کامیار بهرنگ- فائزه هاشمی رفسنجانی در سالهای گذشته همواره چهرهای خبرساز بوده است. چه آن زمان که رئیس «فدراسیون اسلامی ورزش بانوان» بود و تلاش کرد تا پیست دوچرخه سواری زنان را به راه بیاندازند و چه امروز که به دیدار همبند سابق خود، فریبا کمال آبادی رفته است.
در هفتههای اخیر باز هم او هدف حملات نیروهای مخالف خانوادهی خویش قرار گرفته است. فریبا کمال آبادی از اعضای گروه «یاران ایران» که در غیاب سازمان رسمی بهائیان، مسئولیت هماهنگی امور بهائیان ایران را بر عهده داشت هفته گذشته پس از ۸ سال برای اولین بار به مرخصی چند روزه آمد. به همین مناسبت چند تن از همبندان سابق خانم کمال آبادی به دیدار او رفتند. انتشار عکس این دیدار دو محور را پررنگ کرد.
از یک سو نیروهای سیاسی مخالف اکبر رفسنجانی تلاش کردند از این حرکت استفاده کرده و در واقع به نام دختر، به پدر حمله کنند. از سوی دیگر شدت بهائیستیزی در حکومت شیعه ایران را بار دیگر به نمایش گذاشت.
با اینکه در سالهای گذشته بسیاری از روحانیون و افرادی که به هر شکلی به نظام جمهوری اسلامی ارتباط داشته یا دارند کم و بیش از روحیه بهائیستیزی فاصله گرفتهاند اما از تریبونهای رسمی و غیررسمی شعارها و صحبتهای تندی علیه ایرانیان بهایی تبلیغ و ترویج میشود.
جمعه گذشته بیشتر امامان جمعه به صورت هماهنگ تلاش در پیگیری هر دو سوی این ماجرا را داشتند. در قم پس از مراسم نماز جمعه جمعی به خیابانها آمده و با شعارهای «هاشمی، بهائی پیوندتان مبارک» و «حمایت از بهائی، آخر به چه بهایی» به این دیدار واکنش نشان دادند. حملههای سیاسی به فائزه رفسنجانی و تشدید جو بهائیسیتزی در میان اعوان و انصار حکومت به نحوی بود که حتی امامی کاشانی امام جمعه موقت تهران با اشاره به اینکه «کدام کشور و قانون اجازه میدهد دشمن در کشور شما زندگی کند» به صورت تلویحی خواهان اخراج بهائیان از ایران شد.
فائزه رفسنجانی در گفتگو با بخش فارسی یورونیوز در واکنش به تمام این جریانات گفت: «هرچند تصور چنین حملاتی را نداشت اما نگران این موجها نیست و این موجها در نهایت به ضرر موجسازان تمام میشود».
در همین زمینه با سیمین فهندژ، نماینده جامعه بینالمللی بهائی در سازمان ملل متحد و سخنگوی جامعه جهانی بهائی در ژنو به گفتگو نشستم تا جنبههای گوناگون این اتفاقات را بررسی کنیم.
– با وجود سالها اجرای سیاستهای تبلیغاتی علیه ایرانیان بهایی، ما در سالهای اخیر شاهد روندی معکوس بودهایم و بخشی از فعالان مدنی و حقوق بشری به حمایت صریح از جامعه بهائی برخاستهاند. شما این دیدار را و این پشتیبانیها را چگونه ارزیابی میکنید؟
– همانطور که خودتان اشاره کردید جمهوری اسلامی در ۳۷ سال گذشته تلاش کرده است جامعه بهائی را به نوعی غریبه در جامعه ایران نشان دهد و دیگران را از آنها به تعبیری متنفر کند. شما البته این تلاش را در تلویزیون، رادیو و تمام رسانههای دولتی و حتی کتابهای درسی نیز میبینید که با تهمتهای دروغ سعی میکنند مردم را ضد جامعه بهائی تحریک کنند. اما حرکت اخیر خانم هاشمی رفسنجانی و تمام فعالیتهای دیگر فعالان حقوق بشری نشان میدهد که این تبلیغات آنچنان هم ثمربخش نبوده است و جامعه ایرانی در کل با هموطنان بهایی خود دوستی و پیوند بسیاری برقرار کرده است.
