Page 5 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۶ (دوره جديد
P. 5

‫صفحه ‪ 5‬ـ ‪ Page 5‬ـ شماره ‪156‬‬                                                                                                ‫شعرهای یک زخمی جنگ ایران و عراق‬
‫جمعه ‪ 13‬تا پنجشنبه ‪ 19‬آوریل ‪2018‬‬                                                                                                        ‫درباره صلح‬

 ‫اطلاعات جالب حسین شریعتمدارى از فیل ‌مهاى‬
      ‫بانو جمیله و کابار ‌ههاى پیش از انقلاب‬

‫جمیله‬                                     ‫حسین شریعتمدارى‬                                                                  ‫فرخ نیکمرام‬                                         ‫گودرز چراغی‬                   ‫= فرخ نی ‌کمرام‪ :‬این اشعار‬
                                                                                                                                                                                                             ‫درباره صلح و به سبک‬
‫به خوبى مى‌شناسیم‪ .‬وى از پرستویى‬          ‫به پرستویى ثابت کند در تشخیص‬              ‫از زندگى شخصی حسین‬                     ‫فرد و خود‪ ،‬دیگری صلح بین فرد و‬            ‫همچنین تمام تلاشم این بود که‬            ‫هایکوهای ژاپنی سروده‬
‫سوال کرده مگر چه تعداد از مردم به‬         ‫خود اشتباه مى‌کند اطلاعات کاملى‬           ‫شریعتمدارى مدیر کیهان ایران‬            ‫گروهش مثل خانواده و سومی صلح‬              ‫ترجم ‌های خلق کنم که مخاطبان‬
‫کاباره مى‌رفتند که باید این خانم را‬       ‫از فعالیت‌هاى هنرى جمیله و برخى‬           ‫تا زمانى که صحبت از حقو ‌قهاى‬          ‫میان گروه تو و بقیه گرو‌هها‪ .‬این شامل‬     ‫غیرفارس ‌یزبان مانند مخاطب فارسی‬                          ‫شد ‌هاند‪.‬‬
                                          ‫فیلم هایى که وى در آن بازى کرده‬           ‫نجومى‌وابستگان رژیم پیش نیامده‬         ‫صلح بی ‌نالمللی هم م ‌یشود که در آن‬       ‫از مفاهیم مجموعه «صلح» انگیزه‬           ‫= «گودرز چراغی شاعر‬
                        ‫بشناسند‪.‬‬          ‫در اختیار خوانندگان کیهان ایران‬           ‫بود اطلاعاتى در دست نبود و همه‬         ‫کشو‌رها با هم به صلح م ‌یرسند‪».‬‬           ‫خوبی پیدا کنند‪ .‬تا آنجا که زبان‬         ‫این مجموعه از مجروحان‬
‫مدیر کیهان تهران سپس اطلاعات‬                                                        ‫خیال مى‌کردند او نیز مانند دیگر‬        ‫به گفته نیکمرام‪ ،‬گودرز چراغی در‬           ‫انگلیسی اجازه م ‌یداد‪ ،‬تمام تلاش‬        ‫جنگ ایران و عراق است‬
‫خود را درباره خانم جمیله به رخ‬                               ‫قرار داده است‪.‬‬         ‫روزنام ‌هنگاران با حقوق ناچیزى که از‬   ‫این مجموعه به این سه بعد از ابعاد‬         ‫خود را به کار بردم تا ترجم ‌ه مانند‬     ‫و دیوانه‌وارعاشق ادبیات‬
‫کشیده و نوشته ایشان در تعدادى فیلم‬        ‫او به کسانى که تا حالا فکر‬                ‫محل کارش دریافت مى‌کند زندگى‬           ‫صلح به شکلی انتزاعی پرداخته است؛‬                                                  ‫فارسی است ولی اشعارش در‬
‫فارسى رقصیده که عبارتند از «دختر‬          ‫مى‌کردند مدیر دشنا ‌منامه کیهان‬           ‫جمع و جور و بخور و نمیرى دارد‬          ‫«نکته مهم این است که صلح یکی از‬                       ‫متن اصلی شعر باشد‪».‬‬         ‫ایران مجوز نشر نگرفت ‌هاند‪.‬‬
