در گفتگو با رویا کاشفی لاجوردی: حقوق بشر بسیار فراتر از حقوق سیاسی و مدنی است

- در زمان پهلوی دو میثاق اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز بسیار زود به تصویب مجلس شورای ملی رسید و ایران فعالانه تلاش کرد قوانین داخلی خود را با این اصول هماهنگ کند. البته هر کشور بر مبنای فرهنگ و آداب و رسوم خود برای عملی ساختن اصول  اعلامیه جهانی احتیاج به زمان دارد. به عبارت دقیق‌تر، در مرحله‌ی اول، یک کشور به میثاق‌ها می‌پیوندد و تعهد به اجرای آنها  می‌کند. در مرحله دوم، قوانینِ داخلی را با این میثاق‌ها و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر هماهنگ کرده  و شروع به پیاده کردن آنها در قوانین کشور می‌کند.
- موضوع حقوق بشر بسیار فراتر از حقوق مدنی و سیاسی است و شامل همه مواردیست که حقوق اولیه شمرده می‌شوند از جمله حق دسترسی به آب، حق خوراک، پوشاک و حتی حق فراغت را هم شامل می‌شود.

جمعه ۲۱ آذر ۱۳۹۹ برابر با ۱۱ دسامبر ۲۰۲۰


رویا کاشفی لاجوردی مسئول کمیته حقوق بشر «انجمن پژوهشگران ایران» است که درسال ۱۹۹۴ یعنی دو سال بعد از تشکیل این انجمن آغاز به فعالیت کرده است. به مناسبت دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر، در رابطه با تاریخچه اعلامیه حقوق بشر و شرکت ایران در آن زمان در فرآیند به تصویب رساندن این اعلامیه، مقایسه‌ی بین اصول ۳۰گانه این سند جهانی و نقض فاحش آن در جمهوری اسلامی و همچنین کارنامه سازمان‌ها و مدافعان حقوق بشر ایرانی گفتگویی با وی داشتیم.

رویا کاشفی لاجوردی؛ انجمن پژوهشگران ایران

-خانم کاشفی، اعلامیه جهانی حقوق بشر در دهم دسامبر ۱۹۴۸ بر بستر کدام تلاش‌ها و مبارزات در سازمان ملل به تصویب رسید؟

-زمانی که نازیسم و جنگ جهانی دوم در اروپا شکست می‌خورَد و عمق و ابعاد فاجعه‌بار آن برای دنیا آشکار می‌شود، در نهادی که قبلاً به عنوان League Of Nations شناخته می‌شد و  بعدها سازمان ملل متحد شد این نیاز دیده می‌شود که یکسری قوانین مشترک به وجود آید که همه دولت‌های کشورهای عضو این نهاد به آنها پایبند باشند و از حقوق انسانی مردم خود دفاع کنند. برای این منظور یکیسری استانداردهای مشترک به عنوان ایده‌آلی برای آینده و جهانِ پیشرو تنظیم کردند. در سال ۱۹۴۶ همسر رئیس جمهور ایالات متحده امریکا در دوران جنگ جهانی دوم یعنی اِلِنور روزولت مسئول کمیته حقوق بشر این نهاد می‌شود و زیر نظارت و راهنمایی‌های اوست که این فعالیت‌ها، البته با کمک ۵۴ کشوری که آن زمان عضو سازمان ملل  بودند، منجر به نگارش سند سی ماده‌ای اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌شود که  در تاریخ دهم دسامبر ۱۹۴۸ در سازمان ملل به تصویب ‌رسید. ناگفته نماند که این ارزش‌ها و اصول کاملاً نوین نبودند زیرا بحث برابری بین انسان‌ها از قدیم همیشه مطرح بوده. وقتی بحث یک دنیای مدرن، پیشرو و رو به آینده مطرح می‌شود بحث برابری بین انسان‌ها بلافاصله با آن می‌آید. ایران هم یکی از شرکت‌کنندگان فعال در آماده کردن متن این اعلامیه بوده است.

