عضو هیئت علمی دانشگاه جُندی‌‌شاپور اهواز در گفتگو با کیهان لندن: آستانه صبر مردم به انتها رسیده است

- «حدس می‌زنم که دولت در برداشت از صندوق توسعه ملی کمی وسواس به خرج بدهد، با این امید که شرایط را تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مدیریت کند و با این امید که رقیب آقای ترامپ انتخاب شود و با این امید که در صورت روی کار آمدن دموکرات‌ها دوباره دولت آمریکا به برجام برگردد و شرایط فروش نفت ایران عادی شود.»
- «با توجه به شرایط موجود گریزی نیست که توجه دولت باید با تصمیمات خاص و برنامه‌های خاص به سمت اقشار کم‌درآمد که تعدادشان روز به روز زیادتر می‌شود، افزایش پیدا کند وگرنه تبعات اجتماعی و سیاسی دوباره مثل اتفاقاتی که در گذشته رخ داده ممکن است پیش بیاید.»

دوشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۹ برابر با ۰۶ ژوئیه ۲۰۲۰


روشنک آسترکی – قیمت ارز در هفته‌های گذشته با روندی افزایشی روبرو شده که طی روزهای گذشته نیز با سرعت کم‌سابقه‌ای ادامه یافته و رکوردهای جدیدی در قیمت ارز ثبت شده است.

روز یکشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۹ از ۲۲ هزار تومان عبور کرد و به ۲۲۳۰۰ تومان رسید. قیمت دیگر ارزهای رایج در ایران نیز همپای دلار افزایش یافت.

از سوی دیگر هر افزایش قیمتی در بازار ارز موجب افزایش قیمت در بازار طلا و سکه نیز می‌شود بطوری که قیمت طلا و سکه نیز رقم‌های بی‌سابقه‌ای را در روز یکشنبه ثبت کرد. قیمت هر سکه طلا به ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار ۹۴۰ هزار تومان رسید.

افزایش قیمت‌ در بازار ارز و طلا در حالی ادامه دارد که حسن روحانی با بیان این ادعا که «شاخص‌های اصلی اقتصاد به خوبی پیش می‌روند» گفته که دشمن با استفاده از این نوسانات قیمت در حال «القای عدم موفقیت سیاست اقتصاد بدون نفت دولت» است.

عبدالناصر همتی مدیرکل بانک مرکزی نیز در یادداشتی اینستاگرامی مدعی شده که « تلاطم این روزهای بازار، عمدتاً از عدم تعادل عرضه و تقاضا در بازار حواله ارز، به خاطر مشکلات ناشی از کُرونا در ابتدای سال، نشأت گرفته است.»

همتی همچنین گفته دولت در صورت دخالت در بازار قادر به مهار قیمت‌هاست: «بانک مرکزی دخالت هدفمند خود در بازار را به تشخیص خود و با در نظر گرفتن مصالح عالیه اقتصادی کشور اعمال خواهد کرد. بانک مرکزی یک بار در مهرماه سال ۹۷ توان خود را نشان داد. برخی به خاطر اشتباه محاسباتی تا دو سال برای فروش دلارهای ۱۹ هزار تومانی خود معطل ماندند.»

دکتر مرتضی افقه

برخلاف گفته همتی، بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند دولت توان مدیریت بازار ارز را ندارد و کاهش ذخایر ارزی قدرت اعمال نفوذ مستمر دولت در ایران بازار را از میان برده است.

مرتضی افقه اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه جندی‌شاپور اهواز در گفتگو با کیهان لندن درباره چرایی رشد قیمت‌ها در بازار ارز می‌گوید: «افزایش نرخ ارز قابل انتظار بود چون به هر حال با تشدید تحریم‌ها و اینکه هر چه به امروز نزدیک شدیم شدت تحریم‌ها، ذخایر ارزی را کمتر و دریافتی‌ها را محدودتر کرده است، قابل انتظار بود عرضه ارز کمتر شده و قیمت ارز افزایش پیدا کند.»

