پیروز کاویانی – امروز در ایران نظامی حاکم است که از هر لحاظ در نظام جهانی متفاوت به نظر میرسد. حکومتی که عنوان جمهوری اسلامی را یدک میکشد. انتخابات نمایشی برگزار میکند و نیروهای مورد اعتماد خود را به مناصب گوناگون میگمارد. تعهد و التزام عملی به مبانی ولایت فقیه را مقدم بر تخصص میداند و در کمال ناتوانی و درماندگی مدعی مدیریت جهانی است و رهبر آن نیز در اوج توهم توطئه، اخیرا شیوع بیماری ناشی از ویروس کُرونا را در پی همکاری دشمنان جنّی و انسی جمهوری اسلامی میداند.
اما چنین رژیمیچگونه میتواند با تمام بیکفایتی، بیلیاقتی و درماندگی در رفع سادهترین نیازهای مردم در شرایطی که حتی از تحلیل صحیح شرایط روز جامعه از اقتصادی گرفته تا محیط زیست و… نیز ناتوان است، در موضوع سرکوب اعتراضات مردمی و پس زدن خواست سیاسی و اجتماعی مردم تا این حد از خود ایستادگی نشان دهد؟ نظامی که با ضرب و زور و استفاده از ماشین سرکوب بر اندیشه مخالفان میکوبد و با بلندگوی جارچیهای حکومتی، از صداوسیمای اختصاصی گرفته تا مطبوعات سرسپرده و تریبونداران حکومتی در تلاش است تا کذبیات خود را بجای حقایق راستین در گوش مردم فرو کند و با نهایت تلاش با مطالعه انقلابها و تجربیات تاریخی فروپاشی سیستمهای سیاسی جلوی هرگونه تحولی که منجر به تغییرات ساختاری حکومت علیه طبقه حاکم شود را بگیرد.
اما اگر جمهوری اسلامی در تمام این موارد نیز تا حدودی موفق عمل کند و هیچ امتیازی به مخالفان جهت تحولات سازنده ندهد، یک دشمن بسیار قلدر و توانا پیش روی خود دارد. دشمنی که هرچه در مقابلش بیشتر مقاومت کند، مشت محکمتری از آن دریافت خواهد کرد. و صد البته وای به روزی که این دشمن سرسخت ضربه نهایی خود را وارد کند و آن چیزی نیست جز علم آمار و حقایق مربوط به ارقام، دادههایی که تجزیه و تحلیل آنها در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی مایه اصلی برنامهریزیهای بلندمدت در کشورهای پیشرفته است. چیزی که برای فقهای حوزه، بر خلاف دروس مغالطات، سفسطه و دروس اقتصادی آنها در حد مکاسب، بیع و خیارات و احکام قرض و ربا بسیار نامأنوس و ناآشناست.
بیتوجهی به آمار و ارقام را که نزدیکترین نمونه آن را همین امروز در مسئله ویروس کُرونا میبینیم، در حدیست که نماینده سازمان جهانی بهداشت آمار اعلامی حکومت در مورد مبتلایان را یک پنجم رقم واقعی میداند. چنانکه این ویروس مدتها قبل از زمان اعلام رسمی به ایران وارد شد و حکومت تا همین امروز نهایت تلاش خود را در رابطه با عدم اعلام آمار واقعی مرگ و میر شهروندان ایران انجام میدهد. اما همین پنهانکاری و انکار تعداد بیماران مبتلا، حکومت را به چنان دردسری انداخته که خود مقامهای حکومتی نیز از ابتلای به آن در امان نماندهاند و تا همین امروز نتوانستهاند از شیب صعودی نرخ ابتلا به بیماری بکاهند. چه بسا اگر ترس از اپیدمی این ویروس کشنده نبود خشم مردم بیشتر از افزایش سه برابری قیمت بنزین و یا حتی هدف قرار دادن هواپیمای اوکراینی، آنها را مجددا به خیابان میکشاند. چنانکه این بیماری با بیتفاوتی حکومت به چنان گسترشی رسیده که هر چند روز، به اندازه سقوط یک هواپیمای مسافربری تلفات بر مردم تحمیل میکند.
آنچه مشخص است معضلی که امروز حکومت با عدم قطع پروازهای چین و ورود طلاب چینی مردم را بدان مبتلا کرده حتی با پایان بحران نیز دست از سر نظام اسلامی برنخواهد داشت. ما همواره در مورد اعلام آمار و ارقام از طرف آمارسازان حکومت شاهد ارائه اطلاعات غیرواقعی، دستکاری شده، سادهانگارانه، مضحک و یا حتی عدم اعلام و کتمان اطلاعات بودهایم. حکومتی که از روز اول به دروغ اعلام کرد که ۹۸ درصد از واجدان شرایط در همهپرسی نظام جمهوری اسلامی شرکت کردهاند و بیش از ۹۹ درصد نیز به آن رای مثبت دادهاند. این نوع بیاحترامی و خیانت از روز اول در ذات این حکومت ریشه داشته و تا امروز نیز ادامه پیدا کرده است. از اعلام آمار دروغین نرخ تورم سالانه گرفته تا دستکاری آمار بیکاری و تعداد گردشگران خارجی و یا عدم اعلام آمار از نرخ رشد اقتصادی سال ۹۸ تا عدم اعلام تعداد کشتهشدگان اعتراضات آبانماه ۹۸.
