین علی‌اکبر محتشمی‌پور از رؤسای «کمیته‌‌های انقلاب» که فرماندهی ماشین‌های سرکوب را پس از انقلاب بر عهده داشت، همگی وزیر و وکیل و مشاور و… دولت‌های اصلاحات و اعتدال شده‌اند.

بیهوده نیست که موسوی به روی خود نمی‌آورد که در دهه‌ی خونین ۶۰ برای هشت سال نخست وزیر این «فرمانده کل قوا» بوده و از بانیان و مدافعان و نماینده‌ی رژیمی بوده که کارنامه‌ای سیاه در کشتار منتقدان و مخالفان دارد. میرحسین موسوی در همین بیانیه نیز  همچنان در پی حفظ نظام است و به احتمال زیاد پس از کسب مجوز از «فرمانده کل قوا» و «ولی فقیه با اختیارات مطلقه» این پیام را صادر کرده است.

ولی «تثلیث اصلاحات»، موسوی و کروبی و خاتمی، با شرایط امروز ایران دیگر نمی‌تواند بار نظام را بر دوش بکشد. اگر آنها واقعا دل با مردم دارند، نه امروز بلکه از دی‌ماه ۹۶ فرصت داشته‌اند که از «زمان انتخاب» استفاده کرده و تصمیم بگیرند: با مردم در برابر نظام یا بر مردم در کنار نظام! «زمان انتخاب» ابدی نیست و تاریخ اگرچه صبور و گشاده‌نظر است اما وقتی این زمان به پایان برسد، دروازه‌های پیوستن به مردم را با شدت تمام به روی کسانی می‌کوبد که نظام‌های جنایتکار را بر مردم ترجیح داده‌اند.

میرحسین موسوی در بیانیه شماره ۱۱ خود که اتفاقا روز ۱۷ شهریور ۸۸ صادر کرد می‌گوید، «ما خواسته‌هایی بسیار روشن و منطقی داریم. ما حفظ جمهوری اسلامی را می‌خواهیم…»

آیا در ده سال گذشته این مواضع تغییری کرده است؟! اگر آری، چرا اثری از این تغییر در پیام کنونی‌اش، ۹ آذر ۹۸، دیده نمی‌شود؟! و اگر نه، چرا مردمی که فریاد می‌زنند: «جمهوری اسلامی نمیخوایم نمیخوایم» و برای رسیدن به این هدف خون عزیزانشان بر زمین ریخته می‌شود، باید موسوی و امثال او را جدی بگیرند؟!

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=178290

15 دیدگاه‌

  1. مهرداد

    مگه میرحسین موسوی کی هستش
    همون‌که سال ۸۸ داد میزد راه امام‌ راه امام
    و مردم‌آزادیخواه رو‌ نا امید کرد.
    میشد اون موقع رژیم رو‌سرنگون کرد. مردم‌ ‌میلیونی تو‌خیابون بودن ولی همین امام باز مردم رو فروخت.
    خودش و‌همسرش زمان شاه ادای آزادی خواهی رو‌درمیاوردن
    آخرش هم طرفدار استبداد آخوند بودن
    الان هم حکومت داره با میرحسین ( ورق سوخته بازی) مردم رو دوباره گول میزنه
    هر چی باشه میر حسین و خاتمی و امثالهم خودی هستن و بچه نظام

  2. غارت ایران توسط دست‌نشانده ها

    سالی چند ده میلیارد دلار روانه کانادا و استرالیا و اروپا می شود و نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار از اموال دزدیده شده ایرانی تنها در زمان اوباما در بانک های آمریکا به حساب دزدزاده ها و نفوذی زاده های ریش دار و بی ریش و با عمامه و بیعمامه خورده است.
    حال روسیه چرا فقط دشنام می خورد، مگر نام آمریکا و کانادا به روسیه تغییر یافته است؟!

