اگرچه صلحجویی و صلحدوستی میبایست هدف ملتها و دولتها باشد اما جهان واقعی و سیاست جاری به شکلی است که علاوه بر اینکه بحرانها میتوانند حامل فرصتهایی باشند، مشکلات کشورهای دیگر حتی در ابعاد درگیری نظامی و جنگ نیز معمولا فرصتهایی را برای کشورهای دیگر به وجود میآورد. هماکنون تجاوز روسیه به خاک اوکراین برای کشورهای تولیدکننده نفت به یک امتیاز تبدیل شده اما ایران به دلیل وجود نظام جمهوری اسلامی و سیاستهای ناکارآمد آن نمیتواند از این امتیازها بهرهای ببرد و فرصتی را که نصیب کشور شده به سود مردم مورد استفاده قرار دهد.
در پی حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین، برای کشورهای واردکننده نفت و گاز یک بحران جدی ایجاد شده و تحریم روسیه، بخش زیادی از نیازهای انرژی کشورهای واردکننده را بیپاسخ گذاشته است. اکنون در یکی از تازهترین تصمیمها سه بانک ژاپنی همراه با بانکهای «اچایبیسی» بریتانیا و «جیپی مورگان» آمریکا توافق کردهاند که یک میلیارد دلار وام برای افزایش تولید نفت در نظر بگیرند؛ وامی که در پی ناکارآمدی جمهوری اسلامی، ایران از آن هیچ سهمی ندارد و به کویت تعلق گرفته است.
خبرگزاری «نیکی» ژاپن روز یکشنبه هفتم فروردین با اعلام این خبر گزارش داد که ژاپن، اروپا و آمریکا در صدد یافتن منابع جدید نفت برای جایگزینی نفت روسیه و تشویق تولیدکنندههای دیگر نفت به افزایش تولید خود هستند.
به نظر میرسد علت اعطای این امتیاز به کویت این است که کویت سومین صادرکننده بزرگ نفت به ژاپن است. عربستان و امارات در رتبه نخست صادرات نفت به ژاپن قرار دارند و البته سهم ایران از صادرات به یکی از مهمترین اقتصادهای دنیا هیچ است.
آمارهای وزارت اقتصاد ژاپن نشان میدهد که این کشور پارسال روزانه یک میلیون و ۲۸۰ هزار بشکه نفت از عربستان، ۱/۱ میلیون بشکه از امارات، ۲۱۰ هزار بشکه از کویت و ۱۵۱ هزار بشکه نفت از قطر وارد کرده است. ۹۵ درصد واردات نفت ژاپن از کشورهای خاورمیانه است.
هفت کشور بزرگ صنعتی جهان از جمله ژاپن حدود دو هفته پیش توافق کردند که خرید نفت روسیه را بهدلیل تجاوز نظامی این کشور به اوکراین به شدت کاهش دهند. آمریکا و بریتانیا خرید نفت روسیه را کاملا تحریم کردهاند.
قرار است کوئیچی هاگیودا وزیر بازرگانی ژاپن هفته آینده با وزیر نفت کویت دیدار کرده و توافق اعطای یک میلیارد دلار وام را امضا کند.
کویت هماکنون روزانه بیش از ۲/۵ میلیون بشکه تولید نفت دارد و چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت اوپک بعد از عربستان، عراق و امارات است.
اینهمه در حالیست که اگر یک حکومت عادی و مدافع منافع ملی در ایران بر سر کار میبود اکنون ایران نیز میتوانست از کشورگشایی ولادیمیر پوتین بهره اقتصادی برده و روابط تجاری- اقتصادی خود را با اقتصادهای برتر جهان چه بسا تثبیت کند. اما سالهاست که عملکرد و رفتارهای جمهوری اسلامی در دنیا و منطقه ایران را زیر تحریمهایی گسترده از جمله تحریم نفتی قرار داده و سبب شده که نفت ایران از معادلات جدید انرژی جهان بیبهره بماند.
اگر وام اعطایی در شرایط کنونی اقتصاد و وضعیتی که صنعت نفت کشور با آن روبروست به ایران نیز اختصاص پیدا میکرد میتوانست بخش زیادی از سرمایه توسعهای صنعت نفت و گاز ایران را تأمین کند.
مرتضی بهروزیفر کارشناس ارشد حوزه انرژی امروز دوشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۱ در گفتگو با ایسنا گفته «در شرایط کنونی صنعت نفت ایران نیازمند ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایه است تا بتواند با حفظ شرایط خود، کمی بهتر از گذشته شود اما اگر بخواهد متناسب با ذخایر خود افزایش تولید داشته باشد، به سرمایه بیشتری نیاز دارد.»
به گفته این کارشناس انرژی، «در ۱۰ سال و حتی چهار دهه گذشته عملا سرمایهگذاری قابل توجهی در صنعت نفت و گاز نداشتیم و اگر اکنون گفته میشود که با برداشته شدن تحریمها میتوانیم به تولید قبل بازگردیم، به دلیل تلاشی است که همکاران صنعت نفت با تمام قوا داشته و توانستند وضعیت را حفظ کنند.»
مرتضی بهروزیفر «سرمایهگذاری برای حفظ جایگاه ایران در بازار جهانی» را نیاز مهم کشور ارزیابی کرده و گفته که «یک زمانی ایران دومین تولیدکننده نفت اوپک بود اما اکنون پنجمین تولیدکننده است که همین موضوع نشان میدهد تا چه میزان نیازمند تغییر در شرایط فعلی هستیم.»
سخنان مرتضی بهروزیفر درباره نزول جایگاه ایران در اوپک و همچنین نیازمندی به سرمایهگذاری در صنعت نفت در حالیست که ایران همچنان ظرفیت بالایی برای نقشآفرینی در حوزه انرژی جهان دارد؛ ظرفیتی که نه تنها در سالهای تحریم محدود شده بلکه طی چهار دهه گذشته نیز از درآمدهای موجود استفاده نشده و صرفا برای توزیع رانت به «خودی»ها و پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی در منطقه از آن استفاده شده است!
آمارهای نفتی کشور نشان میدهد که ایران در فاصله کوتاهی پس از کشف نخستین چاه نفت در مسجد سلیمان استان خوزستان توانست جایگاه ویژهای در بازار انرژی جهان کسب کند. میزان درآمدهای نفتی ایران در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ به بیش از ۱۱۲ میلیارد دلار رسید و حکومت پهلوی از درآمد نفت برای توسعه زیرساختها استفاده کرد. پس از انقلاب نیز درآمدهای نفتی در ارقام نجومی و بیش از دوران پهلوی بود اما حکومت نتوانست از آن حتی برای توسعه زیرساختهای خود صنعت نفت استفاده کند.
درآمد نفتی ایران در سالهای ۶۰ تا ۶۸ و همزمان با جنگ ایران و عراق ۱۱۰ میلیارد دلار، در فاصله سالهای ۶۸ تا ۷۶ در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی ۱۴۱ میلیارد تومان، در سالهای ۷۶ تا ۸۴ در دولت محمد خاتمی ۱۵۷ میلیارد دلار، در سالهای ۸۴ تا ۹۲ در دولت محمود احمدی نژاد ۶۱۸ میلیارد دلار و از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ تحت فشارهای تحریم نیز ۳۵۰ میلیارد دلار بوده است. با اینهمه اما سهم مردم و توسعه کشور از این درآمدهای نجومی بسیار ناچیز و سهم «خودی»ها و اختلاسگران و آقازادهها میلیاردها دلار بوده است!