النور روزولت

باید اضافه کنم که اعلامیه جهانی حقوق بشر به خودی خود قدرت اجرایی نداشت و برای اینکه این اعلامیه تأثیر اجرایی نیز داشته باشد، دو میثاق  اولیه تهیه و تنظیم شد که عبارت  بودند از میثاق بین‌المللی  حقوق سیاسی و مدنی و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی. با این میثاق‌ها، به اعلامیه جهانی حقوق بشر قدرت اجرایی داده شد. در این مورد هم ایران در تهیه هر دو میثاق نقش اساسی ایفا کرد و نیز یکی از نخستین امضاکنندگان آنها بود. این میثاق‌ها به سرعت نیز به تصویب مجلس شورای ملی در ایران رسید.

-چگونه این میثاق‌ها به اعلامیه جهانی حقوق بشر قدرت اجرایی می‌دهند؟

-اعلامیه جهانی حقوق بشر بر اساس آرمان و ایده‌آل‌های جامعه بشری تهیه شده که برای اجرا کافی نیستند. دو میثاق اولیه به اعلامیه جهانی حقوق بشر قدرت اجرایی می‌دهند تا کشورهایی که این دو را امضا کرده‌اند متعهد شوند که قوانین داخلی خودشان را با آن میثاق‌های بین‌المللی هماهنگ و یکسان کنند.

– در مورد ایران، چه آن زمان و چه پس از انقلاب، چقدر قوانین داخلی با اعلامیه جهانی حقوق بشر مطابقت داشتند و دارند؟

-همانطور که گفتم در زمان پهلوی این دو میثاق بسیار زود به تصویب مجلس شورای ملی رسید و ایران فعالانه تلاش کرد قوانین داخلی خود را با این اصول هماهنگ کند. البته هر کشور بر مبنای فرهنگ و آداب و رسوم خود برای عملی ساختن اصول  اعلامیه جهانی احتیاج به زمان دارد. به عبارت دقیق‌تر، در مرحله‌ی اول، یک کشور به میثاق‌ها می‌پیوندد و تعهد به اجرای آنها  می‌کند. در مرحله دوم، قوانینِ داخلی را با این میثاق‌ها و اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر هماهنگ کرده  و شروع به پیاده کردن آنها در قوانین کشور می‌کند. ما در ایران خیلی زود توانستیم این دو مرحله را عملی کنیم. از جمله حضور زنان در جامعه و دادن حق رای به زنان. ناگفته نماند که بحث شرکت زنان در انتخابات بسیار  زودتر در ایران به وسیله خانم سناتور مهرانگیز منوچهریان مطرح شده بود. از این گذشته، قدمت بحث‌های مربوط به برابری‌طلبی حقوقی زنان به زمان قبل از مشروطه می‌رسد. یعنی دهه‌ها قبل از ۱۹۴۸ در ایرا ن زنان برای حق تحصیل و حق حضور درجامعه  تلاش و مبارزه می‌کرده‌اند.

-ولی آگاهی درباره حقوق بشر چقدر در قشرهای مختلف اجتماعی از جمله تحصیلکردگان و به اصطلاح روشنفکران جا افتاده بود؟ 

-بحث آگاهی از این کنوانسیون‌های بین‌المللی تنها به این دو میثاق سیاسی و مدنی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محدود نمی‌شود. با گذر زمان همچنانکه نیازهایِ جدید به وجود آمدند و شناسایی شدند، میثاق‌های بین‌المللی دیگری نیز مانند کنوانسیون حقوق کودک و یا رفع تبعیض نژادی نیز تهیه شدند.

در اکثر کشورهای پیشرفته‌ی دنیا، دولت‌ها خود را موظف می‌دانند امکاناتی برای فرهنگ‌سازی جهت عملی کردن میثاق‌های نوین در کشور فراهم آورند. یعنی به مرور شرایط پیاده کردن میثاق‌ها و قوانین جدیدی را که با عرف جامعه‌شان مطابقت لازم را ندارند به وجود می‌آوردند. ولی این به آن معنا نیست که این میثاق‌ها هدایایی از سوی دولت به مردم هستند، نه. این حق طبیعی مردم است که از این حقوق برخوردار باشند و دولت موظف به تأمین و تضمین آنهاست. در کشورهایِ پیشرفته چنین قوانین و ارزش‌هایی چنان ریشه‌دار هستند که دیگر بدیهی شمرده می‌شوند و لازم نیست که نسل‌های جوان ذهن خود را با آنها مشغول کنند. یعنی این ارزش‌ها و وفاق‌های اجتماعی  به صورت عادت فکری و بخشی از بدیهیات زندگی آنها در آمده. به عنوان مثال امروز حق آزادی بیان و مطبوعات در غرب امری بدیهی و خدشه‌ناپذیر است و دیگر لازم نیست در جامعه بحث و مناظره درباره ضرورت آنها انجام شود! حتی در این کشورها بحث آنقدر پیش رفته که در موارد خاصی حتی مطرح می‌شود که محدوده‌های این آزادی‌ها را باید کمتر کرد زیرا امکان سوء استفاده از آنها نیز وجود دارد!