‫ظالم بلا»‪« ،‬زن وحشى وحشى»‪،‬‬                ‫تهران از تفریحات مرسوم در ایران بعد‬       ‫همانطورکه امثال او معمولا ادعا‬         ‫اختراعات بشر است‪ ،‬یعنی در طبیعت‬           ‫از نیکمرام م ‌یپرسم آیا از این‬
‫«کج کلاه خان»‪« ،‬خوشگ ‌لترین زن‬            ‫از انقلاب تنها به پاى منتقل نشستن‬                                                ‫شما مفهومی به عنوان صلح ندارید؛‬           ‫ترجمه بازخورد خوبی گرفت ‌ه است؟‬         ‫فیروزه رمضان زاده‪ -‬فرخ نیکمرام‪،‬‬
‫عالم» و… که لابد در جوانى این‬             ‫علاقه دارد نشان داده که اهل تماشاى‬                                ‫مى‌کنند‪.‬‬       ‫صلح‌‪ ،‬زاد‌هی تمدن بشری است و با‬           ‫م ‌یگوید‪« :‬به اعتقاد بسیاری از‬          ‫مترجم و فعال سیاسی پیشین ساکن‬
‫فیل ‌مها را دیده و صحن ‌ههاى آن را به‬     ‫فیل ‌مهاى فارسى پیش از انقلاب و‬           ‫وى هرگز نه در کیهان نوشته بود و‬        ‫تمد ‌نهای بشری شکل گرفت که به‬             ‫کسانی که نسخه انگلیسی را مطالعه‬         ‫آمریکاست که در جریان انتخابات‬
                                                                                    ‫نه در جایى گفته بود که عضو سپاه‬                                                  ‫کرد‌هاند این مجموعه نمون ‌های کامل‬      ‫ریاست جمهوری خرداد ‪ ۸۸‬در‬
                 ‫خوبى به یاد دارد‪.‬‬             ‫رقص بانو جمیله نیز بوده است‪.‬‬         ‫پاسداران است و از حقوق و مزایاى‬               ‫معنای نه جنگ بوده است‪».‬‬            ‫و پاکیزه از اشعار فارسی است که‬          ‫ستاد انتخاباتی مهدی کروبی فعالیت‬
‫به نظرمى‌رسد بعد از صحب ‌تهاى‬             ‫شریعتمدارى خطاب به پرستویى‬                ‫سرداران برخوردار است و از آنجا‬         ‫این مترجم در ادامه توضیح م ‌یدهد‪:‬‬         ‫به انگلیسی ترجمه شده است‪ .‬اغلب‬          ‫م ‌یکرد‪ .‬این محقق ‪ ۳۵‬ساله در‬
‫علم الهدى امام جمعه مشهد‬                  ‫نوشته شما گفت ‌هاید که یک‬                 ‫که اصرار دارد دماغ هر کس را که‬         ‫«مهرشاد نیکمرام‪ ،‬عموی من ادیتور‬           ‫مخاطبان انگلیس ‌یزبان که این کتاب‬       ‫ایران با کمپین یک میلیون امضا و‬
‫درباره سوفیا لورن بازیگر مشهور‬            ‫روزى براى هنر خانم جمیله هورا‬             ‫از ایران قبل از انقلاب و خوب ‌یها و‬    ‫این مجموعه است و با صدای او این‬           ‫را در سایت آمازون به صورت آنلاین‬        ‫سازما ‌نهای فعال در حوزه دگرباشان‬
‫سینماى ایتالیا و ذکر خیر از او و‬          ‫مى‌کشیدید و اضافه کرد‌هاید که‬             ‫خوشى‌هاى آن روزگار یاد کند به‬          ‫کار و ترجم ‌ههای صوتی بعدی من در‬          ‫قرض گرفته و مطالعه کرد‌هاند و‬           ‫نیز همکاری داشت‪ .‬فرخ نیکمرام پس‬
‫سپس اظهارات احمد جنتى رئیس‬                ‫مردم ایران به تماشاى فیل ‌مهاى‬            ‫خاک بمالد این هفته در مطلبى‬                                                      ‫چه آنهایی که نسخه چاپی آن را‬            ‫از مهاجرت از ایران مدتی در مرکز‬
‫شوراى نگهبان درباره لباس مینى‬             ‫این هنرمند مى‌رفتند و نسبت به‬             ‫به پرویز پرستویى بازیگر سرشناس‬                  ‫آینده منتشر خواهد شد‪».‬‬           ‫خریداری کرد‌هاند با این اشعار حس‬        ‫اسناد حقوق بشر ایران به عنوان‬
‫ژوپ دختران و خانم ها‪ ،‬حسین‬                ‫آوارگى او در این سا ‌لها ابراز تاسف‬       ‫سینماى ایران که از آن ایام به‬          ‫فرخ نیکمرام در مورد ترجمه عربی‬            ‫خوبی داشت ‌هاند‪ .‬برخی از آنها که با‬