این اقتصاددان درباره نقش دولت در افزایش قیمت ارز به کیهان لندن می‌گوید: «به هر حال دولت از طریق بانک مرکزی می‌تواند هم سمت تقاضا را کمی تنظیم کند و هم از طریق عرضه کمی بازار را تنظیم کند اما باید دید در کنترل هر دو بخش عرضه و تقاضا چقدر قدرت دارد. من فکر می‌کنم سمت تقاضا در این دو سه ساله به لحاظ بخشنامه‌‍‌ای و محدودیت‌های وارداتی و اقدامات مشابه، تا اندازه‌ای انجام شده و در سمت تقاضا دیگر دولت شاید قدرت مانور نداشته باشد. در قسمت عرضه احتمال اینکه دولت با عرضه ارزهای موجود بتواند دخالت کند و عرضه ارز را مدیریت کند وجود دارد اما این احتمال هم هست که از این به بعد ذخایر و موجودی ارز را با حساسیت و صرفه‌جویی هزینه کند تا اگر این روند [تحریم و محدودیت‌های صادراتی] ادامه پیدا کرد، منابعی برای نیازهای اساسی داشته باشد. به همین دلیل فکر می‌کنم در بخش عرضه هم دیگر دولت چندان قدرتی برای مانور نداشته باشد. می‌دانید که پیش از تحریم بخش قابل توجهی از دریافتی‌های ارزی از طریق دولت وارد بازار و تبدیل به نقدینگی می‌شد اما بعد از تحریم امید دولت به صادرات غیرنفتی بود که ظاهرا طبق برخی اخبار بخش قابل توجهی از ارزهای حاصل از صادرات که در دست بخش خصوصی بوده و دولت انتظار داشت در سامانه نیما به فروش برسد، برنگشته و همین موضوع هم کمی محدودیت ایجاد کرده. البته برخی هم معتقدند دولت خودش قیمت ارز را رها کرده تا افزایش پیدا کند و دولت به این ترتیب منابع ریالی‌اش را افزایش داده و بخشی از بدهی‌هایش را پرداخت کند. من البته خیلی شواهدی در این‌باره نمی‌بینم چرا که زیان و تبعات سیاسی و اجتماعی منفی که این افزایش قیمت و بی‌ثباتی قیمتی ارز در کشور دارد خیلی بیشتر از آن اختلاف دریافت ریالی دولت بر اثر افزایش قیمت ارز است.»

در چنین شرایطی این پرسش مطرح می‌شود که میزان ذخایر صندوق توسعه ارزی در چه حدی کاهش پیدا کرده و دولت که طی سال‌های گذشته چند بار با برداشت از صندوق توسعه ملی و صندوق ذخیره ارزی، نیازهایش برای کسری بودجه و یا جبران خسارت‌های ناشی از شیوع کُرونا را برطرف کرده، آیا هنوز هم می‌تواند برای تأمین نیازهایش روی این صندوق‌ها حساب کند؟

مرتضی افقه در این‌باره توضیح می‌دهد: «به نظر می‎آید بعد از سال ۹۷ که بحران ارزی تشدید شد صندوق توسعه ارزی مبالغی داشته و تا الان هم با آن مبالغ مانور داده‌اند اما همانطور که اشاره کردم چون دریافتی ارزی ما از امسال به دلیل شدت تحریم‌ها و همچنین کاهش قیمت نفت، یعنی هم میزان فروش و هم ارزش فروش نفت، کاهش پیدا کرده و حتی به صفر میل می‌کند، بنابراین حدس می‌زنم که دولت در برداشت از صندوق توسعه ملی کمی وسواس به خرج بدهد، با این امید که شرایط را تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مدیریت کند و با این امید که رقیب آقای ترامپ انتخاب شود و با این امید که در صورت روی کار آمدن دموکرات‌ها دوباره دولت آمریکا به برجام برگردد و شرایط فروش نفت ایران عادی شود.»

