نوشته اسکاینیوز: دولت استرالیا آماده بود سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهد، اما ناگهان منصرف شد! اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>این اقدام موجب شد که حزب لیبرال، دولت آنتونی آلبانیزی از حزب کارگر را متهم کند که در کنار مردم نمیایستد و استرالیاییها را در معرض خطر قرار داده است.
اسکاینیوز با «تعجبآور» خواندن این موضوع گزارش داد که این اسناد پس از آن آشکار شدند که یکی از اعضای جامعه ایرانی ساکن سیدنی به نام آرش بهگو خواستار پاسخگویی دادستانی کل استرالیا در این زمینه شد.
آرش بهگو یک ایرانی است که پنج سال پیش به همراه خانوادهاش به استرالیا رفته است. او از قرار نگرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی استرالیا خشمگین شد و در ژوئن ۲۰۲۳ با استناد به قانون آزادی اطلاعات از دادستانی کل استرالیا خواست به او اجازه دسترسی به اسنادی را بدهد که باعث تغییر نظر دولت استرالیا درباره سپاه پاسداران شده است.
دادستانی کل استرالیا، در ماه اوت ۲۰۲۳ در پاسخ به آرش بهگو هشت سند را شناسایی کرد اما گفت دسترسی به آنها عمدتاً به دلایل امنیت ملی، دفاعی و یا بینالمللی ممکن نیست.
در میان این هشت سند، دو فرم «نامزدی» و «بیان دلایل» هر دو به تاریخ ۱۱ ژانویه ۲۰۲۳ وجود داشت که به گفته مخالفان نشان میدهد دولت قبل از تغییر نظر خود، تقریبا سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده بود.
به نوشته اسکاینیوز «بر اساس پروتکل، برای قرار دادن یک سازمان تروریستی تحت قوانین جزایی، دادستان کل باید یک بیانیه دلایل و فرم نامزدی تهیه کند. اما به نظر میرسد در عرض کمتر از سه هفته، نظر اداره کل دادستانی به شدت تغییر کرد.»
دادستانی کل استرالیا در ۳۱ ژانویه، در نامهای به کلر چندلر سناتور لیبرال اعلام کرد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دلایل قانونی و به این عنوان که «نهادی متعلق به یک کشور- ملت است»، نمیتواند در فهرست گروههای تروریستی قرار گیرد.
این ادعای دادستانی کل استرالیا در حالیست که در ایران مردم شعار میدهند «بسیجی، سپاهی، داعش ما شمایین.»
جمعههای اعتراض در زاهدان: بسیجی، سپاهی، داعش ما شمایین!
مردم زاهدان روز جمعه ۳۱ شهریور بار دیگر اطراف مسجد مکّی دست به اعتراض زدند و علیه حکومت و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شعار سر دادند.
یک هفته مانده به سالگرد سرکوب خونین معترضان در زاهدان (۸ مهرماه ۱۴۰۱) که به جمعه خونین… pic.twitter.com/9a5tMeuYXM
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) September 22, 2023
مارک دریفوس دادستان کل استرالیا از ارائه اسناد به آرش بهگو، سنا و کمیته مشترک اطلاعات و امنیت پارلمان خودداری کرده و مدعی شده «این کار را برای دفاع از منافع عمومی انجام میدهد.»
در همین ارتباط سناتور چندلر به اسکای نیوز گفت: «دولت بهانه میآورد و در مورد دلایلی که چرا سپاه را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار نداده، شفاف نیست.»
وی همچنین عنوان کرد، «به راستی شرمآور است که دولت آنها را به صورت محرمانه در اختیار کمیته مشترک اطلاعات و امنیت پارلمان قرار نمیدهد. این کمیته به گونهای طراحی شده که بتواند چنین اطلاعاتی را ببیند و مراقب شفافیت و پاسخگویی دولت در تصمیمگیری در حساسترین مسائل باشد.»
سناتور چندلر از جمله اعضای ائتلافی است که از فوریه سال گذشته، زمانی که کمیته سنا به ریاست او گزارش خود را درباره خشونتها در ایران ارائه کرد، از دولت خواست تا سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهد.
این کمیته در پی سرکوب خیزش ضدحکومتی در ایران شکل گرفت و سال گذشته ۱۲ توصیه ارائه کرد که مهمترین آنها این بود که دولت باید اقدامات لازم را برای طبقهبندی رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی انجام دهد. دولت استرالیا اما چنین کاری نکرد و در عوض، تنها چهار فرد و سه نهاد ناقض حقوق بشر را به دلیل نقش داشتن در ظلم و سرکوب علیه ایرانیان تحریم کرد.
سناتور چندلر گفت که او مشکوک است که ممکن است مقامات وزارت خارجه، وزارت دادگستری را تحت فشار گذاشته باشند، همانطور که در کشورهای دیگر که سپاه در فهرست گروههای تروریستی قرار نگرفته، چنین بوده است.
عربستان سعودی و بحرین در سال ۲۰۱۸ سپاه پاسداران را به فهرست سازمان های تروریستی خود اضافه کردند. یک سال بعد، ایالات متحده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بطور کامل در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد و سال گذشته از متحدان خود، از جمله استرالیا، خواست که از این اقدام پیروی کنند.
بر اساس گزارشها سال گذشته، وزارت خارجه بریتانیا با این بهانه که نیاز به باز نگه داشتن کانالهای ارتباطی با جمهوری اسلامی دارد، امیدهای وزارت کشور برای ممنوع کردن سپاه پاسداران را ناکام گذاشت.
دلایل استرالیا تا حدودی مشابه همان دلایلی است که طبق آن دولت بریتانیا از تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران خودداری کرد.
درخواست بیش از ۱۰۰ نماینده مجلس بریتانیا برای تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
-در بریتانیا فشار به دولت برای قراردادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی رو به افزایش است. بیش از ۱۰۰ نماینده مجلس بریتانیا از ریشی سوناک نخست وزیر این کشور… pic.twitter.com/3xhdsw6kfz
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) February 4, 2024
در مجموعهای از متن گزینشی ایمیلهایی که در اختیار آرش بهگو قرار گرفته، جملاتی هست که نشان میدهد مقامات وزارت خارجه استرالیا از وزارت دادگستری درخواست مشاوره در مورد موضوع مورخ ۱۹ ژانویه سال گذشته را داشته است. حدود ۱۰ روز پس از این درخواست، وزارت دادگستری به سناتور چندلر گفت که امکان قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی وجود ندارد.
کلر چندلر به اسکای نیوز گفت: «من گمان میکنم که این یکی از دلایلی است که دولت استرالیا سپاه را در فهرست خود قرار نداده زیرا آنها فکر میکنند که از نظر هر رابطهای که استرالیا سعی در مدیریت آن با ایران دارد مشکلساز خواهد بود.»
با این حال او هشدار داد: «ما میدانیم که رژیم جمهوری اسلامی ایران بازیگر خوبی نیست. آنها دولت خوبی نیستند که استرالیا بخواهد روابطی مرتب و منظم با آنها داشته باشد. آنها رژیمی هستند که ما باید روابط خود را با آن تا حد ممکن به حداقل برسانیم.»
اسکاینیوز در بخش دیگری مینویسد، «جمهوری اسلامی بزرگترین حامی تروریسم در جهان است و هستهی اصلی این عملیات تروریستی سپاه پاسداران است. حماس در غزه، حزبالله در لبنان و حوثیها در یمن از جمله دستیاران سپاه هستند.»
سناتور چندلر گفت: «استرالیاییها باید بسیار نگران باشند که دولت فعلی ما حاضر نیست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست سازمانهای تروریستی قرار دهد.»
وی همچنین افزود، «ما میدانیم که این سازمان در حال حاضر باعث خشونت و ترور قابل توجهی در خاورمیانه میشود و همچنین میدانیم که رژیم جمهوری اسلامی ایران در استرالیا فعالیتهای مداخلهجویانه خارجی در این کشور انجام داده و در مورد نفوذ سپاه به خاک خود ما سؤالاتی وجود دارد.»
آرش بهگو نیز به اسکای نیوز گفت که «استرالیاییها باید از تهدیدی که با آن روبرو هستند آگاه باشند… بسیاری از هموطنان استرالیایی من ممکن است در مورد این سازمان ندانند و این وظیفه من است که به خاطر امنیت ملی، در مورد خطری که درباره آن میدانم صحبت کنم.»
پیتر ورتهایم یکی از اعضای شورای اجرایی یهودیان استرالیا در همین ارتباط گفت که قوانین نباید مانع از قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی شوند.
او میافزاید، «در حالی که کل یک ملت یا دولت را نمیتوان طبق قوانین استرالیا یک سازمان تروریستی دانست، دلیلی وجود ندارد که یک سازمان مجزا از دولت، با قانون و ساختار سازمانی خاص خود به عنوان یک سازمان تروریستی تعیین نشود.»
آرش بهگو در گفتگو با اسکای نیوز میافزاید، «تحت قانون آزادی اطلاعات، در حال بررسی درخواست تجدید نظر درباره خودداری از ارائه اسناد هستم… شما میتوانید آنها را نادیده بگیرید، اما آنها شما را نادیده نخواهند گرفت. ما میتوانیم و باید آنها را تروریستی اعلام کنیم و مطمئن شویم که قانون اجرا میشود زیرا کسانی که از این خطر غفلت کردند، میتوانند ببینند چه بلایی سرشان آمده است.»
سخنگوی دادستانی کل استرالیا میگوید، «این یک رویه قدیمی است که این اداره در مورد اینکه آیا یک سازمان برای قرار گرفتن در لیست سازمانهای تروریستی در نظر گرفته شده یا میشود، اظهار نظر نمیکند.»
نوشته اسکاینیوز: دولت استرالیا آماده بود سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهد، اما ناگهان منصرف شد! اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته سفرهای نوروزی در ناایمنی تمامعیار؛ ۱۱۰ کشته طی سه روز اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>سردار حسن مومنی رئیس پلیس راه کشور با اعلام اینکه در سه روز گذشته ۱۱۰ نفر جان خود را از دست دادند، گفت: «با توجه به ارتباطات با سازمان راهداری، تعاملات خوبی داریم و تمرکزمان را بر ۳۰ کیلومتری شهرها را افزایش دادیم زیرا تراکم جمعیت در این مناطق بیشتر است و احتمال رانندگی با حالت خوابآلودگی برای رسیدن به مقصد هم بیشتر است. از این رو در ایام نوروز بر ۳۰ کیلومتری شهرهای تمرکز کردیم تا حوادث را کم کنیم.»
او گفته «ما در کشور با پدیده جوانمرگی روبرو هستیم» و توضیح داده که «۲۲ درصد کشتهشدگان ما در تصادفات بین ۲۰ تا ۳۰ سال دارند، بیش از ۶۵ درصد کشتههای ما از کسانی هستند که بین ۲۰ تا ۶۰ سال دارند و در سنین کار هستند که کشته شدن آنها صدمات جبرانناپذیر دارد. از نظر اقتصادی هم هفت درصد درصد تولید ناخالص ملی، هزینه تصادفات است و تبعات اجتماعی پنهانی دارد که قابل محاسبه نیست.»
رئیس پلیس راه کشور با اشاره به اقدامات سلبی از سوی پلیس راه نیز گفته که «نرخ جرائم رانندگی بازدارنده نیست، کسی که تخلف میکند، باید تاوان سنگینی دهد چون جان خودش و دیگران را به خطر میاندازد. درخواست ما این است که این موضوع مورد پیگیری قرار گیرد، زیرا جریمه سبد خانوار نیست که اگر افزایش پیدا کند، در معیشت مردم اثر بگذارد، بلکه تصادفات را کاهش میدهد.»
نرخ تصادفات رانندگی، به ویژه تصادفات جادهای، در ایران رقمی به مراتب بیشتر از میانگین جهانی است. هرچند مقامات جمهوری اسلامی خطاهای رانندگان را به عنوان عامل اصلی تصادفات جادهای عنوان میکنند اما کارشناسان جادههای ناامن و اتومبیلهای ناایمن را به عنوان علت بالا بودن نرخ تصادف در ایران ارزیابی میکنند.
در همین رابطه سردار تیمور حسینی جانشین وقت رئیس پلیس راهور فراجا اسفندماه ۱۴۰۱ گفته بود که «در سه سال اخیر شمار تلفات جادهای با افزایش ۱۳ درصدی به حدود ۱۷ هزار نفر رسیده است که این مسئله نشان میدهد باید امنیت و جان مردم در ساخت خودروهای داخلی جدی گرفته شود.»
سردار تیمور حسینی دو ماه بعد و در اردیبهشت امسال با تأکید به اینکه «وقتی در شرکتهای خودروساز داخلی شاهد ارتقای کیفیت و ایمنی محصولات نیستیم، متقابلا آمار بالای تصادفات را نیز باید بپذیریم» گفته بود که «در نوروز ۱۴۰۲ خطای انسانی در تصادفات جادهای ۲۹ درصد، سهم راه ۲۰ درصد و سهم خودرو به ویژه خودروهای ایرانی مانند پراید و پژو ۵۱ درصد بوده است که متأسفانه رقم قابلتوجهی از سهم این تقصیرها به راه و خودرو اختصاص دارد.»
به گفته سردار تیمور حسینی «راه امن و خودروی ایمن، هم پیش از حادثه و هم پس از حادثه، میتوانند حافظ جان انسانها باشند و خسارتهای ناشی از حوادث رانندگی را به حداقل برسانند. درباره خودرو، استحکام بدنه، ستونهای محکم، کمربند ایمنی مناسب، کیسه هوا و مواردی از این دست، خسارتهای جانی و مالی را حتی در صورت وقوع حادثه رانندگی کاهش میدهد که متاسفانه خودروهای داخل، هیچکدام از این موارد را ندارند.»
اینهمه در حالیست که عدم توانایی بسیاری از خانوارها برای خرید اتومبیل سبب شده در نوروز امسال اجاره اتومبیل، حتی پراید یا همان ارابه مرگ، رواج پیدا کند.
بر اساس گزارشها اجاره پراید برای سفرهای نوروزی روزانه ۴۰۰ هزار تومان هزینه دارد. آگهی اجارههای اتومبیل نشان میدهد قیمت اجاره پژو ۲۰۶ از یک میلیون و ۱۹۵ هزار تومان تا یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان و برای بازه زمانی هفت تا ۲۰ روز یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان است.
در میان اتومبیلهای لوکس نیز برای تویوتا لندکروز در بازه زمانی ۳ تا ۶ روز ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا ۷ میلیون تومان پیشنهاد شده است.
جلوههای فقر در ایران؛ اجاره لاستیک برای معاینه فنی اتومبیل!
بخشی از مالکان اتومبیل هم به دلیل نداشتن درآمد کافی، برگه معاینه فنی اتومبیل خود را با لاستیک اجارهای گرفتهاند و حالا با لاستیکهای فرسوده و غیراستاندارد در جادههای کشور تردد میکنند.
بر اساس گزارشی که اول اسفندماه جاری منتشر شد، قیمتهای سنگین لاستیک و درآمدهای ناچیز حقوقبگیرانی که حتی از تأمین هزینه روزمره خوراک و اجارهبهای مسکن نیز عاجز هستند، سبب شده بازار اجاره لاستیک اتومبیل داغ شود.
بسیاری از متقاضیان این بازار افرادی هستند که با اجاره یک روزه لاستیک به دنبال دریافت برگه معاینه فنی برای اتومبیل خود هستند. نرخ اجاره لاستیک اتومبیل هم از یک میلیون تا دو و نیم میلیون تومان بر اساس ارزش آن، عنوان شده است.
اینهمه در حالیست که لاستیک اتومبیل یک کالای مصرفی است که عمر چندانی ندارد و باید هر دو سال تا نهایتا پنج سال یکبار حتما عوض شود. عدم تعویض لاستیک و استفاده از لاستیکهای فرسوده اقدامی بسیار خطرناک در بروز تصادفات مرگبار رانندگی به دلیل ترکیدن چرخ است؛ تصادفاتی که مشخص است بخش بزرگی از قربانیان آن خانوارهای کمدرآمدی هستند که توان خرید لاستیک نو برای اتومبیل خود ندارند.
۱۷ هزار کشته و ۳۳۴ هزار مصدوم در تصادفات رانندگی در کمتر از یک سال!
آمارهای سازمان پزشکی قانونی نشان میدهد در ۱۰ ماه نخست امسال ۱۷ هزار و ۱۷۷ نفر در ایران جان خود را بر اثر تصادفات رانندگی از دست دادند. از این تعداد، ۱۳ هزار و ۵۶۹ نفر مرد و بقیه زن بودند.
مقایسه آمارهای امسال با سال گذشته نیز نشان از افزایش ۵ درصدی تعداد قربانیان تصادفات رانندگی در ایران دارد. در ۱۰ ماهه نخست سال ۱۴۰۱، آمار فوتیهای حوادث رانندگی در ایران، ۱۶ هزار و ۳۷۲ نفر بوده است.
