چرا انقلاب ایران به سرنوشت سوریه و عراق و لیبی دچار نخواهد شد؟

- طرفداران جمهوری اسلامی به‌ منظور تفرقه‌افکنی و پاشیدن بذر ترس و ناامیدی در میان مردم، سناریوی سوریه‌ای شدن و تجزیه ایران را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند.
- پشتوانه و پیشینه و اشتراکات تاریخی و فرهنگی و مدنی جمعیت متنوع ایران که قرن‌ها در کنار هم زیسته‌اند، وجود شاهزاده رضا پهلوی و شهروندخبرنگاران و فعالیت روشنگر رسانه‌های گروهی، آنهم در جهانی که دیگر مانند گذشته نیست و نمی‌توان کشورها را تکه تکه کرد، چیزی که در خود سوریه و عراق و لیبی نیز به وقوع نپیوست، و مهم‌تر از همه، ماهیت جنبش آزادیخواهی کنونی ایرانیان که برخلاف ۵۷، برای دمکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر است، این سناریوسازی و تبلیغات جمهوری اسلامی و طرفدارانش را در عمل خنثی می‌کند و مُهر باطل بر آن می‌زند.

چهارشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۱ برابر با ۰۵ اکتبر ۲۰۲۲


سیمرغ (ایران) – جنبشی که در ایران پس از قتل حکومتی «مهسا امینی» آغاز شده، می‌تواند منجر به انقلابی گسترده شود، به‌گونه‌ای که ارکان جمهوری اسلامی را در هم شکسته و آن را سرنگون سازد، اما طرفداران جمهوری اسلامی به‌ منظور تفرقه‌افکنی و پاشیدن بذر ترس و ناامیدی در میان مردم، سناریوی سوریه‌ای شدن و تجزیه ایران را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند تا به پشتوانه آن شاید بتوانند آتش خشم مردم را فرونشانده و اعتراضات را مهار سازند.

طرح ارسالی به کیهان لندن

بطور مثال مقاله‌ای تحت عنوان «خواب‌های پریشان برای سوریه‌سازی ایران» در روزنامه «جوان» در تاریخ ۱۱ مهرماه ۱۴۰۱ به قلم «حمیدرضا شاه نظری» به چاپ رسیده که بخشی از آن به شرح زیر است:

«جمهوری اسلامی بدیلی ندارد و جایگزینی اگر برای آن بتوان متصور شد تکه‌تکه شدن ایران عزیز و نابودی ملت واحد ایران است. هرچند که این آرزوی دشمنان، خوابی آشفته است که تعبیر نخواهد شد و تصور شکست قدرتی که سوریه و عراق را از چنگال داعش و آمریکا بیرون کشید و اجازه تجزیه این کشورها را نداد با اقداماتی این‌چنینی، تصوری خام و کودکانه است ولی هوشیاری نسبت به سناریوهای دشمن و پرهیز از خام‌اندیشی‌ها و اشتباهات برای هر ایرانی‌ای که قلبش برای وطنش و برای امنیت و آرامش مردمان آن می‌تپد ضروری است…»

اما پرسشی که مطرح می‌شود، این است که چرا سوریه نتوانست انقلاب خود را به ثمر رساند و دچار جنگ داخلی و هرج‌ و مرج شد و چه تفاوت‌هایی میان ایران و لیبی و یمن و عراق و سوریه و غیره وجود دارد که به پشتوانه آن به جرأت می‌توان گفت ایران هیچگاه مانند سوریه و عراق و غیره نخواهد شد.

برای پاسخ به این پرسش‌ها، باید نظری افکند بر تفاوت‌های ساختاری ایران با کشورهای یاد شده.