‫شریعتمدارى هم جرات پیدا کرده به‬           ‫کرده و انقلاب و مردم انقلابى را به‬        ‫نیکى حرف زده و جمیله رقصنده‬            ‫این مجموعه توضیح م ‌یدهد‪« :‬ترجمه‬          ‫من دوست هستند گفت ‌هاند که با‬                        ‫محقق فعالیت داشت‪.‬‬
‫یاد دوران خوش گذشته از بانو جمیله‬         ‫شدت ملامت نمود‌هاید که چرا باعث‬           ‫معروف را که سال‌هاست درآمریکا‬          ‫عربی این کتاب توسط یک دوست‬                ‫خواندن این اشعار هیجا ‌نزده شد‌هاند‪.‬‬    ‫نیکمرام در گفتگو با کیهان لندن‬
‫و فیل ‌مهاى او یاد کند و البته همراه با‬   ‫فرار چنین هنرمندانى شد‌هاند‪ .‬بعد‬          ‫زندگى مى‌کند در زمره هنرمندان‬          ‫نویسنده مهاجر عراقی ساکن ایران‬            ‫در مجموع‪ ،‬بازخورد خوبی از جامعه‬         ‫م ‌یگوید چندی پیش هنگام تحقیق‬
‫بى‌ادبى‪ ،‬فحاشى و توهین که همیشه‬           ‫هم تاکید کرد‌هاید اگر خودمان را‬           ‫دانسته سخت برآشفته و براى آنکه‬         ‫انجام شده که به خاطر شرایط امنیتی‬                                                 ‫با یک مجموعه شعر با عنوان «صلح»‬
                                          ‫سانسور نکنیم اکثر این هنرمندان را‬                                                                                             ‫امریکایی و انگلیس ‌یزبان گرفت ‌هام‪.‬‬  ‫از سرود‌ههای گودرز چراغی‪ ،‬شاعر و‬
                ‫روش او بوده است‪.‬‬                                                                                                    ‫اجازه ندارم از او نام ببرم‪».‬‬     ‫البته با توجه به اینکه کتاب به‬          ‫کتابدار ساکن ایران آشنا شد و این‬
                                                                                                                                                                     ‫صورت رایگان در دسترس همگان‬              ‫کتاب را به زبان انگلیسی ترجمه و در‬
‫آستریکس و اوبلیکس و تو ِر طنزآمی ِز جها ِن باستان‬                                                                                                                    ‫قرار نگرفته بازخورد چندانی از جامعه‬
                                                                                                                                                                     ‫فارس ‌یزبان دریافت نکرد‌هام هرچند‬                ‫سایت آمازون منتشر کرد‪.‬‬
‫آب کارها ‌یشان را برا ‌ی آنها جور کند‪.‬‬    ‫رویی ‌نساز در حقیقت گون ‌های انرژ ِی‬      ‫دهکده به او محول م ‌یشود‪ .‬دوست‬         ‫رضا پرچ ‌یزاده – «ماجراهای‬                ‫این کتاب کمتر از یک ماه است که در‬       ‫این مجموعه شعر‪ ۳۶‬صفح ‌های در‬
‫این کنایه به کلئوپاترا برم ‌یخورد و با‬    ‫اتمی است‪ .‬اینکه کیمیاگر همیشه‬             ‫و همرا ِه همیشگ ِی او هم اوبلیک ِس‬     ‫آستریکس»(‪The Adventures‬‬                                                           ‫قالب ‪ ۵۷‬شعر کوتاه به گفته شاعر این‬
‫سزار شرط م ‌یبندد که اگر توانست‬                                                     ‫(‪ )Obelix‬خپل و پخمه است‪ ،‬که‬            ‫‪ )of Asterix‬یکی از محبو ‌بترین‬             ‫وبسایت آمازون منتشر شده است‪».‬‬          ‫مجموعه‪ ،‬با «بیان‪ ،‬ساختار و طرحی نو و‬
‫در مد ِت سه ماه برای وی قصری‬              ‫اصرار م ‌یکند معجون را فقط باید برای‬      ‫چون وقتی بچه بوده در تغا ِر معجون‬      ‫مجموعه داستا ‌نهای کمی ‌کاستریپ‬           ‫او در معرفی شاعر مجموعه «صلح»‬           ‫داشتن قابلیت ترجمه» تقریباً به سبک‬