دادههای سازمان پزشکی قانونی کشور همچنین نشان میدهد از فروردین تا دیماه امسال ۳۳۴ هزار و ۸۵۵ نفر بر اثر حوادث رانندگی مصدوم شدهاند. ۲۳۶ هزار و ۴۳۳ نفر از آنها را مردان و مابقی را زنان تشکیل دادند.
امسال آمار مصدومشدگان تصادفات رانندگی نسبت به سال گذشته ۶/۵ درصد افزایش یافته است. در بازه ۱۰ ماهه نخست سال گذشته ۳۱۴ هزار و ۳۶۴ نفر بر اثر حوادث رانندگی مصدوم شده بودند.
بخشی از مصدومشدگان تصادفات رانندگی دچار نقص عضو و معلولیت میشوند بطوری که به گفته محمد قادری، رئیس سازمان بهزیستی کشور، در نتیجه ۳۰۰ هزار تصادف در کشور، سالانه ۴۰ تا ۶۰ هزار معلول به جمعیت معلولان ایران اضافه میشود.
نوشته سفرهای نوروزی در ناایمنی تمامعیار؛ ۱۱۰ کشته طی سه روز اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته نمایشگاه «چشم برای آزادی» در مرکز نوبل صلح در اسلو اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>جواد مقیمی پارسا که در ۱۶ سالگی در ایران به حرفه عکاسی روی آورد، پس از وقایع انتخابات جنجالی سال ۱۳۸۸ مجبور به ترک کشور شد و پس از مدتی سکونت در ترکیه به نروژ رفت. یکی از عکسهای او از اعتراضهای سال ۱۳۸۸ روی جلد هفتهنامه «تایم» منتشر شد. این هفتهنامه آمریکائی یکی از کارهای جواد مقیمی پارسا را در کنار ۱۴۴ عکس دیگر در سال ۲۰۰۹ میلادی در فهرست تصاویر تاثیرگذار یک صد سال اخیر گنجانده است. این عکاس ایرانی- نروژی تا کنون جوایز بسیاری دریافت کرده است. آخرین جایزهای که جواد مقیمی پارسا دریافت کرده، جایزه بهترین عکس سال نروژ در سال ۲۰۲۳ میلادی است.
احمد رأفت با جواد مقیمی پارسا گفتگوئی انجام داده است.
نوشته نمایشگاه «چشم برای آزادی» در مرکز نوبل صلح در اسلو اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته هشدار به اپوزیسیون: شاهزاده رضا پهلوی دموکرات؟ یا کودتای نظامیهای جمهوری اسلامی؟ اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>با گروهها و شخصیتهایی شروع میکنم که کمترین اثر و نقش را در آینده سیاسی ایران بازی میکنند و با اشخاص و احزابی به پایان میبرم که مردم داخل کشور بالاترین امیدشان را به آنها بستهاند.
در این میان تلنگری هم به مردم ستمدیده ایران، رژیم سفاک اسلامی و رهبر ضحاک رژیم و خیل بیشمار پاچهخوارانش و در نهایت نقش قدرتهای جهانی و منطقهای چه دمکراسیهای لیبرال و چه امپراتوریهای شرّ و شرارت.
۱- از مجاهدین خلق شروع میکنم که در انقلاب ۵۷ نقش ایفا کرد و پس از روی کار آمدن رژیم برای مدتی بزرگترین امید برای تغییر را در دلهای جوانان هوادارش در دهه شصت ایفا کرد و به تدریج با سرکوب و فرار در دامان دشمنان میهن و تداوم یک رهبری فرقهای و بسته به مشتی «مخالفان حرفهای» نظام تبدیل شدند که در طول چهار دهه در خدمت دولتهای بیگانه و اشخاص و گروههای راست افراطی درآمدند و حال با نگه داشتن سه هزار سالخوردگان شصت هفتاد ساله در یک اردوگاه در آلبانی از کمترین حمایت مردمی و به ویژه جوانان ایران برخوردارند.
آنها باید روشن کنند که چگونه میتوانند مخارج بی حد و حصر نگهداری یک رهبری در پاریس و واشنگتن و نگهداری کمپ اشرف در آلبانی و نمایشهای چند هزار نفری در کلانشهرهای اروپا و هزینه دعوت از بازنشستگان سیاسی قدرتهای بزرگ و لابیگری را بپردازند؟ پرسشی که پاسخی به آن نمیدهند.
دیگر اینکه با داشتن کمترین حمایت در داخل کشور، نه عربستان سعودی و نه گروههای تندرو در اسراییل و آمریکا به آنها امیدی بستهاند تا بتوانند نیازهای مالی آنها را برطرف کنند. تنها دولتی که در حال حاضر از وجود آنها سودی میبرد، رژیم اسلامی است که از آنها به عنوان مترسکی خوفانگیز در بین اپوزیسیون خارج کشور سعی بر ترساندن مردم ایران از فردای آزادی و اختلاف در بین خطوط اپوزیسیون استفاده کرده و شاید هم بطوری نیازهای مادی آنها را برطرف میکند و با بزرگنمایی آنها به قدرتهای غربی نشان میدهد که اپوزیسیون خارج کشور چندان تفاوتی با خود رژیم ندارد و مانند رژیم بطور فرقهای و بسته اداره میشوند و هرگونه صدای مخالف را به شدت سرکوب میکنند و در فردای سقوط رژیم حمام خون راه میاندازند.
آنها با هوچیگری و عدم پاسخگویی مانند شخص خامنهای هرگونه راه دیالوگ را با دیگر گروههای مخالف بستهاند.
۲- چپهای افراطی و مارکسیست در خارج کشور که در میان تندروهای اقلیتهای زبانی و فرهنگی طرفدارانی دارند و بیشتر در صدد تجزیه کشور هستند تا یک انقلاب دموکراتیک برای ایران و ایرانیان. آنها در حال حاضر در فضای مجازی به تخریب شخصیت چهرههای اپوزیسیون لیبرال میپردازند و کاری در راه تحقق جنبش آزادی انجام نمیدهند.
این گروهها که سابقه طولانی مخالفت با دولتهای حاکم در صد سال اخیر ایران را دارند بیشتر اوقاتشان را در کافههای اروپایی به بحثهای بیپایان ایدئولوژیک در مورد کاربرد مفاهیم مارکسیستی و لنینیستی و شخصیتهای انقلابی از انقلاب فرانسه گرفته تا روسیه و چین وکوبا و در آخر، کشور خودمان و نهضتهای چپ و ضدامپریالیستی آمریکای جنوبی میگذرانند و امیدشان را به احزاب و گروههای تجزیهطلب در بلوچستان و کردستان و خوزستان و ترکمن صحرا بستهاند.
غافل از اینکه جهان با سرعت به سوی گلوبالیزاسیون و یکی شدن اقتصادهای جهان و برداشتن مرزهای ملی و جایگزینی دولتمردان کلاسیک با تکنوکراتها پیش میرود و برای هرگونه انقلاب و جابجایی قدرت در ایران جهت آنها نقشی بالاتر از گروههای کوچک چپگرا در غرب را نمیتوان متصور شد.
۳- راستهای افراطی هم مانند چپهای افراطی در این نهضت آزادیخواهی نقش ترمز و چوب لای چرخ را بازی میکنند و در فضای مجازی مثل چپهای افراطی نقش مخربی بازی میکنند. آنها معتقد به تقدس نقش شاه هستند و در مواردی شاه را بر ایران ترجیح میدهند و آرزویشان فقط تعویض عمامه با تاج در رژیم آینده است و بجز دایره خودیهای سلطنتطلب، هیچ فضایی را برای دیگر گروههای سیاسی حتی مشروطهخواهان متصور نیستند.
آنها متوجه نقش شاه در یک سیستم حکومتی نیستند و بجای پدر ملت، برای او نقش پدرسالار یک گروه خاص مثل خودشان را متصور هستند. برای آنها اگر شاهزاده رضا پهلوی دموکرات نتواند چنین نقشی را بازی کند ابایی نیست. از او میگذرند و به دنبال کسی میروند که بتواند نقش این «شاه» را برای آنها بازی کند. اینکه اصولا چنین کاری ممکن باشد، بحثی دیگر است.
باید اذعان کرد که این گروه در حال حاضر نقش بزرگی در تخریب افراد سیاسی و عدم شکلگیری یک اتئلاف حول شاهزاده رضا پهلوی را ایفا میکنند و به پیامهای بیشمار شاهزاده مبنی بر عدم پشتیبانی وی از این افکار تند، با بیاعتنایی گذشتهاند.
با توجه به فردگرایی مفرط در ایران و ساختن قهرمان و قهرمانگرایی در فرهنگ سیاسی و تاریخی کشور، میتوان از این گروه با عنوان بزرگترین خطر در راه رسیدن به دموکراسی در فردای ایران نام برد.
۴- اصلاحطلبان در ایران و خارج که با انتخابات ریاست جمهوری خاتمی پا به عرصه سیاسی ایران گذاشتند در آن زمان باعث امیدواری طیف بزرگی از مردم ایران برای تغییرات در کشور شدند که با عدم شجاعت سیاسی از طرف خاتمی بدون پاسخ ماند و این فرصت تاریخی به هدر رفت و ایرانیان تجربه عوامفریبی احمدی نژاد را هم با پوست و گوشت خود تجربه کردند. جنبش سبز نقطه اوج این تفکر سیاسی بود که همچنان از طرف بنیانگذاران آن پس از دو دهه بیپاسخ مانده و پس از اعتراضات ۹۶ به حاشیه برده شد و مردم در خیابانهای کشور به آن نه گفتند.
هرچند بعضی از رهبران فکری و سیاسی این جنبش از آن جدا شده و به براندازان پیوستهاند، لیکن هنوز نمایندگان این جنبش در خارج کشور که به نایاکی معروف هستند دست از فعالیت نکشیده و در پایتختهای غربی به ویژه در ایالات متحده به لابیگری مشغول هستند. حامیان این طیف سیاسی را به وضوح در دولت بایدن و حزب دموکرات و سازمانهای حقوق بشری در اروپا به خوبی میتوان مشاهده کرد.
افراد سیاسی معرف این گروهها در حال حاضر از تریبونهای بینالمللی در خارج کشور بر خوردارند و حضوری مستمر در تلویزیونها، فستیوالهای هنری و حقوق بشری و سوشیال مدیا دارند.
در آینده نزدیک اگر اکثریت این طیف به نوعی براندازی رسیده باشند و از مجموعه قدرتطلب که به گدایی منصب و مقام در درگاه ضحاک زمانه ضجه میزنند، به تدریج فاصله بگیرند ،میتوانند در مرحله گذار برای تغییرات بدون خشونت نقشآفرینی کنند و به ریزش درونی تکنوکراتها و لایههای میانی و مدیریتی در بدنه حکومت فعلی کمکهای شایانی بکنند.
۵- روحانیت که به مدت چهار دهه اهرم قدرت را در ایران در دست داشت اینک با یکدست شدن هرچه بیشتر قدرت سیاسی در یک گروه خاص، دیگر از آن موقعیت قبلی خود در جامعه و قدرت سیاسی برتر برخوردار نیست و به شدت تحت نفوذ تندروهای این قشر از جامعه و سپاه پاسداران قرار دارد. این نمایندگان الله بر زمین که جامعه مذهبی ایران را در طول چهار دهه به سوی آتئیسم و بی خدایی هدایت کردهاند و این دستاورد برای دولتهای آینده ایران مشکلات اجتماعی فراوانی را برجای خواهد گذاشت، مورد نفرت اکثریت مطلق مردم ایران هستند و حتی در اواخر زندگی رهبر و ولی فقیه هم دیگر از آن موقعیت قبلی برخوردار نبوده و اولین قربانیان جابجایی قدرت خواهند بود. چه این جابجایی قدرت در داخل رژیم انجام پذیرد و چه منجر به انقلاب دموکراتیک و پیروزی اپوزیسیون شود، شاید در آینده دور در یک سیستم سکولارلیبرال دموکرات بتوانند آبروی رفته خود را احیا کرده و در کنار مردم قرار گرفته و در جامعهای شبیه جوامع غربی نقش روحانی خود را ایفا کنند و از کار سیاسی و سیاستبازی دوری کنند. قدر مسلم اینکه این چشمانداز در آینده نزدیک به هیچ عنوان امکانپذیر نخواهد بود چون کمتر حزب و گروه و شخصیت سیاسی از این گروه اجتماعی حمایت و برای آنها هزینه خواهد کرد.
۶- حال میرسیم به احزاب و گروههایی که به دموکراسی و رای اکثریت و حقوق بشر و یکپارچگی ایران اعتقاد دارند و در این راستا قدم بر میدارند ولی بر روی سیستم حکومتی آینده چه جمهوری و چه پادشاهی مشروطه و چه از نوع اقتصاد آزاد و یا اقتصاد سوسیالیستی با هم اختلاف نظر دارند. با اینهمه برای نجات ایران از دست خونآشامان به نوعی آنها میتوانند با یکدیگر همکاری کنند.
این گروهها که رهبران فکری آنها در خارج کشور در غرب زندگی میکنند، همفکرانی هم دارند که در زندانهای دهشتناک رژیم در داخل تحت فشار و شکنجه هستند.
این گروهها بدنه اصلی انقلاب آزادیبخش ایران و یا جنبش مهسا را تشکیل میدهند و برای نجات و ساختن فردای ایران چاره ای جز همکاری با یکدیگر ندارند و وظیفه ملی آنها در وهله اول تشکیل یک شورای رهبری است که قادر به هدایت تظاهرات و اعتصابات به قصد سقوط این رژیم جبار باشد.
رهبران داخلی این جنبش وظیفه بسیار مهمی در انتظارشانخواهد بود و آن در زمان سازماندهی اعتصابات است که بعد از بازگشت معترضین به خیابانها و بر گزاری تظاهرات و از همه مهمتر در فاز گذار از رژیم بیش از پیش اهمیت خواهد یافت.
در حال حاضر هر سازماندهی رهبری در داخل با واکنش ارگانهای امنیتی رژیم همراه و در نتیجه موجب اعدام و ترور و زندانهای انفرادی و شکنجه و مصاحبههای تلویزیونی خواهد شد و سبب از دست دادن کادرهای مهم سیاسی در مرحله گذار و پا گرفتن سیستم حکومتی آینده خواهد گشت.
شورای رهبری باید در خارج کشور تشکیل شده و در ارتباط مستمر با داخل کار کند.
در میان نیروهای ملیگرا که به تمامیت ارضی و دموکراسی و انتخابات آزاد و حقوق بشر معتقد هستند، شاهزاده رضا پهلوی که از همه بیشتر مورد اعتماد مردم ایران است بیش از هر شخصیت سیاسی دیگر این مسئولیت را بر دوش میکشد و انتظارات از ایشان بیش از دیگران است.
شاهزاده بارها در مصاحبهها و سخنرانیهای خود به وضوح ایدههای سیاسی خود را بیان کرده و لزومی ندارد که احزاب و گروهها و شخصیتهای سیاسی با وجود حضور ایشان در شبکههای اجتماعی بطور مستمر، نظرات ایشان را به نفع مقاصد خود تعبیر و تفسیر کنند. او تا کنون همواره با دستِ رو بازی کرده است.
وی بارها گفته که در طیف راست سیاسی نیست و از نوعی اعتدال و میانهروی پیروی میکند و علاقه خود را به سوسیال دموکراسی نیز ابراز داشته است.
وی حکومت انتخابی را به حکومت موروثی ترجیح میدهد و از همه مهمتر برای محتوای حکومت بیش از فرم آن، ارزش قائل است و حتی در سخنرانی خود در رم در آوریل ۲۰۲۳ از ساز و کاری برای انتخاب شاه برای یکبار شبیه انتخاب پاپ رهبر کاتولیکهای جهان صحبت کرد.
به شدت به دموکراسی معتقد و همانطور که در سخنرانی خود در جمع «جمهوریخواهان حامی شاهزاده رضا پهلوی» تأکید کرد، خط قرمزهای خود را در مورد خشونت و خونریزی و انتقام برای براندازی رژیم بیان نمود.
نکات مهمی که در همین جمع ابراز نموده عبارت است از:
اپوزیسیون کلاسیک دیگر کاربرد خود را از دست داده!
چپ افراطی و راست افراطی در فضای سیاسی تنش ایجاد میکنند و نمیگذارند ائتلاف جریاناتی که میخواهند با هم کار کنند به وجود بیاید و خود جزیی از مشکل شدهاند.
رهبری که مد نظر وی است یک رهبری شخصی نیست بلکه حتی به لایههای میانی مدیریت باز میگردد.
و در نهایت مسئله امروز ایران تعیین تکلیف سیاسی کشور نیست بلکه نجات ایران از این حکومت ضدانسانی است.
و از همه مهمتر اینکه: آرزوی بزرگ شاهزاده، همراهی با مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی و برقراری یک سیستم سکولار در فردای سقوط این رژیم است.