نکتهی دیگری که به باور من اهمیت دارد مساله صحبتهای مقامات رسمی جمهوری اسلامی است مبنی بر اینکه کسی در ایران به دلیل باورهای دینی خود مورد حمله قرار نمیگیرد و تمام احکام زندانی هم که برای آنها صادر شده به واسطه بهائی بودن آنها نیست. این حملهها نه فقط بر ضد خانم کمالآبادی و دیگر زندانیان بهائی بلکه علیه خود خانم هاشمی رفسنجانی نیز نشان میدهد که اتفاقا جمهوری اسلامی تنها و تنها، بهائی بودن و کسانی که را از حقوق بهائیان حمایت میکنند مورد هدف قرار داده است.
– برخی فکر میکنند که این دیدار میتواند میتواند تمام اتهاماتی را که در این سالها به جامعه بهائیان ایران و ایرانیان بهایی وارد شده با چالشی جدی روبرو کند. نظر شما چیست؟
– این اتفاق بسیار مهمی است. این مساله پیش از این هم مطرح بود اما حالا به صورت گستردهتری مشخص شده که عواقب بهائی بودن در ایران به حدی است که وقتی یک مسلمان به واسطه دوستی خود به خانه بهائیان میرود عملا مورد تهدید قانونی قرار میگیرد. به هر صورت این دوستیهای به وجود آمده به باور من شکستنی نیست و من آن را یک تحول بزرگ در جامعه ایران میدانم.
– تا چه حد اقدام فائزه هاشمی رفسنجانی و حمایتهای صورت گرفته از او را اثربخش میدانید؟
– خانم هاشمی رفسنجانی به عنوان دختر یکی شناخته شدهترین شخصیتهای جمهوری اسلامی میتواند نقش بسیار مهمی داشته باشد. میبینید که این دیدار به رسانههای فارسی زبان محدود نمانده و در کشورهای دیگر هم بازتاب داشته است. در این فضا ایشان به عنوان یک زن مسلمان میتواند تاثیر زیادی بر جامعه ایرانی بگذارد؛ همان طور که در روزهای اخیر هم مشاهده میکنید برخی از روحانیون ارشد از داخل و خارج ایران از اقدام وی حمایت کردهاند و آن را امری اخلاقی و انسانی دانستهاند.
– با وجود اینکه احترام و اجرای قانون یکی از آموزههای اصلی دیانت بهائی است اما بهائیان ایران در جمهوری اسلامی همواره با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از سوی مقامات قضائی و امنیتی روبرو میشوند. در حالی که این برداشت در جامعه وجود ندارد…
– بله، کی از اصول اساسی دیانت بهائی وحدت عالم انسانی است، یعنی هرکسی از هر قوم و نژاد و مذهبی که باشد نه تنها ما باید به عنوان یک انسان به او احترام بگذاریم بلکه باید تلاش کنیم وی را دوست بداریم. بر همین مبنا و بنا به اصول دیگری که در دیانت بهائی وجود دارد، اطاعت از قانون اهمیت بسیاری دارد، در ۳۷ سال گذشته در ایران هیچ زمانی با وجود تمام آزار و اذیتهای صورت گرفته، جامعه بهائی رفتاری غیرقانونی از خود نشان نداده و اگر اعتراضی هم داشتهاند کاملا از مسیر قانونی اقدام کردهاند. به باور من همین رفتارها هم بوده که موجب تغییر و تحول در نگرش بخشی از ایرانیانی که اتفاقا به حکومت نزدیک بوده و یا هستند، شده. و مردم هم میبینند که با تمام فشارها، بهائیان به اصول کلی خود پایبند هستند. به همین دلیل رفتارهایی همچون دیدار خانم هاشمی رفسنجانی با یک زندانی بهایی به یقین میتواند تاثیرات مثبتی را در ادامه این تغییرات به همراه داشته باشد.