‫باشکوه بسازد‪ ،‬سزار باید دست از س ِر‬       ‫مقاص ِد تدافعی– و نه تهاجمی– به کار‬       ‫افتاده‪ ،‬نیرویی تما ‌منشدنی پیدا‬        ‫در طو ِل تاریخ است که تا امروز به بیش‬     ‫توضیح م ‌یدهد‪ « :‬گودرز چراغی‪،‬‬           ‫هایکوهای ژاپنی سروده شده است‪:‬‬
‫مصر بردارد‪ ،‬و سزار هم با تمسخر‬            ‫گرفت یادآو ِر نقش بازدارندگ ِی بم ِب‬      ‫کرده‪ ،‬و بنا بر این دیگر به او معجون‬    ‫از صد زبان ترجمه شده‪ .‬آفرینندگا ِن‬        ‫دارای مدرک کا‌رشناسی در رشته‬
‫م ‌یپذیرد‪ .‬کلئوپاترا معما ِر بزر ِگ خود‬   ‫اتم است‪ .‬مطالع ‌هی بادق ِت کتا ‌بها‬       ‫نم ‌یدهند‪ .‬کل ‌کهای اوبلیکس برای‬       ‫این مجموعه رنه گوسینی(‪René‬‬                ‫روا ‌نشناسی است ولی دیوان ‌هوار‬                   ‫اینجا بازار پرند ‌ههاست‬
‫نومروبیس را به انجا ِم این ماموری ِت‬      ‫مطمئنا بسیاری اشارات و تلمیحا ِت‬          ‫نوشید ِن معجون– که معمولا به‬           ‫‪ )Goscinny‬نویسنده و آلبر اودرزو‬           ‫عاشق ادبیات فارسی است‪ .‬او که از‬
‫مهم م ‌یگمارد و به او م ‌یگوید اگر‬                                                  ‫طریقی اسل ‌پاستیک به شکست‬              ‫(‪ )Albert Uderzo‬تصویرگر بودند‪.‬‬            ‫مجروحان بازمانده از جنگ ایران و‬         ‫روبرو دیوار و پشت سر راهی که‬
‫کارش را در موع ِد مقرر به انجام‬           ‫سیاس ِی دیگر را نیز نمایان خواهد کرد‪.‬‬     ‫م ‌یانجامد– یکی از رگ ‌ههای طن ِز‬      ‫انتشا ِر این مجموعه از سال ‪۱۹۵۹‬‬           ‫عراق است اکنون به حرفه کتابداری‬
‫نرساند او را جلوی تمسا ‌حها خواهد‬         ‫در سالیا ِن دور‪ ،‬انتشارا ِت‬                                                      ‫در مجله کمی ِک فرانسوی‪ -‬بلژیک ِی‬          ‫مشغول است‪ .‬بجز این مجموعه شعر‪،‬‬                   ‫به وعد ‌هگاه ختم م ‌یشود‬
‫انداخت‪ .‬نومروبیس هم که م ‌یداند‬           ‫«یونیورسال» (تاسی ِس سا ِل ‪،)۱۳۴۸‬‬           ‫مشهو ِر این مجموعه داستان است‪.‬‬       ‫«پیلوت» (‪ )Pilote‬آغاز شد؛ و تا‬            ‫قرار است دو کتاب دیگر منتشر کند‬
‫ساخت ِن چنین قصری در عر ِض سه‬             ‫متعلق به مادریک بوغوسیان‪ ،‬که ی ِد‬         ‫آستریکس و اوبلیکس در هر کتاب‬           ‫سال ‪ ۱۹۷۷‬که گوسینی درگذشت‬                 ‫که در ایران اجازه انتشار از سوی‬                          ‫پرندگانی بیدار‬
‫ماه غیرممکن است‪ ،‬رن ِج سفر به گل را‬                                                 ‫با ماجرایی تازه دست و پنجه نرم‬         ‫‪ ۲۳‬کتاب از این مجموعه منتشر شد‪.‬‬
‫بر خود هموار م ‌یکند و دست به داما ِن‬     ‫طولایی در انتشا ِر کمی ‌کاستری ‌پهای‬      ‫م ‌یکنند‪ .‬بعضی از این ماجراها در‬       ‫پس از مر ِگ گوسینی‪ ،‬اودرزو تا سا ِل‬                   ‫وزارت ارشاد نگرفتند‪».‬‬             ‫نو ‌کزنان لحظ ‌ههای انتظار‪.‬‬
‫دوستانش در آن سرزمین م ‌یشود‪.‬‬             ‫فرانسوی‪ -‬بلژیکی داشت‪ ،‬دو شماره از‬         ‫اطرا ِف روستا ‌ی آنها اتفاق م ‌یافتد‬   ‫‪ ۲۰۰۹‬به تنهایی به انتشا ِر مجموعه‬         ‫مترجم مجموعه شعر «صلح» ادامه‬                                       ‫و یا‪:‬‬
‫و بدین ترتیب ماجرایی شگرف‪،‬‬                ‫این مجموعه تح ِت عنوا ِن «آستریکس‬         ‫و برخی دیگر آنها را به گوشه و‬          ‫ادامه داد و پس از آن امتیازش را‬           ‫م ‌یدهد‪ « :‬نکته جالبی که باید بگویم‬