روند کنونی اما اُفق تیره و مبهمی از وضعیت اقتصادی کشور و به ویژه شرایط درآمدی و معیشتی مردم را به نمایش می‌گذارد. درست در همین روزهایی که قیمت ارز و طلا با افزایش روبرو شده، شمار اعتراضات صنفی و گروهی از سوی کارگران، بازنشستگان، پرستاران، مالباختگان و آموزگاران حق‌التدریس با افزایش روبرو شده است.

روح‌الله متفکر آزاد نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه در تذکری درباره شیوه مدیریت اقتصادی دولت خطاب به حسن روحانی گفته است که «آیا ما در حال تست کردن آستانه تحمل مردم هستیم؟ آقای روحانی در سال ۹۲ که کاندیدای ریاست جمهوری بود اعلام کرد که ۳۰ درصد مشکلات کشور مربوط به تحریم بوده و ۷۰ درصد آن مربوط به سوء مدیریت است. اگر قرار است ما منتظر باشیم و ببینیم که مردم چه زمانی بر علیه ما شعار می‌دهند، باید بدانیم این مردم خیلی نجابت بیشتری دارند، اما حیای ما کجاست؟»

بسیاری از تحلیلگران جامعه ایران را آبستن بروز اعتراضات گسترده و سراسری به دلیل مشکلات اقتصادی ارزیابی می‌کنند. مرتضی افقه در این‌ زمینه به کیهان لندن می‌گوید: «همین الان هم می‌شود گفت آستانه صبر مردم به انتها رسیده و وضعیت متزلزلی میان اقشار کم درآمد و آسیب‌پذیر به وجود آمده و این شرایط بد اقتصادی موجب شده تعداد زیادی از طبقه متوسط به طبقات پایین‌تر ریزش کنند و این موضوع خودش زمینه‌ها و بسترهای مشکلات اجتماعی و سیاسی در جامعه را تشدید می‌کند و اگر این روند ادامه پیدا کند مشکلات جدی‌تری برای معیشت مردم ایجاد می‌کند که تبعات سیاسی به دنبال دارد.»

با اینهمه برای مردمی که از تأمین اساسی‌ترین نیازهای خود باز مانده‌اند و توان تأمین ضروری‌ترین اقلام مانند خوراک را ندارند اینکه در چه صورتی گشایشی در وضعیت درآمدی و زندگی آنها صورت می‌گیرد اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.

مرتضی افقه در پاسخ به این پرسش که «کارآمدترین تصمیم دولت در شرایط اقتصادى کنونى چه مى‌تواند باشد تا فشار از روى دوش اقشار ضعیف برداشته شود؟» می‌گوید: «متاسفانه در شرایط فعلی هنوز عده‌ای از اقتصاددانان اصرار دارند که سیاست‌های اقتصاد کشور بر اساس سیاست بازار آزاد یا همان اقتصاد لیبرالی باشد؛ من با توجه به این شرایط و مشکلات جزو مخالفین این سیاست در شرایط فعلی هستم چون در چنین وضعیتی اصولا پیش‌نیازها و پیش‌فرض‌های مورد نیاز اعمال اقتصاد نئوکلاسیک و بازار آزاد وجود ندارد و دولت باید فعلا در اقتصاد دخالت کند. با توجه به اینکه دریافت‌های دولت کم شده است شاید تنها راه این باشد که از نظر مالیاتی مقداری به ابرسرمایه‌داران سختگیری کند، واحدهای اقتصادی که تا الان به دلایل قانونی معاف از پرداخت مالیات بودند را مشمول پرداخت مالیات کنند و از فرارهای مالیاتی  ابرسرمایه‌دارانی که با وجود تعداد اندک‌شان سهم‌شان از تولید ملی بسیار بسیار بالاست و فاصله طبقاتی را افزایش داده‌اند، جلوگیری کند. درواقع دولت اگر توانایی داشته باشد باید مالیات‌ستانی از این افراد و واحدهای اقتصادی را افزایش دهد و از سوی دیگر تأمین اجتماعی و خدمات رفاهی را بالا ببرد و پرداخت‌های انتقالی* و جیره‌بندی کالاهای اساسی را افزایش دهد. با توجه به شرایط موجود گریزی نیست که توجه دولت باید با تصمیمات خاص و برنامه‌های خاص به سمت اقشار کم‌درآمد که تعدادشان روز به روز زیادتر می‌شود، افزایش پیدا کند وگرنه تبعات اجتماعی و سیاسی دوباره مثل اتفاقاتی که در گذشته رخ داده ممکن است پیش بیاید.»


