بر اساس پیشنویس لایحه بودجه سال ۹۹، بودجه وزارت آموزش و پرورش در سال آینده خورشیدی نه تنها افزایش پیدا نکرده بلکه دو هزار میلیارد تومان نیز کمتر از بودجه امسال تعیین شده است.
محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش و دبیر هیئت دولت از کاهش بودجه این وزارتخانه خبر داده و گفته است: «۷۳ هزار میلیارد تومان برای بودجه آموزش و پرورش پیشنهاد دادیم اما دولت ۵۴ هزار میلیارد تومان مصوب [تصویب] کرده است.»
هرچند این بودجه هنوز نهایی نیست و نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید آن را بررسی و تصویب کنند اما بودجه تعیین شده از سوی دولت حتی نسبت به بودجه امسال نیز کاهش دو هزار میلیارد تومانی دارد. بودجه آموزش و پرورش در سال ۹۸ ، ۵۶ هزار و ۳۰۹ میلیارد تومان بود.
این در حالیست که از یکسو تورم روند افزایشی را طی کرده و این افزایش هر ماه ادامه دارد و از سوی دیگر وزارت آموزش و پرورش در سالهای گذشته با کسری بودجه قابل توجهی روبرو بوده است.
کسری بودجه وزارت آموزش و پرورش هم موجب انباشت بدهی آن به کارکنانش شده و هم این وزارتخانه در تأمین هزینههای جاری مدارس دولتی ناتوان مانده است.
با وجود اینکه اصل ۳۰ قانون اساسی بر تحصیل رایگان همه دانشآموزان در ایران تأکید میکند اما در سالهای گذشته مدارس دولتی ناچار شدهاند شهریههایی را برای ثبتنام دانشآموزان از خانوادهها دریافت کنند؛ هرچند این مبلغ به عنوان شهریه دریافت نمیشود و به آن «کمک به مدرسه» میگویند اما اجبار خانوادهها به پرداخت این مبالغ آن را تبدیل به شهریهای نانوشته کرده است.
از سوی دیگر کمبود نیروی آموزشی، دور شدن مدارس از استانداردهای آموزشی، تعداد زیاد دانشآموزان در هر کلاس به دلیل کمبود فضای آموزشی و غیراستاندارد بودن کلاسهای درس در بسیاری از شهرها و روستاها از جمله آثار کسری بودجه انباشته شده در وزارت آموزش و پرورش است.
جدا از بودجهای که برای جبران این مشکلات نیاز است، حتی دولت بودجهای ۲ هزار میلیارد تومان کمتر از بودجه درخواستی وزارت آموزش پرورش برای سال ۹۹ را تصویب کرده است.
علی الهیار ترکمن معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش درباره تبعات بودجه ۵۴ هزار میلیارد تومانی آموزش و پرورش در سال ۹۹ به خبرگزاری تسنیم گفته است که اگر بودجه با وضع فعلی که اعلام شده، بسته شود در درجه نخست ۲۰ درصد از پوشش تحصیلی در معرض خطر قرار میگیرد و با تعطیلی کلاسهای دایر ممکن است پوشش تحصیلی ۲۰ درصد دچار کاهش شود.
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش افزوده است که «معلمان انگیزهای برای گرفتن ساعات حقالتدریس ندارند علت آن هم تأخیرهای بیش از حد در واریز مطالبات و کاهش ارزش پولی است که با تأخیر واریز میشود؛ بحث دیگر اهداف سند تحول بنیادین است که باید تا سال ۱۴۰۴ آن را اجرا کنیم، سال ۹۹ سال چهارم اجرای برنامه ششم توسعه و یکی از ارکان مهم اجرای سند تحول است که کسری بودجه میتواند مشکلاتی را در تحقق اهداف سند تحول بنیادین رقم بزند.»
محمدرضا نیکنژاد فعال صنفی آموزگاران نیز گفته است: «وقتی بودجه آموزش و پرورش کم بیاید، مدرسه دولتی که به عنوان مثال ۵۰۰ هزار تومان شهریه دریافت میکند تحت فشار مالی قرار میگیرد بنابراین یا باید این فشار را به خانوادهها تحمیل و پول بیشتری را از آنها دریافت کند یا اینکه وضعیتاش بدتر از قبل شود.»
