دومین تجمع سراسری بازنشستگان در یک هفته: ما دیگه رأی نمیدیم!

1. بازنشسته یعنی همونایی که عنقلاب کردن ، یعنی باید ۴۲ سال میگذشت و اینهمه پاره میشدید که بفهمید نباید رای داد ، باید با طلا نوشت این جمله رو. # خلایق هر چه لایق # ولی خوب گناه ما چند نسل بعدی که این حرومزاده ها رو از سال ۷۶ به بعد خوب شناختیم دیگه چی بود ما چرا باید با یه سری نفهم فنا میشدیم

2. تبلئع جمهوری دوم غارتگری با ماسک سکولار دموکراسی ،، در سرزمین کورش کبیر ،،
   میفهمید ،، سرزمین کورش کبیر ،،
   یعنی اصالت و ریشه و تاریخ و فرهنگ و هویت همه ۲۵۰۰ ساله ایران ،، به او کورش کبیر باز میگردد ،،

   پس از ۲۵۰۰ سال نخستین مرتبه این ملت ،، جوگیر ،، دون پاشی استعمارگر غرب مفت بر و غارتگر ،، نوع حکومت جمهوری را در ایران امتحان کرد ،،

   ۴۲سال غارت و کشتار و تهمت و افترا و شکنجه و اعدام ،، بردار کشی بدست هموطن ایرانی ،،
   بخشیدن دریای خزر به روسیه بدونه جنگ بدست ایرانی ،،
   قرارداد ننگین مستعمره کردن اقتصادی ایران یه چین کمونیست ،، بدست ایرانی ،،
   همه و همه ،، فقط در حضور برپایی جمهوری اول در سرزمین کورش کبیر اتفاق افتاده ،،
   میفمید ،، جمهوری اول غارتگران ،،
   وای به حال ابران و ایرانی ،، در برپایی جمهوری دوم پشت ماسک سکولار دموکراسی ،،
   میفمید ،، یا نه ،، باز هم مثل کبک سر به زیر برف و افطار سیاسی خود را بدست – بی بی سی منفور –
   اخوند اینترنشنال سپردن ،، علی رضا نوری زاده ،، عاشق اخوند امام موسی صدر و عاشق یاسر عرفات تروریست ،،
   به یزدان گر خرد داشتیم کجا این سرانجام بد داشتیم ..

   از ایران و ایرانی مثل اینکه یک مشت ۸۰ میلیونی فلک زده باقی مونده که ،، یک روز الات دست مارکسیست اسلامیست ها میشوند و اولین جمهوری غارتگران را بپا میکنند ،،
   و امروز پس از ۴۳سال تجربه تلخ اولین جمهوری ،، همان مرتجعین سرخ و سیاه دیروز ،، پشت ماسک سکولار دموکراسی ،، برای ادامه نوکری امریکا و انگلیس ملعون ،، دست به تبلیغ جمهوری دوم میزنند ،،
   انهم درسرزمین کورش کبیر ،، خورشید درخشان و جاودان در سیاست مداری و حکمرانی ..

   رضا شاه روحت شاد ..

3. اخوند روحانی می گفت: اروپا نسبت به کار ما در مهار کرونا تعجب کرده. راست میگویداو در حقیقت میگوید که سلامتی مردم را مهار کرده تا کرونا به همه سرایت کند. و اما تعجب من از چند چیز است:

   یکم
   این اپوزیسیون سردرگم که نمی تواند یک ائتلاف نیرومند تشکیل دهد…
   چند روز پیش نوشته رضا علیجانی اصولگرا و بعد اصلاحطلب و حالا ملی مذهبی را می خواندم. دیدم که رضا پهلوی را متهم می کرد که از بالا نگاه میکند ، یا نگاه از بالا دارد! من از این آقا می پرسم که می فرمائید رضا پهلوی چکار کند!؟ شما فکر نمی کنید که خود شما نگاه از بالا دارید که چنین قضاوتی در مورد رضا پهلوی دارید!؟ رضا پهلوی باصدای بلند میگوید که جمهوری خواه است و «سلطنت موروثی» کارش تمام است! شما هم اگر «نگاه از بالا» نداشتید میخواستید به او «خوش آمدید» بگوئید و او را دریابید. او را در میان اصولگرایان سلطنت طلب کمک کنید. فقط شما بلد بودید از خاتمی که خودش و پدرش در جنایات و بهائی کشی در شهرهای مختلف جنوب رفسنجان و کرمان و یزد و اردکان دست داشته اند کمک کنید. خب مرد حسابی میخواستی حالا که او خواست دلش را و قلبیش را و قبلیش را از سویدای جان بیرون ریخته شما هم دستتان را به سوی او دراز کنید. من از آقای رضا علی جانی، سایت میهن ی ها، سایت زیتون ی ها و سایت کلمه ایها می پرسم آیا شماها شهامت چنین اقدامی را دارید!؟
   دوم
   بدانید که هر قدر در برابر این موقعیت بدست آمده درنگ کنید در طولانی تر کردن این شر مطلق که اسلام ناب است و خودتان هم به عنوان مسلمانهای ظاهری و باطنی این نحوست و نکبت را به خوبی می شناسید دخالت داشته و دارید. من البته مطمئنم که شماها در سرانجام مجبورید و این جبر جامعه ی ایران است که رضا پهلوی را به عنوان یک سرمایه بپذیرید. حتا به نظر من هیئت حاکمه و نیروهای نظامی ایراندوست هم به رضا پهلوی به عنوان یک فرصت نگاه می کنند و شماها میتوانید این روند را تسریع کنید. در عجبم که همگی در ایران همیشه دیر هنگام دست به عمل می زنیم. همچنانکه مقاله های میهن و زیتون و کلمه که می بایست در ده بیست سال پیش نوشته می شد، حالا نوشته می شود و حتا جمهوریخواهی رضا پهلوی هم اگر در ده سال پیش آمده بود ای بسا بسیار موثرتر می بود. حالا هم من به عنوان جمهوریخواه لائیک و سکولار به شما خوش آمد می گویم.

   سوم
   اگر اثتلافی را بسازید و در آن فقط مجموعه ای از جمهوریخواهان باشند که به تمامیت ارضی ایران بدون کوچکترین خدشه ای وفادار باشند، به دموکراسی واقعی و سکولاریته و لائیسیته و نگاه عدالت خواهانه باور داشته باشند و آن وقت در همین ماه آینده اردیبهشت اعلان اعتصاب عمومی بکنند واقعا مردم ایران آماده گی آنرا دارند.
   چهارم
   مربوط می شود به مردم ایران. من از مردم ایران می پرسم که آیا به خیابان آمدن و در خیابان برای فرهنگ و تاریخ و تمدن و در نهایت آزادی و دموکراسی در کشور مبارزه کردن و در خیابان ماندن خطرش بیشتر از کرونا ویروس بود، و است !؟
   آیا وجدان هر یک از ما ایرانیان که: کارمند را، که کامیوندار را، که مال باخته را، که پرستار را، که معلم را، که استاد و دانشجو و دانش آموز را، که کارمند را، که بازاری را، که کارگر را، که بازنشستگان را، که معدنچی را، که رانندگان شرکت واحد را و…تنها گذاشتیم و هر کدام دیگری را بی پشتیبان گذاشت و گذاشتیم سرکوب شوند راحت است. آری آیا وجدانتان وجدانمان راحت است. من از طبقه متوسط و حتا پولدار می پرسم: آیا فکر نمی کنید که وقتی اتش گرفته شود پولدارها را هم خواهد سوزاند!؟
   پنجم
   من برای همه ی اینها پیشنهاد می کنم که از همه ی این گروهها (منهای تجزیه طلبان و آنچه را ما در ایرانی پوششیان تجزیه طلبی یعنی فدرالیستها می نامیم) دعوت شود تا (به خاطر کرونا ویروس) سمیناری مجازی بین همه ی این گروهها و با شفافیت برگزار شود تا بتوان یک دبیرخانه تشکیل داد و با شور و مشورت برای هر اقدامی ملی اعلامیه ای داد. من امیدوارم سخنان من به عنوان یک آموزگار تاریخ بازنشسته که مجبورم در ۷۶ سالگی روزی چند ساعت هم شوفری تاکسی بکنم مورد توجه خوانندگان قرار گیرد. چرا که من بی هیچ ادعائی در تهران و حومه شاهد مرگ و مرگ و مرگ نه تنها مردم ایران که تمامی ارزشهای ایران عزیز هستم. اسلام اساسا برای نابودی تمامی تاریخها و تمدنها آمده. از تمدن ایران و مصر و شمال افریقا و هندوستان و…اسلام واقعا و حقیقتا یک بیماری ست. باید همه برای درمان آن اقدام کنیم.
   سپاسگزارم از توجهتان
   آموزگار بازنشسته از حومه تهران

Comments are closed.