در کشورها پیشرفته، آگاهی عمومی ‌با فرهنگ‌سازی و تعلیم و تربیت در مدارس آغاز می‌شود. یکی از نمونه‌های برجسته این موضوع در بریتانیا در چند سال گذشته  بحث مبارزه با خشونت خانگی و خشونت علیه زنان است. برای پیشبرد آن باید فرهنگ‌سازی شود و این کار را از کودکستان شروع می‌کنند که بین دختر و پسر برابری را با زبان ساده و مناسب کودکان و در عمل برقرار می‌کنند.

-درواقع فرهنگ مردسالاری از همان کودکی به پرسش کشیده می‌شود….

-بله، اصلاً فرهنگ مردسالاری از همان ابتدا مطرح نمی‌شود. وقتی کودکان به عنوان انسان‌های برابر تربیت می‌شوند دیگر کلیشه‌های پسرانه و دخترانه رنگ می‌بازند. یعنی اینکه پسر باید حتماً با ماشین آتش‌نشانی بازی کند و دختر هم حتماً عروسک‌بازی کند دیگر مطرح نیست. به راحتی اجازه داده می‌شود که دختر و پسر خود در محدوده‌ی سن و درک خود تصمیم بگیرند و رشد کنند. به این ترتیب، بحث برابری و عدم خشونت از همان دوران اولیه، نشانه‌هایِ یک سیستم آموزش و پرورش سالم ‌است که می‌خواهد با آینده‌نگری، پیشرفت جامعه را میسر کند. بدون تردید بچه‌هایی که امروز در کودکستان‌ها هستند، بیست و پنج سال دیگر نتیجه‌ی عملی آموزش و پرورش آنها دیده خواهد شد.

-اما متأسفانه در کشورهایی مانند ایران این روند دچار گسست شد و در جمهوری اسلامی نه تنها چنین وضعیتی حاکم نیست بلکه «مردسالاری» تدریس و تشویق و ترغیب می‌شود!

-با انقلاب در عرصه‌ی ارتباطات و گسترش ارتباطات بین‌المللی و به‌خصوص با اینترنت ما با امکانات زیاد و حتا انفجار اطلاعات روبرو هستیم. همین سبب شده که انسان‌ها در هر جای دنیا که هستند با حق و حقوق خود، بر اساس تعاریف مدرن،  بیشتر آشنا شوند. اساساً با  تکنولوژی جدید، از نظر دسترسی به اطلاعات، شرایط نسبتاً مساوی در دنیا به وجود آمده و اگاهی در دنیا به سرعت پخش می‌شود.

-کمیته حقوق بشر انجمن پژوهشگران ایران که شما مسئولیت آن را به عهده دارید از چه زمانی فعالیت می‌کند و با توجه به چه نیازهایی به وجود آمده؟

-خود «انجمن پژوهشگران ایران» در سال ۱۹۹۲ در پاریس ثبت شد و کمیته حقوق بشر آن در سال ۱۹۹۴ شروع به فعالیت کرد. من  مسئول بودم که در تمام گردهمایی‌هایی که انجمن برگزار می‌کرد اطلاعیه‌های صادر شده‌ی سازمان ملل متحد و گزارش‌هایی را که کمیسیون حقوق بشر آن در رابطه با ایران آماده می‌کرد ارائه دهم. ما از همان موقع  کار جمع‌آوری اطلاعات و گزارش‌نویسی و منتقل کردن موارد نقض حقوق بشر در ایران را شروع کردیم. کار این کمیته حقوق بشر درواقع فعالیت پژوهشی و بنیادی در مورد حقوق بشر است یعنی فقط واکنش مقطعی به موارد روز نقض حقوق بشر در ایران نیست. موضوع حقوق بشر بسیار فراتر از حقوق مدنی و سیاسی است و شامل همه مواردیست که حقوق اولیه شمرده می‌شوند از جمله حق دسترسی به آب، حق خوراک، پوشاک و حتی حق فراغت را هم شامل می‌شود.