وی هرگونه نقش خود در فردای ایران را موکول به انتخابات آزاد و رای اکثریت مردم و نظر شخص خود در آن زمان نموده است.
شخصاً فکر میکنم نقشه راه ایشان برقراری دموکراسی در کشور بدون میانبرهای خونریزی و جنگ است. به نظر من ایشان بزرگترین سرمایه ملی برای اپوزیسیون در این راه دشوار آزادی است و اپوزیسیون خارج کشور باید از وجود ایشان برای رهبری و بهینهسازی انقلاب نهایت کوشش و استفاده را بکند.
همچنین هرگونه فشار برای بدلسازی ایشان از طرف احزاب، نتایج فاجعهآمیزی در اپوزیسیون و در نتیجه فلج کردن رهبری به دنبال خواهد داشت.
البته باعث امیدواری است که شاهزاده هرچه زودتر یک ساز و کاری مدیریتی در دفاتر خود انجام داده و از شخصیتها و مشاوران با تجربه در امور خود استفاده کرده و از همه مهمتر یک سخنگو انتخاب نماید که با ایدههای سیاسی ایشان هیچگونه زاویه نداشته باشد و دربست خود را در اختیار ایشان قرار داده و نظریات ایشان را منعکس کند.
در حال حاضر در ایران سیستم پادشاهی مشروطه برقرار نیست و هیچگونه محدودیت در بیان افکار سیاسی خانواده شاهزاده و پایبند بودن خانواده سلطنتی به آن محدودیتها را نداریم و هر کدام از نزدیکان شاهزاده در بیان نظریات سیاسی خود آزادند و در صورت بیان نظریات خود در سوشیال مدیا و وسایل ارتباط جمعی باید انتظار واکنش افکار عمومی را داشته باشند حتی اگر این واکنشها در تایید و یا در تخریب شخصیت مورد نظر باشد.
توهین و یا تخریب نزدیکان شاهزاده دلیلی بر قهر و یا عقبنشینی وی از مواضع و مسئولیتهای سیاسی خود نیست؛ کار سیاسی هزینههای هنگفتی را در راه رسیدن به مقاصدی مثل آزادی وطن طلب میکند و شاهزاده باید از موانع این راه دشوار مطلع باشد و با هوشیاری از آن عبور کند،
البته راه دادخواهی از راههای قانونی برای هرگونه توهین و افترا علیه نزدیکان شاهزاده و هر شخصیت سیاسی و غیره در کشورهای دموکرات غربی باز است.
متاسفانه این بار گران بدون هزینههای کلان به مقصد نمیرسد. همانطور که در طول ۴۵ سال مردم ایران این هزینه را با جان و مال و عزیزترین کسان خود پرداختهاند.
حال شاهزاده هرچه زودتر باید ساز و کار یک شورای رهبری با حضور نمایندگان احزاب و گروهها و شخصیتهای منفرد سیاسی را بریزد که به سه اصل پایبند باشند:
تمامیت ارضی ایران
آزادی انتخابات و تعیین شکل نظام آینده با با رای مردم
تحقق حکومت سکولار دموکرات و پایبندی به رعایت حقوق بشر در تمامی زمینهها
این شورای رهبری در کوتاهترین مدت میبایست یک نقشه راه برای پیشبرد اهداف خود جهت براندازی و عبور از رژیم اسلامی را فراهم نموده و «ابتکار عمل را در فضای سیاسی کشور به دست گرفته و در حد مکان از واکنش نشان دادن به ترفندهای رژیم دوری کرده و خودش کنش ایجاد کند.
این شورای رهبری در رابطه تنگاتنگ با مخالفین در بند و آزاد در ایران کار اعتراضات و اعتصابات را به پیش برده و صندوقی در خارج کشور برای کمک به کارگران اعتصابی در صنایع که برای فلج کردن ماشین رژیم لازم است ایجاد کنند.
مشاوران شاهزاده میبایست از توهین به دیگران و یا دعوت به بایکوت وسایل ارتباط جمعی خودداری کرده و به پلورالیسم سیاسی در این وسایل ارتباط جمعی احترام گذاشته و از آن دفاع کنند. و اگر لازم بود یک تلویزیون ماهوارهای ایجاد کرده و در آن نظریات رسمی و سیاسی این شورا را به گوش و دید مردم ایران برسانند.
فردای آزاد و دموکراتیک ایران از راه انحصارطلبی و تنگنظری نمیگذرد. مردم ایران این محدودیتها را در این ۴۵ سال با پوست و گوشت خود تجربه کردهاند.
این شورا با وجود حضور اکثر نمایندگان احزاب دموکراسیخواه در مواجهه با رهبران کشورهای دموکراتیک از موضع بالایی بر خوردارخواهد بود و طولی نمیکشد که قدرتهای جهانی آن را به رسمیتخواهند شناخت. باید اذعان کرد که هیچ کشور دموکراتیکی دل خوشی از رژیم جنایتکار اسلامی ندارد و تنها به دلیل نبود یک آلترناتیو واقعی دست از داشتن رابطه با آن برنمیدارند. چون منافع ملی آنها و «سیاست واقعی/ رئال پلیتیک) و امنیت منطقه چنین اجازهای را به آنها نمیدهد.
در حال حاضر کارت امنیت منطقه هم از آنها گرفته شده و با چشمان خود ناظر ناامنی و اختلال در تجارت جهانی شدهاند.
چین و روسیه هم در آینده سیاسی ایران فقط و فقط از طرف ایادی خود قادر به اعمال نفوذ خواهند بود وگرنه هیچگونه پایگاه مردمی در ایران نخواهند داشت. حافظه تاریخی و فرهنگی مردم ایران به شدت با نفوذ هر دو کشور در آینده سیاسی کشور مقابله کرده و سد بزرگی در مقابل آنها خواهد بود.
کشورهای همسایه و به ویژه قدرتهای منطقه مثل ترکیه، عربستان، مصر و اسراییل در نهایت چارهای جز تن دادن به خواسته مردم ایران برای تغییر نخواهند داشت و آینده روابط آنها به رقابتهای اقتصادی خلاصه خواهد شد ولی کماکان به قدرت رسیدن یک حکومت سکولار که اسلام شیعه را جزیی از محتوای ایدئولوژیک خود محسوب نکند، برگ برندهای خواهد بود برای بهبود روابط در آینده.
و اما در پایان میخواهم به موضوع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بپردازم. همانطور که در مقاله قبلی اشاره کردم، برای رژیم پس از مرگ خامنهای و یا حتی در اواخر عمر ضحاک زمانه، سه راه بیشتر باقی نمیماند و در حال حاضر بزرگترین خطر برای تداوم رژیم حضور سپاه پاسداران است؛ نیرویی که تمامی ابزار برای گرفتن قدرت را در دست دارد و حتی بعضی کشورها برای به قدرت رسیدن آن کار میکنند.
شخصا معتقدم که سپاه پاسداران بر روی پروژه فردای مرگ خامنهای به صورت جدی تمرکز کرده و حکومت نظامیان را از بالاترین شانس برای گرفتن قدرت برخوردار میبینم. آنها سپس با اهرمهای نظامی و مالی و اقتصادی و سیستم قضایی گوش به فرمان در مدت کوتاهی مذهبیون را از قدرت کنار زده و خود قدرت را قبضه کرده و در ادامه، مقدار محدودی آزادیهای اجتماعی برقرار میکنند و اگر بتوانند نوعی مشروعیت، بسان حکومتهای نظامی مسئولیتپذیر موجود در دنیا کسبخواهند کرد و پس از کاهش تحریمها صادرات نفت را از سر خواهند گرفت و در کوتاهمدت مقداری وضعیت اقتصادی و مالی مردم را کمی بهبود میبخشند، اکثریت قشر خاکستری نیز از این تغییرات استقبال خواهد کرد.
تنها مشکل آنها برای جذب جامعهای که مجذوب این حرکات میشود، داشتن یک شخص «کاریزماتیک» مثل قاسم سلیمانی است و فکر میکنم کشتن سلیمانی از طرف آمریکا نه تنها به منظور حذف فرمانده نیروی تروریستی قدس بلکه هدف اصلی ساقط کردن آینده سیاسی برای این رژیم پس از مرگ خامنهای بوده است.
حال اپوزیسیون دموکرات در خارج از ایران باید به هر نحو که امکانپذیر باشد سپاه را وارد لیست تروریستی نماید تا بتواند از مشروعیت بینالمللی این نهاد نظامی نامتعارف و موازی و تروریستی برای کسب قدرت جلوگیری کند و در عین حال در صدد تشویق ایده ملیگرایی و حس وطنپرستی در بین صفوف ارتش شود تا بدنه پایین ارتش با مردم معترض همسو شده و اپوزیسیون را از وجود یک نیروی نظامی همراه در فردای انقلاب برخوردار کند.
اوضاع سیاسی اجتماعی ایران در فردای سقوط رژیم شباهتی به سال ۱۳۲۰ نخواهد داشت بلکه مؤلفههای مشترک بسیاری با اواخر دوران قاجار دارد: فقر، فساد، اعتیاد، رشوهخواری، گسسته شدن روابط اجتماعی و نوعی فقر فرهنگی و فردگرایی مفرط و نبود وجدان عمومی و از همه مهمتر عدم اعتماد به سیاستمداران به دلیل ۴۵ سال حکومت ظالمانه به نام خدا و شریعت که کشور را به ورطه هلاک رسانده است.
حال اگر اپوزیسیون متحد دموکراتیک و ملیگرا توانست آن انسجام و همبستگی را اول در بین خود و سپس در میان آحاد مردم ایجاد کند، امیدواری بسیاری وجود خواهد داشت که ایران و ایرانی از این مهلکه جان به در برده و در زمان نسبتا کوتاهی پایهریزی برای یک «کشور دموکراتیک با استاندارهای منطقه» امکانپذیر شود؛ وگرنه در مدت کوتاهی هرج و مرج خونینی کشور را در بر گرفته و موجودیت ایران و ایرانی به خطرخواهد افتاد و بعید نیست که دشمنان ایران یکبار برای همیشه رویای تکه تکه کردن کشور را به مرحله اجرا بگذارند.
شکی نیست که در میانمدت، در دوران سلطه سپاه، بار دیگر ققنوس ایران از زیر خاکستر بیرون آمده و در آن شرایط وحشتناک اجتماعی پرچم یکپارچگی وطن و نجات مردم ایران را به اهتزاز درآورد.
بار دیگر رضاخانی در راه خواهد بود ولی شک دارم که اینبار از خاندان ایراندوست پهلوی باشد. رضاخان ثانی بسان سلف خود که از بدنه نیروهای قزاق که گوش به فرمان روسیه تزاری بودند بیرون آمد، احتمالا از بدنه میانی سپاه پاسداران اسلامی بیرونخواهد آمد که هرگز «ایران» در مرکز خواستههای فرماندهان و بنیانگذارانش نبوده است.
*بهرام فرخی دانشآموخته علوم سیاسی و روابط بینالملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.
نوشته هشدار به اپوزیسیون: شاهزاده رضا پهلوی دموکرات؟ یا کودتای نظامیهای جمهوری اسلامی؟ اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته جمهوری اسلامی در پنجاه و پنجمین شورای حقوق بشر متهم به «جنایت علیه بشریت» شد اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>در جریان این اجلاس که جمعه ۱۷ فروردین به کار خود پایان خواهد داد، قطعنامهای در محکومیت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی به رای گزارده خواهد شد. این شورا همچنین باید در رابطه با تمدید ماموریت «کمیته مستقل حقیقتیاب» و همچنین ماموریت گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد جهت بررسی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی نیز تصمیم بگیرد. ۴۳ سازمان حقوق بشری ایرانی و بینالمللی در بیانیه مشترکی خواهان تمدید ماموریت این کمیته و همچنین ماموریت گزارشگر ویژه شدند.
در این نشست در حالی که نمایندگان برخی کشورها (کوبا، سوریه، کره شمالی، ونزوئلا، عراق، چین، روسیه، سودان و اریتره) به دفاع از جمهوری اسلامی پرداختند، کشورهای دیگری وضعیت حقوق بشر در ایران را بسیار اسفناک و نگران کننده ارزیابی کردند. نماینده آمریکا سخنان خود را با تحسین «مردم شجاع ایران» آغاز کرد که پس از کشته شدن مهسا امینی تظاهرات سراسری را شکل دادند. او در ادامه «رفتار خشونتآمیز حکومت» را در مقابله با اعتراضات مسالمتآمیز مردم محکوم کرد. نماینده آلمان با اعلام همبستگی با بیانیه اتحادیه اروپا در خصوص وضعیت اسفبار حقوق بشر در ایران، «خشونت جنسیتی و شکنجه معترضان به حجاب اجباری» را شدیدا محکوم کرد. او گفت که حکومت ایران «اعتراضات مسالمتآمیز معترضان را به شدیدترین شکل ممکن سرکوب» میکند، زنان و کودکان را «تحت آزار جنسی» قرار میدهد.
در حاشیه این اجلاس چندین نشست جانبی از سوی نهادهای حقوق بشری ایرانی و بینالمللی در رابطه با وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی نیز برگزار شد، و نمایندگان برخی نهادهای حقوق بشری ایرانی نیز در صحن این اجلاس صحبت کردند.
محمود امیریمقدم مدیر سازمان حقوق بشر ایران یکی از سخنرانان در این اجلاس بود. احمد رأفت با محمود امیریمقدم در ژنو گفتگوئی انجام داده است.
نوشته جمهوری اسلامی در پنجاه و پنجمین شورای حقوق بشر متهم به «جنایت علیه بشریت» شد اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته تداوم گرانی تا آخرین لحظات سالی که «مهار تورم و رشد تولید» نامیده شد! سکه به مرز ۳۹ میلیون تومان رسید اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>افزایش قیمتها در بازارهای مختلف ایران ادامه دارد و قیمت ارز و طلا در آخرین روزهای سال با افزایش چشمگیری روبرو شده است.
قیمت هر سکه طلا طی دو روز گذشته با شیب تندی در حال افزایش بوده و در ظهر روز دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ به ۳۸ میلیون و ۸۰۰ تومان رسید. هر نیم سکه ۲۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان و هر ربع سکه نیز ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان قیمتگذاری شد.
قیمت هر مثقال طلای ۱۸ عیار نیز در ظهر ۲۸ اسفند به ۱۳ میلیون و ۹۷۰ هزار تومان افزایش یافت.
در بازار ارز هم قیمتها در آخرین روزهای سال افزایشی بوده بطوری که دلار آمریکا برای دومین بار طی هفتههای گذشته به کانال ۶۰ هزار تومان وارد شده و به ۶۰ هزار و ۶۰۰ تومان رسیده است. هر یورو ۶۶ هزار و ۵۰ تومان، هر پوند بریتانیا ۷۶ هزار و ۹۰۰ تومان، هر درهم امارات ۱۶ هزار و ۴۷۰ تومان قیمتگذاری شده است.
افزایش قیمتها در بازار طلا و ارز در حالیست که پس از موج افزایش قیمتها در اوایل اسفندماه دولت همه تلاش خود را برای کاهش قیمت ارز و طلا بکار گرفت.
دولت برای مهار قیمتها در بازار ارز از یکسو اقدام به ارزپاشی کرد و از سوی دیگر با «خبردرمانی» خبرهایی درباره بازداشت افرادی با عنوان «سوداگران» و «قاچاقچیان» ارز منتشر کرد.
همچنین بانک مرکزی در ۱۰ روز گذشته برای کنترل نرخ سکه در بازار اقدام به حراج ۸۵ هزار قطعه انواع سکه کرد. در ماههای اخیر حراج شمش طلا نیز به عنوان راهکاری برای مهار قیمتها در بازار طلا در جریان بوده اما این سیاست بانک مرکزی تاثیری بر بازار نداشت و نگرانیهای اقتصادی و سیاسی همچنان بر بازار سایه انداخته است.
در دیگر بازارها هم قیمتها همچنان رو به افزایش است و همزمان به دلیل کاهش قدرت مردم، تقاضا در بازارها کاهش یافته و رکودی عمیق بازارهای مختلف را در بر گرفته است.
بازارهای مواد غذایی، پوشاک، کیف و کفش و لوازم خانگی که پیش از نوروز پرفروشترین روزهای سال را سپری میکردند امسال با رکودی شدید روبرو بودند.
دولت حتی نتوانسته در بازار مواد خوراکی تعادل برقرار کند. بر اساس آمار رسمی قیمت گوشت قرمز در بازار به بیش از ۷۰۰ هزار تومان رسیده است. گزارشهای میدانی از فروش گوشت تا ۹۰۰ هزار تومان در بسیاری از قصابیها حکایت دارد و در برخی مناطق گوشت کمیاب شده است.
خبرگزاری «رکنا» گزارشی میدانی از قیمت میوه در شمال شهر تهران منتشر کرده و نوشته اینجا دیگر حد و مرزی برای قیمتگذاری روی میوهها وجود ندارد؛ آن هم وقتی که صفت «نوبرانه» پشتبندش بیاید. میوههای نوبرانه معمولا نصیب هرکسی نمیشود و فقط «از ما بهترون» میتوانند طعم آنها را بچشند.