  3. یک ایرانی داخل کشور

    جناب آقا یا سرکار خانم پیروز
    متنی که مرقوم فرموده اید متاسفانه پر از دشنام و افترا است، ترس نیز از همین جاست، آیا به کسانی که هنوز قدرت نیافته اند رفتاری اینچنین دارند می توان در فردای دست یابی به قدرت اعتماد کرد؟ شما را هم به صبر دعوت می کنم، یکی از آن ستارگان ایران باستان که فرموده اید، زرتشت است که شما را به پندار رفتار و گفتار نیک پند داده، هر چند ایران باستان به تاریخ پیوسته و بشر هم ثابت کرده که پند پذیر نیست. بی تابی نکنید، حکومت استبداد دینی که به مراتب از استبداد غیر دینی پهلوی بد تر است در حال سقوط است، این را با پوست و گوشت و استخوانمان حس می کنیم، ولی به هر حال استبداد استبداد است و کشتار کشتار ولو یک نفر. امیدوارم پس از سرنگونی دژخیمان اسلامی شما هم بزودی به کشور باز گردید و مردم این سرزمین بلازده از استبداد نیز به آنچنان رشدی دست یافته باشند که استبداد را برای همیشه به تاریخ بسپارند. اگر هم به این رشد دست نیافته بودند من به شخصه تسلیم انتخاب آنها هستم ولی پس از چند سال اعتراضها آرام آرام شکل خواهد گرفت به استبداد جدید و روز از نو و روزی از نو.
    با احترام

  4. ما می گیم شاه نمی خوایم ، نخست وزیر عوض میشه

    کسانی که موسوی را دوباره علم کرده اند باید بگویند در زمان خامنه ای و روحانی چه اتفاقی افتاده که از زمان موسوی و رفسنجانی و خوئینی ها و بهزاد نبوی و عباس عبدی بدتر بوده ؟
    سیاه ترین دوران کشتار و سرکوب و تروریسم داخلی و خارجی در زمان موسوی اتفاق افتاد .
    اصلا اختلاف موسوی با خامنه ای به جز دعوای سر قدرت ، چه چیزی بوده ؟
    موسوی هرگز با سیاست روسی کردن رژیم و کشتار مجاهدین و ترور مخالفین در خارج کشور و ولخرجی در سوریه و لبنان و فلسطین و یمن و عراق و … مخلفت نکرده
    اگر بگوید شاه در میدان ژاله مساوی کشتار سال ۶۰ و کشتار خامنه ای در ابان ماه اخیر ، است ، ایا جز این است که او هنوز ضد امریکا ، ضد غرب ، ضد لیبرال دموکراسی ، ضد توسعه پایدار که محور اقتصاد شاهنشاه بود ، است ؟
    موسوی یک مرتجع اسلامی مارکسیستی روسی است . همه انچه اکنون به نام ولایت فقیه بعثی روسی شکل گرفته در زمان او و رفسنجانی و توسط همه کسانی که متحد او بوده اند ساخته و پرداخته شده .
    اگر موسوی ، رفسنجانی ، خوئینی ها ، عبدی ، نبوی ، کیانوری ، محتشمی پور ، … این نظام شبه مارکسیستی روسی ( اولیگارشیک پوتینیستی ، فاشیستی مداخله گر ، سرکوب گر ، لنینیستی ، پول پوت ، مادورو ، ارتگا ، اسد، قذافی ، …. ) را پایه ریزی مکرده و رفسنجانی ، خامنه ای را به زور ولی فقیه نکرده و قانون اساسی دستمالی شده خودشان را زیر پا نمی گذاشتند ، الان نه خامنه ای بود ، نه ولایت فقیه ، نه روسی گری افراطی که حالا بع از پرزیدنت باهوش امریکا ، ترامپ ، وزیر خارجه او پمپئو هم فهمید و اقرار کرد ، که روسیه ، چین ، ملاها خطر امنیتی برای ناتو هستند ! یک تو دهنی به همه گوادلوپیست ها که به هر شاخه ای چنگ میزنند که شاهزاده رضا پهلوی ، یا مجاهدین ، یا لیبرال ها و ملیون نتوانند در ایران به قدرت برسند ، یا اصلا متحد شوند و این رژیم روسی را از خامنه ای ، روحانی ، سپاه ، گرفته تا موسوی ، خوئینی ها ، احمدی نژاد ، کروبی ، طائب ، رئیسی ، ناطق ، خاتمی ، عبدی ، نبوی ، و ان فرمان دار تحصیل کرده در ک گ ب روسیه که دستور تیر داده ، … و همه پشتیبانان توده ای ، فدایی انها بروند روسیه . ایران ازاد شود تا مردم تصمیم بگیرند که سلطنت مشروطه هوادار غرب و در مدار اروپا وا مریکا و اسرائیل می خواهند ، یا جمهوری لیبرال دموکراسی هم سو با امریکا و اسرائیل . و یا یک نظامی دیکتاتور می خواهند مثل آتآتورک و رضا خان البته در خط امریکا ، یا یک سازمان سانترال دموکرات در خط امریکا مثل مجاهدین خلق .
    پرونده مارکسیسم و اسلام مارکسیستی روسی در ایران بسته شده ، وقتتان را تلف نکنید .
    زمان شاه وقتی شاهنشاه اریامهر با شنیدن صدای انقلاب ملت بختیار دشمن دیرینه اش را نخست وزیر کرد ، مردم به خیابان امدند و گفتند ما می گیم شاه نمی خوایم ، نخست وزیر عوض میشه . حالا مردم میگن ما جمهوری اسلامی نمی خوایم ، علیه روس ها و روس مدارها شعار میدهند ، توده ایها و فدایی ها دنبال اوردن یک فرد بسیار پرونده دارتر می اورند باد تو استینش میکنند .