-شما در بیانیه امسال به مناسبت سالروز اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز به این موارد در ارتباط با ایران پرداخته‌اید.

-بله، در یادداشتی که به مناسبت هفتاد و دومین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر منتشر شده تاکید کردیم که بجز حقوق مدنی و سیاسی، ما به ویژه در یکسال اخیر شاهد بودیم که با عدم مدیریت و یا سوء مدیریت در ایران، زمانی که دنیا با ویروس کرونا دست و پنجه نرم می‌کرد و شیوع این بیماری در ایران همچنان غوغا می‌کند مانند همیشه به مردم ایران دروغ گفته می‌شود و آمار دستکاری شده ارائه می‌کنند. بدتر از همه، داروهایی که با هزار بدبختی به ایران وارد می‌شود، می‌بینیم که کامیون کامیون از مرزهای ایران خارج می‌شود در حالی که نیاز مبرم به آن داروها در ایران وجود دارد. می‌بینیم که اولویت‌های رژیم حفظ قدرت به هر وسیله ممکن است و نه قبول مسئولیت در برابر فرد فرد ایرانیان. ما شاهد بودیم که با ریشه داشتن باندبازی، دزدی، اختلاس و سوء استفاده از هر بحران، رژیم نتوانسته حداقل‌ نیازهای زندگی را برای مردم ایران فراهم کند. من شنیده‌ام که حتی در دادن نتیجه تست کرونا هم با گرفتن رشوه تقلب می‌کنند که این می‌تواند جان بسیاری را به خطر بیندازد. یعنی فقط به فکر جیب خودشان هستند.

-بارزترین موارد نقض حقوق بشر در ایران در سال گذشته چه بوده؟

-ما در سال گذشته شاهد ابعاد وحشتناکی از نقض حقوق بشر بودیم که برای بررسی آن باید به آبان ۱۳۹۸ و یا اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی برگردیم. بازداشت‌ها و  کشتارها ادامه داشته. مثلاً ما می‌بینیم که پدر پویا بختیاری، یکی از کشته‌شدگان آبان ماه را، دستگیر می‌کنند و فشار روی خانواده‌ها می‌آورند؛ با شلیک موشک، ۱۷۶ سرنشین یک هواپیمای مسافری را از بین می‌برند؛ ابتدا مانند همیشه دروغ می‌گویند ولی دروغشان برملا می‌شود و مجبور به اعتراف می‌شوند. ولی بعد به این خانواده‌ها نیز فشار می‌آورند! پیکر عزیزانشان را تحویل نمی‌دادند که درست مانند تحویل ندادن پیکر اعدام‌شدگان است که شبانه دفن‌شان می‌کنند و به خانواده‌ها هم نمی‌گویند که کجا به خاک سپرده‌اند. این رویه غالب از کشتار سال‌های ۶۰ به بعد بوده که کماکان ادامه دارد. هنوز هستند بسیاری که بعد از ۳۰ سال همچنان نمی‌دانند عزیزانشان کجا دفن شده‌اند.

-زندانیان معروف مانند نازنین زاغری و یا کنشگران حقوق بشر مانند نسرین ستوده و نرگس محمدی نیز هستند. شما دستاوردهای فعالین حقوق بشر در ایران را چگونه ارزیانی می‌کنید؟

-اجازه بدهید در ادامه گفتار خودم در مورد آبان ۹۸، از نوید افکاری و برادران افکاری که همچنان در زندان هستند نام ببرم. ما همچنان نمی‌دانیم که چه بر سر نوید افکاری آمد! گفته شده که اعدامش کرده‌اند. ولی این نیز گفته می‌شود که در شب آخر آنقدر شکنجه شده که مانند ستار بهشتی زیر شکنجه کشته شده و چون نمی‌خواستند این را اعلام کنند گفته‌اند که اعدامش کرده‌اند. باید بررسی کنیم که چرا چنین وحشیانه و با تلاش مستمر برای ایجاد رعب و وحشت برخورد و سرکوب می‌کنند. این میزان از خشونت معمولاٌ از ترس ناشی می‌شود. مامورین امنیتی سعی در تداوم و تقویت جوّ رعب و وحشت در میان کنشگران و مردم عادی دارند تا آنان را از میدان مبارزه خارج کنند.