‫پُرحادثه و پر از خنده آغاز م ‌یشود‪.‬‬       ‫و کلئوپاتر» و «آستریکس و دیگچه»‬           ‫کنار جها ِن باستان همچون مصر‬           ‫فروخت‪ .‬گرچه تا به امروز بیش از ‪۳۵‬‬         ‫این است که بلافاصله چند روز پس از‬       ‫از باد م ‌یبوید بوی مرگ و باروت‬
‫«آستریکس و کلئوپاتر» در سال‬                                                         ‫و یونان و روم و بریتانیا م ‌یکشاند‪.‬‬    ‫عنوان کتاب از این مجموعه منتشر‬            ‫انتشار کتاب در وبسایت آمازون‪ ،‬چند‬
‫‪ ۱۹۶۸‬در یک انیمیشن اقتباس شد‬              ‫را ظاهرا از فرانسوی به فارسی ترجمه‬        ‫سزار و ارت ِش روم هم معمولا‬            ‫شده‪ ،‬اما بهتری ‌نهایش ب ‌یتردید همان‬      ‫نفر از طرف وزارت ارشاد به سراغ‬                            ‫را تیهوی مست‬
‫و در سا ِل ‪ ۲۰۰۲‬نیز به فیلم درآمد‪.‬‬                                                  ‫حریفا ِن اصل ِی آنها هستند‪ .‬مه ‌مترین‬  ‫شمار‌ههای ده ‌ههای شصت و هفتاد‬            ‫آقای چراغی رفتند و به او گفتند‬
‫در نسخ ‌هی فیلم‪ ،‬کریستین کلاویه‬           ‫و منتشر کرد‪ .‬نسخ ‌هی اسک ‌نشد‌هی‬          ‫مشخص ‌هی این مجموعه شاید «طن ِز»‬       ‫هستند که گوسینی نویسند‌هشان بود‪.‬‬          ‫چرا در چارچوب وزارت ارشاد کتابت‬                                 ‫ایستاده‬
‫به نق ِش آستریکس و ژرار دوپاردیو‬                                                    ‫هوشمندان ‌هاش باشد که با مسائل‬         ‫دنیای آستریکس و اوبلیکس دنیای‬             ‫را چاپ نکردی و کتاب را در آمازون‬
‫به نق ِش اوبلیکس بازی م ‌یکنند‪.‬‬           ‫«آستریکس و کلئوپاتر» (‪)۱۹۶۵‬‬               ‫و وقایع و شخصی ‌تهای تاریخی و‬          ‫رو ِم باستان است‪ .‬داستا ‌نهای آنها‬        ‫و خارج از کشور منتشر کردی؟ او به‬                    ‫بر آبشخور کوهسار‪.‬‬
‫اولین فیل ِم مجموعه اما «آستریکس‬                                                    ‫با نا ‌مها ‌یشان بازی م ‌یکند‪ .‬بنا بر‬  ‫در سا ِل ‪ ۵۰‬قبل از میلاد و حی ِن‬          ‫این دلیل کتابش را به من سپرد که‬         ‫فرخ نیکمرام همچنین با همکاری‬
‫و اوبلیکس در براب ِر سزار» (‪)۱۹۹۹‬‬         ‫که شمار‌هی شش ِم این مجموعه و‬             ‫این‪ ،‬آگاهی به تاری ِخ باستان یکی از‬    ‫لشکرکش ‌یهای جها ‌نگشایان ‌هی‬             ‫م ‌یترسید شع ‌رهایش زیر تیغ سانسور‬      ‫یکی از نویسندگان عراقی ساکن ایران‬
‫بود‪ ،‬که به فارسی هم دوبله شد‪ ،‬و‬           ‫یکی از ماجراهای بسیار زیبای آن‬            ‫ملزوما ِت درک کردن و لذت بردن از‬       ‫ژولیوس سزار‪ ،‬سردا ِر بزر ِگ رومی‬          ‫وزارت ارشاد برود‪ .‬البته آنها قو ‌لهایی‬  ‫ترجمه عربی این اشعار را در کنار متن‬
‫دوبل ‌هاش یکی از شاهکارهای دوبل ‌هی‬                                                 ‫جنب ‌هی طن ِز این مجموعه است‪ .‬اما‬      ‫و یکی از فرمانروایا ِن جمهوری روم‪،‬‬        ‫داد‌هاند که این کتاب را در ایران نیز‬    ‫فارسی و ترجمه انگلیسی آورده است‪.‬‬
‫فارسی است‪ .‬مدی ِر دوبلا ِژ این فیلم‪،‬‬      ‫است را باشگاه ادبیات منتشر کرده‪،‬‬          ‫فراتر از آن‪ ،‬آستریکس و اوبلکیس‬         ‫آغاز م ‌یشود‪ .‬سزار تقریبا تما ِم دنیای‬    ‫منتشر کنند البته مشخص نیست‬              ‫از او م ‌یپرسم چطور با این‬
‫ابوالحس ِن تهامی‪ ،‬تلاش کرده در‬                                                      ‫م ‌یتواند خوانشی طنزآمیز از دنیای‬      ‫اطرا ِف ایتالیا‪ ،‬از جمله سرزمی ِن « ُگل»‬  ‫که چه مقدار از این کتاب زیر تیغ‬         ‫مجموعه و شاعر آن آشنا شدی؟‬