در این گزارش آمده که «یک بسته کوچک گوجه سبز که حدودا پنج عدد گوجه سبز در آن است در هایپر می به قیمت ۵۰۰ هزار تومان به فروش می رسد! یعنی هر عدد گوجه سبز، ۱۰۰ هزار تومان ارزش دارد!»
وبسایت «تجارت نیوز» نیز در گزارشی به افزایش قیمت آجیل پرداخته و نوشته که آجیل به یکی از لاکچریترین خوراکیهای موجود در سبد معیشت خانوار تبدیل شده است.
در این گزارش آمده که بررسی دادههای مرکز دولتی آمار نیز نشان میدهد در مدتی که از شروع به کار فعالیت دولت سیزدهم میگذرد تا پایان بهمن ۱۴۰۲، تورم آجیل در محصولات مختلف زیر ۱۰۰ درصد نبوده است. در این بین، تخمه آفتابگردان با ثبت تورم ۴۰۰ درصدی ازجمله کالاهایی است که در ابتدای قطار تورم رئیسی سوار شده است.
قیمت دیگر اقلام خوراکی نیز با افزایش روبرو بوده است. هر بسته روغن سرخ کردنی ۱۸۰۰ میلی لیتری ۳۱۹ هزار تومان است. چهار کیلو روغن اصیل جامد هم یک میلیون و ۱۱۰ هزار تومان قیمتگذاری شده است.
گزارشها نشان میدهد طی یک سال گذشته برنج ۲۱ درصد، گوشت قرمز ۵۲ درصد، گوشت مرغ ۳۷ درصد، چای و خرما ۱۱۱ درصد، تخم مرغ و پنیر ۵۱ درصد و قند و شکر ۷۴ درصد افزایش قیمت داشتهاند.
بر اساس برآوردهای میدانی، قیمت سفره هفت سین و ماهی پلوی شب عید برای یک خانواده چهار نفره با قیمتهای حداقلی در بازار بیش از یک میلیون تومان خواهد بود.
شب عید هم چارهساز نبود؛ رکود ۵۰ درصدی در صنف خشکشویی و لباسشویی
رسول شجری رئیس اتحادیه کفاشان تهران در گفتگو با خبرگزاری «ایلنا» گفته «تورم شدید و کاهش قدرت خرید مردم سبب شده تحرکی که تولیدکنندگان و فروشندگان فعال در این صنف انتظار داشتند هنوز دیده نشود و تقاضا برای انواع کفش در شب عید امسال نسبت به شب عید سال گذشته ضعیفتر است.»
او افزوده که «تقاضا در شب عید امسال نسبت به سال گذشته بطور متوسط ۲۵ درصد کمتر شده با این حال امیدواریم روزهای آخر سال تحرک موردانتظار در بازار ایجاد شود، تجربه نشان داده که در روزهای پایانی سال خرید بیشتر میشود.»
مجید افتخاری عضو هیئت مدیره اتحادیه تولید و صادرات پوشاک از رکود بیسابقه در بازار پوشاک شب عید خبر داده و گفته که «پوشاک از سبد مصرف پنج دهک پایین حذف شده و آنها فقط در شرایط اضطرار پوشاک میخرند، دهک ۹ و ۱۰ هم خیلی از خرید پوشاک داخلی استقبال نمیکنند و در مورد سایر دهکها که عموماً کارمند هستند و پسانداز دارند هم، دولت حالا در حساسترین زمان ممکن پس انداز آنها را با عرضه اوراق ۳۰ درصدی جذب کرد تا بتواند نرخ ارز را مدیریت کند که البته نرخ ارز هم مدیریت نشد.»
مجید افتخاری با بیان اینکه «نگرانی حاکمیت فقط این است که امنیت به مناسبتهای مختلف از جمله انتخابات بر هم نخورد» گفته حکومت در حال آمارسازی است و ادعا میکند شرایط بازار خوب است.
محمدرضا رمضان رئیس اتحادیه فروشندگان دستگاههای صوتی، تصویری، تلفن همراه و لوازم جانبی تهران هم اعلام کرده که «بازار در پایان سال رونقی ندارد و نسبت به سال گذشته، حداقل ۷۰ درصد کاهش فروش داشتهایم.»
محمدرضا رمضان گفته که «به دلیل نوسانات ارزی زیاد، شرایط برای کاسبان سخت شده است؛ ضمن اینکه فروش لوازم صوتی و تصویری از موبایل گرفته تا تلویزیون و اسپیکر، پلی استیشن، رادیوپخش ماشین و آلات موسیقی در رکود کامل است.»
رئیس اتحادیه فروشندگان دستگاههای صوتی، تصویری، تلفن همراه و لوازم جانبی تهران افزوده که «۱۰ درصد از همکاران من در این صنف تغییر شغل دادهاند و اکثرا صنف مواد غذایی را انتخاب کردهاند؛ چراکه بازار مواد غذایی بهتر از بازارهای دیگر است.»
این فعال صنفی گفته به دلیل کاهش قدرت خرید، مردم توان خرید نقدی ندارند و اغلب به صورت قسطی کالا خریداری میکنند.
علی بهرهمند رئیس اتحادیه صنف دارندگان قنادی، شیرینیفروشی و کافهقنادی نیز از نامطلوب بودن بازار شبِ عید خبر داده و گفته «فروش شیرینی به شدت کاهش یافته است».
به گفته علی بهرهمند قیمت محصولات به دلیل رکود حاکم بر بازار هیچگونه تغییری نکرده و علیرغم افزایش بهای مواد اولیه مصرفی از ثبات نسبی برخوردار بوده و تابع کیفیت، درجهبندی و عرضه و تقاضا است. تمام پیشبینیها به گونهای انجام شده که بازار با خلا و کمبود کالایی مواجه نشود اما به دلیل کاهش قدرت خرید، فروش به شدت کاهش یافته است.
نوشته تداوم گرانی تا آخرین لحظات سالی که «مهار تورم و رشد تولید» نامیده شد! سکه به مرز ۳۹ میلیون تومان رسید اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته عذر بدتر از گناه؛ آیتالله صدیقی، زمینخواری و ادعای جعل امضا اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>در آخرین روزهای سال ۱۴۰۲ پرونده دیگری از فساد سازمانیافته در جمهوری اسلامی و اینبار درباره زمینخواری گسترده کاظم رجبی صدیقی معروف به آیتالله کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر منتشر شده است.
در پی واکنش گسترده به فساد بزرگ رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ساعاتی پیش خبرهایی غیررسمی درباره استعفای او منتشر شد اما تا زمان تنظیم این گزارش بطور رسمی تأیید یا تکذیب نشده است.
یاشار سلطانی روزنامهنگار در ایران که پیشتر هم اطلاعاتی درباره فسادهای اقتصادی مقامات حکومتی منتشر کرده بود، از زمینخواری چند هزار متری امام جمعه تهران و دو پسرش، محمدمهدی و محمدحسین، خبر داده است.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی یاشار سلطانی حوزه علمیه «امام خمینی» در منطقه ازگل تهران که تحت تولیت آیت الله صدیقی اداره میشود، باغی به مساحت ۴۲۰۰ متر داشته است که قیمت روز آن، حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان برآورد می شود.
آبانماه امسال، شرکتی به نام «موسسه غیرتجاری پیروان اندیشههای قائم» ثبت میشود و بعد از آن، اسناد مالکیت این باغ باارزش به نام این شرکت میشود.
مالکان این شرکت آیتالله صدیقی و چند تن از پسران و دوستان او هستند و عروسش نیز بازرس شرکت است.
حوزه علمیه «امام خمینی» معروف به حوزه علمیه ازگل ۲۰ سال پیش در زمینی به مساحت ۲۰ هزار مترمربع در نزدیکی تجریش تهران تأسیس شد که بیشتر زمینهای این مجموعه متعلق به سازمان اوقاف و شهرداری تهران بوده و تولیت آن از ابتدا تا کنون با آیتالله کاظم صدیقی بوده است.
در واکنش به افشای این فساد کلان اقتصادی، برخی رسانههای داخلی در ایران متن نامه آیتالله کاظم صدیقی به دادستان تهران را منتشر کردند. در این شکواییه، امام جمعه تهران در ادعایی مضحک ادعا کرده که امضای او جعل شده و موسسهای که اسناد آن در رسانهها انتشار یافته، بدون اطلاع او به ثبت رسیده است.
کاظم صدیقی که رئیس سابق دادسرا و دادگاه عالی انتظامی قضات هم بوده، در این نامه به فردی اشاره و ادعا کرده این فرد مورد اعتماد او بوده و بدون اطلاع و با جعل امضای صدیقی موسسهای را ثبت و اسناد چندین هزار زمین را به نام او کرده است!
نام و هویت این فرد در متن نامه آیتالله صدیقی که در رسانههای داخلی منتشر شده، پنهان شده است اما برخی در شبکههای اجتماعی او را جواد عزیزی معرفی کردهاند که در موسسه ثبت شده آیتالله صدیقی و پسرانش شریک است.
در این نامه آمده که «بر این اساس فردی به نام آقای **** که قبلا مورد اعتماد مجموعه بوده، مسئول پیگیری و انجام امور ثبت اداری موسسه شد. اما متاسفانه فرد مذکور با سوء استفاده از اعتماد اقدام به تدوین و ثبت اساسنامه، جعل امضاء اینجانب، تسهیم سهام به آن کیفیت و بدون اطلاع تولیت، مدیر حوزه و برخی اعضا نموده و مع الاسف حتی بدون ورود و امضاء اینجانب و برخی اعضا ثبت این قضیه صورت پذیرفته است.»
او توضیح نداده که انگیزه فردی با این نفوذ که بتواند امکان ثبت شرکت و انتقال اسناد زمینهای حوزه علمیه به نام یک فرد حقیقی را داشته باشند چه بوده و اساسا چرا او زمینها را به نام خودش نکرده و به آیتالله صدیقی و دو پسرش چنین خدمتی کرده است!
ادعای عجیب و مضحک آیتالله صدیقی درباره «زمینخواری خانوادگی» خودش و فرزندانش با واکنشهای کاربران در شبکههای اجتماعی از جمله «ایکس» روبرو شده و با واکنش گسترده اصلاحطلبان علیه امام جمعه وقت تهران، هشتگ «صدیقی» ترند شده است.
سال ۲۰۰۰ زیمبابوه در اوج فساد و غارت عمومی بود. مجری اعلان لاتاری بزرگ زیمبابوه وقتی شماره بلیط برنده را اعلام کرد، برنده کسی نبود جز رابرت موگابه، رئیسجمهور مادامالعمر زیمبابوه!
نمیدانم چرا نامه #صدیقی را که دیدم این خبر به یادم آمد!— Pedram Soltani (@PedramSoltani1) March 17, 2024
پدرام سلطانی عضو اتاق بازرگانی در «ایکس» نوشته «سال ۲۰۰۰ زیمبابوه در اوج فساد و غارت عمومی بود. مجری اعلان لاتاری بزرگ زیمبابوه وقتی شماره بلیط برنده را اعلام کرد، برنده کسی نبود جز رابرت موگابه، رئیسجمهور مادامالعمر زیمبابوه! نمیدانم چرا نامه صدیقی را که دیدم این خبر به یادم آمد!»
بهرام پارسایی نماینده سابق شیراز در مجلس شورای اسلامی که مدتی است رُخ انتقادی گرفته نیز نوشته که «از دیدن سند و نقل و انتقال ۴۰۰۰ متر زمین در بیخ گوششان عاجزند! ولی دو تار موی زنان را از دور و با دوربین شکار می کنند! صدیقی رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر»
محمد صادق الحسینی کارشناس و تحللگر اقتصادی نیز نوشته «آقای صدیقی گفتهاند: از انتقال زمین به نامشان اطلاع نداشته و امضایشان جعل شده! اینکه نفع جاعل چه بوده و چرا شکایت نکردید را کاری ندارم، اما مگر میشود رییس ستاد امر به معروف به حجاب مردم اینقدر حساس باشد و به مال مردم نه؟ بنظرم ایشان فورا باید از همه سمتهایشان استعفا دهند.»
روزنامه «جمهوری اسلامی» هم در واکنش به افشای فساد آیتالله صدیقی و پسرانش نوشت: «برای خشکاندن ریشه فساد توسط دولتی که تمام امکانات را در اختیار دارد و طبق اراده و خواست خود در حد یک حکمرانی یکدست عمل میکند، دو سال و نیم برای عملی کردن وعدهای مانند جلوگیری از تکرار مفاسد اقتصادی کافی است، ولی متاسفانه انواع و اقسام مفاسد همچنان وجود دارند که بزرگترین و مهمترین آنها فساد واردات چای است. وجود این فساد، علیرغم توجیهات غیرموجهی که بعضی مسئولین کرده و میکنند، از مصادیق بارز «ترک فعل» مسئولین اجرائی است.»
فساد آیتالله صدیقی و فرزندانش یکی از نمونههای فساد مقامات جمهوری اسلامی و اطرافیانشان است که در سالهای گذشته افشا شده است. پروندههای مشابهی از سوی دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا تا کنون افشا شده است.
در حال حاضر پرونده فساد کلان اقتصادی و پولشویی و رشوهخواری دو پسر محمد مصدق کهنمویی معاون اول قوه قضاییه جمهوری اسلامی در دادگاه در حال بررسی است. فرزندان محمد مصدق کهنمویی به «تشکیل شبکه اعمال نفوذ و پولشویی» متهم هستند. بر اساس کیفرخواست آنها برای اعمال نفوذ بر پروندههای قضایی و کلان اقتصادی، رشوه دریافت میکردند.
محمد مصدق کهنمویی هفته گذشته از سمت خود در قوه قضاییه استعفا داد. او در متن استعفایش مدعی شده که «به منظور جلوگیری از ایجاد هرگونه شائبه اعمال نفوذ یا تاثیرگذاری در پرونده مطروحه و همچنین جلوگیری از سوء استفاده معاندان و بدخواهان» استعفا داده است. او همچنین خودش را «سرباز کوچک نظام و مقام معظم رهبری مدظله العالی» دانسته و نوشته که «در راه آرمانهای انقلاب اسلامی تا پای جان ایستاده است»!
سردار پاسدار محمد باقر قالیباف رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی و پسرانش، شبنم نعمتزاده فرزند محمدرضا نعمتزاده از وزرای دولتهای اصلاحطلب جمهوری اسلامی، مهدی جهانگیری برادر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری در دو دولت حسن روحانی، و حسین فریدون برادر حسن روحانی رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم جمهوری اسلامی از نمونه فسادهای مقامات ارشد حکومتی و نزدیکان آنها است.
این پروندهها تنها بخش کوچکی از فسادهای کلان اقتصادی«خودی»های جمهوری اسلامی در به تاراج بردن داراییهای عمومی و ملی کشور است. سالهاست افشای فسادهای کلان اقتصادی سران حکومتی و وابستگانشان در جریان زدوخورد و تسویهحسابهای بین جناجی انجام میشود.
در مورد زمینخواری کاظم صدیقی و پسرانش هم با توجه به موضع تند جریان اصلاحطلب با خواست برکناری امام جمعه تهران، به نظر میرسد تسویه حسابی از سوی اصلاحطلبان با او در جریان است که به احتمال زیاد به انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری مرتبط است که در یازدهم اسفندماه جاری برگزار شد.
نوشته عذر بدتر از گناه؛ آیتالله صدیقی، زمینخواری و ادعای جعل امضا اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته ولادیمیر پوتین سلطه خود بر روسیه را تا سال ۲۰۳۰ تمدید کرد؛ «ما طرفدار مذاکرهایم اما نه وقتی که مهمات دشمن تمام شده» اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>الا پامفیلوا مسئول برگزاری انتخابات روسیه مدعی شد، «مشارکت در این دوره یک رکورد در تاریخ روسیه مدرن بود، چرا که بیش از ۸۷ میلیون نفر در مراکز رأیگیری حضور پیدا کردند.»
وی با بیان اینکه ۷۷/۴۴ درصد واجدان شرایط در این انتخابات شرکت کرده بودند مدعی شد «مشارکت مردمی بالا و بیسابقه بود و پوتین به پیروزی قاطع و قانعکنندهای دست یافت و تلاش از خارج کشور برای تأثیرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری روسیه شکست خورد و هیچ تاثیری بر نتایج نداشت.»
ولادیسلاو داونکوف نماینده کنونی مجلس (دوما) از حزب «شخصیتهای جدید»، لئونید اسلوتسکی نماینده دوما و رئیس حزب لیبرال دمکرات و نیکلای خاریتونوف معاون حزب کمونیست روسیه رقبای اصلی پوتین در این انتخابات بودند.