  5. پیروز

    سوال از یک ایرنی داخل کشور که مشغول غسل دادن ، موسوی خیانت کار به ایران و ایرانیت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ، با ستارگان درخشنده نیکوئی و علم و ادبیات و عرفان جهان ، مانند ، زرتشت ، کورش ، داریوش ، فردوسی ، ابن سینا ، مولوی ، رضاه شاه و مریم میرزا خانی و هزاران دگر گوهران میباشد ، این نوکر جیره خوار اسلامیست که دوران ضحهاک خمینی هندی را دوران طلائی میخواند ، یا دیوانه و مشنگ میباشد و یا اینکه فکر میکند هنوز هم میتونه در تئاتر سیاه بازی خمینیسم و اسلامیسم بازیگری کنه ، ایشان میگوید در دفاع از نظام تبهکار دزد اتحاد سرخ و سیاه خمینیسم نوفل لوشاتوئی کارتلهای غارتگر نفتی ،برای غارت و سرکوب و کشتار دسته جمعی هزاران هزار زن و مرد جوان کشور فقط به سال ۶۷ در زندانهای دولتی ، مجبور بودم خفه خون بگیرم و گرنه منو و خانوده ام را یا ترور میکردند یا بی عابرو ، تهمت و افترا که اسلحه اسلام مدینه است ، همان کاری که با همه افسران و وزیران و نمایندگان مجلس شاهنشاهی و ازاد خوهان به جرم سلطنت طلب و ضد انقلاب کردن ، با من و خانوده ام همانگونه میکردند که پس از چهل سال حتی امروز در خیابانها انجام میدهند . چه بیت خمینی و چه بیت رفسنجانی و یا مجتبی خامنه ای از روز اول انقلاب تا همین کشتار امروز مستقیم از سفارت عمه جان الی و دائی جان پوتی دستور مگیرند ، هموطن ایرانی ، درد ما موسوی و امثال اون نیست ، درد ما حمایت از غارت وکشتار چهل ساله اخوندی توسط عمه الی و دائی پوتی میباشد که همه جان و مال و ناموس و اینده و سرنوشت مردم ایران و حق انتخابشان را غصب کردن . اول سرنگونی کامل ( حکومت ، جهموری + اسلامی ) یا بتهر بگوئیم شبیهه ـ جهموری اسدی، – جمهوری اردوغانی ، – یا حمهوری پینوشه ، – یا جمهوری چاوزی و کاستروئی – و پوتینی و – چینی یا جمهوری پاکستانی . بعد تصمیم نوع سیستم حکومتی مناسب و مطمن به رای اکثریت مردم برای باز سازی ایران نوین . رضا شاه روحت شاد .

  6. بهرام رحمانی

    دهه شصت حکومت اسلامی، خونین ترین دهه در تاریخ ایران و موسوی نخست وزیر آن بود!

