گرانی کاغذ مدتهاست به یکی از بحرانهای صنایع چاپ و نشریات ایران تبدیل شده است. پیشبینی شده افزایش قیمت کاغذ در روزهای آینده نیز ادامه یابد. کاغذ نسبت به دو سال گذشته ۶۰۰ درصد و دیگر مواد اولیه مورد نیاز چاپخانهها تا ۵۰۰ درصد افزایش یافته است.
قیمت کاغذ در طول یکی دو سال اخیر حدود ۶۰۰ درصد افزایش یافته و پیشبینی شده این افزایش تا ماه آینده به ۸۰۰ درصد نسبت به سال ۹۷ برسد. دیگر مواد اولیه هم بیش از ۵۰۰ درصد گران شده و همزمان رکود اقتصادی دامن نشریات ایران را هم گرفته است.
این عوامل سبب شده تعدادی از روزنامهها و مجلات تعداد صفحات خود را با هدف کاهش هزینه، کم کنند و همچنین برخی از نشریات نیز فعالیت خود را با انتشار آنلاین مطالب و حذف نسخههای کاغذی ادامه میدهند.
هرچند طی سالهای گذشته قیمت جهانی کاغذ با شیب آرامی افزایش یافته اما در ایران افزایش قیمت چند درصدی اتفاق افتاده و علت آن افزایش نرخ ارز و دست داشتن مافیاها در واردات و توزیع عنوان شده است.
نیاز کاغذ روزنامه در ایران سالانه ۶۰هزار تن برآورد شده که از این میزان حدود ۱۰ هزار تن در داخل تولید و بقیه آن از طریق کشورهایی مثل روسیه، نروژ، هند، کره جنوبی و… وارد میشود.
در ابتدای سال ۹۷ و پیش از روند پرسرعت افزایش نرخ ارز در ایرانف قیمت هر کیلوگرم کاغذ روزنامه در بازار ایران ۲۲۰۰ تومان بود که این رقم در اواخر سال ۹۸ به کیلویی هشت هزار تومان رسید. قیمت کاغذ روزنامه طی دو سال در حالی چهار برابر شد که واردات کاغذ طی مقطع کوتاهی مشمول ارز ۴۲۰۰ تومانی هم بود.
پس از واردات حجم محدودی کاغذ با ارز دولتی، قیمت کاغذ روزنامه در بازار به ۱۳ هزار تومان رسید اما به دلیل تمام شدن این کاغذها و تخصیص نیافتن ارز ۴۲۰۰ به کاغذ از یک ماه دیگر کاغذ به قیمت حدود ۱۷ هزار تومان در هر کیلو میرسد.
زینک و مرکب چاپ دو ماده اولیه در صنعت چاپ است که آنها نیز همزمان با کاغذ، روند افزایشی قیمت را طی کردند. زینک دو ورقی از قیمت هر ورق ۷۵۰۰ تومان در اوایل سال ۹۷ به هر ورق ۴۱ هزار تومان افزایش یافته و مرکب چاپ رول هم از قیمت هر کیلو ۱۶ هزار تومان، با افزایش بیش از ۵۰۰ درصدی، به هر کیلو ۸۵ هزار تومان رسیده است.
ابتدای سال ۹۸ بود که جواد دلیری سردبیر روزنامه ایران در حساب کاربریاش در توییتر از کاهش هشت صفحهای این روزنامه به دلیل «بحران جدی کاغذ» خبر داد: «به دلیل بحران جدی کاغذ، از یکشنبه و تا اطلاع ثانوی ۸ صفحه از صفحات روزنامه ایران را کاهش دادیم! مجبوریم به فکر کاهش تیراژ، کاهش صفحات و تعطیل کردن روزنامه در بینالتعطیلین باشیم تا مصرف کاغذ را کاهش دهیم بلکه روزهای بیشتری دوام بیابیم.»