*پرداخت انتقالی به یک فرد (معمولا توسط دولت) است بدون آنکه در ارتباط با جریان مبادله کالا و خدمات باشد. اعطای بورس تحصیلی و کمک هزینه معیشتی از این نوع پرداخت‌ها است.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=202521

7 دیدگاه‌

  1. #دختر_آبى BlueGirl#

    ملتی مذهب‌زده، مملکتی مذهب‌زده، تفکری مذهب‌زده، ذهنیتی مذهب‌زده…
    چهل سال مذهب را با پوست و گوشت و استخوان خود حس کردیم. مذهب را، در عمل، تجربه کردیم.
    این رژیم رفتنی است. با رفتن این رژیم، ما ملت باید تکلیف خود را با مذهب روشن کنیم.
    چین کشوری فقیر بود و درست در اواخر سالهای پنجاه که ما ایرونیها عکس امام – که میگفت اقتصاد مال خر است – رو توی ماه دیدیم و انقلاب کردیم، چین تصمیم به توسعه اقتصادی گرفت، اقتصادش رو ساخت و با قدرت اقتصادی، به قدرت سیاسی و نظامی هم تبدیل شد.
    و ما، مای مذهب زده، که ثروت مون رو صرف شیعه‌گستری کردیم، نیاز به سرمایه گذاری خارجی‌ داریم، و چون هیچ آدم عاقلی توی یک مملکت مذهب زده و فاسد حاضر به سرمایه گذاری نیست، مجبوریم مستعمره چین بشویم. اولین و بزرگترین امپراتوری دنیا، امپراتوری کورش کبیر، قرار است مستعمره چین بشود. و این همه از برکات اسلام عزیز است.
    این نتیجه حکومت مذهبی‌ است.
    این حکومت روی حکومت قاجار رو هم سفید کرده.
    این حکومت اشغالگران است.
    آخوندها باقیمانده لشکر اعراب هستند.

  2. مبارزه

    تنها راه نجات مردم از این بختک مبارزه است.بختک جمهوری اسلامی حاصل تحجر ایرانشهری و اسلام و پول نفته و این حکومت اصلا و ابدا نه عقلانیتی داره نه اصلا عقلانیت در ساختارش میگنجه.برای خلاص شدن از دست این حکومت و رسیدن به ازادی باید مبارزه کرد.این نظام متوهم خودش کنار نمیره و تا هست شیوه اش همینه که منابع کشورو حبس کنه و اینا رو توی سوریه و قطب شمال و بقیه خرج کنه.این شیوه عوض نمیشه مگه با زور ملت.هیچ چاره دیگه ای نیست.البته اینم باید گفت که تاریخ تکرار میشه.تحجر ایرانشهری و دین پرستی اگه باز مجددا تکرار بشه یه جمهوری مثلا زردشتی از توش میاد بیرون که دوباره پولای ملتو توی جزایر قناری شروع به حیف و میل میکنه.خلاصه مبارزه +تحول.