     

    بهرام رحمانی :

    میرحسین موسوی، نخست وزیر مورد تایید صد در صد امام خمینی، در پیامی از حصر، افزایش قیمت بنزین را اقدامی غیرمعقول و کاسبکارانه و نحوه برخورد با مردم معترض را شبیه کشتار میدان ژاله در شهریور ۵۷ دانست و نسبت به عواقب آن هشدار داد.

    از میرحسین موسوی، باید پرسید چگونه شما واقعه میدان ژاله را به یاد دارید اما کشتارهای هولناکی که در دهه نخست حکومت اسلامی که شما نخست وزیر آن بودید را فراموش کرده اید؟!

    سال گذشته، سازمان عفو بین‌ الملل گزارشی منتشر کرده به مناسبت ۳۰ سالگی آن چه که در ایران به «اعدام‌ های تابستان ۶۷» معروف شده است. در این گزارش به اسامی برخی از مقامات این کشور اشاره و عنوان شده میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت، حسن ابراهیم حبیبی، وزیر وقت دادگستری و علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت از این اعدام ها با خبر بوده ‌اند.

    براساس این گزارش سازمان عفو بین ‌الملل، از اوت تا دسامبر ۱۹۸۸، شانزده نامه اقدام فوری درباره اعدام‌ های تابستان ۶۷ برای ایران ارسال کرد. به گفته این سازمان حقوق بشری، دولت وقت ایران به هیچ یک از نامه‌ ها که خواهان اقدام فوری برای رسیدگی به این موضوع بوده، پاسخ نداده است.

    «اعدام‌ های تابستان ۱۳۶۷» با فتوای آیت ‌الله خمینی، بنیان گذار حکومت جهل و جنایت و ترور و تبه کار اسلامی ایران، آغاز شد و تابستان، پاییز و زمستان آن سال در سراسر زندان‌های ایران اجرا شد.

    آیت ‌الله خمینی در فتوای معروف خود، که در آن حکم به اعدام زندانیان سر موضع داده است، می ‌گوید: «کسانی که در زندان ‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری می کنند، محکوم به اعدام می ‌باشند. تشخیص در تهران با آقایان نیری (حاکم شرع)، اشراقی (دادستان تهران) و نماینده وزارت اطلاعات است.»

    میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت، که پس از اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ در حصر خانگی است، در انتخابات آن سال پس از نزدیک به دو دهه سکوت در واکنش به اعدام‌ های تابستان ۶۷ گفته است: «بنده به هیچ وجه نه نقشی داشتم نه اطلاعی.»

    موسوی در فایل صوتی که از او در سال ۱۳۸۹ منتشر شد نیز عنوان کرده که: «زمانی که این اتفاق افتاد، چند روز گذشته بود که در جلسه سران، آقای خامنه‌ای اطلاع دادند.»

    در بخش دیگری از سخنان موسوی می‌ گوید: «آن وقت موظف بودم از کلیت نظام به عنوان نخست وزیر دفاع کنم.»

