Page 25 - (کیهان لندن - چهل و یکم ـ شماره ۴۸۰ (دوره جديد
P. 25

‫صفحه‌‌‌‌‪‌‌2‌‌۵‬شماره‌‪1۹4۶‬‬
‫جمعه ‪ ۲۰‬تا پنجشنبه ‪ ۲۶‬سپتامبر ‪۲۰۲4‬‬

‫ناراحت میشوند که وظیفه ش ست ثبت نام کنید در حالی‬                                ‫کس برای ثبت نام میآید کمک به مدرسه را همین اول سال‬                                  ‫میکنم‪ ،‬امسال‪ ،‬یکی از آنها با خجالت به من زنگ‬
‫که سیستم ظرفیت ندارد‪ .‬البته اولیا هم حق دارند میگویند‬                           ‫پرداخت کند‪ ،‬اما به کسانی که چند تا بچه دارند فشار زیادی‬                             ‫زد که ممکنه بیش کمک کنید؟ لوازم تحریر و لباس بچهها‬
‫خانه ما در همین محدوده است باید بچه ما را در همین‬                               ‫میآید‪ ،‬هزینه لوازم تحریر و روپوش با ست و مبلغی هم‬                                   ‫میشود‪ ۱۰ ،‬میلیون تومان‪ ،‬مستاصل ماندهام ‪.‬دو تا بچه که‬
                                                                                                                                                                    ‫مث به مدرسه دولتی میروند‪ .‬بعد مسئو ن مرتب توصیه‬
                                                       ‫مدرسه ثبت نام کنید‪«.‬‬               ‫به عنوان کمک به مدرسه واقعا خیلی سخت است‪«.‬‬
‫بک مادر جوان ساکن شهر رشت هم به این گفتگو پیوسته‬                                ‫این مدیر مدرسه اضافه میکند‪» :‬برای مانتو خیلی سخت‬                                                                                           ‫میکنند بچه بیاورید!«‬
‫و میگوید‪» :‬دخ م امسال به ک س اول دبستان میرود‪ .‬سال‬                              ‫نگرفتهایم‪ ،‬گفتیم اگر بچهها مانتوهای پارسال اندازهشان‬                                ‫در ادامه مادری با لحنی نگران میگوید‪» :‬مدارس دولتی‬
‫گذشته پیش دبستانی بود‪ .‬امسال برای او چیزی نخریدیم با‬                            ‫هست میتوانند بپوشند اما اگر کسی میخواهد مانتوی نو‬                                   ‫ع وه بر اینکه هیچ امکانات و رسیدگی ندارند‪ ،‬بدترین میز و‬
‫اینکه به مدرسه دولتی میرود‪ ،‬فقط یک مقنعه خریدیم که‬                              ‫بخرد رنگش تغییر کرده برود ف نجا؛ آدرس میدهیم که از‬                                  ‫صندلی و تخته سیاههای کهنه را دارند‪ ،‬به خاطر افت کیفی‬
                                                                                                                                                                    ‫و کمی مدارس دولتی برخی پدر مادرها ترجیح میدهند‬
                                          ‫بتواند شورواشور استفاده کند‪«.‬‬                                                                            ‫آنها تهیه کند‪«.‬‬  ‫فرزندان خود را در مدارس غیرانتفاعی ثبتنام کنند البته‬
‫او توضیح میدهد‪ » :‬مثل آ وقعها که ما به مدرسه‬                                    ‫او ادامه میدهد‪» :‬مسئلهای که در یکی دو سال اخیر‬                                      ‫غیرانتفاعیها هم تحفهای نیستند‪ ،‬بابت هر مسئلهای از‬
‫میرفتیم نیست که فروشگاهها برای کتاب و دف تخفیف‬                                  ‫شاهد آن بودهایم این است که هیچ همدلی بین اولیا‬
‫گذاشته باشند‪ .‬ا ن خ ی از تخفیف نیست؛ قیمت دف دو‬                                 ‫نیست‪ ،‬انگار خودمان به خودمان رحم یکنیم‪ ،‬وقتی برای‬                                               ‫اولیا پول میگیرند حتی برای تعمیر حیاط مدرسه!«‬
‫برابر پارسال شده؛ مدادرنگی مثل قدیم با کیفیت نیست؛‬                              ‫بچههای ک س اولی جشن شکوفهها برگزار میکنیم‪ ،‬سعی‬                                      ‫او بغضآلود ادامه میدهد‪ » :‬پارسال از آنجا که حیاط‬
                                                                                ‫میکنیم هزینهها را پایین بیاوریم با حداقل امکانات‪ ،‬اما‬                               ‫مدرسه را تعمیر نکردند یکبار دخ م زمین خورد و پای‬
  ‫جنس مدادرنگیها افتضاح شده؛ اگر بخواهی جنس به‬                                  ‫یک ی از اولیا میگویند باید یک جشن مفصل بگیریم‪ .‬با‬                                   ‫او چنان عفونتی کرد که تا سه هفته مجبور به م ف‬
‫بخری همه چینی هستند که قیمتاش با جنس ایرانی‬                                     ‫در نظرگرف گروه موسیقی و کیک و جایزه برای هر نفر‬
                                                                                ‫‪ ۲۰۰‬هزار تومان ام میشود‪ ،‬آن پدر و مادری که دو تا سه‬                                                                                               ‫آنتیبیوتیک بود‪«.‬‬
                                                       ‫تفاوت چندانی ندارد‪«.‬‬     ‫تا بچه دارد‪ ،‬میگوید یتوانم این هزینه را بپردازم اما اولیای‬                          ‫در طول تهیه این گزارش با چند نفر از شهروندان طبقه‬
  ‫به گفته این مادر جوان‪» ،‬امسال پدرمادرها خیلی کم‬                               ‫دیگر میگویند بچهات را نفرست! فکر یکنند بچهها ذوق‬
‫خرید میکنند‪ .‬اول هزینههای مدرسه را میپردازند‪ ،‬مثل هر‬                                                                                                                                                                       ‫مرفه نیز صحبت کردم‪.‬‬