علاوه بر ابراهیم رئیسی، کیم جونگ اون رهبر کرهشمالی، نیکولاس مادورو رئیس جمهوری ونزوئلا، برونو رودریگز پاریلا وزیر خارجه کوبا، لوئیس آرسه رئیس جمهوری بولیوی، دنیل اورتگا رئیس جمهوری نیکاراگوئه، شوکت میرضیایف رئیس جمهوری ازبکستان، شیومارا کاسترو رئیس جمهوری هندوراس و امامعلی رحمان رئیس جمهوری تاجیکستان در پیامهایی جداگانه به پوتین تبریک گفتند.
دولتهای آمریکا، آلمان، بریتانیا و سایر کشورها مشروعیت انتخابات روسیه را زیر سؤال بردند و اعلام کردند در شرایطی که مخالفان سیاسی در زندان هستند انتخابات آزادانه و منصفانه برگزار نشده است.
دیوید کامرون وزیر خارجه بریتانیا با محکوم کردن «برگزاری غیرقانونی انتخابات در خاک اوکراین» و عدم نظارت مستقل گفت، «انتخابات آزاد و منصفانه به این شکل نیست.»
The polls have closed in Russia, following the illegal holding of elections on Ukrainian territory, a lack of choice for voters and no independent OSCE monitoring.
This is not what free and fair elections look like.
— David Cameron (@David_Cameron) March 17, 2024
کاخ سفید در بیانیهای با اشاره به بازداشت مخالفان و منتقدان در روسیه اعلام کرد که «روشن است» این انتخابات منصفانه نیست. ولودیمیر زلینسکی رئیس جمهوری اوکراین نیز انتخابات روسیه را نامشروع دانست و گفت «پوتین به دنبال حکومت مادامالعمر است.»
پوتین طی سخنانی در ستاد انتخاباتی خود نتایج اولیه انتخابات را به عنوان نشانهای از «اعتماد و امید» مردم به خودش دانست و گفت، «البته ما وظایف زیادی در پیش داریم. اما میخواهم برای همه روشن کنم: زمانی که ما محکم ایستادیم، هیچکس نتوانست ما را بترساند، اراده و وجدان ما را سرکوب کند. آنها در گذشته شکست خوردند و در آینده نیز شکست خواهند خورد.»
بخشی از صحبتهای پوتین درباره مرگ مشکوک آلکسی ناوالنی در زندان بود که گفت: «این یک رویداد غمانگیز است، اما موارد دیگری نیز داشتیم که افراد در زندان فوت کردند. آیا این اتفاق در آمریکا رخ نداده است؟ این اتفاق افتاد و بیش از یکبار. به هر حال، اجازه دهید به شما بگویم، این بسیار غیرمنتظره است که چند روز قبل از فوت آقای ناوالنی، برخی همکاران به من گفتند، نه اعضای دولت، عدهای گفتند که ایدهای وجود دارد که آقای ناوالنی را با افرادی که در کشورهای غربی در زندان هستند، مبادله کنند. شاید باورتان شود، شاید نه، کسی که با من صحبت کرد هنوز جملهاش را تمام نکرده بود و من گفتم: موافقم. اما متأسفانه اتفاقی که نباید افتاد. فقط به یک شرط گفتم مبادله میکنیم و اینکه به روسیه برنگردد، بگذار آنجا بنشیند. اما این اتفاق افتاد… این رسم زندگی است.»
بخشی از صحبتهای رئیس جمهوری روسیه مربوط به وضعیت جنگ علیه اوکراین بود که گفت، «ما طرفدار مذاکرات صلح هستیم، اما نه به این دلیل که مهمات دشمن تمام شده؛ بلکه اگر واقعاً جدی باشند، در درازمدت بخواهند روابط مسالمتآمیز و حسن همجواری بین دو کشور ایجاد کنند و یک سال و نیم و دو سال برای تسلیح مجدد اقدام نکنند.»
وی همچنین گفت که در غرب از جمله در آمریکا، دموکراسی وجود ندارد. او مدعی شد، سیستم انتخاباتی در روسیه شفافتر از ایالات متحده است.
پوتین هشدار داد، حضور نیروهای غرب در اوکراین میتواند جهان را به جنگ جهانی سوم بکشاند.
خبرگزاری فرانسه گزارش داد که با فراخوان مخالفان، در آخرین روز انتخابات اعتراضات پراکنده در بیرون از چند مرکز رأیگیری برگزار شد تا نارضایتی خود را به گوش پوتین برسانند اما واقعیت آن است که پوتین به چیزی کمتر از سلطه کامل بر قدرت راضی نیست و نزدیک ربع قرن است که خود را در قدرت نگه داشته است.
در جریان برگزاری انتخابات شماری از شهروندان به دلیل آتش زدن صندوقهای رأیگیری یا رنگ پاشیدن داخل صندوقها بازداشت شدند.
نوشته ولادیمیر پوتین سلطه خود بر روسیه را تا سال ۲۰۳۰ تمدید کرد؛ «ما طرفدار مذاکرهایم اما نه وقتی که مهمات دشمن تمام شده» اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته بیانیه مشترک ۴۳ نهاد حقوق بشری به شورای حقوق بشر: ماموریت کمیته حقیقتیاب و گزارشگر ویژه را تمدید کنید! اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>سازمان حقوق بشر ایران و ۴۲ نهاد دیگر مدافع حقوق بشر با انتشار بیانیه زیر از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستند تا ماموریت کمیته حقیقتیاب و گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در مورد ایران را تمدید کند.
به: دولتهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل
ما سازمانهای حقوق بشر ایرانی و بینالمللی از کشور شما خواهان پشتیبانی از تمدید ماموریت گزارشگر ویژه سازمان ملل در موضوع حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران و تمدید ماموریت کمیته بینالمللی حقیقتیاب در موضوع جمهوری اسلامی ایران در پنجاه و پنجمین جلسه شورای حقوق بشر هستیم. تداوم این دو ماموریت متمایز و مکمل یکدیگر امری حیاتی در راستای عمل شورا به وظیفه خود در زمینه بهبود و پاسداشت حقوق بشر در ایران شمرده میشود.
ما همچنین از دولت شما میخواهیم از این فرصت استفاده کند و علنا در مورد نقض شدید و دائم حقوق بشر درون کشور ابراز نگرانی کند. کمیته حقیقتیاب اعلام کرده است که برخی از این موارد نقض «به منزله جنایت علیه بشریت محسوب میشوند… که به عنوان بخشی از حملهای گسترده و نظاممند علیه جمعیتی غیرنظامی، یعنی زنان، دختران و دیگرانی که پشتیبان حقوق بشر هستند انجام گرفته است». ما از شما میخواهیم که خواهان پایان این موارد نقض شوید و فراخوان به عدالت، حقیقت و جبران مافات بدهید.
***
احیای ماموریت گزارشگر ویژه ضروری است چرا که بحران حقوق بشر در ایران وخیم است و شامل جنایات مستمر علیه حقوق بینالمللی و موارد جدی نقض حقوق بشر میشود که بر میلیونها نفر در ایران تاثیر میگذارند و گستره وسیعی از حقوق را محدود میکنند. امر نظارت، گزارشدهی مرتب عمومی و ظرفیت تماس با مقامات و سایر طرفین ذینفع که توسط گزارشگر ویژه انجام میشود در این شرایط بسیار حیاتی است.
شورا در این جلسه بار دیگر با گستره وسیعی از شواهد روبرو است که خبر از بحرانِ قصور نظاممند از مجازات میدهند. جنایات تحت حقوق بینالملل و سایر موارد نقض حقوق بشر در این کشور منجر به مجازات نمیشوند. این شامل است بر نقض گسترده حق حیات، حق عدم قرار گرفتن تحت شکنجه و سایر بدرفتاریها، امنیت و آزادی شخص، دادرسی منصفانه، جبران مافات موثر، آزادی مذهب یا باور، بیان، تجمع و تشکل صلحآمیز و حقوق حریم خصوصی، بهداشت، آموزش و پرورش، معاش و کار چنانکه در متنی که به این نامه الحاق شده بطور مختصر بازگو شده است.
همچنان با زنان و دختران به عنوان شهروندان درجه دو رفتار میشود و سرکوبی شدیدتر از پیش علیه زیر پا گذاشتن قوانین تحقیرکننده و آزاردهنده حجاب اجباری وجود دارد. جمعیت «ال جی بی تی آی» و همچنان اقلیتهای قومی و مذهبی نیز تحت تبعیض نظاممند قرار میگیرند. افراد هدف گرفته شده شاملند بر عربهای اهوازی، ترکهای آذربایجانی، بلوچها، کردها و ترکمنها؛ افراد متعلق به اقلیتهای مذهبی یا اعتقادی همچون بهاییها، مسیحیها، درویشهای گنابادی، یهودیها، یارسانها (اهل حق)، مسلمانان سنی و بیخدایان.
در این فضا، احیای ماموریت گزارشگر ویژه نقشی خطیر در نظارت و استناد تحولات و گزارشدهی به این شورا در این مورد دارد که آیا مقامات ایران از تکالیف حقوق بشری خود پیروی میکنند یا خیر. گزارشگر ویژه نقشی ضروری در تماس با مقامات ایران دارد و فراخوانهای فوری و سایر مکاتبات او گاه میتوانند جان افراد را نجات دهند. او از جمله خواهان توقف اعدامهای فوری و بهبود شرایط افراد زندانی و دسترسیشان به نیاز پزشکی فوری میشود. در فضایی که شاهد تاکتیکهای به شدت سرکوبگرانه برای دریغ داشتن فضای مدنی هستیم، این ماموریت در ضمن توجهها را به صدای بازماندگان، قربانیان و خانوادههایشان، مدافعین حقوق بشر و سایرینی که به دنبال حقیقت و عدالت هستند جمع میکند. در طی دهه گذشته، یافتههای کارشناسی و پیشنهادهای گزارشگر ویژه نقشی خطیر در مدیریت و مطلع ساختن تلاشهای نهادهای سازمان ملل و دولتهای عضو جهت تشویق مقامات ایران به دست زدن به اقداماتی برای پیروی از تکالیف حقوق بشری خود و مسئول داشتن آنها داشتهاند.
ماموریت کمیته حقیقتیاب که پس از مرگ ژینا مهسا امینی در زندان و برای رسیدگی به تناقضاتی برپا شد که در چارچوب اعتراضات سراسری سال ۲۰۲۲ در گرفتند (با تمرکز مشخص بر زنان و کودکان) نیز همچنان ضروری است.نه تنها موارد نقض مربوط به اعتراضات سال ۲۰۲۲ همچنان در ایران ادامه دارند، این ماموریت در ضمن نقشی حیاتی در رسیدگی به قصور از مجازات دارد که منجر به آن جنایات و سایر موارد نقض حقوق شده است.
چنانکه گفته شد، جنایات تحت قانون بینالملل که مربوط به اعتراضات ۲۰۲۲ هستند همچنان ادامه دارند. هزاران نفر، از جمله کودکان، تحت بازرسیهای آزاردهنده، حبس خودسرانه، تعقیب غیرعادلانه و تعلیق یا اخراج از آموزش و پرورش یا اشتغال بخاطر عمل صلحآمیز به حقوق بشر خود قرار گرفتهاند. نهادهای اطلاعاتی و امنیتی همچنان اعضای خانواده افرادی را که در زمان اعتراضات به صورت غیرقانونی کشته شدهاند مورد هدف قرار میدهند چرا که آنها خواهان حقیقت و عدالت برای کشته شدن عزیزانشان هستند. حداقل ۹ نفر پس از محاکمههای به شدت نامنصفانه در رابطه با اعتراضات به صورت خودسرانه اعدام شدهاند. کارشناسان سازمان ملل در ژانویه ۲۰۲۴ قویا اعدام محمد قبادلو را محکوم کردند و اشاره کردند که طبق گزارشها حداقل چهار نفر در ارتباط با اعتراضات سراسری در خطر فوری اعدام قرار دارند و در عین حال ۱۵ نفر دیگر مواجه با مجازات اعدام هستند. در عین حال اما قصور از مجازات ادامه دارد و خبری از تحقیقهای بیطرف، مستقل و موثر داخلی در مورد استفاده آنها از نیروی غیرقانونی و مرگبار، شکنجه و سایر موارد بدرفتاری از جمله تجاوز و سایر انواع خشونت جنسی و سایر موارد جدی نقض نبوده است.
الگوهای دیرپای نقض حقوق بشر که در سند الحاقی زیر آمدهاند متکی به پدیدهای هستند که کمیته حقیقتیاب آنرا وضعیت «قصور گسترده از مجازات»
مینامد و میافزاید که در این شرایط «مقامات قادر به تحقیق درباره موارد ادعایی نقض حقوق بشر و یا تعقیب یا مجازات افراد مسئول نشده بودند و به طور
عامدانه و نظاممند هرگونه تلاش از سوی قربانیان و خانوادههایشان برای دستیابی به جبران مافات و مشخص کردن حقیقت را سد کرده بودند.»
چنانکه این شورا در قطعنامه سال گذشته خود تاکید کرد «قصور پایدار و نظاممند از مجازات برای نقض شدید حقوق بشر و فقدان مسئولیتپذیری… محیطی در اختیار مرتکبین جنایات قرار میدهد که به آنها امکان ارتکاب میدهد، ناقض حقوق قربانی برای جبران مافات موثر است و چرخههای خشونت را دائمی میسازد.» برای اینکه الگوهای گذشته نقض در آینده تکرار نشوند، این اوضاع قصور گسترده از مجازات برای نقض حقوق بشر و جنایات بینالمللی باید مورد رسیدگی قرار بگیرد. تنها نهاد تحقیقاتی مستقل با منابع، نیروی انسانی و زمان مناسب است که میتواند پاسخی درخور به این چالش بنیادین بدهد. کمیته حقیقتیاب به روشنی نقش مهمی در این زمینه دارد.
کمیته حقیقتیاب در راستای ماموریت خود مساله زنان و دختران را در محور تحقیقات خود قرار داده است. این کمیته به این نتیجه رسیده که تعقیب جنسیتبنیان، که جنایت علیه بشریت محسوب میشود، صورت گرفته است و اینکه «تبعیض گسترده و ریشهدار ساختاری و نهادینهشده علیه زنان و دختران در ایران که بر تمامی جنبههای زندگیهای خصوصی و عمومی آنها سایه افکنده است» هم «تحریککننده» و هم «مهیا کننده» موارد نقض و جنایاتی که این کمیته ثبت کرده بوده است.
تمدید ماموریت کمیته حقیقتیاب، تحلیل بیشتر و عمیقتر بعد جنسیتی نقض حقوق بشر و جنایات ثبتشده را ممکن میسازد.
علیرغم تاخیر در روند عملیاتیسازی و چالشهای بودجه خارج از کنترل کمیته، این نهاد به پیشرفت چشمگیری در امر تحقیق درباره موارد نقض حقوق که در چارچوب اعتراضات صورت گرفتهاند دست یافته است. اما چنانکه در بالا گفته شد همچنان همه کارهای لازم انجام نشدهاند و کمیته حقیقتیاب نیاز به زمان بیشتر و منابع مناسب برای پردازش میزان مهمی از شواهد گردآمده دارد. زمان بیشتر به کمیته امکان میدهد که در ضمن پیش از ارائه گزارش نهایی جاهای خالی در یافتههای خود را پر کند و راههای بیشتری برای رسیدن به عدالت، حقیقت و جبران مافات برای موارد نقض شدید حقوق بشر و جنایت علیه قانون بینالمللی به دست مقامات ایران پیدا کند. این امر در ضمن به بازماندگان، قربانیان و خانوادههایشان که شهادت میدهند و در رسیدن به حقیقت و عدالت نقش دارند امکان میدهد که صدای خود را به گوش آنها برسانند.
***
این دو ماموریت به روشنی متمایز و مکمل یکدیگر هستند. کمیته حقیقتیاب موقتا وظیفه تحقیق درباره مجموعه مشخصی از رویدادها را دارد که مشخصهشان خشونت دولتی بی حد و حصر است. ماموریت گزارشگر ویژه به منابع لازم برای انجام این وظیفه دسترسی ندارد. کمیته حقیقتیاب مشخصا دستور دارد که به مساله قصور از مجازات و حقوق زنان و کودکان رسیدگی شود. ماموریت طولانیمدت گزارشگر ویژه در عین حال نقشی کلیدی در تضمین این دارد که سایر موارد نقض که جزو حیطه ماموریت کمیته نیستند پاسخی درخور دریافت کنند و مقامات ایران میزانی از تماس با شورا را در مورد گستره وسیعی از موارد نقض حقوق بشر که آنها در مورد جمعیت ایران انجام میدهند و با قصور از مجازات به این کار ادامه میدهند حفظ کند. گزارشگر ویژه در ضمن نقشی حیاتی در زمینه کار کردن روی موارد فردی از جمله در رابطه با مجازات اعدام دارد که در سال ۲۰۲۳ افزایشی شدید داشتند.