  7. یک ایرانی داخل کشور

    آقایون کیهان لندن، می توان شما را درک کرد که سعی دارید هر طور که شده شاه و شاهزاده و سلطنت را به ایران برگردانید و شما هم مانند خیلی های دیگر به درستی به این نتیجه رسیده اید که حکومت جنایتکار استبداد دینی آخرین روزهای خود را سپری می کند. ولی قدری بر خود مسلط باشید. موسوی شخصیتی متین و بزرگ است که ده سال است در حصر خانگی است و خود بهتر می دانید که حصر خانگی از زندان انفرادی نیز بد تر است. ایشان نخست وزیر ولی مطلق فقیه (خامنه ای) نبوده؛ خامنه ای در دوران نخست وزیری ایشان رییس جمهوری تشریفاتی بوده و نه آنگونه که شما فرموده اید “ولی مطلقه فقیه” که موسوی با او اختلافات گسترده ای داشته به گونه ای که در دور دوم ریاست خامنه ای داستان قهر کردن خامنه ای بخاطر اصرار بر نخست وزیری ایشان پیش آمده است. وانگهی کشتار سال ۶۷ هنوز دارای ابهامات بسیاری است و موسوی فقط در یک جا پس از سال ۸۸ به آن اشاره کرده و گفته بسیاری از اعدام شدگان آن سال دوستان او و همسرش بوده اند که پس از اعدام از مرگ آنها با خبر شده (مثالی که آورده محبوبه متحدین اگر اشتباه نکنم) و بسیار هم متاثر شده است. با منطق شما همه ایرانیان بالای ۵۵ سال که در تظاهرات سالهای ۵۶ و ۵۷ شرکت داشته اند و خمینی را به هر تقدیر دوست داشته اند و به جمهوری اسلامی رای داده اند باید طرد شوند و شریک در کشتار روحانیون حاکم بر شمرنده شوند. ضمنا محض اطلاع آقایان و خانمهایی که می گویند موسوی چگونه در حصر پیام داده باید گفت که در یکسال اخیر قدری شرایط حصر علی الخصوص دیدار و ملاقات با اقوام درجه یک آنها تسهیل شده بود و بواسطه ایشان این پیام کوتاه از حصر بیرون آمده است، کوتاه بودن پیام حتی می تواند شفاهی بودن آن و سپس مکتوب کردن آن بعد از ملاقات را به ذهن متبادر سازد. این که می گویید موسوی پس از کسب اجازه از ولی فقیه این پیام را صادر کرده نشان از بی تابی شما برای دستیابی به قدرت با استفاده از هر وسیله ای است که کسب قدرت با این روشها دوباره منجر به دیکتاتوری خواهد شد. واقعیت این است که ما شاه و شیخ را آزموده ایم، یکی سایه خدا (ظل الله) و دیگری نماینده خدا و یا بهتر بگوییم خود خدا و یا فرا تر از خدا بود که هر دو مردود شده اند. حکومتی عادی بدور از خدا بازی می خواهیم که حاکم و رییس آن با رای مستقیم مردم و برای مدت محدود حد اکثر دو دوره ای سرکار آید و هیچ حق ویژه ای برای حکومتداری برای هیچ خانواده و فرقه و گروه و صنفی نباید قائل شد.
    ضمنا موسوی رقیب شما نیست از او نترسید نه تمایل به قدرت دارد و نه سن و سال او فرصتی برایش باقی گذارده، از بیانیه اش استقبال کنید، مستقیم به ولی فقیه حمله کرده و وضعیت انقلابی امروز ایران را تایید نموده است.
    با احترام

  8. Faryad

    حداقل ۲۸ نفر در جریان اعتراض‌ها در ماهشهر کشته شده‌اند.
    نیروهای فاطمیون و سپاه قدس در جریان اعتراضات مردمی در ماهشهر “اقدام به نسل کشی کرده اند”. یوسف الصرخی، از فعالین عرب گفته است: در جریان اعتراضات مردم ماهشهر حکومت به طرز فجیعی آنان را قتل عام کرده است .
    در جریان این کشتار عمومی نیروهای امنیتی و سپاه مردم معترضی را که جاده ورودی شهر ماهشهر را بسته بودند با تجهیزات نظامی محاصره کرده و معترضین با هجوم نیروهای امنیتی به نیزار پناه میبرند که به رگبار بسته می‌شوند.

  9. sattar beheshti

    – فقط در شهریار صد جوان را کشتند و صدها نفررا دستگیرکردند!
    – سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان در بیانیه مشترکی اعلام کردند:به‌عنوان سهامداران پایه‌گذار کانال اینستکس، از تصمیم دولت‌های بلژیک، دانمارک، فنلاند، هلند، نروژ و سوئد برای پیوستن به اینستکس به گرمی استقبال می‌کنیم!. اضافه شدن این شش عضو به‌عنوان سهامداران جدید، اینستکس را قوی‌تر خواهد کرد و نشانگر تلاش‌های اروپا برای تسهیل تجارت قانونی میان اروپا و حکومت ایران است!!؟.