۱- پشتوانه تاریخی ایران

ایران کشوری وسیع و غنی از فرهنگ و تمدن است. ایران در تاریخ خود، بارها مورد هجوم بیگانگان قرار گرفت و عجیب اینجاست که نه‌تنها فرهنگ و زبان آنان را نپذیرفت، بلکه آنان را متحول کرده و فرهنگ ایرانی را به آنان تحمیل نمود. بطور مثال بسیاری از کشورها پس از حمله اعراب به کشورشان، زبان و فرهنگ و پوشش و اعیادشان تغییر یافته و مانند قوای اشغالگر شدند، اما ایرانیان به‌واسطه داشتن تمدنی غنی و فرهنگی عمیق هیچگاه عید نوروز و رسوم ملی خود را فراموش نکرده و یا زبان عربی را به‌عنوان زبان رسمی خود برنگزیدند و جالب اینجاست که در کوتاه زمانی این اعراب بودند که تمدن ایران را به عاریت گرفته و با آن همسو شدند. همچنین می‌توان به حمله مغول به ایران اشاره داشت. این قوم بدوی و به دور از تمدن، هنگام هجوم به ایران دستور سوزاندن کتابخانه‌ها را صادر کرد به‌ گونه‌ای که بسیاری از آثار ارزشمند این مرز و بوم در آتش کوته‌نظری آنان سوخت، اما پس از گذشت چند سال همین قوم بدوی محصور و مسحور فرهنگ و تمدن ایرانیان گشته و خود تبدیل به شاعران و شاعرپرستان ایرانی شدند. حتی امروزه می‌بینیم که برخی فرزندان مسئولین، برخلاف پدرانشان که تفکرات طالبانی دارند، متحول شده و مانند ایرانیان به فرهنگ ایرانی دل‌بسته‌اند.

آری، ایرانیان با فرهنگ غنی خود، در تاریخ نشان داده‌اند که اشغالگران را بدون جنگ و خونریزی از سرزمین آبا و اجدادی خود بیرون کرده و صدالبته با سایر کشورها تفاوت ساختاری دارند و آنچه آنان را با یکدیگر متحد می‌سازد، نه قوم و مذهب بلکه اسطوره‌ها و باورهای ملی آنان است.

۲- پیشینه ایران

بسیاری از کشورهای یاد شده، کشورهای نوظهوری هستند که پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول و طبق معاهده سایکس- پیکو پا به عرصه وجود گذاشته‌اند. این کشورها پس از ظهور، دستخوش انقلابات و کودتاهای گوناگونی شده و هیچگاه نتوانستند هویت ملی خود را آنگونه که باید، بازیابند. اما ایران اگرچه دستخوش تحولات بسیار شد، ولی هویت ملی و نام «ایران» را همیشه حفظ کرده و با وجود اقوام متعدد و تنوع فرهنگی، قرن‌ها همزیستی مسالمت‌آمیز میان جمعیت آن وجود داشته و هیچگاه دچار تفرقه قومی و مذهبی و فرقه‌ای و غیره نشده است.

۳- انقلاب این کشورها از نظر فرهنگی و مدنی بدون پشتوانه بود

انقلاب‌ها زمانی محکوم به شکست و نابسامانی است، که توده‌های پایین، بی‌کفایت و یا خرافه‌پرست بدون پشتوانه‌های فرهنگی و مدنی قصد تسلط بر کشور کنند. بطور مثال هنگامی‌ که در انقلاب لیبی، گروه‌های انقلابی بجای محاکمه قذافی در دادگاه‌های صالح، با چاقو شکم وی را در بیابان می‌درند، سرانجام چنین انقلابی از پیش مشخص است و یا هنگامی‌ که در سوریه اسلامگراهای افراطی با سایر مخالفین بشار اسد در هم می‌آمیزند و علیه سکولاریسم برمی‌خیزند، مشخص است که در بین آنان داعشیان قدرت می‌گیرند و شهرهای بزرگ علیه آنان به مقاومت می‌پردازند. انقلاب یا شورش ۵۷ ایران نیز، نوع دیگری از همین انقلابات است. اما جنبش کنونی شکل گرفته در ایران، از نظر فرهنگی و مدنی، جنبشی با پشتوانه است به‌گونه‌ای که گروه‌های آزادیخواه و سکولار علیه عقب‌ماندگی و خرافه‌پرستی بپا خاسته و خواستار تغییر و تحول‌ات بنیادی‌اند. به همین سبب است که در این جنبش، خشونت، مذهب و یا قوم‌زدگی و فرقه‌گرایی جایی ندارد و نمی‌تواند آینده‌ای خشونت‌بار داشته باشد.