قربانیان و بازماندگان موارد نقض گذشته و حال نیاز دارند که این دو ساز و کار سر جای خود بمانند و عملیاتی باشند. این در مورد خانوادههای آنها، مدافعین حقوق بشر، روزنامهنگاران و سایر کارگران رسانه، مخالفین و دیگرانی صدق میکند که همچنان تنها بخاطر استفاده صلحآمیز از حقوق بشر خود با تلافی روبرو هستند.
به تمامی این دلایل، ما از دولت شما میخواهیم در این جلسه هم از تمدید ماموریت گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد اوضاع حقوق بشر در ایران پشتیبانی کند و هم از تمدید ماموریت کمیته حقیقتیاب سازمان ملل با موضوع ایران و در ضمن بر دولت ایران فشار بیاورید تا به این ساز و کارها دسترسی بدون مانعی به خاک کشور ارائه کند. ما در ضمن از دولت شما میخواهیم در مورد بحران حقوق بشر در ایران به شدت ابراز نگرانی کند و پیغامی قاطعانه به مقامات ایران بفرستد که تداوم نقض حقوق میبایست متوقف شد، قصور از مجازات بخاطر نقض حقوق و جنایات بینالمللی باید پایان یابد و مقامات ایرانی مسئول دانسته خواهند شد.
امضاکنندگان:
Abdorrahman Boroumand Center for Human Rights in Iran (ABC)
The Advocates for Human Rights
Ahwaz Human Rights Organization
All Human Rights for All in Iran
Amnesty International
Arseh Sevom
Article 18
ARTICLE 19
Association for the Human Rights of the Azerbaijani People in Iran (AHRAZ)
Baloch Activists Campaign
Balochistan Human Rights Group
Cairo Institute for Human Rights Studies (CIHRS)
Center for Human Rights in Iran
The Centre for Supporters of Human Rights (CSHR)
Ensemble Contre la Peine de Mort (ECPM)
Femena
Front Line Defenders
Global Centre for the Responsibility to Protect
Harm Reduction International
Hengaw Organization for Human Rights
Human Rights Watch
Impact Iran
International Bar Association’s Human Rights Institute (IBAHRI)
International Commission of Jurists (ICJ)
International Federation for Human Rights (FIDH)
International Service for Human Rights (ISHR)
Iran Human Rights
Iran Human Rights Documentation Center (IHRDC)
Justice for Iran
Kurdistan Human Rights Association – Geneva (KMMK-G)
Kurdistan Human Rights Network (KHRN)
Kurdpa Human Rights Organization
Miaan Group
Minority Rights Group International
OutRight Action International
PEN America
Siamak Pourzand Foundation (SPF)
United for Iran
UNPO – Unrepresented Nations and Peoples Organisation
Women’s International League for Peace and Freedom (WILPF)
World Coalition Against the Death Penalty
World Organization Against Torture (OMCT)
۶Rang – Iranian Lesbian & Transgender Network
نوشته بیانیه مشترک ۴۳ نهاد حقوق بشری به شورای حقوق بشر: ماموریت کمیته حقیقتیاب و گزارشگر ویژه را تمدید کنید! اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته لاپوشانی جنایات جمهوری اسلامی علیه مردم در گزارش «کمیته ویژه» حکومت درباره خیزش سال ۱۴۰۱ اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>این در حالیست که بر اساس گزارش نهادهای حقوق بشری از ۲۶ شهریورماه تا ۲۰ دیماه ۱۴۰۱ بیش از ۵۴۰ نفر از جمله ۷۴ کودک زیر ۱۸ سال کشته شدند.
طبق آنچه در گزارش این کمیته دولتی اعلام شد، ۹۰ نفر از جانباختگان افرادی بودند که «ضمن حمل و استفاده از سلاح (سرد یا گرم) در اقدام تروریستی، درگیری و حمله به مقرّهای نظامی و انتظامی، زیرساختهای حیاتی و یا افراد مجری قانون کشته شدهاند.»
همچنین گفته شده «۱۱۲ نفر از جانباختگان، رهگذرانی بودند که در جریان ناآرامیها توسط اغتشاشگران و به وسیله سلاحهای غیرمجازی که توسط سازمان نیروهای مجری قانون استفاده نمیشوند و یا با هدف کشتهسازی عامدانه و آگاهانه، برای فضاسازی منفی علیه نظام توسط تروریستهای مسلح جان خود را از دست دادهاند.»
در ادامه نیز عنوان شده تعداد ۷۹ نفر از مأموران امنیتی نیز در درگیریها کشته شدهاند. طبق آمار فراجا (نیروی انتظامی) حدود ۵۲۰۰ نفر از پرسنل ناجا در درگیریها زخمی شدند. تعداد ۱۵۴۰ نفر از کارکنان سپاه و بسیج نیز مجروح شدند که شامل «قطع نخاع، نابینایی، شکستگی اعضاء بدن» است اما کمیته ویژه نتوانست آمار مشخصی از تعداد مصدومین از مردم به دست آورد.
در بخشی از این گزارش تأکید شده که در جریان این اعتراضات برای بیش از ۳۳ هزار نفر پرونده قضایی تشکیل شده است.
اگرچه دهها نفر از جانباختگان با سلاحهای جنگی مورد هدف قرار گرفتند اما «کمیته ویژه» مدعی شد، «از آغاز اغتشاشات به نیروهای تأمینکننده امنیت و نظم عمومی دستور رسمی داده شد که از بهکارگیری سلاحهای کشنده و گرم اجتناب نمایند.»
کمیته حقیقتیاب سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد سرکوب اعتراضات ۱۴۰۱ در ایران «جنایت علیه بشریت» است
-کمیته حقیقتیاب سازمان ملل (FFM) در گزارشی که جمعه هشتم مارس (۱۸ اسفندماه) منتشر شد، اعلام کرد جمهوری اسلامی در جریان سرکوب اعتراضات سال ۱۴۰۱ مرتکب موارد جدی نقض حقوق بشر و… pic.twitter.com/FrMAxSgCVv
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) March 9, 2024
بخش دیگری از این گزارش مربوط به «ریشهها و عوامل بروز ناآرامیها» است که ادعا شده نظرات پژوهشگران و اساتید دانشگاه نیز در آن منظور شده است.
این کمیته تأکید کرده «دشمنان ایران» با القاء «کشته شدن» مهسا امینی در مقرّ «گشت ارشاد» از این واقعه حداکثر سوء استفاده را در راستای اهداف از قبل طراحی شده به عمل آوردند!
«عوامل اقتصادی ناشی از تحریمها» و «نقش بیگانگان، تحریکات و تحرکات برخی دولتها در تداوم» از جمله دلایلی هستند که از آنها به عنوان دلیل آغاز اعتراضات و تداوم آن نام برده شده است.
این کمیته در نهایت اعلام کرد، «جمهوری اسلامی ایران سال گذشته با تجمعات مسالمتآمیز مواجه نبوده، بلکه ورود صدمات زیاد به نیروهای مجری قانون، خسارات بالای وارده به اموال و اماکن خصوصی و عمومی، ایجاد آشوبهای سازمان یافته با دخالت و حمایت برخی کشورهای خارجی از آشوبگران و تحرکات و خرابکاریهای آنها، حاکی از این است که ایران با اغتشاشات تمامعیار مواجه بوده است.»
در کل این گزارش حتا یک مورد به ریشه اصلی اعتراضات یعنی نارضایتی مردم از حکومت و سوء مدیریت در دستگاههای مسئول و ناکارآمدی نظام در حل مشکلات جامعه اشاره نشده است.
تظاهرات در اراک: مرگ بر دیکتاتور
شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ #Mahsa_Amini #مهسا_امینی #انقلاب_ملی_ایران pic.twitter.com/LJNtalLBtv
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) September 16, 2023
یکی از کسانی که در اعتراضات سال ۱۴۰۲ با شلیک مستقیم مأموران کشته شد مهران سماک در بندر انزلی بود. متهم ردیف اول قتل او سرهنگ سیدجعفر جوانمردی به اتهام قتل از کار خود برکنار شد و پرونده وی در دادگاه در جریان است اما حتا به این مورد هم در گزارش «کمیته ویژه» اشاره نشده است.
کمیته حقیقتیاب سازمان ملل (FFM) در گزارشی که جمعه هشتم مارس (۱۸ اسفندماه) منتشر شد، اعلام کرد جمهوری اسلامی در جریان سرکوب اعتراضات سال ۱۴۰۱ مرتکب موارد جدی نقض حقوق بشر و «جنایات علیه بشریت» شده است.
ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی با محکوم کردن کمیته حقیقتیاب سازمان ملل مدعی شد، این گزارش «وارونهنمایی واقعیت» و «مغرضانه» است.
اعضای کمیته حقیقتیاب سازمان ملل اعلام کردند، بر مبنای «دلایل معقول» از «کلیت رفتار مقامات حکومت [ایران]، از جمله، بیانیههای مقامات دولتی، تداوم نقض حقوق بشر توسط عوامل حکومت و معافیت آنها از مجازات و عدم محکومیت چنین رفتارهایی از سوی حکومت نشان میدهد خشونتها و سرکوبهای صورت گرفته در جهت پیشبرد سیاست حکومت بوده است.»
در این گزارش اشاره شده است که «نیروهای امنیتی، با دستگیریهای خودسرانه، از جمله دستگیری اشخاص برای صرفاً رقصیدن، شعاردادن، شعارنویسی بر روی دیوار، بوق زدن در ماشین، یا انتشار مطالب در شبکههای اجتماعی در ارتباط با مطالبات شان، همچون حقوق زنان، تساوی و برابری و پاسخگو نگاه داشتن مسئولین نقض حقوق بشر، معترضین را سرکوب کردند، بسیاری را چشمبند زدند و در خودروهای بدون شماره و نشان، از جمله آمبولانس منتقل کردند.»
نوشته لاپوشانی جنایات جمهوری اسلامی علیه مردم در گزارش «کمیته ویژه» حکومت درباره خیزش سال ۱۴۰۱ اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته چه کسی پاسخگوی تیراندازیهای بیضابطهی مأموران و قتل شهروندان است؟! اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>بامداد روز جمعه، ۱۹ اسفند ۱۴۰۲، وقتی نگار کریمیان به همراه پدر، دو خواهر و داماد خانواده از مراسم خاکسپاری دایی خود در روستای فرسش الیگودرز در حال بازگشت به محل زندگیشان اصفهان بودند، ناگهان ماشین آنها از سوی یکی از ماموران نیروی انتظامی هدف گلوله قرار میگیرد. در این میان تیر از کنار دست پدر خانواده میگذرد و سپس به پهلوی این دختر جوان اصابت میکند. دست پدر خانواده مجروح میشود و نگار نیز پس از انتقال به بیمارستان «امام جعفر صادق» تحت عمل جراحی قرار میگیرد، اما پس از عمل هنگامی که به بخش ایسییو بیمارستان منتقل میشود به خاطر خونریزی داخلی جان جوان خو را از دست میدهد.
فرمانده انتظامی شهرستان الیگودرز ۲۵ اسفندماه در ارتباط با این موضوع اعلام کرد: «شب حادثه یک دستگاه خودرو پژو ۴۰۵ بدون توجه به علائم ایست و بازرسی و اخطارهای مکرر ماموران برای ایست و بازرسی بطور غیرمجاز عبور کرد که ماموران به فرض اینکه این خودرو شامل مواد مخدر است، جهت توقیف خودرو اقدام به تیراندازی هوایی و در تعاقب به سمت لاستیک خودرو کردند که یکی از گلولهها پس از اصابت به بدنه خودرو به یکی از سرنشینان خودرو که دختر جوانی به نام نگار کریمیان بود، برخورد و موجب جراحت او شد.»
این در حالیست که مهدی رضایی دایی این دختر جوان در این مورد به روزنامه «اعتماد» گفته است: «مامور انتظامی اصلا ایست نداده است. شوهر خواهر من چهل سال است که راننده اتوبوس است. اکثرا بیش از ۳۰ مسافر را به مقصد میرساند. چطور میشود ایست پلیس را متوجه نشده باشد؟! مگر تازه گواهینامه گرفته بود که این حرفها را میزنند. الیگودرز که سیستان و بلوچستان نیست که ماموران در کمین باشند و یک ماشین هم فرار کند. حرفهایی که گفته شده صحت ندارد. ما تا پای قصاص پیش خواهیم رفت.»
مهدی رضایی، میگوید: «یکی از برادرانم چند وقت پیش به خاطر مشکل قلبی فوت میکند. برای همین خواهرم، همسرش، سه دختر و داماد خانوادهشان برای مراسم عزاداری به روستای فرسش میآیند. ما اصالتا اهل روستای فرسش الیگودرز هستیم. قرار شد بعد از مراسم خاکسپاری، خواهرم یعنی مادر نگار تا مراسم هفتم برادرمان بماند و شوهرش، سه خواهرزادهام و همسر خواهرزادهام به اصفهان برگردند. چون خواهر کوچک نگار میخواست به مدرسه برود. وقتی همگی سوار ماشین میشوند، نگار صندلی جلو کنار پدرش مینشیند و دو خواهر دیگر او به همراه داماد خانواده صندلی عقب مینشینند. وسط جاده فرعی نزدیک روستای چمن سلطان یکی از ماموران انتظامی که درجه استواری هم داشته به ماشین آنها که پژو ۴۰۵ نقرهای بود، شلیک میکند. تیر از کنار دست شوهر خواهرم رد میشود و به پهلوی چپ نگار اصابت و سپس به ستون ماشین برخورد میکند. آنها از ماشین پیاده و متوجه میشوند تیر به پهلوی نگار شلیک شده است. وقتی مامور نیروی انتظامی میبیند خانواده داخل ماشین بوده، سریع میگوید اشتباه شده است. در حالی که چه اشتباهی؟! مگر در آن جاده چند ماشین بود که اشتباه شلیک شده باشد؟ میگویند شخصی به اشتباه به همان مامور خاطی گفته بود ماشینی که در حال گذر است، مواد مخدر حمل میکند. البته اینطوری به ما گفتند. خود من از قاضی کشیک پرسیدم این مامور از چه کسی دستور شلیک گرفته بود؟ قاضی کشیک هم گفت من دستور شلیک نداده بودم. ما متوجه نمیشویم مگر میشود بدون دستور مافوق، شلیک کرد؟!»
رضایی اضافه کرده: «پزشکان نگار را سریع به اتاق عمل منتقل میکنند، اما بعد از جراحی وقتی به بخش ایسییو منتقل میشود با وجود اینکه چند واحد خون به او تزریق شده بود از شدت خونریزی تمام میکند. تیر از سمت چپ وارد پهلوی نگار شده بود و از سمت راست پهلوی او خارج و به ستون ماشین برخورد کرده بود. کارشناسی که برای بازدید از ماشین آمده بود، اعلام کرد وقتی تیر شلیک شده، فاصله زیادی با ماشین نداشته و تقریبا از فاصله نزدیک شلیک شده.»
وی تاکید کرده است: «این اولین بار نیست که در این جاده چنین اتفاقی میافتد. ۴ سال پیش هم ماموران نیروی انتظامی یک نفر به اسم شهرام رضایی را اینگونه کشتند و گفتند تیر اشتباه شلیک شد. تیر به قلب شهرام رضایی برخورد کرد و او هم درجا جان باخت. او زن و بچه داشت. یک پسر و دختر. پسرش بعد از این اتفاق درس را رها کرد و رفت کارگری تا بتواند مخارج خانواده را تامین کند. بعد هم در توجیه تیری که به اشتباه به این مرد شلیک شده بود، گفتند او اعتیاد داشته و دیهاش را به خانواده پرداخت کردند. اینبار هم که شلیک اشتباهی دامن خانواده ما را گرفت و دختر جوانمان جانش را از دست داد.»
به گفته دایی نگار کریمیان، نگار تمام کلاسهای مربوط به آرایشگری را گذرانده بود، اما خودش ناخنکار بود.
وی با اشاره به اینکه مامور خطاکار اکنون در بازداشت است توضیح داد: «به ما گفتند همان شب اول اسلحه او را گرفتیم و بازداشتش کردیم. اول گفتند مامور اشتباه شلیک کرده در صورتی که ماشین دیگری در جاده نبوده، اما بعد طور دیگری گفتند؛ گفتند گزارش شده بود ماشینی که در جاده در حال تردد بوده، حامل مواد مخدر بوده است. این مامور میتوانست راه ماشین را ببندد نه اینکه در حین حرکت شلیک کند.»
«حکومت بچهکُش»؛ یک کودک ۹ ساله در استان خوزستان به دلیل شلیک مأموران انتظامی کشته شد
این نخستین بار نیست که یک شهروند بر اثر شلیک مأموران انتظامی و امنیتی کشته میشود. پیش از این نیز بارها گزارشهای متعددی در اینباره در رسانهها منتشر شده است.
در خردادماه یک کودک ۹ ساله در استان خوزستان به دلیل شلیک مأموران انتظامی کشته شد. جعفر دلفزرگانی پدر مرتضی گفته بود که «ماشین پلیس بدون هیچ هشدار یا اعلام ایست یا آژیر، ماشین را به رگبار بست و تیر به کودک ۹ ساله ما اصابت کرد و در همان لحظه فوت کرد.»