ولی در برابر این وضعیت، دستاوردهای مثبتی نیز در به وجود آمدن همبستگی بین فعالین داخل و خارج کشور داشته‌ایم که متحد و مشترک برای آینده‌ی بهتر کشور تلاش می‌کنند. این تبادل اطلاعات و تجربیات بسیار خوب است و بسیار جای امید دارد. من می‌بینم که فعالین داخل کشور حتی از من که نگرانی‌های امینتی برای  فعالین داخل کشور دارم و در نتیجه ممکن است محافظه‌کارتر عمل کنم، بی‌پرواتر و با شجاعت بیشتری عمل می‌کنند. رژیم تمام تلاش خود را می‌کند تا با اعمال فشار روحی و تهدید ما را به  سکوت وادارد از جمله با آدم‌ربایی  در خارج از کشور مانند ربودن روح‌الله زم فعالیت خبرنگاری داشت و متاسفانه در ایران محکوم به اعدام شده است.

-نظر شما در مورد اقداماتی که در ارتباط با بازداشت حمید نوری در سوئد شده چیست؟

-طبیعتاً بسیار مثبت است. متاسفانه از آنطرف جمهوری اسلامی احمدرضا جلالی را به گروگان گرفته که به دعوت خودشان برای شرکت در یک «ورک شاپ» به ایران رفته بود! یا معامله‌ای که با آزادی کایلی مور گیلبرت پژوهشگر استرالیایی کرده‌اند. خودشان می‌گویند که دوتابعیتی‌ها برایشان بسیار مفید هستند که آنها را در بند نگه دارند تا در موارد مقتضی با مامورین دستگیرشده‌ی خود مبادله کنند.

جای بسی تاسف است که نازنین زاغری همچنان در زندان است ولی سیاست دولت بریتانیا همیشه این بوده و یا حداقل در ظاهر اینطور نشان داده‌اند که با تروریست‌ها مذاکره و معامله نمی‌کند. ولی احمدرضا جلالی دارد قربانی تلاشی می‌شود که در سوئد و نروژ جریان دارد یعنی نگه داشتن نوری و نقشی ‌که در کشتارهای جمعی دهه ۶۰ داشته. همین تلاش‌ها باعث شده که مقامات جمهوری اسلامی بفهمند دیگر در خارج از کشور مصونیت ندارند و این دستاورد مهمی‌ برای فعالین داخل و خارج است.

-جالب است که شماری از فعالین حقوق بشر در ایران مانند نسرین ستوده و نرگس محمدی زنان هستند که به زندان هم افتاده‌اند…

-فعالیت نسرین ستوده و نرگس محمدی ریشه در جنبش برابری‌طلبانه  و پُر قدرت زنان ایران دارد. ما شاهد وحشت حکومت از قدرت و حضور زنان و دختران جوان در جامعه هستیم. حکومت حجاب را نماد عفاف و اسلامی بودن می‌داند و در چنین شرایطی برداشتن حجاب تبدیل به یک اقدام سیاسی می‌شود در حالی که آزادی انتخاب نوع پوشش فقط یک حق مدنی است. حجت‌الاسلام محمد خاتمی، پرچمدار اصلاحات، سند گسترش فرهنگ عفاف و حجاب را در آخرین سال ریاست جمهوری خود ابلاغ کرد. ما در یادداشت امسال خود به این موضوع نیز پرداخته‌ایم که این سند که ظاهرا قانون شده به تمام نهادهای دولتی و حکومتی در ایران نیز ابلاغ شده است. حتی در تولید برنامه‌هایِ صداوسیمای جمهوری اسلامی نیز زن خوب فقط «زن اسلامی» است که  حجاب را کاملاً رعایت می‌کند! ولی زنی که مستقل و قوی است نقش منفی دارد و حجابش نیز بازتر است. یعنی اینها بجای اینکه با فرهنگ‌سازی و اصلاح قانون برای رفع تبعیض‌ها، برابری را در جامعه ترویج دهند درست برعکس آن عمل می‌کنند.  با اعمال این قوانین، برای میلیون‌ها زن در ایران پرونده قضایی درست کرده‌اند چون روسری آنان شُل بوده. چندین واحد پلیس اخلاقی و امنیتی راه انداخته‌اند که حضور زنان را در جامعه کنترل کنند. حضور و فعال بودن زنان برای رژیم هزینه دارد و برای همین حضور زنان قوی مانند نسرین ستوده و نرگس محمدی را بر نمی‌تابند. وقتی نرگس محمدی ماتیک قرمز می‌زند، آواز می‌خواند و یا زیر تابوت دکتر محمد ملکی را می‌گیرد نه تنها از زن بودن خودش خجالت نمی‌کشد بلکه بر قدرتمند بودن و حقوق انسانی خود پافشاری میکند و نقش سنتی زن در جامعه را به چالش می‌کشد.