‫سب ِک دوبل ‌ههای قدی ِم فیل ‌مهای‬         ‫که م ‌یتوانید از طری ِق این لینک این‬      ‫معاص ِر جن ِگ سرد باشد‪ .‬معجو ِن‬        ‫(‪ )Gaul‬در فرانس ‌هی کنونی‪ ،‬را به‬          ‫سانسور برود‪ .‬از طرفی‪ ،‬این کتاب‬          ‫م ‌یگوید‪« :‬شعرهای زیادی به دست‬
‫کمد ِی ایتالیایی و فرانسوی کار کند‪.‬‬        ‫نسخ ‌هی تقریبا نایاب را دانلود کنید‪.‬‬                                            ‫انقیاد درآورده‪ .‬در این میان دهکد‌های‬      ‫جدیدی نیست و سا ‌لهاست که‬               ‫من م ‌یرسد اما چندی پیش هنگام‬
‫او به کاراکترهای فیلم لهج ‌ههای‬                                                                                            ‫کوچک در آرموریکا (‪)Armorica‬‬               ‫گودرز چراغی در تلاش بود این کتاب‬        ‫تحقیق‪ ،‬یک مجموعه شعر به دستم‬
‫مختل ِف ایرانی مث ِل لری‪ ،‬کرمانشاهی‪،‬‬      ‫داستا ِن این کتاب در زما ِن اشغا ِل‬                                              ‫یا همان بریتان ِی (‪ )Brittany‬فعلی‬         ‫را در ایران منتشر کند اما اجازه انتشار‬  ‫رسید به نام «صلح»‪ ،‬فکر کردم که‬
‫اصفهانی‪ ،‬مشهدی و حتی زبا ِن زرگری‬         ‫مصر به دس ِت سزار اتفاق م ‌یافتد‪.‬‬                                                ‫در سرزمی ِن گل هنوز در براب ِر سزار‬                                               ‫این مجموعه و ترجمه آن در شرایط‬
‫داده‪ .‬از این جهت دهکدهٔ گ ‌لها‬                                                                                             ‫مقاومت م ‌یکند‪ .‬اهال ِی این روستا‬                          ‫به او نم ‌یدادند‪».‬‬
‫تبدیل شده به چیزی در مای ‌ههای د ِه‬       ‫سزار کلئوپاترا را مسخره م ‌یکند که‬                                               ‫که از ساکنا ِن سلت ِی (‪)Celtic‬‬            ‫نیکمرام در مورد مفاهیم و عناصر‬               ‫کنونی‪ ،‬بسیار مورد نیاز است‪».‬‬
‫صمدآقا‪ .‬دره ‌مریختگ ِی لهج ‌هها خود‬       ‫با وجو ِد ادعای مصر ‌یها در داشتن‬                                                ‫باستان ِی سرزمی ِن گل هستند‪ ،‬از‬           ‫ب ‌هکار رفته در مجموعه «صلح»‬            ‫این مترجم در مورد مجموعه‬
‫یکی از عوام ِل انتقا ِل طن ِز اث ِر اصلی‬                                                                                   ‫طری ِق نوشید ِن معجون سحرآمیزی‬            ‫م ‌یگوید‪« :‬چراغی در شرایطی که‬           ‫شعر «صلح» م ‌یگوید‪« :‬از شعرهای‬
‫به دوبل ‌هی فارسی است‪ .‬ترجم ‌هی‬           ‫تمد ‌ن چندهزارساله‪ ،‬امروز آنها هیچی‬                                              ‫که کیمیاگ ِر دهکده برایشان درست‬           ‫چهار انگشت دست خود را در جریان‬          ‫کوتاهی نزدیک به سبک هایکو‪،‬‬
‫اس ‌مهای کاراکترها– که خود در زبا ِن‬      ‫نیستند و تنها به انتظا ِر جزر و م ِد نیل‬                                         ‫م ‌یکند شکس ‌تناپذیر م ‌یشوند و‬           ‫جنگ ایران و عراق از دست داده‬            ‫تشکیل شده است‪ ،‬سبکی از شعرهای‬
‫فرانسوی شوخی با نا ‌مها و واژگان‬          ‫م ‌ینشینند تا بالا آمدن و پایین رفت ِن‬                                                                                     ‫درک شخص ‌یتری از جنگ دارد‪ .‬این‬          ‫ژاپنی که در امریکا نیز به شهرت‬
‫است– نیز سبب شده تا کار هرچه‬                                                                                                   ‫ارت ِش سزار را تار و مار م ‌یکنند‪.‬‬    ‫اشعار بسیار طبیع ‌تگرا هستند و او‬       ‫رسید‌هاند؛ من با موافقت شاعر این‬