‫سال‪ ،‬به بچهها میگویند کیف و کفش پارسالت را استفاده‬                              ‫دارند و دلشان میخواهد در این جشن کت کنند‪ .‬این‬                                       ‫به گفته خا ی ساکن منطقه جردن تهران‪ ،‬امسال دخ ش‬
‫کن‪ ،‬اقتصاد خانوادهها به شدت خراب شده‪ ،‬مردم دیگر‬                                 ‫در حالیست که چندین سال قبل‪ ،‬اگر چنین مسائلی پیش‬
  ‫یتوانند گوشت و مرغ بخرند‪ ،‬بچه هم که یتواند ص‬                                  ‫میآمد چند نفر از اولیا با یکدیگر پول روی هم میگذاشتند‬                               ‫در ک س ششم یک مدرسه در خیابان »ولیع « )پهلوی(‬
‫کند تا سال بعد کفش نو برایش بخرند‪ ،‬چون پای او در حال‬                            ‫و هزینه جشن یک دانشآموز بیبضاعت را تقبل میکردند‬                                     ‫ه ن منطقه ثبتنام شده‪ .‬او سال گذشته ‪ ۸۰‬میلیون تومان‬
‫رشد است‪ .‬یک کفش ایرانی زهواردررفته که تا دو سال پیش‬                             ‫ولی ا ن این همدلی اتفاق یافتد! خیلی راحت میگویند‬
‫‪ ۱۵۰‬هزار تومان بود ا ن زیر ‪ ۶۰۰-۷۰۰‬هزار تومان نیست‪«.‬‬                            ‫هر کس ندارد بچهاش را به جشن نیاورد! اع اض نکنید چون‬                                              ‫برای ثبتنام پرداخت و امسال ‪ ۱۷۰‬میلیون تومان!‬
‫او اضافه میکند‪» :‬مدارس دولتی ا ن حدود دو تا سه‬                                                                                                                      ‫مادر دو پ دبستانی ساکن خیابان نفت منطقه میرداماد‬
‫میلیون تومان بابت هزینه ثبتنام دریافت میکنند‪ ،‬پ م‬                                                  ‫ما دوست داریم جشنمان خوب برگزار شود!«‬                            ‫تهران به این گفتگو ملحق میشود و میگوید‪» :‬مبلغ ‪۴‬‬
‫امسال به ک س ششم میرود‪ .‬در یک مدرسه هیات امنایی‬                                 ‫به گفته این مدیر مدرسه‪ ،‬هر کس باید در محدوده خودش‬                                   ‫میلیون تومان برای هر فرزندم بابت پول روپوش مدرسه‬
‫امسال برای ثبتناماش ‪ ۸‬میلیون تومان پرداخت کردیم‪.‬‬                                ‫ثبتنام کند »اما ک سهای ما محدودند از هر پایهای دو تا‬                                ‫دادم‪ .‬تهیه روپوش بر عهده خود مدرسه است و فقط اندازه‬
‫مدرسه غیرانتفاعی هم که سامآور است‪ ،‬هزینه ثبتنام‬                                 ‫ک س داریم‪ ،‬بابت هر ک س‪ ،‬ظرفیتی که به ما دادهاند ‪۴۰‬‬                                  ‫بچهها را در زمان ثبتنام میگیرند‪ .‬مبلغ ‪ ۱۰۰‬میلیون تومان‬
‫به ین مدارس غیرانتفاعی با ی ‪ ۱۰۰‬میلیون تومان است‪،‬‬                               ‫نفر است‪ ،‬با اینکه ک سهای ‪ ۴۰‬نفره را ثبت نام کردهایم‬
‫مخصوصا دبیرستانهای غیرانتفاعی بسیار گران هستند‪،‬‬                                 ‫دوباره برای ثبت نام مراجعه کردهاند ولی جا نداریم ثبتنام‬                                        ‫بابت ثبتنام هر کدام از بچههایم پرداخت کردم‪«.‬‬
‫قیمت دبستانهای غیرانتفاعی هم از ‪ ۹۰‬میلیون تومان‬                                 ‫کنیم و اختصاص دادن تعداد بچهها در ک س‪ ،‬سیستمی‬                                       ‫مدیر یک دبستان واقع در استان ال ز هم به گفتگوی ما‬
                                                                                ‫شده‪ ،‬یعنی اداره مشخص میکند که هر ک س‪ ،‬ظرفیت ‪۴۰‬‬                                      ‫میپیوندد و میگوید‪» :‬مشک ت مدارس به خاطر ایط‬
                                                                 ‫وع میشود‪«.‬‬     ‫دانشآموز دارد‪ .‬هرچند کن ل و آموزش ‪ ۴۰‬بچه ک س اولی‬                                   ‫اقتصادی به که نشده‪ ،‬بدتر هم شده‪ ،‬مث موتورخانه‬
‫به گفته وی‪ ،‬ثبتنام مدارس مثل سالهای گذشته انجام‬                                                                                                                     ‫مدرسه ما چند سال است که مشکل دارد‪ ،‬ولی قابل تعمیر‬
‫میشود‪ ،‬هر مدرسهای در محدوده خودش ثبتنام میکند‪،‬‬                                                                                             ‫خیلی دشوار است‪«.‬‬         ‫نیست‪ .‬پارسال تعمیرکار گفته بود احت مشکل از منبع‬
‫کسانی که یتوانند ثبتنام کنند مجبورند به بنگاه مشاور‬                             ‫او توضیح میدهد‪» :‬با اینکه ام ک سهای ‪ ۴۰‬نفره ما پر‬                                   ‫است و روشن کردنش خیلی خطرناک است‪ ،‬به همین دلیل‬
‫ام ک‪ ،‬پولی بپردازند و یک اجاره نامچه تهیه کنند و‬                                ‫شده اما باز هم مراجعه کننده داریم و جا نداریم؛ اولیا هم‬                             ‫باید تابستان آن را تعمیر کنیم اما در حساب مدرسه که‬
‫تحویل مدرسه دهند تا نشان دهند در محدوده مدرسه‬                                                                                                                       ‫پولی نیست‪ ،‬اداره هم که هیچ کمکی یکند‪ ،‬تنها امیدمان‬
‫زندگی میکنند تا فرزند خود را در آن مدرسه ثبت نام کنند‪.‬‬                                                                                                              ‫کمکهای مردمی است‪ .‬به همین دلیل اع م کردهایم هر‬
‫در مدارس غیرانتفاعی هم هر کس که پول هزینه ثبتنام‬