  10. ناشناس /

    حیله و نیرنگ رژیم جنایتکار ضد ایرانی خمینیسم برای کشتار مخفیانه با بر کشیدن ناگهانی خبر مرگ صد ها نفر بر اثر انفلوانز که اصلا در ایران به ناگهان ثابقه نداشته در مدیای نوکران اخوندی خارج کشور مثل صادق اینتر نشنال و عمه بی بی سی و حتی اینروزها در صدای درخشش امریکا ، با نشان دادن چراغ سبز یعنی بی تفاوتی جهان مدعی حقوق بشر جهانی برای ادامه سرکوب ، با کمک رسانه ای ما فعلا ادامه خواهد داشت ، وگرنه اخوندها و مزدورانش جرعت همچین جنایاتی انهم در سال ۲۰۱۹ را در جهان نمی داشتند و خیلی ترسو تر از این حرفها میباشند ، چونکه انگل و انگل صفت هستند .

  11. 16

    در حالیکه ازادی خواهان و متعرضین به حکومت تبکار و ادمکش و تروریست در زندانها زیر شکنجه وحشیانه و کشتار ، کانیبالیستهای استالنیسم خمینیسم قرار دارند ، برکشیدن نام جنایتکاران و خائنینی همچون میر کلاغ موسوی که زمان نخست وزیریش دهها هزار زن و مرد جوان اعدام شدندو اخوند دزد غافله کهروبی ، همان لاپوشانی کشتار و شکنجه اخوندی است که همین لحظه در بازداشتگاه ها و زندانهای حکومت سرخ و سیاه ادامه دارد . اروپا ، اروپا ، مرگ به نیرنگ چهل ساله تان . خون جوانان ما چهل ساله میچکد از چنگتان .

  12. farid

    – پروانه سلحشوری، نماینده مجلس در پاسخ به توئیتی از محمد علی جعفری، فرمانده سابق سپاه پاسداران که ادعای بی‌خبری حسن روحانی از گران شدن قیمت بنزین ?!! ؛ نوشته: « بیش از ۶سال است مردم معیشت خود را دستخوش همین بی‌خبری‌ها می‌بینند!. مردم صدای اعتراضشان را رساندند اما با گلوله و بازداشت، جواب کوچک و بزرگ را دادند!!. »
    -علی لاریجانی: افزایش قیمت بنزین تصمیم دولت بود ! در بخش دیگری از سخنانش با اذعان به برخورد خشونت‌آمیز با مردم معترض، فاش کرد که «در یکی از شهرها گفتند از تیربار هم استفاده شده است.»!
    – فقط در شهریار ۱۰۰ زن و بچه و جوان بیگناه را کشتند!!

  13. ١٣

    گفتار درمانى و
    بیانیه درمانى هـاى ۴٠ ساله
    که هـیچ ادم عاقلى انهـا را دیگر باور نمیکند ??

  14. جمشید

    ضمن تسلیت به خانوادهای شهدای راه ازادی و با درود به عزیزان کیهان لندن .بسیاری هستند که هنوز نشنیدند مردم چه میگویند.مردم از این انقلاب لعنتی عبور کردند و خواستار برچیدن حکومت ملاها شده اند.حکومتی که چهره کثیف خودشان را خوب به مردم نشان دادند.با ملیاردها دلار هم نمیشد چهره کثیف روحانیت را شناخت.مردم با انتخاب خودشان دولت اینده را انتخاب میکنند.همینطور که شاهزاده عزیزمان گفتند.درود به مادر ایران زمین شهبانوی عزیز و شاهزاده رضا پهلوی

  15. رهگذر

    یکی از متدهای سیستم آخوندی ، سرگرم کردن و به بیراهه کشیدن فکر و انرژی ایرانیان چه در داخل و چه در خارج از کشور است. به گمانم ایرانیان می بایست از خودشان بپرسند چه می خواهند؟ آیا آنچه می خواهم برای ایران و همه ایرانیان نیک است؟ آیا آینده فرزندان ایران زمین با این گزینش بهتر میشود؟ اگر پاسخها نه بود و اگر هدفشان فرد دیگری است دیگر جای وقت تلف کردن نمی ماند… اگر تنها خوشاید فردی در نظر بود، نتیجه اش همین سرنوشت شورش ۵۷ است.

Comments are closed.