‫بیشتر طنزآمیز شود‪ .‬نتیجه آنکه به‬                                                                                           ‫قهرما ِن گ ‌لها آستریک ِس‬                 ‫در بسیاری از شع ‌رهایش با استفاده‬       ‫اشعار‪ ،‬گودرز چراغی‪ ،‬تصمیم گرفتم‬
‫یکی از بهترین دوبل ‌هها ِی فارسی در‬                                                                                        ‫(‪ )Asterix‬ریزاندام اما باهوش است؛‬         ‫از عناصر طبیعی به موضوع صلح‬             ‫آنها را به دو زبان انگلیسی و عربی ارائه‬
‫دورا ِن افو ِل دوبله در ایران تبدیل شد‪.‬‬                                                                                    ‫و به خاط ِر همین هوشش معمولا‬                                                      ‫کنم تا جامعه جهانی با شعر فارسی‬
                                                                                                                           ‫کارهای دشوار و ماموری ‌تهای خطی ِر‬                          ‫پرداخته است‪».‬‬         ‫امروز آشنا شود‪ .‬قدم بعدی این است‬
                                                                                                                                                                     ‫نیکمرام با اشاره به تحقیق در مورد‬       ‫که شکل صوتی این مجموعه منتشر‬
                                                                                                                                                                     ‫«صلح» پیش از ترجمه این مجموعه‬
                                                                                                                                                                     ‫اضافه م ‌یکند‪« :‬صلح در سه مفهوم‬                                   ‫شود‪».‬‬
                                                                                                                                                                     ‫تعریف شده است‪ ،‬یکی صلح بین‬              ‫او در توضیح اینکه چرا اشعار‬
                                                                                                                                                                                                             ‫مجموعه «صلح» را برای ترجمه به‬
                                                                                                                                                                                                             ‫زبان انگلیسی و معرفی به مخاطبان‬
                                                                                                                                                                                                             ‫غیرفارس ‌یزبان انتخاب کرده است‬
                                                                                                                                                                                                             ‫م ‌یگوید‪« :‬این اشعار به دلیل مفاهیم‬
                                                                                                                                                                                                             ‫خاص شعری برای تفهیم موضوع‬
