جناب آقای حاج حسین شریعتمداری دامت افاضاته،
مدیرمسئول روزنامه وزین کیهان
با سلام و تحیات، تجلیل و تکریم حضرتعالی از رژیم قهرمان کره شمالی در بحران موشکی آن کشور با آمریکا، حرف و حدیث تازهای نیست. هر کس که به آمریکا بگوید بالای چشمش ابروست از نظر جنابعالی در جایگاه قهرمان و اسطوره قرار میگیرد. مابقی ملاحظات، ازجمله پیشرفت و ترقی اقتصادی، رشد و توسعه، وضعیت سیاسی واجتماعی، آزادیهای فردی و اجتماعی، رضایت شهروندان و مسائل مهم دیگر، پشیزی برایتان ارزش ندارد. البته بتها و قهرمانان آمریکاستیزتان یکی پس از دیگری در شُرُف ترک برداشتن هستند. از ونزوئلای هوگو چاوز تا کوبای فیدل کاسترو، نیکاراگوئه، زیمبابوه رابرت موگابه و…
مطمئن باشید مردم کره شمالی نیز سرانجام این فرصت را روزی خواهند یافت تا نشان دهند نسبت به نظام حاکم بر کشورشان چه میاندیشند.
البته تقدیر و تقدیس شما از نظامهای اقتدارگرا فقط به اعتبار آنکه آمریکاستیز هستند، حرف و حدیث تازهای نیست. آنچه بیشتر مورد نظرم بود، کوبیدن درد و بلای رهبران کره شمالی بر سر آقای روحانی و ظریف و توصیه به آنهاست که از جسارت و ایستادگی کرهایها در برابر واشنگتن درس بگیرند و لبخند، وادادگی و کرنش در برابر آمریکا را کنار بگذارند. ازجمله در سرمقاله ۲۴ مرداد با عنوان «میل این ناقه کوی لیلی نیست!» مجدد همین معنا را تکرار کردهاید.
جناب شریعتمداری عزیز
من به صغری و کبرای استدلالتان ورودی پیدا نمیکنم. بیشک شما دلایل موجهی دارید که اصرار میورزید آقای روحانی رویکرد «ذلتبار وتسلیمطلبانه» فعلی در برجام را کنار گذارده و در عوض رویکرد «انقلابی» کره شمالی را دنبال کند، عرضم نکته دیگری است. اینکه برای دوستداران انقلاب اسلامی چقدر دردناک است که امروز شاهد باشند که آن همه آرزو و آرمان که به انقلاب اسلامی داشتند امروز بعد از گذشت ۴۰ سال به ناکجاآبادی سقوط کرده که الگو و آرمانش کره شمالی بشود!
جناب شریعتمداری بزرگوار
سال ۵۷ که آن نطقها، سخنرانیها، مصاحبهها، مقالات و تحلیلها ازانقلاب اسلامی میرفت، اگر کسی به ما میگفت که حاصل همه تلاشها، فداکاریها و مبارزاتتان چهل سال دیگر، میشود یک نظام سیاسی که الگو و آرمانِ بخشی از حاکمیتش در حسرت کره شمالی شدن خواهد بود، بیشک یا میگفتیم که او از کره مریخ آمده و هیچ علم و اطلاعی از اسلام و جهانبینی بزرگ و آرمانهای ترقیخواهانه آن ندارد؛ یا اینکه او یک مأموریتی از طرف دشمنان انقلاب دارد و میخواهد نظر مردم را نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی بدبین سازد؛ اما امروزدرنهایت ناباوری شاهدیم که کره شمالی (باز هم تکرار کنیم کره شمالی) الگو و سرمشق ما باید شود. چه فکر میکردیم سال ۵۷ وچه آرزوها، اهداف و آرمانهایی برای آینده ایران داشتیم اما امروز بعد از ۴۰ سال رسیدهایم به جایی که باید یک رژیم مریض، متوهم، بسته، معیوب، عقبمانده، سرکوبگر که اگر کمکهای غذایی ژاپن، کره جنوبی، روسیه، چین، ژاپن و اتحادیه اروپا نباشد، دچار قحطی میشد و چهارچشمی مردمش را میپاید که مبادا کسی به رادیو کره جنوبی گوش دهد و در یک کلام یک زندان بزرگی به نام کره شمالی، الگو و مرادمان بشود.
رهبرانی که بعد از پرتاب موشک همچون پسربچههای خردسال که با به راه افتادن اسباببازیشان یا زدن هواپیمای دشمن در بازی کامپیوتری به هیجان میآیند، کف میزنند و به شادمانی میپردازند، باید الگوی دولتمردانمان بشوند.
جناب شریعتمداری والاگهر
با توجه به اینکه کره شمالی یک الگوی درمانده و عقبماندهتر از اتحاد جماهیر شوروی سابق است، پس چرا دیگر باید افتخار کنیم که نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف باعث تغییر آن نظام شد؟
جناب شریعتمداری والاتبار
موفقیت کره شمالی در تولید سلاح هستهای و موشکهای دوربرد (که ازنظر جنابعالی اینقدر مهم است) از جنس همان موفقیتهای شوروی سابق است. هم کره شمالی و هم شوروی سابق درزمینهی تولید تسلیحات هستهای، موشکهای دوربرد و پرتاب ماهواره به فضا، پیشرفتهای مشعشعی داشتهاند؛ اما یک دوچرخه یا اطو که بتواند در بازارهای جهانی رقابت کند را توان نداشتند و ندارند که تولید کنند.
جناب شریعتمداری عزیز
پیشرفت درزمینهی ساخت بمب و موشک برای کشوری که یکی از پایینترین سرانههای بهداشت و درمان و آموزشوپرورش را دارد، به نظرشما غرورانگیز و پرافتخار است؟
جناب شریعتمداری والامقام، مختصری به حافظهتان رجوع کنید و ببینید که آیا خواستههای انقلاب اسلامی رسیدن به دموکراسی، انتخابات آزاد، آزادی بیان، حاکمیت قانون، نبود زندانی سیاسی و این دست آرمانها و اهداف بود یا آنکه میخواستیم کره شمالی بشویم و مشکلمان با رژیم شاه آن بود که چرا در برابر آمریکا نایستاده و چرا ایران را تبدیل به کره شمالی انقلابی نکرد؟!
ایام به کام باد
صادق زیباکلام