ملت ایران را با معرکه ترامپ و بایدن سرگرم نکنید!

جمشید عنبرستانی – کشور ایران پس از خروج شاه و به قدرت رسیدن حکومت دست‌نشانده آمریکا و غرب (جمهوری اسلامی) عملا به «ایرانستان» تبدیل شد. اگر فرد آگاه و ادیبی «ایرانستان» را برای مردم تشریح کند و به آنان بفهماند «ایرانستانی» که شاه فقید آن را به ملت گمراه و بی‌تفاوت ایران در سال ۵۷ هشدار داد دارای چه معنا و مفهومی ‌می‌باشد، شاید ملت از بلایی که بر سر آنان و کشور آمده درک درست‌تر و روشن‌تری پیدا کنند و از حالت خلسه و ترس و بی‌تفاوتی بیرون آمده و رفتار دیگری را مقابل این حکومت ضد ایران و  ایرانی و دزد و مافیایی در پیش گیرند.

مشکل اساسی و ضعف ملت و اپوزیسیون و اکثر رهبران سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در این چهار دهه این بوده است که با چشمان بسته و ندانسته در سناریوهای تنظیم شده از سوی جریانات وابسته به رژیم اسلامی در داخل و برون مرز از قبیل «جنبش سبز» و جریانات اصلاح‌طلب در برگزاری نمایش‌های انتخاباتی و اپوزیسیون‌های ساختگی  و جعلی  همراه شده و در رکاب آنان و آخوندهای فاسد در مسیر حفظ نظام اسلامی حرکت کرده‌اند و نتیجه  حاصل از این نامبالاتی و فریب‌خوردگی، حال و روز اسفبار امروز ملت و کشور و اپوزیسیون است.

در کشور اشغال شده ایران هیچ چیز و هیچکس در جایگاه درست خود قرار ندارد. یک آخوند سبک‌مغز و شارلاتان در مقام امام جمعه و نماینده ولی فقیه، حاکم بلامنازع شهر و روستا و مناطقی است که تحت سیطره و کنترل اوست و استاندار و فرماندار و نیروهای مسلح  مستقر در منطقه نیز برخلاف نظر و میل آخوند حاکم  شیاد که دست نشانده ولی فقیه است کاری انجام نمی‌دهند.

افراد دزد و بی‌سوادی که پست‌های حساس و کلیدی مدیریتی را با رابطه و باندبازی به دست گرفته‌اند و آقازاده‌هایی که در کنار پدران قالتاق خود به ثروت و منابع ملی کشور چنگ انداخته‌اند و به غارت و تاراج مشغولند.

مجلس شورای اسلامی که ترکیبی از جنایتکاران پاسدار و بسیجی و دزدان و نورچشمی‌های حکومت است و رئیس مجلس (سردار پاسدار قالیباف) که پرونده فساد و اختلاس چندهزار میلیاردی دارد. آخوند روضه‌خوانی که در منصب و مقام رییس جمهوری جز تزویر و ریا و دروغگویی و ایرانفروشی چیزی در چنته ندارد. رهبر حکومت و ولی فقیه از اختیارات خود که مالکیت بر جان و مال و ناموس مردم است نهایت استفاده را نموده و به عنوان یکی از بزرگترین میلیاردرهای جهان، از کشتار جوانان وطن هم دریغ ننموده و هزاران دختر و زنانی که در سیاهچال‌های نظام ولی فقیه مورد تجاوز قرار گرفته‌اند.

کشور ایران به دست قوم و قبیله‌ای افتاده که ذرّه‌ای تعلق خاطر به این آب و خاک و مردم ندارند و از اینهمه مصیبت بدتر آنست که مردم چشمشان را به روی ایرانفروشی این قوم شیاد بسته‌اند و این حجم از نابسامانی حکومتی و اجتماعی  تصویری عریان از ایرانستان را به نمایش می‌گذارد.

آخوند و تفکرات آخوندی پدیدآورنده‌ی تحجر و فساد است و شاهد هستیم  چگونه کشور به خاک سیاه نشسته ایران در باتلاق تحجر و عقب‌ماندگی و فساد فرو رفته است.

تا زمانی که ملتی به کرامت و ارزش‌های انسانی خود که دربردارنده آزادی بیان، آزادی اندیشه و آزادی‌های اجتماعی و… است  بی‌تفاوت  و نسبت بحق و حقوق قانونی و حقوق شهروندی خود بی‌اعتنا باشد، بدین ترتیب راه را برای سیطره و نفوذ قدرت‌های جهانخوار و حکومت‌های دست نشانده و دیکتاتور در جهت تاراج ثروت ملت و کشور هموار می‌کنند.

آخوندها و سران حاکم بر ایران و بخش بزرگی از شخصیت‌های سیاسی در ظاهر مخالف جمهوری اسلامی همسو با یکدیگر نتیجه انتخابات آمریکا را بسیار تعیین کننده برای آینده سیاسی کشور ایران قلمداد می‌کنند. جمهوری اسلامی که به پیروزی بایدن امید بسته، امیدوار است که با ساکن شدن این شخص در کاخ سفید وی سیاست مماشات با رژیم را که سیاست رییس جمهوری پیشین آمریکا، باراک اوباما، نیز بود را دنبال کرده و از فشار تحریم‌ها بکاهد و با بازگشت آمریکا به قرارداد «برجام»  اوضاع اقتصادی رژیم و اختلاسگران و آقازاده‌ها و نیروها وشبکه‌های تروریستی بهبود یابد و از هم‌اکنون سران حکومت وعده و وعید «گشایش اقتصادی» طی چند ماه آینده را می‌دهند.

از طرفی اپوزیسیون و برخی رهبران سیاسی، انتخاب بایدن و سیاست‌های او در رابطه با ایران را به زیان منافع ملی ایران می‌دانند و ازاین جهت به یک هراس‌افکنی بیهوده در رابطه با جو بایدن در صورت پیروزی وی در انتخابات ماه نوامبر متوسل شده‌اند.

نه انتخاب شدن دوباره ترامپ و نه پیروزی جو بایدن در انتخابات، تاثیر بسزایی در سرنوشت مردم ایران نخواهد داشت به عبارتی این دو رهبرسیاسی به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستند. در صورت پیروزی مجدد ترامپ ملایان حاکم بر ایران با وی به سازش خواهند رسید. رژیمی‌ که برای بقا و حفظ نظام منحوس خود چوب حراج به آب و خاک کشور زده، توافق و سازش با ترامپ هم دور از انتظار نخواهد بود.

ملت بزرگ ایران تنها با تکیه بر قدرت و اراده خود و عشق به میهن و همبستگی ملی می‌تواند به فقر و نکبتی که از جانب این حکومت دزد و جنایتکار و دست‌نشانده به آنان تحمیل شده پایان دهند و با گذار از این حکومت متحجر و عقب‌افتاده، آزادی و کرامت انسانی خود را به دست آورد و نویدبخش آینده‌ای درخشان برای فرزندان و نوادگان خود باشد.

آن آزادی که قدرت‌های خارجی به ما هدیه کنند چیزی جز تحقیر و وابستگی در ضمیر خود ندارد. آزادی واقعی زمانی شکل واقعیت پیدا می‌کند که ملت خود برای رسیدن و به دست آوردن آن فداکاری کرده و بهای آن را پرداخته باشد.