۴- اختلافات مذهبی

ایران برخلاف سایر کشورهای منطقه که اعیاد و رسوم و آیین‌های آنان بر اساس مذهب است، دارای ریشه‌های اسطوره‌ای و ملی است. پس اختلافات مذهبی مانند شیعه و سنی در آن کشورها می‌تواند موجب گروه‌بندی‌های سیاسی و یا اجتماعی گردد و میانشان درگیری به وجود آورد، اما در ایران با توجه به اینکه جشن‌ها، اعیاد، رسوم و غیره بر اساس هویت ایرانی و ملی بنا نهاده شده، بنابراین در سراسر ایران همبستگی ملی ایجاد می‌کند به‌ گونه‌ای که اختلافات مذهبی نمی‌تواند در آن جدایی بیفکند.

۵- حضور شاهزاده رضاپهلوی به‌ عنوان چهره شاخص اپوزیسیون

چه برخی خوششان بیاید و یا نیاید، شاهزاده رضا پهلوی یکی از شناخته‌شده‌ترین، شاخص‌ترین و محبوب‌ترین چهره اپوزیسیون ایران است. شعار «رضاشاه روحت شاد» و یا «ای شاه خوبان، برگرد به ایران» و شعارهای مشابه نشان از این واقعیت دارد.

عملکرد خاندان پهلوی در تاریخ نشان داده که این خانواده برخلاف بسیاری از سیاستمداران جهان، تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران را به حفظ قدرت و ثروت ترجیح داده و ایرانی آباد و آزاد را آرزومندند. بطور مثال  هنگامی‌ که رضاشاه با حمله متفقین مواجه شد و خطر تخریب زیرساخت‌های ایران را نزدیک می‌دید، دست از قدرت شست و ایران را به مقصدی نامعلوم ترک کرد و یا شاه هنگامی‌ که دو پارگی و جنگ داخلی را محتمل می‌دید، ایران را ترک کرد و برای نگاه داشتن قدرت و سلطنت، حمام خون به راه نیانداخت و از همه مهم‌تر، با آنکه شاهزاده رضا پهلوی بطور قانونی وارث تاج‌ و تخت و سلطنت است و می‌تواند به پشتوانه هم تاریخ و فرهنگ و هم طرفداران پادشاهی و وفاداران پدرش، شورش‌های کور و نافرجام به نفع خود در سراسر ایران به راه بیندازد، چنین حرکتی را هرگز دنبال نکرده و تا امروز بجای تلاش برای کسب مقام و قدرت، در جهت روشنگری و آگاه‌ ساختن مردم ایران تلاش و مرتب مسئولیت آنها را در تعیین سرنوشت خود و به دست آوردن حق حاکمیت ملی یادآوری کرده است.  این حرکت را مقایسه کنید با قدرت‌طلبی صدام حسین که برای پرهیز از جنگ و ویرانی کشورش حاضر به واگذاری قدرت نشد و یا قدرت‌طلبی «علی عبدالله صالح» و «عبدربه منصور هادی» در یمن که کشور یمن را برای کسب قدرت و ثروت به نابودی کشاندند (قذافی در لیبی، حافظ اسد و بشاراسد در سوریه و غیره نمونه‌های دیگری از این واقعیت هستند.)

۶- وجود رسانه‌های گروهی

شهروندخبرنگار عبارتی است که قدمت زیادی نداشته و تاریخچه آن به جنبش «اشغال وال استیریت» بازمی‌گردد و پس از آن است که به‌تدریج به جنبش‌های موسوم به «بهار عربی» رسید و سپس گسترش یافت.

در شورش‌های بهار عربی در سراسر خاورمیانه، کم رونق بودن رسانه‌های جمعی و نبود «شهروندخبرنگار» مترقی و کارآمد، دیرهنگام توانست، یک: صف گروه‌های افراطی و خطرناک را از صف مخالفین حکومت‌ها جدا سازد و همین امر موجب رادیکال شدن انقلاب‌ها شد دوم: نتوانست آنگونه که باید جلوی شایعه‌سازی و تفرقه را بگیرد سوم: نتوانست جنایت‌های حکومت‌های خودکامه را به جهانیان نشان داده و قدرت سرکوب آنان را بگیرد، لذا سرکوب مردم در فضایی غبارآلود و به دور از چشم جهانیان صورت پذیرفت. چهارم: به علت در دسترس نبودن موبایل و رسانه‌های جمعی در بسیاری از روستاها و شهرهای کوچک، معمولاً دوگانگی فرهنگی و قومی میان شهرنشینان و روستانشینان و حاشیه‌نشینان به وجود می‌آید که همین نقصان، در انقلاب کشورهایی نظیر سوریه و عراق و لیبی توانست جرقه اختلافات قومی و فرقه‌ای و جنگ داخلی را شعله‌ور کند.