سردبیر روزنامه ایران افزوده بود: «مشکلاتی از قبیل افزایش قیمت کاغذ، زینک و مرکب و دیگر هزینههای جاری در کنار کاهش منابع درآمدی مطبوعات از مواردی است که رسانههای مکتوب را گرفتار کرده است. بحران کاغذ به حدی جدی است که تیراژ بسیاری از روزنامهها در دو ماه گذشته به یک سوم کاهش پیدا کرده است و براساس اطلاعاتی که دارم برخی روزنامهها تا یکی دو شب دیگر بیشتر کاغذ ندارند»
روزنامه همشهری یکی دیگر از روزنامههای پر تیراژ بود که صفحات خود را کاهش داد. روزنامه شرق نیز به دلیل بحران مالی ناچار شد وبسایت خود را فقط به روی مشترکینی که آبونمان پرداخت میکردند باز کند اما با شیوع کُرونا وبسایت روزنامه شرق در دسترس عموم قرار گرفت.
در مقابلِ هزینههایی که طی سالهای گذشته با افزایش روبرو شده، درآمد روزنامهها نیز به شدت کاهش یافته است. بیشتر درآمد نشریات در ایران با تبلیغات تأمین میشد اما رکود اقتصادی از یکسو و امکان تبلیغات آنلاین از سوی دیگر، این پتانسیل درآمدی را نیز از نشریات کاغذی گرفته است.
کاهش درآمد نشریات چاپی در یکسال گذشته که کُرونا مشکلات اقتصاد ایران را افزایش داده بیشتر شده است. در چنین شرایطی برخی تحلیلگران از احتمال توقف چاپ کاغذی نشریات و روزنامهها و رفتن آنها به سوی انتشار آنلاین خبر میدهند.
چطوریه برای چاپ کتاب و نشریات و روزنامهها کاغذ ندارن، ولی برای چاپ عکس و پوسترهای رژیم کاغذ دارن؟
به آنها زیاد خوش میگذشت …. در زمان شاه ایران ساز برای رفاه جماعت نویسنده و روزنامه نگار در کوی کن که ان زمان بسیار خوش آب و هوا بود کوی نویسندگان احداث شده بود تا در آنجا فارغ از دغدغه کرایه خانه و سایر مسایل زندگی کنند . برخی از این جماعت به جای اینکه قدر نعمت بدانند شبها بعد از دور هم نشینی پای بساط های جور واجور و روشنفکر نمائی چند فحشی هم به رژیم شاه داده و از دیکتاتوری شاه ناله سر میدادند و البته صبح ها با ریش تراشیده و کراوات و ادکلن زده در محل کار ظاهر شده و حقوق های نسبتا مکفی هم دریافت میکردند . اینها در مقطع شورش همگی به شاه پشت کرده و به مدح گوئی خمینی این روستای کودن بی سواد با ان تفکر عصر هجری روی آوردند و البته آغا دستمزد آنها را با اعدام و شکنجه و زندان پرداخت و آنها هم که رفتند در فقر و گمنامی مردند و یکی از آنها که بسیار رجز هم میخواند و از توده یهای سابق بود در خاطراتش نوشته که در پاریس در محل کار خواهر زاده اش که جای کوچکی برای فتوکپی گرفتن بوده زندگی و خوش حالیش را از داشتن توالت مستقل ابراز میدارد . ( نقل مستقیم از خاطرات خودش ) . حالا هم که دیگر با این گرانی کاغذ و دموکرات بودن قاتلین حاکم بر ایران تکلیف نسل های بعدی آنها مشخص شده , اینتر نشنال حکایتی از کوچ این افراد به کارهای بدنی نوشته که امیدوارم بازماندگان خیانت به چند نسل ایرانی و اعتراض کننده به شاه دیکتاتور و مروج افکار خمینی دموکرات و تیتر با درشت زدگان “” شاه رفت “” آنرا بخوانند و کمی شرم کنند البته اگر باقی مانده باشند .
لینک مربوط : https://iranintl.com/ایران/کوچ-اجباری-روزنامه%E2%80%8Cنگاران-به-کارهای-یدی-زیر-فشارهای-امنیتی-و-معیشتی