این فعال صنفی معتقد است هیچیک از مسئولان آموزش و پرورش معلمی را تجربه نکردهاند و گذر فرزندان آنها نیز به مدارس دولتی نیفتاده است و در نتیجه از کمبودها و مشکلات مدارس دولتی و اثر کسری بودجه در کیفیت آموزش و تدریس در این مدارس خبر ندارند.
نیکنژاد افزوده است که «بیشتر مسئولان از مدارس دولتی تجربه حسی ندارند و این بیگانگی باعث میشود تا درک دقیقی از شرایط نامناسب مدارس دولتی نداشته باشند؛ آنها این را درک نخواهند کرد که واقعاً حال آموزش و پرورش خراب است و یک پسافتادگی تاریخی دارد، معلمان و دانشآموزان تحت فشار هستند و این وزارتخانه به دگرگونی ساختاری نیاز دارد.»
این فعال صنفی با انتقاد از عملکرد متضاد مسئولان وزارت آموزش و پرورش گفته است: «وقتی اعضای شورای عالی آموزش و پرورش یا مدیران این وزارتخانه، مدرسه غیردولتی داشته باشند چگونه فعالیت آنها را مصداق تعارض منافع تلقی نکنیم؟ آیا آنها واقعا میتوانند نظارت دقیقی به مدارس غیردولتی داشته یا دلسوزی لازم را نسبت به مدارس دولتی داشته باشند؟»
در این میان، یکی از مهمترین زنگ خطرهای کمبود بودجه در آموزش و پرورش وضعیت معیشتی آموزگاران است. آموزگاران از جمله حقوقبگیرانی هستند که مالیات بر درآمد پیش از واریز حقوق به حساب آنها، از مبلغ دستمزدشان کسر میشود! حقوق آنها از جمله حقوقهای پایین به شمار میرود؛ استخدام آموزگاران قراردادی و پرداخت مزایای هزاران آموزگار سالهاست از مشکلات صنفی آموزگاران است، اما در نهایت دولت هنگام بودجهبندی هیچ توجهی به مطالبات آنها ندارد.
این در حالیست که آموزگاران در دو سه سال اخیر بارها به دلیل بیتوجهی دولت به این خواستهها تجمع و اعتصاب برگزار کردند و چند آموزگار نیز با بازداشت، محاکمه و به زندان افتادند.
محمدرضا نیکنژاد در اینباره معتقد است: «هماکنون از یک معلم با حداقل حقوق، مالیات کسر میکنند اما پزشکان با درآمدهای کلان فرار مالیاتی دارند، معلمان ۲۰ سال است به دنبال افزایش حقوق هستند اما این افزایش به صورت قطرهچکانی بوده است بنابراین بجای اینکه پیشرفت کنند با توجه به نرخ تورم کشور دائم در حال پسرفت هستند، در اطراف خودمان، معلمانی را داریم که به عنوان سرویس مدرسه هم کار میکنند یا در اسنپ کار میکنند! معلمی که راننده شود، شاید نتواند به خوبی بر روی آموزش دانشآموز تمرکز کند.»
فهم و دانش و تحصیل به عنوان یکی از بزرگترین دشمنان این فرقه تبهکار بیش از پیش چهره کریه این خودفروشان رو جلوه میدهد
در حالی که برای اسد آدم کش قول ساخت ۲۰۰ هزار واحد مسکونی رو از پول ما اعلام میکنند به صراحت و وقاحت از بودجه دولتی مدارس که در اثر مشکلات اقتصادی نفسش به شماره افتاده میزنند و اعلام میکنند ۲۰ درصد دانش اموزان و معلمان بودجه ندارند پس به خیل کودکان کار و رانندگان اسنپ خوش امدید.
تحمل زندگی غیر ممکن شده و جنگیدن برای پس گرفتن کشورمان واجب.
درود بر ولیعهد ایران و ایرانیان