اما امروزه با گسترش فضای مجازی و راه‌ یافتن انواع رسانه‌های گروهی به دورافتاده‌ترین شهرها و روستاها، بسیاری از کدورت‌ها، ترس‌ها و شایعات میان شهرنشینان و روستاییان برطرف شده به‌ گونه‌ای که بسیاری از جوانان و نوجوانان در بازی‌های آنلاین با نام شهر و روستای خود و در کنار سایر شهرنشینان به بازی و گروه‌بندی مشغول‌اند و آنچه آنان را از یکدیگر جدا می‌سازد، نه شهر و مذهب و قوم، بلکه توانایی آنان در اجرای بازی است.

امروزه دیگر داعشیان و طالبانیان نمی‌توانند مانند انقلابیون سال ۵۷، نقاب انسان‌دوستی زده و خلخالی‌وار و در خفا حکم اعدام صادر کنند. گسترده‌تر شدن فضای مجازی و مترقی شدن شهروندخبرنگاران، قطعاً چهره واقعی بسیاری از فریبکاران را آشکار می‌سازد و جلوی تفرقه و فروپاشی کشورها را می‌گیرد، چیزی که در بهار عربی جای خالی آن به‌وضوح احساس می‌شد.

۷- دنیای امروز مانند گذشته نیست

در گذشته قرارداد ترکمانچای و گلستانی امضا می‌شد و بخش‌های وسیعی از ایران به خاک شوروی ضمیمه می‌شد، انگلستان پاکستان را از هند جدا می‌ساخت و قصد داشت خوزستان را از ایران جدا سازد. شوروی چشم طمع به آذربایجان دوخته بود و آلمان شرقی را با دیوار برلین جدا می‌ساخت. هیتلر کل اروپا را می‌خواست و ژاپن به کشورهای همسایه تاخته بود تا آنان را به سرزمین خود بیفزاید.

اما امروزه تکه‌تکه شدن کشورها مانند گذشته میسر نیست. عراق به مدت هشت سال با ایران جنگید و پس از آن گرفتار جنگ با کویت و آمریکا و نفت در برابر غذا و جنگ مجدد با آمریکا شد. داعش سرزمین‌های آنان را اشغال کرد و جنایات بی‌شماری بر مردم مظلوم عراق روا داشت. اگرچه عراق همچنان درگیر ناآرامی‌های سیاسی و داخلی است، اما عراق همچنان عراق باقی مانده است! و یا سوریه پس از جنگ داخلی و ویرانی کشور، همان تمامیت ارضی سابق را حفظ کرده. بنابراین آنچه مشخص و روشن است، مشکل این کشورها نه حفظ تمامیت ارضی بلکه ضعف در تشکیل یک حکومت فراگیر است، چیزی که تمدن و فرهنگ غنی یک کشور می‌تواند آن را به ارمغان آورد.

آنانی که از چند پاره شدن و تجزیه ایران سخن می‌گویند، خود به‌ درستی می‌دانند که چنین چیزی امکان‌پذیر نیست و فریاد وامصیبتای آنان، صرفاً ایجاد ترس و تفرقه میان مردم است.

همانطور که بیان شد، به علت آنکه جنبش «زن- زندگی-آزادی» جنبشی است بسیار مترقی و انقلابی که بخش آگاه جامعه بر اساس سال‌ها تجربه‌ای تلخ و خونبار به‌ قصد زدودن توحش و عقب‌ماندگی و کنار زدن فرومایگان به راه انداخته، پس در آن، جنگ داخلی و چنددستگی جایی ندارد و سناریوی سوریه‌ای شدن منتفی است.

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۳ / معدل امتیاز: ۴٫۷

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=301233