شلیک نیروی انتظامی به اتومبیلهای در حال حرکت تا کنون جان چندین کودک را گرفته است اسفندماه گذشته کودک دو سالهای به نام امیرعلی که به همراه پدر، مادر و برادرش در اتومبیل بودند در پی شلیک مأموران مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر استان اصفهان کشته شد.
در دی ماه ۱۴۰۱ نیز سهی اعتباری ۱۲ ساله بر اثر تیراندازی مستقیم ماموران به یک اتومبیل در مسیر لامرد به بستک استان هرمزگان جان خود را از دست داد.
میثم پیرفلک و همسرش زینب مولاییراد به اتفاق دو فرزند خود کیان و رادین شامگاه بیست و پنجم آبان ماه با ماشین خود در حال بازگشت به خانه بودند که در میدان «هلال احمر» ایذه، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با سلاح جنگی به سوی آنها شلیک کردند.
در اردیبهشت ۱۴۰۰ نیز یک کودک پنج ساله در ایرانشهر در جنوب استان سیستان و بلوچستان بر اثر تیراندازی مستقیم مأموران مبارزه با مواد مخدر به اتومبیل پدرش جان باخت.
در سال ۲۰۲۳ مجموعا ۴۰۲ شهروند هدف شلیک نیروهای مسلح انتظامی و امنیتی قرار گرفتند که از میان آنها ۱۲۰ شهروند جان خود را از دست دادند که این آمار شامل جان باختن ۲۰ کولبر، ۳۷ سوختبر و ۶۳ شهروند میشود. ۲۸۲ شهروند نیز به واسطه شلیک بیضابطه نهادهای انتظامی و نظامی مجروح شدند که از این تعداد ۲۲۸ نفر کولبر، ۳۱ شهروند عادی و ۲۳ نفر سوختبر بودهاند.
همچنین ۱۱ سوختبر نیز در پی تعقیب و گریز نیروهای نظامی دچار حادثه شدند. از این میزان ۷ سوختبر کشته و ۴ سوختبر دیگر نیز مجروح شدند.
معلوم نیست نیروهای انتظامی چگونه آموزش میبینند که برای آنها نه اهمیت تیراندازی مستقیم و خطرات آن روشن است و نه جان شهروندان برایشان ارزشی دارد که بیهوده و به هر دلیلی به آسانی انگشت بیمسئولیت خود را بر ماشههای مرگبار فشار ندهند.
نوشته چه کسی پاسخگوی تیراندازیهای بیضابطهی مأموران و قتل شهروندان است؟! اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته کودتاچیان نیجر به دنبال توافق مخفیانه برای فروش اورانیوم به جمهوری اسلامی اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>تصمیم برای پایان دادن به همکاری نظامی با آمریکا شنبه شب توسط سخنگوی حکومت نظامی نیجر اعلام شد. این اقدام ضربه جدی به تلاشهای دولت بایدن برای مهار شورش گسترده اسلامگرایان در ساحل و منطقه نیمهخشک جنوب صحرا وارد میکند. همچنین این اقدام میتواند بر فعالیت پایگاه ۱۱۰ میلیون دلاری که توسط ایالات متحده در آن منطقه ساخته شد تأثیرگذار باشد. آمریکا از این پایگاه برای پرواز پهپادهای نظارتی بر فراز غرب آفریقا استفاده میکند. این احتمال وجود دارد که بیش از ۶۰۰ نظامی آمریکا مستقر در نیجر مجبور به خروج از آن کشور شوند.
مقامات آمریکایی در تلاشاند پس از کودتا در نیجر مناسبات خود را با حکومت نظامی مستقر در این کشور تنظیم کنند. والاستریت ژورنال مدعی شده نظامیهایی که در نیجر قدرت را به دست گرفتهاند روابط خود را به روسیه و دو همسایه این کشور، مالی و بورکینافاسو که تحت کنترل فرماندهان متحد مسکو قرار دارند محدود کردهاند. علی لمین زین که بعد از کودتای سال ۲۰۲۳ در نیجر و سرنگونی محمد بازوم رئیس جمهوری قانونی این کشور به نخست وزیری رسید از حمایت ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه برخوردار است.
امضاء تفاهم همکاری بین جمهوری اسلامی با کودتاچیان نیجر در کاخ سعدآباد؛
پیام از تهران برای اتحادیه اروپا؟-تنها یک روز پس از دیدار استفان سژورنه وزیر خارجه فرانسه با حسین امیرعبداللهیان وزیرخارجه جمهوری اسلامی در نیویورک در شرایطی که ابراهیم رئیسی برای دیدار با رجب طیب اردوغان… pic.twitter.com/hY8wW8lybA
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) January 24, 2024
در بخشی از گزارش «وال استریت ژورنال» آمده، مقامات آمریکایی و غربی در ماههای اخیر دریافتهاند که نظامیان نیجر به دنبال توافقی با جمهوری اسلامی هستند که به تهران امکان دسترسی به ذخایر اورانیوم نیجر را میدهد.
نخستوزیر منصوب خونتای نیجر در همین ارتباط با ابراهیم رئیسی و دیگر مقامات جمهوری اسلامی در تهران دیدار کرده است.
مقامات غربی میگویند که مذاکرات جمهوری اسلامی و نیجر در این زمینه پیشرفت قابل ملاحظهای داشته و توافق مقدماتی برای بهرهبرداری تهران از منابع اورانیوم نیجر امضا شده است.
مقامات آمریکا این نگرانی را به اطلاع مقامات نظامی نیجر رساندهاند اما در مقابل نیجر آمریکا را به تلاش برای بازداشتن نیجر از انتخاب شرکای دیپلماتیک و نظامی خود متهم کرده است. مقامات همچنین مدعی شدهاند که هیچ قراردادی در زمینه اورانیوم با جمهوری اسلامی نداشتهاند.
انجمن بینالمللی هستهای میگوید، نیجر در سال ۲۰۲۲ هفتمین تولیدکننده بزرگ اورانیوم در جهان بوده و حدود دو هزار و ۲۰ تن اورانیوم تولید کرده است. بخش عمدهای از این تولید به فرانسه که با نیجر در زمینه معادن مشارکت دارد، صادر شده است.
معادن اورانیوم ایران میتواند پاسخگوی نیاز داخلی باشد اما از آنجا که جمهوری اسلامی برنامههای هستهای را در سطحی بسیار گستردهتر دنبال میکند، به مقادیر قابل توجهی اورانیوم نیاز دارد که بیش از ظرفیت معادن داخلی است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیشتر بر معادن اورانیوم ایران و تولید کیک زرد نظارت داشت اما تهران این دسترسی را متوقف کرده است.
نوشته کودتاچیان نیجر به دنبال توافق مخفیانه برای فروش اورانیوم به جمهوری اسلامی اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته انباشت زباله و شیوع بیماری سالک بلای جان هرمزنشینان اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>ابوالقاسم نعمتی قاضی ویژه جزیره هرمز در همین ارتباط اعلام کرده است: «متاسفانه انباشت زباله سلامت مردم و گردشگران این جزیره را به خطر انداخته است که شهرداری هرمز باید ظرف مدت یک هفته اقدام به پاکسازی جزیره و جمعآوری زبالهها و نخالههای انباشته شده در سطح شهر کند.»
نعمتی تاکید کرده است: «شهرداری به عنوان متولی [مسئول] جمعآوری زباله و ساماندهی نخالههای ساختمانی در مقابله با بیماری سالک وظیفه مهمی بر عهده دارد و هرگونه کوتاهی در اینباره از ضعف نظارت گرفته تا کمبود منابع مالی باتوجه به اهمیت موضوع برای دستگاه قضایی که مرجع اصلی حفظ حقوق عامه است قابل قبول نخواهد بود.»
به گفته نعمتی «امروز در هرمز برخی خدمات مانند نصب سطل زباله و نظافت شهری کارهای بر زمین مانده دارد و در بحث پسماند مشکل داریم.»
بنا بر گزارش رسانهها، روزانه ۱۰ تن زباله در جزیره هرمز تولید میشود که فقط ۵ درصد آن به صورت اصولی دفن میشوند. سال گذشته نیز ویدیوی دیگری از انباشت زباله در جزیره هرمز منتشر شد.
در همین ارتباط فاطمه دشتی مدیر روابط عمومی استارتاپ زیست محیطی «جامُش» در روزنامه «صبح ساحل» (بندرعباس) نوشته است: «سالهاست مشکل پسماند، طبیعت بکر و زیبای هرمز را با بحران روبرو کرده است و از عوامل اصلی آن میتوان به رفتار برخی از گردشگران، سیستم معیوب جمعآوری زباله و عدم وجود سایت پسماند اشاره کرد.»
به گفته این کارشناس، حجم زیاد ورود گردشگر به جزیره هرمز و نبود زیرساخت مناسب در خصوص مدیریت پسماند، جان طبیعت زیبای این جزیره را به خطر انداخته و باعث آلودگی آب، خاک و هوا شده و مناطق بکر و جاذبههای گردشگری هرمز پر از انواع پسماند از قبیل بطری و شیشههای نوشیدنی، کیسههای رهاشده، پوست تخمه، تهسیگار و… شده است.
در شمال کشور در استان مازندران و گیلان نیز هر سال با آغاز سال نو و نیز تابستان وضعیت به همین منوال است. فقط در جنگلهای رامسر روزانه ۱۲۰ تن زباله به صورت غیربهداشتی دفن میشود.
بر اساس برخی آمارها تولید زباله در جنگلها در نوروز به میزان ۳ برابر در طول سال میرسد. از جمله تولید زباله در محمودآباد یکی از قطبهای گردشگری مازندران بیشتر شده است.
این زبالهها در فاصله کمتر از ٢٠ متری ساحل در میان ساختمانهای مسکونی، اداری و ویلاهای تفریحی جمعآوری میشوند. بوی زباله تا شعاع یک کیلومتری از منطقه کاملا حس میشود و شیرابه حاصل از دپوی غیراصولی زباله وارد دریای خزر میشود.
حجم زبالههای برجای مانده از گردشگران در آستارا نیز به مرز هشدار رسیده است.
روزانه بطور میانگین ۱۲۰ تن زباله در شهرستان آستارا تولید و در جوار سواحل خزر و حاشیه روستای داداش آباد آستارا دفن میشود، این حجم قابل توجه تولید زباله و معضلات بهداشتی و زیست محیطی محل دفن آن در بندر آستارا و در حاشیه دریای خزر بسیار نگرانکننده شده است.
آستارا به عنوان یکی از ۲۰ شهر گردشگرپذیر ایران با معضل زباله تولیدی توسط گردشگران روبروست بطوری که میزان تولید زباله در آستارا در ایام پر مسافر به دو برابر افزایش مییابد.
حجم زبالههای برجای مانده از گردشگران در آستارا به مرز هشدار رسید
به گفته شهردار گلمکان خراسان رضوی نیز ۸۰ درصد زباله تولیدی این شهر گردشگری توسط مسافران و گردشگران تولید میشود.
در خردادماه علی اکبر خوشبختنیا به خبرگزاری ایلنا گفته بود: «۲۰ درصد از زباله تولیدی این شهر گردشگری سهم ساکنان بوده که کمتر از میانگین کشوری است.»
وی ادامه داده بود: «براین اساس به دلیل شرایط آب و هوایی بیشترین زباله تولیدی گلمکان در شش ماه نخست توسط مسافران ثبت شده است».
شهردار گلمکان تاکید کرده بود:«سالانه یک هزار و ۳۰۰ تن انواع زباله در این شهر گردشگری تولید میشود که تفکیک آن در مبدأ در دست بررسی است.»
وی افزوده بود: «دستمال کاغذی، پاکت و فتیله سیگار، لیوان، سفرههای یکبار مصرف، ظروف پلاستیکی، نوشابه و آب معدنی، بقایای لوازم بهداشتی، پاکت چیپس و پفک تنها بخشی از زبالههای برجامانده مسافران است».
خوشبختنیا تاکید کرده بود: «متاسفانه بخشی از زبالههای رها شده ناشی از ضعف فرهنگی خانوادهها و مسئولیتپذیر نبودن افراد در برابر جامعه و محیط زیست شهری است.»
وی تاکید کرده بود: «قبول داریم تولید زباله مولفه جداییناپذیر از صنعت گردشگری است اما این موضوع نیاز به فرهنگسازی دارد.» اینهمه در حالیست که نهادهای مسئول از جمله شهرداریها میبایست به اندازه کافی امکانات جمعآوری زبالههای شهری و محل برای انداختن زبالههای شهروندان و گردشگران به وجود آورده باشند. همچنین موضوع دفن زبالهها یک مسئولیت سنگین مربوط به وزارتخانهها و نهادهای مانند محیط زیست است که باید از شیوههای مدرن دفن و بازیافت زباله استفاده کنند.
وضعیت سه استان شمالی کشور از لحاظ حجم تولید زباله اصلا خوب نیست. بر اساس آمارهای اعلام شده حجم زبالههای تولید شده در سه استان حاشیه دریای کاسپین (گیلان، مازندران و گلستان) روزانه ۶ هزار تن است که سهم استان مازندران، بیش از ۳ هزار تن است که در فصل سفر و با افزایش آمار مسافران در این استان میزان آن تا بیش از دو برابر هم میرسد که برای محیط زیست و سلامت ساکنان و گردشگران بسیار خطرناک است.
به گفته مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مازندران، در ایام نوروز آمار زباله و پسماند مازندران به حدود ۱۵ برابر روزهای عادی در برخی شهرها میرسد که کاملا از حجم پسماند تولید شده و نوع آن مشخص است که مربوط به روزهای نوروز است.
جعفر حسنی کنشگر محیط زیست در این استان میگوید که در مازندران روزانه تا حدود ۳۵۰۰ تن زباله تولید میشود؛ اما در نخستین ماه سال و تقارن سال نو با ماه رمضان و همچنین با ورود حدود ۲۰ میلیون نفر گردشگر نوروزی به این استان، میزان تولید زباله حداقل تا هفت برابر افزایش مییابد.
وی با بیان اینکه ۳۰ درصد زبالههای مازندران زبالههای خشک و بقیه زبالههای تر هستند، معتقد است: «در خوشبینانهترین حالت، مازندران فقط توانایی مدیریت ۱۳۰۰ تن از زباله سه هزار و ۵۰۰ تنی در روز را دارد که با تشدید آن، در این شرایط فقط باعث بحرانیتر شدن وضعیت زباله در مازندران میشود.»
حمزه عشوری مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان نیز با بیان اینکه نوروز هر سال حدود چهار میلیون نفر به این استان شمالی مسافرت میکنند، در فروردینماه به خبرگزاری ایسنا گفته بود: «در گیلان با بیش از ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر جمعیت ، روزانه بین ۲ هزار و ۳۰۰ تا ۲ هزار و ۵۰۰ تن زباله تولید میشود که با ورود گردشگران در ایام نوروز، بیش از یک میلیون تن زباله به مجموع زبالههای تولیدی افزوده میشود که ۷۰ درصد آن، زبالهتر و ۳۰ درصد هم زباله خشک است.»
بحران انباشت زباله در جنگلهای سراوان رشت، ۴۰ سال است که ادامه دارد و تا حال هیچ راه حلی برای آن ارائه نشده است.
این زبالهها موجب ایجاد انواع آلودگیهای زیست محیطی از جمله آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی و تخریب جنگل شده و زندگی را برای اهالی منطقه دشوار کرده است.
منطقه جنگلی سراوان در ۱۷ کیلومتری شهر رشت سالهاست تبدیل به محل تخلیه زباله شده و طی این مدت یک میلیون تن زباله به ارتفاع ۹۲ متر در این منطقه دفن شده است.
یک سال قبل در پی اعتراضات مردم منطقه، اسدالله عباسی استاندار گیلان قول داد موضوع را پیگیری و این مشکل را با کمک ارگانهای مختلف حل کند اما هنوز هیچ خبری از اقدامات شهرداری نیست.
نوشته انباشت زباله و شیوع بیماری سالک بلای جان هرمزنشینان اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته پیام کانون نویسندگان ایران به مناسبت نوروز و آغاز سال ۱۴۰۳ اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>آمدن بهار و رسیدن نوروز در فرهنگ و ادبیات مردم فقط یک فصل، یک تغییر در طبیعت نیست بلکه نماد امید به تغییر، به نو شدن و زیبا شدن جهان نیز هست. امیدی که با چشماندازی از تحول در زندگی انسانها و فرارسیدن بهار جامعه دلها را روشن میدارد و به جانها گرما میبخشد. کشاکش نهان و آشکار میان کسانی که میخواستهاند به این نماد رخت واقعیت بپوشانند و امید را تجسم بخشند با نیروهای ایستایی و تباهی که تاریکی و سرما نماد آنهاست، قدمتی به طول تاریخ دارد و البته همچنان در کار است.