                              ‫مدرسه را بپردازد حت ثبتنام میکنند‪.‬‬
‫از مدیر مدرسه ساکن در استان ال ز در مورد دانشآموزان‬
‫اتباع پرسیدم؛ میگوید‪» :‬امسال تعداد دانشآموزان‬
‫افغانستانی در مدرسه ما به نسبت پارسال‪ ،‬تقریبا دو برابر‬
‫شده مث ک سی که پارسال ‪ ۷‬دخ افغان داشت امسال‬
‫پذیرای ‪ ۱۴‬دخ بچه افغانستانی خواهد بود‪ .‬آنها هم موظف‬
‫به پرداخت هزینه ثبتنام هستند‪ ،‬بیش آنها مشکلی برای‬
‫پرداخت هزینهها ندارند و شنیدهام که خانوادههای فقیر‬
‫افغان از سوی زمینداران متمول افغان ساکن در برخی‬

                                      ‫شهرهای بزرگ ح یت میشوند‪«.‬‬
‫در همین ارتباط گفته میشود »بنیاد شهید« زمینهای‬
‫فراوانی را به اعضای لشکر »فاطمیون« و خانوادههای آنها‬
‫که افغانستانیهایی هستند که جمهوری اس می از سالها‬
‫پیش آنها را با دادن امتیازات متعدد برای جنگ در سوریه‬
‫به خدمت گرفته و مدتهاست بسیاری از آنها ساکن‬
‫پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ ایران هستند بخشیده که‬
‫به پشتوانهی کمکهای حکومت از وضعیت مالی خوبی‬

                                                               ‫برخوردار هستند‪.‬‬
   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30