درآمدهای ناچیز، افزایش روزافزون هزینه زندگی و قراردادهای موقت کاری و تهدید امنیت شغلی از جمله مهمترین مشکلات کارگران در ایران است.
دستمزد رسمی کارگران در سال ۱۴۰۱ کمتر از نیمی از رقم خط فقر است. این بدان معناست که میلیونها خانوار کارگری در ایران زیر خط فقر قرار دارند. تورم نیز روندی صعودی را طی میکند که سبب کوچکتر شدن سفره کارگران شده است.
در همین رابطه قربان درویشی فعال کارگری ساکن خوزستان گفته گرانیها سبب شده امروز مردم دیگر قدرت انتخاب ندارند و باید ببینند چه کالایی را میتوانند بخرند.
قربان درویشی همچنین گفته که جامعه به سوی فقر مطلق و حتی فلاکت میرود و این زنگ خطری است که در آینده تمامی اقتصاد را درگیر خواهد کرد.
مشکلات معیشتی با حقوقهای ناچیزی که پرداخت آنها غالبا با تأخیرهای چند ماهه روبروست زندگی اقشار کارگری که زیر خط فقر قرار دارند را دشوارتر از پیش کرده است.
در این میان، عدم امنیت شغلی با قراردادهایی که حقوق کارگران را تضمین نمیکند و حتی پایمال میکند از دیگر مشکلاتی است که کارگران شاغل در بخشهای مختلف تولیدی، صنعتی و خدماتی با آن روبرو هستند. به گفته غلامرضا خوالگر فعال کارگری ساکن رشت این روزها در شرکتهای دولتی حدود ۱۰ نوع قرارداد کاری بسته میشود.
غلامرضا خوالگر گفته جای تاسف دارد که کارگری با ۲۵ سال سابقه کار آن هم در دستگاههای دولتی، هنوز قرارداد موقت است و هر چند ماه یکبار یا به صورت سالیانه میبایست قراردادش را تمدید کند.
این فعال کارگری با اعلام اینکه باید هرچه سریعتر تکلیف قرارداد موقت برای نیروهای کار روشن شود گفته است: «قرارداد موقت در کارهای دائم هیچ معنا و مفهومی ندارد، این در حالی است که در بسیاری از ادارات و دستگاههای دولتی، همچنان قراردادموقت رونق گرفته و از آن سوءاستفاده میشود.»
پاییز سال گذشته نیز اعلام شده بود که ۹۰ درصد کارگاهها و کارخانجات قرارداد موقت دارند. این قرادادها به نفع کارفرماست؛ نه تنها در آنها حق و حقوق کارگر رعایت نمیشود بلکه در صورت اخراج کارگر، او نمیتواند برای دریافت حقوق بیکاری به اداره کار مراجعه کند چون بر اساس قوانین جمهوری اسلامی قراردادهای بالای ۹۰ روز مشمول پرداخت حقوق بیکاری میشوند.
مشکلات مختلف صنفی و اقتصادی که سالهای پیاپی است کارگران و زندگی آنها را درگیر کرده، سبب فرسودگی روحی و جسمی این قشر شده است. خبرگزاری ایلنا روز پنجشنبه اول اردیبهشت در گزارشی در ارتباط با این کارگران نوشته که «کارگرانی که بهترین سالهای عمر خود را کار میکنند بدون آنکه زندگی کنند و در این مسیر درگیرِ انواع بیماریهای جسمی و روحی میشوند، اما نه فرصتی برای درمانِ دردهای خود دارند و نه احتمالا انگیزهای.»
در این گزارش آمده که بیش از نیمی از کارگران در ایران حداقلبگیر هستند و حداقل حقوق آنها- حتی با وجود افزایشِ ۵۷ درصدی مزد- فاصلهی بسیاری با خط فقر و نرخ سبد معیشت دارد. پس اگر کارگری بخواهد از پس هزینههای زندگی خود بربیاید باید بیش از ۸ ساعت در روز کار کند. این یعنی کارگرانِ بسیاری باید تمام روز خود را کار کنند تا بتوانند نیازهای اساسی زندگی خود را- آنهم به شکل حداقلی- تامین کنند. کارگری که بیش از ده ساعت در روز کار میکند و فرصتی برای زندگی کردن ندارد چطور میتواند به لحاظ روحی آرامش داشته باشد؟!
این گزارش افزوده که ۹۵ درصد از کارگران قرارداد موقت هستند؛ یعنی اگر برای رسیدنِ به حداقل حقوق قانونیِ خود اعتراض کنند بلافاصله اخراج میشوند. پس اگر کارگری نیاز به کار دارد، باید تمام شرایطی را که کارفرما برای او تعیین کرده قبول کند. او نمیتواند بابت دستمزدِ پایین خود، عدم پرداختِ حق بیمه، کار کردن در محیطی آلوده و نامطمئن، اضافهکارهای اجباری، رد شدنِ عنوانهای شغلیِ نامرتبط و… اعتراضی داشته باشد چون به راحتی اخراج میشود و هیچکس حتی مراجعِ قانونی هم نمیتوانند از او در مقابل کارفرما دفاع کنند. واقعیت یک چیز است: قراردادهای موقت قدرتِ کارفرمایان را به قدری افزایش داده است که حکم کارفرما بر حکمی، حتی حکم قانون، اولویت دارد. در چنین شرایطی کارگران چطور میتوانند به لحاظ روحی آرامش داشته باشد؟!
حقوق عقبافتاده و قراردادهای موقت، دو محور اصلی اعتراضات کارگری در ایران است که هر روزه در نقاط مختلف کشور برگزار میشود. کارگران مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه نیز روز پنجشنبه اول اردیبهشت تجمعی در اعتراض به قراردادهای موقت کاری برگزار کردند.
بر اساس گزارش فعالان کارگری، دهها تن از کارگران فصلی مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در اعتراض به قراردادهای موقت، خواستار تعیین تکلیف قرارداد و افزایش حقوق و مزایای شغلی خود شدند.
کارگران فصلی میگویند ما هیچ امنیت شغلی نداریم. کارفرماها نیز به هر شکل خواستند قرارداد را تنظیم میکنند. همواره تهدید میشویم که اگر صدایمان را بلند کنیم، از کارمان اخراج خواهیم شد.
یکی از کارگران معترض نیز گفته که «مخارج زندگی روزانه دارد بالا میرود. اما نه تنها به حقوقمان اضافه نشده که حتی حقوق ماههایی که کار کردهایم نیز ندادهاند. مگر بدون حقوق میتوانیم به زندگی خود ادامه دهیم؟ این مسئولین مگر وجدان ندارند و هزینهها را نمیبینند؟ چرا کسی به ما پاسخ گو نیست؟»
در این میان دولت نیز کافرمایان را آزاد گذاشته تا هر نوع قرارداد موقت و سفیدامضایی که به نفع کارفرما و به زیان کارگر است با نیروی کار امضا شود. همچنین دولت هیچ برنامه حمایتی از کارگران ندارد و حالا این قشر موثر در افزایش رشد اقتصادی و تولید، دچار آسیبهای روحی و جسمی شدیدی میشوند که بدون شک پیامدهایی منفی در اقتصاد ایران دارد.