-فعالین حقوق بشر در ایران و خارج ایران برای تقویت و پیشبرد موثرتر کارزارهای خود باید چکار کنند؟

-باید در نظر داشته باشیم که در صحنه‌ی بین المللی رژیم بسیار حساب شده و زیرکانه عمل می‌کند. با وجود این اما تلاش‌‌ها و فعالیت‌های نهادهای حقوق بشری ایرانی باعث افشای واقعیت و محکوم شدن مکرر جمهوری اسلامی شده. با این حساب، حمایت از مدافعان حقوق بشر و زنده نگاه داشتن ارتباط بین ایرانیان در سراسر دنیا بسیار مفیدترین و مؤثرترین کار است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=222388

2 دیدگاه‌

  1. توماس جفرسون

    در این وانفسای قحطی گفتمان حقوق بشری در بین طبقه الیت ایرانی، این مصاحبه مغتنم است.

    اما ایشان به این پرسش درست کیهان لندن، پاسخی دیپلماتیک و به اصطلاح خودمانی، جواب سر بالا داده اند :

    ” ولی آگاهی درباره حقوق بشر چقدر در قشرهای مختلف اجتماعی از جمله تحصیلکردگان و به اصطلاح روشنفکران جا افتاده بود”

    شگفتی آور است که مفهوم حقوق بشر، در بین اکثریت قاطع نهادها و طبقه الیت برون مرزی کاملا غایب و یا صرفا مبحثی حاشیه ایی و تزیینی است. واقعا چرا؟!‌ این اشخاص حقیقی و حقوقی که خود از آزادی و‌حقوق بشر مطلق برخوردارند،‌چرا آن را برای مردم ایران روا نمی دارند؟

    آیا درست است که تحصیلات و ادعای روشنفکری و وابسته بودن به طبقه نخبگان و فرهیختگان، لزوما شعور و‌معرفت و هوش و دانش و خردورزی و وجدان بیدار را بهمراه ندارد؟

    با اجازه کیهان لندن، این پرسش را یکبار دیگر از ایشان می پرسم اما با تبدیل فعل بود به است:

    ولی آگاهی درباره حقوق بشر چقدر در قشرهای مختلف اجتماعی از جمله تحصیلکردگان و به اصطلاح روشنفکران جا افتاده است ؟؟؟؟؟؟؟؟

    خوشبینانه منتظر پاسخ هستم.
    با سپاس

  2. ناشناس _

    ۸۰ میلیون ایرانی ۴۲ساله شب و روز با سرکوب و تهمت و افتراء و محکومیت به جرم ضد اسلام و کافر و محارب با خدا و و و و – زیر شدیدترین نقض علنی حقوق بشر – توسط رژیم مارکسیست اسلامیست جیمی کارتری ،، ،، ،، خمینیسم – ارسالی توسط مافیای اتحادیه پولشوئی اروپا از نوفل لوشاتو به ایران ،، مشغول کشتار و اعدام بی وقفه در ایران و جنگ افروز ی و اعمال تروریستی در منطقه میباشد و ،، سازمان اخته حقوق بشر جهانی بجز صدور قطع نامه های بقول احمدی نژاد ،، کاغذپاره کاری دیگر نتوانست به انجام برساند ،، بجز دریافت بودجه سالانه برای مدیر و کارمندان این دکان سیاه بازی غرب در جهت مصحلت منافع اقتصادی یا غارتگری خود .

Comments are closed.