                                                                                                                                                                                                             ‫صلح به مردم سایر کشو‌رها موثر‬
                                                                                                                                                                                                             ‫است‪ .‬پس از سه چهار نوبت بازنگری‪،‬‬
                                                                                                                                                                                                             ‫این مجموعه را به زبان انگلیسی‬

                                                                                                                                                                                                                                 ‫ترجمه کردم‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                             ‫البته باید بپذیریم که بخشی از‬
                                                                                                                                                                                                             ‫زیبای ‌یهای کار در ترجمه از بین‬
                                                                                                                                                                                                             ‫م ‌یرود‪ .‬مثل ًا شعرهای خودم را‬
                                                                                                                                                                                                             ‫ترجمه نم ‌یکنم‪ .‬اما به قول خانم پگی‬
                                                                                                                                                                                                             ‫نونان‪ ،‬برنده جایزه پولیتزر‪ ،‬نویسنده‬
                                                                                                                                                                                                             ‫و مقال ‌هنویس وال استریت ژورنال‪،‬‬
                                                                                                                                                                                                             ‫پشت یک اثر ادبی منطق قرار دارد‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                             ‫تلاش من هم بر این بود که با حفظ‬
                                                                                                                                                                                                             ‫تصاویر‪ ،‬منطق شاعر را ارائه کنم‪ .‬و‬

                                                                                    ‫وبسایت کیهان لندن به زبان انگلیسی‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9   10