  3. ببم جان

    دولار هفت تومان تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود
    مهندس بازرگان کرواتی از گیوه کلاه نمدی با کفش ورنی و صد تومان پول جیبی میرود با پول مردم مههههندس میشود و میگوید رضا شاه بیسواد است مرگ بر من روش عن فکر بیسواد کودن احمق متحجر و خود فروش کثیف
    دولار ۲۲۰۰۰ تومان تا هون اون (در فلان ما نشود )در تن ماست هندی زاده مزدور عن گلیس رهبر ماست
    علی تکدست خود فروش ررررررهبر ماست
    چین سرور ماست
    سپاه برتر ماست
    حضرت عباس در سر ماست
    به ایزد اگر ما خرد داشتیم

  4. ژنرال چهارستاره سابق

    متاسفانه مردم از درون متلاشی شدن اما نیاز به یک رهبر کاریزماتیک دارن تا دیوار بلند ترس رو بشکنند و بتونن حقشون رو فریاد بزنن لیکن نمیدونم برای چی اپوزوسیون داخلی و خارجی در این مدت بسیار طولانی ۴۱ سال در ارائه چهره ای برای رهبری کردن مردم ایران همانند کاری که با خمینی در شورش ۵۷ انجام شد ناتوان بوده؟!

  5. احسان حق دهقان

    حرف زدن فایده ای ندارد باید واقعا عمل کرد مردم از فشارهای داخلی و خارجی منفجر شده‌اند آمریکا باید سیاست تغییر رژیم را جایگزین تغییر رفتار کند

  6. Farid

    دوشنبه ۶ ژوئیه ۲۰۲۰، حسین جلالی با بیان اینکه اولین حقوق نمایندگی واریز شده گفت: «۱۱ میلیون تومان به عنوان حقوق به علاوه ۲۰۰ میلیون تومان بابت مسکن و ۲۰ میلیون تومان هم برای سایر هزینه‌ها به حساب ما واریز شده و جمعا ۲۳۱ میلیون تومان برای نمایندگان واریز شده است!!».

  7. بهرام پارسی

    سقوط اعتبار و ارز (ارزش) نه فقط در عرصه ی اقتصاد که در تمام عرصه ها در حال رخ دادن است .اعتبار اجتماعی و اعتبار سیاسی و اعتبار دینی حکومت در حال فروپاشی کامل است .
    انقلاب مشروطه ابتدا وارد عرصه ی حیات سیاسی ایران شد اما بعد از ۵۳ سال دوران موفق پهلوی به اعماق ِ ساختارهای فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی ایران نفوذ یافت .انقلاب سفید شاه و ملت ، هم حقوق برابر زن و مرد را تضمین کرد و هم سیستم فئودالی را از بین برد و ایران وارد عصر صنعتی شدن شد .اما واکنش جامعه به این مساله همراه با یک اشتباه تاریخی بود .بازگشت به گذشته .بازگشت به تحجر و خرافه و در واقع بازگشت به جامعه ی وحشتناک مدینه به عنوان جامعه ی اسلامی-سوسیالیستی .
    حال ، بعد از چهل سال ، اسلامِ سیاسی و تروریستم شیعه به ورشکستگی کامل رسیده است .سیاست “بنی قریضه ای” کردن ایران به فرمان کفتار جماران ؛ خمینی ِ خونخوار آغاز شد و در دوران رهبرناقص العقل نظام ؛ سیدعلی گدا به اوج خودش رسد .
    حال ، بعد از ۴۱ سال فضاحت و جنایت و دزدی ، پیروان ِ کفتار جماران چه خواهند کرد ؟
    اتفاق عجیبی نخواهد افتاد ؛ سناریوی فروپاشی . ملیجک های نظام و دلقک های نظام مثل ظریف و روحانی و خاتمی با تَکرار ِ خنده ها و چرندیاتشان ، باعث حالت تهوع خواهند شد .سرداران ببوگلابی و ابله مثل سلیمانی و سلامی یا کشته می شوند و یا دستگاه های جدید مستعان ۱۱۰ ۲۱۰ ۳۱۰ و … اختراع می کنند و سید علی گدا بیشتر و بیشتر در توهم فرو می رود .از همه جالب تر امثال ِقالیباف دزد هستند که هم ژست مقاومت می گیرند و در خفا ، مثل موش باقی اموال دزدی را از کشور خارج خواهند کرد .
    تا زمانی که روزی برسد که هم مردم ایران و هم کشورهای آزاد تکلیف دزدان و تروریست های شیعه را کاملا یکسره کنند.

Comments are closed.