به عنوان مثالی دیگر حکومتی که رئیس دولت آن با کمال بی شرمی نمره دولت خود را ۱۹٫۵ اعلام میکند و میگوید اگر در بقیه عرصهها عملکردی با نمره ۲۰ داشتهایم نباید در جایی که نمره ۱۹٫۵ کسب کردهایم مورد بازخواست قرار بگیریم و هرگونه نقدی را در این مورد خارج از انصاف میداند. و یا مثال معروف نظرسنجی سادهانگارانه روحانی از داخل اتومبیل، که گفته بود من روزانه نظرسنجی انجام میدهم و در ماشین چهره مردم را نگاه میکنم و میبینم چند نفر ناراحت هستند و چند نفر میخندند!
نمونهای از آمارهای مضحک، این است که بعد از آنکه ترامپ، طومار «سردار دلها» را در هم پیچید فرمانده هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اظهاراتی مدعی شد که سپاه طی عملیات موشکی به پایگاه عین الاسد در عراق دهها کشته بر نیروهای آمریکایی تحمیل کرده است و در صورت ادامه حملات میتواند تا پنج هزار کشته روی دست آمریکاییهای بگذارد!
حکومت میکوشد در بسیاری از موارد بجای حل و ریشهیابی مشکلات اجتماعی که جامعه امروز با آن دست به گریبان است از راههای مختلف بر نرخ واقعی آن معضلات تاثیر بگذارد که نمونه بارز آن سهمیهبندی دستوری کاهش طلاق است که بر اساس آن هر دفترخانه در هر استان، مجاز به ثبت تعداد محدودی طلاق در سال است که درواقع هرچه فاصله آمار و تعداد واقعی با آمارهای جعلی بیشتر باشد، نشاندهنده فاصله و شکاف بین پاسخگویی حکومت و مشکلات و نیازهای واقعی اجتماعی و اقتصادی مردم است و عدم توانایی حکومت در برآورده کردن نیازها و بیکفایتی و درماندگی آن درچارهجویی، نظام اسلامی را هرچه بیشتر به سمت پرتگاه میکشاند.
از نظر تاریخی هرچه فاصله مردم و حکومت از هم بیشتر شود، انحطاط و سقوط محتملتر است. برای معضلات امروز پیش روی ملت ایران دیگر نمیتوان راهکارهای چهل سال پیش و توصیههای التزام به مبانی دینی شیعی را تجویز کرد. این عقبافتادگی حکومت در پاسخگویی به مطالبات و نیازهای نسل متفاوت امروز که در سادهترین شکل ممکن به صورت حرکتهای اعتراضی چند سال اخیر و نافرمانیهای مدنی بروز پیدا کرده، نفسهای حکومت را به شماره خواهد انداخت. به هر حال این آمار و ارقام کذب، خوراک دستگاههای تبلیغاتی رژیم هستند که بدون آنها مطمئنا کارکرد ماشین تبلیغات حکومت مختل خواهد شد و به هر شکل راه گریزی از آمارسازی برای آنها وجود ندارد.
شاهد مثال برای اثبات قدرت آمار و ارقام واقعی همین کافی است که در خرداد ۶۷ فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نامهای به خمینی اعلام کرده بود که تا پنج سال دیگر هیچ موفقیتی در جبهههای جنگ نخواهیم داشت و اگر در طول پنج سال آینده بتوانیم ۳۵۰ تیپ پیاده، ۲۵۰۰ دستگاه تانک و ۶۰۰ فروند هواپیما و هلیکوپتر داشته باشیم و توان تولید «تسلیحات لیزری و اتمی» داشته باشیم میتوانیم عملیات تهاجمی علیه دشمن انجام دهیم. این آمار واقعی بود که بعد از هشت سال ارائه اطلاعات غلط به خمینی در مورد جبههها که زمینه ادامه جنگ را فراهم آورده بود بالاخره جام زهر را به خمینی نوشاند.
اگر حکومت راه شفافیت با آمار را پی بگیرد راهی جز پاسخگویی و تن دادن به ساز و کار دموکراتیک در قبال مردم خود ندارد و اگر بخواهد مسیری همچون گذشته را پی بگیرد، بهای آن را خواهد پرداخت که در هر دو صورت تن دادن یا ندادن به اطلاعات واقعی برای نظام اسلامی دردناک و کشنده است.