سالی که اکنون در انتهای آنایم نیز در کشاکش این دو نیرو توأمان تلخ و شیرین، اندوه و شادی، شکست و پیروزی، گذشت. حاکمیت همانند گذشته سانسور و سرکوب و تحمیل فقر و اختناقِ بیشتر به مردم را دستورکار خود قرار داده و سخت مشغول انتقامگرفتن از جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود و در این راه چندان پیش رفت که در سرکوب آزادیها و تحمیل فلاکت به مدارجی «بالاتر» از پیش، به اوجی دیگر در قعر، رسید و یکی از معدود ایستادگان در کفِ جدول جهانی شد.
در سوی دیگر، مردم و بهویژه جوانان و زنان در ادامهی جنبش حقطلبانه و آزادیخواهانهی خود با پسزدن عملیِ اجبارهای حکومتی به چهرهی شهرها رنگی تازه زدند و جلایی نو بخشیدند و تصویری شگفتانگیز از امید و ارادهی استوار مردمی آفریدند که به تغییر سرنوشت خویش برخاستهاند؛ صدای شهرها فریاد هموارهی کارگران و بازنشستگان و فرهنگیان و پرستاران و … بود که حق خود طلب میکردند؛ نویسندگان و هنرمندان آنها که مخالف سرسخت سانسور و مدافع آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا بودند، بهرغم تهدیدها و فشارها، نویدبخش جامعهای بدون سانسور باقی ماندند.
در همهی این احوال، بهار، امید به تغییر، با آنها بود و هست تا دستاوردهایشان را در نوروز به شادی بنشینند. نوروز نه فقط جشن تغییر فصل و سال، که جلوهای دیگر از همراهی و همدلی مردم در جشنی عمومی مقابل دکانداران عزا و گریه است.
کانون نویسندگان ایران عید نوروز و سال نو ۱۴۰۳ را به مردم ایران و همهی کسانی که این روز را جشن میگیرند، به خانوادههای جانباختگان راه آزادی، به اعضای خود و به اهل قلم شادباش میگوید و امید دارد در سال پیشِ رو درهای زندان به روی زندانیان سیاسی و عقیدتی گشوده شود، بساط سانسور در هر شکل و اندازه به فنا رود و آزادی چونان درختی در بهار بشکفد، شاخه بگسترد و بار گیرد؛ رفاه بر سفرههای مردم و شادی مدام بر قلبهاشان بنشیند.
آمدن بهار نوید میدهد که اینها همه شدنی است؛ زیرا بهار پیامآور تغییر است.
کانون نویسندگان ایران
۲۷ اسفند۱۴۰۲
نوشته پیام کانون نویسندگان ایران به مناسبت نوروز و آغاز سال ۱۴۰۳ اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته بیست و نه اسفند، روز ملی شدن صنعت نفت ایران اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹، در کمیسیون نفت مجلس شورای ملی که ریاست آن با دکتر محمد مصدق بود تصویب شد و روز ۲۹ اسفند، به تأیید و تصویب هر دو مجلس شورای ملی و سنا رسید. و روز ۲۹ اسفند روز ملی شدن صنعت نفت نامگذاری گردید.
ملی شدن صنعت نفت باعث قطع نفوذ بیگانگان در امور کشور و حفظ استقلال کشور شد. بنابراین، این اقدام گام بزرگی توسط مردم ایران در جهت دستیابی به حقوق اولیه خود در راه استقلال و حاکمیت ملی خود به شمار میرود.
۲۹ اسفند سالروز تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، برگی مهم در تقویم و ورقی زرین در دفتر تاریخ کشور ایران است.
جبهه ملی ایران همواره قدردان دکتر محمد مصدق و یاران او در نهضت ملی میباشد و یاد و خاطره آنها را در این روز تاریخی گرامی میدارد.
جبهه ملی ایران – اروپا
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
۲۸ اسفند ۱۴۰۲ برابر ۱۸ مارس ۲۰۲۴
نوشته بیست و نه اسفند، روز ملی شدن صنعت نفت ایران اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته بیانیه «نهضت مقاومت ملی ایران» به مناسبت هفتاد و سومین سالگرد ملی شدن صنعت نفت ایران و خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس، پایگاه قدرتمندترین دولت استعماری در ایران اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>هنگامی که دکتر محمد مصدق، رهبر نهضت ملی ایران و راهنمای ملل تحت سلطه استعمار، قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را در بیستو نهم اسفندماه ۱۳۲۹ از تصویب مجلس سنا نیز گذراند؛ میدانست که دارد بزرگترین دستاورد بعد از انقلاب مشروطه را برای ملت بزرگ و قدرشناس ایران به ارمغان میآورد؛ میدانست که دارد برای منافع ملت و کشورش با مقتدرترین دولت استعماری جهان دست و پنجه نرم میکند.
مصدق در آن رهگذر نیز، متکی به اراده ملت ایران بود و واقف به میهندوستی و اصالت سیاسی یارانش در فراکسیون ملی؛ از کارشکنیهای مداوم دربار و ترفندهای ابواقاسم کاشانی که مزورانه و ظاهرا با مصدق همراهی داشت اما در واقع، ضمن رهبری فدائیان اسلام جبهه ارتجاع سیاه را برای حفظ منافع انگلیس ایجاد کرده بود؛ به منظور رسیدن به منزل مقصود یعنی رهایی ایران از بند استعمار هرگز مأیوس نشد.
بهعنوان نمونهای از ابعاد خیانت ابوالقاسم کاشانی به نهضت ملی ایران باید گفت: هنگامی که مصدق بعد از کودتای ننگین ۲۸ مرداد به دستور محمد رضا شاه دستگیر و زندانی شده بود، مخبر روزنامه عربی اخبار الیوم در مصاحبهای با کاشانی نظر او را در مورد مصدق پرسید و او در پاسخ به پرسش مخبر حکم قتل مصدق را صادر کرد و گفت: « طبق شریعت اسلام مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشور در جهاد خیانت کند مرگ است.»
دکتر شاپوربختیار در پیام خود به ملت ایران به مناسبت ۱۴اسفند، سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق، درباره خیانت حزب توده نیز در جریان ملی شدن صنعت نفت متذکر میشود: “حزب توده به عنوان نماینده قدرت توسعهطلب سرخ با تمام نیروهای فریبکار و تبلیغات خائنانه و ضد ملی خود در هر فرصتی سنگی در راه مبارزات ملی میافکند.
اینان از دیرباز صریحاَ در روزنامههای خود مینوشتند که باید منافع روسها و انگلیسها و آمریکائیها در شمال و جنوب ایران مورد نظر باشد.
بهعنوان نمونه، احسان طبری در نشریه مردم در تاریخ دوازدهم آبانماه ۱۳۲۳ پس از سفر کافتارادزه به ایران، بهمنظور تحصیل امتیاز از اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری از منابع نفتی شمال ایران نوشت:
«ما به همان ترتیب که برای انگلستان در ایران منافعی قائلیم و بر علیه آن سخن نمیگوییم باید معترف باشیم که شوروی در ایران منافع جدی دارد باید به این حقیقت پیبرد که مناطق شمال ایران در حکم حریم امنیت شوروی است و عقیدهی دستهای که من در آن هستم اینستکه دولت به فوریت برای دادن امتیاز نفت شمال به روسها و نفت جنوب به انگلیسیها و آمریکاییها وارد مذاکره شود.»!!”
ما، نهضت مقاومت ملی ایران، در این مقال کوتاه به تاریخچه نفت در ایران نمی پردازیم؛ اما اشاره به نکاتی چند را لازم میدانیم:
۱ ـ قبل از جنگ جهانی اول وزارت دریاداری بریتانیا با مسئولیت وینستون چرچیل اکثریت سهام شرکت نفت ایران و انگلیس را تصاحب کرد. این شرکت ـ در واقع دولت انگلیس ـ ۱۶٪ از سود سالانه خود را به دولت ایران میپرداخت. در دورهی اول دیکتاتوری پهلوی، ـ حکومت رضاشاه ـ این مبلغ با تمدید سیساله قرارداد به ۲۵٪! رسید.
با توجه به آمار بالا، ابعاد دست داشتن در تاراج سرمایه ملی ایران چه در قرارداد دارسی (توسط مظفرالدین شاه) و چه در قرارداد معروف به گسگلشائیان (توسط رضاشاه) واضح میشود.
۲ ـ حیف و میل درآمد هنگفت نفت در طی ۱۲ سال و ۶ ماه نخستوزیری امیر عباس هویدا، مقارن با با بنای سیستم تکحزبی توسط محمدرضا شاه در حزب رستاخیز و تهدید به اجبار برای ایرانیان مخالف با سیاست شاهانه به جلای وطن.
۳ ـ با وقوع فتنه خمینی در ۲۲ بهمنماه ۱۳۵۷ و آغاز دوران سیاه حاکمیت قهقرایی دینی، مصادره ثروت ملی کشور توسط باند حریص و وطنفروش آخوندی به نهایت رسید؛ درآمد عظیم حاصل از تاراج نفت، یا به جیب گردانندگان فاسد نظام، از رهبر گرفته تا سپاه و سایر نهادهای رژیم ریخته شد؛ یا به مصرف حیف و میل ماجراجوییهای آن، بالاخص در کشورهای همسایه، منطقه سواحل خلیج فارس و خاورمیانه شد و به حیثیت ایرانیان و ایران، که با نهضت مصدق و ملی شدن صنعت نفت به مقام والایی رسیده بود؛ شدیداَ صدمه زد.
دکتر شاپور بختیار در روزهای بحرانی دولت ملی خود در مورد خمینی و اعوان و انصار او همواره به ملت هشدار میداد: ” اینها مأموریت دارند که ایران را به نابودی بکشانند.”
متأسفانه تجربه تلخ ۴۵ سال سیاهترین دوره حاکمیت در تاریخ سیاسی ایران حقانیت گفتار شاپوربختیار را ثابت کرد.
در اوضاع کنونی که نیروهای مسلح رهبر بجای دفاع از مرزهای کشور همواره به قتل زنان و مردان، دختران و پسران برومند مام وطن مشغولند؛ رژیم توتالیتر اسلامی، ایران را تبدیل به پایگاه حکومتهای سوداگر استعمار روس و چین کرده و کشور ما را با خود با سرعتی سرسامآور به نابودی میکشاند.
هموطنان گرامی، آزادیخواهان، دموکراتها و میهندوستان!
در اوضاع آشفته کنونی و قبل از آنکه این رژیم سیاه و ضدایرانی بتواند وطن عزیز ما را به نابودی حتمی بکشاند؛ بایستی خودش نابود شود؛ باید دست به دست هم بدهیم و او را نابود کنیم!
حفظ پایداری ایران و تضمین بهروزی ملت در گرو کوشش هر یک از ما در دوران گذار از جمهوری نکبتبار اسلامی به جامعهای برخوردار از آزادی، استقلال سیاسی و اقتصادی، طرد کامل دخالت دین در امور دولت و حفظ یکپارچگی ملی و تمامیت ارضی میباشد.
ایران هرگز نخواهد مرد
دوشنبه، ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ / ۱۸ مارس ۲۰۲۴
نهضت مقاومت ملی ایران
نوشته بیانیه «نهضت مقاومت ملی ایران» به مناسبت هفتاد و سومین سالگرد ملی شدن صنعت نفت ایران و خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس، پایگاه قدرتمندترین دولت استعماری در ایران اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>نوشته شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه با خبرگزاری ژاپنی «کیودو»: تنها راه حلِ ثباتِ خاورمیانه «تغییر رژیم» در ایران است اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>این خبرگزاری مینویسد، رضا پهلوی ۶۳ ساله که تا انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ولیعهد ایران بود، تلاشهای خود را برای ایجاد دموکراسی سکولار در کشورش افزایش داده و تأکید میکند که تغییر رهبری در ایران تنها راه ثبات در خاورمیانه و فراتر از آن است.
شاهزاده رضا پهلوی در این مصاحبه تأکید کرده، «جهان باید به این نتیجه برسد تا وقتی رژیم اسلامی در ایران وجود دارد، مشکلات متعدد برای جهان از بین نخواهد رفت.»
وی معتقد است اولین گام برای حل مشکلات منطقه از جمله پایان دادن به حمایت جمهوری اسلامی از شبهنظامیان، سرکوب حقوق بشر و تهدیدات هستهای اینست که دولتهای غربی رویکرد خود را در قبال رژیم ایران تغییر دهند. او در همین ارتباط میگوید: «تا آنجا که به غرب مربوط میشود، تنها گزینه این است که در نهایت بفهمیم که راه حل، تغییر رژیم است و نه تغییر رفتار رژیم…این اساسیترین نقص در تحلیلها و انتظارات غرب از رژیم ایران بوده است در جایی که دیگر بازیگران در صحنه جهانی مانند روسیه و چین منافع خود را پیش میبرند.»
Exiled Iranian royal sees regime change as country's only way forward https://t.co/yWQAue2Zjw… #KyodoNewsPlus
— Kyodo News | Japan (@kyodo_english) March 17, 2024
رضا پهلوی با این استدلال که امید به «وادار کردن رژیم به نشستن پای میز مذاکره واقعبینانه نیست»، از رویکرد دوگانه برای اعمال «فشار حداکثری» بر رهبران رژیم ایران انتقاد کرد و گفت، برای تغییر وضعیت فعلی باید از مردم ایران حمایت حداکثری به عمل آورد و به آنها فرصت داد.
وی توضیح داد، «مردم ایران آنقدر از نظام به ستوه آمدهاند که نمیتوانند چند سال دیگر بنشینند و منتظر بمانند… آنچه برای کمک به آنها مؤثر است دسترسی به اینترنت آزاد و تأمین مالی اعتصابات کارگری است، چنین تلاشهایی مستلزم همکاری بین دولتهای قدرتمند در جهان غرب و منطقه است.»
در بخش دیگری از این مصاحبه شاهزاده رضا پهلوی تأکید کرد، «همیشه گفتهام که خط قرمز من، هر نوع مداخله خارجی است، اما ما نیاز به حمایت خارجی داریم.»
برای فلج کردن و ریزش بیشتر نظام میبایست با چشمانداز عفو و آشتی ملی حرکت کنیم؛
ما به دنبال انتقام نیستیم؛ ما به دنبال از بین رفتن نفرت و تبدیل آن به مصالحه و همزیستی هستیم«جمعیت جمهوریخواهان حامی شاهزاده رضا پهلوی» عنوان یک تشکل سیاسی است که اوایل بهمنماه ۱۴۰۲ به صورت رسمی… pic.twitter.com/sqDzclSBa1
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) March 16, 2024
وی افزود، ۴۵ سال پیش ایران از نظر شکوفایی اقتصادی و مدرنیته یک رهبر منطقهای بود و قرار بود به «ژاپن خاورمیانه» تبدیل شود اما در عوض به «کره شمالی» تبدیل شد.
بخشی از صحبتهای شاهزاده رضا پهلوی در این مصاحبه درباره عملکرد جریانها و گروههای مخالف حکومت است. وی در همین ارتباط گفت که همزمان با تلاش برای همگرایی و اتحاد مخالفان در داخل و خارج ایران و همچنین سفرهایش از آمریکا به کشورهای دیگر برای دیدار با مقامات و کارشناسان، امنیت شخصیاش «همیشه یک مسئله بوده است» اما قرار داشتن در «لیست سیاه رژیم» چیزی نیست که بتوان آن را پنهان کرد.
خبرگزاری کیودو درباره این موضوع ادامه میدهد، اما وارث پادشاهی ایران برای انجام «وظیفه میهنی» خود در قبال کشورش میگوید، پنهان شدن یک گزینه نیست. او خطرات امنیتی را به عنوان یک واقعیت زندگی می پذیرد، اگرچه هرچه تأثیرگذارتر میشود، خطرها علیه وی نیز بیشتر میشود.
این خبرگزاری ژاپنی همچنین تأکید کرده است، «پهلوی محبوبترین شخصیت مخالف رژیم است» با اینهمه وی میگوید به دنبال جایگاه و رهبری در آینده ایران نیست بلکه برای رسیدن تا آن آینده تلاش میکند: «من از همان ابتدا به صراحت گفتم که تنها هدف من این است که در ایران یک انتقال قدرت بدون خشوت داشته باشیم تا به یک نظام سکولاردموکراتیک برسیم… اما من این واقعیت را میدانم که مردم به من اعتقاد و اعتماد زیادی دارند و به همین دلیل از این سرمایه سیاسی برای مدیریت این انتقال به نفع آنها استفاده میکنم تا این روند را رهبری کنم و اطمینان حاصل کنم که در یک روند دموکراتیک مردم فرصت پیدا کنند تا خودشان تعیین کنندهی آینده باشند.»
نوشته شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه با خبرگزاری ژاپنی «کیودو»: تنها راه حلِ ثباتِ خاورمیانه «تغییر رژیم» در ایران است اولین بار در KayhanLondon کیهان لندن. پدیدار شد.
]]>